شاید در میان شما باشد کسی که در این عکس حداقل یک نفر را بشناسد. همه کسانی که در این عکس می بینید ، از اسیران اردوگاه اشرف در کشور آلبانی و قلعه ی اسارت مانز هستند.
اگر یک نفر را پیدا کردید که لبخندی بر لب داشته یا حداقل چهره ای شاد و بشاش داشته باشد ، جایزه تان نزد نگارنده محفوظ است.
یادم می آید در زندان های انفرادی مجاهدین در پادگان مخوف اشرف در عراق ، ماهها بود که توان خندیدن را نداشتم ، در نقطه مقابل با بهانه های کوچک مثل آب خوردن اشک می ریختم. چندین ماه زندان انفرادی داغونم کرده بود. به شدت دپرس و افسرده شده بودم. من نزدیک به 5 نفر از زنان و مردان را در این عکس شناختم که از هم بندان سابق من در فرقه رجوی بودند. هرگز خنده بر لبان کسی در فرقه رجوی نقش نمی بندد. عاقبت از زندان های انفرادی طویل المدت سازمان در اشرف و عراق ، آزاد شده و به مناسبات برگشتم. تا روزی که از سازمان جدا شدم ، من هرگز از ته دل نخندیدم. امروز پس از گذشت 16 سال از جدائی ام از فرقه مخوف رجوی ، هنوز هم توان خندیدن از ته دل را ندارم. گهگاهی فقط پسرهایم و همسرم این توان را دارند که چند ثانیه خنده را با شوخی های خودشان بر لبم بیاورند. رجوی شادمانی و شادی را در درون من سرنگون کرد و این تنها دستاورد سالیان رجوی ها بود که می توانند در کارنامه شان بیاورند.
آیا شما در این عکس یک چهره شاد را می بینید ؟
تنها چیزی که دیده می شود چهره ی زنان و مردان افسرده ای است که گرد پیری بر چهره شان نقش بسته است! زنان و مردانی را می بینید که سالیان است اجازه ملاقات با اعضای درجه یک خانواده شان را نداشتند.
هر کس به فرقه رجوی پیوست ، تا ابد ممنوع الملاقات است. آنجا زنان و مردان باید مجرد زندگی کنند. اگر لیست ممنوعیت ها را بازبینی کنیم ، با یک لیست بلند بالا مواجه می شویم :
محفل ممنوع ، ازدواج ممنوع ، حاملگی و بچه دار شدن ممنوع ، فکر کردن ممنوع ، زندگی فردی ممنوع ، جدا شدن از جمع ممنوع ، خندیدن با صدای بلند ممنوع ، آرایش کردن و رسیدن به چهره و قیافه ممنوع ، انتخاب نوع پوشش ممنوع ، انتخاب نوع غذا برای خوردن ممنوع ، بیدار ماندن بعد از خاموشی ممنوع ، خوابیدن طی روز ممنوع ، ملاقات تک نفره ی مردان با زنان و زنان با مردان ممنوع ، حضور تکی در اتاق کار برادران ممنوع ، قطب شدن ممنوع ، غذا خوردن زیاد ممنوع ، سرکار نرفتن ممنوع ، تمارض ممنوع ، ورزش تکی ممنوع ، بیرون رفتن از قرارگاه ممنوع ، تماس تلفنی ممنوع ، ارتباط نامه نگاری با خانواده ممنوع ، بیرون بودن مو از روسری ممنوع ، لاک زدن ممنوع ، رژ و ماتیک و آرایش حتی جزئی ممنوع ، دامن پوشیدن ممنوع ، پوشیدن جوراب نازک برای زنان ممنوع ، پوشیدن لباس رنگی ممنوع ، پوشیدن لباس تنگ ممنوع ، تفکرات جنسی ممنوع ، خواب های جنسی ممنوع ، لحظات جنسی ممنوع ، نگاه کردن به جنس مخالف ممنوع ، دوست داشتن همنوع ممنوع ، عشق ممنوع ، عشق بازی ممنوع ، عاطفه ممنوع ، زندگی ممنوع ، سیاسی بازی ممنوع ، اینترنت ممنوع ، داشتن گوشی موبایل ممنوع ، مرخصی ممنوع ، مسافرت ممنوع ، شهر بازی ممنوع ، رقص آزاد ممنوع ، عادی گری ممنوع ، و ممنوع و ممنوع و ممنوع … همه چیز ممنوع!
این لیست تمامی ندارد وبی پایان است.
اما تمامی این محدودیت ها و ممنوعیت ها ، برای شخص مسعود و مریم ، وجود ندارد. آنها انسان های خارق العاده ای هستند که در خلوت گاهها ، تمامی حریم ها را می شکنند. مسعود رجوی حرمسرای شخصی هم می تواند داشته باشد ، مریم گران ترین وسائل آرایشی روز پاریس را می تواند داشته باشد! مریم گران بهاترین لباس ها را می تواند داشته باشد و با مردان می تواند ملاقات های خصوصی داشته باشد ، مریم می تواند برای جراحی های بسیار گران قیمت لاکچری در سوئیس روی فک پائینش به سوئیس رفته تا آنرا کمی عقب تر بکشد تا زیباتر دیده شود. مسعود مجاز است از زیباترین زنان در تشکیلات هر وقت و هر چند بار که تمایل داشت کامجوئی کند ، مسعود می تواند در سالن های Z به گردن زنان گردنبند طلا بیاویزد ، مسعود می تواند با چند زن معراج جمعی برپا کند ، مسعود می تواند رقص رهایی با زنان لخت براه بیاندازد ، مریم می تواند از خیاط شخصی زن رئیس جمهور عراق برای دوختن لباسهایش استفاده کند ، مریم می تواند اگر مهدی ابریشمچی را دیگر دوست نداشت از او طلاق گرفته وجلوی او با مسعود ازدواج کند ودست مسعود راجلوی شوهر سابقش در دست گرفته و ناز و عشوه کند ، مسعود می تواند هر کاری بکند ، هر چیزی بنوشد ، هر چیزی بخورد ، هر حقی راناحق بکند ، مسعود می تواند در یک شب صدها عضو منتقد خود را به زندان انفرادی بیافکند ، مسعود می تواند نفس یک انسان رابه شماره انداخته وهر وقت خواست آن تپش قلب رامتوقف کند ، مسعود می تواند هزاران نفر را با یک فرمان به کام مرگ بفرستد ، مسعود می تواند فرمان خودسوزی صادرکند ، مریم می تواند با فریاد آتش ، آتش خود استارت جنگی خانمان سوز را صادر کند که صدها نفر قربانی آن شوند ، مسعود و مریم می توانند همه کاری بکنند ، اما بقیه نه …
آیا باز هم بعضی ها معتقد هستند که همه این روابط ، یک روابط فرقه ای نیست ؟
ما با یک پدیده ی بسیار عجیب در سازمان مجاهدین رجوی ، روبرو هستیم که امثال آن فقط درفرقه های بسیار خطرناک در دنیا اتفاق افتاده است.
- ۰۰/۰۱/۰۴