قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید .

پیوندها

۱۱۴ مطلب با موضوع «تحلیل اقدامات رهبری فرقه رجوی» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰
  •  -
 

 

در جریان های اخیری که در کمپ کار اجباری «اشرف ۳» روی داد هرج و مرجی رخ داده که در تاریخ فرقه بی‌سابقه بوده است، حتی بدتر از زمانی که تحولات اشرف در عراق را داشتیم.

به گزارش فراق، بحثی روی میز آمده به نام انتقال به کانادا و اعضا را به شدت درگیر کرده است. گویا کانادا هم در خصوص خبری که منتشر شده یعنی انتقال سازمان مجاهدین خلق به این کشور موضعگیری کرده و با عباراتی که به کار برده در ظاهر نه تنها این خبر را تکذیب کرده بلکه نشان داده که اساساً با مجاهدین خلق هیچ رابطه ای هم ندارند. به عبارت منتشر شده توسط مقامات کانادایی دقت کنید: «مجاهدین معتبر نیستند و آنها را به رسمیت نمی شناسیم.»

این موضعگیری وزارت خارجه کانادا تیر خلاصی بود بر تمام شایعات و حرف و حدیث هایی که در چند مدت گذشته انجام شده بود اما ناصادقی رهبری سازمان مثل گذشته هنوز اعضا را در بلاتکلیفی فروبرده است، آن از وضعیتی که در آلبانی برایشان پیش آمده است و این از موضعگیری دولت کانادا.

رجوی در باتلاقی فرو رفته است که گویا هر چه دست و پا می زند بیشتر در آن فرو می رود.

یادداشت از: بخشعلی علیزاده

انتهای پیام

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 

 

بهاره گلزاری، مجری شبکه بهایی من و تو که چند روز پیش مردم ایران را بی شرف خطاب کرد، دختر حسن گلزاری از مزدوران فرقه تروریستی رجوی است.

به گزارش فراق، حسن گلزاری در دهه شصت زندانی سیاسی بود که پس از سال ۶۷ توسط نظام جمهوری اسلامی عفو خورد و سپس به کانادا فرار کرد.

گلزاری چندی پیش با هزینه فرقه رجوی در دادگاه حمید نوری به عنوان شاهد و شاکی حضور یافت و گفت که در سلول انفرادی، صدای پرت کردن چیزی را می‌شنید. او در این دادگاه حدس زده بود صدایی که می شنید، صدای جنازه ها بود و جالب این که این اظهارات سند دادگاه نمایشی سوئد محسوب شد.

بهاره گلزارى مجری شبکه من‌وتو در آخرین اظهارات خود گفت، «آن هایی که از ما نیستند بیشرف هستند، واضح می گویم ایرانیها یا معترض هستند یا بیشرف.» حال معلوم شده بی‌شرف پدرش بوده است.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 
پلیس آلبانی کنترل اردوگاه فرقه تروریستی مجاهدین را در دست گرفت/ ورود و خروج بدون بازرسی پلیس ممنوع است
|
پلیس آلبانی محدودیت‌های جدیدی را برای کنترل اردوگاه قرنطینه شده مجاهدین در تیرانا اعمال کرده است که براساس آن هیچ‌کس بدون اجازه پلیس حق ورود و خروج در این اردوگاه را ندارد.

به گزارش رسانه های ایران، در پی فشار بیشتر آلبانی به مجاهدین مستقر در مقر اشرف۳ در تیرانا، پلیس این کشور محدودیت‌های جدیدی را برای کنترل این مقر اعمال کرده است که بر اساس آن، هیچ‌کس بدون اجازه پلیس حق ورود و خروج در این اردوگاه را ندارد.

این درحالی است که طی روزهای گذشته، دولت آلبانی، مریم رجوی رهبر فرقه تروریستی مجاهدین را که هم‌اکنون در فرانسه حضور دارد، نیز به این کشور ممنوع الورود کرده است.

“ادی راما” نخست‌وزیر آلبانی نیز یک ماه قبل، در مصاحبه‌ای با شبکه آلمانی “اشپیگل” گفته بود که مجاهدین نمی‌توانند از آلبانی برای جنگ علیه ایران استفاده کنند.

وی تصریح کرده بود: «آلبانی قصد جنگ با ایران را ندارد و کسی را که از مهمان‌نوازی ما سوء‌استفاده کرده باشد، نمی‌پذیرد..»

فشارهای دولت آلبانی به فرقه رجوی خصوصاً پس از حمله پلیس ضدشورش این کشور به اشرف۳ در خردادماه سال جاری، موجی از اعتراض و انتقاد را از سوی اعضای این فرقه که تحقیر و فشار روانی زیادی را تحمل می‌کنند، برانگیخته است.

پلیس در خردادماه، به محل یگان سایبری مجاهدین در کمپ اشرف۳ رفت و بسیاری از کامپیوترها، هاردها و سرورهای آنها را با خود برد که گفته می‌شود این سرورها حاوی اطلاعات مهمی از رابطین این فرقه در داخل ایران است.

سران فاسد مجاهدین از جمله مریم رجوی و مسعود رجوی (که اخبار ضد و نقیضی از زنده بودن او وجود دارد)، درقبال اتفاقات اخیر سکوت کرده‌اند که همین مسئله فشارهای داخلی به اعضا را بیشتر کرده است و تعداد زیادی از آنها خواهان خروج از اشرف شده‌اند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

 

صدیقه رجبی به علت مخالفت با انقلاب ایدئولوژی و طلاق از همسرش توسط جلادی چون مهوش سپهری (نسرین) کشته شد و علت مرگش را سکته مغزی اعلام نمودند.
به گزار فراق، علی مرادی عضو جداشده از فرقه رجوی در یادداشتی نوشت: به کارگیری واژه فرقه برای سازمان رجوی و اشاره دقیق و مشاهدات عینی خیانت ها و جنایاتش توسط افراد جداشده ای که با گوشت و پوست خود در خلال سالها گذراندن عمرخویش مناسبات حکم بر این سازمان را به خوبی لمس نموده اند نه براساس اتفاق و تمایلات فردی بلکه محصول مطالعات دقیق و بحث و بررسی های طولانی مدت و تحقیقات در خصوص فرقه ها و ویژگی های آنها می باشد که با آنچه که ما در داخل تشکیلات رجوی دیده ایم و اکنون نیز بازتاب آنرا مشاهده میکنیم تطابق دقیق وجود دارد.

واکنش های هیستریک و عکس العمل های دیوانه وار این تشکیلات و سران آن به مطالب و مقالات افراد جداشده و خبرنگاران و روزنامه نگاران و سازمان های حقوق بشری که در خصوص آنها اظهار نظر میکنند، مصداق این واقعیت است که فرقه همیشه از انتقاد و پرسش و پاسخ حذر دارد.

عصبانیت و عکس العمل پرخاشگرانه آنها نسبت به موضعگیری های سخنگوی جمهوری اسلامی در ۱۹ تیرماه، که مشخص بود چنان عنان از کف داده اند که اخلاق سیاسی و رسانه ای و ادبیات نوشتاری را نیز کاملا فراموش کرده اند و صرفا از فحش و ناسزاهای چاروا داری استفاده کنند که البته همین ادبیات نیز برازنده رجوی می باشد.

همچنین در پاسخ به موضعگیری ها و مقالات افراد جداشده، ارتش سایبری سازمان بلافاصله با تمام توان به میدان می آیند و جداشده ها را مزدور خطاب کرده و علیه انها یقه درانی می کنند.
در این مطلب به چند نمونه از مصادیق خصوصیات فرقه ای در تشکیلات رجوی و خیانت های رجوی اشاره کوتاهی می کنم.

فرقه شخصیتی چیست؟

فرقه شخصیتی یعنی ارادت و نگاه ویژه به یک رهبر کاریزماتیک داشتن. رجوی رهبر بلامنازع فرقه مجاهدین می باشد که همه افراد هویت و شخصیت خود را از او می گیرند وبرای وصل به آرمان ها و ایدئولوژی حتما بایستی از طریق او به معبود خویش وصل شوند.

یک مصداق عینی در فرقه رجوی

در یکی از نشست ها رجوی از ارتباط شمس و مولانا با همدیگر می خواست خودش را اثبات کند که نیروها و پیروان او حتما بایستی از طریق رجوی به امامان و پیامبر و خدا برسند و ارتباط مستقیم هر مجاهد با خدا و قرآن شرک است:

روزی مولوی با مراد خود شمس از مسیری می گذشتند که به رودخانه ای عریض و پر عمق می رسند. شمس به مولوی می گوید باید از عرض رودخانه بگذریم و به آن سوی رودخانه برویم. مولوی میگوید با چی، اینجا که وسیله ای نداریم. شمس در پاسخ می گوید، تو دست مرا بگیر و ذکر یا شمس  بگو ما هر دو از روی آب عبور می کنیم. مولوی نیز دست استاد را می گیرد و ذکر گویان از آب عبور می کند. مقداری از مسافت که طی شد، مولوی دقت می کند و متوجه می شود که شمس در زیر زبان ذکر یا علی زمزمه می کند. مولوی نزد خودفکر کرد؛ حتما ذکر استاد قوی تر است و چرا خود نگوید. اما همینکه به تکرار آن ذکر مشغول شد، یکباره پایش در آب فرو رفت ، استاد دست او بگرفت و گفت، هر کسی با ذکر مخصوص خود پیشرفت می کند، تو همان یا شمس بگو. سپس هر دو از روی آب گذشتند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 

 

در پی فعالیت‌های حق‌طلبانه دیپلماسی ایران پنجم خرداد ماه، اسداله اسدی پس از حدود ۵ سال بازداشت غیر قانونی به ایران برگشت.

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، اقدامی که خلاف حقوق بین الملل بود باعث شد تا آقای اسدی با تبانی و توطئه برخی کشورهای های مختلف و خیانت فرقه رجوی به ۲۰ سال زندان محکوم شود و به مدت ۵ سال همراه با فشارهای روحی و جسمی در کشور بلژیک زندانی باشد که خوشبختانه در اثر دادخواهی ایران و با میانجی‌گری دولت عمان آزاد شده و به میهن بازگشت.

پس از انتشار خبر آزادی «اسداله اسدی» گروهک رجوی افسارپاره کرد و با بیانیه های مختلفی سوزش خود را از این واقعه به نمایش گذاشت.

در متنی که منتشر کردند «رضا پهلوی» و دولت بلژیک را همزمان طبق روال ادبیات لمپنی که دارند فحش داده و عامل شکست خود خواندند و نوشتند: «آزادی دیپلمات ایران لکه ننگی است که تا ابد بر دامن دولت بلژیک می ماند و بی شک تاریخ از یاد نخواهد برد که بچه شاه و مزدورانش در بلژیک چگونه مقدمات این ظلم! را پی ریزی کردند.»

پهلوی چندی قبل با حضور در پارلمان بلژیک مجاهدین خلق را یک گروه دیکتاتور و تروریست معرفی کرده بود.

اما واقعیت این است، تلاش های گسترده دستگاه دیپلماسی، قوه قضائیه و نماینده حقوق بشر ایران مقدمات آزادی و اثبات بی گناهی وی را فراهم کرد.

بنا به گفته امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران «آقای اسدی دیپلمات ایران در سفارت اتریش بودند و طبق حقوق بین الملل و کنوانسیون ۱۹۶۱ نمی توان دیپلمات ها را بازداشت کرد. حتی اگر در کشور ثالث باشند و یا در حال بازگشت به محل ماموریت یا کشور خویش باشند که ایشان دقیقا همین حالت را داشت. بازداشت ایشان توسط بلژیک و دستگیری در آلمان و لغو مصونیت توسط دولت اتریش خلاف تمامی اصول و قوانین بین المللی بود.»

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

همواره شنیده‌ایم که اعضای اولیه مجاهدین خلق، نیروهای التقاطیِ متأثر از اسلام و تفکر مارکسیستی بودند. اما به راستی چگونه افرادی که روزی اهل شریعت و احکام دینی بودند به دام مارکسیسم افتادند و خط انکار را بر دین و دستورات آن کشیدند؟

 

به گزارش فراق، نکته مهمی است که سازمان مجاهدین خلق چگونه از دست نیروهای مذهبی و مقیّد نظیر محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن، کاظم ذوالانوار و… رفته‌رفته‌ به دست کسانی افتاد که عملاً خدا و قرآن را منکر شدند.

تقی شهرام ظاهر می‌شود

به نوشته فارس، پس از دستگیری سران و بدنه سازمان مجاهدین خلق در شهریور ۱۳۵۰ و کشته شدن یا اعدام شدن آن‌ها، سازمان عملاً در اختیار تقی شهرام و بهرام آرام قرار گرفت که مارکسیسم را پذیرفته بودند. تقی شهرام مدتی در زندان بود و در آنجا تحت تأثیر نیروهای چپِ مارکسیست قرار گرفت و به عقیده آنها گرایش پیدا کرده بود. او پس از فرار از زندان به یکی از قهرمانان سازمان بدل شد که برای افراد تازه‌وارد و بدنه آ ن جذابیت شخصیتی داشت. از اینجا بود که رهبری مارکسیست شده سازمان تصمیم گرفت روند دگردیسی عقیدتی خود را با صرفه‌جویی بیشتر نسبت به زمان، در سطح کادرها و اعضاء تعمیم دهد. از همان نخست به اراده تقی شهرام نوعی تقسیم کار صورت گرفت: نگارش متون آموزشی و القای کتبی شبهات نسبت به دین را شهرام خود به عهده گرفت و اجرای عملی و گام به گام تغییر ایدئولوژی به ناصر جوهری محول شد.

استراتژی بی‌دین کردن از سوی مرکزیت سازمان

در این مرحله، مسئول سازمان با ظرافت و به تدریج حساسیت‌های مذهبی به خصوص حساسیت‌ها و وسواس‌های عبادی اعضا را ابتدا کم می‌کرد و بعد از مدتی از بین می‌برد. برای مثال پس از یک نشست ناگهان اظهار می‌کرد که نمازش قضا شده و پس از چند بار تکرار کاری می‌کرد که اعضا از او توضیح بخواهند و او در جواب می‌گفت که:« به جای آن (یعنی ادای به موقع نماز) کارهای مثبت انجام دادیم مثلاً کار تئوریک مفید کردیم ضمناً قضای نماز را هم می‌خوانم.» بعد از این کار او اعضا را به نوبت در منگنه زمانی خاصی قرار می‌داد، به حدی که نتوانند مثلاً نماز ظهر و عصر را بخوانند، آن گاه در برابر احساس شرمندگی و گناه اعضا به آن‌ها توضیح می‌داد که هر کاری به حفظ سازمان بیانجامد مثل نماز است! چرا که برای مثال اگر شما به جای «اجرای یک قرار» یا «زدن یک علامت سلامتی» نماز می‌خواندید وضعیت تشکیلات مختل می‌شد؛ ولی شما اکنون هم می‌توانید قضای نماز را بخوانید و هم کار سازمان را انجام دادید.

روزه چریک را خسته می‌کند!

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 
<strong>اکران نوروزی فیلم «اتاقک گلی»، داستان مقاومت مردم اسلام آباد در برابر جنایات مجاهدین</strong>
 
این فیلم که در روستای برده رش شهرستان جوانرود فیلمبرداری شده، با محوریت دفاع مقدس و عملیات مرصاد بوده و هدف آن نشان دادن مقاومت مردم مظلوم کرمانشاه به ویژه مردم روستاهای شیان و دلو اسلام آباد غرب در برابر جنایات سازمان مجاهدین در عملیات در عملیات مرصاد است.

فیلم اتاقک گلی به کارگردانی محمد عسکری و تهیه کنندگی داود صبوری موفق به کسب سه سیمرغ بلورین جایزه ویژه هیات داوران، بهترین کارگردانی فیلم اول و بخش مقاومت جشنواره بین‌المللی فیلم فجر و نیز جایزه آرمان ویژه شهردار تهران شده است.

این فیلم که در روستای برده رش شهرستان جوانرود فیلمبرداری شده، با محوریت دفاع مقدس و عملیات مرصاد بوده و هدف آن نشان دادن مقاومت مردم مظلوم کرمانشاه به ویژه مردم روستاهای شیان و دلو اسلام آباد غرب در برابر جنایات سازمان مجاهدین در عملیات در عملیات مرصاد است.

خلاصه داستان فیلم اتاقک گلی

اتاق گلی روایتی از عملیات مرصاد در سال ۶۷ و حمله مجاهدین به کشور و حضور لشگر ۲۷ محمد رسول‌الله در سه‌راه اسلام‌آباد و منهدم کردن ادوات جنگی است، که در عملیات مرصاد یک دسته از رزمندگان لشگر ۲۷ برای حفاظت از ساکنان روستای شیان عازم این منطقه می‌شوند که درنهایت تعدادی از رزمندگان لشگر در حفاظت از این روستا به شهادت می‌رسند و اهالی سالم می‌مانند. نکته جالب توجه فیلم این است که تهیه‌کننده این فیلم یکی از همان رزمنده‌هایی است که برای نجات این دخترک گرفتار شده، همراه دیگر همرزمانش وارد عملیات می‌شود.

لازم به ذکر است که فیلم «سرهنگ ثریا» نیز از تازه ترین محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج است که سال گذشته در جشنواره فجر از آن رونمایی شد. این فیلم نیز از زاویه‌ای دیگر به حضور سازمان مجاهدین خلق در پادگان اشرف می‌پردازد.

ملاحظه: سازمان مجاهدین در مرداد سال ۱۳۶۷ با حمایت هوایی و توپخانه ای ارتش صدام از مرز قصرشیرین وارد خاک ایران شد و جنایات زیادی را در مسیر حرکت خود بر علیه مردم مظلوم این منطقه انجام داد که نهایتا در تنگه چهار زبر توسط نیروهای ایران متوقف و پس از شکست سخت و با انبوهی کشته و اسیر با باقیمانده نیروهای خود مجددا به خاک عراق بازگشت. مجاهدین نام این عملیات را «فروغ جاویدان» گذاشت.

  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰

استاد تاریخ دانشگاه پرینستون: اپوزیسیون ایران در حال تحریف همه‌جانبه تاریخ است

 
 
<strong>استاد تاریخ دانشگاه پرینستون: اپوزیسیون ایران در حال تحریف همه‌جانبه تاریخ است</strong>

 

حسن انصاری نوشت: اپوزیسیون که نه اطلاع درستی از تاریخ ایران دارد، نه شناختی از هویت ملی و عناصر سازنده آن و جایگاه سنت‌های دینی و فرهنگ مذهبی در تاریخ و آگاهی ملی، طی چند سال گذشته دست به تحریف همه جانبه زده است.

به گزارش خبرگزاری فارس، حسن انصاری پژوهشگر، مدرس و استاد میهمان مدرسه مطالعات تاریخی مؤسسه مطالعات پیشرفته پرینستون، در کانال تلگرامی خود نوشت: تاریخ ایران و روایت آن و آگاهی ملی مهم‌ترین قربانی تبلیغات پوچ رسانه‌های اپوزیسیون وابسته خارج نشین در طی سال‌های گذشته بود. این اپوزیسیون که نه اطلاع درستی از تاریخ ایران و حتی تاریخ شصت هفتاد سال اخیر ایران دارد و نه درک و شناختی از هویت ملی و عناصر سازنده آن و جایگاه سنت‌های دینی و فرهنگ مذهبی در تاریخ و آگاهی ملی، در طی چند سال گذشته دست به کار تحریف همه جانبه تاریخ ایران شد.

از دوران پدر و پسر پهلوی‌ها روایتی تحریف شده و وارونه به دست داد و جای خائن و خادم را عوض کرد. وظیفه همه اهالی تاریخ و پژوهش‌های تاریخی و متن‌شناسی و تحقیقات ادبی و ملی این است که با ارائه تحقیقات تاریخی در این موضوعات زمینه را برای ارتقای آگاهی تاریخی نسل جوان برای مقابله با این تحریفات فراهم کنند. باری ممکن است در کوتاه مدت بتوان با شایعه‌سازی و دروغ‌گویی و مغلوب کردن واقعیات تاریخی روایت پوچ و بی‌پشتوانه‌ای را برای عده‌ای محدود و البته نا آگاه تبلیغ کرد اما دیری نمی‌گذرد که با اندکی مطالعه و رو شدن دست دروغپردازان تمام آن تبلیغات موهوم از خاطره ها محو می‌شود. این جماعت بر روی نا آگاهی مخاطب خود حساب بسیار باز کرده‌اند. اما خواب آشفته دیده اند. ایران ما از این صحنه سازی‌ها در طول تاریخش کم ندیده است. اما هربار این ملت تاریخی ایران بوده است که دروغ‌پردازان و بدخواهان را ناکام کرده است.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

وقتی می‌توانی آدم بکشی که توانسته باشی گدایی کنی

مسعود خدابنده می گوید: برای منافق امروز دروغ گفتن واجبه. خوب و بد عوض می‌شود، یعنی شما در یک دستگاه فرقه‌ای به یک نقطه ای می رسید که خوب آن چیزی است که سرکرده می گوید، بد آن چیزی است که او نگفته باشد و تو انجام بدهی نه اینکه برعلیه اش باشد، او نخواسته باشد.

به گزارش فراق، با افشای حدود شش هزار برگ از اسناد رسمی دولتی و موسسات خیریه آزاد شده در آرشیو ملی بریتانیا، در ژوئن ۲۰۱۹، ابعاد جدید، گسترده و عمیقی از تبهکاریهای پنهان و چند لایه مالی سازمان موسوم به مجاهدین خلق و موسسات اقماری و پوششی آن برملا شد.

مجید تفرشی برای نخستین بار در مجموعه مستندی به  نام ایران اید (خیریه اشرف)، به مدد انبوه اسناد تازه یاب، گفتگو با کارشناسان و شاهدان عینی و دیگر تحقیقات تکمیلی بین المللی، به جزییات و زوایای پنهان این روند بی وقفه تبهکاری مالی یک فرقه سیاسی-ایدئولوژیک پرداخته که واکاوی های زیر برآمده از اظهارات کارشناسان این مستند است.

 

وقتی می‌توانی آدم بکشی که توانسته باشی گدایی کنی

مسعود خدابنده(عضو ارشد پیشین فرقه رجوی و مسئول پایگاه اینترنتی ایران اینترلینک، مقیم بریتانیا): مادر من اواخر که آمده بودیم بیرون، یک روز برگشت و گفت که تو واقعا گدایی می کردی؟ گفتم خب آره، ولی یک چیزی پشتش داشت که چجوری شد و چجوری توانستی بروی در خیابان گدایی کنی. راحت نمی‌شود این کار را انجام داد. حالا من که نگاه می کنم میگم که گدایی که هیچی، گدایی برای چه کاری، گدا اقلا می رود و می گوید بده من بخورم. ولی تو میگرفتی و دروغ میگفتی یا فلان میکردی. این بحث ایران ایدش. ولی دستگاه اینه، ببینید دستگاهی ساخته می‌شود، شما از ورود به سازمان یک موقعی می گفتند تو باید بروی آموزش ایدئولوژیک ببینی، زمان حنیف نژاد، بعد بیایی و این کار را انجام بدهی، بعد می‌توانی مثلا عمل نظامی انجام بدهی و یا چریک شوی. اینکار را نکردی نمی شود. عملگرا می شوی، می شوی مثل آنهایی که خراب کردند. دستگاه مجاهدین بعد از انقلاب عوض شد. یعنی تو وقتی می توانی عضو بشوی که اول گدایی کنی. زمان شاه می گفت بیا برو کوره‌پزخانه کارکن آدم بشوی، الان می گفت بیا، ببین و یاد بگیر چجوری خرکنی، یاد بگیر و بشکن، یعنی من فردا می خواهم بهت بگویم که تو  یک نفر را در کردستان بکش ، اگه بهت نمی توانم بگویم برو گدایی کن پس به چه دردی میخوری؟ به درد من نمیخوری. این ساختن این آدمه.

مجید تفرشی: از زمانی که در واقع زمزمه رفتن سرکرده منافقین (مجاهدین خلق) به عراق مطرح می شود و وقتی که منتقل می شوند به عراق، درواقع تقریبا مدت زیادی فاصله ندارد با زمان تاسیس ایران اید، به تدریج مسئله انتقال پول های عراق و درآمدهای عراق از خارج به داخل از طریق فروش نفت یا سهم نفتی منافقین در عراق هم مطرح می شود. که در واقع چه بهتر از طریق پوشش یک موسسه یا موسسات مختلف خیریه و ظاهرا غیرانتفاعی صورت بگیرد که مشکلات تحریم و مشکلات مالیاتی و به اصطلاح پیگیری های اقتصادی و رصد مالی در آن صورت نگیرد.

جمیل بصام یکی از اعضای فرقه رجوی و موسسه در ظاهر خیریه «ایران اید» که در سال ۲۰۰۲ در حین سفری به سوریه به همراه ابراهیم خدابنده در حالی که در تلاش جابجایی بیش از ۲ میلیون دلار پول نقد فرقه و مقادیر بسیار زیادی طلا بودند، توسط نیروهای امنیتی سوریه به دام افتادند و به ایران مسترد شدند. جمیل بصام پس از طی دوران محکومیتش از زندان آزاد شد و اکنون در ایران زندگی می کند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
  • کد خبر : 38162
  • 14 فوریه 2023 - 8:51
  •  

عضو نجات یافته از فرقه رجوی گفت: افرادی که دیگر تمایلی به ماندن در مناسبات رجوی نداشتند و یا به هر دلیلی نارضایتی خود را از شرایط و عملکرد سازمان اعلام می کردند به دست نیروهای بعثی سپرده می شدند و به زندان مخوف ابوغریب منتقل می شدند.

به گزارش فراق، حمید دهدار حسنی، از انجمن نجات مرکز خوزستان در افشاگری از مناسبات حاکم بر تشکیلات مجاهدین خلق نوشت:

همکاری تناتنگ میان ارتش بعث صدام حسین و سازمان مسعود رجوی، ابعاد گسترده ای دارد که اعضای سابق مجاهدین خلق و اسرای جنگ ایران و عراق به عنوان شاهدان عینی بارها و بارها به آن پرداخته اند. از بازجویی اسرای ایرانی گرفته تا جنگیدن دوشادوش نیروهای ارتش عراق برعلیه سربازان وطن، تا گرا دادن برای موشک باران شهرهای ایران و به خاک و خون کشیدن مردم عادی و بیگناه تا هر گونه جاسوسی و وطن فروشی همه و همه در کارنامه سیاه مجاهدین خلق ثبت شده است و در حافظه تاریخی ملت ایران تا همیشه خواهد ماند. یکی دیگر از ابعاد تاریک این همکاری ننگین، دربند کشیدن اعضای خود تشکیلات مجاهدین خلق است. افرادی که دیگر تمایلی به ماندن در مناسبات نداشتند و یا به هر دلیلی نارضایتی خود را از شرایط و عملکرد سازمان اعلام می کردند به دست نیروهای بعثی سپرده می شدند و به زندان مخوف ابوغریب منتقل می شدند.

در سال های ۷۳ به بعد نارضایتی و درخواست جدایی از فرقه در بین اعضا بالا گرفت اما رجوی مصمم بود تا با تهدید و فشار مانع از جدایی اعضا شود. وقتی برخی از اعضا روی درخواست خود پافشاری کردند ماموران رجوی این افراد را به زندان انداخته و شکنجه می کردند. در مرحله بعد اگر فرد تسلیم نمی شد از بازجو و شکنجه گرهای عراقی استفاده می کردند.

یکی از همین نفرات که بعدا توانست از دام فرقه نجات پیدا کند قسم خورد وگفت بازجوی عراقی صندلی گذاشت و روبرویم نشست و مرتب مرا تهدید به شکنجه های سخت در استخبارات عراق (سازمان امنیت عراق) می کرد و می گفت ما می توانیم تو را به اتهام جاسوسی محکوم به اعدام کنیم پس بهتر است دست از لجبازی برداری و به تشکیلات سازمان مجاهدین برگردی

  • مصطفی آزاد