قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق ، مصطفی آزاد

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق ، مصطفی آزاد

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید . ضمن اینکه با آدرس دوم ghased1393.blogsky .com هم در این مسیر پیش می رویم ...

پیوندها

۴۸۶ مطلب با موضوع «عملیات مرصاد» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

بنابه اخبار رسیده از آلبانی؛  همزمان با ورود رئیس جمهور آلمان به تیرانا صبح روز پنجشنبه ۱۰ آذر ماه ۱۴۰۱ (۱ دسامبر ۲۰۲۲) یک تجمع اعتراضی توسط انجمن حمایت از ایرانیان مقیم آلبانی (آسیلا)، با مجوز رسمی از اداره پلیس، در مقابل ساختمان پلیس مهاجرت در تیرانا برگزار گردید.

تجمع شهروندان آلبانی، به همراه ایرانیان نجات یافته از مناسبات برده داری نوین سازمان مجاهدین خلق، در اعتراض به انتقال غیر قانونی آقایان؛ حسن حیرانی، احسان بیدی، احسان شهبازی غلامرضا شکری، علی هاجری و مهدی سلیمانی به اردوگاه پناهندگان ملل متحد صورت گرفت.

همسران افراد فوق الذکر هم در این تجمع شرکت کرده و با خبرنگاران مصاحبه کردند. آنان تاکید داشتند که این افراد دارای موقعیت پناهندگی و دارای کارت و شماره شناسایی بوده و تاکنون هیچگونه اتهامی علیه آنان مطرح نگردیده است.

همزمان داشامیر مرسولی رئیس آسیلا و دکتر جرجی تاناسی دبیرانجمن نیز سخنرانی کردند.

دکتر تاناسی تاکید کرد که : تمامی ایرانیان عضو آسیلا که اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق هستند دارای موقعیت پناهندگی بوده و تحت حمایت ماده ۴ کنوانسیون ژنو قرار می گیرند. آنان سالهاست در این کشور زندگی می کنند و دارای همسر و فرزند و شغل هستند. آنان بر خلاف سازمان مجاهدین خلق در آلبانی هرگز کاری خلاف قوانین و مقررات کشور آلبانی انجام نداده اند.

در این میان دکتر اولسی یازچی کارشناس تاریخ و روزنامه نگار آلبانیایی ، همچنین استاد دانشگاه اروپایی آلبانی نیز در یک مصاحبه مفصل و زنده با تلویزیون MCN تاکید کرد اقدام پلیس مهاجرت آلبانی خلاف مقررات داخلی و بین المللی بوده و تنها موجب خرسندی سران فرقه رجوی می شود. وی هشدار داد که اقدامات غیر قانونی عناصر فاسد در دستگاه دولت و پلیس آلبانی تصویر خوبی از این کشور در انظار عمومی به جا نمی گذارد.

قابل ذکر اینکه شبکه های تلویزیونی آلبا تی وی و کریستال تی وی با عزام خبرنگار و فیلم بردار به این تجمع پوشش خبری دادند. تلویزیون اینترنتی ترینگ تی وی Livestream Tring TV نیز گزارشی از این تجمع انعکاس داد.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

به باور مسعود خدابنده که در سال ۱۳۷۵ از فرقه رجوی جدا شد و امروز خارج از ایران به سر می‌برد، سنوات حضورش در فرقه رجوی، سیاه‌ترین سال‌های عمرش بوده، از این‌رو امروز بنا را بر افشاگری و واگویی ناگفته‌ها گذاشته است.

به گزارش فراق، خدابنده که با نام مستعار «رسول» در سازمان مجاهدین خلق فعالیت می‌کرد، در تابستان ۱۳۶۰ مسئول مستقیم انتقال محمدرضا کلاهی و مسعود کشمیری(عاملین انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری و دفتر نخست‌وزیری) بود. اطلاعات او از پیشینه سازمان، روابط تشکیلاتی، طرح‌های عملیاتی گوناگون، کمپ اشرف، منابع مالی سازمان مجاهدین خلق و پشت‌پرده روابط مسعود رجوی با افراد و گروه‌های مختلف، خواندنی و جالب است.

اتفاقاً فرقه رجوی هم دل‌خوشی از او ندارند و در رسانه‌های سازمان از با اعطای انواع القاب، عمق کینه منافقین از مسعود خدابنده را به نمایش می گذارند. حافظه مثال‌زدنی و قدرت تحلیل بالای مسعود خدابنده و همچنین این‌که وی به‌عنوان نزدیک‌ترین فرد به مسعود و مریم رجوی، اطلاعات ذی‌قیمتی از سرکرده فرقه منافقین دارد نیز خاطرات خدابنده را جذاب‌تر کرده است. بی‌گمان خواننده با مطالعه هر بند از این خاطرات، آگاهی تازه‌ای درباره سازمان مجاهدین خلق به دست خواهد آورد.

این عضو جدا شده از  فرقه رجوی، بعد از ترورهای ۷ تیر و ۸ شهریور ۶۰ در اغلب جلسات علنی و غیرعلنی سازمان حضور داشت و شاهد بود چگونه مسعود رجوی به این عملیات‌ها افتخار می‌کرد. او درباره ترورهای دهه ۶۰ معتقد است: «هدف رجوی سرنگونی حکومت نبود؛ هدفش این بود که دستش پیش ولی‌نعمتانش پر باشد. رجوی در جلسات این دیدگاهش را بارها بصورت‌های مختلف مطرح کرده بود.

کشمیری و کلاهی در جریان انقلاب راه به حزب جمهوری یا نخست‌وزیری باز کرده بودند. اینطور نبود که سازمان این ها را تربیت کرده و سپس به درون تشکیلات حزب یا نخست‌وزیری فرستاده باشد؛ بخشی از شگردهای رجوی (با استفاده از تخصص سرویس‌های غربی) نزدیک شدن به نفرات شناخته شده بود و الان هم هست؛ البته نه به عنوان «مجاهدین خلق»! شخصا فکر می‌کنم حتی افرادی مثل کلاهی و کشمیری را هم به همین طرق آلوده کردند.»

کتاب «تهران تا تیرانا»؛ خاطرات مسعود خدا بنده، عضو سابق فرقه رجوی و سرتیم حفاظت از مسعود رجوی به کوشش محمد جعفربگلو توسط انتشارات شهیدکاظمی در ۱۶۰ صفحه به چاپ رسیده است.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

دولت آلبانی در حالی به بهانه مسائل امنیتی مانع از برگزاری گردهمایی فرقه رجوی در آلبانی شد که عجوزه دلقک این فرقه هزینه های هنگفتی برای انجام این برنامه کرده بود.

به گزارش فراق، شوی عربده کشی فرقه تروریستی رجوی که با طعم حمله به مخالفین آماده سازی می شد امسال در یک شکست تاریخی و در وحشت و درماندگی تعطیل شد.

فرقه رجوی میلیون ها دلار برای سناتورهای تاریخ گذشته هزینه کرده بود تا در مراسم اول مرداد شرکت و یاوه سرایی کنند اما فعلا همه برنامه ها نقش برآب و بور و کور شده است. 

سایت های درمانده فرقه در این باره فقط چند خط خبری کوتاه نوشتند که، «به توصیه دولت آلبانی برنامه تا اطلاع ثانوی به تعویق افتاد» بخوانید دولت آلبانی اجازه نداد بیش از این یاغی‌های تروریست، کشورشان را به هم بریزند و باید فعلا تا اطلاع ثانوی سماق به مهمانان و اربابان تعارف کنند و از غصه به لگدپرانی های یومیه ادامه دهند.

هرچند که برنامه های تکراری، یاوه سرایی و دروغ های فرقه رجوی بی ارزش است و خودشان بهتر می دانند از چه بابت دیوانه وار خود را به در و دیوار می زنند اما ممانعت دولت آلبانی و ارباب‌های بزرگتر پدیده ای غافلگیرکننده بود که وسطِ جست و خیزهای میمونی، دست شان را در حنا گذاشت.

همان طور که بارها به اثبات رسیده است، شوهای توخالی قبیله آدم کشان و شوگردانی جادوگر فرتوت فرقه بیش از هر چیز برای سرگرم کردن ناراضیان داخل کمپ است که روز به روز به تعداد  آنها افزوده می شود.

همچنین هزینه کردن میلیون ها دلار پول برای اجاره کردن سخنران های تاریخ در رفته و اجاره جمعیت، تکراری و مشمئز کننده، نمایشی  بی‌بها است که تنها فرقه‌ای کثیف چون فرقه رجوی دست به این کار می تواند بزند. تنها راه باقی مانده برای فرقه رجوی هیاهو و جنجال با دلارپاشی بود که این تیر هم این بار به سنگ خورد.

یادداشت از: مرتضی حیدرزاده

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

بعد از گذشت چند روز از زمان لغو شدن گردهمایی فرقه رجوی در آلبانی و بهانه‌گیری هشدار سفارت آلبانی در خصوص عملیات نظامی علیه این کشور، هنوز فرقه نتوانسته از گیجی حاصل از این ضربه بیرون بیاید.

به گزارش فراق، در همین روزها که رجوی و فرقه وارفته اش در گرداب انبوهی از مشکلات دست و پا می زنند شاهد هستیم که با گرفتن پاچه این و آن تلاش می کنند فرافکنی کرده و علل شکست های اخیرشان را به گردن افرادی بیندازند که مشغول افشاگری علیه ماهیت ارتجاعی و کثیف رجوی هستند.

روز ۳۱ تیرماه ۱۴۰۱ دقیقا کمتر از یک روز مانده به گردهمایی فرقه، مطلبی در سایت های خودشان منتشر و به زعم خود به بنده حمله کردند. سران رجوی می خواستند همزمان با بحران سازی در آلبانی برای اعضای انجمن آسیلا مرا نیز ترسانده و از صحنه به در کنند. به جمله زیر که در آخر آن مطلب آمده بود توجه کنید:

«شیطان‌سازی علیه مقاومت ایران، زمینه‌ساز اقدامات تروریستی و …. روز حسابرسی از این جنایتکاران نیز، همچون حمید نوری فراخواهد رسید.»

من در پاسخ می گویم که: «اصلا نیاز به شیطان سازی نیست، رجوی و سرانش شیطان مجسم دوران هستند.» در این مطلب مرا تهدید به محاکمه ای مثل دادگاه حمید نوری محاکمه کرده بودند اما من هم می گویم فعلا دماغ سوختگی برای شما مانده است، فعلا بروید و گیجی ناشی از لغو شدن آن گردهمایی عظیمتان! که سه ماه بود مغز همه را خورده بودید جمع و جور کنید تا بعد ببینیم حرف شما چیست.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

پسر مسعود رجوی مدتی قبل در دادگاه نروژ شکایتی علیه فرقه تروریستی پدرش را مطرح کرد که طبق اعلام رسانه‌های نروژی در این دادگاه پیروز شده است.

به گزارش فراق، محمد رجوی اخیرا در نوشته ای گوشه ای از چهره کثیف این فرقه تروریستی برداشته است که در بخشی از این نوشته چنین آمده است:

«آنها رذالت را تا نقطه ای پیش بردند که در جلسه پرسش و پاسخ، کارفرمای تحت امر (نماینده تروریست های فرقه) با وقاحتی بی نظیر و باور نکردنی اینجانب را متهم به آزار جنسی یکی خانم های شاغل در محیط کار (زنان عضو فرقه تروریستی منافقین) نمود! شرم بر شما باد که به یک چنین انحطاط اخلاقی و منجلاب فکری سقوط کرده‌اید که برای رسیدن به اهداف نفرت انگیز و کینه توزانه خودتان، از هیچ افترا، تهمت و پستی خودداری نمی‌کنید.»

او در بخشی دیگر از متن خود این گونه نوشته است: «البته شما قبلاً گفته بودید که برای رسیدن به

اهداف تان، توسل به هر وسیله ای نامشروعی، امری مشروع و قابل توجیه است، اما این حد از دروغگویی و اتهام زنی، مرزهای جدیدی از شناعت و وقاحت را برایم به تصویر کشید.»

پسر رجوی در بخشی از این نوشته پرده از جنایات داخلی فرقه برداشته که چگونه این تروریست ها حتی به اعضای خودشان رحم نمی کنند و نسبت به آنان شکنجه، فحاشی و.. انجام می دهند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

استفاده از زبان جدید ، جدا شدن شما از سیستم احساسی و اعتقادی قدیمی را گواهی میدهد.

هر عضوی که وارد تشکیلات فرقه رجوی می شود در یک پروسه نرم و تقریبا طولانی فرهنگ قدیمی و آن چیزی که قبلا داشته را  با تمامی ارزش ها و قوائدش کنار گذاشته و زبان و فرهنگ جدیدی را  یاد می گیرد که حامل ارزش ها و رفتارهای جدید فرقه است. رفتارهایی که دقیقا موجب انتقادات جهان خارج از فرقه می شود. چرا که نُرم ها و قواعد اجتماعی را بطور کلی نقض و در بدترین شکل ممکن انسانها را به بردگی می کشد. 

تشکیلات گروهک تروریستی مجاهدین نیز مثل تمامی فرقه ها از یک  فرهنگ خاصی در مناسبات شان استفاده می کند و اصطلاحاتی وجود دارد که در اغلب  صحبتهای  آنها بکار گرفته می شود  که در فرهنگ عامه مردم جایی نداشته و بعبارتی ضد ارزش تلقی می شوند.

در گذشته هر عضو جدیدی هم که وارد مناسبات میشد بتدریج همین فرهنگ صحبت کردن را یاد میگرفت. و به محتوای آن عمل می کرد.  این فرهنگ ناشی از یک ایدئولوژی جدید با تمامی قوانین و ارزش های  خاص خودش بود. این فرهنگ آنقدر با اعتقادات عامه مردم تفاوت داشت که حتی بعضا در خود تشکیلات هم این تفاوت ها بصورت نمایشنامه های طنز نمایش داده شده و جامعه ی ایرانی را به سخره می گرفتند.

باید گفت تمامی اصطلاحات و فرهنگ سازی خاصی که در فرقه رجوی وجود داشته و دارد، دقیقا در راستای نفی آزادیهای فردی، هویت زدایی، برده ساز و در یک کلام تبدیل یک انسان به یک ابزار در راستای تحقق اهداف مرگبار و در خود فرو برنده فرقه بشمار می رود.

بعبارت دقیق تر شاخص پیشرفت هر عضو در تشکیلات بستگی به این دارد که فرد چقدر می تواند ارزش های سازمانی را در چارچوب «رفتار فرقه» یی جذب و یا دفع کند.

فاجعه آمیزتر اینکه رهبران فرقه علاوه بر به بند کشیدن اعضاء در زمان حیات شان برای زمان مرگ آنها هم برنامه ریزی می کند. در همین رابطه نیز از آنان عکس و فیلم و هر آنچه که نیاز تبلیغاتی سازمان در آینده باشد را تهیه می کند.

بدین ترتیب بدترین درد برای خاتواده های اعضای  اینگونه فرقه ها هم این است که آنها حتی صاحب اجساد فرزندانشان هم نمی شوند.  

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

یکی از روزهای سرد زمستان سال 1366 بود. تعدادی از اعضا جسد محمد گموش را بالای دار دیده بودند. محمد صبح زود در پشت سلولها در ساختمان در حال ساخت به دار آویخته و کشته شده بود.

محمد گموش متولد 1347 اهل و زاده استان زنجان بود. در دوران تجاوز ارتش بعث عراق، برای دفاع از میهن بعنوان سرباز وظیفه در لشکر 64 ارومیه در منطقه عملیاتی کله قندی حاج عمران پیرانشهر در حال انجام وظیفه بود. سال 1366 در پی تهاجم مشترک نیروهای عراقی و عوامل رجوی در شب عملیات در منطقه پیرانشهر به اسارت فرقه مجاهدین در آمد.

محمد گموش در حالی به اسارت درآمد که دوره خدمتش به اتمام رسیده بود و حتی کارت پایان خدمت خود را دریافت کرده بود و  آرزوها و برنامه های زیادی برای آینده خود داشت.

از لحظه ابتدایی اعزام وی و سایر اسیران به زندان دبس واقع در حومه شهر کرکوک عراق، محمد بارها خطاب به سرکردگان فرقه تاکید می کرد که خدمت وی تمام شده و پدر و مادرش چشم انتظار آمدنش هستند و می خواست که نزد آنها برود ولی گوش شنوایی وجود نداشت. در زندان دبس محمد گموش چندین بار از سادات دربندی معروف به کاک عادل که رئیس زندان دبس بود درخواست کرد که او را آزاد کنند ولی در مقابل با تهدیدات این فرد و سایر زندانبانان مواجه شد.

مخالفت گموش با سران فرقه مجاهدین در دوران اسارت زبانزد خاص و عام بود و در نهایت در زمستان سال 1366 هم قطاران وی متوجه شدند محمد صبح زود به طرز کاملاً مشکوکی به دار آویخته شده است. عوامل جنایتکار رجوی به هیچ کس اجازه هیچگونه سوالی نداند و با ورود 20 الی 30 نفری، سایر زندانیان را با خشونت کنار زده و جسد محمد گموش را پشت یک خودرو جیپ قرار داده و سراسیمه از محل خارج و در نهایت در پشت زندان دبس بدون سر و صدا دفن کردند.

افراد زیادی شاهد این جنایت سازمان مجاهدین خلق بودند و طبعا سران فرقه مجاهدین باید در یک دادگاه بین المللی پاسخگوی جنایات خود باشند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
از شهادت برای کربلا در دهه شصت، امروز به شهادت برای قدس شریف رسیدیم. شهادت #صیاد_خدایی نشانه‌ی نزدیک بودن پیروزی‌های بزرگتر از دفاع مقدس است. اما حال دل جامانده‌گان جز این نیست؛ "خوشا آنانکه از #سلام_فرمانده به مقام جان دادن برای فرمانده رسیدند."
  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

روز قدس

  • مصطفی آزاد