قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید .

پیوندها
  • ۱
  • ۰

برگ هایی از تاریخ سیاه فرقه تروریستی مجاهدین در عراق؛ رجوی چگونه اعضای ناراضی سازمان را شخصا محاکمه می کرد.

 
مسعود رجوی: مِن بعد هر کس حلقه ضعیف (بخوانید منتقد و یا خواهان خروج از سازمان) باشد، جای وی بعد از دوسال خروجی، لب مرز (ایران و عراق) یا زندان ابوغریب است. هرکس در هر سطح و رده می خواهد باشد، زن یا مرد فرقی نمی کند.

فرارها از کمپ اشرف زیاد شده بود. با هر فرار به دستور رجوی به سرعت عکس و مشخصات فرد فراری را در اختیار استخبارات عراق قرار می دادند و به آنها می گفتند فرد مورد نظر نفوذی ایران بوده که مدتی به داخل تشکیلات آمده و ما را هم گول زده است. هر فراری که انجام می گرفت یک ضربه به سازمان محسوب می شد و رجوی نمی خواست بیش از این آبرویش نزد رژیم صدام برود.

توضیحات: حیات فرقه تروریستی مجاهدین با رهبر فاسدی بنام رجوی تاریخی پر از شقاوت و سنگدلی و پر از جنایت و خیانت را طی چندین سال حضور این فرقه در خاک عراق بهمراه داشته است. تاریخی که یادآوری هر واقعه و صحنه آن دردناک بوده و دل هر شونده ای را بشدت می آزارد. محاکمات اعضای ناراضی بخشی از تاریخ سیاه مجاهدین در سال ۱۳۸۰ در قرارگاه باقر زاده (*)  است. محاکماتی که رجوی شخصا اداره آنها را بعهده داشت و بر صغیر و کبیر رحم نمی کرد. قطع نیروهای پیوستی به سازمان از یک سو و فرار نیروها از قرارگاه اشرف و افزوده شدن بر تعداد اعضای ناراضی در سطوح مختلف تشکیلات از سوی دیگر، رجوی را بر آن داشت تا بزرگترین جلسات محاکمه اعضای ناراضی تاریخ مجاهدین را در قرارگاه باقرزاده به نمایش بگذارد. جایی که صدای فریاد هیچ عضو ناراضی و شکنجه شده ای از دیوارهای قطور و بلند آن بیرون نرفت.

خانم مریم سنجابی عضو پیشین مجاهدین در کتاب «سراب ازادی»  به بخش هایی از این دادگاه فرمایشی رجوی در قرارگاه باقرزاده اشاره کرده اند که عینا آورده می شود.

«واقعه مهم دیگری که در سال ۸۰ رخ داد جلسات سهمگین چند هزار نفری بود که شخصا توسط مسعود رجوی و مریم اداره می شد. این جلسات برای نسق کشیدن از کلیه اعضا و تسویه حساب با تعدادی از نفراتی بود که جلوی تشکیلات ایستاده و قصد خروج از سازمان را داشتند. یکی دیگر از دلایل برگزاری این جلسات مخوف و سراسری، معطوف کردن ذهن ها به درون تشکیلات و فراموش کردن دوران جدید و تغییرات ایران بود. تا بدین وسیله مسائل پیش آمده سیاسی را هم از یاد ببریم.

در آغاز نشست ها که به نشست های “طعمه” معروف شد، ابتدا مسعود رجوی با لایه های مسئول، سه روز نشست گذاشت و ضمن اعلام تشکیل “هیئت تشکیلات” در هر ستاد و مرکز از ریزش نیروهای مسئله دار و عواقب سیاسی، روابطی (با عراق) و تشکیلاتی آن به شدت انتقاد و اظهار نگرانی کرد و گفت که مِن بعد هر کس حلقه ضعیف (بخوانید منتقد و یا خواهان خروج از سازمان) باشد، جای وی بعد از دوسال! خروجی، لب مرز (ایران و عراق) یا زندان ابوغریب است. هرکس در هر سطح و رده می خواهد باشد، زن یا مرد فرقی نمی کند. او سپس ریشه همه مشکلات را با همان فرهنگ لوده خودش، مسائل جنسی و خواستگاه ازدواج توصیف کرد و گفت که با این موارد به شدت برخورد خواهد نمود و از حاضرین خواست تا در ستادها با مراکز خود، اسامی این قبیل نفرات را برای برخورد در نشست های آتی تهیه کنند. . . . . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
مارکسیست شدن سازمان طبیعی بود/توصیه شهرام به انقلابیون چه بود؟

بخش دوم نشست بررسی کتاب «تقی شهرام به روایت اسناد» به بیان ناگفته هایی درباره شیوه دستگیری و اعدام تقی شهرام اختصاص داشت.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب «تقی شهرام به روایت اسناد» نوشته احمدرضا کریمی، با حضور نویسنده و همچنین مرتضی جودی در خبرگزاری مهر برگزار شد. این کتاب که یکی از نخستین پژوهش‌های جامع و کامل درباره شخصیت پر رمز و راز تقی شهرام است در بهار امسال با شمارگان هزار نسخه، ۷۰۲ صفحه و بهای ۶۵ هزار تومان توسط موسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.

محمدتقی شهرام عامل و اعلام کننده تغییر استراتژی سازمان مجاهدین خلق ایران و همچنین صادر کننده دستور ترور مجید شریف واقفی است. شهرام پس از انقلاب شاخه انشعابی خود از سازمان مجاهدین خلق ایران را بدل به سازمان مجزایی با عنوان «پیکار در راه آزادی طبقه کارگر» نام نهاد و در دوم مرداد ۱۳۵۹ پس از چند جلسه محاکمه اعدام شد. پس از گذشت چند دهه از فعالیت و اعدام شهرام، هنوز هم ابهامات بسیاری حول این شخصیت وجود دارد و سوالات بسیاری پیرامون فعالیت‌های او مطرح است.

کتاب «تقی شهرام به روایت اسناد» شامل اسناد منتشر نشده درباره وی، با رویکردی نو، تمام ابعاد زندگی تقی شهرام از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق را بررسی می‌کند. این کتاب دربردارنده همه فصول زندگی سیاسی تقی شهرام از بدو عضوگیری به وسیله موسی خیابانی در سال ۱۳۴۸ تا اعدام وی در تابستان ۱۳۵۹ است. تشابه تاکتیک‌ها و ترفندهای شهرام در دهه ۵۰ و مسعود رجوی در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ از مباحث برجسته این کتاب است. نویسنده این کتاب خود از اعضای سازمان مجاهدین خلق (منافقان) بود و در زمان بازداشت خود پس از پیروزی انقلاب بیش از ۶ ماه را همبند تقی شهرام بود. بخش نخست گزارش این نشست را از اینجا مطالعه کنید و در ادامه با بخش دوم گزارش این نشست همراه شوید.

یکی از مباحثی که برای نخستین بار در این کتاب مطرح شده شرح کاملی از روند برگزاری دادگاه تقی شهرام است. آقای کریمی شما نحوه برگزاری دادگاه را مورد نقد قرار دادید، اما مساله اینجاست که خود تقی شهرام چون صلاحیت دادگاه را برای محاکمه‌اش رد کرد –  البته دادگاه نیز به نظرم بی‌وجه و بدون منطق وکلای او را نمی‌پذیرفت – تصمیم گرفت در دادگاه حضور پیدا نکند. شاید اگر می‌ماند و صحبت می‌کرد، جریان در مسیر دیگری جلو می‌رفت.

کریمی: دادگاه بدون حضور تقی شهرام برگزار شد و کسانی که بر علیه او بودند فرصت کافی پیدا کردند تا در جلسات متعددی آمده و علیه‌اش حرف بزنند. حتی اصغر میرزا جعفر علاف که خودش پیش از انقلاب به ترور برادرش یعنی علی میرزا جعفر علاف رای داده بود، پس از پیروزی انقلاب تغییر چهره داد و به دادگاه آمد و بر علیه تقی شهرام حرف زد.

ببینید برخوردهای جمهوری اسلامی و انقلابیون پس از پیروزی انقلاب در مواردی جای بحث دارد. در همین روال دادگاه شهرام، اعدام محمدرضا سعادتی و برخی دیگر  از شخصیت‌های درجه اول رژیم گذشته. فراموش نکنیم که مشاوره‌های حسین فردوست به درد نظام خورد. . . . .  ادامه

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
«بهمن بازرگانی: گفت‌وگوها، خاطرات و مقالات تحلیلی» چاپ دومی شد

دومین چاپ کتاب «بهمن بازرگانی: گفت‌وگوها، خاطرات و مقالات تحلیلی» به کوشش امیرهوشنگ افتخاری راد، توسط نشر نی منتشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، نشر نی دومین چاپ کتاب «بهمن بازرگانی؛ گفت‌وگوها، خاطرات و مقالات تحلیلی درباره سازمان مجاهدین، جنبش چپ و انقلاب اسلامی» به کوشش امیرهوشنگ افتخاری‌راد را در ۲۱۷ صفحه و بهای ۳۸ هزار تومان منتشر کرد. چاپ نخست این کتاب پاییز سال ۹۸ منتشر شده بود. کتاب دیگری نیز شامل گفت‌وگوهای افتخاری راد با بهمن بازرگانی با عنوان «زمان بازیافته» منتشر شده است.

بهمن بازرگانی، از اعضای برجسته سازمان مجاهدین خلق ایران در دوران پیش از انقلاب است و می‌توان او را نخستین نقاد این سازمان هم نامید. یعنی زمانی که سازمان هنوز شهرتی در میان مبارزان پیدا نکرده بود، بازرگانی برخی روش‌ها و همچنین جزوات آموزشی سازمان را مورد نقادی قرار داد که البته حنیف نژاد آن نقدها را مسکوت گذاشت.

بازرگانی در سال ۱۳۲۲ در شهر ارومیه به دنیا آمد. تحصیلات دانشگاهی او در رشته راه و ساختمان بود و از این رشته در سال ۱۳۴۵ در دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد. علاقه او به فلسفه باعث شد تا از سال ۱۳۵۴ مطالعات خود را در این زمینه متمرکز کند. از سال ۱۳۴۸ او به همراه برادرش محمد بازرگانی که بعدها در ضربه ساواک به سازمان به همراه دیگر سران سازمان اعدام شد، از اعضای هسته مرکزی سازمان مجاهدین خلق بودند. بازرگانی نخستین مسئول گروه سیاسی سازمان بود.  او پس از انقلاب دست از فعالیت سیاسی کشید و این امر مورد توجه ویژه شهید آیت الله بهشتی قرار گرفت. بازرگانی تا اواخر دهه ۸۰ که گفت‌وگوهایی از او درباره کتاب‌هایش در روزنامه اعتماد منتشر شد، سکوت کرده بود. او پس از انقلاب کتاب «ماتریس زیبایی» را نوشت و منتشر کرد که اکنون به عنوان یکی از مهم‌ترین منابع مطالعاتی در زمینه زیبایی‌شناسی در اندیشه پسامدرن است. «نقد پلورالیستی» از دیگر کتاب‌های منتشر شده اوست. او همچنین درباره سازمان نیز گفت‌وگوهایی با نشریه «چشم‌انداز ایران» داشت. خاطرات بهمن بازرگانی بسیاری از ابهامات درباره تاریخ سازمان مجاهدین خلق را برطرف کرد. ...

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
منافقین به آلبانی تحمیل شده‌اند/امنیت ملی آلبانی به خطرافتاده است

اولسی یازچی گفت: مجاهدین خلق (گروهک منافقین) با دعوت مردم آلبانی به این کشور نیامده‌اند بلکه در سال ۲۰۱۶ توسط اوباما به آلبانی تحمیل شدند. به گزارش خبرگزاری مهر و به نقل از روزنامه تهران تایمز، اولسی یازچی، کارشناس تاریخ و روزنامه نگار آلبانیایی، تاکید دارد که گروهک منافقین (مجاهدین خلق) با دعوت مردم آلبانی به این کشور نیامده‌اند، بلکه در سال ۲۰۱۶ توسط دولت اوباما به آلبانی تحمیل شدند.یازچی در مصاحبه با روزنامه تهران تایمز گفته است: «وقتی دولت اوباما در سال ۲۰۱۶ از رژیم ادی راما خواست تا ۳۰۰۰ جنگجوی خارجی را در آلبانی میزبانی کند، مجاهدین خلق به آلبانی تحمیل شد.»

یازچی همچنین می‌افزاید: «در حالی که اکثریت آلبانیایی ها مسلمان هستند اما توسط رژیم فعلی آلبانی که مورد حمایت آمریکا است در کشور خودشان به حاشیه رانده شده و تهدید انگاشته می‌شوند.»

متن گفت‌وگوی تهران تایمز با اولسی یازچی را در ادامه می‌خوانید.

لطفاً به ما بگویید مردم آلبانی درباره گروه تروریستی مجاهدین خلق چه می‌دانند؟

آلبانیایی ها می‌دانند که سازمان مجاهدین خلق یک سازمان تروریستی است که تا سال ۲۰۱۲ در لیست گروه‌های تروریستی ایالات متحده و اتحادیه اروپا قرار داشت. آلبانیایی ها به دلیل میزبانی دولت شان از مجاهدین خلق بسیار نگران هستند. بسیاری از آنها در گذشته اعتراض کرده و خواستار اخراج آنها شده‌اند، اما دولت آلبانی با ارعاب شهروندان تلاش کرده تا جلوی اعتراضات را گرفته و اجازه طرح پرسش ندهد. از طرف دیگر، مجاهدین خلق و طرفداران آن سعی می‌کنند گروه تروریستی خود را «یک گروه دموکراتیک» مخالف نظام در ایران به تصویر بکشند. مجاهدین خلق هزینه‌های زیادی را صرف نشر اطلاعات غلط در میان آلبانیایی ها و تصویر سازی شیطانی از ایران در آلبانی می‌کنند. در ماه‌های گذشته، مجاهدین خلق رادیکالیزه کردن برخی از آلبانیایی ها را برای پیوستن به فعالیت‌های تروریستی علیه ایران شروع کرده است، با همان روشی که داعش و جبهه النصره قبلاً این کار را می‌کردند. . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
فاطمه‌ای که زنده زنده در آتش منافقین سوخت⁦

صفحه اینستاگرام مرزوبوم روایتی تکان دهنده از جنایت های منافقین به روایت کتاب صباح، خاطرات صباح وطن خواه، یکی از دختران مدافع خرمشهر را منتشر کرد.

به گزارش خبرگزاری مهر، صفحه اینستاگرام مرزوبوم روایتی تکان دهنده از جنایت‌های منافقین به روایت کتاب صباح، خاطرات صباح وطن خواه، یکی از دختران مدافع خرمشهر را منتشر کرد:

"در ماهشهر پشت مسجد یک دکه کوچک بود که زن و شوهر جوانی در آن کتاب و جزوه‌های آقای قرائتی و شیخ حسین انصاریان را می‌فروختند. این زن و شوهر جوان دختر چهارپنج ساله و شیرین زبانی به اسم فاطمه داشتند. او صورتی گندمگون داشت با موها و چشم و ابروی مشکی و لبهای کوچکش سرخ و قشنگ بود.

چهره و رفتارش خیلی به دل می‌نشست. وقتی برای خرید یا دیدن کتابهای دکه می‌رفتیم، کلی با فاطمه حرف می‌زدیم. او بچه عجیبی بود. با اینکه خیلی کوچک بود و سن و سالی نداشت، خیلی باهوش بود. تعداد زیادی از سوره‌های کوچک قرآن را حفظ کرده بود و برایمان می‌خواند و معنی بعضی از آنها را می‌گفت و درباره اش توضیح می‌داد.

از فاطمه خیلی خوشم می‌آمد. دیگر همه بچه‌هایی که یکی دو روزی در ماهشهر می‌ماندند به مسجد می‌رفتند و سری به کانتینر نشریات فرهنگی می‌زدند. همه فاطمه را می‌شناختند.

چند وقت بعد فاطمه در اثر آتش سوزی که منافقین در کانتینر راه انداختند زنده زنده سوخت و شهید شد. از شنیدن این خبر دلم آتش گرفت. یک روز صبح فاطمه در کانتینر خواب بود و پدر و مادرش برای نماز صبح می‌روند مسجد. منافقین به هوای ترور این زوج جوان فعال می آیند و کانتینر را آتش می‌زنند. چون آنجا هم پر از کتاب و کاغذ بوده سریع گر می‌گیرد و طوری می‌شود که شعله‌های آتش در ورودی کانتینر را آب می‌کند. مردمی که آنجا بودند می‌گویند فاطمه چنان جیغ‌های جگر خراشی موقع آتش گرفتن و سوختن می‌کشید که صدایش هنوز در گوشمان است.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

سیلی محکم اعضای سابق گروه تروریستی به جریان فرقه رجوی در شعبه ۵۵ دادگاه حقوقی و عمومی بین‌الملل تهران

خبرنگاران حاضر در دادگاه بشدت تحت تاثیر حرفهای واقعی اعضای جداشده سابق قرار گرفته بودند . همه اعضا سابق ادعا می کردند در یک سیستم مجاب سازی ذهنی، روح شان را از سوی تشکیلات رجوی به یغما برده شده تلقی می کردند.

در روزهای ۱۷ و ۱۸ اسفند ماه و طی دو روز پرثمر جلسات رسیدگی به دادخواست و شکایت بیش از ۴۲ نفر از اعضای سابق گروه تروریستی مجاهدین خلق در شعبه ۵۵ دادگاه حقوقی و عمومی بین‌الملل تهران برگزار گردید.

تعداد زیادی از افراد باسابقه زیاد در مناسبات تشکیلاتی مجاهدین نیز بعنوان شاهد و مطلع، اطلاعات خود را اظهار و به تظلم خواهی دوستان خود قوام بخشیدند.

طی دو روز مورد اشاره، اعضای جداشده با سوابق مشخصِ حضور در فرقه مجاهدین و تعدادی از خانواده قربانیان، به ادای توضیحات درباره شکنجه های روحی و جسمی تحمل شده خود  پرداختند.

در این اظهارات به مواردی از قبیل؛ فریب از طریق ترفند کاریابی در کشورهای ترکیه ، امارات و یا عدم ایجاد امکان تماس تلفنی و ملاقات حضوری نفر حاضر در پایگاه اشرف ۳ در کشور آلبانی با خانواده و بستگان خود در ایران ،  روزهای سخت گذراندن زندان در واحد اسکان یا زندان فرقه رجوی واقع در قسمت جنوب شرق قرارگاه اشرف سابق در عراق ، سرکوب در جلسات مغزشویی موسوم به  « عملیات جاری » و « دیگ »  و  اقدامات خودزنی با شلیک تیر و یا خودسوزی نفرات به جهت خاتمه دادن به زندگی پرنکبت  ، پرداختند.

خانم لیلا کیوکان که از ۴۰ سال پیش در ماتم عدم امکان ملاقات با پدرش در تشکیلات مجاهدین به همراه مادرش به غم مظلومانه نشسته ، همه حضار دادگاه را متاثر از حرفهای دلنشین خود نمود. . .     . . .مقاله

آقای محمد رضا گلی اسکارودی از اعضای باسابقه مناسبات،  صادقانه به ظلم های روا شده نسبت به خود اذعان نمود و اینکه بعنوان زندانبان در قالب یک زندانی فکری شاهد شکنجه های اعضای دیگر در زندان دستگاه رجوی بوده است.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

دادگاه رسیدگی به دادخواست ۴۲ نفر از اعضای سابق گروهک و فرقه تروریستی منافقین به سرکردگی مریم و مسعود رجوی و جمعی از اعضای کادر ارشد آن در حال بررسی است

به گزارش ایلنا، اولین دادگاه رسیدگی به دادخواست ۴۲ نفر از اعضای سابق گروهک و فرقه تروریستی منافقین به سرکردگی مریم و مسعود رجوی و جمعی از اعضای کادر ارشد این گروهک در شعبه ۵۵ دادگاه حقوقی و عمومی بین‌الملل تهران در حال برگزاری است.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

گفتگوی تسنیم با عضو سابق منافقین| چه کسی کُلاهی را کشت؟/ اگر کلاهی حرف می‌زد کار سازمان تمام بود....

  • گفتگوی تسنیم با عضو سابق منافقین| چه کسی کُلاهی را کشت؟/ اگر کلاهی حرف می‌زد کار سازمان تمام بود
 

«محمدرضا کلاهی خودش مهمترین سند تروریستی بودن سازمان (منافقین) است که اگر دستگیر می‌شد و به دادگاه می‌رفت، کار سازمان تمام بود».

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیمپرونده ویژه «نفوذی در حزب»: یکی از ویژگی‌های مشترک گروه‌های تروریستی بخصوص آنان که به صورت فرقه‌ای اداره می‌شوند، مخالفت شدید با جدایی اعضا است. روش‌های مختلفی از جمله ترساندن، تحت فشار قرار دادن و حتی گروگان‌گیری و تهدید از جمله روش‌هایی است که این فرقه‌ها برای جلوگیری از جدایی اعضای خود بکار می گیرند.

بررسی دلایل این رفتار مسئله‌ای است که در این مقال نمی‌گنجد اما مهمترین مؤلفه آن مربوط است به افشاگری اسرار درون فرقه که معمولاً توسط جداشده‌ها انجام می‌شود. فرقه رجوی یا همان گروهک تروریستی منافقین نیز به این رفتار شهرت دارد و به دلیل ماهیت جنایتکار و تروریست سرکردگانش در موارد بسیاری اقدام به قتل اعضای جداشده نیز کرده است.  

بخشعلی علیزاده از اعضای جداشده منافقین است که مدت زمان زیادی از جدایی وی نمی‌گذرد. با وی که تاکنون در کمتر رسانه‌ای ظاهر شده در مورد ابعاد مختلف تشکیلات نفاق و حذف فیزیکی افراد ازجمله «محمدرضا کلاهی» عامل انفجار حزب جمهوری اسلامی در 7 تیر سال 60 صحبت کردیم که گفتگوی ما را در ذیل می‌خوانید.

ابتدا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید چه مدت عضو سازمان منافقین بودید؟

من بخشعلی علیزاده هستم، عضو سابق سازمان مجاهدین خلق که در محافل سیاسی بیشتر به نام فرقه رجوی می‌شناسیم. من در حدود 30 سال در عضویت این فرقه بودم و حتی زمانی که سازمان از عراق به آلبانی منتقل شد من در عضویت آنها بودم و در نهایت در کشور آلبانی از سازمان جدا شدم. بعد از مدتی به آلمان رفتم و حدود دو سال آنجا ماندم و سرانجام موفق شدم که از آلمان به وطن عزیزم ایران و نزد خانواده عزیزم بیایم.

چطور شد که به عضویت این سازمان درآمدید و در طول این سالها عضویت خود چه روندی را طی کردید؟

اگر اجازه بدهید، پیش از پاسخ به این سوال، یک مروری بر روند شکل‌گیری سازمان داشته باشیم. . . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
هرچند نقض حقوق بشر در تشکیلات مجاهدین یکبار توسط دیدبان حقوق بشر ملل متحد در سال 2005، و یکبار توسط یونامی در عراق در سال 2013 محکوم شده است، و در گزارش موسسه «رَند» RAND) ) در سال 2009 نیز از مناسبات فرقه ای و طلاق های اجباری و تحمیل تجرد بر اعضای این فرقه صحبت شده است، اما کافی نیست و باید نام مجاهدین به لیست استفاده از «خشونت جنسی» برای تحقق اهداف فرقه از سوی سازمان ملل اضافه شده و محکوم گردد.

در جهان بینی رهبر فرقه تروریستی مجاهدین، نگاه به زن هرگز نگاهی انسانی، اخلاقی و اسلامی نیست. اگر مفتی های داعش  معاویه بن ابی سفیان را مؤسس سنت جهاد نکاح می دانند، فتوای غیر انسانی و غیر اخلاقی بهره کشی جنسی از زنان توسط رجوی نیز  با تحریف تحت لوای «آموزه های پیامبر»! در دستور کار قرار گرفته است.

هشتم مارس، روز جهانی زن در بسیاری از کشورهای جهان گرامی داشته می شود. ۸ مارس روزی است که زنان جهان بدون توجه به گرایشات مختلف فکری، عقیدتی،نژادی و … به یادآوری موفقیت ها و دستاوردهای شان می پردازند. در حقیقت، این روز مجالی است برای نگاه کردن به گذشته در مسیر تلاش ها، منازعه ها و فعالیت های پیشین، و حرکت در جهت شکوفایی استعدادها و فرصت هایی که در انتظار نسل آینده زنان است.

بعبارتی آنچه امروز تحت عنوان حضور اجتماعی و مشارکت سیاسی زنان شناخته می‌شود، در کمتر از ۱۰۰ سال قبل آرزویی بود که جنبش‌های حقوق زنان برای رسیدن به آن مبارزه می‌کردند.

اما وضعیت زنان در فرقه رجوی از بقیه زنان جامعه متمایز و متفاوت است. عقیم سازی، تعرض جنسی، و تجاوز به فطری ترین حقوق زنان اصل خدشه ناپذیر در ایدئولوژی مجاهدین است که قلب و روح هر شنونده ای را به درد می آورد. . . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
ایدئولوژی فرقه تروریستی مجاهدین در قالب اندیشه های سیاسی به صورت آموزه ها و آیین های سیاسی و عقیدتی تعهدآور برای اعضای آن مطرح می شود. چنین ایدئولوژی ظرفیت تربیت زنان شکنجه گر همانند مردان شکنجه گر در درون تشکیلات بر علیه اعضایی که از نظر رهبر فرقه مرتد محسوب می شود را دارد.

تاریخ نمونه های فراوانی از زنان شکنجه گر را بخود دیده است. می توان برجسته ترین آنها را در زمان حکومت هیتلر و یا تعدادی از گروههای فرقه ای معاصر مثل داعش و سازمان مجاهدین دید.

«استخدام زنان سالم کارگر، بین ۲۰ تا ۴۰ سال برای کار در پایگاه نظامی» یک آگهی کار از روزنامه آلمانی در سال ۱۹۴۴. که حقوق خوب و رفت‌و‌آمد، اقامت و پوشاک رایگان تضمین ‌شده بود.

فقط اشاره‌ای نشده بود که منظور از پوشاک، یونیفورم سربازان اس‌اس است و “پایگاه نظامی” همان اردوگاه کار اجباری زنان «راونسبروک» که بزرگترین اردوگاه نازی ها برای زنان بود. در این اردوگاه بیش از ۱۲۰،۰۰۰ زن از سراسر اروپا زندانی بودند. بیشتر آنها جنگجویان مقاومت یا مخالفان سیاسی بودند. بقیه هم کسانی بودند که برای جامعه نازی‌ها «امناسب» تشخیص داده می‌شدند: یهودی‌ها، دگرباشان جنسی، کارگران جنسی و زنان بی‌خانمان.

دکتر آندریا گنست، مدیر موزه راونسبروک می‌گوید: بسیاری از آنها در گروه‌های جوانان نازی شستشوی مغزی داده شده بودند و به هیتلر اعتقاد داشتند. او می‌گوید: «آنها خیال می‌کردند با انجام کارهایی بر ضد دشمنان از جامعه حمایت می‌کنند.»

حدود ۳۵۰۰ زن به عنوان نگهبان در اردوگاه‌های مرگ نازی‌ها کار می‌کردند و همه آنها کار خود را در راونسبروک شروع کرده بودند. بسیاری از آنها به اردوگاه‌های مرگ دیگر مانند آشویتس- برکناو یا برگن- بلزن منتقل شدند و به کار ادامه دادند.

حداقل ۳۰،۰۰۰ زن در این اردوگاه جان باختند. بعضی از آنها را به اتاق‌‌های گاز فرستادند یا به دار آویختند و باقی از گرسنگی و بیماری جان دادند یا تا سر حد مرگ از آنها کار کشیدند تا مردند.

نگهبانان زن با خشونت شدیدی رفتار می‌کردند، می‌زدند، شکنجه می‌دادند و می‌کشتند.

در عصر معاصر نیز گروههایی هستند که با شستشوی مغزی و با به یغما بردن  تمامی انسانیت آنان از زنان عادی شکنجه گران بی رحمی می سازند که در راستای اهداف پلید فرقه ای خود بهره می برند.

  • مصطفی آزاد