به عنوان کسی که سالها در تشکیلات مجاهدین بودم و شاهد صحنه هایی از فشار بر نفرات برای تغییر مذهب خود، بوده ام به خودم گفتم که باید مشاهداتم از اجحافی که به برادران سنی مذهب در تشکیلات رجوی را دیده ام برای مردم ایران بازگو کنم.
به گزارش فراق، خلیل انصاریان، عضو نجات یافته از فرقه رجوی در ادامه افشاگری های خود از شعارهای مربوط به آزادی در این فرقه نوشت: در سال ۱۳۷۴ که نشست های حوض را برای مغز شویی افراد شروع کردند تعدادی از دوستان بلوچ که سنی مذهب بودند را نفر به نفر صدا می کردند. این نشستها توسط مسئولین بالا کنترل و هدایت می شد. ابتدا به فرد می گفتند که تو در انقلاب خواهر مریم خیلی ذوب شده ای و صلاحیت تو خیلی بالا رفته است. فقط یک تضاد خیلی کوچولو هست که باید آن را رفع کنی و آن اینست که تو باید مذهب شیعه را انتخاب کنی. این حرف برادر مسعود است و نمی توانی آن را رد کنی و با توجه به صلاحیت تو که در سطح فرمانده دسته است با توجه به اینکه سنی مذهب هستی نمی توانیم آن مسئولیت را به تو بدهیم. باید یک نامه به برادر مسعود بنویسی و بگویی من مذهبم را عوض کردم و از الان مذهب شیعه را انتخاب کردم به نحوی که از نفر سند دستی گرفته اند که در آن نوشته شده که هیچ فشاری روی من نبوده وخودم مذهبم را تغییر دادم و شیعه شده ام.
مورد دیگری که خودم شاهدش بودم بعد از سقوط دولت صدام حسین بود که سازماندهی نیروها تغییر کرد و نفرات جدید الورود را به یک مرکز یا «اف» گردآوری کردند. در این نیروها تعداد زیادی برادران بلوچ که همگی سنی مذهب بودند مشاهده می شد که هنوز بحث سنی و شیعه برای آنها نشده بود. در نشست های نیرویی که من هم در آن شرکت می کردم به مسئولین نیروها گفته می شد نفرات تحت مسئولیت خود را برای نماز جماعت بیاوردید که شرکت کنند و بدین شکل نیروهای جدید بدون اینکه خودشان متوجه شوند مذهبشان را عوض بکنند.
مسئولین نیروها شروع کردند و از نفرات خواستند که همه در نماز جماعت شرکت کنند. این نیروها قبول نکردند وگفتند ما می خواهیم نماز جماعت خودمان را برگزار کنیم چون ما سنی مذهب هستیم و دست بسته نماز می خوانیم و نمیتوانیم کنار هم باشیم.
فردای آن شب فرش ها را در محوطه پهن کردند و یکی از این نفرات اذان را شروع کرد و سپس نفرات به خط شدند و نماز جماعت خود را شروع کردند. در لحظه خبر بگوش مسئولین رسید همه به تکاپو افتادند که چکار باید بکنند. چندین نفر از ستاد بالاتر آمدند که گزارش مفصل برای فرماندهی تهیه بکنند. فضای ملتهبی بود فرمانده مقر به مسئولین ابلاغ کرد که باید جلوی این کار را گرفت. ما در اینجا دو دستگی نداریم و همه باید تغییر مذهب بدهند. سازمان مجاهدین یک سازمان شیعه است و تحمل چند فسقلی بچه سنی را نداریم! حتی اگر همه آنها را اخراج کنیم. تعدادی از این نفرات را صدا کردند و آنها را تهدید کردند که اگر این موضوع تکرار شود اخراج می شوید که جواب همگی آنها یک چیز بیش نبود نیازی به اخراج نیست همگی ما، خودمان می رویم که پس از چند روز این نفرات همه رفتند.
هدف از نوشتن این مطالب این بود که داشتم برنامه ۱۰ ماده ای مریم رجوی را مرور می کردم که چشمم به موضوع زیر برخورد:
«آزادی بیان، آزادی احزاب، آزادی اجتماعات، آزادی مطبوعات و فضای مجازی ، تضمین آزادیها و حقوق فردی و اجتماعی طبق اعلامیه جهانی حقوقبشر، جدایی دین و دولت، آزادی ادیان و مذاهب.»
این متن را دیدم و به خودم گفتم که چقدر زیبا و خوب برای عوامفریبی نوشته شده است. به عنوان کسی که سالها در تشکیلات مجاهدین بودم و شاهد صحنه هایی از فشار بر نفرات برای تغییر مذهب خود، بوده ام به خودم گفتم که باید آزادی ادیان و مذاهب را نقدی کنم و مشاهداتم از اجحافی که به برادران سنی مذهب در تشکیلات رجوی را دیده ام برای مردم ایران بازگو کنم.
خلیل انصاریان – تیرانا
- ۰۲/۰۳/۲۸