توضیحات: تاریخچه حضور زنان در تشکیلات فرقه تروریستی مجاهدین بخشی از کتاب «تقی شهرام به روایت اسناد» به قلم آقای احمدرضا کریمی است. که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی در سال ۱۳۹۸ چاپ و نشر داده شد.
اینکه سازمان چگونه از زنان بعنوان یک ابزار در راستای حل و فصل مسائل امنیتی خانه های تیمی، شناسایی و عملیاتی و فراتر از همه آنها سواستفاده جنسی می کرد. بنحویکه در تشکیلات فرقه رجوی از همان اواخر دهه ۱۳۴۰
جنسیت قربانی، پایه اصلی خشونت در اشکال و صور مختلف قرار می گرفت. که تاکنون نیز ادامه داشته است. بنحویکه سازمان مجاهدین از زمان تاسیست تاکنون از یک سازمان انقلابی به یک فرقه سیاسی – مذهبی که سواستفاده از زنان در هسته اصلی آن قرار دارد تبدیل شده است.
این بخش از مطلب صفحات ۱۰۲ الی ۱۱۰ کتاب را شامل می گردد که در دو قسمت در دید و نظر مخاطبان قرار می گیرد.
قسمت اول: توسعه ی حضور و عضوگیری زنان در سازمان – . . . سازمان تروریستی مجاهدین خلق، پیش از ضربه ی شهریور ۱۳۵۰، بیشتر یک تشکیلات «مذکر» بود.
عضوگیری زنان تا سال ۱۳۴۸ اصلا مطرح نشد و پس از طرح کمرنگ آن نیز چندان جدی نبود؛ چرا که وابستگی خانوادگی – به خصوص ازدواج – ازنظر محمد حنیف نژاد بنیان گذار اصلی سازمان، اساسا امری ضد مبارزه و مانعی برای تحرک انقلابی به شمار می رفت.
با این همه، در تجدید نظر تشکیلاتی سال ۱۳۴۸، «گروه زنان» نیز تشکیل شد که منصور بازرگان مسئول آن بود. با طرحی که در مرکزیت به تصویب رسید، قرار شد در چارچوب ازدواج بستگان نزدیک کادرها و اعضای سازمان، حضور زنان در تشکیلات توجیه داشته باشد. این نحوه ی نگرش و زوایه ی دید، صرفا پوششی امنیتی تشکیلات را مد نظر داشت؛ هم برای توجیه خانه های جمعی و هم در روند ارتباط های تشکیلاتی. در آن زمان پلیس سیاسی شاه هنوز روی زنان و دختران – به خصوص چادری ها – حساس نشده بود و از این رو یک زن یا دختر می توانست بدون ایجاد سوء ظن، در جا به جایی مدارک و اسناد موثر باشد. .. . . .
چنانکه از اظهارات بهمن بازرگان (از اعضای رهبری سازمان قبل از ضربه شهریور) برمی آید، با طرح ازدواج اعضا در مرکزیت، منصور بازرگان یکی از همکاران خواهرانش پوری و حوری بازرگان در مدرسه رفاه به نام فاطمه امینی را گرفت و به حنیف نژاد هم پیشنهاد کردند با پوران بازرگان ازدواج کند. حنیف نژاد اول زیر بار نمی رفت ولی بلاخره به او گفتند باید این کار را بکنی؛ و گویا سن پوران هم از حنیف نژاد بیشتر بود … بعد خواهر محمد حیاتی را آوردند و بعد خواهر رضایی ها آمد. هرکس خواهری داشت که به درد این کار می خورد، در سنی بود که انگیزه ای یا مثلا انضباطی داشت، یواش یواش آنها را آوردند. با این همه، در مقطع سال ۵۰ و فراری شدن ها، اهمیت زن ها در پوشش دادن پررنگ شد و تعدادشان افزایش یافت؛ اصلا نظر سازمان هم عوض شد و آن نظر قدیمی ها را کنار گذاشتند. ضرورت تهیه خانه های امن تیمی در شرایط پس از ضربه شهریور، موضوع عضوگیری زنان را جدی کرد. اولین عضوگیری های جدید در اواخر زمستان ۱۳۵۰ صورت گرفت و هم زمان مسئله ی ازدواج اعضای مرکزیت و کادرهای بالا نیز از همان وقت مطرح شد. ازدواج رضا رضایی با لیلا زمردیان، با آن نگرش توجیه کننده، اولین اقدام در نوع خود بود.









