دادگاه رسیدگی به جنایتهای فرقه رجوی، بازخوانی تاریخ رنج مردم ایران از تروریستهایی است که از تحریم و خون همین ملت کاسبی کردند.
به گزارش فراق، ابوالقاسم رضایی فرزند خلیل اله متهم ردیف ۲۴ این دادگاه، قبل از انقلاب، به سازمان ملحق شده و در همین راستا با سعیده شاهرخی، ازدواج تشکیلاتی میکند و مدتی بعد نیز همراه با همسرش، به صورت غیر قانونی از ایران خارج میشود.
از جمله فعالیتها و مسئولیتهای وی عبارت است از:
– عضو بخش به اصطلاح روابط خارجی و اطلاعات نظامی تشکیلات در سال ۱۳۵۸
– مسئول بخش ارتباط گیری با سایر گروههای معاند و ضد انقلاب در سال ۱۳۶۰
– فعالیت در خانههای تیمی به صورت مخفی تا سال ۱۳۶۳
– حضور در آمریکا با هدف فراهم نمودن شرایط نزدیکی نفاق به مقامات آمریکایی در سال ۱۳۶۳
– مسئول شاخه نظامی فرقه تروریستی رجوی در عراق در سال ۱۳۶۵
– شرکت در عملیات تروریستی- نظامی فروغ جاویدان به عنوان مسئول تیم نظامی
نامبرده در حال حاضر از کادرهای مهم فرقه در بخش تامین مالی تروریسم و همچنین قسمت به اصطلاح سیاسی نفاق در کشور آلبانی است.
وی تحت تعقیب اینترپل بوده و دارای اعلان قرمز به شماره A-۴۹۱/۶-۲۰۰۲ است.
به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، در زیر به معرفی کوتاه پنج تن از این افراد می پردازیم تا ببینید این چهره های کثیف خودشان چگونه زندگی می کنند و برای سایر اعضای وامانده چه تصمیماتی می گیرند.
منافق شماره یک: محمد اقبال
نامبرده همسر و دو فرزندش را به عراق نزد تشکیلات فرقه رجوی برد و زندگی آنها را نابود کرد.
به شهادت بسیاری از جدا شده ها، محمد اقبال عنصر تشکیلاتی نبود و در همه محافل زیرآب فرقه را هم می زد. او به دنبال منافعش بود و همواره سعی می کرد روزگار را بگذارند. از آنجا که خوب می دانست با چاپلوسی رجوی می تواند از فشارهای تشکیلات بر روی خودش بکاهد، با آنکه بر کثافت کاری های فرقه واقف بود اما در جلسات عمومی فرقه به خاطر منافع حقیرش اغلب پشت بلندگو می رفت و به مجیز گویی رجوی می پرداخت و امتیازات مختلفی هم از این بابت می گرفت. هنگامی هم که با تلاش و افشاگری های خواهرش جزو اولین نفرات از عراق خارج شد، با وضعیتی که داشت کسی فکر نمی کرد در فرقه باقی بماند و فکر می کردند به سرعت جدا خواهد شد. اما این فرد ظالم و منافق منافعش را بر انسانیت ترجیح داد. با آنکه خودش هم به اصطلاح فرقه بریدهای بیش نبود شروع به لجن پراکنی و فحش و ناسزا به جداشدگان نمود. او حتی به نزدیک ترین کسان خودش هم رحم نکرد. علی رغم آن همه تلاش های خواهرش و تشکیل کمپین های مختلف، خواهر تنی اش را «ماماچه» خطاب نمود.
دادگاه رسیدگی به جنایتهای فرقه رجوی، بازخوانی تاریخ رنج مردم ایران از تروریستهایی است که از تحریم و خون همین ملت کاسبی کردند.
به گزارش فراق، محسن سیاهکلاه، متهم ردیف بیستم این دادگاه، متولد تهران از اعضای قدیمی سازمان و همبند مسعود رجوی بوده که در سال ۱۳۵۳ پس از کنار زدن شریف واقفی از مرکزیت سازمان بهجای او عضو کادر مرکزی میشود.
در ادامه وی زیر نظر مهدی ابریشمچی و موسی خیابانی مسئول نهاد فنی در بخش نظامی تشکیلات شده و از طراحان انفجارهای ۷ تیر و ۸ شهریور سال ۱۳۶۰ بهشمار میآید که متعاقباً به مقر نفاق در فرانسه و سپس به فرقه در عراق ملحق میشود.
شایان ذکر است نامبرده با یکی از اعضای فرقه بهنام شیوا صادق ازدواج تشکیلاتی کرده است.
دیگر فعالیتها و مسئولیتهای او عبارت است از:
فعال در خانههای تیمی نفاق در سال ۱۳۶۰
از مسئولان عملیاتهای تروریستی موسوم به گردانی در سال ۱۳۶۶
عضو هیئت اجرایی مقر اشرف
عضویت در ستاد حفاظت رجوی
مسئول آتشباری و پشتجبهه نفاق درعملیات تروریستی – نظامی آفتاب
مسئول توپخانه در عملیات تروریستی – نظامی چلچراغ
طراح و سازنده اصلی رادیوهای بیسیمدار
و مسئول بخش شنود فرقه برای جاسوسی و همکاری با رژیم بعث عراق
به گزارش فراق، محسن سیاهکلاه با نام جعلی حسین گلچیان از سرکردگان قدیمی و مزدوران قلم به دست فرقه رجوی می باشد که سالهاست در راستای اهداف این فرقه قلم فرسایی و فعالیت می کند.
البته برادر وی حسین سیاهکلاه نیز سالهاست کنار او برای رجوی مزدوری می کند ولی ما در اینجا نگاهی به کارنامه سیاه محسن وطن فروش داریم. وی فارغ التحصیل رشته مهندسی شیمی بوده و در زمینه انفجار تخصص ویژهای داشت
این خائن یکی از سرکرده های تیم های خرابکاری سال ۱۳۶۰ و یکی از طراحان پشت صحنه ساخت بمب برای انفجار حزب جمهوری اسلامی در آن سال بود.
بر اساس گفته های افرادی که او را می شناختند وی بعدها به خارج از کشور گریخت و در طول دو سه دهه در کمپ اشرف از سران اطلاعاتی، محافظین اصلی و نامحسوس رجوی بود.
از خیانت های دیگر این خائن، مسئولیت بخش شنود در زمان جنگ تحمیلی است. شنود یکی از منابع جاسوسی و کسب اطلاعات برای رژیم صدام حسین بود. آنها شبکه های بی سیمی و مخابراتی ایران را در جبهه های جنگ مانیتور و شنود می کردند.
اعضای سازمان در این بخش، پیام های رمز فرماندهان ارتش و سپاه را به دلیل آشنایی به زبان فارسی و فرهنگ ایرانی، با رمز گشایی کشف می کردند سپس مسئول ستاد اطلاعات، پیام های کشف شده را به مهدی ابریشمچی و بعد در اختیار ارتش صدام حسین قرار می داد.
در سال ۱۳۶۶ مسئولیت این بخش با محسن سیاهکلاه از اعضای مرکزی این فرقه کثیف بود.
به گزارش فراق، وی از مؤثرترین عوامل نفوذی رجوی در فرقه بود و هر کس مورد سوءظن یا شکاکیت رجوی قرار میگرفت (به هر دلیلی که یکی از آنها «زیر بار رجوی نرفتن» بود) بلافاصله محسن سیاه کلاه را به سراغش میفرستاد تا اطلاعات لازم را منتقل کند.
محسن سیاهکلاه که برخی به او فرزانه منش هم میگویند و برادرش حسین از اعضای علنی فرقه در طول سال های ۵۳- ۵۰ بود.
محسن در تشکیلات رده بالاتری و تحت مسئولیت افرادی چون محسن فاضل، محمد یزدانیان، محمد طاهر رحیمی، ناصر جوهری، مجید شریف واقفی و وحید افراخته قرار داشت
دادگاه رسیدگی به جنایتهای فرقه رجوی بازخوانی تاریخ رنج مردم ایران از تروریستهایی است که از تحریم و خون همین ملت کاسبی میکنند.
به گزارش فراق، مهدی براعی، فرزند محمدحسن متهم ردیف هفتم دادگاه، در سال ۱۳۴۷ با تشکیلات نفاق آشنا و جذب آن شده و در اواخر سال ۱۳۵۷، بهاتفاق دیگر همکیشان خود دفتر مجاهدین در قم را تأسیس میکند و سپس در سال ۱۳۶۰، به عضویت مرکزیت تشکیلات در میآید.
مهدی براعی یکی از طراحان اصلی اقدامات تروریستی و مسلحانه ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰ بوده است و در همان سال نیز با یکی از اعضای مجاهدین بهنام مرضیه غفاری ازدواج تشکیلاتی کرده و پس از عملیاتهای نظامی تروریستی بهاتفاق وی بهصورت غیرقانونی از کشور خارج شده و به مقر فرقه در فرانسه ملحق میشود.
براعی مسئول اول مالی و امکانات فرقه در سال ۱۳۶۰ بوده و مسئول بهاصطلاح بخش اجتماعی تشکیلات در فرانسه نیز است.
مسئول اطلاعات نیروهای پیشمرگ فرقه رجوی در سال ۱۳۶۲ در کردستان عراق؛ مسئول هدایت بمبگذاریهای سالهای ۱۳۶۳ و ۱۳۶۴؛ مسئول محور در حمله به اسلامآباد غرب در عملیات نظامی تروریستی فروغ جاویدان و مسئول چک و بررسی عملیاتهای تروریستی خمپارهزنی طی سالهای ۱۳۷۷ تا ۱۳۷۸ این شخص بوده است.
گفتنی است وی هماکنون در حوزه روابط و ملاقاتها با مسئولان آلبانیایی فعالیت دارد، ضمناً نامبرده تحت تعقیب اینترپل بوده و دارای اعلان قرمز بهشماره ۲۰۰۲-۵۸۲/۶-A است.