تغییر از نظم به بی نظمی و از اعتراض به «آشوب» بخشی از پروژه ضد ایرانی آمریکاست. اقتصاد ایران در سال های اخیر با تحولات عدیده ای مواجه بود. تحریم های ظالمانه غرب در بحث هسته یی، پیامدهای بحران مالی جهانی، تاثیر منفی جنگ روسیه و اوکراین در اقتصادی جهانی، در نتیجه، بالا رفتن قیمت فراورده های کشاورزی، و در کنار همه اینها برخی از سؤمدیریت ها اقتصاد ایران را با درجات متفاوتی متاثر ساخته است.
وضعیت گرانیها و تورم فعلی هم ، محصول مسیری است که اقتصاد ایران طی چند سال اخیر طی کرده است.
اصلاح اقتصادی در همه ابعاد و جوانب آن یکی از جدی ترین برنامه های دولت سیزدهم محسوب می شود. که با اصلاح نظام بانکی و مالی کشور آغاز گردید و اخیرا نیز در خصوص حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و یارانه دولتی قیمت برخی از اقلام اساسی با هدف از بین بردن رانت ادامه یافته است. این اقدام باعث شد آمریکا به واسطه ایادی مزدورش از این فرصت استفاده کرده و با تشویش اذهان عمومی، مردم را نه به اعتراض بلکه برای ایجاد « آشوب » به خیابان ها بکشانند تا اهداف ضد ایرانی شان را پیش ببرند.
اینبار بر خلاف دفعات قبل تعداد فراخوانهای فرقه رجوی خیلی گسترده بود. دلیلش هم روشن است چون آنها بخوبی میدانند این تنها فرصت است و اگر مردم ایران از مرحله اصلاح اقتصادی به خوبی عبور کنند، در مداری جدید از وضعیت اقتصادی و اقتدار ملی، همچنانکه در حوزه نظامی بدان دست یافته اند قرار میگیرند که دیگر فرصتی برای میدان داری اوباشی مثل مجاهدین و سایر معاندین باقی نخواهد گذاشت و اربابانشان نیز از آنها مایوس خواهند شد.
بنابراین دشمنان ایران هیچ علاقه ای به همراهی با اعتراضات مسالمت آمیز مردم ایران، تلاش برای کاهش آن یا حتی تلاش برای «نمایندگی» آن ندارند. اساسا اعتراض مسالمت آمیز برای آنها چندان دلچسب نیست. آنچه برای آنها موضوعیت دارد فقط آشوب است.
زیر ساخت های ایجاد شده توسط آمریکا ، اسرائیل و برخی از شرکای عربی شان همراه با رسانه های وابسته به آنها کاملا برای «خشونت علیه مردم ایران» با محوریت اوباشی مثل مجاهدین و معاندین فارسی زبان با هدف تولید حداکثر خسارت، برنامه ریزی شده است.
بعبارت دیگر آنها می خواهند اعتراضات قانونی مردم را قربانی آشوب بکنند.
فشار تحریمی بر طبقه متوسط برای احساس فقر و فشار بر طبقه فقیر برای احساس فلاکت، تلاشی برای از بین بردن جامعه ایران است نه قوی تر کردن آن.
بدین ترتیب در راستای سیاست راه اندازی آشوب، نشر شایعات و اخبار جعلی در دستور کار شبکه ها و کانال های اوباش ضد ایرانی مجاهدین و دیگر معاندین فارسی زبان قرار گرفت. تشکیلاتی که بارها و بارها ضربات سختی از مردم ایران در قبال وطن فروشی هایشان خورده اند.
مروری بر عملیات روانی مجاهدین در سال ۱۴۰۰ نشان می دهد عدم موفقیت این فرقه ناشی از تنفر عمیق مردم از این گروه تروریست و وطن فروش و تفاوت قائل شدن بین اعتراض و آشوب است. اعتراض حق مردم ایران ولی آشوب خواست دشمنان است که می خواهند برای رسیدن به اهداف شوم شان به مردم ایران تحمیل کنند.
در این میان تجمعات محدود در برخی از شهرهای کشورمان گروه تروریستی مجاهدین را بر آن داشت تا برای تحریک بیشتر مردم، دست به انتشار کلیب های جعلی با هدف تشدید نگرانی در مردم و نهایتا ایجاد آشوب های خیابانی بر علیه دولت بزنند.
طی چند روز اخیر هم شبکه ها و کانال های وابسته به مجاهدین و دیگر معاندان فارسی زبان از هیچ حربه ای برای القای ناامیدی به جامعه ایران و هدایت آن به سمت آشوب فروگذار نکردند.
نفرت مردم از مجاهدین بحدی است که رهبران این گروه تروریستی هنوز هم مجبورند در قالب کانال های تلگرامی با هویت های جعلی اقدامات ضد ایرانی خود را پیش برده و حتی برای باور پذیری بیشتر اخبار جعلی و شایعات، آنها را از زبان مردم به خورد مخاطبانشان بدهند.
البته وقاحت و دریدگی رهبران فاسد و بدنام مجاهدین نیز مثال زدنی است. مریم رجوی در حالی به جوانان استان خوزستان درود می فرستد که در زمان جنگ نیروهای مجاهدین با دستور همین «عالم اسفل» در رکاب ارتش عراق، پدران و مادران آنان را کشتار می کردند. حتی در اواخر سال ۱۳۸۷ نیز با نفوذ دادن یک تیم های تروریستی به شهر اهواز با پرتاب پنج گلوله خمپاره بی هدف و کور دست به یک جنایت علیه مردم زدند.
حال باید به این روباه پیر گفت حتی اگر چندین نسل در ایران عوض شود جنایات زمان جنگ و سالهای بعد مجاهدین در همراهی با ارتش صدام از حافظه تاریخی جوانان خطه خوزستان پاک نخواهد شد.
خنده دار اینکه ربع پهلوی هم به میدان آمد تا از مریم رجوی عقب نماند. وی نیز به مردم خوزستان پیام داده که اعتراضات شان را دنبال می کند!!!
حرف آخر اینکه باید به تمامی مزدوران وطن فروش و معلوم الحال گفت؛ جامعه ایرانی در مقابل پروژه تبدیل اعتراض به آشوب تا حد قابل توجهی واکسینه شده است. علت اصلی هم این است که درک می کند هدف بانیان آشوب، بدتر شدن وضعیت جامعه تا آستانه « ویرانی » است و نه آبادانی. به همین دلیل است که مردم ایران معتقد است هر مشکلی که دارد باید آنرا در درون خودش حل کند. چرا که نگاه به بیرون یک مرز سرخ جدی بین وطن پرستی و وطن فروشی و البته یکی از ارکان امنیتی کشورمان محسوب می شود.
- نویسنده : یوسف اردلان
- منبع خبر : سایت راه نو
- ۰۱/۰۲/۲۷