اختصاصی فراق: فرانسه که روزی ادعا داشت نماد دموکراسی و حقوق بشر در غرب است، امروزه با سیاستهایی که بیش از هر چیز بازتاب نفوذ لابیهاست، به یکی از قطبهای حمایت از جریانهای ضدایرانی بدل شده است.

به گزارش فراق، آنچه در نگاه نخست تناقضآمیز به نظر میرسد، با نگاهی دقیقتر، نشان از پیوندی ساختاری میان نهادهای تصمیمساز فرانسوی و لابیهای قدرتمند صهیونیستی دارد؛ پیوندی که نهتنها بر روابط دوجانبه ایران و فرانسه اثر گذاشته، بلکه نقش پاریس را در سطح منطقهای نیز تحتالشعاع قرار داده است.
تأثیرگذاری صهیونیستها بر تصمیمات فرانسویها
با حضور جمعیتی قابلتوجه از یهودیان در فرانسه – حدود ۶۰۰ هزار نفر- نفوذ سیاسی و اقتصادی این اقلیت در ساختار حاکمیتی فرانسه امری انکارناپذیر شده است. ردپای این نفوذ در مناسبات خارجی فرانسه بهویژه در قبال مسائل خاورمیانه و ایران مشهود است؛ چنانکه در مذاکرات هستهای ایران، فرانسه نهتنها نقش سازندهای ایفا نکرد، بلکه در لحظات حساس با کارشکنی آشکار، امضای توافقنامه را به تعویق انداخت. این رفتارها نشاندهنده تأثیرگذاری شدید صهیونیستها بر تصمیمات استراتژیک فرانسویهاست.
فرانسه؛ حامی اپوزیسیون و گروههای معاند
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پاریس عملاً به بستری برای فعالیت گروههای ضدایرانی بدل شد. از حمایت رسانهای و لجستیکی از گروهکهای تروریستی تا فراهمسازی تریبون برای چهرههایی چون مریم قجر عضدانلو در نهادهایی چون پارلمان اروپا، همگی نشانهای از شراکت راهبردی با جریانهای متخاصم با جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود.
در تحولات داخلی ایران نیز از جمله وقایع پاییز ۱۴۰۱ فرانسه با مواضع تحریکآمیز خود، در صدد شعلهور ساختن ناآرامیها از طریق حمایت مستقیم از گروههای معاند بود. این پشتیبانیها، نشانگر همپوشانی سیاستهای پاریس با منافع رژیم صهیونیستی و هماهنگی عملیاتی در میدان ضدایرانی است.
دوگانگی در سیاست منطقهای
فرانسه که سابقهای طولانی در استعمار خاورمیانه دارد، همچنان در پی حفظ نفوذ خود در این منطقه است. با وجود ادعاهای پیاپی مبنی بر رویکرد متوازن در قبال اعراب و اسرائیل، در عمل همواره جانب رژیم صهیونیستی را گرفته و در برابر جنایات مکرر آن سکوت پیشه کرده است. بیعملی فرانسه در واکنش به تجاوزات بیش از ۲۰ ماهه اسرائیل به نوار غزه، پرده از موضعگیری عمیقاً جانبدارانه این کشور برمیدارد.
در واقع، رابطه پاریس با تلآویو آنقدر استراتژیک است که حتی تهدید توازن قوای منطقهای نیز برای حفظ این پیوند، قابلتحمل ارزیابی میشود. این وابستگی سیاستی، آن را به دنبالهرو سیاستهای واشنگتن و تلآویو بدل ساخته است.
فرانسه، میانجی یا بازیگر بحران؟
در شرایطی که رژیم صهیونیستی به سبب تجاوز به ایران با بحران حیثیتی مواجه شده و آمریکا نیز در تلاش برای مذاکره بدون نتیجه باقی مانده است، فرانسه با چهرهای جدید وارد میدان شده و خود را میانجی تنش معرفی میکند. اما آنچه این کنش را زیر سؤال میبرد، عملکرد گذشته و روابط پنهان فرانسه با طرف متجاوز است.
از نگاه تحلیلگران، ژست میانجیگری فرانسه بیشتر تلاشی برای خروج آبرومندانه متحد صهیونیستیاش از بحران است تا اقدامی صادقانه در راستای برقراری صلح.
فرانسه با تاریخچهای پیچیده از استعمار و همراهی با لابیهای پرنفوذ، بهویژه رژیم غاصب صهیونیستی، امروزه در سیاست خاورمیانهای خود از آرمانهای جمهوری خود دور افتاده است. رفاقت راهبردی با تلآویو و حمایت از گروههای معاند ایرانی، چهرهای متفاوت از فرانسه در عرصه بینالملل ترسیم میکند؛ چهرهای که بیش از آزادی، نشان از قدرت، مصلحت و سیاستهای پشتپرده دارد.
دکتر سعید محبی، فراق
- ۰۴/۰۴/۲۳