یکی از منابع درآمدی گروه‌های تروریستی قاچاق مواد مخدر، الماس و سلاح در سراسر جهان است. فرقه تروریستی مجاهدین نیز بخشی از منابع خود را از این طریق تامین می‌کنند. براساس گزارشی که بنیاد ضد‌تبهکاری انگلیس از دستگیری این گروه ارائه کرده، این گروه در پرونده قاچاق محموله ۵۰۰ کیلویی هروئین به کشور اوکراین نقش داشته است.

«مایکل روبین» یکی از مقامات سابق پنتاگون در مقاله‌ای در موسسه آمریکن اینترپرایز، با زیر سوال بردن ادعای مجاهدین مبنی‌بر اینکه «بزرگ‌ترین گروه اپوزیسیون ایران» است، از ایدئولوژی «شدیدا ضد آمریکایی»، عمل به‌عنوان یک «فرقه» و «وضعیت مالی نامشخص» این گروه نوشته است. روبین این مقاله را در مارس ۲۰۲۳ یعنی حدود ۱۱ سال پس از خروج مجاهدین از فهرست سازمان‌های تروریستی ایالات‌متحده‌آمریکا نوشته اما نه او که در پنتاگون فعالیت داشته و نه هیچ روزنامه‌نگار و تحلیلگر دیگری تا به امروز موفق به کشف شبکه مالی این فرقه در غرب نشده است.

فرقه تروریستی مجاهدین دهه‌هاست که ادعا می‌کنند منابع مالی آنها از سوی هواداران‌شان تامین می‌شود. مجاهدین پس از اینکه در دهه ۹۰ میلادی، وزارت امور خارجه آمریکا در فکت‌شیتی درباره مجاهدین خلق، از حمایت عراق از این فرقه برای حمله به ایران نوشت، مسعود رجوی در ۲۷ فوریه ۱۹۹۲ نامه‌ای به همیلتون، رئیس کمیته فرعی اروپا و خاورمیانه کنگره نوشت و مدعی ‌شد که هزینه‌های شاخه نظامی‌اش «توسط مردم ایران تامین مالی» می‌شود. این ادعا در برهه‌های مختلف به اشکال گوناگونی مطرح شده است. نمونه‌اش اظهارنظر علی صفوی، عضو کمیته موسوم به روابط خارجی شورای ملی مقاومت که بازوی سیاسی سازمان مجاهدین است. او ادعا کرده بودجه کمپین حامی مجاهدین خلق از ایرانیان آمریکایی تامین می‌شود اما این ادعا را هم گزارش‌ها و هم شهادت‌های مختلفی در مورد منابع ثروتمند این گروه رد می‌کنند. در این گزارش به بررسی منابع درآمدی مجاهدین و همچنین شرکت‌های پوششی غربی و شرقی که به این فرقه کمک مالی می‌دهند، پرداخته‌ایم.

منابع مالی از کجا می‌آید؟

پس از تغییر فاز مجاهدین، این گروه نیاز به درآمد برای اقدام علیه ایران داشت. اخاذی از خانواده اعضای مجاهدین، فروش نشریه در غرب، فروش اطلاعات محرمانه به عراق، لیبی، عربستان، رژیم صهیونیستی و سایر کشورها و سرقت از فروشگاه‌های زنجیره‌ای غربی و حتی دانشگاه‌ها، بخشی از راهکار برای تامین نیازهای مالی مجاهدین بود. اما هزینه‌های این گروه بسیار بیشتر از این شیوه‌های درآمدزایی بوده است.

۱– موسسات خیریه

یکی از نخستین راهکارها برای درآمدزایی قابل توجه، تاسیس انجمن‌های خیریه با ادعای کمک به کودکان بی بضاعت و خانواده آنها در ایران بود. مجید تفرشی، پژوهشگر در مستندی چند قسمتی با نام «خیریه اشرف» به بررسی این موضوع پرداخته است. او پس از آزادسازی نزدیک به ۶ هزار سند در موسسه چریتی کامیشن که یکی از نهادهای مردم‌نهاد و ناظر بر موسسات خیریه در انگلیس است، به بررسی این اسناد پرداخت و متوجه شد بخشی از این اسناد مربوط به موسسه خیریه‌ای به نام «ایران‌اید»  (IranAid) است که تلاش می‌کرد به کودکان و خانواده‌های بی‌بضاعت در ایران و مناطق مرزی ایران کمک کند: «متوجه شدم که این موسسه خیریه پوشالی است و محلی برای کلاهبرداری و انتقال پول از اروپا به عراق و برعکس است.