قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید .

پیوندها
  • ۱
  • ۰
 

 

منافق از عقیده‌ای خبر می‌دهد که دروغ است چون چنین اعتقادی در قلب او وجود ندارد و به آن کذب خبری ‌گویند.

به گزارش فراق، سوره منافقون، شصت و سومین سوره و از سوره‌های مدنی قرآن است که در جزء ۲۸ جای دارد. سوره منافقون درباره منافقان سخن می‌گوید و رفتار و اوصاف آنان را بیان می‌کند. این سوره به پیامبر(ص) دستور می‌دهد تا در مورد خطر منافقان احتیاط کند و مؤمنان را به انفاق در راه خدا و دوری از نفاق توصیه می‌کند. در تفسیر قمی آمده است آیه هشتم این سوره درباره عبدالله بن اُبَیّ نازل شد که می‌خواست مهاجران را از مدینه اخراج کند. درباره فضیلت تلاوت این سوره از جمله از پیامبر(ص) روایت شده است هر کس سوره منافقون را بخواند، از هر گونه نفاق پاک مى‌‏شود.

این سوره را از آن جهت که موضوع اصلی آن، منافقان هستند، به این نام می‌خوانند.

سوره منافقون، منافقان را توصف می‌کند و دشمنی شدید آنان با مسلمانان را نشان می‌دهد. در این سوره به پیامبر(ص) دستور داده شده در مورد خطر منافقان احتیاط به خرج دهد. همچنین در آن، مؤمنان به انفاق در راه خدا و دوری از نفاق و دورویی توصیه شده‌اند.

 جوادی آملی مفسر مشهور شیعه بر این باور است که این شهادت منافقان به رسالت پیامبر، سخنی است که هم اصل آن دروغ است و هم گوینده آن دروغگوست اصل سخن دروغ است چون این‌ها در قلبشان اعتقاد به رسالت پیامبر ندارند و چنین شهادتی درقلبشان نیست و هم دروغگو هستند چون اعتقادی به حرفی که می‌زنند ندارند. در نتیجه هم کذب خبری در این شهادت است وهم کذب مُخبری. در واقع منافق از عقیده‌ای خبر می‌دهد که دروغ است چون چنین اعتقادی در قلب او وجود ندارد (کذب خبری) و به رسالت پیامبر هم هیچ‌گونه اعتقادی ندارد(کذب مُخبری).

در تفسیر قمی درباره شأن نزول سوره منافقون آمده است: در یکی از غزوه‌های پیامبر(ص)، میان دو تن از اصحاب بر سرِ کشیدن آب از چاه، درگیری ایجاد شد و در آن، یکی از انصار صدمه دید. عبدالله بن اُبَیّ از شنیدن این خبر، بسیار خشمگین شد و تهدید کرد وقتی به مدینه برگردد افراد حقیر را از این شهر بیرون می‌کند این سخن عبدالله که معنایش اخراج مهاجران از مدینه بود، در آیه هشتم سوره منافقون این‌گونه آمده است: «می‌گویند: اگر به مدینه برگردیم، قطعاً آنکه عزتمندتر است آن زبون‌تر را از آنجا بیرون خواهد کرد.»[۱۰]علامه طباطبائی در المیزان براین باور است که منظور عبدالله بن ابی از «اذلّ» پیامبر(ص) و منظور او از «اعزّ» خودش بود و با این سخنش قصد تهدید پیامبر را داشت.

زید بن ارقم که شاهد این ماجرا بود، صحبت‌های عبدالله را برای پیامبر(ص) بازگو کرد؛ اما عبدالله نزد پیامبر رفت و به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر(ص) شهادت داد و گفته‌های زید را تکذیب کرد. اندکی بعد، آیات نخست تا هشتم سوره منافقون، نازل شد.

سید محمدحسین طباطبائی مفسر شیعه قرن چهاردهم هجری قمری در تفسیر «لایفقهون» در آیه می‌گوید یا منظور این است که دین خدا نیازی به انفاق دیگران ندارد و خداوند که خزائن آسمان‌ها و زمین از آنِ اوست هر گونه اراده کند، به هر کس که بخواهد می‌بخشد و روزی می‌دهد و اگر بخواهد فقیرانِ از مؤمنان را بی‌نیاز می‌سازد ولی هر چه را که بیشتر برایشان مصلحت است برمی‌گزیند و با فقر و ناداری می‌آزمایدشان تا صبر کنند و پاداش کریمانه دریافت کنند و به صراط مستقیم هدایت شوند ولی منافقان وجه حکمت کار خدا را درک نمی‌کنند؛ و یا منظور این است که منافقان قدرت درک واقعی این که خزائن آسمان ها و زمین برای خداست را ندارند و می‌پندارند که فقر وبی نیازی در اختیار خدا نیست و اگر بر مؤمنان انفاق نکنند و کمک‌های مالی‌شان را قطع کنند آنان از روزی محروم می‌شوند.

با این که جمله (لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ) سخن عبدالله بن ابی است ولی خداوند در پایان آیه به صورت جمع فرمود: منافقان نمی دانند (وَلکِنَّ الْمُنافِقِینَ لا یَعْلَمُونَ) تا نشان بدهد که دیگر منافقان که از یاران عبد الله بودند با این پیشنهاد موافق بودند.

درباره نفهمیدن مالکیت خداوند نسبت به خزائن آسمان‌ها و زمین در باره منافقان تعبیر به (لا یفقهون) شده زیرا درک این مطلب نیازمند فهم عمیق است ولی در باره اختصاص عزت به خدا و پیامبر و مؤمنان تعبیر به (لایعلمون شده) زیرا درکش آن چنان سخت نیست.

وَإِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ ۖ وَإِنْ یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ ۖ کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَهٌ ۖ یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَهٍ عَلَیْهِمْ ۚ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ ۚ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ۖ أَنَّىٰ یُؤْفَکُونَ(آیه۴)

«و چون آنان را ببینى، هیکلهایشان تو را به تعجب وا مى‌دارد، و چون سخن گویند به گفتارشان گوش فرا مى‌دهى گویى آنان شمعک‌هایى پشت بر دیوارند [که پوک شده و درخور اعتماد نیستند]: هر فریادى را به زیان خویش مى‌پندارند. خودشان دشمنند؛ از آنان بپرهیز؛ خدا بکشدشان؛ تا کجا [از حقیقت‌] انحراف یافته‌اند «خشب مسنده» را چوب بلا استفاده‌ای دانسته‌آند که در کناری به چیزی تکیه داده شده.برخی از مفسران از تشبیه منافقان به تنه‌هاى بریده شده درخت، «کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَهٌ»، سبکى و پوکى و شکسته شدن در برابر فشار و ضربه؛ جمود و خشکى و عدم انعطاف و تأثیر پذیرى؛ عدم استقلال در ایستادن روى پاى خود؛ و عدم قدرت بر شنیدن و اندیشیدن را از ویژگی‌های منافقان دانسته‌اند.

امین الاسلام طبرسی در مجمع البیان منظور از «خشب مسنده» را جسدهای خالی از روح دانسته است و افزوده که منظور از این تشبیه خالی بودن منافقان از عقل و فهم است مانند چوب هایی که خالی از روح هستند.

در تفسیر مجمع البیان از پیامبر(ص) روایت شده است هر کس سوره منافقون را بخواند، از هر گونه نفاق پاک مى‌‏شود. بنابر حدیث دیگری در کتاب ثواب الاعمال، امام صادق(ع) به شیعیان توصیه می‌کند در نماز ظهر جمعه، سوره جمعه و سوره منافقون را بخوانند. در این حدیث آمده است: کسی که چنین کاری انجام دهد، گویی عمل رسول خدا(ص) را انجام داده و پاداشش بهشت است. بنابر نظر برخی از فقها قرائت سوره منافقون در رکعت دوم نماز جمعه مستحب است.

  • ۰۲/۰۹/۱۲
  • مصطفی آزاد

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی