قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید . ضمن اینکه با آدرس دوم ghased1393.blogsky .com هم در این مسیر پیش می رویم ...

پیوندها

۳۹۵ مطلب با موضوع «عملیات مرصاد» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰
 
سیزدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات اعضای سازمان مجاهدین
 
سازمانی که خود را مجاهد خلق معرفی می‌کند تا کنون هیچ اقدامی در رابطه با جنایات رژیم صهیونیستی و داعش انجام نداده است.

به گزارش رسانه های ایران، دیروز سیزدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی برگزار شد.

در ابتدای این جلسه،  قاضی دهقانی گفت: از اولین روز دادگاه تا امروز جلسات متعددی برای رسیدگی به این پرونده  برگزار شده است. نظر به اتمام کیفرخواست، در حال استماع شکایات شکات توسط وکلای آنها هستیم.

وی ضمن تسلیت شهادت  ریاست جمهوری و همراهان ایشان گفت: نکته ای که در این کیفرخواست مهم است،  مساله اتهاماتی است که در قالب کیفرخواست به یک سازمان وارد شده است که اساس آن لطمه زدن به انقلاب اسلامی است‌.

وی با اشاره به آیه “أَشِدَّاء عَلَی الْکُفَّارِ…” گفت: أَشِدَّاء عَلَی الْکُفَّارِ به معنای شدت عمل نیست، یعنی سخت بودن و محکم بودن و غیرقابل نفوذ بودن. أَشِدَّاء عَلَی الْکُفَّارِ یعنی نگذارید در جامعه شما دشمن نفوذ کند.  نفوذ اصلی ترین دشمن ما از ابتدای انقلاب تا امروز است و  این پرونده و کیفرخواست واصله نظر به این که به دلیل یکی از اتهامات نفوذ در ارکان جمهوری اسلامی و نهادهای مرتبط با آن ایجاد شده است، در حال رسیدگی است و تا امروز ادامه دارد و تمام نمی شود.

وی افزود: همانطور که اهداف و تمرکز پلیس جنایی بین الملل مبارزه با تروریسم و استرداد مجرمین است،  این دادگاه مبادرت به صدور اعلان قرمز برای متهمان کرده است و شناسایی و ردیابی افراد مورد درخواست بعد از درخواست دادگاه و دادستان،  توسط پلیس جنایی بین الملل پذیرفته و اعلان قرمز برای آنها صادر شده است.

وی گفت: امروز به تمام کشورهای میزبان این متهمان اعلان میکنم با توجه به صدور اعلان قرمز، تحت تعقیب پلیس بین المللی هستند و هر نوع پنهان کردن آنها توسط دولت هایشان،  برخلاف منشوری است که با آن منشور به عضویت پلیس جنایی بین الملل درآمدند و می تواند تحت  تعقیب  قرار گیرند.

دهقانی با بیان اینکه اهداف پلیس بین‌الملل ایجاد امنیت عمومی در دنیا، مبارزه با تروریسم و تحت تعقیب قرار دادن مجرمین و استرداد آن‌ها است، گفت:  امروز به تمام کشورهایی که قوانین پلیس بین‌الملل را پذیرفته‌اند اعلام می‌کنیم با پلیس بین‌الملل همکاری و برای تامین امنیت مردم خود اقدام کنند.  هرگونه صدور اوراق شناسایی، هویت و یا تسهیل روادید متهمان این پرونده توسط دولت‌های میزبان خلاف قوانین پلیس بین‌الملل است.

در ادامه وکیل شکات با اجازه قاضی در جایگاه قرار گرفت و گفت: از قوه قضاییه تشکر می‌کنم که امکانی را فراهم کرده است تا جنایت‌های فرقه تروریستی مجاهدین مورد رسیدگی قرار بگیرد. جنایت‌هایی که علیه ۱۷ هزار نفر ایرانی صورت گرفته است و باید ۱۷ هزار دادگاه در این رابطه تشکیل و ۱۷ هزار رای صادر شود. دادگاه باید هر مورد را به تفصیل بررسی کند.

قاضی در پاسخ به وکیل شکات گفت: دادگاه با صبر و حوصله با جنایت‌هایی که در طول ۴۰ سال گذشته رخ داده، رسیدگی می‌کند.

وکیل شکات افزود: تمام دنیا شاهد جلسات این دادگاه است. امروز می‌خواهم در مورد کشتارهای داعش‌گونه مجاهدین صحبت کنم.  این کشتارها هم ریشه حقوقی، هم ریشه سیاسی و اعتقادی دارد. کتاب‌هایی امروز به دادگاه ارائه شده که اسنادی مهم از اقاریر خود اعضای فرقه مجاهدین خلق نسبت به جنایاتی که انجام داده‌اند، در آنها آورده شده است. از جمله این کتاب‌ها نشریه مجاهد است.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

برنامه ۱۰ ماده‌ای مریم رجوی در واقع مانیفست فرقه تروریستی منافقین را نشان می‌دهد که در تیر ماه ۱۳۹۲ منتشر گردید.

به گزارش فراق، این ده ماده در واقع برنامه ادعایی این فرقه را در صورت به دست گیری قدرت در ایران نشان می‌دهد! نگاهی به سخنرانی‌ها و تبلیغات این فرقه تروریستی از سال ۱۳۹۲ به این سو نیز نشان می‌دهد که همه طراحی‌های آنها بر پایه این ۱۰ بند صورت گرفته و حتی طرح‌های آنها برای معرفی خود به عنوان آلترناتیو نظام ایران نیز ذیل همین ۱۰ بند تعریف می‌گردد.

به بهانه مانور اخیر فرقه رجوی برای گردهمایی نهم تیرماه ۱۴۰۳ در برلین با محوریت بزرگنمایی این ۱۰ ماده، مروری بر این طرح داشتیم.

بدون شک برای گروه‌ها و فعالین سیاسی داخلی و خارجی تناقض عمیق رفتاری این فرقه در طول حیاتش با یک به یک این بندها مشخص است، اما با توجه به تبلیغات عناصر این فرقه برای عضوگیری از میان نوجوانان و جوانان ناآگاه به تاریخ انقلاب و سوابق این فرقه و همچنین با نگاه به ژست دموکراتیک فرقه رجوی در عرصه بین‌المللی، به مقایسه مصداقی رفتار منافقین با هر یک از بندهای این برنامه می‌پردازیم.

نخستین بند از برنامه ادعایی مریم رجوی ناظر بر برگزاری انتخابات و استفاده از رأی مردم برای تشکیل حکومت با ساختار جمهوری در ایران است و به طور کلی مسئله حق رأی و اعتقاد به دموکراسی در تبلیغات این فرقه به شکل پررنگی استفاده می‌شود به طوری که منافقین خود را آلترناتیو دموکراتیک حکومت ایران می‌نامند!

اولین بند برنامه رجوی به مهمترین تناقض رفتاری منافقین و درواقع بزرگترین ضعف این فرقه اشاره دارد که مصادیق مشهور و پرتعدادی در طول تاریخ حیات این فرقه دارد که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.

بعد از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ در ایران و بعد از تصمیمات موقت و ضروری نظیر تعیین دولت موقت و تشکیل شورای انقلاب برای اداره موقت کشور، اولین و مهمترین اقدام سیاسی برگزاری همه پرسی قانون اساسی بود که با مشارکت بی‌نظیر مردم روبه‌رو شد. این انتخابات درواقع اولین و محوری‌ترین فرصت مردم بعد از پیروزی در انقلاب برای برقراری اراده خود در حاکمیت کشور محسوب می‌شد. در کنار حضور پررنگ مردم، همه طیف‌های سیاسی حتی بسیاری از مخالفین با برخی مبانی انقلاب نیز در همه پرسی شرکت کردند. برخی از این گروه‌ها و جریانات ولو به قصد نمایش چهره معتقد به دموکراسی از خود مجبور به مشارکت در انتخابات شدند. اما در اولین فرصت اخذ آرای مردمی، منافقین حکم به تحریم انتخابات دادند! و با دستوری تشکیلاتی از هوادارن و اعضای خود خواستند که در این انتخابات مشارکت نکنند!

درواقع این فرقه در اولین ابراز وجودش بعد از انقلاب، سعی کرد که در مقابل برقراری دموکراسی و مشارکت مردم قرار گیرد که البته مشارکت بی‌نظیر مردم نشان از عدم نفوذ این فرقه در توده‌های مردم و همچنین عدد ناچیز هوادارانش در انقلاب داشت. این موضوع اولین رویارویی منافقین با انقلاب را نیز به شکل علنی نشان داد، زیرا در اولین انتخابات ریاست جمهوری به حکم امام (ره) که فرمود: «کسانی که در همه پرسی جمهوری اسلامی شرکت نکرده‌اند، حق نامزدی برای انتخابات ریاست جمهوری را ندارند»، کاندیداتوری مسعود رجوی نماینده رسمی سازمان منافقین مورد تأیید قرار نگرفت. هرچند این فرقه سعی کرد همین مسئله را دستاویزی برای نمایش ظلم به خود نشان دهد، اما با یک منطق ساده جواب مشخص بود. اولاً رئیس جمهور قرار است به اجرای همان قانون اساسی‌ای بپردازد که منافقین همه پرسی آن را تحریم کرده و اصل آن را قبول نداشتند. دوماً کسانی که هیچ اعتقاد به انتخابات نداشته و احترامی برای رأی مردم قائل نیستند، اکنون چگونه برای دستیابی به قدرت، حاضر به حضور در انتخابات شده‌اند؟!

دومین بزنگاه برای منافقین، مربوط به اولین دوره مجلس شورای اسلامی بود که مرحله اول آن در ۲۴ اسفند ۱۳۵۸ و مرحله دوم آن در ۱۹ اردیبهت ۱۳۵۹ برگزار گردید. در این انتخابات منافقین در همه استان‌ها و شهرستان‌ها نامزد داشتند و همه این نامزدها نیز تا آخرین مرحله در رأی‌گیری باقی ماندند، اما حتی یک نفر از این نمایندگان به مجلس راه پیدا نکرد! درواقع آنجایی هم که این فرقه فرصت قرارگیری در معرض رأی مردم را داشت، اثبات شد که هیچ جایگاهی در میان مردم ندارد.

با ورود به دهه ۶۰ منافقین عملاً وارد فاز مسلحانه علیه نظام و انقلاب شدند و از این تاریخ به بعد تنها مواجهه آنها با انتخابات، اقدامات تروریستی در محل برگزاری انتخابات و صندوق‌های اخذ رأی بوده است. به عبارت دیگر بعد از این تاریخ نقش رجوی و گروهش در انتخابات ایران شامل تلاش برای انفجار صندوق‌های رأی به منظور جلوگیری از مشارکت مردم بوده است.

  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰

 

کارشناس مسائل امور بین‌الملل گفت: نشریه مجاهد متعلق به سازمان مجاهدین از سال ۵۸ آغاز به فعالیت کرد و محتوای این نشریه به عنوان اقاریر صریح متهم حقوقی قابل استناد است.

به گزارش فراق، صادق کوشکی صبح سه شنبه در سیزدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان فرقه تروریستی اظهار داشت: نشریه «مجاهد» به‌عنوان ارگان رسمی سازمان جزو مستندات است اما روندی که این نشریه طی کرده است را با توجه به پژوهشی که داشته‌ام باید توضیح دهم.

وی گفت: نشریه مجاهد متعلق به سازمان مجاهدین از سال ۵۸ آغاز به فعالیت کرد و این نشریه به عنوان اقاریر صریح متهم حقوقی قابل استناد است و مسعود رجوی در آن اشاره می‌کند که فاز نظامی سازمان از سوم خرداد ۶۰ آغاز شده و تا سال ۶۱ طول کشیده است.

کوشکی ادامه داد: مسعود رجوی در این نشریه اعلام کرده است که اول شاه مهره‌ها را مورد هدف و بعد از آن تنه سرکوب‌گر (سرانگشتان رژیم) را مورد هدف قرار دادیم.

او گفت: رجوی اشاره می‌کند در شهریور سال ۶۱ حدود ۶۰۰ نفر را به تعبیر خودش به هلاکت رسانده‌اند. همچنین در شماره ۱۳۴ این نشریه می‌گوید از آغاز مرحله دوم مقاومت تا کنون بیش از هزار تن از ایادی رژیم نابود شدند که ۲۸ نفر از سپاه پاسداران بودند.

کوشکی بیان کرد: اغلب افرادی که ترور شدند از مردم عادی جامعه بودند. سازمان در نشریه خودش روش‌های مختلف خشونت را آموزش و ترویج می‌دهد. به‌عنوان مثال در شماره ۱۳۷ نشریه روش عملیات کمین در جنگل را آموزش می‌دهد و عنوان می‌کند با همین روش در مهرماه سال ۶۱ فرمانده ژاندارمری استان مازندران را در جاده کیاسر به ساری ترور کردیم.

انتهای پیام

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

 

در این ویدئو سندی از سبوعیت سازمان تروریستی مجاهدین خلق را می‌بینید که در آن یک دختر پس از ۳۱ سال محرومیت از دیدار پدر در مقابل درب اشرف از هوش می‌رود.

به گزارش فراق، بر اساس شهادت صدها تن از افرادی که موفق شدند با سختی های فراوان از این فرقه مخوف گریخته و یا جدا شوند، در مناسبات درون فرقه مجاهدین خلق پایه ای ترین حقوق بشر نقض می شود.

افراد گریخته و جدا شده از درون فرقه در مستندات و مصاحبه ها یی که از وضعیت درون فرقه منتشر کردند چنین گزارش نموده اند:

اعضای فرقه از ارتباط با دنیای خارج محروم هستند و اجازه استفاده از وسایل ارتباط جمعی به مانند تلویزیون و رادیو و کانال های خبری آزاد را ندارند.

 آنها نمی توانند تلفن شخصی و یا موبایل داشته و با خانواده و بستگان خویش تماس بگیرند. حق دیدارهای خانوادگی ندارند. طبق قوانین فرقه حق ازدواج، انتخاب همسر و یا داشتن فرزند را ندارند. زنان حق فرزند آوری و بارداری نداشتند و افراد متاهل طبق قوانین فرقه مجبور به طلاق از همدیگر برای همیشه شده و داشتن خانواده ممنوع شد.

این است ایدئولوژی سازمانی که دم از خلق می زند اما در آن دختری اجازه یک ملاقات کوچک با پدرش پس از ۳۱ سال چشم انتظاری را ندارد.

 

اسماعیل رضایی در سال۱۳۳۴ در روستایی از توابع قوچان به دنیا آمد. او ازجمله اسرای جنگی بود که بر اثر یک معامله کثیف بین رجوی وصدام و البته با تبلیغات فریبنده فرقه ازاردوگاه عراق به امید آزادی زودرس و رفتن به ایران به کمپ اشرف آورده شد. وی فردی بی سواد بود و با وجود اینکه هیچ وقت مسئولیتی در فرقه نداشت هیچ وقت اجازه ارتباط با خانواده به وی داده نشد. سرانجام هم اسماعیل رضایی بامداد دوشنبه ۲۴تیر۹۸ پس از ماه ها مبارزه با بیماری سرطان در بیمارستانی در آلبانی مُرد.

 
  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

مسعود رجوی تنها کسی که بر انجام عملیات فروغ جاویدان اصرار داشت / زوایایی جدید از انتفاضه شعبانیه / سلاح‌های «خبات» را رجوی تأمین می‌کرد / ۲

پایگاه خبری-تحلیلی فراق در سلسله مطالب اختصاصی که برای اولین بار به زبان فارسی ترجمه و منتشر می‌شود افشاگری‌های مهم مترجم ارشد مسعود رجوی در عراق را بررسی کرده است.

به گزارش فراق، انتشار این مطالب برای نخستین بار در سال ۱۳۹۱ توسط یک روزنامه مشهور عراقی به نام «مراقب العراقی» انجام شد که بازتاب گسترده ای در این کشور داشت. انتشار این افشاگری ها در آن سال، به خصوص افشای کمک‌های نجومی نفتی صدام (فروش نفت توسط سازمان مجاهدین) نقطه عطفی در افشاگری های جامعه جداشدگان از فرقه رجوی بود زیرا به دنبال آن مسعود رجوی جنون گاوی گرفت و با لجن پراکنی های مفتضحانه، ذات خود را بیشتر نمایان کرد که به دنبال آن عده زیادی حتی از شورای ملی خودخوانده رجوی جدا شدند.

متن‌ مصاحبه‌ها توسط احمد نصر مشکاتی به زبان فارسی برگردانده شده و با تحلیل و تفسیر سرویس سیاسی فراق در اختیار شما مخاطبان فرهیخته قرار می‌گیرد.

با توجه به جریان سازی اخیر فرقه رجوی در خصوص تطهیر خیانت های رجوی در عراق به خصوص در دوران جنگ تحمیلی به عنوان پیاده نظام رژیم بعث صدام، مطالعه دقیق این مطالب به عموم جویندگان حقیقت توصیه می‌شود.

پذیرفتن افکار مارکسیستی توسط مجاهدین در سال ۱۳۵۴ / ناگهان دیدیم سازمانی که با امپریالیسم می‌جنگید، در ایران ترور می‌کند / ۱

 

بخش دوم ترجمه مصاحبه مترجم ارشد مسعود رجوی با روزنامه «المراقب العراقی»، منتشر شده در تاریخ چهارشنبه ۱۶ ژانویه ۲۰۱۳ را در ادامه می خوانید:

رجوی گفت: مادامی که ما در عراق هستیم کسی نمی‌تواند دولت عراق (رژیم صدام) ‏را سرنگون کند!‏

س: چه کسی اصرار بر انجام این عملیات (فروغ جاویدان) داشت؟

ج: شخص مسعود رجوی تنها کسی بود که بر انجام این عملیات اصرار می‌ورزید. وی در نشستی قبل از عملیات گفت که ما باید به داخل ایران برویم حتی اگر همه‌مان کشته شویم. حرف معترضین در این نشست، تأثیری نداشت.

س: آیا عقلانی است که شخصیتهایی امثال مهدی ابریشمچی و سایر اعضای رهبری و فرماندهان نتوانستند با این عملیات مخالفت کنند؟

ج: مطلقا هیچکس جرأت مخالفت با مسعود رجوی را نداشت. به یاد دارم که در نشست توجیهی عملیات، مسعود رجوی از همۀ رزمندگان موافق با انجام این عملیات خواست که دستشان را بلند کنند؛ همه‌ی اعضا دست بلند کردند. فقط چهار یا پنج نفر از فرماندهان دست بلند نکردند؛ مسعود رجوی عصبانی شد و با نام بردن از آنان بر سرشان داد زد و از آنان پرسید چرا دستتان را بلند نکردید؟ ولی آنها از ترسشان سکوت کردند. رجوی آنها را مسخره کرد و گفت شماها ترسو هستید. بعد از آن ما دیگر خبری از آنها نشنیدیم؛ فقط بعد از عملیات خبر رسید که همه‌ی آنان کشته شده‌اند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

 

ملیحه توتونچیان یکی از تروریست‌های سابقه‌دار فرقه رجوی است که اکنون در قالب یک ربات به این فرقه خدمت می‌کند.

به گزارش فراق، وی در بخشی کار می کند که در کنار تشویق به اقدامات ایذایی و خرابکاری، مشغول تور پهن کردن برای نوجوانان و جوانان هستند. آن ها در کنار هم روزانه تلاش می‌کنند افراد ناآگاه را به دام بیندازند و اذهان مردم را مسموم نمایند.

ملیحه توتونچیان از اوایل دهه ۶۰ همراه با خانواده اش از جمله دخترخردسالش «نفیسه» به فرقه رجوی پیوست.

دخترش زمان کودکی در کمپ بود. او به خاطر شرایطی که مادر مغزشویی شده اش برای او ایجاد کرده بود در کودکی افسرده و گوشه گیر بود. نفیسه زمانی که به واسطه جنگ در سال۱۳۷۰ از عراق خارج شد دیگر برنگشت.

یکی از برادرانش به نام حسین توتونچیان، سال ۶۳ به عراق و کمپ اشرف آمد. او که نتوانست شرایط سخت تشکیلات و گرمای طاقت فرسای عراق را تحمل کند به فاصله کوتاهی اعلام بریدگی و جدایی کرد اما پس از مدتی سران فرقه با تطمیع او را دوباره به کار گرفتند.

به گفته دوستانش حسین توتونچیان در قرارگاه اشرف در لشکر ۲۶ قسمت پشتیبانی فعالیت داشت. در سال ۱۳۷۰ پس از پایان جنگ آمریکا و عراق، وقتی دید که همه چیز دارد به حالت عادی بر می گردد و دروغ های رجوی رو شد، از مجاهدین جدا شد و مدتی را در خروجی سازمان به سر برد و سپس او را به کمپ پناهندگی عراق در شهر رمادی فرستادند. او در آنجا برای خرج و مخارج خود و خانواده اش به فروختن جوراب و بیسکویت در کنار خیابان اشتغال داشت که صد البته اگر زندگی را همانطور ادامه می داد می توانست شرافتش را حفظ کند ولی به هر کاری دست زد تا بتواند خود را به خارج از کشور و اروپا برساند.

این بود که پس از مدتی سران فرقه به او نزدیک شدند و با پیشنهادِ دادن پول و مخارج یومیه، او را دوباره جذب کردند. از آن زمان هم کماکان در کنار مجاهدین به رزق و روزی خود می پردازد و در مدح و ثنای رجوی علی رغم اینکه به خوبی ـن جنایتکار را می شناسد، قلم فرسایی می کند. سایتی به اسم «آفتابکاران» نیز بنابه فرموده، توسط این عنصر زبون و حسین فرشید یکی از دیگر از هواداران مفت خور هدایت می‌شود.

حسین توتونچیان بسیار بی‌رگ و شیاد بوده و در عین حال که تشکیلات فرقه ر جوی را قبول ندارد، به خاطر پول و زندگی راحت در خارج به سرعت تبدیل به مزدوری شد که چشمش را بر روی تمام حقایق بست. نامبرده سالهاست به مانند خواهر خیانتکارش با استفاده از شیوه های روز برای جوانان دام پهن می‌کند.

اعضای دیگر این خانواده از جمله، غزال و شاهین توتونچیان در کالیفرنیای آمریکا هم ازتوبره می خورند و هم از آخور. آن ها در حالی که به ظاهر خود را هوادار فرقه معرفی نموده و در برخی گردهمایی ها و مجالس فرقه شرکت می کنند به سیاه نمایی اوضاع ایران نیز مشغولند. این دو، مشوق یک سری جوانان بخت برگشته می‌شوند تا زندگی خود و خانواده را رها کرده، آواره شوند و به دام فرقه بیفتند.

سعید توتونچیان، ساکن نروژ نیز تروریست و شیاد بعدی است. او خود را پزشک و دارای تخصص طب ورزشی معرفی کرده و در کنفرانس های اینترنتی و برنامه های تلویزیونی که فرقه ترتیب می‌دهد به عنوان هوادار قلم فرسایی نموده و جیره اش را تثبیت می‌کند.

نکته مهم و جالب توجه اینجاست که اغلب اعضای این خانواده در حالی که غرق زندگی اروپایی و عیاشی هستند، با یک سری جوانان غافل در کشور اظهار همدردی کرده و آن‌ها را به اغتشاش و راه‌های بی انتها تشویق می‌کنند.

انتهای پیام

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 
سوز و گداز مجاهدین از محبوبیت شهید ابراهیم رئیسی و جایگاه بین المللی ایران

 

آری این همان جایگاه واقعی ایران و جمهوری اسلامی ایران در سطح بین المللی علیرغم تمامی تبلغات زهرآگین و دروغی است که دهه ها بر علیه ایران بویژه از سوی مزدوران وطن فروش فرقه رجوی ادامه داشته است.

علیرغم تبلیغات دیوانه وار مجاهدین در چند دهه گذشته علیه مسئولین و مقامات ایران بویژه رئیس جمهور شهیدمان  دکتر ابراهیم رئیسی، واکنش های بین المللی  و عرض تسلیت به رهبر ایران ، سران فاسد و بدنام  مجاهدین را در شوک فرو برده  بنحویکه زبان ناپاکشان را به عقده گشایی و اعتراض از این همه محبوبیت و جایگاه بین المللی ایران گشوده اند.

حزن و اندوه نصف جهان از شهادت رئیس جمهور ایران، پیام های تسلیت شخصیت های بین المللی و کشورها آه از نهاد ناپاک مجاهدین در آورده است.

البته این تازه بخشی از ابراز همدردی هاست که تاکنون سابقه نداشته است.

عزای عمومی در کشورها و گریه و زاری مسلمانان در سوگ شهید ابراهیم رنیسی جلوه دیگری از محبوبیت جهانی ایران اسلامی است.

خوب است در پاسخ به یاوه سرایی های سران فاسد و بدنام مجاهدین بگوییم جمعیتی که برای آنان در پی شهادت رئیس جمهور ایران و همراهانش عزای عمومی اعلام شد در ۸ کشور یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون نفر است. جمعیتی معادل ۲۳ درصد و یا یک چهارم کل ساکنان جهان. و این در نوع خود ستودنی است.

دولت ایران ۵ روز – دولت سوریه ۳ روز – دولت لبنان ۳ روز – دولت عراق ۱ روز – دولت هند ۱ روز – دولت ترکیه ۱ روز – دولت پاکستان ۱ روز – دولت تاجیکستان ۲ روز

آری این همان جایگاه واقعی ایران و جمهوری اسلامی ایران در سطح بین المللی علیرغم تمامی تبلغات زهرآگین و دروغی است که دهه ها بر علیه ایران بویژه از سوی مزدوران وطن فروش فرقه رجوی ادامه داشته است.

حال باید از سران مجاهدین پرسید : راستی جایگاه واقعی شما کجاست؟

پاسخ روشن است. آنان نه یک اپوزیسیون ، و نه حتی یک گروه سیاسی بلکه یک فرقه تروریستی خشونت طلب و خطرناکی هستند که دهه ها تا توانسته اند ترور کردند، آدم کشتند، عملیات انتحاری کردند، در ترور دانشمندان هسته ای ایران به اسرائیل کمک اطلاعاتی کردند، به ارتش صدام پیوستند، جاسوسی کردند و هزاران کثافت کاری دیگر و اکنون در پایان خط مزدوری و وطن فروشی قرار گرفته و محاکمه آنان در دادگاهی در تهران در حال انجام است تا هرچه زودتر در مقابل عدالت قرار گرفته و به سزای اعمالشان برسند.

  • نویسنده : سعید پارسا
  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

از روز گذشته و همزمان با اعلام سانحه برای بالگرد حامل رئیس‌جمهور در کنار موج اتحاد و دعاهای مردمی و همچنین وحدت جریان‌های سیاسی و اجتماعی در ایران،‌ برخی کمپین‌های رسانه‌ای ملهم از سیاست‌های اسرائیلی نیز به منظور بهره‌برداری از این موقعیت به کار افتادند و این کارزارها امروز و با اعلام خبر شهادت رئیس‌جمهور و همراهانش تشدید شده است.

 

به گزارش فراق، برخی از این سناریوها را می‌توان به این نحو خلاصه کرد:

اگرچه اسرائیلی‌ها نه جرات و نه توان عملیات علیه رئیس‌جمهور ایران را ندارند و از روز گذشته نیز حتی در حد یک کلمه به صورت رسمی جرات لاف‌زنی درباره این واقعه را به خود نداده‌اند، امّا برخی اکانتهای بی‌نام و نشانی که احتمالاً با سیاست‌ها و پولهای صهیونیستی اداره می‌شوند، ‌لاف در غربت می‌زنند و قصد دارند از این نمد کلاهی هم برای صهیونیست‌ها بدوزند. اسرائیلی‌ها به ویژه بعد از وعده‌ی صادق می‌دانند که در افتادن با ایران چه هزینه‌های سنگینی دارد؛ بنابراین صرفاً می‌توانند به صورت غیررسمی و بزدلانه،‌ و صرفاً برای برخی بهره‌برداری‌های اجتماعی و سیاسی علیه ایران چنین لاف‌هایی را در اکانت‌های مجعول بزنند. ادعاهایی که نباید وقعی به آنها گذاشت.

خبر سانحه برای رئیس‌جمهور از همان ابتدا وحدت ملی در ایران را آشکار کرد؛ با این حال همچون همیشه در چنین حوادثی، بلافاصله‌ خطی از جانب فرقه رجوی و مزدوران اسرائیلی برای اختلاف‌افکنی به میان آمد. سناریوی رسانه‌ای که می‌کوشد به جای تقویت اتحاد، به افتراها و نزاعهای گروه‌ها و سلایق مختلف علیه یکدیگر بپردازد و اگر این خطوط را وارسی کنیم، ‌اغلب در منشأ و ریشه به اکانتهای بی‌نام و نشانی می‌رسیم که در پوشش طرفداری از این یا آن چهره سیاسی یا اجتماعی، افتراهای رایگانی را مطرح کرده و به نزاع و شکاف‌ها دامن زده‌اند.

ارتقای روابط ایران با همسایگان از سیاست‌های اصلی دولت آیت‌الله رئیسی بوده و در این زمینه توفیقات مهمی نیز کسب کرده است. یکی از نمودهای توفیق این سیاست، بهبود روابط ایران با جمهوری آذربایجان، و آغاز بهره‌برداری از سد قیز قلعه‌سی که روز گذشته با حضور آقایان رئیسی و الهام علی‌اف رئیس‌جمهور آذربایجان انجام شد نیز از مصادیق پیش‌برد این سیاست بوده است. با این حال یک سیاست‌ رسانه‌ای صهیونیستی از روز گذشته بنا دارد بدون هیچ تحقیق و سند و مدرکی، با طرح ادعاهای بدون‌ پشتوانه، به مخدوش‌سازی این روابط بپردازد.

صبح امروز یک اکانت توئیتری که خود را به موساد منتسب می‌کند در خبر کاملاً کذبی نوشت که سردار رادان فرمانده فراجا ترور شده است! این یک تاکتیک تکراری در برهه‌های این چنینی است که آرامش روانی مردم را با شایعات و دروغ‌های پی در پی نشانه می‌رود. قاعدتاً مردم با دانستن این تاکتیک می‌توانند در برابر آسیب‌های آن مصونیت بیشتری پیدا کنند.

جمهوری اسلامی در طول ۴۵ سال گذشته چندین بار حوادث اینچنینی و حتی سخت‌تر را پشت سر گذاشته است؛ در همان سالهای ابتدائی انقلاب، رئیس قوه قضائیه کشور، آیت‌الله شهید بهشتی و با فاصله کمی شهید رجایی و شهید باهنر نفرات اول و دوم اجرایی کشور به شهادت رسیدند. با این حال به یمن حضور ولی فقیه زمان، امام خمینی(ره)،‌ کشور بدون مشکل و نگرانی آن برهه را با اقتدار پشت سر گذاشت. اساساً یکی از امتیازات بسیار اساسی وجود ولی فقیه در کشور همین است که در چنین حوادثی کشتی انقلاب و اداره کشور را به سلامت و مقتدرانه از تلاطم‌ها و طوفان‌ها عبور می‌دهد. در این برهه نیز با پیروی از امام خامنه‌ای که در برهه‌های بسیار سخت، اقتدار و تدبیر و صلابت خود را در عبور از این حوادث نشان داده‌اند، می‌توان بدون کمترین مشکل و هزینه از این شرایط عبور کرد.

از ویژگی‌های ممتاز قانون اساسی ایران آن است که برای مواقع و رخدادهای مختلف پیش‌بینی‌ها و تدابیر لازم را تدارک دیده و در خود مندرج کرده است؛ این میثاق ملی مشخص کرده است که در برهه‌ی‌ کنونی نیز دقیقاً چه روند مردمسالارانه‌ای برای انتخاب رئیس‌جمهور جدید باید طی شود. اما سناریوهای صهیونیستی بسیار علاقمندند که بی‌ثباتی و اغتشاش را به جای انسجام و روندهای دموکراتیک بنشانند و در این راستا پیامهای دشنام‌آلود و تند برخی گروه‌ها و اقشار علیه یکدیگر را در دستور قرار داده‌اند. مقابله با این سناریو نیز از آن مسائلی است که قطعاً مدنظر گروه‌های سیاسی و اقشار مردمی در ایران هست و ان شاالله با هوشیاری، ناکام خواهد ماند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 
سفیدشویی جنایت توسط مجاهدین!
 
سویه‌های خشونت‌طلبانه «زن، زندگی، آزادی» ماحصل رویکرد مجاهدین و گفتمانی بود که در چهارچوب فکری اش خون‌ریزی و قتل و جنایت و آدم‌کشی مشروعیت یافت.

اینکه در روزهای اخیر فردی از اعضای سازمان مجاهدین مقابل قاب دوربین قرار گرفته و با ارائه روایت‌های دروغ، به انکار خیانت‌های این فرقه به ایران در زمان جنگ تحمیلی پرداخته، تاریخ را برساخته‌های جعلی دانسته و با افتخار فیلم سخنانش را در شبکه‌های اجتماعی منتشر کند، تابعی از آشوب‌های ۱۴۰۱ و برآوردی نسبت به شکل رفتار بخشی از جامعه ما  بعد از آن مقطع بود.

سال ۱۴۰۱ نشان داد که چطور می‌توان با جعل تاریخ، حقایق را وارونه جلوه داد و با عملیات روانی و انحراف اذهان و کاشتن بذر کینه و نفرت،‌ پروژه کلان و خطرناکی را پیش برد. از آن برهه به بعد، ستیز با هر آنچه که روایت رسمی نظام سیاسی است به نقطه کانونی و محل اشتراک معارضین داخلی و خارجی بدل گشته که این مسئله ماحصل تبلیغات وسیع و جعل حقایقی است که امروز بی‌پرواتر صورت می‌گیرد؛ حتی ستیز با بدیهیات تاریخی.

آن عضو فرقه مجاهدین می‌داند که عرصه برای سفیدشویی جنایات گروهی فراهم است که مشابهی در جنایت‌پیشگی و خیانت  وجود نداشته اما علی‌رغم این سابقه سیاه و خونین، به خود جسارت ظاهر‌شدن مقابل دوربین را داده چون نتیجه جولان دادن گفتمان این فرقه را در وقایع ۱۴۰۱ به‌عینه دیده است.

سویه‌های خشونت‌طلبانه «زن، زندگی، آزادی» ماحصل رویکرد مجاهدین و گفتمانی بود که در چهارچوب فکری اش خون‌ریزی و قتل و جنایت و آدم‌کشی مشروعیت یافت. از همین روست اخیراً آن خواننده‌ رپ (هیچکس) که سمپات مجاهدین است هم به تولید اثری روی می‌آورد که در آن کشتن بسیجی افتخار قلمداد شده و گرفتن جان دیگران نوعی ارزش شمرده شده است. هر قدر هم که هواخواهان این جریان سعی بر ترسیم خط و مرز با مجاهدین و گفتمان آن داشته باشند اما وقایع پاییز ۱۴۰۱ ثابت کرد که کلان‌پروژه فرقه مجاهدین در سطحی وسیع و تا عمق استخوان معارضین جمهوری‌اسلامی رسوخ کرده است. ادبیات استفاده‌شده توسط مخالفین نظام سیاسی که تکیه بر فحاشی داشته و همچنین عبور از خط قرمزهایی چون دفاع از حمله بیگانه به خاک ایران و ترویج ایده بی‌وطنی، گواهی است بر این موضوع.

  •  
  • منبع خبر : رسانه های ایران
  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

 

 

پایگاه خبری-تحلیلی فراق در سلسله مطالب اختصاصی که برای اولین بار به زبان فارسی ترجمه و منتشر می‌شود افشاگری‌های مهم مترجم ارشد مسعود رجوی در عراق را بررسی کرده است.

به گزارش فراق، انتشار این مطالب برای نخستین بار در سال ۱۳۹۱ توسط یک روزنامه مشهور عراقی انجام شد و بازتاب گسترده ای در این کشور داشت. انتشار این افشاگری ها در آن سال، به خصوص افشای کمک‌های نجومی نفتی صدام (فروش نفت توسط سازمان مجاهدین) نقطه عطفی در افشاگری های جامعه جداشدگان از فرقه رجوی بود زیرا به دنبال آن مسعود رجوی جنون گاوی گرفت و با لجن پراکنی های مفتضحانه، ذات خود را بیشتر نمایان کرد که به دنبال آن عده زیادی حتی از شورای ملی خودخوانده رجوی جدا شدند.

متن‌ مصاحبه‌ها توسط احمد نصر مشکاتی به زبان فارسی برگردانده شده و با تحلیل و تفسیر سرویس سیاسی فراق در اختیار شما مخاطبان فرهیخته قرار می‌گیرد.

با توجه به جریان سازی اخیر فرقه رجوی در خصوص تطهیر خیانت های رجوی در عراق به خصوص در دوران جنگ تحمیلی به عنوان پیاده نظام رژیم بعث صدام، مطالعه دقیق این مطالب به عموم جویندگان حقیقت توصیه می‌شود:

یادداشت مترجم: در سفر زیارتی که اخیرا به عتبات عالیات در عراق داشتم با یکی از کارکنان روزنامه‌ المراقب العراقی آشنا شدم که ضمن صحبت‌هایی که در مورد اوضاع ایران و عراق و منطقه داشتیم موقعی که سخن به حضور سازمان منافقین در عراق در زمان صدام و بعد از آن و اخراج آنان از عراق کشید، گفت که این روزنامه در سال ۹۱ شمسی سلسله‌ مصاحبه‌هایی را در شش شماره با یکی از اعضای بالا و قدیمی سازمان منافقین که از این سازمان بیرون آمده و به مدت ۲۰ سال مترجم ارشد عربی مسعود رجوی و بخش ارتباطات این سازمان در عراق از جمله با سران دولت بعثی بوده به عمل آورده است که وی مشخصا در یکی از بخشهای این مصاحبه به تفصیل کمکهای مالی میلیونی صدام حسین به این سازمان به صورت کوپنهای فروش نفت را افشا کرده است.

او به خواهش من از آرشیو این روزنامه، شماره‌های محتوی سلسله مصاحبه‌های مذکور را در اختیار من گذاشت و اینک ترجمه‌ آنها را که برای نخستین بار به فارسی انجام می شود، به مرور زمان به اطلاع خوانندگان می‌رسانم.

عناوین این سلسله مصاحبه ها در شش شماره‌ این روزنامه که گویای فقط یکی از موضوعات مهم هر بخش است، به شرح زیر می‌باشند:

بخش اول: ناگهان دیدیم سازمانی که با امپریالیسم آمریکا می‌جنگید دست به بمبگذاری ‏وترور و اعمال تروریستی بعد از انقلاب می‌زند.

بخش دوم: رجوی به ما گفت: مادامیکه ما در عراق هستیم کسی نمی‌تواند دولت عراق (رژیم صدام) را سرنگون کند!!

بخش سوم: برخی از اعضای سازمان مجاهدین خلق چگونگی کشتار عراقیان را با افتخار تعریف می‌کردند!

بخش چهارم: سازمان مجاهدین خلق روزانه ۷۰ هزار بشکه از نفت عراق سهمیه داشت.

بخش پنجم: رجوی همیشه به عراقیان توهین می‌کرد و عربها را مورد تمسخر قرار می‌داد و آنها را آدمکش و وحوش توصیف می‌کرد.

بخش ششم: به تشویق از سوی هوشیار زیباری، صالح مطلک از سازمان تروریستی مجاهدین خلق حمایت می‌کرد و آمریکایی‌ها راههای کمک‌رسانی به آنها را تأمین می‌کردند.

قسمت اول

«المراقب العراقی»، شماره‌ ۶۸۱ ، سه شنبه ۱۵ ژانویه ۲۰۱۳:

افشاگری‌های قربانعلی حسین نژاد، مترجم مسعود رجوی تروریست:

ناگهان دیدیم سازمانی که با امپریالیسم آمریکا می‌جنگید دست به بمبگذاری وترور و اعمال تروریستی بعد از انقلاب می‌زند

س: کی و چگونه با سازمان مجاهدین خلق آشنا شدید و به چه هدف و انگیزه ای به صفوف آن پیوستید؟

ج: من در سال ۱۳۶۰ به سازمان مجاهدین خلق پیوستم و دلیل پیوستنم به این سازمان این بود که در زمان حکومت شاه، سازمان در حال مبارزه و پیکار علیه رژیم شاه و علیه امپریالیسم آمریکا بود. من در دوران حکومت شاه به مدت سه سال به علت هواداری از این سازمان زندانی شدم و در زندان با اعضا و رهبران سازمان آشنا شدم تا اینکه با اوجگیری انقلاب ایران ما از زندان آزاد شدیم و پس از آزادیم از زندان به صورت آزاد و مستقل دست به فعالیت سیاسی زدم. من مدتی در آن زمان و بعد از پیروزی انقلاب به عنوان دبیر دبیرستانها کار می‌کردم و در میان دانش آموزان و دبیران مشغول فعالیت سیاسی بودم. آن موقع من فقط از طرفداران این سازمان بودم و ارتباط تشکیلاتی با آن نداشتم چون می‌خواستم مستقل باشم. مدتی نیز در سال اول بعد از انقلاب پست فرمانداری شهر میانه در آذربایجان را بر عهده گرفتم و بعد نیز همان سال کاندید انتخابات برای نمایندگی مجلس ایران از همان شهر شدم.

  • مصطفی آزاد