قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید .

پیوندها

۱۵ مطلب در دی ۱۴۰۲ ثبت شده است

  • ۱
  • ۰
 

 

خیانت منفورترین واژه ای است که در هر صورتی از منظر انسانی دلهره آور و مورد انزجار عموم است.

به گزارش فراق، فردی که رو به خیانت می آورد قبل از هر چیز پیوند های عاطفی، اخلاقی و به ویژه انسانی را در درون خود و اطرافیان از بین می برد. صفاتی که با شخصیت مسعود رجوی تجانس عجیبی دارد و می توان وی را به عنوان استاد ایدئولوژی خیانت و خباثت در جهان بشری معرفی نمود.

همه ساله با نزدیک شدن ۳۰ دی با جست و خیزها و تبلیغات گسترده و عوام فریبانه که به مناسبت بزرگداشت آزادی رجوی در ۳۰ دی ۱۳۵۷ از زندان شاه است، رو به رو می شویم.

مجاهدین خلق و در راس آن مریم قجر همواره مدعی بوده و هستند که مقدم ترین واژه و سرلوحه مکتب آنها بر مبنای صداقت و فدا پایه گذاری شده و تحت هیچ شرایطی از آن عدول نخواهند کرد. ولی هرگز حاضر نشدند واقعیت خیانت مسعود رجوی به هم قطاران خود در زندان شاه را بر ملا کنند. البته این واقعیت چنان بزرگ و اجتناب ناپذیر است که نمی توان از دید عموم پنهان نگاه داشت.

مسعود رجوی روزی با ساواک همکاری کرد و مبارزات خود علیه پهلوی را چوب حراج زد و برای نجات جان خود سایر اعضای سازمان و حتی سایر گروه های مخالف شاه را به ساواک فروخت و روزی دیگر در شرایطی که سربازان ایرانی برای دفاع از میهن یکی پس از دیگری به خاک می افتادند به دامن حزب بعث رفت و شریک کشتار مردم ایران توسط ارتش صدام شد.

بعدها تبدیل به کارت سوخته در دست آمریکا و اسرائیل شد تا تنها برای بقای خود و نه مرام و عقیده با مبنای صداقت و فدا به زندگی ننگین شان ادامه دهند.

آمیختگی خیانت، جنایت و تروریسم در ابعاد مختلف در ذات کثیف رجوی در هم آمیخته است. اسناد مهم و تاریخی از خیانت آشکار رجوی در سالهای گذشته کشف و ضبط گردیده که مهم ترین آن نامه فروردین سال ۱۳۵۱، نعمت اله نصیری، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک شاه) است که در این گزارش با صراحت تاکید کرده است:

«مسعود رجوی که در دادگاه های بدوی و تجدید نظر آن اداره به اعدام محکوم گردیده از همکاران این سازمان بوده که در جریان کشف سازمان آزادیبخش ایران همکاری ارزنده و موثری داشته و مراتب جهت آگاهی اعلام می گردد.»

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

۳۰ دی روزی است که مسعود رجوی به خاطر نجات جان بی مقدار خودش از زندان شاه از هیچ تلاشی فروگذاری نکرد و به جای خود رقیبانش را به کشتن داد.

به گزارش فراق، هر ساله در این ایام ماشین تبلیغاتی رجوی شروع به کار در این حوزه نموده و با پخش فیلم های قدیمی می خواهد طوری القا نماید که انگار روزی تاریخی و ارزشمند در حال نردیک شدن است.

داستان به صورت خیلی مختصر از این قرار است که در اواسط دهه پنجاه که تمام اعضای گروهی به نام سازمان مجاهدین خلق در ایران فعالیت می کردند به خاطر لو رفتن شان دستگیر و در زندان های شاه حبس و محاکمه شدند.

در این دادگاه های نظامی شاه که کارش فقط صدور حکم اعدام برای فعالین سیاسی آن زمان بود نوبت به محاکمه اعضای سازمان مجاهدین می رسد. سرانجام در این دادگاه ها حکم اعدام به همه اعضای مرکزیت سازمان داده می شود. در این بین هم مسعود رجوی که از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین محسوب می شد نیز حکم اعدام می گیرد، اما در بزنگاه حکم اعدام او تعلیق شده و به حبس ابد تبدیل می گردد.

در آن زمان افراد زیادی متوجه نشدند که موضوع چه شد که حکم اعدام وی منتفی شده و تبدیل به حبس ابد گشت. شاید فقط دو طرف می دانستند که واقعیت چیست یکی خود مسعود رجوی و دیگری دستگاه ساواک.

بعد از اعدام اعضای مرکزیت و بنیانگذاران این سازمان تقریبا این سازمان از بین رفت و به جز مسعود رجوی و چند نفر دیگر زنده نماندند. برای تمام زندانیان به ویژه آنان که حکم سیاسی داشتند این سوال پیش آمده بود که چرا مسعود رجوی اعدام نشد؟ در جایی که دادگاه های نظامی شاه به جز حکم اعدام برای فعالین سیاسی حکم دیگری صادر نمی کرد چگونه شد که این یک نفر علی رغم اینکه حکم اعدام گرفته بود از زیر حکم اعدام در رفت و نجات پیدا کرد.

کم کم زمزمه هایی شکل گرفته بود، زمزمه هایی که بیانگر یک معامله بود، بوی تعفن خیانت به مشام می رسید. بله، دیگر همه به یقین رسیده بودند که هیچ اقدامی به جز خیانت نمی توانست این فرد را که از اعضای مرکزیت سازمان هم محسوب می شد از اعدام نجات بدهد. او یک عضو ساده و معمولی نبود، به قول خودش مفسر! قرآن بود و در تدوین ایدئولوژی سازمان نقش مهمی داشت، یعنی از نخ نبات های این سازمان محسوب می شد.

این داستان باقی ماند تا که انقلاب ۱۳۵۷ شد و در روز ۳۰ دی ۱۳۵۷ مسعود رجوی به همراه سایر زندانیان از زندان های شاه آزاد شدند. ابتدای داستان، مقداری گرد و خاک های انقلاب و فرار شاه و درگیری هایی که مردم با بازماندگان شاه داشتند موجب شده بود که اغلب همه چیز را فراموش کنند و یا حداقل برایشان کم رنگ شود، اما کم کم باز این نجوا به گوش می رسید که چرا رجوی را شاه اعدام نکرد؟ ظاهرا بوی خیانت هنوز از تن رجوی زدوده نشده بود و مشام هر کسی را آزار می داد.

سرانجام یک داستان سرایی توسط مسعود رجوی و همراهانش شروع شد و در بین سایر کسانی که می خواستند حقایق برای افکار عمومی روشن گردد را ترویج دادند.

مسعود رجوی چنین وانمود کرد که گویا در زمانی که او در زندان شاه بوده، برادرش (کاظم رجوی) که آن زمان در سوئیس مشغول به تحصیل بوده و کار وکالت هم انجام می داد او را نجات داده است. رجوی چنین وانمود می کرد که به خاطر فعالیت های بشر دوستانه برادرش کاظم بر روی رژیم شاهنشاهی بود که شاه زیر این فشارها ناچار دستور داد که در حکم مسعود رجوی تجدید نظر شده و حکم اعدام او مُلغی گشته و از اعدام به حبس ابد تقلیل یابد.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 

 

نمایشگاه اسناد مربوط به جنایت‌های فرقه رجوی در حاشیه جلسه پنجم دادگاه رسیدگی به پرونده ۱۰۵ متهم عضو این فرقه تروریستی برگزار شد.

به گزارش فراق،  مرکز مستندسازی نقش و عملکرد قوه قضاییه در دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس با همکاری مرکز رسانه قوه قضاییه و دادگستری کل استان تهران، در حاشیه برگزاری دادگاه رسیدگی به پرونده سرکرده های فرقه رجوی، اقدام به برگزاری نمایشگاهی با عنوان «کتاب، اسناد و اعترافات جنایات منافقین» برگزار کرده است.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 

 

اغلب افراد فریب خورده توسط سرپل‌های فرقه رجوی که فرقه از آن‌ها به عنوان کانون شورشی یاد می‌کند در کمتر از دو روز شناسایی و دستگیر می‌شوند.

به گزارش فراق، فریب جوانان یا نوجوانان در شبکه‌های اجتماعی و سوءاستفاده از آنها برای انجام اقداماتی نظیر دیوارنویسی، ضبط ویدئو از تجمع چند نفره، شعارنویسی روی پول و اماکن عمومی، آتش زدن تصاویر و المان های مسئولان و شهدا و گرفتن تصویر و ارسال به سرپل ها از اقدامات پلید آلبانی نشین ها برای رسیدن به اهدافشان است تا به صورت اغراق‌آمیزی آن ها را در شبکه‌های فضای مجازی منتشر کنند.

در همین باره محمد حسن پور، دادستان عمومی و انقلاب شهرستان پاکدشت، روز دوشنبه ۱۸ دی ماه گفت: با دستورات قضایی ابلاغ شده، یکی از عناصر عملیاتی وابسته به فرقه تروریستی رجوی ۴۸ ساعت بعد از صدور ابلاغ دستگیر شد.
وی افزود: فرد دستگیر شده با اعتراف به آتش کشیدن تصاویر و المان‌های مسوولان و شهدا در حال حاضر در بازداشت به سر می‌برد.

این فرقه به‌دلیل جایگاه منفورش در ایران به تنهایی توان طراحی صحنه و ناآرامی را ندارد لذا سعی می کند با اغوای جوانان و نوجوانان در فضای مجازی از آن ها در راستای رسیدن به اهداف پلید خود بهره کشی نماید، لذا ضروری است خانواده‌ها به خصوص پدران و مادران در فضای مجازی به شدت مراقب ارتباطات فرزندان خود باشند تا خدای ناکرده طعمه تروریست های دهه ۶۰ نگردند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
  • اختصاصی فراق- پس از حملات هکری گسترده به زیرساخت‌های آلبانی و موج نارضایتی مردم این کشور از فرقه بدنام رجوی، این فرقه با فرستادن مزدوران خود میان جامعه، سعی در تطهیر چهره خود دارد.

به گزارش فراق، چند شب پیش، ۱۰ نفر از وحوش رجوی به همراه چند تن از نیروهای سرویس مخفی آلبانی در مراسم عشای ربانی یک کلیسا در منطقه دورس آلبانی (محل وقوع «اشرف ۳») شرکت کردند و با زیر نظر گرفتن افراد و تهیه تصویر از آن‌ها، سعی در شناسایی طعمه برای بهره‌برداری بودند.

 

نکته جالب همراهی تنی چند از نیروهای سرویس مخفی و امنیتی آلبانی با آنها بود که پیش از این در فهرست افشا شده توسط گروه هکری عدالت میهن نام آن ها به چشم می‌خورد. افسر آلبانیایی که در تصویر با پیراهن صورتی و کراوات مشخص شده، فردی به نام Ndue  (Anthony) است که در پشت صحنه، حامی فرقه تروریستی رجوی بوده و مطالبات غیرقانونی آن‌ها را حل و فصل می‌کند. نکته جالب همراهی تنی چند از نیروهای سرویس مخفی و امنیتی آلبانی با آنها بود که پیش از این در فهرست افشا شده توسط گروه هکری عدالت میهن نام آن ها به چشم می‌خورد. افسر آلبانیایی که در تصویر با پیراهن صورتی و کراوات مشخص شده، فردی به نام Ndue  (Anthony) است که در پشت صحنه، حامی فرقه تروریستی رجوی بوده و مطالبات غیرقانونی آن‌ها را حل و فصل می‌کند.

خرداد ماه ۱۴۰۲ آلبانی به این نتیجه رسید که میزبانی از فرقه رجوی که مشغول حملات هکری و هدایت اقدامات تروریستی علیه جمهوری اسلامی از خاک این کشور اروپایی هستند را علی رغم فشار آمریکا و اروپا پایان دهد و آنها را از کشور اخراج کند. پلیس آلبانی در خرداد ۱۴۰۲ با حمله به مقر اشرف و به دست آوردن اسناد متعدد در تایید اقدامات تروریستی و هکری فرقه رجوی، بر اخراج آن ها تاکید جدی کرد، اما بعد از گذشت چندماه، روند اخراج کامل آنها به دلیل فشار آمریکا دچار خدشه شد که به نظر می رسد حملات هکری اخیر در واکنش به عدم اهتمام جدی آلبانی به این موضوع باشد.

به دنبال اقدام اخیر گروه هکری موسوم به «عدالت میهن» (هوملند جاستیس) در آلبانی و اختلال گسترده در سامانه های ارتباطی، مردم این کشور خطاب به سیاستمداران و نهادهای امنیتی کشورشان اعتراض تندی کردند که به سازش با فرقه رجوی پایان دهد و به نظر می رسد سرکردگان فرقه رجوی در حال حاضر می‌خواهند با این رفتارها وانمود کنند که دوست و همراه مردم آلبانی هستند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
  • 07
 

 

علی‌محمد‌ رحیمی‌آلاشتی که پس از ۳۲ سال اسارت در فرقه رجوی توانسته است خود را از بند حصارهای ذهنی رجوی آزاد کند در روایتی از بازتاب فرارش در فرقه سخن گفت.

به گزارش فراق، رحیمی‌آلاشتی، متولد ۱۳۴۵ از تهران در سال ۱۴۰۰ به صورت کتبی درخواست داد که می‌خواهد با خانواده اش ارتباط بگیرد. سران سازمان ابتدا مخالفت کردند اما بعد از اصرار بسیار به وی گفتند که یک سال باید منتظر بماند، طی این یک سال هر نشستی می‌توانستند برای او گذاشتند و دست از سر او بر نداشتند.

رحیمی از دروغ هایی که از رهبری و مسئولین سازمان می‌شنید خسته شده و به این نتیجه رسیده بود که سازمان مجاهدین خلق جز دروغ و نیرنگ وعده های پوچ چیز دیگری در چنته ندارد.

وی بیش از یک سال تحت مراقبت و در قرنطینه بود و فشار مضاعفی را تحمل می کرد اما سرانجام توانست از اسارتگاه جسم و روح سازمان مجاهدین خلق در آلبانی خارج شده و به جمع یاران انجمن نجات در آلبانی اضافه شود.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
  • 04
 

 

از آنجایی که در فرقه های مخرب همه تظاهرات زندگی عادی ممنوع است و افراد ملزم به ماندن در میان قوانین فرقه ای در تمام ابعاد زندگی خویش هستند، ساده ترین انتخاب های شخصی ممکن است گناهی نابخشودنی تلقی شود و فرد را مستوجب مجازات در نشست دیگ کند.

به گزارش فراق، فرقه‌های مخرب از فشار جمعی به عنوان یکی از ابزارهای اعمال انطباق و سرکوب مخالفت استفاده می‌کنند. در تشکیلات فرقه رجوی، از انواع نشست‌ها و جلسات گروهی برای اعمال قدرت مطلق رهبران بر اعضا استفاده می‌شود. نشست‌هایی که با عناوین مختلف کماکان به صورت روزانه در مقر مجاهدین خلق در آلبانی در حال برگزاری است. در میان این عناوین و بازی‌های واژگانی، نشست موسوم به دیگ را می‌توان از بزرگترین و پرفشارترین جلسات جمعی شستشوی مغزی در فرقه رجوی نامید.

دیگ یکی از نشست های اجباری در مناسبات مجاهدین خلق است که شمار افراد شرکت کننده در آن بیش از نشست های معمولی روزانه مانند عملیات جاری و غسل هفتگی است. در این نشست ها فشار همسال و همرده چندین برابر نشست های ۱۰ یا ۲۰ نفره عملیات جاری است و گاه تعداد افراد حاضر در جلسه به ۱۰۰ نفر می رسد. این ۱۰۰ نفر همگی ملزم هستند که سوژه را همراه با فحش و ناسزا جهت تحمیل عقاید فرقه هدف قرار دهند. کم کاری یا سکوت در حیطه فحاشی و فریاد ممکن است افراد را تبدیل به سوژه بعدی نشست کند. بنابراین سوژه نشست دیگ به طور همزمان زیر تیغ انتقادهای خشن، تهمت‌ها، توهین‌ها و تحقیرها از سوی ده ها تن از هم گروه‌های خویش است.

سیامک نادری عضو پیشین تشکیلات مجاهدین خلق درباره نشست دیگ توضیح زیر را ارائه می‌دهد:

«دیگ اصطلاحی در تشکیلات فرقه مجاهدین است که فردی را در نشست های جمعی سوژه می کنند. یعنی داخل دیگ می اندازند و آتش شعله های دیگ را زیاد می کنند. منظور با فحاشی کردن، تهدید و توهین و تهمت زدن و تُف باران کردن و داد زدن های مستمر سایرین بر سر سوژه ای که برای ساعت های متمادی در درون دیگ قرار داد … تا سوژه از پای در بیاید و هر آنچه مسئولین فرقه مجاهدین می خواهند اعتراف کرده و سرسپار مطلق تشکیلات و مسئولین فرقه رجوی باشد و سوژه در این دیگ هیچ راه گریزی ندارد جز تن دادن به مسئول نشست که منویّات پلید رهبری عقیدتی برای ارعاب هرچه بیشتر اعضا را دنبال می‌کنند.»

فواد بصری، عضو پیشین فرقه رجوی معتقد است که مهوش سپهری با نام مستعار نسرین از سران رده بالای فرقه، مبدع این روش شکنجه روانی است. او در خاطراتش از مهوش سپهری می نویسد که چطور سپهری اذعان می کرد که ایده نشست دیگ را از آشپزخانه تشکیلات الهام گرفته است و مسعود و مریم رجوی پیشنهاد اجرای آن را داده است:

«در یک نشست مجزا می گفت شما فکر می کنید ما این بحث ها را از فضا می آوریم! من یک روز رفته بودم سری به آشپزخانه بزنم. رفتم در قسمت آماده سازی چشمم به یک دیگچه ای خورد که در آن لپه خیس کرده بودند از مسئول آماده سازی سئوال کردم چرا لپه ها را روی گاز قرار نمی دهید گفت نمی شود اول بایستی لپه ها خیس بخورند بعد از خیس خوردن آنها را در دیگ می گذاریم و روی گاز قرار می دهیم که پخته شود و در ادامه می گفت این موضوع ذهن مرا درگیر کرد و در اتاق کارم خیلی فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که چرا این کار را بر روی افراد پیاده نکنیم. گزارش برای خواهر و برادر نوشتم. نسرین در نشستی که با ما داشت گفت خواهر مریم و برادر گزارشم را خوانده و گفتند عجب طرحی همین را اجرا کنید. اول افراد را در دیگچه قرار دهید خیس بخورند و آنها را در جمع بکوبید و بعد آنها را وارد دیگ کنید و در یک جمع بزرگتر همه به سوژه تهاجم کنند تا پوست عوض کنند و تغییر کنند! من هم در نشست در دلم می گفتم مهوش عجب شیطانی است. واژه هایی که بر روی افراد بکار برده می شد طرح و تولید نسرین بود. دیگ، دیگچه، نرینه، مادینه، زیر مینیمم، سگ دعوا و…»

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

اگر داستان مادر «ثریا عبداللهی» را دنبال کرده باشید حتما به خاطر خواهید آورد که وی در روایت از نحوه ربایش و اسارت فرزندش در فرقه رجوی همیشه از فردی به نام «علی آنکارایی» صحبت کرده است.

به گزارش فراق، افشاگری‌های اخیر مادر ثریا عبداللهی و نام بردن از این مزدور در رسانه ها موجب شد تا چند تن از جداشده‌های ساکن در اروپا که این قاچاقچی پلید رجوی را می شناختند با ارسال اطلاعاتی به فراق هویت این مزدور را فاش کنند.

این فرد که عامل اصلی فریب و کلاهبرداری از ایرانیان جویای کار در ترکیه و خواهان انتقال به اروپا بوده، خانواده‌های بسیاری را داغدار کرده است.

در داستان اسارت فرزند مادر ثریا عبداللهی در فرقه رجوی، علی آنکارایی به آن ها پیام می‌دهد که برای انتقال امیراصلان حسن‌زاده به اروپا پنج میلیون پول نیاز دارد و حتی بدین منظور رابط خود در تهران را سراغ این مادر می‌فرستد که متاسفانه پس از پرداخت پول نه از امیراصلان، نه از علی آنکارایی و نه از رابط وی خبری نمی‌شود.

علی تکلو معروف به علی آنکارایی، اهل فریمان مشهد، پیش از آنکه برای رجوی قاچاقچی انسان شود، حدود نه سال در کمپ های اشرف در عراق بود و عقاید مارکسیستی تندی داشت. داخل تشکیلات خیلی به او فشار می‌آوردند که عقایدش را عوض کند ولی او زیر بار نمی رفت.

مهوش سپهری (نسرین) در سال ۷۱ که همه اعضا مجبور به کارهای یدی روزانه بودند او را بیشتر تحت فشار گذاشت ولی بازهم از عقاید خود عقب نشینی نکرد. سرانجام نسرین به وی گفت که ما تو را به ترکیه می‌فرستیم و آنجا باید سر پل باشی که او هم قبول کرد.

علی تکلو با گذرنامه جعلی که فرقه برایش درست می‌کند راهی آنکارا شده و در خانه بزرگی که فرقه برایش اجاره کرده، تشکیل خانواده داده و ماموریت کثیف خود را آغاز می‌کند.

روند کار فریب و قاچاق ایرانیان از ترکیه به «اشرف» توسط این مزدور بدین گونه بوده که ابتدا از دفتر اطلاعات فرقه در آلمان با علی آنکارایی تماس گرفته شده، مشخصات و محل اقامت سوژه مورد نظر به وی داده می‌شد. سپس علی تکلو فوری سراغ فرد می‌رفت و با دادن فیلم، ویدئو و وعده به طرف، اعتمادسازی‌های اولیه را انجام می‌داد. البته این ریل‌گذاری تا سه روز باید به نتیجه می‌رسید. در نهایت نامبرده با تهیه گذرنامه‌های جعلی برای سوژه‌های مورد نظر آن‌ها را به عراق و مقر اشرف روانه می‌کرد. علی آنکارایی به واسطه ارتباطات قوی و نفوذ مالی خود در پلیس ترکیه توانست تا اواسط دهه ۸۰ افراد زیادی را از مسیر این کشور جذب فرقه نماید.

تصویری از علی تکلو معروف به علی آنکارایی در دوران سربازی

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
  • به دنبال فشارهای روز افزون پلیس و دولت آلبانی علیه فرقه رجوی، این فرقه به منظور انتقال اعضا از آلبانی، تلاش ها برای ساخت مقر جدید در کانادا را آغاز کرده است.

 

به گزارش فراق، ادمین سابق فرقه تروریستی رجوی در افشاگری جدید نوشت: «سال۹۰ زمینی پنج هکتاری در محدوده Uxbridge و Goodwood استان آنتاریو کانادا، به دستور ‎مسعود رجوی توسط حمید قراچه، شهناز فلاح و بهزاد متین بصورت محرمانه خریداری شد تا مقری برای انتقال حدود ۶۰۰عضو از عراق ساخته شود. پس از حمله آلبانی به اشرف۳ و فشارهای روز افزون پلیس و دولت این کشور، سازمان برای انتقال اعضا از آلبانی، دوباره تلاش ها برای ساخت این مقر را آغاز کرده است.»

حمید قراچه از مسئولین فرقه در کانادا برادر همسر رضا کیانیان است.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 

 

دادگاه رسیدگی به جنایت‌های فرقه رجوی، بازخوانی تاریخ رنج مردم ایران از تروریست‌هایی است که از تحریم و خون همین ملت کاسبی کردند.

به گزارش فراق، مریم فضل‌مشهدی متهم ردیف بیست‌ویکم این دادگاه، از اعضای شورای رهبری فرقه و مسئول میز آمریکای فرقه می‌باشد که از آلبانی خارج و به کشور آمریکا منتقل شده است.

فعالیت‌ها و مسئولیت‌های وی عبارت است از:

مسئول نشریه به‌اصطلاح مجاهد

فعالیت در بخش پاریس نفاق در سال ۱۳۷۲

فعالیت در مؤسسان دوم نفاق در عراق در سال ۱۳۷۶

فعال در برنامه حوض نشست خاص شورای رهبری نفاق

فعالیت در فاز نظامی و تشکیلات به‌اصطلاح دانشجویی فرقه

و مسئول جذب و پذیرش نیرو‌ها در فاز به‌اصطلاح سیاسی نفاق

نامبرده تحت تعقیب اینترپل بوده و دارای اعلان قرمز به‌شماره ۲۰۰۲-۵۱۷/۶-A است.

  • مصطفی آزاد