قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید .

پیوندها

۱۱۴ مطلب با موضوع «تحلیل اقدامات رهبری فرقه رجوی» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰
هنوز دیر نشده است که مقامات آلبانیایی دست از همکاری جنایتکارانه خود با مریم رجوی تروریست سابق بردارند و جلوی نقض حقوق بشر افراد بیچاره را، که در اردوگاه اشرف 3 محبوس هستند، بگیرند. مشکلات تمام نشده است. برای تروریست سابق مریم رجوی ریختن خون اعضای اردوگاه اشرف 3 ادامه دارد.

پنجم دسامبر ۲۰۲۱ : گازتا ایمپکت Gazeta Impact، تیرانا، آلبانی (ترجمه سایت ایران اینترلینک): بین سال‌های ۲۰۱۳ (در آخرین روزهای دولت دوم بریشا Berisha) تا سال ۲۰۱۶، چندین هزار ایرانی بر اساس توافق‌نامه‌ای بین دولت‌های آلبانی و جامعه بین‌المللی، که هرگز علنی نشد، وارد آلبانی گردیدند.

این ایرانیان بخشی از یک سازمان سابقا تروریستی بودند (تا سال ۲۰۱۲ در فهرست سازمان های تروریستی وزارت خارجه ایالات متحده قرار داشت). این سازمان با نام های متعدد یا به عنوان بخشی از سازمان های پوششی مانند شورای ملی مقاومت نیز شناخته می شود. این ایرانیان پناهنده در آلبانی، به عنوان اعضای فرقه رجوی نیز معروف هستند. با ورود این سازمان از عراق به آلبانی، یک سری فرار از صفوف آنها صورت گرفت. اعضای زن و مرد، چه زمانی که ایرانیان در حومه تیرانا مستقر شده بودند و چه زمانی که به شهر مانزManez  در به اصطلاح اردوگاه اشرف ۳ منتقل شدند، گروه را ترک کردند و از آن خارج شدند.

پس از اینکه آلبانی تحت تاثیر همه گیری ویروس کووید-۱۹ قرار گرفت، فرار از اردوگاه اشرف ۳ نیز افزایش یافت، زیرا این ویروس به طور قابل توجهی در اردوگاه گسترش یافت و تعداد را زیادی کشته و بسیاری را مبتلا نمود.

در روزهای اخیر، علاوه بر تداوم فرار از سازمان، حتی به صورت گروه‌های خانوادگی، نقض جدی حقوق بشر اعضای سابق فرقه رجوی صورت گرفته است. چنین نقض حقوق بشری در عین حال جزو جرائم جنایی محسوب می شود که طبق مواد قانون جزای جمهوری آلبانی، مجازات زندان را در پی دارد. فاجعه خانواده دانافر در اواخر ماه نوامبر (آبان ماه)، زمانی رخ داد که خانواده دانافر تصمیم به ترک فرقه رجوی گرفتند. پدر خانواده و دو پسرش نوید دانافر و شاهپور دانافر از مسئول خود در فرقه رجوی خواستند تا به آنها اجازه دهند که اردوگاه مانز را ترک کرده و مانند بسیاری دیگر از اعضای سابق فرقه در شهر تیرانا زندگی کنند. فرماندهان اردوگاه به دستور مستقیم مریم رجوی، رهبر فرقه، به خانواده مورد نظر اجازه خروج از اردوگاه مانز و اقامت در تیرانا را ندادند.

اقدام به خودکشی

یکی از مردان، یعنی شاهپور دانافر، با بریدن رگ های مچ دست خود اقدام به خودکشی کرد. شاهپور در بیمارستان QSUT (مرکز بیمارستان دانشگاهی “مادر ترزا Teresa”) بستری شد. ارگان های دولتی آلبانی سکوت کثیفی را در قبال این پرونده اقدام به خودکشی اختیار کرده اند.

پلیس دورسDurrës  و پلیس تیرانا در بیانیه های مطبوعاتی خود به هیچ وجه به چنین موردی اشاره نکرده اند. ریاست QSUT نیز که در این دردسر گرفتار شده است، سکوت کاملی را اختیار کرده است. به پلیس، پزشکان و رهبران فرقه رجوی یادآوری می کنیم که تحریک به خودکشی یک جرم کیفری است و مجازات آن حبس است. به رهبران پلیس در دورس و تیرانا و همچنین مدیر گلدیس نانو Gledis Nano ، آنچه را که در ماده ۹۹ قانون شماره ۷۸۹۵ dt به تاریخ ۲۷/۱/۱۹۹۵ نوشته شده است را یادآوری می کنیم: «باعث خودکشی یا اقدام به خودکشی یک فرد شدن، در نتیجه بدرفتاری سیستماتیک یا دیگر رفتارهای سیستماتیک که به شدت به حیثیت وی لطمه می زند، توسط شخصی که به او وابسته هستند یا توسط شخصی که دارای رابطه خانوادگی یا زندگی مشترک می باشند، مجازات حبس از سه تا هفت سال را در پی دارد.» . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

مسعود رجوی چگونه قبح خیانت به میهن را شکست

منصور نظری 2021

قبل از انکه بخواهیم تابوهائی که مسعود رجوی شکسته را بررسی کنیم بهتراست  معنای کلاسیک تابو را تعریف کنیم. تابو کلمه ایست با دو معنای متضاد به عبارت ساده تر خوب و بد یا به تعبیری بایدها ونباید ها. همه ما در زمان کودکی که زیر چتر خانواده خصوصا پدر ومادر بوده ایم بارها از پدریا مادرمان شنیده ایم اینکار را نکن، به این دست نزن، اینجا و یا آنجا نرو.  کمترکسی است که این هشدار پدرو مادرها را فراموش کرده باشد. همه اینها الگوهای رفتاری و ارزشی بودند که همیشه توسط بزرگان خانواده به ما گوشزد شده است تا ما بدانیم به چه چیزهائی نباید نزدیک شویم و به تعبیری دیگر ما یاد گرفتیم چگونه با ارزشهای خوب وبد کنار بیائیم .

قوانین مربوط به تابوها و ارزش ها و ضد ارزش ها موضوعی نیست که امروز پدید آمده باشد.  ریشه این قوانین را میتوان در پیدایش تمدن درمیان انسانها از زمانهای بسیار دور و کهن جستجو کرد. موضوعی که ریشه درتاریخ انسان دارد و با گسترش تمدن انسانی این قوانین و ارزشها دستخوش تغئیراتی شده اند.

ناگفته نماند که تابوها، دارای دسته بندی متفاوتی هستند. از جمله تابوهای اخلاقی، مذهبی، اجتماعی، سیاسی، قانونی و ده ها ارزش معنوی که کمتر کسی میتواند به سادگی آنها را زیرپا بگذارد.

شکستن بعضی از ارزش ها در جوامع کار بسیار سخت و دشواریست اما در دنیای امروز با گسترش تکنولوژی و ماهواره ها و دنیای مجازی اینکار توسط قدرتهای سلطه گر موریانه وار پیگیری میشود. خصوصا در رابطه با کشور ما ایران با صدها ماهواره زوم شده به سوی مردم.

برای نمونه عادی سازی خیانت زن به شوهر و شوهر به زن به گونه ای تبلیغ میشود که زن و مرد را موجودی آزاد در روابط جنسی میدانند و تلاش میکنند ارزشهائی که در جامعه ما وجود داشته را زیر علامت سوال برده و آن ارزش را تبدیل به یک ضد ارزش کنند تا بدین وسیله بنیاد خانواده دچار اضمحلال شود و دیگر چیزی به نام حریم و حرمت معنا نداشته باشد. متاسفانه خیلی از مردم ایران در دام این ماهواره ها و شبکه هائی که بصورت بیست وچهار ساعته مشغول ویران سازی اخلاقی جامعه هستند افتاده اند. شکستن مرزهای اخلاقی همیشه مقدمه شکستن مرزها و ارزش های دیگر بوده است .

تمام این توضیحات از بابت این است که بتوانیم خیانت مسعود رجوی در شکستن قبح خیانت به میهن ومردم را بهتر درک کنیم  و ضرباتی که این مرزشکنی در بعضی گروهها ایجاد کرد. برای فهم موضوع  کمی به عقب بازمیگردیم. در سال 1361 پس از گذشت چندین ماه از کشته شدن اشرف ربیعی زن اول مسعود رجوی او عاشق دختر بنی صدر میشود والبته این عشق وعاشقی برای مسعود رجوی جنبه مصلحتی دارد و نه چیز دیگر. و سپس به سرعت مراسم ازدواج با فیروزه بنی صدر که  بین 17 ویا 18 سال دارد برگزار میشود. هنوز به یکسال نرسیده و با توجه به تحولاتی که در سازمان صورت میگیرد، خصوصا ارتباط مسعود رجوی با طارق عزیز وزیرخارجه صدام حسین یعنی وزیر خارجه کشوری که به خاک ایران تجاوز کرده وبا مردم ایران در جنگ است، در چنین وضعیتی آقای بنی صدر از مسعود رجوی فاصله میگیرد و به تبع آن فیروزه بنی صدر از مسعود رجوی طلاق میگیرد. هنوز جوهر این طلاق خشک نشده بود که این بار رجوی عاشق  زن دوستش یعنی مریم عضدانلو میشود. به گونه ای که مریم رجوی را مجبور میکنند از مهدی ابریشم چی طلاق بگیرد تا بتواند با مسعود رجوی ازدواج کند. پاداش مهدی ابریشم چی نیزیک دختر 17 ساله است مینا خیابانی ، مهدی ابریشم چی حداقل دوبرابر سن مینا خیابانی را دارد اما این هدیه ای از طرف مسعود رجوی است که به  پهلوان قلابی داده  میشود. . .

  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰
انتخاب مجدد آقای هاشمی رفسنجانی به ریاست جمهوری ایران، بعنوان یک فرد مدره رجوی را به این فکر فرو برد که او هم باید در مقابل این اقدام ایران، برای اینکه بتواند تا حدودی چهره تروریستی و خشونت طلبی سازمان را که با قتل و کشتار و عملیات نظامی در ایران و عراق در اتحاد با نیروهای صدام گره خورده است، با فعالیت های سیاسی در عرصه بین المللی ترمیم کند.

قسمت بیست و پنجم – «بند ر» ، رئیس جمهور شدن مریم رجوی – ششمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، انتخاباتی بود که برای تعیین رئیس‌جمهوری ایران پس از یک دوره ریاست جمهوری علی اکبر هاشمی رفسنجانی در ۲۱ خرداد ۱۳۷۲ برگزار شد.

اکبر هاشمی رفسنجانی با کسب ۱۰ میلیون و ۵۶۶ هزار و ۴۹۹ رای از مجموع ۱۶ میلیون و ۳۲۸ هزار و ۶۸۹ رای ماخوذه برای دومین بار به ریاست جمهوری انتخاب شد.

انتخاب مجدد آقای هاشمی رفسنجانی به ریاست جمهوری ایران، بعنوان یک فرد مدره رجوی را به این فکر فرو برد که او هم باید در مقابل این اقدام ایران، برای اینکه بتواند تا حدودی چهره تروریستی و خشونت طلبی سازمان را که با قتل و کشتار و عملیات نظامی در ایران و عراق در اتحاد با نیروهای صدام گره خورده است، با فعالیت های سیاسی در عرصه بین المللی ترمیم کند.

در  ششم شهریور سال ۱۳۷۲ اجلاس سالانه شورای ملی مقاومت مجاهدین در بغداد و در سالنی در مجموعه پارسیان که بهارستان نامیده میشد برگزار گردید.

سازمان این محل را با هزینه زیاد و مشخصا برای برگزاری اجلاس شورای ملی مقاومت  ساخته بود و حتی دو مجسمه شیر هم که  در جلو درب ورودی آن گذاشته بود که نمادی از مجلس شورای ملی در ایران باشد.

در این نشست اساس کار رجوی  معرفی مریم رجوی بعنوان رئیس جمهور آینده ایران بود. طرحی که او پیشاپیش و ماهها روی آن برای خروج از بن بست عراق کار کرده بود.

رجوی با انتخاب مریم به ریاست جمهوری دو هدف را دنبال میکرد. او هم در پهنه تشکیلات نیاز به موتور جدیدی داشت و هم در پهنه سیاست، و بویژه در  صحنه بین المللی  نیاز داشت که فعالیت جدیدی را آغاز کند. تا هم از تحولاتی که در ایران رخ می داد (با انتخاب مجدد آقای رفسنجانی به ریاست جمهوری ایران) عقب نماند و هم از بن بن بستی که در عراق گیر کرده بود ، خود را برهاند.

البته مخالفت هایی هم در شورا با این انتخاب شده بود که اصلی ترین مخالف آن آقا و خانم متین دفتری بودند  و البته  آقای هزارخانی هم گفته بود که این انتخاب میتواند یک خودکشی سیاسی باشد . همچنین مشابه این جمله را قبلا هم بنوع دیگری  شنیده بودم و آن زمانی بود  که رجوی  در سال ۱۳۶۵ و از فرانسه وارد عراق شد که در همین رابطه مهدی  ابریشمچی گفته بود که اگر ما نتوانیم تا  یکسال رژیم را سرنگون  کنیم خواهیم سوخت.

البته تا جایی هم  که در ظاهر امر  به نظر می رسید خود مریم هم  به هیچوجه راضی به قرار گرفتن در این پست نبود. بعدها خودش می گفت دوست دارد در میان مجاهدین باشد و اینکار او را در موضعی قرار می دهد که ناچار است عضویت خود در سازمان را به حالت تعلیق در آورد!  البته گفتن این جملات صرفا برای فریب دادن اعضای شورا و غیر مجاهدین بود. ..  . .

  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰
شماری از جنایتکارانی که به عنوان عضو ارتش رژیم متجاوز صدام، در عملیات مجاهدین در سال ۶۷ بر علیه کشورمان شرکت داشتند، جنایت کردند و سرانجام توسط نیروهای نظامی ایران در اسلام آباد غرب به هلاکت رسیدند، همان زندانیانی بودند که در اثر رأفت و اغماض جمهوری اسلامی مورد عفو قرار گرفته و آزاد شده، اما مجددا به سازمان تروریستی مجاهدین – پیشاهنگان داعش – پیوسته بودند.

برپاسازی تجمعات  روزانه و ۳۰ یا ۴۰ نفری جلوی درب دادگاه محل محاکمه آقای حمید نوری از کارمندان سابق دادستانی ایران در استهکلم سوئد با پزهای حقوق بشری، این روزها شیوه و شعبده بازی دغلکاران و مسئولین گروه تروریستی مجاهدین خلق بوده است.

داستان سازی چندین نفر از ساکنان پایگاه اشرف ۳ در شهر دورس آلبانی و کشاندن آنان و تلقین و صحنه سازی های اغلب دروغ و بزرگنمایی شده در حضور اعضای دادگاه ، فرصت آفرینی حرام و ضد مردمی مسعود رجوی و همپالکی های بدرد نخور اوست که از مدتی پیش با هدف بحران آفرینی در وجهه محاکم قضایی مربوط به سالهای خشونت و ترور سازمان مجاهدین، شروع شده است.

همان افرادیکه قبلا به واسطه اقدامات تروریستی شامل حمل سلاح و نقش آفرینی در ترور افراد و شهروندان ایرانی و یا کمک های مالی و پشتیبانی تدارکاتی و …. در سالهای ۶۰ و بلوا آفرینی های دارودسته رجوی ، دستگیر و با حداکثر رافت  حکومت مواجه شده و با طی چندسال دوران زندان و با برخورداری از عفو های مناسبتی و گاها حتی در مراحل اتمام بازجویی ،  به کانون خانواده رجعت داده شده بودند. ..  . ..

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
الان تنها سرگرمی این تروریست های  اوباش ، تبلیغات رسانه ای با موضوعی به نام «نقض حقوق بشر در ایران» است. چیزی که خودشان هم به آن اعتقاد ندارند. و گرنه کدام انسان با وجدانی 40 سال اعضای خود را زندانی می کند و اجازه حتی یک تماس ساده به آنها با خانواده هایشان را هم نمی دهد چه رسد به اینکه اجازه دهد آنان یک زندگی آزاد و بدور از قید و بند های فرقه رجوی را تجربه کنند.

تروریستهای مجاهدین همچنان با موضوع «نقض حقوق بشر در ایران» سعی می کنند هم خود و هم اعضای گرفتار در اردوگاه این فرقه در آلبانی را سرگرم نگه دارند. ایکاش به اندازه ای که این اوباش برای اسرائیل و آمریکا و برخی از کشورهای عرب منطقه مزدوری می کنند به همان اندازه هم در نزد صاحبانشان وزن و جایگاه سیاسی داشتند.

اگر تاریخ چهار دهه گذشته فرقه تروریستی رجوی را به یاد آوریم؛ تروریسم ، خشونت ورزی و وطن فروشی تنها کارشان  و مهارت در شیوه ها تنها پیشرفت این گروه مزدور بوده است.

هدف تبلیغات حقوق بشری مجاهدین در این مقطع که آنرا به کمک حامیان سیاسی و پولی معلوم الحال خود در آمریکا و اروپا پیش می برد صرفا تخریب چهره رئیس جمهور کشورمان است. تا جایگاه او را در افکار عمومی ایران و همچنین در سطح بین المللی هدف قرار دهند.

حال اگر نگاهی به یاوه سرایی های حامیان این گروهک در آنچه که از سوی این فرقه  «اجلاس ایران آزاد ۲۰۲۱» نامیده می شد، نیز بیندازیم دقیقا حمله شخص رئیس جمهور ایران هدف حمله رسانه ای آنان بود.

مریم رجوی در این اجلاس یاوه هایی را بر علیه رئیس جمهونر کشورمان با موضوع نقض حقوق بشر در ایران سر داد تا نشان دهد وضعیت حقوق بشر در  ایران تا چه حد وخیم است. . . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، این مادر رنج دیده در نامه ای خطاب به کریم اسد احمدخان دادستان دیوان بین الملل کیفری لاهه خواستار تسریع و توجه به ندای خانواده های آسیب دیده در روند این پرونده شد.

به گزارش فراق، متن نامه وی به شرح زیر است:

 

جناب آقای کریم اسد احمدخان

دادستان محترم دیوان بین الملل کیفری لاهه

بنده ثریا عبداللهی، مادر امیراصلان حسن زاده هستم که فرزندم از حدود ۲۰ سال پیش توسط آدم ربایان فرقه رجوی موسوم به سازمان مجاهدین خلق ربوده شده است.

در اینجا لازم دانستم از طرف خود و جمعی از مادران رنج دیده و آسیب دیده از جنایت های این فرقه خطرناک که شرایط مشابه بنده دارند، مواردی را به اطلاع حضرتعالی رسانده و خواستار آن باشم که در روند بررسی پرونده شکایت جداشده ها به آن توجه فرمایید.

اغلب عزیزان ما ناخواسته در دام این فرقه شیطانی گرفتار شدند و بر اثر سیستم قدرتمند مغزشویی این فرقه مورد بهره کشی قرار می‌گیرند.

ما مادران و خانواده های آسیب دیده از خشونت فرقه رجوی ضمن برائت از این گروه خشن مواردی را برای آگاهی آن سیستم قضایی بازگو می کنیم:

این فرقه هم اکنون در کشور آلبانی مستقر هست و سران آن اجازه هیچ گونه ملاقات، تماس تلفنی، نامه نگاری و تبادل اطلاعات به خانواده های اعضا را نمی دهند.

اعضای فرقه نمی توانند تلفن شخصی و یا موبایل داشته و با خانواده و بستگان خویش تماس بگیرند، حق دیدارهای خانوادگی ندارند.

طبق قوانین فرقه اعضا حق ازدواج، انتخاب همسر و یا داشتن فرزند را ندارند.

در ایدئولوژی این فرقه اعلام شده که هیچ فردی از خودش هویتی ندارد و رهبر فرقه می گوید، «جان و مال، زن و شوهر، فرزند و خانواده و همه چیز شما متعلق به من (مسعود رجوی رهبر فرقه) است. من مالک شما هستم. خون، نفس و روح شما متعلق به من و درحیطه اختیارات رهبر است.»

اگر خانواده، بستگان و یا حتی مجامع حقوقی بخواهند با این افراد تماس بگیرند آدرس و یا مکان مشخص تلفن و ایمیل شخصی ندارند.

طبق قوانین فرقه در جلسات جمعی ۱۰۰ تا ۲۰۰ نفره اعضا را وادار می‌کنند، خصوصی ترین نکاتی که در ذهن شان عبور کرده را مطرح نموده و سپس آن جمع را بر علیه فرد می شورانند و مورد توهین و تحقیر و آزار قرارمی دهند.

با توجه به موارد بالا و گزارش مختصر از خصوصیات فرقه رجوی بنده از آن مقام محترم قضایی می خواهم که ضمن تسریع در بررسی پرونده شکایت جداشده ها به خواسته های مادران و خانواده های اسیران که هیچ گناهی جز دوست داشتن و عشق ورزیدن به عزیزان خود ندارند هم توجه فرمایید.

در پایان امیدوارم آن سیستم قضایی بین المللی بتواند به تعهدات بین المللی خود عمل نموده و در مقابل جنایت های آشکار این فرقه تروریستی حکمی شایسته صادر نماید.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
وقایع سالهای بعد از سقوط صدام حسین، دیکتاتور عراق و فرار تعدادی از اعضای شورای رهبری فرقه تروریستی مجاهدین در قرارگاه اشرف و سپس افشای حرمسرای رجوی که از همان اعضای شورای رهبری تشکیل شده بود، موجی از انزجار در افکار عمومی را بوجود آورد اینکه رجوی چگونه با کمک مریم عضدانلو زنان نگونبخت را با دادن رده شورای رهبری به آنان فریب داده و به هم بستر شدن با خودش وادار می کرد.

قسمت بیست و چهارم – بند هزار «شین» (یعنی هزار عضو شورای رهبری)  یا همردیف: علیرغم اینکه بعد از بند دال دیگر هیچ زنی تحت مسئولیت  مردان در تشکیلات نبود و زنان در مسئولیت های بالای تشکیلات قرار داشتند ولی هنوز دستگاه رجوی بطور کامل آببندی نشده بود. 

من

رجوی خیلی خوب میدانست باید پست های حساس و مسئولیت های حول و حوش خودش را به زنان بسپارد چرا که این شکلی دستگاه او آببندی شده و  از هرگونه تهدیدات احتمالی بعدی که ممکن بود از طرف مردان مسئول در تشکیلات متوجه وی شود از جمله افشای سواستفاده های جنسی شخص وی منتفی گردد.

رجوی در ۱۴مرداد سال ۱۳۷۲ طی نشستی در قرارگاه باقرزاده  تعدادی از زنان را به رده همردیفی مسئول اول سازمان یعنی مریم  ارتفاء داد .  در قدم اول تعداد اعضای شورای رهبری ۱۲ نفر  و ۱۲ نفر نیز بعنوان کاندید شورای رهبری معرفی شدند.  ولی  بعدا بر تعداد آنها افزوده شد بنحویکه مسعود رجوی از اعضای شورای رهبری تحت عنوان «صفی تا تهران» نام برد!

وی این انتخاب را «بلوغ ایدئولوژیکی مجاهدین»  لقب داده و معتقد بود که این بلوغ در انتخاب مریم به ریاست جمهوری به اوج خود رسیده است.

بدین ترتیب رجوی در ذهن اعضای سازمان در جایگاهی قرار داشت که توانسته بود به نابرابری جنسی در تشکیلات پایان دهد.

رجوی همیشه سعی میکرد به هر شکلی شده و تا جایی که امکان دارد همه چیز را بنوعی به مذهب ربط داده و از آن در راستای اهداف خود سو استفاده کند.

در معرفی اعضای شورای رهبری هم همین ترفند را بکار گرفت تا بدین ترتیب احساسات حاضرین در جلسه را تحریک کرده و با اهداف خود همسو کند. رجوی تلاش کرد دبا شیادی تمام اعضای «شورای رهبری» را به حواریون حضرت مسیح و یا ۱۲ پیشوای شیعیان ربط داده  تا این انتخاب را مبارک جلوه دهد؟!

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

افشاگری3 ...

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

افشاگری 2...

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

در سالهایی که در قرارگاه اشرف و مناسبات فرقه تروریستی مجاهدین خلق بودم به نقطه ای رسیدم که به صحت و درستی اخباری که در تلویزیون و بولتن های خبری آنها برای اطلاع اعضاء انتشار پیدا می کرد شک کردم.

اخبار منتشر شده ضد و نقیض بود! خیلی تلاش کردم تا واقعیت ها را بدانم و با تلاش فراوان خودم را در قسمت فرهنگی پذیرش و بعد قرارگاه هفت که مسئولیتش ضبط اخبار سیما(تلویزیون مجاهدین خلق) و پخش آن برای اعضاء در سالن غذاخوری در دو زمانبندی ظهر و شب و همچنین چاپ و توزیع بولتن خبری بود سازماندهی کردم و با ورود به قسمت فرهنگی با شیوه های سانسور خبرها و چگونگی پخش آن آشنا شدم.

 

از آنجاییکه اعضای مستقر در پادگان اشرف به کلی از ارتباط با دنیای خارج از فرقه قطع بودند و در معرض اخبار و اطلاعات از منابع مستقل قرار نداشتند، مسئولین بخش پرسنلی مجاهدین خلق با شیوه های گمراه کننده و ترفندهای مختلف از عدم آگاهی اعضاء سوء استفاده کرده و اخباری که از ماهواره ها و یا شبکه های تلویزیونی خارجی و عربی دریافت می کردند را سانسور نموده و با برش اخبار و فیلم ها آن قسمت از فیلم و یا خبر که در جهت منافع تبلیغاتی فرقه بود و می توانست روی اعضا تاثیر بگذارد را برای قسمت های فرهنگی هر قرارگاه ارسال می کردند تا پخش کنند . . . ..

فرهنگی نهادی بود که در هر ستاد و یا قرارگاه تحت مسئولیت بخش پرسنلی کار می کرد، نفر فرهنگی در گوشه ای از سالن غذاخوری یک اتاق در اختیارش گذاشته شده بود که از آنجا ویدئوهایی که از پرسنلی مرکزی بدستش می رسید را از تلویزیون اتاق فرهنگی به تلویزیون هایی که در قسمت های مختلف سالن غذا خوری نصب شده بود رله می کرد. فرهنگی هر قسمت بصورت مستقل و مستقیم هم اقدام به ضبط برنامه زنده تلویزیون (سیما) می کرد.

  • مصطفی آزاد