هواپیما که بلند شد هیجان پرواز چنان در وجودم جیغ می زد که احساس میکردم هیچ چیز در این دنیا نمیتواند زیباتر از آن باشد، کنار پنجره بودم، تمام شهر، خانه ها، رود سن و برج ایفل هر لحظه در افق دیدم کوچکتر و شبیه اسباب بازی میشدند. مامان مشغول انگلیسی حرف زدن با دختر بچه ای در صندلی کناری بود….. سرم را روی پایش گذاشتم و خوابیدم. چشمم را که باز کرد، توده باد گرمی به صورتم خورد….. کجاییم؟ فرود را از دست داده بودم؟ با خود فکر کردم موتور هواپیماست.
قسمت اول از فصل «مرداد داغ ۶۷» در کتاب بی نام و نیمه تمام: ۹ تابستان معتدل را در این سیاره خاکی عجیب پشت سر گذاشته بودم… وارد دهمین تابستانی می شدم که نمی دانستم آیا معتدل می ماند؟
مثل هر روز در آرزوی لمس بال گنجشکک های باغ، از روی پلی که رودخانه زیر آن خشک شده بود، به طرف جنگل می دویدم، در انتهای باغ که به جنگلی بزرگ از جنگل های سنت لو لافورت، وصل می شد به خط قرمز رسیدم، مامان گفته بود نمی توانم از آن خط عبور کنم، به امتداد پرواز گنجشک هایی که حالا از دستم فرار کرده بودند خیره شدم….، تا وقتی که در لابه لای درختان تنومند از دیدم محو شدند. آیا آنها به انتهای جنگل می رفتند که در آن کلبه های مرموزی بود؟ نا امید به ساختمان برگشتم….
مامان روی پله ها می دوید، و می خواستم به زور به پای او برسم و برای صدمین بار از او اجازه بگیرم که به انتهای جنگل بروم.
جمعی از جداشده های فرقه رجوی با انتشار متنی به ذوق مرگی رجوی از فراخوان دادگاه ایران واکنش تند نشان دادند.
به گزارش فراق، در این متن که نسخه اصلی آن به دست این رسانه رسیده با اشاره به پاسخ مسعود رجوی به فراخوان محاکمه و انتخاب وکیل در ایران که از طریق تبلیغات گسترده در سایت های زنجیره ای و شبکه فیلترشکن ها در حال بازنشر است آمده است:
انتشار فراخوان قوه قضائیه ایران برای محاکمه عوامل درجه اول سازمان مجاهدین بار دیگر باعث یاوه سرایی سرکرده فرقه شده است.
مسعود و مریم رجوی، دو جانی هستند که خیلی نیاز نیست هیاهو کنند. در اولین قدم همان که رجوی بزدل خودش را نشان دهد و مریم قجر هم که از ترسش به فرانسه فرار کرده به آلبانی برگردد، خودش یک اقدام رو به جلو برایشان محسوب می شود. هارت و پورت را بگذارید برای بعد.
اگر راست می گویید و جرئت دارید در قدم بعدی فیش های پرداختی به همان ۳۶۰۰ نماینده حامی ادعایی را منتشر کنید.
استناد به حمایت ۱۲۴ رهبر اسبق و سابق بازنشسته، اجیرشده و از دور خارج که در سواحل مدیترانه و هاوایی در حال خوش گذرانی هستند هم بماند.
شماها حمایت کدام رهبر و کشور فعلی را دارید؟ به جز صدام حسین تکریتی، پمپئو و مایک پنس که دشمنان قسم خورده ملت ایران هستند و معلوم الحال.
مسعود رجوی که در خودشیفتگی گوی سبقت را از همه ربوده حالا که برای فراخوان به دادگاه، ذوق مرگ شده برای اثبات راستی آزمایی اگر راست می گوید در کنار تنی چند از همان ۸۰ میلیون ملت ایران وارد دادگاه شود و فقط پاسخ چند سوال از اعضای سابق خود را بدهد. چرا سال ها آنها را به گروگان گرفت و اجازه جدایی نمی داد؟ چرا اعضا را شکنجه و سال ها وادار به آموزش های اجباری مغزشویی کرد؟ دهها تن را به زندان ابوغریب فرستاد. صدها تن را به کشتن داد و سربه نیست کرد. چرا ۴۰ سال است افراد نمی توانند تماسی با خانواده خود داشته باشند و از حق ارتباط و داشتن تلفن و هویت مستقل محرومند. آیا می توانی از تشکیل حرمسرا در اشرف و سواستفاده از دختران جوان که اجازه زندگی از آنها را گرفتی دفاع کنی؟
حرملههای تحت امر رجوی در حمله به بیمارستان اسلام آباد غرب، با بیرحمی همه مادران و نوزادان را جلوی چشم یکدیگر به قتل رسانده و آتش زدند.
به گزارش فراق، تاریخ ایران پر از جنایتهای فرقه رجوی است. روح عمل این فرقه منفور که خیانت به وطن و هموطن است، بیش از خونهایی که به ناحق ریخته و میریزند، دل ایرانیان را به درد میآورد.
«دیگر وقت آن رسیده است که به ایران برویم. طرح عملیات بزرگی را کشیدهایم که در نهایت منجر به فتح تهران و سقوط … میشود.» این از اولین جملات سخنرانی مسعود رجوی برای اعضای سازمان مجاهدین خلق، قبل از آغاز عملیاتی موسوم به «فروغ جاویدان» است. عملیاتی که درست چند روز بعد از حمله دوباره عراق به ایران پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ آغاز شده و ۵ مرداد سال ۱۳۶۷ به شهر اسلامآباد در غرب کرمانشاه رفتند و تمام مجروحین و حاضران در بیمارستان امام خمینی را به وحشیانهترین روشها به قتل رسانده و سپس اجساد آنها را در حیاط و داخل ساختمان بیمارستان به آتش کشیدند.
آنها برنامه ریزی کرده بودند بعد از قتل عام بیمارستان امام خمینی اسلامآباد و تصرف این شهر، بلافاصله دولت موقت را در کرمانشاه پایهریزی کرده و به سمت تهران حرکت کنند تا پیش از اینکه ایران سر بگرداند و نیروهای نظامی را بر سر راه آنها بفرستد، کار را تمام کنند. اما نیروهای مردمی شهر اسلامآباد و حومه آن، محاسبات مسعود رجوی را با داس و تبر خود به هم ریخته و به سراغ آنها رفتند. همین باعث شد رجوی ها شکست خورده و به عقب برگردند.
بعد از انجام عملیات نیز نمایشگاهی بر پا کردند و تصاویر کشتارهای خود در این بیمارستان را با افتخار به عنوان دستاوردهای سازمان مجاهدین در این عملیات شکستخورده به نمایش گذاشتند. مسعود رجوی اعلام کرد در این عملیات به نظامیهای بیمارستان یورش برده و سرداران و فرماندهان جنگی ایران را به قتل رساندیم. اما حقیقت چه بود؟
مادر ثریا عبداللهی با انتشار پیامی رجزگونه به یزید زمان، مریم رجوی گفت: فرزندم امیر و امیرها را از اسارتگاه خود آزاد کنید وگرنه قلعه «مانزتان» (اشرف۳) در تیرانا را به تلی از خاک تبدیل میکنم.
به گزاش فراق، نماینده مادران رنج کشیده و چشم انتظار اعضای گرفتار در فرقه رجوی شب گذشته در بخش دوم گفت و گوی خود در برنامه «از سرگذشت» شبکه نسیم در پیامی برگرفته از نهضت عاشورا به یزید زمان، مریم رجوی هشدار داد: «ثریا» هنوز پابرجاست، هنوز در وجودم نفس هست، هنوز برای آزادی تک تک اسیران فرقه رجوی تلاش می کنم، با توسل به دست های قلم شده حضرت عباس (ع) تک تک شما را از اسارت بیرون می کشم. اولین روز پشت بلندگوها به رجوی گفتم، یا امیرم را آزاد کن یا اشرفت را ویران میکنم، الان هم این پیام را می دهم؛ یا امیر و امیرها را آزاد کنید یا همین قلعه مانزت را در آلبانی به تلی از از خاک تبدیل می کنم، برای آزادی امیرم تا آخرین نفس خواهم جنگید. تا زمانی که این نفس هست این داد و فریاد هم هست. چون من مادرم. تنها سرمایه زندگی ام امیرم هست. فرزندم بی گناه گرفتار این تله شده…
عضو اسبق فرقه رجوی گفت: کاری که ایران در قبال سازمان انجام داده کار کمی نیست. هیچ کشوری حاضر نمیشود که یک گروه تروریستی را بپذیرد ولی ایران این کار را کرده است. این در تاریخ نوشته میشود.
به گزارش فراق، مسعودخدابنده درباره عملکرد گذشته و وضعیت فعلی سازمان مجاهدین خلق اظهار کرد: سازمان مجاهدین به یک فرقه کوچک در فرانسه تبدیل شده است. بخش آلبانی سازمان مجاهدین در حال از بین رفتن است و اگر اعضای باقی مانده فرقه رجوی در آلبانی نجات پیدا نکنند، فاجعه انسانی رخ میدهد. باید اجازه دهند خانوادهها بیایند و اینها را به خانه سالمندان ببرند. آدم ۸۵ ساله که به درد کسی نمیخورد.
وی همچنین درباره دلیل اصلی ورود پلیس آلبانی به کمپ اشرف ۳، گفت: یکی از دلایلی که پلیس آلبانی وارد کمپ سازمان شد، چراغ سبز آمریکا بود. دولت آمریکا دنبال اسناد رابطه سازمان با نومحافظهکاران از جمله بولتون و پمپئو است. اینها مدارک مهمی برای آمریکاییهاست چون انتخابات ریاستجمهوری آنها نزدیک است.
این عضو جداشده درباره سرنوشت مسعود رجوی نیز بیان کرد: مسعود رجوی خریت زیاد کرده و فکر میکند که خیلی زرنگ است. احتمالا میخواسته حرفی بزند ولی عربستان او را جایی نگه داشته است زیرا ضرر او بیشتر از سودش است. من صدردصد نمیتوانم بگویم او مرده ولی بدترین اتفاق برای او این است که زنده بیرون بیاید.
متن کامل گفت وگوی ایسنا با مسعود خدابنده از اعضای جداشده فرقه رجوی به شرح زیر است:
تصاویر و فیلم های منتشر شده از افراد حاضر در کمپ اشرف ۳ بعد از بازرسی پلیس آلبانی بسیار نکات قابل توجهی داشتند و پیری، فرتوتی و ناامیدی و استیصال از چهره اعضا کاملا مشخص بود. چرا این افراد به چنین شرایطی رسیدند؟ چرا این افراد کماکان با تمام این سختی ها علیه وطن خودشان فعالیت میکنند؟
من سال هاست از مجاهدین جدا شدم و اطلاعات داخل آنجا را کمتر دارم اما سایر مسائل مربوط به آنها را دنبال میکنم. من از سالی که از سازمان جدا شدم، خیلیها را دیدم که از سازمان جدا شده اند؛ از خانمهایی که جدا شده اند و از رقص رهایی صحبت کردند تا کسانی که اخیرا بیرون آمده و میگویند آنجا قتل هم انجام می شود و همانجا دفن می کنند و کسی هم نمی بیند. من الان اطلاعات دقیقی از داخل کمپ سازمان در آلبانی ندارم اما در گذشته که با دولت عراق برای اخراج آنها از این کشور کار میکردم، یادم است که یک خانم از کمپ اشرف بیرون آمد و ژنرال ارتش عراقی با دیدن او گریه میکرد چون آن خانم شب یک کیلومتر سینهخیز رفته بود و سر و صورت خونی داشت تا از آنجا به آن امید فرار کند که عراقیها او را بگیرند و اعدام کنند. او میخواست اعدام شود ولی در اشرف نمانَد.
فرقه تروریستی رجوی که در آلبانی همچون یک مافیا قوانین را زیر پا میگذاشت و ادعا میکرد دموکراتهایی هستند که ایران را نجات خواهند داد امروز باید دنبال سوراخ موش بگردند تا نجات پیدا کنند، چون یگان ضد تروریسم پلیس این کشور وارد مخفیگاه آنان شده است.
فرقه تروریستی رجوی در تابستان سال ۱۳۹۵ با چراغ سبز آمریکا و اتحادیه اروپا از کمپ لیبرتی در عراق، روانه کمپی در آلبانی شد.
منطقهای در مرکز آلبانی که همچون مقرهای فرقه در عراق، پوششهای امنیتی گستردهای دارد، اما این روزها برای تروریستهای ساکن در آن بسیار ناامن شده است.
ارتش سایبری منافقین (ارتش سایبری خواهر مریم) برای ایجاد اغتشاش در کشور با اکانتهای مجازی به دنبال فریب جوانان ایرانی هستند تا نظام جمهوری اسلامی ایران سرنگون شود.
آنها با آموزشهایی که دیدهاند حرفهای جذابی را در اکانتهای خود میزنند تا افراد و مخصوصا جوانان که آگاهی و اشراف مناسب در این خصوص ندارند را با وعده پول فریب داده و جذب سازمان کنند. افرادی که نامشان را مجاهدین خلق گذاشتهاند و ادعایشان آزادی خلق ایران است تیمشان با محوریت حبس، بردگی و خفقان شکل گرفته است.
این گروه تروریست پرور با عضوگیری اجباری، حبس اعضا در داخل اردوگاه و جدا کردن آنها از جهان بیرون، طلاقها و ازدواجهای اجباری و دعوت به تجرد طبق صلاحدید سازمان و…. دم از حمایت از انسانیت و آزادی میزنند! که اگر هر فردی این رفتارها و اقدامات را ببیند و سکوت کند باید به عقلش شک کرد.
مجاهدین و سرویسهای امنیتی حامی آنان به اسم حمایت از مردم ایران از سال ۱۴۰۰ با حمله سایبری به جایگاههای پمپ بنزین، هک سایت شهرداری تهران، وزارت خارجه، وزارت آموزشوپرورش و… با ایجاد اختلالات به شبکه زیرساختی کشور به دنبال تامین آرامش و آسایش مردم ایران بودند.
آنهایی که در آلبانی همچون یک مافیا قوانین را زیر پا میگذاشتند و اعضای جدا شده را تهدید میکردند و اعضایشان را در داخل اردوگاه کنترل میکردند و ادعا میکردند دموکراتهایی هستند که ایران را نجات خواهند داد امروز باید دنبال سوراخ موش بگردند تا نجات پیدا کنند، چون یگان ضد تروریسم پلیس این کشور وارد محل یگان سایبری آن ها شده و تمامی تجهیزات ازجمله کامپیوترها، هاردها و سرورهای متعلق به آنها را با خود برده است.
فرقه تروریستی رجوی این روزها باید کمکم بساط خود را جمع کرده و از تیرانا هم کوچ کند. با این اتفاق تروریستهای اجارهای دیگر در آلبانی جایی ندارند و باید به دنبال اجاره خانه دیگری برای خود باشند.
دبیر ستاد حقوق بشر کشورمان گفت: کشورهای غربی و کشوری که در حال حاضر پایگاه استقرار فرقه رجوی است به هشدارهای ما توجه نکردند؛ ما هشدار داده بودیم که فرقه تروریستی رجوی که اکنون ظاهر یک گروه سیاسی را به خود گرفته و مضحکانه گاهی ژستهای حقوق بشری میگیرد، به شما هم رحم نمیکند.
به گزارش فراق، کاظم غریب آبادی معاون بینالملل و حقوق بشر قوه قضائیه و دبیر ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران در نشست خبری ستاد مرکزی هفته بازخوانی و افشای حقوق بشر آمریکایی اظهار داشت: دلیل اینکه هنگام صحبت از اقدامهای گروهکهای تروریستی، مسئولیت را مستقیما متوجه آمریکا میدانیم، این است که ما هم بر این باوریم و هم مستندات لازم را داریم که گروهکهای تروریستی نهتنها در داخل جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی بلکه در منطقه ما توسط آمریکا ایجاد شدند؛ گروهکهایی مثل القاعده، داعش و النصره همه توسط آمریکا ایجاد شدند و مسئولیت اقدامهای تروریستی این گروهکها و اعضای آنها مستقیما متوجه آمریکا است.
رجوی ها خوی جنایتکارانه خود را رها نکردند
غریبآبادی بیان داشت: در بحث گروههای تروریستی باید توجه داشته باشیم که آمریکا و همپیمانان غربیاش در نخستین اقدام بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، برای تجزیه نقاط مختلف کشور از جمله با ایجاد گروههای تروریستی تلاش کردند؛ پس از غلبه نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران بر چالشهای داخلی و پیش از آغاز جنگ تحمیلی این گروهکها از ایران خارج و در بهشت امن کشورهای غربی و آمریکا مستقر شدند؛ فرقه تروریستی رجوی تا ۱۷ هزار نفر از مردم مظلوم ایران را ترور و شهید کرد.
وی افزود: کشورهای غربی و کشوری که در حال حاضر پایگاه استقرار فرقه رجوی به هشدارهای ما توجه نکردند؛ ما هشدار داده بودیم که فرقه تروریستی رجوی که اکنون ظاهر یک گروه سیاسی را به خود گرفته و مضحکانه گاهی ژستهای حقوق بشری میگیرد، به شما هم رحم نمیکنند، زیرا به خودشان هم رحم ندارند و خوی تروریستی و جنایتکارانه خود را رها نکردند؛ ما مستندات بسیاری داریم که این گروهک همچنان دست به اقدام تروریستی میزند.
کشورهای غربی دریافتند که ماهیت فرقه رجوی همچنان تروریستی است
دبیر ستاد حقوق بشر، گفت: ما اخیرا شاهد حوادث در فرانسه و آلبانی بودیم؛ خود این کشورها اکنون به این نتیجه رسیدهاند که ماهیت این گروهکها همچنان تروریستی است و برای کشورهای میزبان خودشان هم تهدید محسوب میشوند؛ دستکم در ۶ ماه گذشته اعضای این سازمان تروریستی و برخی فرماندهانشان مکررا افتخار میکردند که ما ۱۷ هزار ایرانی را کشتهایم و بیشتر هم میکشیم. غربیها خودشان حامی این گروهک بودند و نامش را از فهرستهای تروریستی خارج کردند؛ این هم یکی از جنایتهای آمریکا علیه مردم مظلوم ایران است.
غریبآبادی بیان داشت: سیاست ما درباره فرقه رجوی کاملا روشن و شفاف است؛ فرقه تروریستی رجوی از نظر ما دست از خوی تروریستی خود برنداشته است؛ کشورهای میزبان این تروریستها مسئول هستند و پاسخگو باشند که چرا این جانیان قاتل ۱۷ هزار شهروند ایرانی را مورد حمایت اطلاعاتی، سیاسی و مالی قرار دادهاند؛ ما از کشورهای میزبان فرقه رجوی انتظار داریم که با این گروهک برخورد کند و حتی گستردهتر از آن باید فرقه رجوی را از کشورهایشان اخراج و به پیشگاه عدالت معرفی کنند؛ این سیاست ما بسیار واضح است؛ این سیاست ما واضح است و به اقدامات قضایی درباره آن ادامه میدهیم.
وی با تاکید بر اینکه هیچ تروریستی نباید در امنیت باشد و دنیا باید برای تروریستها بهویژه گروهکهای تروریستی که مردم ایران را به شهادت رساندند، ناامن باشد، اظهار کرد که اقدامهای گسترده قضایی انجام دادهایم که بهزودی اطلاعرسانی میشود.
وزارت کشور آلبانی در بیانیه رسمی اعلام کرد که مجاهدین خلق توافقنامه ۲۰۱۴ میلادی را نقض کردند و این موضوع علت بازرسی از مقر آنها بود.
به گزارش فراق، وزارت کشور آلبانی ساعاتی پیش در بیانیهای حمله پلیس این کشور به مقر فرقه رجوی را تایید کرد و گفت که این اقدام در پی تصمیم دادگاه ویژه مبارزه با فساد و جرایم سازمان یافته انجام شده است.
وزارت کشور آلبانی، فرقه رجوی را متهم کرد که توافقنامه سال ۲۰۱۴ میلادی را نقض کردند و افزود که آنها تنها برای اهداف بشردوستانه در آلبانی مستقر شده بودند.
این وزارت خانه همچنین اشاره کرد که اعضای سازمان مجاهدین خلق مانع بازرسی و عملیات پلیس شدند.
«آلبانیا دیلی نیوز» گفته است که پلیس آلبانی روز سهشنبه ۳۰ خرداد، این بازرسی را به دلیل شک و تردید نسبت به حضور عوامل حملات سایبری در این پایگاه ها و احتمال نفوذ نیروهای امنیتی حکومت ایران انجام داد.
به نوشته این رسانه، افسران پلیس آلبانی با تصمیم «دادستان ویژه مبارزه با فساد و جرایم سازمانیافته» به اردوگاههای اشرف ۳ و اشرف ۴ در مانز رفتند.
به گزارش «آلبانیا دیلی نیوز»، پلیس آلبانی مشکوک است که احتمالا افرادی در این کمپها هستند که دست به حملات سایبری زدهاند.
«آلبانیا دیلی نیوز» وضعیت در پایگاه های سازمان مجاهدین خلق ایران را «آرام» خواند و گفت بازرسیها در داخل آن ادامه دارد. اما گزارش برخی رسانههای دیگر از درگیری میان اعضای مجاهدین با پلیس آلبانی خبر دادهاند.
«آلبانیا دیلی نیوز» میگوید کنترلها پیش از سازماندهی تظاهرات یکم ژوئیه به منظور جلوگیری از هرگونه رویداد احتمالی انجام میشود.
بر اساس بیانیهای که خود فرقه منتشر کرده بیش از ۱۰۰ تن در اثر گاز فلفل مصدوم شدند و حال برخی از مصدومان وخیم است و شماری به بیمارستان مادر ترزا در تیرانا منتقل شدند. نکته جالب بیانیه فرقه آنجاست که دست به دامن دولت آمریکا و ملل متحد شده و نوشتند که امنیت و سلامت ما را شما ضمانت کرده بودید حال بیایید و روزگار سیاه ما را ببینید.
مقر فعلی فرقه رجوی در محلی بین شهر ساحلی دورس و تیرانا، پایتخت آلبانی، قرار دارد.
پلیس فرانسه با مطرح کردن نگرانیهای امنیتی درباره برگزاری تجمعات سالانه گروهک منافقین، امسال اجازه برگزاری این نشست را نداد. خبرگزاری رویترز نوشت، لورنت نونز، رییس پلیس پاریس با مطرح کردن نگرانیهای امنیتی درباره برگزاری تجمعات سالانه گروهک منافقین اجازه برگزاری این تجمع را نداده و در نامهای به کمیته تدارکات برگزاری تجمعات منافقین اعلام کرد: امکان برگزاری این نشست که از سال ۲۰۰۸ هر ساله برگزار میشود، وجود ندارد. بنابر گزارش رویترز، پلیس پاریس در پاسخ به این خبرگزاری که جویای دلیل این تصمیم شده بود، در بیانیهای گفت: برگزاری این تجمع میتواند با توجه به شرایط ژئوپولیتیکی، موجب ایجاد مزاحمت برای عموم مردم و اخلال در نظم عمومی شود. در این بیانیه آمده است: علاوه بر این، با توجه به این که نمیتوان خطر حمله تروریستی را نادیده گرفت، برگزاری چنین مراسمی تامین امنیت آن و امنیت مهمانان مهم آن را به شدت پیچیده کند. رویترز همچنین با ارائه تحلیلی درباره این تصمیم پلیس پاریس مدعی شد که این اقدام در پی تلاش غرب برای کاهش تنشها با ایران انجام شده است که یک نمونه از آن، تبادل اخیر زندانیان میان ایران و کشورهای اروپایی بوده است. /فارس
ادامه خاطرات ابراهیم مرادی عضو سابق فرقه تروریستی مجاهدین
آن بخش یا آن منطقه ای که ما در قدم اول در خاک پاکستان واردش شدیم .. اسمش مندبلوک یا هم چنین اسمی داشت .وقتی وارد آن جا شدیم .آقا فرید بلوچ که معرف حضورتان است.به ما گفت چند دقیقه ای صبر کنید بروم یک جایی و زود بر می گردم .به ما گفت اگر کسی از این مردم از شما سئوال کردند که برای چی آمده آید بگوید برای خرید آمده ایم ..بعد از ده دقیقه ای که گذشت دیدیم فرید یک نفر دیگر همراهش است .به ما گفت تا اینجا من شما را همراهی میکردم از اینجا به بعد این آقا با شما می آید .حقیقتش را بخواهید مقداری ترس ما را گرفت .که نکند ما را گول زدند . و با فرید شروع به یک دو کردن بحث شدیم .فرید هم با خونسردی و خوشرویی تمام به سئولات ما جواب میداد .که اعتماد کنید کار ما کلک حقه بازی نیست ما از شما نه پول میخواهیم نه ما دنبال پول کسی هستیم .
قصد ما کمک کردن به شما می باشد که انشاءالله به اروپا اعزامتان بکنیم وقتی ما با صحبتهای او که خیلی دوستانه و خودمانی بود روبرو شدیم ترسمان ریخت الخصوص اون جاهایی که میگفت ما شما را به قصد اروپا به اینجا آورده آیم .نقطه ضعف ما را میدانست و در هر یک جمله حرف زدن با ما .یک بار اسم کشور هلند و یک بار هم اسم آلمان و اروپا را که می آورد انگار از دهنش شهد و شکر می بارد .در ظرف کمتر از بیست دقیقه ترس و نگرانی که ما را گرفته بود .. جایش را به خوشحالی لبخند رضایت بخش داد. فرید آدم کار کشته و با تجربه ای بود .چون خوب میدانست رگ خواب نفرات کجاست و چگونه و از چه راهی وارد دیالوگ با نفرات شود.وقتی اشتیاق ما را در شنیدن کشور اروپا و رفتن به اروپا را میدید بیشتر ادامه میداد .از اون هفت خطهای روزگار بود ..من بیشترین شهرهای سیستان بلوچستان رفته بودم کار کرده بودم با فرهنگ آداب آنها آشنایی داشتم در میان بلوچها آدمهایی هستند که خیلی زرنگ و با جرات با هوش هستند .ولی فرید با بقیه بلوچها فرق میکرد .بلوچها زبان باز نیستند رو راست هستند .ولی فرید با تسلط و جدیت و در عین سادگی حرفش منتقل میکرد هر آدمی را خام و جذب خودش میکرد..
وقتی دید ما کاملا به آنها اعتماد کردیم از ما خدا حافظی کرد و رفت .و ما سر نوشت جدید انتخاب کردیم و خودمان به دست تقدیر سپردیم.. که هر چه بادا باد.ما که تا این جای زندگی شکست خوردیم .این یکی هم رویش.ا
با هر ترس و لرزی که بود ما خوان اول به سلامت پشت سر گذاشتیم.
در آن نزدیکی یک قهوه خانه بزرگی بود که بنای آن شباهت بیشتر با کاروانسراهای معروف شاه عباس داشت خیلی بزرگ بود .
به خاطر اینکه کسی به ما شک نکند که برای چه کاری آمده ایم .وارد بساط فروش مواد مخدر و فروشندها شدیم دیدیم خیلی راحت بدون ترس و عادی بازارشان گرم داد و ستد و بده و بستان است.مثل نقل و نبات به هر رهگذری تعارف میکردند و تبلیغ میکردند .من هم از کنار همین تعارفات یک تکه کوچک حشیش از یک تخته قالب که مثل قالب صابون گلنار بود کندم .شلوغ و پلوغ بود صاحب جنس من دید خودش یک تکه به اندازه یک گردو کند و مقداری تریاک همع بهم داد گفت برو قهوه خانه بکش اگر دیدی خوب است بیائید هر چقدر خواستی از خودم بخر ارزان هم برایتان حساب میکنم .ما هم بدمان نیامد برویم یک دم و دودی راه بیندازیم.. البته نا گفته نماند من خودم در گذشته همه جور مواد مخدر کشیده بودم.. و ترک کرده بودم برایم تازگی نداشت ..
ولی به خاطر اینکه وارد خاک کشور دیگری آنهم با آن مقصد اروپایی که برای رفتنش خیز بزرگی بر داشته بودیم .گفتیم برای آخرین بار هم که شده یک دمی به این سفره مفت مجانی بزنیم و دلی از عزا در بیاوریم .جمعی رفتیم قهوه خانه .
داخل قهوه خانه عین بازارهایی که در هفته فقط یک روز خاص به آن اختصاص دارد و هر کس یک جور جنس می فروشد بود .یکی کیسه تریاک .دیگری کیسه هرویین .آن یکی حشیش و غیره می فروختند جالب اینجا بود که هر کدام از فروشنده ها هم وسیله کشیدن خاص خودش داشت . هروئینی لوله و زروق .تریاکی وافور خوب شاه عباسی و حشیش فروش چپق سنگین محلی . در میانه کشیدن و دود کردن بودیم که یک نفر آمد پیش نفر جدید همراه ما که او هم بلوچ ایرانی بود اسمش را هر گز به ما نگفت به زبان اردو و انگلیسی تسلط داشت یک چیزی در گوشش گفت و رفت . نفر قاچاقبر بر گشت به ما گفت بدون اینکه کسی متوجه بشود یکی یکی از قهوه خانه خارج شویم .و سوار اتوبوسی که منتظرما و به شهر کراچی میرود بشویم .
ما هم یکی یکی از چند در که داشت از قهوه خانه خارج شدیم و سوار اتوبوس شدیم..