خیانت منفورترین واژه ای است که در هر صورتی از منظر انسانی دلهره آور و مورد انزجار عموم است.
به گزارش فراق، فردی که رو به خیانت می آورد قبل از هر چیز پیوند های عاطفی، اخلاقی و به ویژه انسانی را در درون خود و اطرافیان از بین می برد. صفاتی که با شخصیت مسعود رجوی تجانس عجیبی دارد و می توان وی را به عنوان استاد ایدئولوژی خیانت و خباثت در جهان بشری معرفی نمود.
همه ساله با نزدیک شدن ۳۰ دی با جست و خیزها و تبلیغات گسترده و عوام فریبانه که به مناسبت بزرگداشت آزادی رجوی در ۳۰ دی ۱۳۵۷ از زندان شاه است، رو به رو می شویم.
مجاهدین خلق و در راس آن مریم قجر همواره مدعی بوده و هستند که مقدم ترین واژه و سرلوحه مکتب آنها بر مبنای صداقت و فدا پایه گذاری شده و تحت هیچ شرایطی از آن عدول نخواهند کرد. ولی هرگز حاضر نشدند واقعیت خیانت مسعود رجوی به هم قطاران خود در زندان شاه را بر ملا کنند. البته این واقعیت چنان بزرگ و اجتناب ناپذیر است که نمی توان از دید عموم پنهان نگاه داشت.
مسعود رجوی روزی با ساواک همکاری کرد و مبارزات خود علیه پهلوی را چوب حراج زد و برای نجات جان خود سایر اعضای سازمان و حتی سایر گروه های مخالف شاه را به ساواک فروخت و روزی دیگر در شرایطی که سربازان ایرانی برای دفاع از میهن یکی پس از دیگری به خاک می افتادند به دامن حزب بعث رفت و شریک کشتار مردم ایران توسط ارتش صدام شد.
بعدها تبدیل به کارت سوخته در دست آمریکا و اسرائیل شد تا تنها برای بقای خود و نه مرام و عقیده با مبنای صداقت و فدا به زندگی ننگین شان ادامه دهند.
آمیختگی خیانت، جنایت و تروریسم در ابعاد مختلف در ذات کثیف رجوی در هم آمیخته است. اسناد مهم و تاریخی از خیانت آشکار رجوی در سالهای گذشته کشف و ضبط گردیده که مهم ترین آن نامه فروردین سال ۱۳۵۱، نعمت اله نصیری، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک شاه) است که در این گزارش با صراحت تاکید کرده است:
«مسعود رجوی که در دادگاه های بدوی و تجدید نظر آن اداره به اعدام محکوم گردیده از همکاران این سازمان بوده که در جریان کشف سازمان آزادیبخش ایران همکاری ارزنده و موثری داشته و مراتب جهت آگاهی اعلام می گردد.»