قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق ، مصطفی آزاد

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق ، مصطفی آزاد

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید . ضمن اینکه با آدرس دوم ghased1393.blogsky .com هم در این مسیر پیش می رویم ...

آخرین مطالب
  • ۱
  • ۰

 

صهیونیست‌ها و دستمال کثیفشان مجاهدین خلق، در خیال خام خود، تصور می‌کردند که با حملاتشان به ایران، میان مردم شکاف ایجاد خواهند کرد. اما پاسخ ایران، اتحادی بود که از کارمند، کارگر، هنرمند، ورزشکار تا مردم عادی را در بر گرفت.

به گزارش فراق، صهیونیست‌ها و مجاهدین با توهمات یکسان گمان می‌کردند با تجاوز به خاک ایران، مردم این سرزمین در برابر وطن خود خواهند ایستاد و به سوی دشمن دست دوستی دراز خواهند کرد. این همان اشتباه فاحشی بود که مجاهدین خلق در سال ۶۰ مرتکب شدند و بهای سنگینی نیز برای آن پرداختند. اما تاریخ بار دیگر درس خود را تکرار کرد: مردم ایران، در برابر تجاوز و خیانت، نه‌تنها پراکنده نشدند، بلکه متحدتر از همیشه به دفاع از میهن برخاستند.

تمام ملت ایران از هر قشر و گروهی و با هر عقیده و مرامی در صفحات اجتماعی خود فریاد حمایت از ایران سر دادند. این اتحاد، سیلی محکمی بود به صورت کسانی که گمان می‌کردند ایرانیان به کشورشان پشت خواهند کرد؛ همانند آن مجری خائنی که در مصاحبه با گرگ‌های صهیونیست، به موشک‌باران مردم بی‌گناه ایران خندید.

این خطای استراتژیک صهیونیست‌ها، یادآور توهمات مجاهدین خلق در بهمن ۶۰ است. آن‌ها نیز فکر می‌کردند با حمله به شهرهای ایران، مردم به حمایت از آن‌ها برخواهند خاست. اما مردم ایران، دست در دست هم، نه‌تنها منافقین را پس زدند، که با اتحاد خود آن‌ها را به حاشیه تاریخ راندند. امروز هم صهیونیست‌ها در همان تله گرفتار شده‌اند. آن‌ها باور نمی‌کردند که ایرانیان، از هر قشر و گروه، این‌گونه یکپارچه در برابر تجاوز بیاستند و از وطن و هموطنانشان دفاع کنند.

مردم ایران که بارها در آزمون‌های سخت تاریخی سربلند بیرون آمدند، این‌بار نیز، با اتحادی مثال‌زدنی، نشان دادند که هیچ توطئه‌ای نمی‌تواند پیوند آن‌ها با میهن را سست کند. صهیونیست‌ها و منافقین، در توهم سرنگونی و تفرقه، باز هم شکست خوردند. ایران، با مردمی متحد و غیور، همچنان استوار ایستاده است و این اتحاد، پاسخی است کوبنده به هر آن‌که خیال خیانت به این خاک را در سر دارد.

محمدجواد نوع پرور

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

مزدوران و بقایای تشکیلات تروریستی مجاهدین خلق بدانند که همراهی و همکاری آنان با دشمن صهیونیستی و مزدوری برایشان، هرگز از دید ملت ایران پنهان نخواهد ماند.

به گزارش فراق، رژیم اشغالگر صهیونیستی، در اقدامی بزدلانه و تروریستی، در آستانه دور جدید مذاکرات هسته‌ای که تاریخ آن از سوی ایالات متحده تعیین شده بود، به حماقتی ابلهانه دست زد. این اقدام که با فریب و نیرنگ همراه بود، به ترور تعدادی از دانشمندان هسته‌ای و فرماندهان عالی‌رتبه ایران به همراه خانواده‌هایشان منجر شد.

آنچه باید درک شود، این است که تقابل دشمن با ایران، نه بر سر برنامه هسته‌ای، بلکه بر سر پیشرفت و اعتلای جمهوری اسلامی ایران است. بدخواهان ملت ایران، تاب تحمل رشد علمی و توسعه همه‌جانبه این کشور را ندارند و به دنبال ممانعت از دستیابی مردم ایران به جایگاه شایسته خود در عرصه جهانی هستند. در این  میان مزدوران و فرومایگانی بدبخت و کم حافظه چون گروهک تروریستی منافقین  آگاهانه با این دشمن رذل همراهند.

دشمن به خوبی از جایگاه فتوای رهبر انقلاب گاه است و می‌دانست که جمهوری اسلامی هرگز قصد ساخت سلاح هسته‌ای را نداشته است. حمایت و تأکید رهبر انقلاب ایران  بر دانش هسته‌ای، همواره در راستای پیشرفت، اقتدار ملی و کمک به رفاه مردم و اعتلای این سرزمین بوده است.

ایران تا کنون نهایت خویشتن‌داری و نرمش قهرمانانه را از خود نشان داده بود. بالاترین سطح بازرسی‌ها از مراکز هسته‌ای ایران به عمل آمده و در بحبوحه مذاکرات، بی‌اساس بودن ادعای ساخت بمب هسته‌ای از سوی ایران به اثبات رسیده بود.

این هنر نیست که دشمن با توسل به شیوه‌های بزدلانه و پنهانی، دست به ترور می‌زند. استخدام مزدوران و اقدام به ترور، نه تنها نشانه قدرت نیست، بلکه اوج ناجوانمردی و شقاوت  و زبونی است و هدف آن نابودی سرمایه‌های ملی ایران است.

جمهوری اسلامی ایران، بر اساس حقوق بین‌الملل و منشور ملل متحد، حق دفاع مشروع از خود را در برابر چنین حملات ناجوانمردانه‌ای را دارد و به آن عمل کرد. جامعه جهانی نمی‌تواند و نباید در برابر این اقدامات تروریستی سکوت کند. پاسخ ایران به جنایات و حملات بزدلانه دشمن رذل، کاملاً در چارچوب قوانین بین‌المللی و حق دفاع مشروع یک ملت مستقل است.

همچنین، مزدوران و بقایای تشکیلات تروریستی مجاهدین خلق بدانند که همراهی و همکاری آنان با دشمن صهیونیستی و مزدوری برای آنان، هرگز از دید ملت ایران پنهان نخواهد ماند. جنایات و خیانت‌هایی که این مزدوران در حق مردم ایران مرتکب شده‌اند، بی‌پاسخ نخواهد ماند و دیر یا زود، در دادگاه عدل الهی و به دست انتقام ملت، به سزای اعمال ننگین خود خواهند رسید. رجوی خائن و ایادی مزدورش  بدانند که هیچ پناهگاهی برای آنان امن نخواهد بود و تقاص خیانت های خود را پس خواهند داد.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 
رسوایی اطلاعاتی اسرائیل و تلاش بی‌ثمر برای لاپوشانی آن با ابزار مجاهدین
در پی این شکست اطلاعاتی، شاهد حرکتی ناشیانه از سوی محافل امنیتی رژیم صهیونیستی هستیم. آن‌ها در تلاش برای انحراف افکار عمومی و کاهش بازتاب رسانه‌ای این ضربه، به ابزار قدیمی و سوخته‌ای چون فرقه تروریستی مجاهدین متوسل شده‌اند. این گروه اعلام کرده که قصد دارد در تاریخ ۲۰ خردادماه کنفرانسی مطبوعاتی در واشینگتن برگزار کرده و مدعی افشاگری درباره برنامه هسته‌ای ایران شود.

در روزهای اخیر، رسانه‌های رژیم صهیونیستی شاهد بازتاب گسترده یک شکست اطلاعاتی بی‌سابقه بوده‌اند؛ رخنه عمیق اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران در ساختار امنیتی اسرائیل، بار دیگر برتری اطلاعاتی ایران را در منطقه تثبیت کرده و رژیم تل‌آویو را با بحرانی بی‌سابقه روبه‌رو ساخته است.

افشای اسناد هسته‌ای و نظامی اسرائیل

بر اساس گزارش شبکه عبری‌زبان i24، نیروهای اطلاعاتی ایران موفق به نفوذ در بخش‌های راهبردی سازمان اطلاعاتی اسرائیل و دست‌یابی به حجم وسیعی از اسناد طبقه‌بندی‌شده شده‌اند. این اطلاعات شامل اسناد، تصاویر، فیلم‌ها و داده‌هایی درباره توان هسته‌ای، تأسیسات نظامی، و برنامه‌های راهبردی رژیم صهیونیستی است. تحلیل و رمزگشایی این داده‌ها اکنون در حال انجام است و به‌گفته‌ی منابع ایرانی، توان آفندی ایران در برابر رژیم اشغالگر قدس را به‌طرز قابل‌توجهی ارتقاء خواهد داد.

ترفند نخ‌نمای رژیم صهیونیستی: توسل به فرقه تروریستی مجاهدین

در پی این شکست اطلاعاتی، شاهد حرکتی ناشیانه از سوی محافل امنیتی رژیم صهیونیستی هستیم. آن‌ها در تلاش برای انحراف افکار عمومی و کاهش بازتاب رسانه‌ای این ضربه، به ابزار قدیمی و سوخته‌ای چون فرقه تروریستی مجاهدین متوسل شده‌اند. این گروه اعلام کرده که قصد دارد در تاریخ ۲۰ خردادماه کنفرانسی مطبوعاتی در واشینگتن برگزار کرده و مدعی افشاگری درباره برنامه هسته‌ای ایران شود.

هدف اصلی از این شوی تبلیغاتی، تلاش برای انتقال توجه رسانه‌ها از شکست سنگین امنیتی اسرائیل به ادعاهای تکراری و بی‌اساس علیه جمهوری اسلامی ایران است.

پیوند تاریخی موساد و مجاهدین

سابقه همکاری فرقه منافقین با سرویس جاسوسی موساد بر کسی پوشیده نیست:

در طراحی و اجرای ترور دانشمندان هسته‌ای ایران، نقش اطلاعاتی و عملیاتی این گروه کاملاً مستند است.

بسیاری از ادعاهای دروغین درباره برنامه هسته‌ای ایران، نخستین‌بار توسط مجاهدین منتشر شد و سپس توسط لابی‌های اسرائیلی در غرب بازنشر یافت.

این گروه در سال‌های اخیر نیز نقش بازوی رسانه‌ای پروژه‌های ضدایرانی اسرائیل را ایفا کرده و اکنون نیز مشخص است که این نمایش رسانه‌ای اخیر، ادامه همان خط همکاری امنیتی و تبلیغاتی است.

شکست پروژه انحراف افکار عمومی

با این حال، تحلیل‌گران و رسانه‌های مستقل جهانی به‌خوبی از ماهیت این پروژه آگاهند. استفاده ابزاری از گروهی بی‌پایگاه و فاقد مشروعیت مانند منافقین، تنها نشان از درماندگی اطلاعاتی رژیم صهیونیستی دارد؛ رژیمی که به‌جای پاسخ به افشای ضعف‌های امنیتی خود، به سناریوهای نخ‌نمای قدیمی پناه برده است.

نتیجه اینکه؛ شاهکار اطلاعاتی اخیر جمهوری اسلامی ایران، نه تنها شکست بزرگی برای ساختار امنیتی اسرائیل بود، بلکه ضعف بنیادین این رژیم در حفاظت از اطلاعات راهبردی را نیز آشکار ساخت. در مقابل، تلاش برای انحراف افکار عمومی با استفاده از فرقه‌ای ورشکسته مجاهدین، تنها بر عمق بحران مشروعیت و ناکارآمدی رژیم صهیونیستی افزوده است.

  • نویسنده : سعید پارسا
  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

تعدادی از اعضای فعلی تشکیلات رجوی، همیشه تحت عنوان زندانیان سیاسی مطرح می‌شوند. منظور از زندانیان سیاسی این است که این افراد در دهۀ شصت، مدتی را در زندان‌های ایران سپری کرده‌اند و جرم آن‌ها عمدتاً هواداری از سازمان تروریستی  مجاهدین خلق بود. این افراد، خود به تشکیلات رجوی پیوستند؛ حال، آگاهانه یا ناآگاهانه، به هر حال در تشکیلات شروع به کار کردند. اما دیری نپایید که متوجه شدند سازمان مجاهدین خلقی که برایش در گذشته جنگیدند، به زندان افتادند و به قول خودشان مقاومت هم کردند، با سازمانی که اکنون در مقابل خود می‌بینند، تفاوت بسیاری دارد.

 

در ابتدای دهۀ هفتاد متوجه شدیم که تعدادی از این افراد وارد تشکیلات شده‌اند و مورد توجه و پذیرایی قرار می‌گیرند. با کنجکاوی متوجه شدیم که این افراد، کسانی هستند که سابقۀ زندان در داخل ایران را دارند؛ منظورم زندانیان سیاسی است که به جرم عضویت یا هواداری از سازمان مجاهدین فعالیت می‌کردند. این افراد عمدتاً بین ۵ تا ۱۰ سال زندان کشیده و بعداً مشمول عفو شده و آزاد شده بودند. در واقع، جمهوری اسلامی به این امید که این افراد توبه کرده‌اند و می‌خواهند به دنبال زندگی خود بروند، آن‌ها را آزاد کرده و به حال خودشان واگذار کرد.

اما پس از مدتی، رجوی به شیوه‌های مختلف آن‌ها را پیدا کرده و به دام انداخت. طعمۀ به دام افتادن این افراد، عمدتاً سابقه فعالیتشان در حوزه هواداری از سازمان مجاهدینی بود که در ابتدای انقلاب ضد سلطنتی، در جامعه حضور داشت و بخشی از مردم آن را می‌شناختند.

رجوی روی این طعمه‌ها سرمایه‌گذاری کرده و به سراغ آن‌ها رفت و با تحریک این حس که هدف نهایی آن‌ها محقق نشده و باید به وظیفۀ انقلابی خودشان عمل کنند، تلاش بر جذب آن‌ها کرد. بخش قابل توجهی از آن‌ها بعد از آزادی ازدواج کرده بودند و واقعاً می‌خواستند زندگی معمول خودشان را داشته باشند، ولی رجوی با پهن کردن تله، آن‌ها را دچار وسوسه کرده و از زندگی مطلوبشان دور کرد.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

سی‌وپنجمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از سرکردگان سازمان مجاهدین خلق و ماهیت این سازمان به‌عنوان یک شخصیت حقوقی امروز سه‌شنبه ۲۰ خرداد در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد.

 

به گزارش فراق از قوه قضاییه، سی‌وپنجمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از سرکردگان سازمان مجاهدین خلق همچنین ماهیت این سازمان به‌عنوان یک شخصیت حقوقی، روز سه‌شنبه (۲۰ خرداد ماه) در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجت‌الاسلام والمسلمین امیررضا دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری، با حضور وزیری نماینده دادستان، خانواده شهدا و وکلای آنها و وکلای متهمان در مجتمع قضایی امام خمینی (ره)به‌صورت علنی آغاز شد.

قاضی دهقانی با اعلام رسمی بودن دادگاه از و وکیل شکات خواست تا در جایگاه قرار بگیرد و مطالب خود را بیان کند.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین مداح وکیل شکات گفت: بعد از اینکه مردم این سازمان را به رسمیت نشناختند و شعار مرگ بر منافق سر دادند، این سازمان برای از دست ندادن حیات سیاسی خود، دست به اقدامات تروریستی زد.

وی با بیان اینکه عملیات‌های تروریستی گروهک تروریستی منافقین عملیات مهندسی نامیده می‌شد، افزود: یکی دیگر از اقدامات تروریستی این گروهک ترور مردم عادی است.

وکیل شکات پرونده ادامه داد: پروین پرتوی که با نام مستعار مریم از سال ۱۳۵۸ عضو سازمان بود، به صراحت گفته است که سازمان به آنها دستور داده به خیابان بروند و به سمت مردم تیراندازی کنند زیرا به محض انجام این کار مردم جذب سازمان می‌شوند و نظام سقوط می‌کند.

مداح افزود: این خانم گفته است ما بارها به خیابان رفتیم و اقدام به تیراندازی کردیم، اما یک نفر هم جذب ما نشد و مردم شعار مرگ بر منافق می‌دادند و ما مجبور بودیم دست به کشتار آنها بزنیم.

وی اضافه کرد: این فرد در اعترافات خود می‌گوید که گذشته از جنایاتی که سازمان انجام داده و می‌دهد، این سازمان دقیقا در جهت جریان امپریالیسم است و یک جریان تبلیغاتی به راه انداخت تا با توسل به زور این جریان مرده را زنده کند.

وکیل شکات گفت: سازمان اعضای خودش را به دروغ شهید اعلام می‌کند و به دروغ می‌گوید که کمیته اعضای سازمان را دستگیر و شکنجه کرده است.

وی ادامه داد: آقای ولی‌الله صفری از اعضای جدا شده سازمان می‌گوید در یکی از عملیات‌ها که در تاریخ ۵ مهر سال ۶۰ انجام شد، به ما گفته بودند که امروز، روز سقوط رژیم است و ما پرسیدیم بعد از پیروزی کجا برویم که به ما گفتند به ساختمان رادیو و تلویزیون بیایید.

وکیل شکات ادامه داد: افشین برادران گفته است در این عملیات هر واحد ۴ نفر بودند که هر کدام ۴ سلاح و حدود ۵۰۰ فشنگ داشتند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

تشکیلات رجوی سالهاست که با بازی زبانی و استفاده ابزاری از مفاهیمی مانند «حقوق بشر» و «دمکراسی»، سعی در فریب جامعه جهانی دارد.

maryam rajavi

 

به گزارش فراق، در ادبیات سیاسی و رسانه‌ای، گاهی واژه‌ها نه برای بیان حقیقت، بلکه برای تحریف واقعیت و فریب افکار عمومی به کار می‌روند. تشکیلات تروریستی رجوی سالهاست که از چنین ترفندهایی استفاده می‌کند تا چهره خشونت آمیز و ضدبشری خود را پشت شعارهای فریبنده پنهان کند. یکی از این واژه‌های کلیدی که مدام در گفتمان این گروه تکرار می‌شود، «دژخیم» است. اما واقعاً دژخیم کیست؟ 

در تشکیلات رجوی، همه چیز وارونه تفسیر می‌شود. آنها از «حقوق بشر» سخن می‌گویند، درحالی که کوچکترین حقی برای اعضای خود قائل نیستند. از «دمکراسی» دم می‌زنند، اما کوچکترین صدای مخالفی را تحمل نمی‌کنند و وقتی واژه دژخیم را به کار می‌برند، درحالی که خودشان سالهاست به شکل سیستماتیک، اعضای خود را در اسارت روانی و فیزیکی نگه داشتند. 

– آیا دژخیم کسی نیست که در شکنجه‌گاه اشرف ۳، اعضا را از کوچکترین حقوق انسانی محروم می‌کند؟ 

– آیا دژخیم کسی نیست که مانع تماس اعضا با خانواده‌هایشان می‌شود و آن‌ها را در انزوای کامل نگه می‌دارد؟ 

– آیا دژخیم کسی نیست که بیماران را از دسترسی به درمان منع می‌کند و جان آن‌ها را به خطر می‌اندازد؟ 

– آیا دژخیم کسی نیست که اعضا را تحت کنترل و رصد دائمی قرار می‌دهد و کوچکترین نافرمانی را با مجازات‌های سنگین پاسخ می‌دهد؟ 

اینها تنها بخشی از جنایتهای تشکیلات رجوی است که رسانه‌های وابسته به آن تلاش می‌کنند با فرافکنی و بزرگنمایی مسائل دیگر، از افکار عمومی پنهان کنند. 

هدف اصلی تشکیلات مجاهدین از این کار فرافکنی است: 

۱. پوشاندن جنایات داخلی: با متهم کردن دیگران، توجه‌ها را از نقض سیستماتیک حقوق بشر در درون تشکیلات خود منحرف می‌کنند. 

۲. فریب افکار عمومی: تلاش می‌کنند تا چهره‌ای انسان دوستانه از خود نشان دهند، درحالی که رفتارشان با اعضای خود، چیزی جز استبداد و خشونت نیست. 

۳. کمرنگ کردن فشارهای بین المللی: با جلب توجه به مسائل دیگر، می‌خواهند مانع از رسیدگی سازمان‌های بین‌المللی به شکایت‌های خانواده‌های اعضای محبوس در تشکیلات خود شوند. 

تشکیلات رجوی سالهاست که با بازی زبانی و استفاده ابزاری از مفاهیمی مانند «حقوق بشر» و «دمکراسی»، سعی در فریب جامعه جهانی دارد. اما واقعیت این است که دژخیم واقعی، همان کسی است که آزادی، سلامت و حیات انسانی را از اعضای خود سلب کرده است. وقت آن رسیده که افکار عمومی و نهادهای بین‌المللی، بیشتر از همیشه به جنایت‌های این تشکیلات تروریستی توجه کنند و اجازه ندهند که این گروه با فرافکنی، خود را قربانی جلوه دهد. 

سعید محمدپور

انتهای پیام

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 
آن‌سوی دیوارهای اردوگاه مانز در آلبانی؛ مأموریت آزادی یا زندان خاموش؟
سازمانی که خود را بدیل دموکراسی می‌خواند، نمی‌تواند در عمل، اعضای خود را از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی محروم کند. مانز، نه پایگاه آزادی، بلکه تصویری واقعی از زوال ایدئولوژی‌ای است که زمانی با شعار رهایی آغاز شد و امروز به زندانی بی‌صدا برای پیروانش تبدیل شده است.

مانز، آلبانی – جایی در حاشیه تیرانا، پایتخت آلبانی، اردوگاهی نظامی-تشکیلاتی قرار دارد که محل زندگی صدها عضو سازمان مجاهدین خلق است؛ اردوگاهی که نه نام آن در رسانه‌های غربی به گوش می‌رسد، و نه صدای ساکنانش به جهان خارج راه می‌یابد. این اردوگاه، امروز به نمادی از تناقض میان ادعاهای دموکراسی‌خواهی و واقعیت‌های تلخ زندگی اعضای این گروه تبدیل شده است.

براساس گزارش‌های منابع مستقل، شرایط حاکم بر اردوگاه مانز نه تنها نشانی از آزادی و کرامت انسانی ندارد، بلکه حاکی از کنترل شدید روانی، محدودیت‌های غیرانسانی و حذف سیستماتیک روابط انسانی و عاطفی در درون تشکیلات این گروه است.

یکی از مؤلفه‌های اصلی زندگی در اردوگاه مانز، تحمیل تجرد کامل به اعضای سازمان است. براساس آنچه از شهادت جداشدگان و گزارش‌های مستند مشخص است، اعضا نه تنها از ازدواج منع شده‌اند، بلکه بسیاری از آن‌ها در گذشته مجبور به طلاق از همسران خود شده‌اند. این سیاست که با عنوان “رهایی برای مبارزه” توجیه می‌شود، به تدریج به ابزاری برای انقیاد روانی و قطع وابستگی‌های عاطفی بدل شده است.

زنان و مردان بسیاری سال‌هاست در محیطی زندگی می‌کنند که کوچک‌ترین ارتباطی با جنس مخالف یا حتی ابراز احساسات، جرم تلقی می‌شود. این قطع ارتباطات انسانی، تبعات روانی گسترده‌ای در پی داشته است؛ از افسردگی و تنهایی گرفته تا فروپاشی کامل هویت شخصی و اجتماعی.

تحقیقات نشان می‌دهد که سبک زندگی تحمیلی در مانز، آسیب‌های جدی روانی و جسمی بر جای گذاشته است. سرکوب میل طبیعی به تشکیل خانواده، نبود رابطه عاطفی و فشارهای تشکیلاتی شبانه‌روزی، زمینه‌ساز بروز انواع بیماری‌های روانی مانند افسردگی، اضطراب مزمن، اختلالات هویتی و حتی مواردی از خودزنی و اقدام به خودکشی شده است.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

سی و چهارمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ تن از سرکردگان سازمان تروریستی مجاهدین برگزار شد. به نظر می‌رسد برخلاف ادعای پیشینِ مجاهدین مبنی بر بی‌توجهی به دادگاه، واکنش شدید و مداوم سرکردگان آن به وقایع و رخدادهای پیرامون آن، نشان‌دهنده تأثیر عمیق و غیرقابل‌انکار این دادگاه بر آنان است.

court2025 34 3

 

تلاش‌های مذبوحانه و موضع‌گیری‌های متعددِ آن‌ها با ادعای بی‌تفاوتی و عدم رسمیت‌شناسیِ دادگاه، همخوانی ندارد.

آن‌ها ثابت کرده‌اند که دادگاه نه‌تنها خواب را از چشمان سران این سازمان ربوده، بلکه زلزله‌ای درونی در میان اعضا نگون بخت ایجاد کرده است.

یکی از عوامل این بحران درونی، مواجهه با تبعات دادگاه، به‌ویژه افشاگری‌های فریب خوردگان و بیان حقایق و جنایاتی است که مرتکب شده‌اند.

این جداشدگان که خود قربانیان و شاهدان جنایات سازمان هستند، با تشریح جزئیات هولناک جنایات فرقه رجوی، چالش جدی برای آنان ایجاد کرده‌اند.

افشاگری‌های آن‌ها شامل مسئولیت فرقه رجوی در: ترور بیش از ۱۷ هزار نفر از مردم ایران، کشتار، شکنجه و تصفیه‌های داخلی در چهار دهه گذشته است که موجب سردرگمی و تناقض‌گویی در میان سران و اعضای مجاهدین خلق شده است.

رجوی که وحشت شدیدی او را فراگرفته، روزانه با اخبار دادگاه، تعادلش را از دست می‌دهد و دقایقی نمی‌گذرد که پیامی جدید منتشر می‌کند.

یک‌بار گفته: «دادگاه برای ما اصلاً مهم نیست»

بار دیگر ادعا کرده: «ما وکیل نیاز نداریم و این دادگاه کاملاً نمایشی است»

اما اخیراً با تأیید و تمجید از وکیل تسخیری، به سخنان او در دادگاه استناد کرده‌اند!

پس از آخرین جلسه دادگاه، در اقدامی تأمل‌برانگیز، سخنان وکیل تسخیری را بازنشر کردند؛ کسی که گفته بود:
«شاهدین حاضر در دادگاه باید از اتهامات مبرا بوده و فرآیندهای قانونی را طی کرده باشند.»

آنچه مشخص است، این دادگاه بر اساس قوانین حقوقی، قضایی و قانون اساسی جمهوری اسلامی پیش می‌رود.
بهترین گواه بر سلامتِ آن، برگزاری جلسات علنی و گزارش‌های مستمر به مردم ایران است.

جداشدگانی که در برخی جلسات به‌عنوان شاهد حاضر شده‌اند، خود قربانیان شکنجه و جنایات این فرقه بوده‌اند.
در پاسخ به ادعای وکیل تسخیری مبنی بر اینکه «چرا شاهدینِ سابق محاکمه نشده‌اند؟»

باید گفت این افراد مطابق قوانین جمهوری اسلامی، در فرآیندهای مختلف مورد عفو قرار گرفته‌اند و اکنون تابع قانون هستند.

این تناقض‌های آشکار و هذیان‌گویی‌های رجوی، نشان‌دهنده بحران درونیِ شدید این تشکیلات است که آن‌ها را در برابر دادگاه با چالش‌های بزرگی مواجه کرده است.

اما آنچه رجوی و اطرافیانش را بیش‌ازپیش رسوا و منفور می‌کند، دروغ‌پردازی، وارونه‌نمایی و شانتاژِ مستمر آن‌هاست.

ترسِ رجوی با سخنان ضدونقیضش آشکارتر از همیشه شده است. تناقض‌آمیزترین رفتار او، پنهان‌کاریِ بیش از دو دهه‌ای است! اگر نگرانی از دادگاه و شاهدین نداشتند، چرا لحظه‌به‌لحظه آن را دنبال می‌کنند و واکنش نشان می‌دهند؟

پیشنهاد ما به سازمان مجاهدین این است:حداقل یک‌بار در یک مصاحبه رو‌در‌رو، رجوی یا همسرش حاضر شوند!

سوال اینجاست: اگر از دادگاه و پیامدهایش نمی‌ترسند، چرا با عجله سرکردگانشان را جابه‌جا و پنهان می‌کنند؟
اگر دادگاه واقعاً بی‌اهمیت است، این همه پرداختن به آن برای چیست؟

به نظر می‌رسد مجاهدین بیش از همه، از این آتش زیر خاکستر هراسان‌اند و پیامدهای ویرانگر آن را از همین حالا پیش‌بینی می‌کنند.

به همین دلیل هر روز مجبورند رجوی را از مخفیگاه بیرون بکشند تا هذیان‌گویی کند!

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

سالخوردگان «مانز» بدانند این روزها آخرین فرصت‌ها برای نجات از تشکیلات ضدایرانی رجوی محسوب می‌شود، دیر نجنبید گورستان جدید الاحداث تشکیلات در آلبانی خانه ابدی شما خواهد شد.

ashraf3

 

به گزارش خبرنگار فراق، در این گزارش آخرین وضعیت درونی تشکیلات تروریستی مجاهدین خلق و اعضای وامانده آن در گذرگاه «مانز» که بر اساس اطلاعات رسیده در کنترل شدید هستند به صورت خبری جهت اطلاع افکار عمومی و خانواده‌های اعضای گرفتار آن‌ها ارائه می‌شود:

– بر اساس گزارش‌های دریافتی اعضا با برنامه‌های فشرده روزانه به حدی خسته می‌شوند که فرصتی برای تأمل و تصمیم‌گیری شخصی نداشته باشند.   

– اعضا حتی برای رفت‌وآمدهای ساده باید تحت نظر باشند.

– تشکیلات از روش‌های روانی زیر برای نگه‌داشتن اعضای خواهان جدایی استفاده می‌کنند: 

القای حس خیانت: به اعضا گفته می‌شود که ترک سازمان به معنی خیانت به آرمان‌هایشان است.

سرکردگان تشکیلات با استفاده از جملات تحریک‌آمیز و نقل‌قول‌های افراد دیکتاتور مانند هیتلر («هیچ‌کس از پیروز سوالی نمی‌پرسد»)، در توجیه این همه سال خیانت، اعضا را متقاعد می‌کنند که هرگونه همکاری با دشمنان ایران، در راستای خدمت به کشور است.

سرکوب شدید عواطف انسانی: در نشست‌های جمعی فشرده به اعضا القا می‌شود که هویت جدیدی دارند و تنها خانواده‌شان همین ساکنان مقر هستند.

تنبیه و حذف مخالفان: کسانی که قصد فرار دارند، با فشار روانی شدید، حبس و حتی قتل‌های مشکوک مواجه می‌شوند. 

– حمایت‌های سیاسی و رسانه‌ای غرب از مجاهدین اگر چه کم رنگ شده است اما ادامه دارد. 

– سرکردگان تشکیلات به جهت واهمه از آثار دادگاه ایران، عنوان «مجاهدین خلق» را پنهان کرده و تحت پوشش «شورای ملی مقاومت» در پارلمان اروپا و دیگر نهادهای غربی فعالیت می‌کنند. 

– فعالان رسانه‌ای و حقوق بشری در آلبانی با افشای جنایت‌های مستند این تشکیلات، به دولتمردان آلبانی فشار وارد می‌کنند تا آن‌ها را از این کشور اخراج کنند. 

-افشاگری‌های اعضای سابق و تلاش خانواده‌ها برای نجات عزیزانشان، امیدی برای فروپاشی این تشکیلات غیرانسانی ایجاد کرده است.

– سرکردگان تشکیلات از آثار دادگاه رسیدگی به جنایت‌های مجاهدین در ایران به شدت واهمه دارند و از همین الان دنبال راه‌های برخورد با احکام آن در صحنه بین‌المللی هستند.

-شواهد نشان می‌دهد که دولت آلبانی دوباره به آن‌ها اجازه داده است تا به عملیات سایبری و روانی علیه امنیت ملی ایران ادامه دهند.

به گزارش خبرنگار فراق، تشکیلات رجوی امروز همچنان به‌عنوان ابزاری در دست غرب برای فشار علیه ایران عمل می‌کند اما بدون شک پس از اجرای احکام دادگاه ایران در صحنه بین الملل شاهد انداختن دستمال کثیف مجاهدین توسط غربی‌ها و فروپاشی این گروهک پلید خواهیم بود. رفتار تشکیلات رجوی با اعضای خود نشان‌دهنده ماهیت فرقه‌گونه و سرکوبگرانه این تشکیلات است و حمایت غرب هم از آن‌ها، نه برای حقوق بشر، بلکه بر مبنای منافع سیاسی است.

حمایت‌های غرب فعلا ادامه دارد ولی سالخوردگان «مانز» بدانند این روزها آخرین فرصت‌ها برای نجات از تشکیلات ضدایرانی رجوی محسوب می‌شود، دیر نجنبید گورستان جدید الاحداث تشکیلات در آلبانی خانه ابدی شما خواهد شد.

انتهای پیام

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

بتول سلطانی، نجات یافته از تشکیلات مجاهدین خلق می‌گوید که ناگهان صدای موسیقی بلند شد و دیدم که زنان قدیمی و عضو شورای رهبری خود را بر روی ملافه سفید رنگ انداخته و لباس های خود را درآوردند و در مقابل مسعود رجوی و با دستور وی در مقابلش رقصیدند و این‌جا بود که مسعود گفت: «این همان رقص رهایی است»

soltani

 

به گزارش فراق، سلطانی در تشریح ماجرای رقص رهایی در تشکیلات کثیف مجاهدین خلق می‌گوید: «در آن لحظات قلبم به شدت می‌تپید و نمی‌دانستم که نقشه دقیقا چه بود. و مراحل بعدی آن چیست. فکر می‌کردم که قرار است میزان سرسپردگی ما به رهبرمان و میزان تعهد ما به عهدی که با او بستیم و اعلام آمادگی ما برای ازدواج با او مورد محک قرار بگیرد. سپس در یک نقشه احتمالا از پیش تعیین شده مسعود از مریم پرسید: مریم این‌ها چه می خواهند و چرا آن ها را به اینجا آورده ای؟»

مریم رجوی پاسخ داد: «به این‌جا آمده‌اند تا مراسم ازدواج بین خود و آن ها را برای‌شان اجرا کنی. مگر نگفتم که هر زنی باید راه مرا در پیش بگیرد؟ من بارها و بارها گفتم که همه زنان مجاهد خلق همسران تو هستند و این مساله‌ای جدی و واقعی است و یک شعار نیست» سپس مریم به ما گفت: «هریک از شما باید به تنهایی بر روی این مبل و در کنار مسعود بنشینید تا مسعود خطبه عقد را بر شما بخواند و هر یک از شما باید رضایت و موافقت خود را با ازدواج با مسعود اعلام کنید.»

مریم رجوی سپس اعلام کرد که از این به بعد تمام زنان عضو شورای رهبری همسر مسعود رجوی هستند. ناگهان صدای موسیقی بلند شد و دیدم که زنان قدیمی و عضو شورای رهبری خود را بر روی ملافه سفید رنگ انداخته و لباس های خود را درآوردند و در مقابل مسعود رجوی و با دستور وی در مقابلش رقصیدند و این‌جا بود که مسعود گفت: «این همان رقص رهایی است» سپس با صدای بلند به ما گفت: «شما برای من همچون زنان پیغمبرید یعنی ازدواج شما با فردی دیگر حرام است» سپس آیه ۳۲ سوره احزاب قرآن کریم را قرائت کرد:««یا نساء النبی لستن کأحد من النساء إن اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض وقلن قولا معروفا».  ای همسران پیامبر، شما اگر تقوا پیشه کنید مانند دیگر زنان عادی نیستید، پس با گفتارتان ناز و عشوه مریزید تا کسی که در دل او مرض است در شما طمع ورزد، و گفتاری نیکو و دور از تحریک و ریبه بگویید.»

این‌جا بود که مریم رجوی دیگر زنان را تشویق می‌کرد تا لباس‌های خود را از تن بیرون کنند و در مقابل همسرش مسعود عریان و لخت برقصند و گفت: «چرا شما خودتان را برای مسعود نمی‌کشید و با هم رقابت نمی‌کنید و از او نمی خواهید تا به شما اجازه بدهد به تنهایی وارد اتاق خواب او بشوید و با مسعود تنها و همبستر شوید؟»

سلطانی می‌گوید سپس زنان به صف ایستادند و هر یک از آنها ثبت نام شدند تا به صورت نوبتی و در یک شب با مسعود هم بستر شوند تا این که در یکی از روزها نوبت به او رسید. در ادامه مریم رجوی او را فرا خوانده و گفته: «امشب شب عروسی و شب معراج توست.» به هنگام شب به محل اقامت مسعود رفتم و مریم مرا تا اتاق خواب او همراهی کرد و مسعود با من همبستر شد و رابطه جنسی برقرار کرد.

  • مصطفی آزاد