برگ هایی از تاریخ سیاه فرقه تروریستی مجاهدین در عراق؛ رجوی چگونه اعضای ناراضی سازمان را شخصا محاکمه می کرد.
فرارها از کمپ اشرف زیاد شده بود. با هر فرار به دستور رجوی به سرعت عکس و مشخصات فرد فراری را در اختیار استخبارات عراق قرار می دادند و به آنها می گفتند فرد مورد نظر نفوذی ایران بوده که مدتی به داخل تشکیلات آمده و ما را هم گول زده است. هر فراری که انجام می گرفت یک ضربه به سازمان محسوب می شد و رجوی نمی خواست بیش از این آبرویش نزد رژیم صدام برود.
توضیحات: حیات فرقه تروریستی مجاهدین با رهبر فاسدی بنام رجوی تاریخی پر از شقاوت و سنگدلی و پر از جنایت و خیانت را طی چندین سال حضور این فرقه در خاک عراق بهمراه داشته است. تاریخی که یادآوری هر واقعه و صحنه آن دردناک بوده و دل هر شونده ای را بشدت می آزارد. محاکمات اعضای ناراضی بخشی از تاریخ سیاه مجاهدین در سال ۱۳۸۰ در قرارگاه باقر زاده (*) است. محاکماتی که رجوی شخصا اداره آنها را بعهده داشت و بر صغیر و کبیر رحم نمی کرد. قطع نیروهای پیوستی به سازمان از یک سو و فرار نیروها از قرارگاه اشرف و افزوده شدن بر تعداد اعضای ناراضی در سطوح مختلف تشکیلات از سوی دیگر، رجوی را بر آن داشت تا بزرگترین جلسات محاکمه اعضای ناراضی تاریخ مجاهدین را در قرارگاه باقرزاده به نمایش بگذارد. جایی که صدای فریاد هیچ عضو ناراضی و شکنجه شده ای از دیوارهای قطور و بلند آن بیرون نرفت.
خانم مریم سنجابی عضو پیشین مجاهدین در کتاب «سراب ازادی» به بخش هایی از این دادگاه فرمایشی رجوی در قرارگاه باقرزاده اشاره کرده اند که عینا آورده می شود.
«واقعه مهم دیگری که در سال ۸۰ رخ داد جلسات سهمگین چند هزار نفری بود که شخصا توسط مسعود رجوی و مریم اداره می شد. این جلسات برای نسق کشیدن از کلیه اعضا و تسویه حساب با تعدادی از نفراتی بود که جلوی تشکیلات ایستاده و قصد خروج از سازمان را داشتند. یکی دیگر از دلایل برگزاری این جلسات مخوف و سراسری، معطوف کردن ذهن ها به درون تشکیلات و فراموش کردن دوران جدید و تغییرات ایران بود. تا بدین وسیله مسائل پیش آمده سیاسی را هم از یاد ببریم.
در آغاز نشست ها که به نشست های “طعمه” معروف شد، ابتدا مسعود رجوی با لایه های مسئول، سه روز نشست گذاشت و ضمن اعلام تشکیل “هیئت تشکیلات” در هر ستاد و مرکز از ریزش نیروهای مسئله دار و عواقب سیاسی، روابطی (با عراق) و تشکیلاتی آن به شدت انتقاد و اظهار نگرانی کرد و گفت که مِن بعد هر کس حلقه ضعیف (بخوانید منتقد و یا خواهان خروج از سازمان) باشد، جای وی بعد از دوسال! خروجی، لب مرز (ایران و عراق) یا زندان ابوغریب است. هرکس در هر سطح و رده می خواهد باشد، زن یا مرد فرقی نمی کند. او سپس ریشه همه مشکلات را با همان فرهنگ لوده خودش، مسائل جنسی و خواستگاه ازدواج توصیف کرد و گفت که با این موارد به شدت برخورد خواهد نمود و از حاضرین خواست تا در ستادها با مراکز خود، اسامی این قبیل نفرات را برای برخورد در نشست های آتی تهیه کنند. . . . . . . .