این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)
دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید . ضمن اینکه با آدرس دوم ghased1393.blogsky .com هم در این مسیر پیش می رویم ...
عضو جداشده از فرقه رجوی در افشاگری از رویکرد ستاد داخله این فرقه گفت: بخش مهمی از وظیفه ستاد داخله در «اشرف۳» جاسوسی و تخلیه تلفنی است.
به گزارش فراق، این عضو جداشده که نخواست نامش فاش شود با افشای اسامی برخی از مزدوران قدیمی این ستاد مانند سیدعلی سیداحمدی، گیتا احمدخان بیگی، عبداله و مجید شکوهی که از اعضای ستاد داخله فرقه رجوی بودند، جمع آوری اطلاعات در خصوص مشکلات داخلی جامعه در راستای بهره برداری تبلیغی، شناسایی مشکلات دستگاه های اجرایی جهت بهرهبرداری تبلیغی در راستای ناکارآمد نشان دادن نظام، کسب اطلاعات در راستای دامن زدن به اختلافات جناحهای سیاسی کشور، تلاش آگاهانه برای ایجاد اختلافات مذهبی، سیاسی و قومی در داخل کشور و کسب اطلاعات با هدف ایجاد اخلال در روابط جمهوری اسلامی در مجامع بین المللی را از جمله اهداف ستاد داخله در بخش تخلیه تلفنی عنوان کرد.
به گزارش فراق، در کنار این موارد کار اصلی ستاد داخله جذب نیرو به هر شکل ممکن نیز بود.
محمدرضا ترابی از قربانیان فرقه رجوی خطاب به مزدوران این فرقه گفت: هر چقدر مرا تهدید کنید صدایم را بیشتر بالا می برم و حاضرم جانم را برای حقیقت فدا کنم تا ماهیت واقعی شما به مردم ایران نمایان شود.
به گزارش فراق، ترابی که به جهت افشاگریهایش از ماهیت فرقه تروریستی رجوی همیشه مورد حمله مزدوران رجوی بوده این بار با انتشار ویدئویی در صفحه شخصی خود نوشت: از چند روز قبل، حامیان سازمان مجاهدین خلق من و خانوادهام را تهدید میکنند. امروز، یکی از آنها برای دومین بار با من تماس گرفت و در حضور همسر و فرزندم من و خانوادهام را تهدید کرد. خوشبختانه، این بار آن را ضبط کردهایم و پلیس را مطلع کردهایم.
این هزینهی گفتن حقیقت درباره یک فرقه شیطانی است که خود را اپوزیسیون معتبر ایرانی جا میزند. در همینجا اعلام میکنم که من و خانوادهام سازمان مجاهدین خلق و بهطور خاص شخص مریم رجوی را برای هر گونه آسیب به من مسئول و پاسخگو میدانیم.
به سازمان مجاهدین خلق میگویم: شما نمیتوانید من را با تهدید ساکت نگه دارید. من صدایم را بلندتر خواهم کرد. زمانی که شما در عراق مخالفین خود را شکنجه، به قتل میرساندید و سربه نیست میکردید، گذشته است. اینجا اروپا است و اعمال شما دارای پیامدهای قانونی است. این مورد مشخص را به دادگاه خواهم برد تا درس عبرتی برای دیگران شود.
اشاره محمدرضا ترابی در این ویدئو به علی درودی از مزدوران فرقه رجوی در آمستردام هلند است که برای سازمان قاچاق موادمخدر انجام می دهد.
محمدرضا ترابی چند روز پیش در افشاگری از پشت پرده سیاستمداران حامی فرقه رجوی نوشته بود: هفت سال در بخش سیاسی سازمان به عنوان مترجم همکاری کردم و از پشت پرده بسیاری از پول پاشی های مجاهدین برای خرید حامی هستم. خطاب به مجاهدین می گویم شما اگر مردمی بودید، حمایت ۷۰-۸۰ میلیون ایرانی را داشتید و نیازی به این حمایت ها نداشتید پس چون نیروی مردمی نیستید، مجبورید کلان هزینه کنید و برای خود اعتبار بخرید.
محمد رضا ترابی با نام مستعار ری ترابی که هم اکنون ساکن کشور آلمان است، از قربانیان فرقه رجوی بوده که کودکی خود را در این فرقه از دست داده است.
زهرا سراج، مادر وی هم اکنون داخل فرقه است و پدر او قربانعلی ترابی نیز در تصفیههای درون سازمانی مجاهدین خلق کشته شد.
دادگاه رسیدگی به جنایتهای فرقه رجوی بازخوانی تاریخ رنج مردم ایران از تروریستهایی است که از تحریم و خون همین ملت کاسبی کردند.
به گزارش فراق، فاطمه آدرسی متهم ردیف ۶۰ این دادگاه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، با نفاق آشنا و جذب فرقه شده و تحت مسئولیت صادق صوفیزاده، به عنوان مسئول قسمتی از تشکیلات در خرم آباد انتخاب میشود. وی در ادامه به فرانسه و سپس به مقر نفاق در عراق اعزام میشود.
دیگر فعالیتها و مسئولیتهای نامبرده عبارت است از:
مسئول شنود تلفنهای غرب در سال ۱۳۶۹
مسئول تشکیلات در کشور رومانی
شرکت در عملیاتهای تروریستی- نظامیِ فکه و مهران با سمت مسئول
عضویت در شورای رهبری فرقه
و کادر ارشد مالی نفاق در اروپا
نامبرده تحت تعقیب اینترپل بوده و دارای اعلان قرمز به شماره A-۵۲۱/۶-۲۰۰۲ است.
برای دو نفر زنده یا مرده مسعود رجوی هیچ فرقی نداشت، یکی ترکی فیصل که قرار بود مسئولیت امور هماهنگی مجاهدین با استخبارات سعودی را بر عهده بگیرد و دیگری مریم رجوی!
اوایل تابستان سال ۹۵ ترکی فیصل مسئول ارشد اطلاعاتی و رئیس سابق استخبارات سعودی در نشست مجاهدین در ویلپنت پاریس به ناگهان همه حاضران در جلسه را غافلگیر کرده و خبر مرگ مسعود رجوی را اعلام میکند، در آن لحظه کارگردان تلویزیون مجاهدین روی چهره برخی از پیرمردها و نیز پیرزنهای فرتوت شده زوم کرده تا بهت آنها از این خبر را به تصویر بکشد، ثانیهای بعد دوباره تصویر روی صورت مریم رجوی سرکرده تروریستها فوکوس شده تا بخشی ازناگفتهها به نمایش درآید.
آن روز برخی گمان میکردند که شیخ سعودی مجاهدین را در عمل انجام شده قرار داده است، کار به جایی رسید که شاهین قبادی سخنگوی فرقه تا ۲۴ ساعت خودش را از همه رسانههای ضدانقلاب پنهان کرده تا شاید پاسخی مناسب برای بیان جزئیات این خبر پیدا کند، در نهایت مجاهدین تنها با زدن یک ایمیل به رادیو فردا ارگان خبری سازمان سیا تنها به تکذیب خبر مرگ مسعود پرداخته و از بیان شرح بیشتر طفره رفتند، مسئولین ارشد مجاهدین در جلسات تشریحی در زندان مانز معروف به اشرف ۳ به اعضای میگفتند که طرف سعودی با اشتباهی لفظی مرگ سرکرده تروریستها را اعلام کرده و رجوی زنده است.
دو روز پس از این ماجرای عجیب مجاهدین برای محکم کاری یک فایل صوتی نیز منتشر کرده که در آن فردی که خودش را مسعود رجوی معرفی میکرد با صدایی گرفته، لرزان و منقطع از زنده بودنش خبر میداد، البته در همان روزها اعضای گروهک در پاریس با پچ پچهای شبانه به این نکته اشاره میکردند که مدتها است که عباس شاکری معروف به دکتر فاضل که پزشک شخصی رجوی بوده را از نزدیک ندیده و این برای مجاهدین به معنای آن بود که مسعود رجوی دیگر وجود خارجی ندارد.
در آن روزها اما برای دو نفر زنده یا مرده مسعود رجوی هیچ فرقی نداشت، یکی ترکی فیصل که قرار بود مسئولیت امور هماهنگی مجاهدین با استخبارات سعودی را بر عهده بگیرد و دیگری مریم رجوی که حالا با فراق بال و آسوده خاطری میتوانست رهبری مجاهدین را بدون مزاحمی فعال برعهده داشته باشد، زیرا تا پیش از این برخی عناصر رده بالا و قدیمی مجاهدین از مریم رجوی حرف شنوی نداشته و خود را همچنان در چارت تشکیلاتی مسعود تعریف میکردند.
از جمله وقتی مریم رجوی در جلسات محرمانه شورای رهبری از بالا رفتن هزینه سازمان در تیرانا گفته و خبر داده بود که دکل خیلی بزرگی در کوه داجی نصب شده که اینترنت سازمان را تأمین میکند و هزینه سنگین روی دست مجاهدین گذاشته و تشکیلات نیز به حمایت مالی جدید از جانب کشورهایی چون عربستان سعودی دارد، برخی افراد رده بالا چون زهره اخیانی که در آن زمان مسئول اول سازمان بود با این تصمیم مخالفت کرده و گفته بودند که تابع نظر مسعود رجوی هستند، این جمله برای مریم که خودش را بالاتر از سازمان مجاهدین میدید و تحمل هیچ صدای مخالفی را نداشت گران تمام شده و تصمیم گرفت با حذف قطعی نام مسعود، تشکیلات تروریستی را دوباره سر و سامان بدهد.
فرقه تروریستی رجوی که هر ساله در فرانسه اصلیترین همایش سالانه خود موسوم به «ویلپنت» را برگزار میکرد، بنا دارد به دنبال مخالفت پاریس، این نمایش را در آلمان برگزار کند.
به گزارش فراق، این همایش که هر سال با دعوت از شخصیت های سیاسی حامی فرقه و هواداران در فرانسه برگزار میشد، این بار نیز به دلیل برگزاری مسابقات المپیک در پاریس با مخالفت فرانسه همراه شده و با برنامه ریزی فرقه این سیرک ۲۹ ژوئن (شنبه ۹ تیر ۱۴۰۳ ) در شهر برلین کشور آلمان برگزار میشود.
از همین رو سرپلهای فرقه رجوی به اندک هواداران خود در کشورهای اروپایی طی پیامی اعلام کرده اند که، مراسم کهکشان ۲۹ ژوئن در شهر برلین برگزار می شود و همه هواداران از هم اکنون باید برای مرخصی و تهیه بلیط اقدامات لازم را انجام دهند.
این همایش که تنها جنبه تبلیغاتی و تقویت روحیه برای اعضای ناامید و درمانده فرقه رجوی را دارد، در شرایطی برگزار می شود که سال گذشته این فرقه بعد از کش و قوس های فراوان، بالاخره با حکم یک دادگاه محلی فرانسه توانستند با تاخیر چند روزه این مراسم را برگزار کنند، همایشی که البته با عدم همراهی و امتناع بسیاری از هواداران سابق فرقه همراه گردید و آنها در نهایت مجبور شدند با وعده های گوناگون از جمله پرداخت ۱۰۰ یورو به هر فرد، اتباع سرگردان از کشورهایی همچون عراق، سوریه، افغانستان و اوکراین را در مکان این همایش گردهم بیاورند!
نکته قابل تامل در این میان، پذیرش میزبانی از گردهمایی قاتلان هزاران ایرانی بی گناه از سوی آلمان می باشد. کشوری که نه تنها به فرقه رجوی مجوز داده تا به صورت رسمی در آن دفاتری جهت فعالیت های غیرقانونی خود دایر کنند، که حتی با اطلاع دولت آلمان، مرکزیت یکی از بزرگترین شبکه های مافیایی فرقه رجوی، در این کشور قرار دارد.
در تصویری که چند وقت پیش توسط فراق از مزدوران رجوی در مراسم یک کلیسا در آلبانی منتشر شد چند تن از زنان خود فروخته فرقه، به نام های حُسنی منصوری، آذر نگهدار و نگین قرایی شناسایی شدند.
به گزارش فراق، این زنان که در بخش هایی موسوم به پرسنلی و انتظامات فرقه فعالیت دارند، با هدف تطهیر چهره فرقه و برای جاسوسی به این مراسم فرستاده شدند تا طعمه هایی برای فرقه پیدا کنند.
زنان نامبرده به دلیل خبرچینی و چاپلوسی، همیشه در بین سایر زنان منفور بودند و به دلیل اقدامات تنفرانگیز در این گونه مأموریت ها انتخاب می شوند.
در تشکیلات رجوی به همان اندازه که از جدا شدگان و افراد بیرون می ترسند به طور مضاعف از اعضای درونی وحشت دارند و به همه اعتماد نمی کنند. شرایط خفقان آور پلیسی و امنیتی در همه تشکیلات فرقه حکم فرماست و زنان انگشت شماری مورد اعتماد هستند که ممکن است برای چنین ماموریت های کثیف طعمه یابی و جاسوسی در نظرگرفته شوند.
چند وقت پیش، ۱۰ نفر از وحوش رجوی به همراه چند تن از نیروهای سرویس مخفی آلبانی در مراسم عشای ربانی یک کلیسا در منطقه دورس آلبانی (محل وقوع «اشرف ۳») شرکت کردند و با زیر نظر گرفتن افراد و تهیه تصویر از آنها سعی در شناسایی طعمه برای بهرهبرداری داشتند.
اخیراً مستند جدیدی از کودک سربازان کمپ اشرف در سوئد نمایش داده شد که رازهای جنایات سازمان مجاهدین در حق کودکان اعضای این فرقه را آشکار کرد.
به گزارش فراق، نمایش این مستند با واکنش جیره خواران رجوی روبرو شد و سعی کردند با هیاهوهای مختلف در واقعیت ها مخدوش کنند. تعداد کودکانی که به دست سازمان مجاهدین آواره شدند حدود ۸۷۰ نفر هستند.
این کودکان در شرایط طلاق های اجباری از پدر و مادرشان جدا شده و زندگی سخت و فشارهای مضاعف را در بخش های نگهداری کودکان در عراق تحمل کردند. میان این کودکان کودک شیرخوارهای هم وجود داشت و عموما سن کودکان طی سالهای طلاق اجباری توسط رجوی که به اعضا تحمیل شده بود ۱۳ و ۱۴ سال بود که در پانسیونی در شهر کرکوک عراق نگهداری می شدند و اجازه نداشتند با والدین خود زندگی کنند. حالا در این زمان که فقط بخش کوچکی از این فاجعه از زندگی چهارکودک نمایش داده شده رجویها کف در دهان آورده و سراسیمه شدند.
به گزارش فراق، علی زمانی که به تازگی ازکمپ اشرف در آلبانی فرارکرده درباره فاجعه ای که سازمان مجاهدین بر سر خانواده وی آورد، روایت کرد:
من با یک اشتباه به اتفاق خانواده ام که شامل همسر، پسر و دختر ۷ ساله ام برای جستجوی زندگی بهتر و اعزام به اروپا در سال ۱۳۸۲ به عراق آمدیم و فکر میکردیم که سازمان مجاهدین به ویژه دوستی که از کودکی می شناختم به نام نبی سیف و همچنین برادر همسرم حمید رضا که ملعبه دست سرکردگان مجاهدین بود به ما کمک خواهند کرد. ولی سازمان کاری کرد که تمام زندگی من ازهم پاشیده شد. سازمان جهنمی مجاهدین که بی جهت نیست که به آنها کوردل لقب داده اند پسر ۱۶ ساله مرا که زیر سن قانونی برای ماندن درپادگان اشرف بود لباس نظامی پوشاندند. این دلیل محکمی است که من تمام فجایعی که برسرکودکان آورده اند را بدون هیچ تردیدی باور کنم و از سازمان مجاهدین خلق در این مورد شکایت دارم.
دادگاه محاکمه سرکردگان فرقه رجوی فرصتی است تا تراژدیترین و تلخترین ظلمها، آزارها و تجاوزها در حق اعضای این فرقه نیز بازخوانی شود.
به گزارش فراق، مریم قجر عضدانلو (رجوی) همراه با سرکرده پیشین این فرقه یعنی همسرش مسعود رجوی تراژدیترین ظلمها، آزار، تعرض و تجاوزها را در حق اعضای این فرقه به خصوص زنان این فرقه روا کردند.
بتول سلطانی از جمله زنانی است که پس از بارها تلاش در نهایت موفق شد که از پادگان اشرف رها شود. سلطانی از زنان عضو شورای رهبری این سازمان بود. او چند سالی است که در مجامع بین الملل تمام تلاش خود را برای ترسیم وجهه واقعی فرقه تروریستی رجوی در برخورد با زنان عضو این سازمان میکند. سلطانی در توضیح ایدئولوژی فرقه برای اعضاء زن از کلید واژه «قله آرمانی» استفاده کرد و در توضیح این ایدئولوژی عنوان کرده بود که فرد انقلاب کرده باید خود را به «قله آرمانی» در سازمان برساند و این قله برای زنان با پذیرش به عقیم شدن (جراحی رحم) ثابت می شود تا زنان این سازمان خود را کاملا در حصار این فرقه و به بیامیدی کامل برسند.
این اقدام توسط پزشک قرارگاه اشرف با نام«نفیسه بادامچی» و زیر نظر مریم رجوی و با سرپرستی«کبری طهماسبی» و «زهره بنیجمال» صورت میگرفت. همچنین مسعود رجوی در یکی از جلسات شورای رهبری اصلیترین وظیفه پزشک پادگان اشرف را دقیقا همین اقدام یعنی خارج کردن رحم زنان جوان پادگان معرفی میکند. بنا به گفته بتول سلطانی پس از فرار از اشرف؛ ۱۵۰ زن تا زمان حضور او عقیم سازی شده بودند. تراژدی بودن این امر حتی از روایتهای منتشر شده از تجاوز مسعود رجوی به زنان و دختران باکره سازمان نیز تلختر است و سران فرقه تروریستی رجوی دقیقا زنانگی را از زنان این فرقه سلب میکردند. یعنی آنچه که هدف خلقت هر زنی سوای از موقعیت جغرافیای و اجتماعیاش بود، توسط مریم رجوی گرفته میشود.
سلطانی همچنین درباره رابطه جنسی مسعود رجوی با زنان شورای رهبری با واسطهگری مریم رجوی پرده برداشته بود. او اولین کسی بود که برای نخستین بار درباره رقص رهایی در اردوگاه اشرف گفت. «در زمستان سال ۱۳۷۶ در جلسهای که مریم رجوی آن را برگزار کرد دعوت شدیم و به ما گفتند که باید استحمام کنید تا کاملا تمیز باشید و باید همه لباسها و روسری های شما جدید و تمیز باشد چرا که این جلسه، «حوض» شورای رهبری است و باید در آن حوض «رقص رهایی» اجرا کرد.
حالت عجیبی به من دست داد و ترس و دلهره و فشار روانی داشتم به طوری که کنترل خودم را از دست دادم و از خودم سوال میکردم منظور از «رقص رهایی» چیست؟ حس فضولی نسبت به این موضوع پیدا کردم و تلاش میکردم تا واکنش مسئول آن موقع خودم خانم «فائزه محبتکار» فرمانده مقر چهارم پایگاه اشرف را ببینم.