قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید .

پیوندها
  • ۱
  • ۰

مسعود رجوی چگونه قبح خیانت به میهن را شکست

منصور نظری 2021

قبل از انکه بخواهیم تابوهائی که مسعود رجوی شکسته را بررسی کنیم بهتراست  معنای کلاسیک تابو را تعریف کنیم. تابو کلمه ایست با دو معنای متضاد به عبارت ساده تر خوب و بد یا به تعبیری بایدها ونباید ها. همه ما در زمان کودکی که زیر چتر خانواده خصوصا پدر ومادر بوده ایم بارها از پدریا مادرمان شنیده ایم اینکار را نکن، به این دست نزن، اینجا و یا آنجا نرو.  کمترکسی است که این هشدار پدرو مادرها را فراموش کرده باشد. همه اینها الگوهای رفتاری و ارزشی بودند که همیشه توسط بزرگان خانواده به ما گوشزد شده است تا ما بدانیم به چه چیزهائی نباید نزدیک شویم و به تعبیری دیگر ما یاد گرفتیم چگونه با ارزشهای خوب وبد کنار بیائیم .

قوانین مربوط به تابوها و ارزش ها و ضد ارزش ها موضوعی نیست که امروز پدید آمده باشد.  ریشه این قوانین را میتوان در پیدایش تمدن درمیان انسانها از زمانهای بسیار دور و کهن جستجو کرد. موضوعی که ریشه درتاریخ انسان دارد و با گسترش تمدن انسانی این قوانین و ارزشها دستخوش تغئیراتی شده اند.

ناگفته نماند که تابوها، دارای دسته بندی متفاوتی هستند. از جمله تابوهای اخلاقی، مذهبی، اجتماعی، سیاسی، قانونی و ده ها ارزش معنوی که کمتر کسی میتواند به سادگی آنها را زیرپا بگذارد.

شکستن بعضی از ارزش ها در جوامع کار بسیار سخت و دشواریست اما در دنیای امروز با گسترش تکنولوژی و ماهواره ها و دنیای مجازی اینکار توسط قدرتهای سلطه گر موریانه وار پیگیری میشود. خصوصا در رابطه با کشور ما ایران با صدها ماهواره زوم شده به سوی مردم.

برای نمونه عادی سازی خیانت زن به شوهر و شوهر به زن به گونه ای تبلیغ میشود که زن و مرد را موجودی آزاد در روابط جنسی میدانند و تلاش میکنند ارزشهائی که در جامعه ما وجود داشته را زیر علامت سوال برده و آن ارزش را تبدیل به یک ضد ارزش کنند تا بدین وسیله بنیاد خانواده دچار اضمحلال شود و دیگر چیزی به نام حریم و حرمت معنا نداشته باشد. متاسفانه خیلی از مردم ایران در دام این ماهواره ها و شبکه هائی که بصورت بیست وچهار ساعته مشغول ویران سازی اخلاقی جامعه هستند افتاده اند. شکستن مرزهای اخلاقی همیشه مقدمه شکستن مرزها و ارزش های دیگر بوده است .

تمام این توضیحات از بابت این است که بتوانیم خیانت مسعود رجوی در شکستن قبح خیانت به میهن ومردم را بهتر درک کنیم  و ضرباتی که این مرزشکنی در بعضی گروهها ایجاد کرد. برای فهم موضوع  کمی به عقب بازمیگردیم. در سال 1361 پس از گذشت چندین ماه از کشته شدن اشرف ربیعی زن اول مسعود رجوی او عاشق دختر بنی صدر میشود والبته این عشق وعاشقی برای مسعود رجوی جنبه مصلحتی دارد و نه چیز دیگر. و سپس به سرعت مراسم ازدواج با فیروزه بنی صدر که  بین 17 ویا 18 سال دارد برگزار میشود. هنوز به یکسال نرسیده و با توجه به تحولاتی که در سازمان صورت میگیرد، خصوصا ارتباط مسعود رجوی با طارق عزیز وزیرخارجه صدام حسین یعنی وزیر خارجه کشوری که به خاک ایران تجاوز کرده وبا مردم ایران در جنگ است، در چنین وضعیتی آقای بنی صدر از مسعود رجوی فاصله میگیرد و به تبع آن فیروزه بنی صدر از مسعود رجوی طلاق میگیرد. هنوز جوهر این طلاق خشک نشده بود که این بار رجوی عاشق  زن دوستش یعنی مریم عضدانلو میشود. به گونه ای که مریم رجوی را مجبور میکنند از مهدی ابریشم چی طلاق بگیرد تا بتواند با مسعود رجوی ازدواج کند. پاداش مهدی ابریشم چی نیزیک دختر 17 ساله است مینا خیابانی ، مهدی ابریشم چی حداقل دوبرابر سن مینا خیابانی را دارد اما این هدیه ای از طرف مسعود رجوی است که به  پهلوان قلابی داده  میشود. . .

داستان ازدواج مسعود رجوی و مریم عضدانلو را میتوان نقطه شروع تابو شکنی یا به قولی شکستن ارزشهای اخلاقی جامعه تلقی کرد که هیچ منطقی نمیتواند آنرا مباح کند. مسعود رجوی پس از اینکار مرزهای اخلاقی دیگری را نیز میشکند که از جمله آنها صدای هرمخالفی را دردرون سازمان خفه میکند که از جمله آنها حکم اعدام پرویزیعقوبی از مسئولین بلند مرتبه سازمان را صادر میکند و در پی آن مرزهای اخلاقی دیگری یکی پس از دیگری درهم میشکند و مسعود رجوی خودش را رهبر عقیدتی معرفی میکند. به تعبیر دقیق و ساده خودش را همچون پیامبران تلقی میکند تا دیگر کسی جرات نکند انگی به او بچسباند. مرز شکنی این مجنون پایان ندارد و در سالهای بعد او زنجیر پاره میکند  ومرزهای اخلاقی دیگری شکسته میشود که آنقدر مشمئز کننده و چندش اور است که تمایلی به بیان انها ندارم .

اما همه ماجرای شکستن تابوها و ارزشها یکطرف و خیانت به کشور و میهن یکطرف. هیچ کدام از مرز شکنی های مسعود رجوی به اندازه خیانتش به میهن نیست. آنجا که با کشور دشمن و متجاوز به خاک ایران بده بستان میکند وبه عراق میرود و با صدام حسین جنایتکار ومتجاوز به میهن وارد معامله میشود و اطلاعات نقاط حساس ایران را به دشمن میدهد تا صدام آن نقاط را بمباران کند و تا روز آخر جنگ هم پیمان صدام حسین می ماند.

 

نکته قابل توجه این است که تا آن زمان هیچ کس جرات خیانت به کشور ومیهن را نداشت آنهم بصورت علنی ولی مسعود رجوی قبح خیانت به میهن را میشکند. دراینجا لازم است بدانیم حتی شاهزاده ناکام با اینکه هیچ قرابتی با جمهوری اسلامی و نوع حکومت آن نداشت  بارها اعلام کرده بود که  چون او خلبان است میتواند در جنگ برعلیه دشمن متجاوز به خاک ایران بجنگدد. البته این شاهزاده ناکام با گذر زمانی وقتی قبح خیانت به کشورومیهن در او هم شکست خودش یکی از لابی های دشمنان ایران شد. او سالهای زیادیست همچون مسعود رجوی مشغول داد و ستد پول است و دیگر حریم وحرمت میهن در او مرده و تمام شده است. شاهزاده ناکام اگرچه دیر ولی خودش را به مسعود رجوی در خیانت رسانده و اینک هردو و یا نمایندگانشان در اندیشکده های صهیونیستی یا سعودی دائما در رفت و آمد هستند.  تبلیغ تحریم مردم ایران، بمباران ایران، و از طرفی تبلیغ زیرپوستی تجزیه ایران یکی از کارهائی است که هم دار و دسته رجوی و هم دار و دسته شاهزاده ناکام دنبال کرده ودنبال میکنند.

امروزه دستجات مختلفی ، ازجمله کمونیست های دو آتشه طبقه کارگر تا دستجاتی که روزگاری راست افراطی بودند بعد دچار دگردیسی شده اصلاح طلب شدند وامروز به راحتی آب خوردن تبدیل به مهره دشمنان ایران شدند، خودشان به زبان خودشان میگویند باید تابوی خیانت به میهن را شکست. بعضی هایشان علنا میگویند و بعضی شان با ادا و اطوار. مثلا برای بایدن نامه مینویسند ایران را بیشتر تحریم کنید. ایران را بیشتر زیر فشار بگذارید. والبته در خفا هم طرح حمله و بمباران ایران را به اندیشکده های صهیونیستی وسعودی میدهند. همکاری این دار و دسته ها به سردستگی سازمان مجاهدین خلق به گونه ایست که برای پیشبرد ویرانی در ایران دست به هر عمل کثیفی میزنند. از جمله  کشته سازی در اعتراضات مسالمت امیز مردم تا اقدامات تروریستی در نقاط مختلف ایران وهر اقدامی که برعلیه منافع ملی ایران باشد.

و اینچنین بود که یک  بیمار روانی به نام  مسعود رجوی با شکستن قبح خیانت به میهن راه خائنین دیگر را باز کرد مسعود رجوی همه ارزشها و مرزهای اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، میهنی را در هم شکسته است. او اینک نه یک ایرانی بلکه جزئی از دشمنان تمامیت ارضی ایران و مردم ایران شده است. 

ایرانیان داخل ویا خارج ایران میتوانند با حکومت ویا دولت ومناسبات حاکم مخالف باشند این حق همه مردم ایران است اما به یاد داشته باشیم  که این مخالفت  نباید منجر به شکستن مرزهای اخلاق، سیاسی ومیهنی شود و طعمه  دست شیادانی مثل مسعود رجوی باشد.

میتوان مخالف حکومت بود ولی میهن پرست باقی ماند. میتوان مخالف ساختار حکومتی بود اما  میهن را نفروخت. هوشیار باشیم و نگذاریم مرز خیانت به میهن با مخالفت با حکومت مخدوش شود. وقتی این مرز مخدوش شود کفتاران و گرگ های درنده در کمین میهن ما هستند تا ویرانش سازند و نابودش کنند. زمان آن است میهن پرستان با کشیدن این خط قرمز با یک نه بزرگ به خائنین صف خود را از آنان جدا کنند. تاریخ هیچ خائنی به میهن را هرگز نخواهد بخشید .

دست اجنبی و مزدورانش از میهن ما کوتاه باد. 

 

 

  • ۰۰/۰۹/۱۳
  • مصطفی آزاد

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی