قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید .

پیوندها

۲۸۳ مطلب با موضوع «عملیات مرصاد» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

بعد از گذشت چند روز از زمان لغو شدن گردهمایی فرقه رجوی در آلبانی و بهانه‌گیری هشدار سفارت آلبانی در خصوص عملیات نظامی علیه این کشور، هنوز فرقه نتوانسته از گیجی حاصل از این ضربه بیرون بیاید.

به گزارش فراق، در همین روزها که رجوی و فرقه وارفته اش در گرداب انبوهی از مشکلات دست و پا می زنند شاهد هستیم که با گرفتن پاچه این و آن تلاش می کنند فرافکنی کرده و علل شکست های اخیرشان را به گردن افرادی بیندازند که مشغول افشاگری علیه ماهیت ارتجاعی و کثیف رجوی هستند.

روز ۳۱ تیرماه ۱۴۰۱ دقیقا کمتر از یک روز مانده به گردهمایی فرقه، مطلبی در سایت های خودشان منتشر و به زعم خود به بنده حمله کردند. سران رجوی می خواستند همزمان با بحران سازی در آلبانی برای اعضای انجمن آسیلا مرا نیز ترسانده و از صحنه به در کنند. به جمله زیر که در آخر آن مطلب آمده بود توجه کنید:

«شیطان‌سازی علیه مقاومت ایران، زمینه‌ساز اقدامات تروریستی و …. روز حسابرسی از این جنایتکاران نیز، همچون حمید نوری فراخواهد رسید.»

من در پاسخ می گویم که: «اصلا نیاز به شیطان سازی نیست، رجوی و سرانش شیطان مجسم دوران هستند.» در این مطلب مرا تهدید به محاکمه ای مثل دادگاه حمید نوری محاکمه کرده بودند اما من هم می گویم فعلا دماغ سوختگی برای شما مانده است، فعلا بروید و گیجی ناشی از لغو شدن آن گردهمایی عظیمتان! که سه ماه بود مغز همه را خورده بودید جمع و جور کنید تا بعد ببینیم حرف شما چیست.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

پسر مسعود رجوی مدتی قبل در دادگاه نروژ شکایتی علیه فرقه تروریستی پدرش را مطرح کرد که طبق اعلام رسانه‌های نروژی در این دادگاه پیروز شده است.

به گزارش فراق، محمد رجوی اخیرا در نوشته ای گوشه ای از چهره کثیف این فرقه تروریستی برداشته است که در بخشی از این نوشته چنین آمده است:

«آنها رذالت را تا نقطه ای پیش بردند که در جلسه پرسش و پاسخ، کارفرمای تحت امر (نماینده تروریست های فرقه) با وقاحتی بی نظیر و باور نکردنی اینجانب را متهم به آزار جنسی یکی خانم های شاغل در محیط کار (زنان عضو فرقه تروریستی منافقین) نمود! شرم بر شما باد که به یک چنین انحطاط اخلاقی و منجلاب فکری سقوط کرده‌اید که برای رسیدن به اهداف نفرت انگیز و کینه توزانه خودتان، از هیچ افترا، تهمت و پستی خودداری نمی‌کنید.»

او در بخشی دیگر از متن خود این گونه نوشته است: «البته شما قبلاً گفته بودید که برای رسیدن به

اهداف تان، توسل به هر وسیله ای نامشروعی، امری مشروع و قابل توجیه است، اما این حد از دروغگویی و اتهام زنی، مرزهای جدیدی از شناعت و وقاحت را برایم به تصویر کشید.»

پسر رجوی در بخشی از این نوشته پرده از جنایات داخلی فرقه برداشته که چگونه این تروریست ها حتی به اعضای خودشان رحم نمی کنند و نسبت به آنان شکنجه، فحاشی و.. انجام می دهند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

استفاده از زبان جدید ، جدا شدن شما از سیستم احساسی و اعتقادی قدیمی را گواهی میدهد.

هر عضوی که وارد تشکیلات فرقه رجوی می شود در یک پروسه نرم و تقریبا طولانی فرهنگ قدیمی و آن چیزی که قبلا داشته را  با تمامی ارزش ها و قوائدش کنار گذاشته و زبان و فرهنگ جدیدی را  یاد می گیرد که حامل ارزش ها و رفتارهای جدید فرقه است. رفتارهایی که دقیقا موجب انتقادات جهان خارج از فرقه می شود. چرا که نُرم ها و قواعد اجتماعی را بطور کلی نقض و در بدترین شکل ممکن انسانها را به بردگی می کشد. 

تشکیلات گروهک تروریستی مجاهدین نیز مثل تمامی فرقه ها از یک  فرهنگ خاصی در مناسبات شان استفاده می کند و اصطلاحاتی وجود دارد که در اغلب  صحبتهای  آنها بکار گرفته می شود  که در فرهنگ عامه مردم جایی نداشته و بعبارتی ضد ارزش تلقی می شوند.

در گذشته هر عضو جدیدی هم که وارد مناسبات میشد بتدریج همین فرهنگ صحبت کردن را یاد میگرفت. و به محتوای آن عمل می کرد.  این فرهنگ ناشی از یک ایدئولوژی جدید با تمامی قوانین و ارزش های  خاص خودش بود. این فرهنگ آنقدر با اعتقادات عامه مردم تفاوت داشت که حتی بعضا در خود تشکیلات هم این تفاوت ها بصورت نمایشنامه های طنز نمایش داده شده و جامعه ی ایرانی را به سخره می گرفتند.

باید گفت تمامی اصطلاحات و فرهنگ سازی خاصی که در فرقه رجوی وجود داشته و دارد، دقیقا در راستای نفی آزادیهای فردی، هویت زدایی، برده ساز و در یک کلام تبدیل یک انسان به یک ابزار در راستای تحقق اهداف مرگبار و در خود فرو برنده فرقه بشمار می رود.

بعبارت دقیق تر شاخص پیشرفت هر عضو در تشکیلات بستگی به این دارد که فرد چقدر می تواند ارزش های سازمانی را در چارچوب «رفتار فرقه» یی جذب و یا دفع کند.

فاجعه آمیزتر اینکه رهبران فرقه علاوه بر به بند کشیدن اعضاء در زمان حیات شان برای زمان مرگ آنها هم برنامه ریزی می کند. در همین رابطه نیز از آنان عکس و فیلم و هر آنچه که نیاز تبلیغاتی سازمان در آینده باشد را تهیه می کند.

بدین ترتیب بدترین درد برای خاتواده های اعضای  اینگونه فرقه ها هم این است که آنها حتی صاحب اجساد فرزندانشان هم نمی شوند.  

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

یکی از روزهای سرد زمستان سال 1366 بود. تعدادی از اعضا جسد محمد گموش را بالای دار دیده بودند. محمد صبح زود در پشت سلولها در ساختمان در حال ساخت به دار آویخته و کشته شده بود.

محمد گموش متولد 1347 اهل و زاده استان زنجان بود. در دوران تجاوز ارتش بعث عراق، برای دفاع از میهن بعنوان سرباز وظیفه در لشکر 64 ارومیه در منطقه عملیاتی کله قندی حاج عمران پیرانشهر در حال انجام وظیفه بود. سال 1366 در پی تهاجم مشترک نیروهای عراقی و عوامل رجوی در شب عملیات در منطقه پیرانشهر به اسارت فرقه مجاهدین در آمد.

محمد گموش در حالی به اسارت درآمد که دوره خدمتش به اتمام رسیده بود و حتی کارت پایان خدمت خود را دریافت کرده بود و  آرزوها و برنامه های زیادی برای آینده خود داشت.

از لحظه ابتدایی اعزام وی و سایر اسیران به زندان دبس واقع در حومه شهر کرکوک عراق، محمد بارها خطاب به سرکردگان فرقه تاکید می کرد که خدمت وی تمام شده و پدر و مادرش چشم انتظار آمدنش هستند و می خواست که نزد آنها برود ولی گوش شنوایی وجود نداشت. در زندان دبس محمد گموش چندین بار از سادات دربندی معروف به کاک عادل که رئیس زندان دبس بود درخواست کرد که او را آزاد کنند ولی در مقابل با تهدیدات این فرد و سایر زندانبانان مواجه شد.

مخالفت گموش با سران فرقه مجاهدین در دوران اسارت زبانزد خاص و عام بود و در نهایت در زمستان سال 1366 هم قطاران وی متوجه شدند محمد صبح زود به طرز کاملاً مشکوکی به دار آویخته شده است. عوامل جنایتکار رجوی به هیچ کس اجازه هیچگونه سوالی نداند و با ورود 20 الی 30 نفری، سایر زندانیان را با خشونت کنار زده و جسد محمد گموش را پشت یک خودرو جیپ قرار داده و سراسیمه از محل خارج و در نهایت در پشت زندان دبس بدون سر و صدا دفن کردند.

افراد زیادی شاهد این جنایت سازمان مجاهدین خلق بودند و طبعا سران فرقه مجاهدین باید در یک دادگاه بین المللی پاسخگوی جنایات خود باشند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
از شهادت برای کربلا در دهه شصت، امروز به شهادت برای قدس شریف رسیدیم. شهادت #صیاد_خدایی نشانه‌ی نزدیک بودن پیروزی‌های بزرگتر از دفاع مقدس است. اما حال دل جامانده‌گان جز این نیست؛ "خوشا آنانکه از #سلام_فرمانده به مقام جان دادن برای فرمانده رسیدند."
  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

روز قدس

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

تجمع اعتراضی علیه حمایت کشور سوئد از گروهک تروریستی منافقین با عنوان «سوئد مامن امن برای تروریست‌ها»، صبح امروز چهارشنبه (۷ اردیبهشت) با حضور تعدادی از خانواده شهدای ترور و اقشار مردمی در مقابل سفارت سوئد برگزار شد.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

موسی‌جابری‌فر، عضوِ جوان فرقه رجوی با انتشار یک بیانیه رسمی از این فرقه اعلام جدایی نمود و به دنیای آزاد سلام کرد.

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، در متن بیانیه رسمی «موسی جابری‌فر» آمده است: ضمن تبریک به مناسبت سال جدید اینجانب موسی جابری فر متولد ۱۳۵۹ از تهران اعلام جدایی رسمی و همیشگی خود را از سازمان مجاهدین (فرقه رجوی) اعلام می نمایم. علت جدایی من از فرقه رجوی به دلیل عدم صداقت و اعتماد و فریب کاری آنها می باشد که به خروج کامل و بدون بازگشت از آنها مصمم شده ام.

جهت اطلاع شما هموطنان عزیز مدتی پیش از طرف دفتر فرقه به من گفته شد که شما مرز سرخ رد کرده اید چون با ایرانیان مقیم در تیرانا و اعضای انجمن «آسیلا» ارتباط دوستانه دارید. اما قبول نکردم که ارتباط با هموطنان و دوستان سابق و قدیمی مرز سرخ محسوب می شود و …. . این موضوع مورد قبول دیدگاه خصمانه آنها واقع نشد و به من ابلاغ شد که یک تعهد نامه باید امضا کنم و رابطه ام را با تمام افراد ایرانی در کشورآلبانی را قطع نمایم. من به طور شفاها قبول کردم، علت هم این بود که شدیدا تضاد مالی داشتم و چاره ای نداشتم ولی نوشتن این تعهد نامه و اعلام موضع گیری علیه انجمن قانونی «آسیلا» که متشکل از دوستان سابق من در تیرانا بود به زمان دیگری موکول شد. این ملاقات در دفتر فرقه تمام شد و گذشت ولی بعد هر چه به این موضوع فکر کردم که چرا باید بپذیرم و زیر بار زورگویی و فشارآنها بمانم و اجازه بدهم که فرقه از این مستمری که طبق قرارداد خودش با دولت آلبانی دارد من را برای مطامع رذیلانه خودش مورد سوءاستفاده قرار بدهد و بیایم علیه انجمن «آسیلا» به دروغ حرف های آنها را بنویسم و امضاء کنم وجدانم قانع نشد. بالاخره تصمیم قطعی خود را گرفتم که از انجمن آسیلا که حامی ایرانیان مقیم در آلبانی است کمک بگیرم و به آنها و سایر دوستان قدیمی خودم بپیوندم تا از بند و اسارت این فرقه به طور کامل  خلاص شوم و آزادانه بتوانم برای زندگی شخصی خودم تصمیم بگیرم و نه اینکه در این کشور زیر سایه آنها با ترس و نگرانی مثل یک برده زندگی کنم و آنها به جای من وبرای من تصمیم بگیرند و بیش از این من را مورد سوءاستفاده قرار بدهند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

به گزارش فراق، بیژن پولادرگ با اتهام هایی که رجوی برای پلیس تحت امر خود در آلبانی ردیف کرده، دستگیر شده است.

با وجود اینکه دادستانی آلبانی اطلاعات دقیقی درباره بیژن پولادرگ منتشر نکرده است اما اتهاماتی که توسط سایت های فرقه درباره وی منتشر شده به روشنی دم خروس را آشکار نموده و نشان می دهد که رجوی چگونه ناگزیر بوده تا دست به این پاپوش ها بزند و برای خود راه نفسی مهیا کند: «پولادرگ که علیه سازمان مجاهدین به جاسوسی اشتغال داشت، از طریق اپلیکیشن تلگرام به زبان فارسی ارتباط برقرار می‌کرده است.»

و یا در قسمتی دیگر چنین نوشته شده است: «بیژن پولادرگ (شهروند ایرانی) به اتهامات جنایی شامل انجام خدمات و اقدامات با افراد نامگذاری شده، ارگانهای تروریستی، رهگیری غیرقانونی داده‌های کامپیوتری، تداخل در داده‌های کامپیوتری، تداخل در سیستم‌های کامپیوتری، سوء استفاده از تجهیزات مندرج در مواد ۲۳۰، ۲۳۴ و ۲۹۳ قانون جزا، پرونده برای محاکمه به دادگاه ارائه شد.»

اما ماجرا چیست. افرادی که بیژن پولادرگ را می شناسند می دانند که وی از سواد آن چنانی برخوردار نبود و حتی اسم خودش را به زور می نوشت چه برسد به سواد کامپیوتری و تداخل در داده های کامپیوتری که کار هکرهای بسیار زبده است یا عبارت سوء استفاده از تجهیزات و یا رهگیری غیر قانونی کامپیوتری کلا غیر قابل قبول است. تنها چیزی که به این آقا نمی خورد هکر بودن است و این یک پاپوش می باشد.

البته این روش فرقه مسبوق به سابقه است. در سال‌های قبل هم برای یکی از جدا شده ها که هم اکنون در آلبانی است به اتهام تجاوز جنسی به یک کودک پاپوش درست کردند و او را مدتی در زندان نگه داشتند اما بعدها معلوم شد که به پدر بچه مقداری پول داده بودند تا برود علیه آن فرد شکایت نماید.

در همین اطلاعیه ای هم که اخیرا در خصوص پولادرگ صادر کردند باز از «انجمن آسیلا» به شدت خشمگین و هستند. خشمگین از این بابت که تا کنون نتوانسته اند پاپوشی علیه آن درست کنند و بساط این انجمن را جمع نمایند.

یک نگاه به قسمت هایی از اطلاعیه های قبلی فرقه رجوی کافی است که شما را از کینه این فرقه نسبت به انجمن آسیلا آگاه کند:

«کمیسیون امنیت و ضدتروریسم در اطلاعیه ۹ مهر ۱۴۰۰ از ایجاد یک مرکز جدید برای جاسوسی و جمع‌آوری اطلاعات و زمینه‌سازی اقدامات تروریستی علیه مجاهدین، در یک ساختمان سه طبقه در منطقه کینواستادیو در تیرانا خبر داد که توسط چند تن از بریده مزدوران … اداره می‌شود.»

بیژن پولادرگ اهل روستایی در قصر شیرین و عضو سابق فرقه تروریستی رجوی بود که از حدود یک سال پیش از اسارتگاه رجوی اعلام جدایی کرد.

فرقه رجوی تمام افرادی که از آن‌ها جدا می‌شوند را مزدورِ حکومت ایران خطاب می‌کند. تا کنون بیش از ۵ هزار نفر از دوران پر تعدادِ اعضا در فرقه کثیف رجوی از آن‌ها جداشدند.

  • مصطفی آزاد