قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق ، مصطفی آزاد

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق ، مصطفی آزاد

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید . ضمن اینکه با آدرس دوم ghased1393.blogsky .com هم در این مسیر پیش می رویم ...

آخرین مطالب
پیوندها

۲۴۶ مطلب با موضوع «فرقه رجوی و جداشدگان» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰
قلم به مزدان فرقه رجوی تلاش کردند، همسویی این گروه با تحریم های ظالمانه آمریکا و «فشار حداکثری» این کشور بر علیه مردم ایران را که بارها توسط مریم رجوی مورد تائید قرار گرفته تحت عنوان «معنای استفاده کردن یا نکردن از فشار سیاسی بر (ایران) از طریق آمریکا و اروپا» توجیه کنند تا شاید از بدنامی این گروه که با ذات و ماهیت آنان انطباق کامل دارد کاسته شود.

مسعود رجوی منفورترین چهره در نزد ایرانیان است که اکنون با انواع و اقسام بیماری ها در سالهای آخر عمرش بسر می برد تا بزودی و با لعن و نفرین مردم ایران راهی قبرستان شود. هرچند زندگی سیاسی او با سقوط صدام به پایان رسید.

رجوی بعد از چندین دهه مزدوری برای دشمنان مردم ایران، که پیوستن به ارتش صدام بزرگترین خیانت این مردک بیمار محسوب می شود، حال در سن ۷۳ سالگی به فکر توجیه خیانت هایش در حق مردم ایران افتاده است.

سایت رسمی تروریستهای مجاهدین بتاریخ ۱۵ آبان در مطلبی تحت عنوان «نگاهی به دیپلماسی مقاومت ایران در آینهٔ منافع ملی» سعی کرده بر دهه ها  خیانت و جنایت این گروه خاک بپاشد.  آنچه که بیشتر از هر چیزی در این مطلب موج می زند وقاحت و دریدگی و قلب واقعیت ها از یک سو و توهین به شعور مردم ایران و مخاطبان این فرقه از سوی دیگر است.

رجوی را باید شاه مهره مزدوران، جانیان و جاسوسانی خواند که تاکنون در راس یک گروه تروریستی قرار گرفته اند.

رجوی تنها مهره ضد ایرانی است که هم در درون و هم در بیرون از تشکیلات مجاهدین دست به انواع جنایت زده است.

قلم به مزدان این فرقه منحوس در این مطلب سعی کردند با دستاویز قرار دادن عبارت کوتاه «بودن یا نبودن؛ مسأله این است»، از نمایش‌نامه‌نویس مشهور انگلیسی ویلیام شکسپیر، و تفسیر به رای آن و اینکه «یکی از عرصه‌های تعبیر مادی و عینیِ «بودن یا نبودن»، چگونگیِ پاسخ به «منافع ملی» در حیات سیاسی و اجتماعی است. وقتی پای «منافع ملی» به میان می‌آید، فعالیت هر نیروی سیاسی و اجتماعی با کیفیت رابطه‌اش با این منافع سنجیده می‌شود.» بر دهه ها ترور و کشتار مردم ایران و مزدوری و جاسوسی به نفع بیگانگان، نه تنها سرپوش گذاشته و در اوج بی شرافتی تمام  اقدامات ضد ملی و ضد میهنی این فرقه را نیز در راستای آنچه که از دید این فرقه حفظ «منافع ملی» خوانده می شود توجیه بکنند.!!!

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
الان تنها سرگرمی این تروریست های  اوباش ، تبلیغات رسانه ای با موضوعی به نام «نقض حقوق بشر در ایران» است. چیزی که خودشان هم به آن اعتقاد ندارند. و گرنه کدام انسان با وجدانی 40 سال اعضای خود را زندانی می کند و اجازه حتی یک تماس ساده به آنها با خانواده هایشان را هم نمی دهد چه رسد به اینکه اجازه دهد آنان یک زندگی آزاد و بدور از قید و بند های فرقه رجوی را تجربه کنند.

تروریستهای مجاهدین همچنان با موضوع «نقض حقوق بشر در ایران» سعی می کنند هم خود و هم اعضای گرفتار در اردوگاه این فرقه در آلبانی را سرگرم نگه دارند. ایکاش به اندازه ای که این اوباش برای اسرائیل و آمریکا و برخی از کشورهای عرب منطقه مزدوری می کنند به همان اندازه هم در نزد صاحبانشان وزن و جایگاه سیاسی داشتند.

اگر تاریخ چهار دهه گذشته فرقه تروریستی رجوی را به یاد آوریم؛ تروریسم ، خشونت ورزی و وطن فروشی تنها کارشان  و مهارت در شیوه ها تنها پیشرفت این گروه مزدور بوده است.

هدف تبلیغات حقوق بشری مجاهدین در این مقطع که آنرا به کمک حامیان سیاسی و پولی معلوم الحال خود در آمریکا و اروپا پیش می برد صرفا تخریب چهره رئیس جمهور کشورمان است. تا جایگاه او را در افکار عمومی ایران و همچنین در سطح بین المللی هدف قرار دهند.

حال اگر نگاهی به یاوه سرایی های حامیان این گروهک در آنچه که از سوی این فرقه  «اجلاس ایران آزاد ۲۰۲۱» نامیده می شد، نیز بیندازیم دقیقا حمله شخص رئیس جمهور ایران هدف حمله رسانه ای آنان بود.

مریم رجوی در این اجلاس یاوه هایی را بر علیه رئیس جمهونر کشورمان با موضوع نقض حقوق بشر در ایران سر داد تا نشان دهد وضعیت حقوق بشر در  ایران تا چه حد وخیم است. . . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، این مادر رنج دیده در نامه ای خطاب به کریم اسد احمدخان دادستان دیوان بین الملل کیفری لاهه خواستار تسریع و توجه به ندای خانواده های آسیب دیده در روند این پرونده شد.

به گزارش فراق، متن نامه وی به شرح زیر است:

 

جناب آقای کریم اسد احمدخان

دادستان محترم دیوان بین الملل کیفری لاهه

بنده ثریا عبداللهی، مادر امیراصلان حسن زاده هستم که فرزندم از حدود ۲۰ سال پیش توسط آدم ربایان فرقه رجوی موسوم به سازمان مجاهدین خلق ربوده شده است.

در اینجا لازم دانستم از طرف خود و جمعی از مادران رنج دیده و آسیب دیده از جنایت های این فرقه خطرناک که شرایط مشابه بنده دارند، مواردی را به اطلاع حضرتعالی رسانده و خواستار آن باشم که در روند بررسی پرونده شکایت جداشده ها به آن توجه فرمایید.

اغلب عزیزان ما ناخواسته در دام این فرقه شیطانی گرفتار شدند و بر اثر سیستم قدرتمند مغزشویی این فرقه مورد بهره کشی قرار می‌گیرند.

ما مادران و خانواده های آسیب دیده از خشونت فرقه رجوی ضمن برائت از این گروه خشن مواردی را برای آگاهی آن سیستم قضایی بازگو می کنیم:

این فرقه هم اکنون در کشور آلبانی مستقر هست و سران آن اجازه هیچ گونه ملاقات، تماس تلفنی، نامه نگاری و تبادل اطلاعات به خانواده های اعضا را نمی دهند.

اعضای فرقه نمی توانند تلفن شخصی و یا موبایل داشته و با خانواده و بستگان خویش تماس بگیرند، حق دیدارهای خانوادگی ندارند.

طبق قوانین فرقه اعضا حق ازدواج، انتخاب همسر و یا داشتن فرزند را ندارند.

در ایدئولوژی این فرقه اعلام شده که هیچ فردی از خودش هویتی ندارد و رهبر فرقه می گوید، «جان و مال، زن و شوهر، فرزند و خانواده و همه چیز شما متعلق به من (مسعود رجوی رهبر فرقه) است. من مالک شما هستم. خون، نفس و روح شما متعلق به من و درحیطه اختیارات رهبر است.»

اگر خانواده، بستگان و یا حتی مجامع حقوقی بخواهند با این افراد تماس بگیرند آدرس و یا مکان مشخص تلفن و ایمیل شخصی ندارند.

طبق قوانین فرقه در جلسات جمعی ۱۰۰ تا ۲۰۰ نفره اعضا را وادار می‌کنند، خصوصی ترین نکاتی که در ذهن شان عبور کرده را مطرح نموده و سپس آن جمع را بر علیه فرد می شورانند و مورد توهین و تحقیر و آزار قرارمی دهند.

با توجه به موارد بالا و گزارش مختصر از خصوصیات فرقه رجوی بنده از آن مقام محترم قضایی می خواهم که ضمن تسریع در بررسی پرونده شکایت جداشده ها به خواسته های مادران و خانواده های اسیران که هیچ گناهی جز دوست داشتن و عشق ورزیدن به عزیزان خود ندارند هم توجه فرمایید.

در پایان امیدوارم آن سیستم قضایی بین المللی بتواند به تعهدات بین المللی خود عمل نموده و در مقابل جنایت های آشکار این فرقه تروریستی حکمی شایسته صادر نماید.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

از تابستان امسال که فرقه رجوی و موساد با همراهی چند انجمن و نهاد امنیتی مستقر در اروپا و برخی شخصیت های شناخته شده ایرانی مرتبط به سعودی که بعد به این قضیه ورود کردند دسیسه بازداشت حمید نوری را به اجرا درآوردند تا به ایران فشارهای سیاسی و حقوقی وارد کنند، مریم رجوی فعالیت گسترده ای برای مطرح کردن تشکل فرقه تروریستی  مجاهدین آغاز کرده تا پروسه دادگاه را به طور کامل تحت اختیار در آورد و رخدادها را به سمتی که می خواهد به پیش ببرد.

با توجه به محدودیت شدیدی که دولت های اروپایی به ویژه فرانسه برای تردد مسئولین فرقه و به ویژه مریم ایجاد کرده اند، وی با تمام امکانات در دسترس خود درصدد است تا از این بازی سیاسی حداکثر استفاده را داشته باشد تا دوباره در مباحث حقوق بشری و محافل غربی مطرح شود. برگزاری صدها اکسیون خیابانی و چند کنفرانس اینترنتی بخشی از این پازل بود، اما از آنجا که رجوی ها جز هیاهو کردن دستاوردی نداشتند، سناریو به گونه ای چیده شد که بخشی از این دادگاه نمایشی-سیاسی در آلبانی برگزار شود تا توجه رسانه ها به این کشور (و به زوج رجوی) معطوف گردد. برای پیشبرد اینکار، ابتدا تعدادی از اعضای شورای رهبری مجاهدین، با هماهنگی کامل با یکی از قضات تحت نفوذ خود در آلبانی، خود را بعنوان «شاهد» معرفی کردند تا زمینه ساز کشانیدن دادگاه به آلبانی باشند. . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 

مستند در دام فریب سرگذشت کسانی است که  روزگارانی در دام فریب فرقه رجوی گرفتار آمده و کم یا زیاد بخشی از عمر خود را در این فرقه سپری کرده اند. البته برخی هایشان که، شانس یاری شان بود بر حسب شرایط خاص تواسته اند از دست فرقه رهایی یابند.

البته در این میان نگون بختانی هم بودند که در مسیر اهداف فرقه هزینه شدند. و مرگ تنها هدیه سران مجاهدین به آنان بود.

تهدیدات پنهان و نرم و در مقاطعی البته سخت واقعیّتی است که پیوسته اعضای گرفتار در فرقه رجوی در اشکال مختلف در درون سازمان با آن دست به گریبان بوده و هرکس به شکلی آثار آنرا با خود به همراه دارد. زندان و شکنجه، قتل، تحقیر در مقابل جمع، محاکمات غیر انسانی، تحمیل خودکشی به اعضای ناراضی و . . . از انواع این تهدیات محسوب می شود.

در این مستند سعی می کنیم با کسانی که روزگارانی در دام فریب مجاهدین گرفتار آمدند اما برحسب شرایط خاص توانستند جان خود را از دست این فرقه رهایی دهند مصاحبه کوتاهی داشته باشیم تا نسل جوان کشورمان با تجربیات آنان و ترفند های فریبکارانه مجاهدین  آشنا شده و به ماهیت پلید و ضد بشری این گروه تروریست و فرقه گرا پی ببرند.

در اینجا جای دارد بعنوان سند به بخشی از گزارش «انستیتوی تحقیقات دفاع ملی (RAND) برای وزارت د فاع آمریکا با عنوان «مجاهدین» خلق در عراق در مرداد ۱۳۸۸ –   The Mujahedin-e Khalq in Iraq  (AUGUST 2009)اشاره کرد که به ایدئولوژی خشونت آمیز، سیاست فریب ، تطمیع و تنبیه گروه تروریستی «مجاهدین» خلق پرداخته است.

«انستیتوی تحقیقات دفاع ملی» آمریکا در گزارش تحقیقاتی خود، جذب ۷۰ درصد از نیروهای سازمان «مجاهدین» خلق را «غیرداوطلبانه» و با فریب، تطمیع دروغین و تهدید عنوان و تصریح کرده است، این سازمان تروریستی با وعده های دروغ از جمله وعده کار همراه با حقوق، اعطای زمین، کمک در دریافت پناهندگی، دیدار آزاد با خانواده، امکانات بهداشت و درمان عمومی و حتی ازدواج ، نیرو جذب کرده و عضوگیری این سازمان از سال ۱۹۸۶ دواطلبانه نبوده است.

گروه تروریستی «مجاهدین» خلق با مصادره مدارک هویتی و اجتناب از قانونی نمودن حضور اعضا در عراق در زمان صدام، آنها را تحت اجبار در اردوگاه های سازمان در عراق نگه می داشت و آنان را تهدید می کرد درصورت خروج از اردوگاه دستگیر شده و برای ورود غیر قانونی به عراق محاکمه و مجازات خواهند شد.

در بخشی از این گزارش با عنوان «سازمان مجاهدین خلق به عنوان یک فرقه» آمده است:

. . . از روزهای اولیه، سازمان مجاهدین خلق ارتباطات درونی بسته ای داشته است، ولی این امر در اواسط دهه ۱۹۸۰ بعد از اینکه رهبران گروه و بسیاری از اعضا به پاریس نقل مکان نمودند به موضوعی خبیث تر تبدیل شد. در پاریس، مسعود رجوی شروع به پیش بردن آنچه که “انقلاب ایدئولوژیک” نامیده میشد نمود که ضوابط جدیدی را بر فعالان سازمان – ابتدا خواست فزاینده سرسپردگی به اهداف سازمان و متعاقبا سرسپردگی تقریبا مذهبی به رجوی ها (مسعود و همسرش مریم)، جلسات عمومی انتقاد از خود، طلاق اجباری، تجرد، اجبار در جدایی از خانواده و دوستان، و جداسازی جنسی – تحمیل میکرد.

قبل از اتحاد با صدام، سازمان تروریستی مجاهدین خلق بازدرجرگه  یک سازمان ضد مردمی بود. در هر صورت، زمانی که در عراق مستقر گردیده و علیه نیروهای ایرانی در اتحاد با صدام وارد جنگ شد، این گروه خشم مردم ایران را به خود خرید و در نتیجه با کم شدن داوطلب برای پیوستن روبرو شد. لذا دست به جذب نیرو به شیوه های فریبکارانه زد. فرقه رجوی طبیعتا به دنبال معارضین ایرانی بود، ولی همچنین در ارتباط با مهاجران اقتصادی در کشورهایی مانند ترکیه و امارات متحده عربی با دادن قول های دروغین جهت یافتن کار، زمین، کمک در اخذ پناهندگی در کشورهای غربی، و حتی ازدواج، آنان را به عراق کشاند. به بستگان اعضای سازمان، پیشنهاد سفر مجانی به اردوگاه های سازمان مجاهدین خلق جهت دیدار با آنان داده میشد. این افراد جذب شده اغلب بصورت غیر قانونی وارد عراق شده اند و سپس از آنان خواسته شده تا مدارک شناسایی خود را برای “حفظ و نگهداری” تسلیم نمایند. لذا، آنان در عمل در تله می افتادند.

یک شیوه دیگر جذب نیرو با کمک دولت صدام صورت میگرفت. به اسرای ایرانی از جنگ ایران و عراق پیشنهاد میشد تا بین رفتن به اردوگاه های سازمان مجاهدین خلق و سپس بازگشت به ایران و یا ماندن در اردوگاه های اسرا در عراق یکی را انتخاب نمایند. صدها زندانی به اردوگاه های سازمان مجاهدین خلق رفتند، که در آنجا ماندگار شدند. هیچ اقدامی جهت بازگشت آنان به ایران صورت نگرفت.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

افشاگری4 ...

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
بهتر است شما به جلسات برگزار شده در آلبانی و شیوه فیلم برداری از افراد توجه کنید متوجه میشوید قبل از هر فرد یا جریان این خود سازمان است که از آینده مبهم خودش آگاه است. بجز ردیف های اول که نفرات شناخته شده هستند دیگر افراد از پشت فیلم برداری میشوند یا چهره ها واضح نشان داده نمیشود دلیل آن این است که هیچ معلوم نیست این افراد هفته یا ماه بعد در تشکیلات مانده باشند یا نه.

خانواده که در مباحث جامعه‌شناسی کوچکترین جزء اجتماع محسوب می شود در سازمان «مجاهدین» القابی چون فامیل الدنگ… خانواده وزارتی… مزدوران اطلاعات… و اعضای خانواده نامادری، ناپدری، نابرادری و ناخواهری به خود گرفته است.

توضیح:

خانم حمیرا محمدنژاد متولد شهرستان خوی در استان آذربایجان غربی است. وی دوران کودکی خود را در این شهر گذراند. سپس بهمراه خانواده اش به شهر ارومیه نقل مکان کرد و در این شهر ساکن شد.

خانم حمیرا محمدنژاد در سنین نوجوانی و در اواسط دهه شصت به تشکیلات «مجاهدین» پیوست. وی در اکتبر سال  ۲۰۱۳ در گفتگو با سایت زنان ایران دلیل جذب خود به «مجاهدین» را سیستم سنتی حاکم بر خانواده و جستجوی راه گریزی از فضا و شرایط محدودیت آمیز و بازدارنده ذکر کرده بود.

وی اشاره داشتند که از طریق گوش دادن به «رادیو مجاهد» جذب شعارهای این گروه درباره آزادی زنان شده بود. ولی آنچه که در عمل دید برخلاف باورهای او بوده است.

بدین ترتیب خانم حمیرا محمدنژاد پس از ۹ سال حضور در تشکیلات بغایت عقب مانده فرقه تروریستی  «مجاهدین» در اواسط دهه هفتاد تصمیم گرفت از این گروه خارج شود.

خانم حمیرا محمدنژاد یکی از زنان موفقی است که توانسته است با خروج از فرقه مجاهدین زندگی جدیدی را برای خود در کشور آلمان شروع کند. خانم حمیرا محمدنژاد می تواند به همراه سایر زنانی که گروه فرقه ای «مجاهدین» را ترک کرده اند الگویی برای زنان نگونبختی باشد که هنوز در تاریک خانه های مجاهدین روزگار دردناکی را سپری می کنند.

بنابراین مدیریت سایت راه نو تصمیم گرفت مصاحبه ای با خانم حمیرا محمدنژاد در خصوص وضعیت مجاهدین و مسائل مبتلابه این گروه  در کشور آلمان انجام دهد. متن این مصاحبه بشرح زیر است.

خبرنگار سایت راه نو:

خانم محمدنژاد ضمن سلام به جنابعالی از اینکه وقت ارزشمندتان را با وجود مشغله کاری زیادتان در اختیار ما گذاشتید نهایت تشکر و قدردانی هم  از جانب خودم و هم از سوی دست اندرکاران سایت راه نو را دارم.

می خواستم قبل از اینکه سوالاتم را با شما مطرح کنم اگر حرفی برای مخاطبان و کسانی که مطالب ما را در این سایت دنبال می کنند دارید بفرمایید.

خانم حمیرا محمدنژاد:

بنده نیز به تمامی مخاطبین و همه کسانی که مطالب سایت راه نو را دنبال کرده و آنرا مطالعه می کنند سلام دارم. از همین جا به همه آنها بویژه خانواده های دردمند و کسانی که به هر شکل ممکن تلاش می کنند اعضای فریب خورده را از چنگال رهبران قاتل و  وطن فروش رجوی خارج کنند و ماهیت فرقه ای این گروه را افشا کنند درود می فرستم.

من حمیرا محمدنژاد ساکن آلمان هستم. حدود ۹ سال از بهترین دوران نوجوانی ام را در سازمان فرقه ای «مجاهدین» بسر برده ام.

بعد از متوجه  شدن به ماهیت فرقه ای این سازمان تصمیم به جدا شدن از این فرقه گرفتم و زندگی جدیدی را در کشور آلمان شروع کردم.

بنده فارغ التحصیل رشته پرستاری و رشته بهداشت بیمار ستان، در کشور آلمان بوده  و هم اکنون نیز در یکی از بیمارستان معتبر این کشور مشغول به کار هستم.

همچنین از زحمات شما در  ترتیب دادن  این مصاحبه نیز تشکر می کنم.  امروز خوشحالم که بتوانم گو شه ای از ماهیت واقعی و درونی این فرقه را در این مصاحبه روشن کنم.

 

خبرنگار: پس اجازه بدید اولین سوالم را مطرح کنم.

می دانید در روز ۱۹ شهریور ۱۳۹۵ رسانه‌ها اعلام کردند که آخرین گروه «مجاهدین» از عراق وارد آلبانی شده‌اند. بدین ترتیب اکنون نزدیک به چهار  سال است که اعضای این گروه در خاک آلبانی حضور دارند. میتوانید بگویید طی این مدت چه تغییراتی در وضعیت داخلی و هم جایگاه این گروه در سطح بین المللی بوجود آمده است؟

خانم حمیرا محمدنژاد:

در واقع با توجیه شرایط عراق و بهانه هایی مثل شرایط امنیتی یا سیاسی یا اجتماعی بود که رجوی توانست حصارهای تشکیلاتی را هر چه بیشتر بر اعضاء تحمیل کند.  اصلی ترین آن همان طلاق های اجباری تحت نام انقلاب ایدئولوژیک بود. البته نتیجه آن هم فساد غیر قابل تصور در داخل مناسبات مجاهدین بود. بطوری که در سال ۱۳۷۵ تنها چهار سال بعد مجبور شد زنان را از مردان جدا کند. در حالیکه قبل از آن چندین بار رجوی در نشست هایش میگفت هیچ ارتشی در دنیا نتوانسته یگانهای مختلط تشکیل دهد ولی ما توانسته ایم. از این بابت به خودش می‌بالید. اما بعدها چنان مجبور به جداسازی شد که نه تنها یگان ها بلکه خیابانها و مراجعات به اماکن مثل انبارها و تعمیرگاهها و پمپ بنزین را هم جداسازی جنسیتی کرد.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

در سالهایی که در قرارگاه اشرف و مناسبات فرقه تروریستی مجاهدین خلق بودم به نقطه ای رسیدم که به صحت و درستی اخباری که در تلویزیون و بولتن های خبری آنها برای اطلاع اعضاء انتشار پیدا می کرد شک کردم.

اخبار منتشر شده ضد و نقیض بود! خیلی تلاش کردم تا واقعیت ها را بدانم و با تلاش فراوان خودم را در قسمت فرهنگی پذیرش و بعد قرارگاه هفت که مسئولیتش ضبط اخبار سیما(تلویزیون مجاهدین خلق) و پخش آن برای اعضاء در سالن غذاخوری در دو زمانبندی ظهر و شب و همچنین چاپ و توزیع بولتن خبری بود سازماندهی کردم و با ورود به قسمت فرهنگی با شیوه های سانسور خبرها و چگونگی پخش آن آشنا شدم.

 

از آنجاییکه اعضای مستقر در پادگان اشرف به کلی از ارتباط با دنیای خارج از فرقه قطع بودند و در معرض اخبار و اطلاعات از منابع مستقل قرار نداشتند، مسئولین بخش پرسنلی مجاهدین خلق با شیوه های گمراه کننده و ترفندهای مختلف از عدم آگاهی اعضاء سوء استفاده کرده و اخباری که از ماهواره ها و یا شبکه های تلویزیونی خارجی و عربی دریافت می کردند را سانسور نموده و با برش اخبار و فیلم ها آن قسمت از فیلم و یا خبر که در جهت منافع تبلیغاتی فرقه بود و می توانست روی اعضا تاثیر بگذارد را برای قسمت های فرهنگی هر قرارگاه ارسال می کردند تا پخش کنند . . . ..

فرهنگی نهادی بود که در هر ستاد و یا قرارگاه تحت مسئولیت بخش پرسنلی کار می کرد، نفر فرهنگی در گوشه ای از سالن غذاخوری یک اتاق در اختیارش گذاشته شده بود که از آنجا ویدئوهایی که از پرسنلی مرکزی بدستش می رسید را از تلویزیون اتاق فرهنگی به تلویزیون هایی که در قسمت های مختلف سالن غذا خوری نصب شده بود رله می کرد. فرهنگی هر قسمت بصورت مستقل و مستقیم هم اقدام به ضبط برنامه زنده تلویزیون (سیما) می کرد.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

دشمنان ایران زمین معمولا گرگ‌هایی هستند در لباس میش که از پیروزی‌های جوانان این مرز و بوم به شدت دلهره دارند.

به گزارش فراق، آنها آرزو دارند که ایران در هر مسابقه یا آوردگاه بین المللی با شکست های پی در پی مواجه گردد تا زبان زهر آگین این وطن فروشان دراز شده و علیه مردم و منافع ایران سم پاشی نمایند.

یکی از این دشمنان ملت ایران، فردی به نام محمد قربانی، از مزدوران فرقه تروریستی رجوی است که خود را قهرمان اسبق کشتی آزاد ایران جا می زند.

وی متولد سوم اردیبهشت ۱۳۲۲ در تهران بوده و هم اکنون ۷۸ سال سن دارد.

محمد قربانی در مکتب کثیف رجوی دکترا گرفته و با دریافت چند هزار دلار حقوق ثابت ماهیانه، دستمزد مفت خوری و خیانت های خود را می گیرد.

قربانی به جهت وابستگی به گروهک نفاق و فرقه ملعون رجوی همواره تلاش کرده است که پیروزهای تیم ملی ایران را زیر سوال برده و صحنه را بر عکس جلوه دهد یعنی که پیروزی قهرمانان نام آور ایران زمین را نوعی شکست جلوه نماید. . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

همانطور که خانواده های محترم اعضای گرفتار در اردوگاه گرهک تروریستی سازمان مجاهدین خلق در آلبانی مطلع هستند، از مدت ها قبل دولت آلبانی بر اساس شروط اعلام شده از جانب اتحادیه اروپا برای قبول عضویت این کشور، صدور کارت شناسایی برای تمامی خارجیان مقیم آلبانی که فاقد مدارک هویتی هستند در دستور کار قرار گرفت.

از حدود دو الی سه ماه قبل دولت آلبانی تلاش نمود تا در این خصوص برای ساکنان اردوگاه فرقه رجوی در آلبانی نیز اقدام به صدور کارت شناسایی نماید اما مدام با اعمال نفوذ سران این فرقه از طریق عناصر فاسد در دولت و کارشکنی های مختلف روبرو می شد.
سران سازمان مجاهدین خلق حتی مدعی شده بودند که در کارت های صادره باید عضویت در سازمان مجاهدین خلق نیز قید گردد. یعنی این که درست بر اساس سیستم برده داری نوین، صاحب برده ها هم در کارت های شناسایی مشخص باشد.

  • مصطفی آزاد