قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید .

پیوندها
  • ۱
  • ۰
 

 

به دنبال انتشار خبری دقیق مبنی بر این که مسعود رجوی سه سل قبل در سال ۱۳۹۹ بر اثر بیماری و سکته قلبی مرده است، فرقه رجوی در پیام صوتی اخیر، این خبر را تلویحا تأیید کرد.

به گزارش فراق، پس از انتشار گسترده خبر مرگ مسعود داخل مقر «اشرف ۳» و درخواست‌های عمومی در خصوص انتشار پیام صوتی از طرف مسعود رجوی، کاهنان معبد رجوی بند را آب داده و چون نتوانستند از موش در گور خوابیده پیامی بیرون بکشند، خودشان با تقلید صدای موش فقید، پیامی تمسخر آمیز بیرون دادند. 

البته محتوای این پیام آن قدر مضحک بوده که ارزش پرداختن ندارد اما به جهت خالی نبودن از لطف، تیتروار به مواردی اشاره می‌شود:

در بخش هایی از پیام صوتی منتسب به مسعود رجوی به تاریخ ۱۵ آبان ماه، آمده است: «ایران از جنگ با آمریکا و جنگ رو در رو با اسراییل زیان می‌کند…. اکنون زمان وصول قیمت است…. زمان فراخواندن به سرنگونی است….»

باید به این کاهنان جلبک مغز معبد رجوی گفت، در خیال خام هستید تا مثلا به زعم خودتان ایران را تحریک به جنگ کنید! فکر می‌کنید مخاطبانتان هم مثل خودتان فسیل هستند؛ بدبخت‌های روزگار الان دنیا جرأت جنگ رو در رو با ایران را ندارد. شیر مردان و شیر زنان این دیار خوب بلدند دندان بشکنند، این را اربابانتان به خوبی می‌دانند. این را هم بدانید اصلا لازم نیست ایران با کسی وارد جنگ شود به وقتش خواهید دید آخرین دستاویزهایتان چگونه به درک واصل خواهند شد. مطمئن باشید وعده حق همین است. شماها و ظالمین نابود شدنی هستید.

البته ببخشید از بحث اصلی خارج نشویم. هدف از این وجیزه یک جمله بود؛ از مسعود رجوی کور و پابریده رونمایی تصویری کنید منتظریم.

محمدجواد نوع پرور

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

مراسم افتتاحیه فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» با حضور عوامل این فیلم در پردیس سینمایی «هدیش» تهران برگزار و شبی ماندگار برای حاضرین ثبت شد.

به گزارش فراق، در این مراسم که روز پنجشنبه ۱۱ آبان ماه ۱۴۰۲ از ساعت ۱۷:۳۰ آغاز شد، لیلی عاج، کارگردان، ژاله صامتی بازیگر نقش سرهنگ ثریا، وحید آقاپور، بازیگر و مادر ثریا عبداللهی هر کدام درباره تجربیات خود از این فیلم صحبت کردند.

ژاله صامتی، لیلی عاج و ثریا عبداللهی در مراسم افتتاحیه نمایش فیلم «سرهنگ ثریا »

 

خلاصه فیلم سرهنگ ثریا

ماجرای این فیلم داستان مادری است که فرزندش توسط فرقه رجوی ربوده شده به پادگان اشرف رفته است و مادر تلاش خود را برای آزادی فرزندش از دست این فرقه تروریستی انجام می‌دهد.

سرهنگ ثریا در جشنواره فجر چهل‌ویکم

این فیلم در جشنواره فجر چهل‌ویکم برنده دیپلم افتخار بهترین فیلم اول شد و سیمرغ بلورین گوهرشاد (جایزه ویژه وزیر ارشاد) را از آن خود کرد، همچنین ژاله صامتی با این فیلم نامزد دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن و بهزاد عبدی، نامزد دریافت سیمرغ بهترین موسیقی متن شد.

بازیگران فیلم سرهنگ ثریا

  • ژاله صامتی
  • حمیدرضا محمدی
  • وحید آقاپور
  • دیبا زاهدی
  • سلیمه رنگزن
  • شهروز آقایی‌پور
  • مجید نظیمی‌آرانی
  • منیره حسین‌زاده
  • مجید پتکی

مروری بر کارنامه کارگردان «سرهنگ ثریا»

لیلی عاج متولد ۱۳۵۷ است؛ نمایشنامه‌نویس و کارگردانی که مدرک کارشناسی ارشد در رشته ادبیات نمایشی دارد و دوره فیلمسازی را در انجمن سینمای جوانان گذرانده است‌؛ عاج از نویسندگی تا دستیاری در تئاتر را تجربه کرده است تا به کارگردانی برسد. تولید اثر در حوزه فیلم کوتاه و تلویزیون را هم باید به فهرست تجربیاتش اضافه کرد. فیلم‌های کوتاهی همچون «پاییز»، «همین»، «هه‌ره وس»، «زن خط تیره مرد» و «هرچه تو را به یاد من بیندازد زیباست» از جمله آثار اوست. لیلی عاج در تلویزیون هم در قالب نویسنده و کارگردان، مدیر تولید و دستیار تهیه فعالیت کرده و فیلم «لونه شغال» را هم نویسندگی کرده است. حالا در کنار همه این تجربیات، فیلم سرهنگ ثریا اولین تجربه فیلم‌سازی عاج محسوب می‌شود.

چند نکته درباره فیلم

  • حضور ژاله صامتی در قامت یکی از مادرانی که فرزندش درگیر فرقه رجوی شده است، از جذابیت‌های این فیلم است.
  • هنگام اکران فیلم در پردیس هدیش مادران فرزندانی که در پادگان اشرف گرفتار فرقه رجوی شدند، حضور داشتند.
  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
  • 01
 

 

تهیه‌کننده فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» گفت: تماشای «سرهنگ ثریا» کمک می‌کند تا مخاطب‌های فیلم مقداری با ماهیت واقعی سازمان مجاهدین خلق آشنایی بیشتری پیدا کنند و متوجه شوند با ورود به این گروهک‌ها وارد چه عرصه‌ای می‌شوند و احتمال دارد چه پیامدهایی برای‌شان داشته باشد.

به گزارش فراق، جلیل شعبانی تهیه‌کننده فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» به کارگردانی لیلی عاج که از امروز چهارشنبه دهم آبان روانه پرده سینماها می‌شود در این باره به خبرگزاری مهر گفت: امیدوارم برای «سرهنگ ثریا» اتفاقات خوبی پیش رو باشد و مخاطبان همانند کسانی که موفق شدند این فیلم سینمایی را در چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر تماشا کنند و از آن احساس رضایت داشتند این حس رضایت را به دست آورند. همچنین امیدوارم در طول اکران عمومی، فیلم بتواند مخاطب‌های خودش را پیدا کند و به تعداد مخاطبان آن نیز روز به روز اضافه شود.

وی با اشاره به درون‌مایه «سرهنگ ثریا» اظهار کرد: ماهیت درونی این فیلم سینمایی دارای ۲ جنبه است. یک جنبه آن همان داستان‌پردازی است که به نظر من قصه بسیار جذابی دارد و اگر کسی علاقه‌مند به چنین موضوعاتی نباشد هم باز به دلیل پرداخت خوب قصه جذب آن خواهد شد و به تماشای فیلم تا پایان آن خواهد نشست و لذت خواهد برد. جنبه دوم این فیلم سینمایی بخش آموزنده آن برای اقشار مختلف جامعه است. به طوری که اگر درگیر ماجراهایی به این شکل بشوند و با چنین فرقه‌هایی مواجه شوند، متوجه خواهند شد با چه مشکلاتی درگیر می‌شوند. چون بنده بر این عقیده هستم فرقه‌هایی چون سازمان مجاهدین خلق (فرقه رجوی) همچنان در حال فعالیت برای جذب نیرو هستند.

شعبانی با اشاره به لزوم حمایت از فیلم‌های استراتژیک بیان کرد: امید دارم در شرایطی که سینماها را فیلم‌های کمدی می‌گرداند و برای همین هم فیلم‌های سینمایی اصطلاحاً سرگرم‌کننده بیشتر از گذشته مورد توجه بوده و در حال اکران در سینماهای گوناگون هستند، فیلم‌های سینمایی مانند «سرهنگ ثریا» که موضوع کمدی ندارد نیز مورد توجه قرار گیرد و سانس‌ها و سینماهای خوبی در اختیار چنین فیلم‌هایی نیز قرار بگیرد تا آنها نیز فرصت دیده شدن و رقابت را پیدا کنند.

«سرهنگ ثریا» نیازمند توجه سینماداران است

تهیه‌کننده فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» همچنین گفت: فیلم‌های سینمایی که موضوع کمدی ندارند، نیازمند توجه سینماداران برای اختصاص سانس‌ها هستند. البته عوامل سازنده هم باید برای معرفی این دست فیلم‌ها تلاش کنند. از سوی دیگر مسئولان و دست‌اندرکاران باید به این نوع فیلم‌ها نیز توجه ویژه‌ای داشته باشند تا سینماداران برای در اختیار قرار دادن سالن‌ها و سانس‌های طلایی‌شان انگیزه پیدا کنند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

تازه ترین جزئیات آخرین روزهای مسعود رجوی قبل از مرگ

مسعود رجوی درحالی در سال ۱۳۹۹ مُرده است که پیش از آن به‌دلیل پیشرفت بیماری دیابت مجبور به قطع پا شده و بینایی خود را نیز از دست داده بود.

 

به گزارش تابناک؛ برخی منابع خبری اعلام کردند، مسعود رجوی 3 سال قبل در سال 1399 بر اثر بیماری و سکته قلبی مرده است.

بنا براین گزارش، مسعود رجوی پس از حمله آمریکا به عراق در یکی از عملیات‌های نیروهای آمریکایی از ناحیه پا و صورت دچار جراحت شدید می‌شود و به همین خاطر از حضور در انظار عمومی اجتناب می‌کرده است. او پس از مدتی به‌دلیل وضعیت نامناسبی که برای اختفا در کشور اردن (پس از فرار از عراق) داشت، به بیماری قند و فشار خون مبتلا شده بود و ترس ناشی از افشای محل اختفای او، مانع از درمان بیماری‌اش در مراکز درمانی شده بود. با تشدید بیماری دیابت، مسعود رجوی بینایی خود را نیز از دست می‌دهد و یکی از پاهای او هم قطع می‌شود.

 

در اوایل دهه 90، به‌دنبال تلاش منافقین برای فرار از عراق (به‌دلیل فشارهای متعدد نیروهای مردمی عراق و حملات ایران به مقر اشرف)، منافقین برای خروج از عراق و انتقال به آلبانی، نیازمند خروج از لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا و انگلیس بودند و یکی از شروط آمریکا برای خروج از لیست تروریستی، عدم حضور مسعود رجوی در هر برنامه، دیدار، ملاقات و حتی نشر تصویر او (همان‌طور که از سال 81 صورت گرفت) بود.

 

علاوه بر این، نماینده آمریکا در ملاقاتی محرمانه با سران این گروهک، تحت‌الحفظ بودن مسعود رجوی ذیل دستگاه امنیتی آمریکا را با توجه به سابقه منافقین در عدم‌تعهد به توافقات، طرح و به‌عنوان شرط الزامی این خروج عنوان می‌کند و رسماً به آنها گفته می‌شود که تمام مناسبات سازمان مجاهدین خلق باید از کانال مریم رجوی دنبال و مدیریت شود.

سران منافقین با توجه به شرایط به‌شدت بحرانی خود در عراق ـ یکی از طرح‌های آمریکا، تقسیم کردن حضور منافقین در چند کشور آسیایی، آفریقایی و اروپایی بود ـ شروط آمریکا برای حضور متمرکز در یک کشور اروپایی را قبول می‌کنند و در نهایت به این شرط تن می‌دهند.

مسعود رجوی تا آخرین لحظات زندگی (که در سال 1399 بر اثر سکته قلبی می‌میرد) در اختیار و تحت حفاظت نیروهای آمریکایی در منطقه‌ای نامعلوم بوده است که برخی اسناد مکان اختفای وی را کشور آمریکا می‌دانند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

 

 

در روزهای اخیر انتشار تصویری از مزدور فرقه رجوی در کنار خواهر و برادرش خبرساز شد.

پایگاه خبری-تحلیلی فراق به منظور افشاگری از ماهیت این عضو فرقه تروریستی رجوی نگاهی به سوابق وی داشته است:

اکبر معینی‌کربکندی با اسم مستعار مهدی (سمت راست تصویر) از اعضای قدیمی بخش امنیت و اطلاعات فرقه است و سالهاست به شغل وطن فروشی و خیانت به کشورش اشتغال دارد.

می‌توان گفت سیستم اطلاعات فرقه یکی از کثیف‌ترین و خیانت‌بارترین سیستم‌های جاسوسی است چرا که اعضای آن اساس کارشان بر جمع آوری اطلاعات به هر طریق از کشور خویش و سپس در اختیار گذاشتن آن به دشمن است.

در گذشته بخش اطلاعات فرقه رجوی با صرف هزینه انبوه و به کارگیری منابع محلی و حتی سوءاستفاده از بستگان ناآگاه، اطلاعات جمع آوری شده را در اختیار استخبارات دولت صدام قرار و همچنین هزاران برگ اطلاعات مستند و غیر مستند را تحویل نیروهای آمریکایی می داد.

برای نمونه پس از سقوط صدام و گسترش روابط تجاری و سیاسی بین ایران و عراق سیستم فرقه اقدام به جمع آوری ۳۰ هزار اسامی و مشخصات افرادی که از ایران به عراق تردد داشتند نمود و آنها را به افسران آمریکایی تقدیم کرد.

درکنار خیانت های متنوع فرقه، دهه ۸۰ فرصتی بود که دوباره برای جذب و فریب نیرو از ایران عمل کنند. هدف شماره یک، فریب و کشاندن بستگان و فامیل اعضای حاضر در اشرف بود.

اکبرمعینی که قدیمی و با سابقه فعالیت از زمان شاه بود با همین ترفتد نیم دوجین از بستگان خود را فریب داد و به کمپ «اشرف» با این توهم که شاید مقرب درگاه رجوی شود، کشاند.  

خواهر، برادر، دو خواهرزاده نوجوان ۱۳ و۱۴ ساله و تعدادی از بستگانش راهی سراب فرقه شدند.

در عکس ضمیمه خواهر (سمیه) و برادرش (اصغر) در نمایی از روزگار بی خبری و فریب مشاهده می شوند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 
مجاهدین به چه قیمتی از جنایات اسرائیل در فلسطین حمایت می کنند؟!
 
مواضع فرقه تروریستی مجاهدین درباره فلسطین، تلاشی مفتضحانه برای فرار از هرگونه موضع گیری است. آنها برای حفظ منافع خود و استمرار ارتباط با رژیم صهیونیستی و حامیان آن، هیچگاه به سمت اتخاذ موضعی که باعث خشم اسرائیل شود قدم بر نمی دارند.

با اندکی تلخیص و اضافات، برگرفته از رسانه های ایرانی: فرقه تروریستی مجاهدین همواره به دلیل تمنا برای کسب پشتیبانی غرب و ادامه آن، مواضع و رفتارهای همسو با سیاست های غرب، آمریکا و رژیم تروریستی اسرائیل بر علیه فلسطین و . . . اتخاذ کرده است؛ حتی اگر این رفتارها، علیه حقوق بشر باشد چرا که انتظار از گروه های تروریستی و آدمکش بیش از این هم نیست.

مواضع فرقه تروریستی مجاهدین در قبال تحولات فلسطین و کشتار مردم این کشور به ویژه اهالی غزه توسط صهیونیست ها، نمونه خوبی برای بررسی و مطالعه ماهیت رویکردی و رفتاری آن در قبال مسائل حقوق بشردوستانه است. سرکرده متواری این فرقه اخیرا اعلام کرده که راه حل مسئله فلسطین براندازی نظام جمهوری اسلامی است و همه آنچه در فلسطین رخ می دهد حاصل اقدامات ایران است!

این سخن بلاهت آمیز از سرکرده پیر و از کارافتاده مجاهدین نادیده انگاشتن مجاهدت های ملت فلسطین در طول بیش از هفت دهه غارت و اشغالگری صهیونیست هاست. از حیات جمهوری اسلامی بیش از ۴۵ سال نمی گذرد اما، فلسطینیان بیش از ۷۵ سال است که در حال مبارزه مستمر و خستگی ناپذیر و بدون وقفه با متجاوزان غاصب هستند. سرکرده این فرقه  به زعم خود برای گرفتن ماهی پوسیده، در شرایطی که سرتاسر ملت های جهان این روزها همبستگی خود را با فلسطینی ها نشان می دهند و موضوع فلسطین برای چند دهه راهبردی ترین مسئله جهان اسلام و جهان عرب بوده است، احمقانه دست و پا می زند تا تلاش یک ملت و امت برای اعاده حیثیت و کرامت خود را که در نتیجه دهه ها اشغالگری رژیم صهیونیستی خدشه دار شده است را مصادره به مطلوب کند.

سرکرده باند تروریست و خائن مجاهدین که ننگ پشتیبانی از صدام در جنگ تحمیلی علیه ایرانیان هیچگاه از پیشانی او و باند تبهکارش زدوده نمی شود و روزی هم باید به جرم خیانت بزرگ علیه میهن و قتل عام هزاران شهروند ایرانی، محاکمه و مجازات شود، آن قدر از تحولات دنیا و منطقه به دور و پرت است که متوهمانه گمان می کند می تواند لبریزشدن صبر یک ملت در محاصره، در بزرگترین زندان روباز جهان و تلاش اش برای رهایی را برای خوش‌داشت اسرائیل و آمریکا به ایران پیوند دهد، غافل از آنکه خود غرب حامی اسرائیل نیز به خوبی می داند که تنش های طولانی مدت بین رژیم صهیونیستی و فلسطین نتیجه دهه ها غصب، ترور، قتل و سرکوب، محاصره و کودک کشی رژیم نژادپرست اسرائیل است.

علاوه بر این ها حمایت های همیشگی و این روزهای مردم سراسر جهان از فلسطین در مناسبت ها و رویدادهای مختلف چه معنایی دارد؟ آیا جز این است که افکار عمومی به روشنی آگاه است که یک رژیم آپارتاید قاتل و ناقض حقوق بشر، از چند دهه قبل تاکنون همچنان در حال جنایت علیه یک ملت است؟

مواضع فرقه تروریستی مجاهدین درباره فلسطین، تلاشی مفتضحانه برای فرار از هرگونه موضع گیری است. آنها برای حفظ منافع خود و استمرار ارتباط با رژیم صهیونیستی و حامیان آن، هیچگاه به سمت اتخاذ موضعی که باعث خشم اسرائیل شود قدم بر نمی دارند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 

 

سال ۱۳۹۵ بود که مریم رجوی با محمود عباس ملقب به «ابومازن» رئیس حزب خودگردان فلسطین دیدار کرد و همان زمان هم با توجه به تحت امر اسرائیل بودن ابومازن، حکایت از آن داشت که این دیدار در جهت اهداف اسرائیل صورت گرفته است.

به گزارش فراق، محمدرضا گلی در یادداشتی نوشت:  15 مهر ۱۴۰۲ رزمندگان فلسطینی به رهبری حماس، تهاجمی گسترده را علیه اسرائیل از نوار غزه شروع کردند. نیروهای حماس از دیوار مرزی غزه و اسرائیل گذشتند و وارد شهرک ها و خاک اسرائیل شدند. شاخه نظامی حماس اسم این عملیات را طوفان الاقصی نام گذاری کرد. درگیری ها از صبح شنبه شروع و به دنبال آن حماس ضرب سختی به اسرائیل وارد کرد. اگر به گذشته بر گردیم از زمان جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ این اولین درگیری است که در داخل خاک اسرائیل آغاز گردید و متعاقباً اسرائیل رسماً اعلام جنگ کرد. اسرائیل در پاسخ عملیاتی را به نام شمشیرهای آهنین علیه غزه و نیروهای حماس آغاز کرد .

نخست وزیر اسرائیل اعلام کرد فلسطینیان بهای سنگینی را خواهند پرداخت، سپس از هوا و زمین غزه را بمباران کردند. خبرگزاری های اسرائیل اعلام کردند: «ارتش اسرائیل حدود ۶ تا ۷ هزار بمب را روی شهر غزه فرو ریختند. در این تهاجم تعداد بسیار زیادی از زن و بچه های فلسطینی کشته و مجروح شدند، آمریکا در جنگ افغانستان معادل نصف بمباران های غزه افغانستان را بمباران نکرده بود. شهر غزه زیر بمباران های اسرائیل ویران گردید.»

غزه شهری است با جمعیت دو میلیون و سیصد هزار نفر که یکی از پر تراکم ترین نقاط جهان محسوب می شود و آن را به عنوان بزرگترین زندان سر باز جهان یاد می کنند. در زیر این بمباران ها صدها نفر بی گناه زن و بچه و پیر و جوان کشته شدند، به همین دلیل صدای دنیا بلند شد. کشورهای اروپائی و آمریکائی از خاورمیانه تا سایر نقاط دیگر تظاهرات کردند و اسرائیل را محکوم کردند. خیلی از گروه ها و شخصیت ها بمباران های اسرائیل را علیه زن و بچه های فلسطینی محکوم کردند. در حالی که همه دنیا اسرائیل را محکوم کردند در این بین صدای رجوی سرکرده فرقه در نیامد. حتی بینابینی هم موضعگیری نکرد. اخبار غزه را بدون ذکر، عامل جنایت منتشر می کنند.

البته که این رویکرد ف دور از ذهن نیست. سال ۱۳۹۵ بود که مریم رجوی با محمود عباس ملقب به «ابومازن» رئیس حزب خودگردان فلسطین دیدار کرد و همان زمان هم با توجه به تحت امر اسرائیل بودن ابومازن، حکایت از آن داشت که این دیدار در جهت اهداف اسرائیل صورت گرفته است. الزهار یکی از رهبران جنبش حماس درباره این دیدار گفته بود: جای تعجب نیست که ابومازن در چارچوب سیاست کلی که همان مبارزه با اسلام و مبارزه با استقلال کشورهای اسلامی و مبارزه با پیروزی جنبش های اسلامی است با افرادی همچون مریم رجوی دیدار کند.

مزدوری مریم رجوی و همسر مفقودش مسعود رجوی، برای اسرائیل مسبوق به سابقه است و نیازی به تکرار نیست. در حال حاضر هم در ادامه کیش مزدوری خود، سعی دارند رژیم اسرائیل را بی گناه جلوه بدهند و مقصر را در جای دیگر پیدا کنند. رجوی ها که خود ید طولایی در نقض حقوق کودکان دارند الان در برابر کودک کشی ارباب شان سکوت پیشه کرده اند. باید به رجوی تبریک گفت چون حمله اسرائیل به غزه ماهیت ضد بشری اش را به خوبی برای همه روشن نمود.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 

 

اله‌وردی رسول‌زاده از جمله افرادی است که توسط یک کاریابی در ترکیه به دام عوامل آدم ربای مجاهدین خلق می‌افتد و به این ترتیب سرنوشتی سیاه و غمگین برایش رقم می‌خورد.

به گزارش فراق، او در ترکیه توسط عوامل رجوی ربوده می‌شود و به قرارگاه مخوف اشرف در عراق منتقل می‌شود. اله وردی، پس از آسیب های روحی و جسمی فراوان، با تنی رنجور و زخم خورده، خوشبختانه موفق می شود چند سال بعد قرارگاه اشرف را ترک کند و به آغوش خانواده بازگردد. گر چه دیگر آن جوان پرشور گذشته نبود. اله رودی با درونی افسرده و خموده، و با روحی ورشکسته از آن جهت که به بزرگترین سرمایه عمرش یعنی اعتمادش خیانت شده بود، به وطن بازگشت. او گرچه از این آزادی خوشحال است، اما حسرت جوانی به تاراج رفته اش تا همیشه با اوست.

صدماتی که تشکیلات رجوی به روح و روان و جسم او و سایرین زده اند، هیچ گاه قابل جبران نیست و به این دلیل او هچون سایر جداشده های شهرستان جلفا، جزو افراد شاکی پرونده سران مجاهدین خلق است. وی کماکان پیگیر درخواست اصلی اش یعنی تعیین تکلیف پرونده قضائی شکایت جداشدگان استان و اخذ غرامت از رهبران و سران سازمان مجاهدین خلق است که عمر و جوانی افراد زیادی را در عراق بر باد دادند و اکنون آزادانه در مقر اورسورواز فرانسه و دیگر پایگاه های فرقه رجوی جولان می دهند. که همین مکان ها هم، حاصل خون و رنج و شکنج  اعضای سابق سازمان است که بایستی با احکام قضائی بین المللی متقن، ضمن توقیف اموال رجوی ها در قالب غرامت به جداشدگان و به صاحبان اصلی آن برگردانده شوند.

درد دل های تک تک جداشدگان از این سازمان منفور، خود حکایت های شنیدنی و بسیار طولانی دارد که جا دارد برای تک تک آن ها مستندسازان متعهد کشورمان دست به کار شده و برای جوانان این مرز و بوم توضیح دهند که سازمان های فرقه ای هچون مجاهدین خلق، چگونه در کمین جوانان کشورمان نشسته اند و با انواع ترفندهای رذیلانه، به صیادی و فریب مشغول هستند. توضیحات مختصر اله وردی رسول زاده از شهرستان جلفا، آذربایجان شرقی را با هم می خوانیم:

بنده اله وردی رسول زاده هستم. در سال ۱۳۸۰ توسط یکی از مزدوران رجوی  که البته بعدها متوجه این امر شدم، برای کاریابی عازم کشور ترکیه شدم. در شهر وان ترکیه بعد از اقامت کوتاهی، گفته شده نفری که قرار است شما را برای کار به اروپا ببرد، آمده است و الان در شهر آنکارا است. به همراه محمدرضا شمسی که باهم برای این کار رفته بودیم، نزدیک به ۳۵ روز در آنکارا پیش آن نفر ماندیم، برای ما در آنکارا صحبت های زیادی کرد و بعد ها متوجه شدیم که گویا هدف در وهله اول کار در اروپا نیست و ما را فریب داده اند. در واقع ما فریب خورده بودیم. از ما پرسید که چه کارها و مهارت هائی بلد هستید، من گفتم جوشکاری و اسکلت کاری و محمدرضا هم گفت که گواهینامه پایه یک دارد و راننده ماشین سنگین است. اوائل سال ۱۳۸۱ بود که ما را وارد سازمان کردند. ما چشم باز کردیم و دیدیم که وارد سازمان مجاهدین خلق شدیم. این درحالی بود که قبلا حتی اسم این سازمان را هم نشنیده بودیم، دیدیم روی تابلو نوشته شده: به قرارگاه اشرف خوش آمدید!

بالاجبار وارد اشرف شدیم، من و محمدرضا مدام از یکدیگر می پرسیدیم پس ما کی سر کار خواهیم رفت؟ ما را به اسم کار و رفتن به اروپا به اشرف آوردند. آقای شمس گفت فعلا این صحبت ها را نکن تا ببینیم چه بلائی دارند سر ما می آورند.

برای ما لباس نظامی آوردند. وضعیت به گونه ای بود که مجبور شدیم لباس ها را بپوشیم.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 
جداشدگان کابوس پایان ناپذیر رهبران فاسد و بدنام مجاهدین
 
رجوی حاضر است میلیون ها دلار هزینه کند ولی نگذارد جداشده ای پایش به بیرون از حصارهای فرقه رجوی برسد. چرا که هر جداشده ای خود سندی زنده از سالیان اقدامات تروریستی، خیانت و وطن فروشی رجوی از یک سو و پوچی ادعاهایش در مورد آزادی و دموکراسی و حقوق بشر از سوی دیگر است.

اخیرا فحش نامه‌یی از سوی فرقه رجوی در سایت موسوم به «ایران افشاگر» در مورد مهندس ابراهیم خدابنده مسئول انجمن نجات کشور نظرم را جلب کرد. مطلبِ کلیشه‌یی که سالیان سال است با هدف ترور شخصیت جداشدگان بر علیه آنان بکار  گرفته می شود، کاری که مسلما امروز و فردا هم ادامه خواهد یافت.

اما اینجا این سوال پیش می آید راستی چرا رهبران فاسد و بدنام مجاهدین از اسم جداشدگان و هر آن کسی که بنوعی منتقد این فرقه است هراس داشته و با فرهنگ لومپنی و با  فحش و ناسزاگویی و آسمان و ریسمان بهم بافتن و زمین و زمان را بهم دوختن و آنان را «مامور وزارت اطلاعات» خواندن ، چنین مطالب هجو، خارج از اخلاق و بی سر و تهی را در سایت های وابسته به این فرقه مستمرا نشخوار می کنند؟

پاسخ خیلی روشن است، مسلما اینگونه  اقدامات سخیف برای رهبران مجاهدین کاربرد دوگانه دارد. از یک سو تلاش برای ترساندن سایر اعضای ناراضی و منتقد و خواهان جدایی از حصارهای این فرقه در آلبانی و دوم ، سرپوش گذاشتن بر حقانیت جداشدگان و میزان تاثیرگذاری آنان در افشای ماهیت تروریستی – فرقه‌یی و نهایتا وطن فروشی و خیانت رهبران فاسد و بدنام مجاهدین طی دهه های گذشته و امروز در حق مردم ایران است که اینچنین راه را علیرغم بکارگیری هزاران ترفند برای نزدیکی به مردم ایران توسط این فرقه بسته است.

بنابراین این همان درد بی درمانی است که سران فرقه رجوی را بطور هیستریک هم به جان اعضای ناراضی و خواهان جدایی در درون سازمان و هم به جان اعضای پیشین این فرقه در بیرون سازمان می اندازد. چرا که جداشدگان  باطل‌السحر تمامی ترفند ها و دروغگویی ها و خیانت های این فرقه بوده و ماهیت واقعی آنان را نه تنها در نزد مردم ایران بلکه افکار عمومی جهان افشا می کنند.

مسلما رجوی حاضر است میلیون ها دلار هزینه کند ولی نگذارد جداشده ای پایش به بیرون از حصارهای این فرقه برسد. چرا که هر جداشده ای خود سندی زنده از سالیان اقدامات تروریستی، خیانت و وطن فروشی رجوی از یک سو و پوچی ادعاهایش در مورد آزادی و دموکراسی و حقوق بشر از سوی دیگر است.

ماهیت جنگ رجوی با جداشدگان در دو بُعد قابل تبیین است؛ جدال بین عشق به زندگی و آزادگی با اسارت و بردگی و عشق به وطن با خیانت و وطن فروشی .

مسلما در جدال بین این دو ارزش متضاد، در یک سو جداشدگان و همه کسانی که خواهان جدایی از این فرقه و خدمت به وطن شان هستند، قرار دارند  و در سوی دیگر رهبران فاسد، وطن فروش و  برده دار مجاهدین.

بنابراین هر کسی که از این فرقه جدا می شود با تمام وجودش ایندو ارزش را فریاد می زند.

البته جنگ و جدال دائمی فرقه رجوی با جداشدگان یک تناقض دیگری هم دارد و آن اینکه این گونه اقدامات شنیع و عملیات روانی در حق چند  جداشده و ترس و وحشت دائمی از آنان هرگز با ادعای آلترناتیوی این فرقه همخوانی ندارد.

مجاهدین علیرغم ادعاهای تبلیغی خود در قالب «آلترناتیو» و حتی «تنها آلتانیو» هرگز توان و قدرت بالا رفتن از دیوار بلند جمهور مردم ایران را نداشته و ندارند.

حرف آخر اینکه مجاهدین با چند ویژگی؛ مناسبات فرقه‌یی، تروریسیم ، ضد دین و ضد اخلاق شناخته می شوند. آنان زندگی ننگین تا لحظه مرگ خود را با بیگانگان در قبال وطن فروشی ، خشونت ورزی و خیانت به مردم ایران گروه زده اند. لذا هرگز از این جهنم خود ساخته خلاصی نخواهند یافت. لذا سعی می کنند بقیه اعضای گرفتار در درون این فرقه را نیز با زور  با خود به ته این  لجن زار فرو برند.

یادآوری این نکته هم به سران فاسد و بدنام مجاهدین خالی از لطف نیست و اینکه  آنان  ۴۵ سال در پناه معیارهای دوگانه غرب در قبال تروریسم از چنگال قانون گریخته اند. اما  اکنون بنظر میرسد با شکل گیری نظم نوین جهانی و اقدامات خوب دولت ایران ، عوامل جنایتکار این فرقه هم در آستانه سپرده شدن به دست عدالتند. شما نظری ندارید؟

  • نویسنده : سعید پارسا
  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
  • همان‌طور که چند روز پیش افشا شد، چند مورد جلسه محرمانه نمایندگان مریم رجوی اوایل شهریور ماه سال جاری با تجزیه‌طلبان و گروهک های تروریستی شرق کشور در پاکستان و آلمان برگزار شده است.

به گزارش فراق، طبق اعلام منابع، در یکی از این جلسه‌ها دبیران، نماینده فرقه رجوی، با انتقال پیام و قول مریم رجوی به تجزیه طلبان بلوچ، به آنها اطمینان داده است که رجوی ها حق خودمختاری بلوچستان مانند کردستان را علنی به رسمیت خواهند شناخت.

عرفی سازی ادبیات ترور و تجزیه در شرق کشور و تلاش برای عادی سازی میتینگ های مشترک در آلمان، سوئد، فرانسه و کانادا از دیگر توافقات شکل گرفته در این نشست محرمانه بوده و همچنین چرخش از مولوی عبدالحمید به عبدالغفار نقشبندی مورد بررسی و گفتگو قرار گرفته است.
اما در چرایی چرخش رجوی ها از غرب کشور به شرق و تلاش برای اتحاد با تجزیه طلبان بلوچ و گروهک های تروریستی دراین منطقه چند نکته مهم قابل توضیح است:

۱ – قطعنامه اتحادیه اروپا علیه اقدامات تروریستی فرقه رجوی از سویی و رسوایی آنها در ماجرای توسل به فریب و جعل و رشوه در مناسبات خود با شخصیت ها و نهادهای سیاسی اروپا و جعل امضای پارلمانترهای اروپایی، در کنار فشار های اخیر دولت آلبانی و تاکید بر قطع هرگونه فعالیت های تروریستی و سیاسی علیه جمهوری اسلامی در خاک آن کشور فرقه رجوی را به شدت تحت فشار قرار داده و آنها توانایی هدایت اقدامات تروریستی را به دلیل این فشارها از دست داده اند و به همین علت سو استفاده از جریان های تکفیری و تروریستی به ویژه در حوزه شرق و جنوب شرق را در دستور کار این فرقه قرار گرفته است.
۲ – وضعیت فعلی تروریست های تجزیه طلب در غرب کشور و تضعیف آن ها به دلیل رفتار قاطعانه جمهوری اسلامی را می توان از دیگر دلایل پشت کردن رجوی ها به هم پیمانان خود عنوان کرد. رجوی ها در غرب آن گونه که باید دیگر نمی توانند به اهداف خود دست پیدا کنند.
۳ – ساده لوحی برخی مولوی ها این فرصت را به فرقه رجوی می دهد تا آنها بتوانند اهداف خود نظیر اختلاف افکنی قومی و … را در این منطقه به راحتی پیش ببرند. این رویکرد با توجه به دیدگاه مسعود رجوی می باشد که معتقد بود با هر ابزاری باید به وحدت و انسجام جامعه حمله کرد.

ماجرای میتینگ حبیب اله سربازی

بر اساس اخبار به دست امده، طبق توافق شکل گرفته در جلسه محرمانه کویته پاکستان، مهناز صمدی مسئول میز کانادای فرقه به شهرام گلستانه مسئول فرقه در کانادا دستور داده بود تا هماهنگی لازم برای برگزاری میتینگ خیابانی حبیب اله بلوچ در تاریخ ۷ مهر را انجام داده و هواداران فرقه بدون نشان و پرچم (با توجه به حساسیت های شکل گرفته) برای داغ کردن میتینگ حبیب اله بلوچ حضور یابند.
همچنین آنها به حبیب سربازی وعده داده بودند تا ۸ شهریور پیش از همایش اصلی، میتینگی با حضور حداقل ۲۰۰ هوادار فرقه در ونکوور با هدف شخصیت سازی از وی و جلب حمایت رسانه ای برگزار شود که این وعده انجام نشده و در نهایت سخنرانی حبیب‌اله بلوچ در هشت مهر و بدون حضور مخاطب انجام شده که باعث اختلاف و بحث شدید میان فرقه و سربازی می گردد.
گفته می شود مسئول فرقه مسئله حساسیت دولت کانادا و اپوزیسیون مستقر در این کشور را بهانه این ماجرا عنوان کرده است.

 اواسط مرداد ۱۴۰۲ خبرهایی مبنی بر انتقال تعدادی از عناصر فرقه رجوی در کانادا و زمین‌ها و منازل خریداری شده از سال ۲۰۰۹ مطرح شد که با واکنش نمایشی دولت کانادا و موضع‌گیری شدید سایر اپوزیسیون ساکن کانادا مواجه شد.

  • مصطفی آزاد