قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید .

پیوندها

۲۸۳ مطلب با موضوع «عملیات مرصاد» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰
  • کد خبر : 44335
  • 29 ژانویه 2024 - 12:05
  •  

 

«وقتی سازمان تروریستی مجاهدین  کسی را تور می‌کند، زن های سازمان وارد می شوند و با قربان صدقه رفتن های فراوان شروع به مغزشویی فرد می‌کنند.»

به گزارش فراق، محمد رضا صدیق، عضو جداشده از فرقه رجوی در آلبانی نوشت: هدفم از نوشتن این چند خط درباره مادرانی است که سالهای سال فرزندان شان در چنگال دیوی به نام مریم قجر و مسعود لجنی گرفتار هستند. درباره مادران آسمانی از جمله مادر خودم که ۲۰ سال دوری مرا تحمل کرد و آخرش آسمانی شد. من خیلی خیلی دچار عذاب وجدان شدم و بار سنگینی روی شانه هایم احساس می کنم چرا که این دو لجن (مسعود و مریم) چنان مرا مغزشویی کرده بودند که در طی این سال ها من همه خانواده را دشمن خودم میدانستم. ای‌ لعنت به من!

سازمان رجوی از هیچ چیزی ترسی ندارد الا خانواده. به روح مادرم قسم زمانی که در عراق و در تشکیلات بودم، وقتی اسمی از خانواده می‌آمد سر تا پای تشکیلات سازمان به لرزه در می‌آمد و این تشکیلات کثیف چنان به تکاپو می افتاد که نگو و نپرس.

من در این سال ها که آزادی خودم را بازیافتم به کارکرد تشکیلات ‌و ایدئولوژی سازمان خیلی فکر کردم.

در ذهن خودم اسم این دوتا رو گذاشتم ایدئولوژی کثیف تشکیلات شکنجه‌گر.

البته واقعیت این است که همه کسانی که در تشکیلات سازمان هستند همین طوری سرکوب می شوند. ایدئولوژی کثیف کارش فقط و فقط مغزشویی است و این کار را زنان سازمان انجام می دهند. یعنی وقتی سازمان کسی را تور می‌کند این زنها وارد می شوند و با قربان صدقه رفتن های فراوان شروع به مغزشویی می کنند. اولشم با مسعود لجن و مریم قجری‌ شروع می‌کنند و اینکه مسعود و مریم چقدر انسان های مظلومی هستند و در مسیر مبارزه از همه چیز خود گذشتند و هدفی جز آزادی مردم ایران ندارند. بعد دروغ های شاخ دار که مسعود و مریم چیزی برای خود نمی‌خواهند و خلاصه که آن قدر از این مزخرفات تحویل آدم می دهند که مغز نفر هنگ می‌کند. باید این را هم بگویم که در دروغگویی برای جلب نفر به قرآن کریم و امامان هم رحم نمی‌کنند. طوری وانمود می‌کنند که انسان فکر می‌کند جز این دو نفر دیگر مسلمانی وجود ندارد و این شیاطین اولین کاری که می‌کنند جدا کردن فرد از خانواده است چرا که به اسم مبارزه، خانواده را دشمن معرفی می‌کنند. یعنی مادر، پدر و خواهر و برادر در مسیر خود ساخته مسعود و مریم کثیف، دشمن هستند و باید طلاق داده شوند. اعضا تا روز مرگ نه می توانند اسمی از خانواده ببرند و نه حسی داشته باشند تا مبارزه مقدس مسعود و مریم لجنی به سرانجام برسد!

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 

 

در هفته‌های گذشته شاهد برگزاری جلسات دادگاه محاکمه سازمان مجاهدین خلق و ۱۰۴ تن از سران آن بوده‌ایم. برگزاری این دادگاه‌ها برای رسیدگی به شکایات قربانیان خشونت‌ورزی این تشکیلات و یا بازماندگان آنها اگر چه دیر به وقوع پیوست، می‌تواند نتایج مثبتی در پی داشته باشد.

اگر چه برخی منتقدین برگزاری دادگاه سران مجاهدین خلق، بدون حضور متهمین، را امری تشریفاتی می‌دانند، باید در نظر گرفت که نفس برگزاری این دادگاه‌ها در پی نیم قرن خشونت طلبی و جنایت‌های مجاهدین خلق به شنیده شدن صدای قربانیان و خانواده‌هایشان کمک فراوانی می‌کند. برگزاری دادگاه‌های رسمی با رعایت همه جوانب حقوقی توسط قوه قضاییه حکومت ایران گام بزرگی برای یادآوری ماهیت تروریستی مجاهدین خلق برای ایرانیان و شناساندن این فرقه تبهکار به جهانیان است و متعاقب آن بردن داد عدالت‌خواهان به مجامع بین المللی است.

بسیاری از قربانیان مجاهدین خلق برای دهه‌های متمادی رنج فقدان عزیزان و جراحات جسمی و روحی ناشی از حملات مجاهدین خلق را متحمل شده‌اند، بدون آن که در دادگاهی رسمی به شکایات آن‌ها رسیدگی شود و حتی‌الامکان خسارات وارده به آنها جبران‌ شود. بسیاری از این دادخواهان شهروندانی هستند که هیچ‌‎گاه صدای آن‌ها رسانه‌ای نشده بود و برای اولین بار در دادگاه حضور یافتند و آوای مظلومیت‌شان شنیده شد.

در طول شش جلسه دادگاه محاکمه مجاهدین خلق که تا کنون برگزار شده، علاوه بر آنکه کیفر خواست بیش از ۷۰ تن از متهمین قرائت شده است، شماره زیادی از دادخواهان نیز در جایگاه شکات حضور یافته‌اند، علیه این تشکیلات اعلام جرم کرده‌اند، شکایت خود را ابراز کرده‌اند، شهادت داده‌اند یا اسنادی از جنایات فرقه رجوی به دادگاه ارائه کرده‌اند. این افراد شامل طیف گسترده‌ای به شرح زیر هستند:

قربانیان حملات تروریستی مجاهدین خلق: این افراد که اکثریت آن‌ها غیر نظامی هستند، شامل مردان، زنان و کودکانی می شوند که شهروندان عادی بوده اند و در حین سکونت یا تردد در مناطق مسکونی هدف حملات تروریستی عوامل مجاهدین قرار گرفته‌اند.

دسته دیگری از شاکیان پرونده مجاهدین خلق را اعضای پیشین این فرقه تشکیل می‌دهند. افرادی که سالهای طولانی در میان حصارهای فرقه مخرب رجوی، مورد آزار و اذیت جسمی و روحی قرار گرفتند. این افراد پیش از آن که موفق به فرار از تشکیلات شوند، در طول دوران اسارت در مجاهدین خلق، اجازه خروج از تشکیلات و تماس با دنیای آزاد نداشتند، تحت بازجویی، زندان و شکنجه قرار گرفتند. برخی از این افراد ضمن شهادت درباره دستگاه سرکوب و خفقان حاکم بر فرقه مسعود رجوی، آثار جراحات ناشی از شکنجه را در دادگاه به نمایش گذاشتند.

در حالی‌که می‌دانیم شمار زیادی از افراد در حملات تروریستی مجاهدین خلق جان خود را از دست دادند، خانواده‌های افراد کشته شده، امروز دسته دیگری از شاکیان دادگاه مجاهدین خلق هستند که پس از گذشت سال‌ها از قتل عزیزانشان توسط عوامل مجاهدین خلق، کین فرقه رجوی را از یاد نبرده‌اند و به دنبال دادخواهی هستند.

دسته پر شمار شاکیان مریم رجوی و شوهر ناپدید شده‌اش، خانواده‌های اعضای در بند مجاهدین هستند که امروز در شمال پایتخت آلبانی در کمپ اشرف ۳ در منطقه روستایی مانز گرفتار هستند. ورود و خروج به این کمپ بشدت تحت تدابیر امنیتی و حفاظتی است. افراد درون این کمپ به نوعی گروگان‌هایی هستند که اجازه هیچ گونه ارتباطی با جهان آزاد ندارند.

خانواده‌های چشم انتظار پس از سالها تلاش برای دیدار بدون واسطه با عزیزانشان در تشکیلات مجاهدین خلق امروز حتی موفق به دریافت ویزای کشور آلبانی نمی‌شوند و به دلیل کارشکنی‌های مجاهدین خلق در آلبانی از بدیهی‌ترین حقوق خود محروم می‌شوند.

چنانچه پیش تر ذکر شد، دادگاه‌های اخیر بر اساس موازین قانونی دقیق و استانداردهای بین المللی برگزار شده‌اند و این مهم موجب می‌شود که ارجاع شکایت دادخواهان و رسیدگی به آن در خارج از ایران و در دادگاه‌های خارجی و بین‌المللی تسهیل شود.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 

 

خیانت منفورترین واژه ای است که در هر صورتی از منظر انسانی دلهره آور و مورد انزجار عموم است.

به گزارش فراق، فردی که رو به خیانت می آورد قبل از هر چیز پیوند های عاطفی، اخلاقی و به ویژه انسانی را در درون خود و اطرافیان از بین می برد. صفاتی که با شخصیت مسعود رجوی تجانس عجیبی دارد و می توان وی را به عنوان استاد ایدئولوژی خیانت و خباثت در جهان بشری معرفی نمود.

همه ساله با نزدیک شدن ۳۰ دی با جست و خیزها و تبلیغات گسترده و عوام فریبانه که به مناسبت بزرگداشت آزادی رجوی در ۳۰ دی ۱۳۵۷ از زندان شاه است، رو به رو می شویم.

مجاهدین خلق و در راس آن مریم قجر همواره مدعی بوده و هستند که مقدم ترین واژه و سرلوحه مکتب آنها بر مبنای صداقت و فدا پایه گذاری شده و تحت هیچ شرایطی از آن عدول نخواهند کرد. ولی هرگز حاضر نشدند واقعیت خیانت مسعود رجوی به هم قطاران خود در زندان شاه را بر ملا کنند. البته این واقعیت چنان بزرگ و اجتناب ناپذیر است که نمی توان از دید عموم پنهان نگاه داشت.

مسعود رجوی روزی با ساواک همکاری کرد و مبارزات خود علیه پهلوی را چوب حراج زد و برای نجات جان خود سایر اعضای سازمان و حتی سایر گروه های مخالف شاه را به ساواک فروخت و روزی دیگر در شرایطی که سربازان ایرانی برای دفاع از میهن یکی پس از دیگری به خاک می افتادند به دامن حزب بعث رفت و شریک کشتار مردم ایران توسط ارتش صدام شد.

بعدها تبدیل به کارت سوخته در دست آمریکا و اسرائیل شد تا تنها برای بقای خود و نه مرام و عقیده با مبنای صداقت و فدا به زندگی ننگین شان ادامه دهند.

آمیختگی خیانت، جنایت و تروریسم در ابعاد مختلف در ذات کثیف رجوی در هم آمیخته است. اسناد مهم و تاریخی از خیانت آشکار رجوی در سالهای گذشته کشف و ضبط گردیده که مهم ترین آن نامه فروردین سال ۱۳۵۱، نعمت اله نصیری، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک شاه) است که در این گزارش با صراحت تاکید کرده است:

«مسعود رجوی که در دادگاه های بدوی و تجدید نظر آن اداره به اعدام محکوم گردیده از همکاران این سازمان بوده که در جریان کشف سازمان آزادیبخش ایران همکاری ارزنده و موثری داشته و مراتب جهت آگاهی اعلام می گردد.»

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 

 

اغلب افراد فریب خورده توسط سرپل‌های فرقه رجوی که فرقه از آن‌ها به عنوان کانون شورشی یاد می‌کند در کمتر از دو روز شناسایی و دستگیر می‌شوند.

به گزارش فراق، فریب جوانان یا نوجوانان در شبکه‌های اجتماعی و سوءاستفاده از آنها برای انجام اقداماتی نظیر دیوارنویسی، ضبط ویدئو از تجمع چند نفره، شعارنویسی روی پول و اماکن عمومی، آتش زدن تصاویر و المان های مسئولان و شهدا و گرفتن تصویر و ارسال به سرپل ها از اقدامات پلید آلبانی نشین ها برای رسیدن به اهدافشان است تا به صورت اغراق‌آمیزی آن ها را در شبکه‌های فضای مجازی منتشر کنند.

در همین باره محمد حسن پور، دادستان عمومی و انقلاب شهرستان پاکدشت، روز دوشنبه ۱۸ دی ماه گفت: با دستورات قضایی ابلاغ شده، یکی از عناصر عملیاتی وابسته به فرقه تروریستی رجوی ۴۸ ساعت بعد از صدور ابلاغ دستگیر شد.
وی افزود: فرد دستگیر شده با اعتراف به آتش کشیدن تصاویر و المان‌های مسوولان و شهدا در حال حاضر در بازداشت به سر می‌برد.

این فرقه به‌دلیل جایگاه منفورش در ایران به تنهایی توان طراحی صحنه و ناآرامی را ندارد لذا سعی می کند با اغوای جوانان و نوجوانان در فضای مجازی از آن ها در راستای رسیدن به اهداف پلید خود بهره کشی نماید، لذا ضروری است خانواده‌ها به خصوص پدران و مادران در فضای مجازی به شدت مراقب ارتباطات فرزندان خود باشند تا خدای ناکرده طعمه تروریست های دهه ۶۰ نگردند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

اگر داستان مادر «ثریا عبداللهی» را دنبال کرده باشید حتما به خاطر خواهید آورد که وی در روایت از نحوه ربایش و اسارت فرزندش در فرقه رجوی همیشه از فردی به نام «علی آنکارایی» صحبت کرده است.

به گزارش فراق، افشاگری‌های اخیر مادر ثریا عبداللهی و نام بردن از این مزدور در رسانه ها موجب شد تا چند تن از جداشده‌های ساکن در اروپا که این قاچاقچی پلید رجوی را می شناختند با ارسال اطلاعاتی به فراق هویت این مزدور را فاش کنند.

این فرد که عامل اصلی فریب و کلاهبرداری از ایرانیان جویای کار در ترکیه و خواهان انتقال به اروپا بوده، خانواده‌های بسیاری را داغدار کرده است.

در داستان اسارت فرزند مادر ثریا عبداللهی در فرقه رجوی، علی آنکارایی به آن ها پیام می‌دهد که برای انتقال امیراصلان حسن‌زاده به اروپا پنج میلیون پول نیاز دارد و حتی بدین منظور رابط خود در تهران را سراغ این مادر می‌فرستد که متاسفانه پس از پرداخت پول نه از امیراصلان، نه از علی آنکارایی و نه از رابط وی خبری نمی‌شود.

علی تکلو معروف به علی آنکارایی، اهل فریمان مشهد، پیش از آنکه برای رجوی قاچاقچی انسان شود، حدود نه سال در کمپ های اشرف در عراق بود و عقاید مارکسیستی تندی داشت. داخل تشکیلات خیلی به او فشار می‌آوردند که عقایدش را عوض کند ولی او زیر بار نمی رفت.

مهوش سپهری (نسرین) در سال ۷۱ که همه اعضا مجبور به کارهای یدی روزانه بودند او را بیشتر تحت فشار گذاشت ولی بازهم از عقاید خود عقب نشینی نکرد. سرانجام نسرین به وی گفت که ما تو را به ترکیه می‌فرستیم و آنجا باید سر پل باشی که او هم قبول کرد.

علی تکلو با گذرنامه جعلی که فرقه برایش درست می‌کند راهی آنکارا شده و در خانه بزرگی که فرقه برایش اجاره کرده، تشکیل خانواده داده و ماموریت کثیف خود را آغاز می‌کند.

روند کار فریب و قاچاق ایرانیان از ترکیه به «اشرف» توسط این مزدور بدین گونه بوده که ابتدا از دفتر اطلاعات فرقه در آلمان با علی آنکارایی تماس گرفته شده، مشخصات و محل اقامت سوژه مورد نظر به وی داده می‌شد. سپس علی تکلو فوری سراغ فرد می‌رفت و با دادن فیلم، ویدئو و وعده به طرف، اعتمادسازی‌های اولیه را انجام می‌داد. البته این ریل‌گذاری تا سه روز باید به نتیجه می‌رسید. در نهایت نامبرده با تهیه گذرنامه‌های جعلی برای سوژه‌های مورد نظر آن‌ها را به عراق و مقر اشرف روانه می‌کرد. علی آنکارایی به واسطه ارتباطات قوی و نفوذ مالی خود در پلیس ترکیه توانست تا اواسط دهه ۸۰ افراد زیادی را از مسیر این کشور جذب فرقه نماید.

تصویری از علی تکلو معروف به علی آنکارایی در دوران سربازی

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
  • به دنبال فشارهای روز افزون پلیس و دولت آلبانی علیه فرقه رجوی، این فرقه به منظور انتقال اعضا از آلبانی، تلاش ها برای ساخت مقر جدید در کانادا را آغاز کرده است.

 

به گزارش فراق، ادمین سابق فرقه تروریستی رجوی در افشاگری جدید نوشت: «سال۹۰ زمینی پنج هکتاری در محدوده Uxbridge و Goodwood استان آنتاریو کانادا، به دستور ‎مسعود رجوی توسط حمید قراچه، شهناز فلاح و بهزاد متین بصورت محرمانه خریداری شد تا مقری برای انتقال حدود ۶۰۰عضو از عراق ساخته شود. پس از حمله آلبانی به اشرف۳ و فشارهای روز افزون پلیس و دولت این کشور، سازمان برای انتقال اعضا از آلبانی، دوباره تلاش ها برای ساخت این مقر را آغاز کرده است.»

حمید قراچه از مسئولین فرقه در کانادا برادر همسر رضا کیانیان است.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 

 

دادگاه رسیدگی به جنایت‌های فرقه رجوی، بازخوانی تاریخ رنج مردم ایران از تروریست‌هایی است که از تحریم و خون همین ملت کاسبی کردند.

به گزارش فراق، مریم فضل‌مشهدی متهم ردیف بیست‌ویکم این دادگاه، از اعضای شورای رهبری فرقه و مسئول میز آمریکای فرقه می‌باشد که از آلبانی خارج و به کشور آمریکا منتقل شده است.

فعالیت‌ها و مسئولیت‌های وی عبارت است از:

مسئول نشریه به‌اصطلاح مجاهد

فعالیت در بخش پاریس نفاق در سال ۱۳۷۲

فعالیت در مؤسسان دوم نفاق در عراق در سال ۱۳۷۶

فعال در برنامه حوض نشست خاص شورای رهبری نفاق

فعالیت در فاز نظامی و تشکیلات به‌اصطلاح دانشجویی فرقه

و مسئول جذب و پذیرش نیرو‌ها در فاز به‌اصطلاح سیاسی نفاق

نامبرده تحت تعقیب اینترپل بوده و دارای اعلان قرمز به‌شماره ۲۰۰۲-۵۱۷/۶-A است.

  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰

دادگاه رسیدگی به جنایت‌های فرقه رجوی، بازخوانی تاریخ رنج مردم ایران از تروریست‌هایی است که از تحریم و خون همین ملت کاسبی کردند.

 

به گزارش فراق، ابوالقاسم رضایی فرزند خلیل اله متهم ردیف ۲۴ این دادگاه، قبل از انقلاب، به سازمان ملحق شده و در همین راستا با سعیده شاهرخی، ازدواج تشکیلاتی می‌کند و مدتی بعد نیز همراه با همسرش، به صورت غیر قانونی از ایران خارج می‌شود.

از جمله فعالیت‌ها و مسئولیت‌های وی عبارت است از:

– عضو بخش به اصطلاح روابط خارجی و اطلاعات نظامی تشکیلات در سال ۱۳۵۸

– مسئول بخش ارتباط گیری با سایر گروه‌های معاند و ضد انقلاب در سال ۱۳۶۰

– فعالیت در خانه‌های تیمی به صورت مخفی تا سال ۱۳۶۳

– حضور در آمریکا با هدف فراهم نمودن شرایط نزدیکی نفاق به مقامات آمریکایی در سال ۱۳۶۳

– مسئول شاخه‌ نظامی فرقه تروریستی رجوی در عراق در سال ۱۳۶۵

– شرکت در عملیات تروریستی- نظامی فروغ جاویدان به عنوان مسئول تیم نظامی

نامبرده در حال حاضر از کادر‌های مهم فرقه در بخش تامین مالی تروریسم و همچنین قسمت به اصطلاح سیاسی نفاق در کشور آلبانی است.

وی تحت تعقیب اینترپل بوده و دارای اعلان قرمز به شماره A-۴۹۱/۶-۲۰۰۲ است.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

فرقه که الحق نام منافق بسیار زیبنده آنهاست.

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، در زیر به معرفی کوتاه پنج تن از این افراد می پردازیم تا ببینید این چهره های کثیف خودشان چگونه زندگی می کنند و برای سایر اعضای وامانده چه تصمیماتی می گیرند.

منافق شماره یک: محمد اقبال

نامبرده  همسر و دو  فرزندش را به عراق نزد تشکیلات فرقه رجوی برد و زندگی آنها را نابود کرد.

به شهادت بسیاری از جدا شده ها، محمد اقبال عنصر تشکیلاتی نبود و در همه محافل زیرآب فرقه را هم می زد. او به دنبال منافعش بود و همواره سعی می کرد روزگار را بگذارند. از آنجا که خوب می دانست با چاپلوسی رجوی می تواند از فشارهای تشکیلات بر روی خودش بکاهد، با آنکه بر کثافت کاری های فرقه واقف بود اما در جلسات عمومی فرقه به خاطر منافع حقیرش اغلب پشت بلندگو می رفت و به مجیز گویی رجوی می پرداخت و امتیازات مختلفی هم از این بابت می گرفت. هنگامی هم  که با  تلاش و افشاگری های خواهرش جزو اولین نفرات از عراق خارج شد، با وضعیتی که داشت کسی فکر نمی کرد در فرقه باقی بماند و فکر می کردند به سرعت جدا خواهد شد. اما این فرد ظالم و منافق  منافعش را بر انسانیت ترجیح داد. با آنکه خودش هم به اصطلاح فرقه بریده‌ای بیش نبود شروع به لجن پراکنی و فحش و ناسزا به جداشدگان نمود. او حتی به نزدیک ترین کسان خودش هم رحم نکرد. علی رغم آن همه تلاش های خواهرش و تشکیل کمپین های مختلف، خواهر تنی اش  را «ماماچه» خطاب نمود.

  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰
 

 

دادگاه رسیدگی به جنایت‌های فرقه رجوی، بازخوانی تاریخ رنج مردم ایران از تروریست‌هایی است که از تحریم و خون همین ملت کاسبی کردند.

به گزارش فراق، محسن سیاه‌کلاه، متهم ردیف بیستم این دادگاه، متولد تهران از اعضای قدیمی سازمان و هم‌بند مسعود رجوی بوده که در سال ۱۳۵۳ پس از کنار زدن شریف واقفی از مرکزیت سازمان به‌جای او عضو کادر مرکزی می‌شود.

در ادامه وی زیر نظر مهدی ابریشم‌چی و موسی خیابانی مسئول نهاد فنی در بخش نظامی تشکیلات شده و از طراحان انفجار‌های ۷ تیر و ۸ شهریور سال ۱۳۶۰ به‌شمار می‌آید که متعاقباً به مقر نفاق در فرانسه و سپس به فرقه در عراق ملحق می‌شود.

شایان ذکر است نامبرده با یکی از اعضای فرقه به‌نام شیوا صادق ازدواج تشکیلاتی کرده است.

دیگر فعالیت‌ها و مسئولیت‌های او عبارت است از:

فعال در خانه‌های تیمی نفاق در سال ۱۳۶۰

از مسئولان عملیات‌های تروریستی موسوم به گردانی در سال ۱۳۶۶

عضو هیئت اجرایی مقر اشرف

عضویت در ستاد حفاظت رجوی

مسئول آتشباری و پشت‌جبهه نفاق درعملیات تروریستی – نظامی آفتاب

مسئول توپخانه در عملیات تروریستی – نظامی چلچراغ

طراح و سازنده اصلی رادیو‌های بیسیم‌دار

و مسئول بخش شنود فرقه برای جاسوسی و همکاری با رژیم بعث عراق

به گزارش فراق، محسن سیاه‌کلاه با نام جعلی حسین گلچیان از سرکردگان قدیمی و مزدوران قلم به دست فرقه رجوی می باشد که سالهاست در راستای اهداف این فرقه قلم فرسایی و فعالیت می کند.

البته برادر وی حسین سیاه‌کلاه نیز سالهاست کنار او برای رجوی مزدوری می کند ولی ما در اینجا نگاهی به کارنامه سیاه محسن وطن فروش داریم. وی فارغ التحصیل رشته مهندسی شیمی بوده و در زمینه انفجار تخصص ویژه‌ای داشت

این خائن یکی از سرکرده های تیم های خرابکاری سال ۱۳۶۰ و یکی از طراحان پشت صحنه ساخت بمب برای انفجار حزب جمهوری اسلامی در آن سال بود.

بر اساس گفته های افرادی که او را می شناختند وی بعدها به خارج از کشور گریخت و در طول دو سه دهه در کمپ اشرف از سران اطلاعاتی، محافظین اصلی و نامحسوس رجوی بود.

از خیانت های دیگر این خائن، مسئولیت بخش شنود در زمان جنگ تحمیلی است. شنود یکی از منابع جاسوسی و کسب اطلاعات برای رژیم صدام حسین بود. آنها شبکه های بی سیمی و مخابراتی ایران را در جبهه های جنگ مانیتور و شنود می کردند.

اعضای سازمان در این بخش، پیام های رمز فرماندهان ارتش و سپاه را به دلیل آشنایی به زبان فارسی و فرهنگ ایرانی، با رمز گشایی کشف می کردند سپس مسئول ستاد اطلاعات، پیام های کشف شده را به مهدی ابریشمچی و بعد در اختیار ارتش صدام حسین قرار می داد.

در سال ۱۳۶۶ مسئولیت این بخش با محسن سیاه‌کلاه از اعضای مرکزی این فرقه کثیف بود.

به گزارش فراق، وی از مؤثرترین عوامل نفوذی رجوی در فرقه بود و هر کس مورد سوء‎ظن یا شکاکیت رجوی قرار می‎گرفت (به هر دلیلی که یکی از آنها «زیر بار رجوی نرفتن» بود) بلافاصله محسن سیاه‎ کلاه را به سراغش می‎فرستاد تا اطلاعات لازم را منتقل کند.

محسن سیاه‌کلاه که برخی به او فرزانه منش هم می‌گویند و برادرش حسین از اعضای علنی فرقه در طول سال های ۵۳- ۵۰ بود.

محسن در تشکیلات رده بالاتری و تحت مسئولیت افرادی چون محسن فاضل، محمد یزدانیان، محمد طاهر رحیمی، ناصر جوهری، مجید شریف واقفی و وحید افراخته قرار داشت

  • مصطفی آزاد