اینکه در روزهای اخیر فردی از اعضای سازمان مجاهدین مقابل قاب دوربین قرار گرفته و با ارائه روایتهای دروغ، به انکار خیانتهای این فرقه به ایران در زمان جنگ تحمیلی پرداخته، تاریخ را برساختههای جعلی دانسته و با افتخار فیلم سخنانش را در شبکههای اجتماعی منتشر کند، تابعی از آشوبهای ۱۴۰۱ و برآوردی نسبت به شکل رفتار بخشی از جامعه ما بعد از آن مقطع بود.
سال ۱۴۰۱ نشان داد که چطور میتوان با جعل تاریخ، حقایق را وارونه جلوه داد و با عملیات روانی و انحراف اذهان و کاشتن بذر کینه و نفرت، پروژه کلان و خطرناکی را پیش برد. از آن برهه به بعد، ستیز با هر آنچه که روایت رسمی نظام سیاسی است به نقطه کانونی و محل اشتراک معارضین داخلی و خارجی بدل گشته که این مسئله ماحصل تبلیغات وسیع و جعل حقایقی است که امروز بیپرواتر صورت میگیرد؛ حتی ستیز با بدیهیات تاریخی.
آن عضو فرقه مجاهدین میداند که عرصه برای سفیدشویی جنایات گروهی فراهم است که مشابهی در جنایتپیشگی و خیانت وجود نداشته اما علیرغم این سابقه سیاه و خونین، به خود جسارت ظاهرشدن مقابل دوربین را داده چون نتیجه جولان دادن گفتمان این فرقه را در وقایع ۱۴۰۱ بهعینه دیده است.
سویههای خشونتطلبانه «زن، زندگی، آزادی» ماحصل رویکرد مجاهدین و گفتمانی بود که در چهارچوب فکری اش خونریزی و قتل و جنایت و آدمکشی مشروعیت یافت. از همین روست اخیراً آن خواننده رپ (هیچکس) که سمپات مجاهدین است هم به تولید اثری روی میآورد که در آن کشتن بسیجی افتخار قلمداد شده و گرفتن جان دیگران نوعی ارزش شمرده شده است. هر قدر هم که هواخواهان این جریان سعی بر ترسیم خط و مرز با مجاهدین و گفتمان آن داشته باشند اما وقایع پاییز ۱۴۰۱ ثابت کرد که کلانپروژه فرقه مجاهدین در سطحی وسیع و تا عمق استخوان معارضین جمهوریاسلامی رسوخ کرده است. ادبیات استفادهشده توسط مخالفین نظام سیاسی که تکیه بر فحاشی داشته و همچنین عبور از خط قرمزهایی چون دفاع از حمله بیگانه به خاک ایران و ترویج ایده بیوطنی، گواهی است بر این موضوع.
- منبع خبر : رسانه های ایران
- ۰۳/۰۲/۳۱