قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید .

پیوندها

۲۸۳ مطلب با موضوع «عملیات مرصاد» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

تصویری از محل بازداشت افراد مسئله‌دار در «اشرف۳» به دست رسیده که نشان می‌دهد اعضای خواهان جدایی در مکانی شبیه زندان قرنطینه می‌شوند.

monafegin 12

 

به گزارش فراق، بنا بر اخبار دریافتی از اعضای جداشده در آلبانی اعضایی که حاضر به ماندن در اشرف ۳ نیستند را به مدت یک ماه در یک محل که بی شباهت به سلول های انفرادی نیست قرنطینه می کنند.

در طول این یک ماه روزی سه بار بازجوهای مریم رجوی سراغ فرد رفته و با فشارهای طاقت فرسای روحی و روانی از جمله فحاشی، تهدید و وارد کردن اتهامات مزدوری سعی می کنند شخص خواهان جدایی را به مناسبات فرقه باز گردانند.

فرقه رجوی سالهاست که اعضای خود را درون قلعه‌ای مخوف محبوس کرده و اجازه ارتباط با دنیای آزاد را به آن ها نمی‌دهد و وقتی هم اعضا تصمیم به نجات خود می‌گیرند با شیوه‌های مخصوص فرقه سرکوب می‌شوند.

کشور آلبانی متاسفانه با وجود هشدارهای فراوان، هنوز هم با سران تروریست‌ فرقه رجوی همکاری کرده و اجازه تداوم حضور به آنها داده است اما در نهایت دود حاصل از آتشی که این جنایتکاران روشن کردند قطعا به چشم جامعه خودشان خواهد رفت.

انتهای پیام

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
مفهوم دموکراسی در مجاهدین؛ رهبر ۷۷ ساله مادام العمر ، رئیس جمهور ۷۰ ساله موقتِ مادام العمر!
 
سازمانی که هرگز انتخاباتی را در درون خودش تجربه نکرده است و همچنان از «رهبر عقیدتی 77 ساله مادام العمر» و «رئیس جمهور 70 ساله موقتِ مادام العمر» بهره می برد ، خود را تنها اپوزیسیون دموکراتیک ایران هم می داند!

اعضای سازمان مجاهدین خلق از اواسط دهه ۹۰ خورشیدی، طبق توافق دولت‌های امریکا و آلبانی، به این کشور منتقل شدند و پس از زمانی کوتاه، به عنوان پناهنده، تحت «کنوانسیون ژنو» در این کشور به رسمیت شناخته شدند. 

یکی دو سالی بعدتر، چیزی شبیه قرارگاه اشرف که اعضای مجاهدین در استان «دیالی» کشور عراق ساکن آن بودند، در اطراف شهر «تیرانا» توسط آن‌ها ساخته شد تا چنبره هژمونی سازمان و رهبری عقیدتی آرمانی آن مجددا بر اعضا شکل بگیرد و مناسبات سازمانی سفت و سخت تر از سابق با ساختار فرقه ای  برقرار شود. 

این افراد که عمدتا سال‌های سال در نظام سازمانی ایدئولوژیک مجاهدین قرار دارند، حتی با ورود و اسکان در یک کشور اروپایی، چون پناهندگان دیگر، از حق زندگی و مناسبات انفرادی و آزادانه برخوردار نشدند و هرگز نتوانستند تماس یا ارتباطی با فرزندان و بستگان خویش برقرار کنند.

شعارهایی چون «ایران رجوی، رجوی ایران»، نفی وجود هر نیروی مخالف دیگری چه در داخل و چه در خارج کشور، نمونه‌های سلطه‌طلبی و رفتار فرقه‌‌گرایانه سازمانی هستند که خود را تنها جایگزین موجود برای حکومت جمهوری اسلامی می‌داند! در حالیکه این شعار با مبانی دموکراسی و پلورالیسم تضاد ماهوی دارد.

جالب این‌جا است که سازمانی که هرگز انتخاباتی را در درون خودش تجربه نکرده است و همچنان از «رهبر عقیدتی ۷۷ ساله مادام العمر» و «رئیس جمهور ۷۰ ساله موقتِ مادام العمر» بهره می برد ، خود را  تنها اپوزیسیون دموکراتیک ایران هم می داند!

از سوی دیگر موضوع انتخابات در ایران همیشه معضل درون تشکیلاتی مجاهدین و رهبری آن محسوب میشد. چرا که انتخابات یکی از جلوه های دموکراسی در هر کشوری است.  کشور ایران هم از این امر مستثنی نیست.

یعنی در حالیکه مجاهدین از نبود آزادی و دموکراسی در ایران حرف می زنند که این فرقه حتی یک انتخابات ولو سوری را نیز در درون تشکیلات تجربه نکرده است.

بنابراین مجاهدین بدون داشتن کمترین بدنه اجتماعی و نیروی مردمی، تصورش بر این بوده است که به صرف حمایت بعضی جریان‌های سیاسی خارجی در امریکا، اروپا و خاورمیانه و نیز با پشتوانه پول‌های کلان و دلارهای نفتی می‌تواند خود را در نقش اپوزیسیون تثبیت کند.

بنابراین طی چند دهه گذشته هم  همیشه این سوال از سوی برخی از اعضای سازمان  در نشست های عمومی و در بیان تناقضات علیرغم اینکه عواقب بدی هم برای فرد داشت  مطرح می شد، این بود که؛  چرا در  جمهوری اسلامی ایران که مجاهدین با آن در حال جنگ هستند، انتخابات آزاد وجود دارد ، ولی در تشکیلات مجاهدین که همیشه شعار آزادی و دموکراسی سر داده است، هیچ انتخاباتی وجود ندارد و اصلا  انتخابات به رسمیت شناخته نمی شود؟

سوالی که هرگز نه تنها پاسخی به آن داده نمی شود بلکه به سوال کننده نیز اتهام «عامل جمهوری اسلامی ایران» زده می شود.

“نویه تسورشر تسایتونگ”  روزنامه‌ای بین‌المللی و چاپ سوئیس است. این روزنامه در شماره روز دوشنبه ۲۴ دی (۱۴ ژانویه) مطلبی با عنوان “دوستان پرسش‌برانگیز واشنگتن” در مورد “سازمان مجاهدین خلق ایران” منتشر کرده است.

در این مطلب از “مجاهدین خلق” به عنوان گروهی بحث‌برانگیز با یک ایدئولوژی ضد و نقیض یاد شده که بیش از هر گروه اپوزیسیون دیگر ایران، منتقد دارد .

این روزنامه در بخشی از مطلب خود می نویسد:  مجاهدین خلق پس از شکست در جبهه نبرد با ایران به اردوگاه اشرف در عراق عقب‌نشینی کرد و مسعود رجوی دستور “انقلابی ایدئولوژیک” را صادر کرد که در پی آن تمام اعضای “مجاهدین خلق” به تجرد اجباری متعهد شدند.

منتقدان “مجاهدین خلق” معتقدند که این گروه در انزوا، رفته‌رفته به یک فرقه سیاسی بدون هرگونه آزادی فردی برای اعضای آن تبدیل شده است.

یرواند آبراهامیان‌، پژوهشگر تاریخ و منتقد “مجاهدین خلق”، معتقد است که این گروه پس از “انقلاب ایدئولوژیک” خود بیشتر و بیشتر به یک فرقه‌ تبدیل شده، و آن‌طور که در فیلم‌های تبلیغاتی مجاهدین خلق که خودشان تهیه کرده‌اند دیده می‌شود، زنان روسری‌های یک‌رنگ بر سر دارند، شعار می‌دهند، پا می‌کوبند و تغییری در افکار آنها دیده نمی‌شود.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

مجید معتمدی _ روزنامه نگار

به گزارش پایگاه خبری “اقتصاد سالم”، به نکات زیر توجه بفرمایید:

۱_ اصل اول در ترور اسماعیل هنیه، “غافلگیرانه بودن” این ترور بویژه در زمینه موقعیت مکانی آن است، زیرا:

الف_ اسماعیل هنیه در یک کشور ثالث ترور شد، درست همچون فرمانده شهید حاج قاسم سلیمانی که در فرودگاه مسافربری بغداد ترور شد.

ب: وی در تهران و پس از شرکت در مراسم تحلیف رئیس جمهوری برگزیده ایران ترور شد؛ روزی که تمام رسانه ها و خبرگزاری های بین المللی، بر آنچه در پایتخت ایران می گذشت تمرکز کرده بودند…

ج: رئیس دفتر سیاسی حماس، یک فرد دیپلماتیک بوده و با گذرنامه سیاسی وارد ایران شده بود.

د: در چُنین شرایطی بدبین ترین تحلیلگران نیز تصور نمی کردند که رژیم اسرائیل بخواهد “سطح تنش با ایران” را درحدی بالا ببرد که بخواهد فردی همچون هنیه را در موقعیتِ زمانی ای که شرح آن رفت و در قلب ایران ترور کند!

۲_ اصل دوم نیز “غیرمنتظره” بودن زمان این ترور بوده است.

در شرایطی که ماه هاست مذاکرات آتش بس در جریان است، کمتر تحلیلگری “تصور” می کرد که اسماعیل هنیه در این مقطع زمانی ترور شود.

۳_ اما اهداف رژیم اسرائیل از این ترور در شرایطی که وصف آن رفت چیست!؟

نگارنده شخصا معتقد است که ابتدا شخص بنیامین نتانیاهو و بعدا کلیت رژیم صهیونیستی به دنبال ارسال این “پیام” به دنیا بوده که؛ “اگر قرار است اسرائیل غرق شود، همه را با خود غرق خواهد کرد”.

درواقع این رژیم، سیاست “زمین سوخته” را در پیش گرفته به این معنا که اگر من بسوزم، همه جا را به آتش خواهم کشید”.

۴_ اما پاسخ ایران چه باید باشد؟

نگارنده شخصا به مدافعان وطن و به ویژه رزمندگان مقاومت پیشنهاد می کند هرگونه پاسخ، حداقل دربرگیرنده ی ۲ اصل یاد شده در سطور بالا باشد:

الف: غافلگیری

ب: غیرمنتظره بودن

۵_ در رابطه با جنایت های رژیم اسرائیل در ۹ ماهه اخیر نیز نگارنده معتقد است به دلایل:

الف: گستره ی کوچک جغرافیایی در سرزمین های اشغالی

ب: درنتیجه این واقعیت که رژیم اسرائیل، فاقد هرگونه “عمقِ دفاعی و استراتژیک” است

ج: عدم برخورداری از هویت واحد جمعیتی به نام “ملت”

د: گستره سرزمینی و جغرافیایی بسیار بالا، متنوع و وسیع در جبهه مقاومت

رژیم اسرائیل به روند تضعیف تدریجی فعلی، ادامه خواهد داد و درنهایت در زمانی که سرانجام فرا خواهد رسید نابود خواهد شد.

۶_ البته این رژیم به عنوان “سگِ هارِ در حال احتضار”، به مقاومت نیز ضرباتی وارد خواهد کرد اما این ضربات به دلایل یاد شده در بالا، تاثیری بر “بقا و موجودیتِ” مقاومت نخواهد داشت.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

در شرایطی که از ماه‌ها پیش لابی‌های فرقه رجوی در آمریکا در حال پول پاشی روی سناتورها بودند، یک رسانه آلبانیایی فاش کرد که واشنگتن براساس قطعنامه سنای آمریکا از تیرانا خواسته است تا حمایت خود را از فرقه رجوی افزایش دهد.

 

به گزارش فراق، به‌تازگی رسانه آلبانیایی گزتا ایمپکت در گزارشی فاش کرده که آمریکا در تلاش است تا دولت آلبانی را به پذیرش آنچه واشنگتن حق تجمع و مشارکت سیاسی فرقه تروریستی رجوی خواند، وادار کند.

براساس این گزارش، آمریکا از دولت آلبانی می‌خواهد تا روندی را آغاز کند که افرادی که واشنگتن از آن‌ها با عنوان پناهندگان ایرانی یاد می‌کند، از حق مشارکت در زندگی سیاسی و اجتماعی آلبانی برخوردار شوند.

مبنای درخواست یادشده آمریکا از آلبانی قطعنامه ۲۰ مارس ۲۰۲۴ (اسفند ۱۴۰۳) سنای این کشور است که به ادعای واشنگتن درپی به صدا درآمدن زنگ هشدار ناشی از تهدید‌های متوجه آوارگان ساکن اشرف ۳، تهیه شد.

قطعنامه یادشده که تد کروز، سناتور ضدایرانی از جمله حامیان آن بوده، با طرح این ادعا که اعضای ساکن در اشرف ۳ تحت تهدید‌های فزاینده قرار دارند، درخواست‌هایی را مطرح کرد که تیرانا مخاطب آن‌هاست؛ افزایش همکاری آمریکا و آلبانی برای فراهم کردن شرایط لازم جهت حفاظت از اعضای منافقین مستقر در اردوگاه اشرف ۳.

آمریکا در چارچوب قطعنامه یادشده از دولت آلبانی می‌خواهد که روندی را آغاز کند که اعضای فرقه رجوی (که واشنگتن از آن‌ها با عنوان پناهندگان سیاسی و ناراضی‌های ایرانی یاد می‌کند) از حق مشارکت در زندگی سیاسی و اجتماعی در آلبانی برخوردار شوند؛ به نظر می‌رسد آمریکا پس از مشاهده افزایش تنش‌ها میان فرقه رجوی و دولت آلبانی پس از تفتیش اشرف ۳ از سوی پلیس در تابستان گذشته، برای تیرانا خط قرمزی را تعیین کرده است.

سنای آمریکا در قطعنامه یادشده مدعی است که اعضای ساکن اشرف ۳ باید از حقوق اولیه خود، از جمله آزادی بیان و تجمع و توانایی شرکت در فعالیت‌های سیاسی قانونی در آلبانی برخوردار شوند و دولت آمریکا می‌بایست اقدام‌های مناسب و فوری را مطابق با قوانین بین‌المللی، برای کمک به آلبانی جهت تضمین و حفاظت از تمام حقوق اساسی ساکنان اشرف ۳ انجام دهد.

از جمله حقوق اولیه ادعایی سنای آمریکا برای اعضای فرقه رجوی می‌توان به حق حیات، آزادی، امنیت، حمایت از دارایی و آزادی بیان و تجمع اشاره کرد.

جالب‌تر اینکه سنای آمریکا خواستار بی‌توجهی آلبانی به درخواست‌های اینترپل جهت استرداد ساکنان اردوگاه اشرف ۳ شده است، زیرا به ادعای واشنگتن اعلان‌های قرمز اینترپل برای اعمال محدودیت‌ها و درخواست استرداد سرکردگان فرقه رجوی به ایران، درست نیست.

سنای آمریکا در بخشی از قطعنامه ادعایی خود، ضمن محکوم کردن ایران به دلیل مقابله با فرقه رجوی و درخواست از دولت آلبانی برای پایان دادن به میزبانی از ساکنان تروریست اشرف ۳، تاکید کرده است که حمایت بین‌المللی از فرقه تروریستی رجوی به‌ویژه از مریم رجوی، سرکرده این گروهک را به رسمیت می‌شناسد.

به نظر می رسد طرح جدید سنای آمریکای یک نوع بازی سیاسی برای خاموش کردن فشارهای افکار عمومی و اعتراض‌های پی در پی خانواده های چشم انتظار به نهاد های حقوق بشری مبنی بر عدام رعایت حقوق اولیه انسانی عزیزانشان در زندان رجوی، توسط فرقه طرح‌ریزی شده است. البته پیش از این نیز هنگام یافتن محلی جهت اسکان اعضای فرقه رجوی پس از اخراج از عراق، با میانجی‌گری واشنگتن، آلبانی برای این کار تعیین شد و در همان ابتدای استقرار آن ها نیز این ادعا می‌شد که اعضا می توانند از طریق کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان از امتیازهای مادی و حقوق شهروندی برخوردار شوند اما در عمل دیدیم که این اتفاق نیفتاد و خود این موضوع دستاویزی برای سرکوب بیشتر اعضای خواهان جدایی شد.

باید منتظر ماند و دید این طرح در صورت اجرا، تف سربالایی علیه خود فرقه رجوی و فرار اعضا می شود و یا موجب محدودیت بیشتر برای اعضای گرفتار در آن خواهد بود؟ اعضای نجات یافته از فرقه رجوی بارها اظهار داشتند که اگر ذره ای آزادی و امید به آینده در بیرون برای اعضا به وجود آید، هیچ کس در این فرقه جهنمی نخواهد ماند.

انتهای پیام

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
ترور بزدلانه «اسماعیل هنیه» در تهران

رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس و یکی از محافظان وی در جریان یک عملیات ترور بزدلانه در تهران طی بامداد امروز به شهادت رسید که باعث برانگیخته شدن موجی از واکنش ها شد.

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: بامداد امروز روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: آقای دکتر اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس و یکی از محافظان وی در اثر اصابت قرار گرفتن محل اقامت آنان در تهران به شهادت رسیدند.

متن اطلاعیه به این شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم

انا لله و انا الیه راجعون

با عرض تسلیت به ملت قهرمان فلسطین و امت اسلامی و رزمندگان جبهه مقاومت و ملت شریف ایران، بامداد امروز (چهارشنبه) محل اقامت جناب آقای دکتر اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی مقاومت اسلامی حماس در تهران مورد اصابت قرار گرفته و در پی این حادثه ایشان و یک نفر از محافظین وی به شهادت رسیدند.

علت و ابعاد این حادثه در حال بررسی و نتایج آن متعاقباً اطلاع رسانی خواهد شد.

بیانیه حماس در مورد شهادت اسماعیل هنیه/ واکنش موسی ابومرزوق

جنبش مقاومت اسلامی فلسطین حماس شهادت اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی این جنبش را اعلام و آن را به امت عربی و اسلامی و تمام آزادگان جهان تسلیت گفت.

این بیانیه اعلام کرد که رئیس جنبش حماس در یک حمله بزدلانه تروریستی در مقر اقامت خود در تهران و بعد از مشارکت در مراسم تحلیف رئیس جمهور جدید ایران به شهادت رسید.

موسی ابومرزوق از اعضای دفتر سیاسی حماسی نیز با اعلام این مطلب تاکید کرد که این ترور بزدلانه بی پاسخ نخواهد ماند.

اردن: جامعه جهانی جلوی جنایت‌های تل‌آویو را بگیرد

 وزارت خارجه اردن با شدیدترین عبارات اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی در به شهادت رساندن اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس را محکوم کرد.

این وزارت‌خانه ترور را نقض قوانین بین‌المللی و قوانین انسانی و جنایتی تنش زا خواند که باعث افزایش تنش و هرج و مرج در منطقه می‌شود.

وزارت خارجه اردن تاکید کرد که جامعه بین‌الملل باید مسئولیت خود را در این زمینه بر عهده بگیرد و اقدامات فوری برای توقف تجاوز رژیم صهیونیستی به نوار غزه و ممانعت از اقدامات غیرقانونی این رژیم انجام دهد.

اردن همچنین تجاوز رژیم صهیونیستی به بیروت و نقض مکرر تمامیت ارضی لبنان را محکوم و هشدار داد که این جنایت‌ها تنها می‌تواند منطقه را به سمت گسترش جنگ بکشاند و تهدیدی برای امنیت و صلح و ثبات بین الملل باشد.

 

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

مزدوران فرقه تروریستی رجوی در روزهای گذشته مقابل این مرکز به خوش رقصی برای اربابانشان پرداختند و ثابت کردند که در لابی‌گری برای بسته شدن این مرکز نقش داشتند.

 

به گزارش فراق، رسانه‌های آلمان چهارشنبه سوم مردادماه اعلام کردند که نیروهای پلیس این کشور به «مرکز اسلامی هامبورگIZH» حمله کردند و هم‌زمان وزارت کشور آلمان نیز با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که این مرکز اسلامی و سازمان‌های تابعه آن را ممنوع کرده و مدعی شد که «این انجمن اهداف اسلام‌گرایی افراطی» را دنبال می‌کند.

تعطیلی مرکز اسلامی هامبورگ رعدوبرقی در آسمان صاف نبود، بلکه از آبان ماه پارسال و در ادامه فضاسازی رسانه‌ها و دولت آلمان علیه این مرکز اسلامی، احزاب تشکیل‌دهنده دولت ائتلافی این کشور، با ارائه طرحی به پارلمان، خواستار بسته‌شدن این نهاد مذهبی و فکری شدند و پارلمان این کشور نیز قرار شد این طرح را به رأی بگذارد که آیا این مرکز باید بسته شود یا خیر و اینکه چگونه باید بسته شود.

پلیس آلمان آبان‌ماه پارسال به بهانه بررسی برخی ادعاهای واهی و فاقد مدرک و سند، به مرکز اسلامی هامبورگ و ۵۴ مرکز دیگر در ۷ ایالت فدرال حمله کرد. وزارت کشور آلمان در آن زمان با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد: مرکز اسلامی هامبورگ و نهادهای تابعه به ظن اقدام علیه نظم عمومی مورد بررسی و ۵۴ مرکز در ۷ ایالت فدرال مورد بازرسی قرار گرفتند. در این بیانیه بدون ارائه هرگونه سند و مدرکی ادعاهایی علیه فعالیت‌های مرکز اسلامی هامبورگ مطرح شد.

مرکز اسلامی هامبورگ، از مراکز مهم اسلامی و قدیمی آلمان است که سال ۱۳۳۲ با حمایت آیت الله بروجردی در شهر هامبورگ تأسیس شد. انتشار مجلاتی به زبان آلمانی و فارسی و ارائه خدمات مشاوره‌ای، بخشی از اقدامات این مرکز است. این مجموعه اسلامی، کتابخانه‌ای با بیش از ۶ هزار عنوان کتاب در موضوعات مختلف اسلامی و شیعی دارد.

به علت حضور قدرتمند لابی‌های رژیم صهیونیستی و فرقه تروریستی رجوی در برخی شهرهای آلمان، پیش از این نیز هر از گاهی اتهامات و جوسازی‌هایی علیه این نهاد و سازمان مذهبی_فرهنگی در فضای رسانه‌ای آلمان ایجاد می‌شد، اما سال ۱۴۰۱با شروع ناآرامی‌ها و اغتشاشات در برخی شهرهای ایران، حملات رسانه‌ای و سیاسی علیه مرکز اسلامی هامبورگ بیشتر شد؛ به‌ویژه اینکه دولت آلمان همراه با آمریکا و برخی کشورهای اروپایی آشکارا و به دور از روکش‌های دیپلماتیک از اغتشاشات در ایران حمایت کردند.

درخواست بستن مرکز اسلامی هامبورگ یکی از بندهای طرح ۲۲ ماده‌ای احزاب دولت ائتلافی آلمان علیه ایران است؛ این طرح که با بهانه و عنوان انحرافی «دفاع از حقوق بشر»، منحصراَ برای حمایت از اغتشاش‌گران و چگونگی ادامه ناآرامی‌ها در ایران تدوین شده بود، «تشدید تحریم‌ها علیه ایران و حمایت از نیروهای اپوزیسیون ایران در آلمان» از بندهای دیگر آن است.

احزاب حاکم در دولت آلمان در حالی خواستار بستن این مرکز فرهنگی و فکری ایران شدند که در تناقضی آشکار با شعار «دفاع از آزادی بیان»، آشکارا با دخالت در امور داخلی ایران، از اغتشاشات و اقدامات تروریستی در برخی مناطق ایران حمایت کردند.

در عین حال باقری سرپرست وزارت امور خارجه روز گذشته در تماس تلفنی با «آنالنا بربوک» وزیر امور خارجه آلمان در خصوص اقدام غیرقانونی و مغایر با حقوق بشر پلیس آلمان در بستن مراکز اسلامی در آلمان از جمله مرکز اسلامی هامبورگ گفتگو کرد.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
بی‌وطن‌های سایبری؛ نفاق علیه وفاق
 
فضای سایبر امروزه ضمن رفع خلأ‌های موجود در فضای نبرد‌های سنتی هزینه‌های کمتری را برای بانیان این جنگ و متقابلا هزینه‌های روانی و دامنه‌داری را نصیب گروه‌های مورد هجمه می‌کند.

سال‌های زیادی است که جنگ رسانه‌ای به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین شیوه‌های جنگ نرم در دستور کار دولت‌های استعماری قرار دارد تا از این طریق فضای مسمومی را به رقبا و دشمنان‌شان تحمیل کرده و افکار عمومی آنها را دچار تشتت و دو دستگی کنند. عملیات‌های انجام شده در شبکه‌های مجازی معمولا اثرات مخرب بعضا غیر‌قابل جبرانی را به فضای فکری و اجتماعی جوامع وارد می‌کند که بی‌اعتمادی و ناامیدی از بهبود شرایط و اصلاح امور از جمله آنهاست.

بنا بر تجربه موجود از اقدامات فعالان سایبری، ملت‌ها و مخدوش‌کردن افکار آنها در خط‌ مقدم عملیات تخریبی جبهه دشمن جریان نفاق قرار دارد و آنها با این نبرد نرم درصدد هستند با طرح موضوعات ثانویه و دروغ، کارکرد و عملکرد دولت‌ها را دچار تغییر و در همان حین اذهان عمومی و مردم را نسبت به حاکمیت و کارگزاران آن دلسرد کنند و دستیابی به اهداف‌شان را به افکار عمومی منتقل می‌کنند تا دولت‌ها تحت فشار قرار گرفته و عملا در راستای تحقق اهداف دشمنان حرکت کنند.

این عملیات فریب که از تاکتیک‌های دشمنان برای ایجاد نفاق بین ملت و حاکمیت است در بزنگاه‌های مختلف مورد استفاده قرار گرفته و متاسفانه عاملی برای تشدید اختلافات بین ارکان نظام شده است.

زمان انتخابات و مسائل پیرامون نامزد‌های انتخاباتی از مهم‌ترین و حساس‌ترین مسائل سیاسی جامعه به‌شمار می‌رود و همین اهمیت و حساسیت موضوع و توجه افکار عمومی به آن باعث می‌شود تا اخبار مربوط به انتخابات با سرعت زیادی در شبکه‌های اجتماعی انتشار یافته و موجب تحریک جریان‌ها و افراد شود و این فضا شرایط بسیار مناسبی را در اختیار معاندان می‌گذارد تا با اخبار جعلی و سیاه‌نمایی در این عرصه اثرگذار باشند و زمینه ناآرامی‌های اجتماعی و سیاسی را مهیا کنند.

این عملیات‌ رسانه‌ای در چند انتخابات اخیر به‌وضوح در حال انجام بود و سایبری‌های دشمن با تمرکز روی یک موضوع و پرداختن به زوایای مختلف آن، مسأله مدنظرشان را تبدیل به موضوع داغ شبکه‌های اجتماعی می‌کردند و در مرحله بعد این محتوا را از سوی اکانت‌های ناشناس به‌صورت سازمان‌یافته منتشر می‌کردند تا مورد بحث و مجادله کاربران موافق و مخالف قرار گرفته و با این فرآیند تبدیل به دغدغه اصلی جامعه شود، تاحدی که حتی صاحب‌نظران گروه‌های سیاسی و اجتماعی در تریبون‌های مختلف در این خصوص ابراز نظر می‌کردند در حالی‌که هیچ توجهی به منبع اصلی این مفاهیم ــ که بسیاری از آنها در نقد عملکرد مسئولان و نادیده‌انگاری خدمات بود ــ نداشتند و آگاه نبودند که این اقدام برای ایجاد دوقطبی و تشدید اختلافات است.

مطالعه موردی این عملیات‌ها توسط مسئولان ذی‌صلاح و گزارش‌های اعلامی از سوی نهاد‌های موظف در این حوزه نشان‌دهنده این موضوع است که فضای مجازی کنونی و شبکه‌های به ظاهر اجتماعی، راه نفوذی برای دشمنان صهیونیستی است تا با فعالیت مهره‌های نفوذی خود از ظرفیت‌های موجود در آن بهره‌مند و با تسخیر افکار عمومی بر ابعاد سیاسی و اجتماعی سوار شده و اراده خود را بر این امور اعمال کنند تا به رویای دیرینه خود که براندازی است، برسند، اما بدون تردید هوشمندی مسئولان درخصوص توطئه‌ها و عمل به توصیه‌های رهبر معظم انقلاب در تولید امواج مثبت و پرهیز از تشنج‌آفرینی مانع از سوء‌استفاده دشمنان از این مسأله می‌شود.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

 

فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» به کارگردانی لیلی عاج از روز گذشته (جمعه ۵ مرداد) همزمان با سالروز پیروزی غرور آفرین لشکر اسلام در عملیات مرصاد از طریق تلوبیون در دسترس مخاطبان قرار گرفت.

به گزارش فراق، «سرهنگ ثریا» محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج، از زاویه‌ای متفاوت به جنایت‌های فرقه تروریستی رجوی پرداخته است.

مسعود و مریم رجوی همیشه از افشای حقیقت وحشت داشتند، حال این افشا چه در قالب نوشته باشد یا فیلم، چه مستند «بچه‌های کمپ اشرف» باشد چه فیلم «سرهنگ ثریا»

اصلا ذات فرقه رجوی افشاگری را برنمی‌تابد و به همین دلیل هم است که وقتی صدایی از حقیقت این فرقه پلید بیرون می‌آید دست به رفتارهای جنون آمیز می‌زنند تا بتوانند از افشای ماهیت اصلی خود جلوگیری کنند.

فیلم سرهنگ ثریا روایت زندگی مادرانی رنج کشیده است که به امید دیدار عزیزانشان به عراق می روند تا بتوانند گم کرده خود را بعد از سال ها ببیند.

سرهنگ ثریا داستان واقعی خانواده هایی است که سال هاست به دنبال نجات فرزندان خویش هستند. فیلمی که به روشنی و سادگی روایتگر زندگی پر رنج و بغض مادران چشم به راه فرزندان ربوده شده از سوی یک فرقه خشن است.

مادر ثریا عبداللهی، نماد مادران هجران کشیده و پرچمدار رنجی پنهان است که چهار دهه طول کشیده، رنجی متفاوت که نه می‌توان بیان کرد و نه تاب آورد. اما این خانواده های شجاع سرفرود نیاوردند و در حالی که می‌دانستند فرزندانشان به گروگان گرفته شدند و با خطرهای زیادی روبرو هستند، کوشیدند و ریا و حیله های فرقه پرفتنه رجوی را فریاد زدند. پرده ها را کنار زدند، خود را قربانی کردند تا سایر خانواده ها و جوانان این ممکلت به سرنوشت آنان دچار نشوند. این خانواده ها سرنوشت مشابهی دارند داستان زندگی آنها مملو از درد هجران فرزندان شان است که سالها با عشق و زحمت بزرگ نمودند ولی متاسفانه در دام فرقه خیانتکاری افتادند و سالها اسیر و با سرنوشت دردناکی مواجه شدند. بسیاری ازاین خانواده ها سالهاست به طور مستمر و خستگی ناپذیر برای رهایی فرزندان خویش تلاش می کنند و در مسیری رفتند که باعث رسوایی فرقه مجاهدین و روشن شدن حقایقی از تشکیلات جهنمی رجوی شد.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

محمدرضا سعادتی ملقب به سید‌سیکو با مأموران شوروی ارتباط گرفت اما خیلی زود لو رفت و هنگام در اختیار گذاشتن پرونده سر لشکر مقربی به ولادیمیر فنسینکو (دبیر اول سفارت شوروی) در شرکت نولکو در ۶ اردیبهشت ۱۳۵۸ دستگیر شد.

به گزارش فراق، دی ماه سال ۵۶ خبر دستگیری یکی از امرای مشهور ارتش شاهنشاهی در مطبوعات منتشر شد.

بلافاصله بعد از این خبر دادگاهی در همان دی ماه تشکیل شد و تیمسار احمد مقربی از امرای مشهور ارتش و مسئول خریدهای ارتش شاهنشاهی در دادگاه نظامی به جرم جاسوسی برای شوروی محاکمه و بلافاصله به اعدام محوم و حکم اعدام وی در ۸ دی ماه اجرا شد.

دستگیری و دادگاهی که کمتر از دو هفته به طول انجامید اما این پایان ماجرا نبود! انقلاب اسلامی مردم ایران در کمتر از ۱۴ ماه بعد به پیروزی رسید و اولین پرونده جدی جاسوسی که جمهوری اسلامی با آن در گیر شد، تنها چند روز پس از پیروزی انقلاب، در اسفند ۵۷ گشوده شد. در شرایطی که جاسوسان روس از عدم وجود هرگونه مانعی بر سر راه خود مطمئن بودند، یکی از جاسوسان پرنفوذ  در ایران با نام مستعار «سیکو» شناسایی گردید.

محمدرضا سعادتی که به تعبیر خسرو تهرانی حتی از موسی خیابانی نیز به مسعود رجوی نزدیک تر و به عنوان نفر دوم سازمان مجاهدین خلق شناخته می شد، در شرایطی دستگیر شد که سازمان متبوع وی تلاش می کرد به عنوان سازمانی انقلابی در میان جامعه شناخته شود و توانسته بود در برخی ارکان نظام نیز نفوذ کند.

محمدرضا سعادتی نفر دوم سازمان

این نفوذ تا آنجا بود که اگر تیزبینی شهید بهشتی نبود، این سازمان توانسته بود اجرای مراسم استقبال از امام را در دست بگیرد تا بر مشروعیت خود بیافزاید.

اما محمد رضا سعادتی کیست و چرا بلافاصله بعد از انقلاب به شهرت رسید؟ محمد رضا سعادتی فرزند سید علی به سال ۱۳۲۳ در شیراز و در خانواده ای روحانی و کم بضاعت به دنیا آمد.

پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه در سال ۱۳۴۱ با رتبه دوم و بورسیه دولتی در دانشکده فنی دانشگاه تهران پذیرفته شد و در سال ۱۳۴۵ در رشته مهندسی برق فارغ التحصیل شد و به سربازی رفت و به عنوان سپاه ترویج آبادانی و مسکن در ایلام مشغول کار شد.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

مسخ ایدیولوژیک در سازمان تروریستی مجاهدین خلق


خطرناک ترین تفکری که می تواند یک ساختار سیاسی مخوف را ایجاد کند تفکر «توتالیتاریسم» است تفکری که خواستار وفاداری بی چون و چرای اعضای سازمان تبدیل شده به یک فرقه  است و برای تحقق این مهم تمام تلاش خود را روی ذهن و مغز افراد متمرکز می کند .

برای تحقق این تفکر ابتدا باید چارچوبهای اطلاع رسانی بسته و محدود شود . مثلا تکلیف می شود مردها و زن ها بصورت دستوری از همدیگر در سال 1368 در پادگان اشرف و متعلق به مسعود رجوی از هم جدا شده و طلاق بگیرند . مقرر می شود خودروهای با راننده زن در روزهای زوج و خودروهای با راننده مرد در روزهای فرد در پمپ بنزین داخل پادگان اشرف حضور یابند !! . مقرر می شود همه مردان و زنان خواب های جنسی را که می بینند در جلسه ای موسوم به غسل ایدئولوژیک که هفته ای یکبار برگزار می شود ابتدا نوشته و سپس بخوانند . مقرر می شود زنان شورای رهبری سازمان بنوبت در جلسه ای بنام رقص رهایی حضور بدون حجاب و روسری داشته و در رهبری به اصطلاح عقیدتی ذوب شوند . مقرر می شود تمام کتابهای ضدامریکایی چاپ شده در قبل از انقلاب سازمان بعد از حضور امریکاییان در قرارگاه اشرف سوزانده و مطابق توافقات جدید مسعود رجوی با ژنرال های امریکایی مستقر در عراق همه اعضای سازمان همکاری اطلاعاتی با آنها داشته باشند .و.......  ، سپس با استفاده از دستگاههای تبلیغاتی فراگیر، اذهان مردم را دستکاری و تغییر می دهند ، ساختار توتالیتر برای رسیدن به اهداف خود تمام مولفه های عقلانی را نابود و عقلانیت را در جامعه کمرنگ می کند به جای آن به ترویج خرافات ، احساسات و سازوکارهای ایدئولوژیک می پردازد

در چنین شرایطی به مرور ارتباط بین فکر و احساس قطع شده و ساختارهای مربوطه در مغز انسان از کار می افتد ، نظام توتالیتر ترکیبی است از وحشت و عشق که نهایتا جامعه را از خویشتن خویش تهی می کند .

 

  • مصطفی آزاد