قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق ، مصطفی آزاد

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق ، مصطفی آزاد

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید . ضمن اینکه با آدرس دوم ghased1393.blogsky .com هم در این مسیر پیش می رویم ...

آخرین مطالب
پیوندها

۱۸۲ مطلب با موضوع «فرقه رجوی و کشور آلبانی» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

۳۰ دی روزی است که مسعود رجوی به خاطر نجات جان بی مقدار خودش از زندان شاه از هیچ تلاشی فروگذاری نکرد و به جای خود رقیبانش را به کشتن داد.

به گزارش فراق، هر ساله در این ایام ماشین تبلیغاتی رجوی شروع به کار در این حوزه نموده و با پخش فیلم های قدیمی می خواهد طوری القا نماید که انگار روزی تاریخی و ارزشمند در حال نردیک شدن است.

داستان به صورت خیلی مختصر از این قرار است که در اواسط دهه پنجاه که تمام اعضای گروهی به نام سازمان مجاهدین خلق در ایران فعالیت می کردند به خاطر لو رفتن شان دستگیر و در زندان های شاه حبس و محاکمه شدند.

در این دادگاه های نظامی شاه که کارش فقط صدور حکم اعدام برای فعالین سیاسی آن زمان بود نوبت به محاکمه اعضای سازمان مجاهدین می رسد. سرانجام در این دادگاه ها حکم اعدام به همه اعضای مرکزیت سازمان داده می شود. در این بین هم مسعود رجوی که از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین محسوب می شد نیز حکم اعدام می گیرد، اما در بزنگاه حکم اعدام او تعلیق شده و به حبس ابد تبدیل می گردد.

در آن زمان افراد زیادی متوجه نشدند که موضوع چه شد که حکم اعدام وی منتفی شده و تبدیل به حبس ابد گشت. شاید فقط دو طرف می دانستند که واقعیت چیست یکی خود مسعود رجوی و دیگری دستگاه ساواک.

بعد از اعدام اعضای مرکزیت و بنیانگذاران این سازمان تقریبا این سازمان از بین رفت و به جز مسعود رجوی و چند نفر دیگر زنده نماندند. برای تمام زندانیان به ویژه آنان که حکم سیاسی داشتند این سوال پیش آمده بود که چرا مسعود رجوی اعدام نشد؟ در جایی که دادگاه های نظامی شاه به جز حکم اعدام برای فعالین سیاسی حکم دیگری صادر نمی کرد چگونه شد که این یک نفر علی رغم اینکه حکم اعدام گرفته بود از زیر حکم اعدام در رفت و نجات پیدا کرد.

کم کم زمزمه هایی شکل گرفته بود، زمزمه هایی که بیانگر یک معامله بود، بوی تعفن خیانت به مشام می رسید. بله، دیگر همه به یقین رسیده بودند که هیچ اقدامی به جز خیانت نمی توانست این فرد را که از اعضای مرکزیت سازمان هم محسوب می شد از اعدام نجات بدهد. او یک عضو ساده و معمولی نبود، به قول خودش مفسر! قرآن بود و در تدوین ایدئولوژی سازمان نقش مهمی داشت، یعنی از نخ نبات های این سازمان محسوب می شد.

این داستان باقی ماند تا که انقلاب ۱۳۵۷ شد و در روز ۳۰ دی ۱۳۵۷ مسعود رجوی به همراه سایر زندانیان از زندان های شاه آزاد شدند. ابتدای داستان، مقداری گرد و خاک های انقلاب و فرار شاه و درگیری هایی که مردم با بازماندگان شاه داشتند موجب شده بود که اغلب همه چیز را فراموش کنند و یا حداقل برایشان کم رنگ شود، اما کم کم باز این نجوا به گوش می رسید که چرا رجوی را شاه اعدام نکرد؟ ظاهرا بوی خیانت هنوز از تن رجوی زدوده نشده بود و مشام هر کسی را آزار می داد.

سرانجام یک داستان سرایی توسط مسعود رجوی و همراهانش شروع شد و در بین سایر کسانی که می خواستند حقایق برای افکار عمومی روشن گردد را ترویج دادند.

مسعود رجوی چنین وانمود کرد که گویا در زمانی که او در زندان شاه بوده، برادرش (کاظم رجوی) که آن زمان در سوئیس مشغول به تحصیل بوده و کار وکالت هم انجام می داد او را نجات داده است. رجوی چنین وانمود می کرد که به خاطر فعالیت های بشر دوستانه برادرش کاظم بر روی رژیم شاهنشاهی بود که شاه زیر این فشارها ناچار دستور داد که در حکم مسعود رجوی تجدید نظر شده و حکم اعدام او مُلغی گشته و از اعدام به حبس ابد تقلیل یابد.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 

 

نمایشگاه اسناد مربوط به جنایت‌های فرقه رجوی در حاشیه جلسه پنجم دادگاه رسیدگی به پرونده ۱۰۵ متهم عضو این فرقه تروریستی برگزار شد.

به گزارش فراق،  مرکز مستندسازی نقش و عملکرد قوه قضاییه در دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس با همکاری مرکز رسانه قوه قضاییه و دادگستری کل استان تهران، در حاشیه برگزاری دادگاه رسیدگی به پرونده سرکرده های فرقه رجوی، اقدام به برگزاری نمایشگاهی با عنوان «کتاب، اسناد و اعترافات جنایات منافقین» برگزار کرده است.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 

 

اغلب افراد فریب خورده توسط سرپل‌های فرقه رجوی که فرقه از آن‌ها به عنوان کانون شورشی یاد می‌کند در کمتر از دو روز شناسایی و دستگیر می‌شوند.

به گزارش فراق، فریب جوانان یا نوجوانان در شبکه‌های اجتماعی و سوءاستفاده از آنها برای انجام اقداماتی نظیر دیوارنویسی، ضبط ویدئو از تجمع چند نفره، شعارنویسی روی پول و اماکن عمومی، آتش زدن تصاویر و المان های مسئولان و شهدا و گرفتن تصویر و ارسال به سرپل ها از اقدامات پلید آلبانی نشین ها برای رسیدن به اهدافشان است تا به صورت اغراق‌آمیزی آن ها را در شبکه‌های فضای مجازی منتشر کنند.

در همین باره محمد حسن پور، دادستان عمومی و انقلاب شهرستان پاکدشت، روز دوشنبه ۱۸ دی ماه گفت: با دستورات قضایی ابلاغ شده، یکی از عناصر عملیاتی وابسته به فرقه تروریستی رجوی ۴۸ ساعت بعد از صدور ابلاغ دستگیر شد.
وی افزود: فرد دستگیر شده با اعتراف به آتش کشیدن تصاویر و المان‌های مسوولان و شهدا در حال حاضر در بازداشت به سر می‌برد.

این فرقه به‌دلیل جایگاه منفورش در ایران به تنهایی توان طراحی صحنه و ناآرامی را ندارد لذا سعی می کند با اغوای جوانان و نوجوانان در فضای مجازی از آن ها در راستای رسیدن به اهداف پلید خود بهره کشی نماید، لذا ضروری است خانواده‌ها به خصوص پدران و مادران در فضای مجازی به شدت مراقب ارتباطات فرزندان خود باشند تا خدای ناکرده طعمه تروریست های دهه ۶۰ نگردند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
  • اختصاصی فراق- پس از حملات هکری گسترده به زیرساخت‌های آلبانی و موج نارضایتی مردم این کشور از فرقه بدنام رجوی، این فرقه با فرستادن مزدوران خود میان جامعه، سعی در تطهیر چهره خود دارد.

به گزارش فراق، چند شب پیش، ۱۰ نفر از وحوش رجوی به همراه چند تن از نیروهای سرویس مخفی آلبانی در مراسم عشای ربانی یک کلیسا در منطقه دورس آلبانی (محل وقوع «اشرف ۳») شرکت کردند و با زیر نظر گرفتن افراد و تهیه تصویر از آن‌ها، سعی در شناسایی طعمه برای بهره‌برداری بودند.

 

نکته جالب همراهی تنی چند از نیروهای سرویس مخفی و امنیتی آلبانی با آنها بود که پیش از این در فهرست افشا شده توسط گروه هکری عدالت میهن نام آن ها به چشم می‌خورد. افسر آلبانیایی که در تصویر با پیراهن صورتی و کراوات مشخص شده، فردی به نام Ndue  (Anthony) است که در پشت صحنه، حامی فرقه تروریستی رجوی بوده و مطالبات غیرقانونی آن‌ها را حل و فصل می‌کند. نکته جالب همراهی تنی چند از نیروهای سرویس مخفی و امنیتی آلبانی با آنها بود که پیش از این در فهرست افشا شده توسط گروه هکری عدالت میهن نام آن ها به چشم می‌خورد. افسر آلبانیایی که در تصویر با پیراهن صورتی و کراوات مشخص شده، فردی به نام Ndue  (Anthony) است که در پشت صحنه، حامی فرقه تروریستی رجوی بوده و مطالبات غیرقانونی آن‌ها را حل و فصل می‌کند.

خرداد ماه ۱۴۰۲ آلبانی به این نتیجه رسید که میزبانی از فرقه رجوی که مشغول حملات هکری و هدایت اقدامات تروریستی علیه جمهوری اسلامی از خاک این کشور اروپایی هستند را علی رغم فشار آمریکا و اروپا پایان دهد و آنها را از کشور اخراج کند. پلیس آلبانی در خرداد ۱۴۰۲ با حمله به مقر اشرف و به دست آوردن اسناد متعدد در تایید اقدامات تروریستی و هکری فرقه رجوی، بر اخراج آن ها تاکید جدی کرد، اما بعد از گذشت چندماه، روند اخراج کامل آنها به دلیل فشار آمریکا دچار خدشه شد که به نظر می رسد حملات هکری اخیر در واکنش به عدم اهتمام جدی آلبانی به این موضوع باشد.

به دنبال اقدام اخیر گروه هکری موسوم به «عدالت میهن» (هوملند جاستیس) در آلبانی و اختلال گسترده در سامانه های ارتباطی، مردم این کشور خطاب به سیاستمداران و نهادهای امنیتی کشورشان اعتراض تندی کردند که به سازش با فرقه رجوی پایان دهد و به نظر می رسد سرکردگان فرقه رجوی در حال حاضر می‌خواهند با این رفتارها وانمود کنند که دوست و همراه مردم آلبانی هستند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
  • 04
 

 

از آنجایی که در فرقه های مخرب همه تظاهرات زندگی عادی ممنوع است و افراد ملزم به ماندن در میان قوانین فرقه ای در تمام ابعاد زندگی خویش هستند، ساده ترین انتخاب های شخصی ممکن است گناهی نابخشودنی تلقی شود و فرد را مستوجب مجازات در نشست دیگ کند.

به گزارش فراق، فرقه‌های مخرب از فشار جمعی به عنوان یکی از ابزارهای اعمال انطباق و سرکوب مخالفت استفاده می‌کنند. در تشکیلات فرقه رجوی، از انواع نشست‌ها و جلسات گروهی برای اعمال قدرت مطلق رهبران بر اعضا استفاده می‌شود. نشست‌هایی که با عناوین مختلف کماکان به صورت روزانه در مقر مجاهدین خلق در آلبانی در حال برگزاری است. در میان این عناوین و بازی‌های واژگانی، نشست موسوم به دیگ را می‌توان از بزرگترین و پرفشارترین جلسات جمعی شستشوی مغزی در فرقه رجوی نامید.

دیگ یکی از نشست های اجباری در مناسبات مجاهدین خلق است که شمار افراد شرکت کننده در آن بیش از نشست های معمولی روزانه مانند عملیات جاری و غسل هفتگی است. در این نشست ها فشار همسال و همرده چندین برابر نشست های ۱۰ یا ۲۰ نفره عملیات جاری است و گاه تعداد افراد حاضر در جلسه به ۱۰۰ نفر می رسد. این ۱۰۰ نفر همگی ملزم هستند که سوژه را همراه با فحش و ناسزا جهت تحمیل عقاید فرقه هدف قرار دهند. کم کاری یا سکوت در حیطه فحاشی و فریاد ممکن است افراد را تبدیل به سوژه بعدی نشست کند. بنابراین سوژه نشست دیگ به طور همزمان زیر تیغ انتقادهای خشن، تهمت‌ها، توهین‌ها و تحقیرها از سوی ده ها تن از هم گروه‌های خویش است.

سیامک نادری عضو پیشین تشکیلات مجاهدین خلق درباره نشست دیگ توضیح زیر را ارائه می‌دهد:

«دیگ اصطلاحی در تشکیلات فرقه مجاهدین است که فردی را در نشست های جمعی سوژه می کنند. یعنی داخل دیگ می اندازند و آتش شعله های دیگ را زیاد می کنند. منظور با فحاشی کردن، تهدید و توهین و تهمت زدن و تُف باران کردن و داد زدن های مستمر سایرین بر سر سوژه ای که برای ساعت های متمادی در درون دیگ قرار داد … تا سوژه از پای در بیاید و هر آنچه مسئولین فرقه مجاهدین می خواهند اعتراف کرده و سرسپار مطلق تشکیلات و مسئولین فرقه رجوی باشد و سوژه در این دیگ هیچ راه گریزی ندارد جز تن دادن به مسئول نشست که منویّات پلید رهبری عقیدتی برای ارعاب هرچه بیشتر اعضا را دنبال می‌کنند.»

فواد بصری، عضو پیشین فرقه رجوی معتقد است که مهوش سپهری با نام مستعار نسرین از سران رده بالای فرقه، مبدع این روش شکنجه روانی است. او در خاطراتش از مهوش سپهری می نویسد که چطور سپهری اذعان می کرد که ایده نشست دیگ را از آشپزخانه تشکیلات الهام گرفته است و مسعود و مریم رجوی پیشنهاد اجرای آن را داده است:

«در یک نشست مجزا می گفت شما فکر می کنید ما این بحث ها را از فضا می آوریم! من یک روز رفته بودم سری به آشپزخانه بزنم. رفتم در قسمت آماده سازی چشمم به یک دیگچه ای خورد که در آن لپه خیس کرده بودند از مسئول آماده سازی سئوال کردم چرا لپه ها را روی گاز قرار نمی دهید گفت نمی شود اول بایستی لپه ها خیس بخورند بعد از خیس خوردن آنها را در دیگ می گذاریم و روی گاز قرار می دهیم که پخته شود و در ادامه می گفت این موضوع ذهن مرا درگیر کرد و در اتاق کارم خیلی فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که چرا این کار را بر روی افراد پیاده نکنیم. گزارش برای خواهر و برادر نوشتم. نسرین در نشستی که با ما داشت گفت خواهر مریم و برادر گزارشم را خوانده و گفتند عجب طرحی همین را اجرا کنید. اول افراد را در دیگچه قرار دهید خیس بخورند و آنها را در جمع بکوبید و بعد آنها را وارد دیگ کنید و در یک جمع بزرگتر همه به سوژه تهاجم کنند تا پوست عوض کنند و تغییر کنند! من هم در نشست در دلم می گفتم مهوش عجب شیطانی است. واژه هایی که بر روی افراد بکار برده می شد طرح و تولید نسرین بود. دیگ، دیگچه، نرینه، مادینه، زیر مینیمم، سگ دعوا و…»

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

اگر داستان مادر «ثریا عبداللهی» را دنبال کرده باشید حتما به خاطر خواهید آورد که وی در روایت از نحوه ربایش و اسارت فرزندش در فرقه رجوی همیشه از فردی به نام «علی آنکارایی» صحبت کرده است.

به گزارش فراق، افشاگری‌های اخیر مادر ثریا عبداللهی و نام بردن از این مزدور در رسانه ها موجب شد تا چند تن از جداشده‌های ساکن در اروپا که این قاچاقچی پلید رجوی را می شناختند با ارسال اطلاعاتی به فراق هویت این مزدور را فاش کنند.

این فرد که عامل اصلی فریب و کلاهبرداری از ایرانیان جویای کار در ترکیه و خواهان انتقال به اروپا بوده، خانواده‌های بسیاری را داغدار کرده است.

در داستان اسارت فرزند مادر ثریا عبداللهی در فرقه رجوی، علی آنکارایی به آن ها پیام می‌دهد که برای انتقال امیراصلان حسن‌زاده به اروپا پنج میلیون پول نیاز دارد و حتی بدین منظور رابط خود در تهران را سراغ این مادر می‌فرستد که متاسفانه پس از پرداخت پول نه از امیراصلان، نه از علی آنکارایی و نه از رابط وی خبری نمی‌شود.

علی تکلو معروف به علی آنکارایی، اهل فریمان مشهد، پیش از آنکه برای رجوی قاچاقچی انسان شود، حدود نه سال در کمپ های اشرف در عراق بود و عقاید مارکسیستی تندی داشت. داخل تشکیلات خیلی به او فشار می‌آوردند که عقایدش را عوض کند ولی او زیر بار نمی رفت.

مهوش سپهری (نسرین) در سال ۷۱ که همه اعضا مجبور به کارهای یدی روزانه بودند او را بیشتر تحت فشار گذاشت ولی بازهم از عقاید خود عقب نشینی نکرد. سرانجام نسرین به وی گفت که ما تو را به ترکیه می‌فرستیم و آنجا باید سر پل باشی که او هم قبول کرد.

علی تکلو با گذرنامه جعلی که فرقه برایش درست می‌کند راهی آنکارا شده و در خانه بزرگی که فرقه برایش اجاره کرده، تشکیل خانواده داده و ماموریت کثیف خود را آغاز می‌کند.

روند کار فریب و قاچاق ایرانیان از ترکیه به «اشرف» توسط این مزدور بدین گونه بوده که ابتدا از دفتر اطلاعات فرقه در آلمان با علی آنکارایی تماس گرفته شده، مشخصات و محل اقامت سوژه مورد نظر به وی داده می‌شد. سپس علی تکلو فوری سراغ فرد می‌رفت و با دادن فیلم، ویدئو و وعده به طرف، اعتمادسازی‌های اولیه را انجام می‌داد. البته این ریل‌گذاری تا سه روز باید به نتیجه می‌رسید. در نهایت نامبرده با تهیه گذرنامه‌های جعلی برای سوژه‌های مورد نظر آن‌ها را به عراق و مقر اشرف روانه می‌کرد. علی آنکارایی به واسطه ارتباطات قوی و نفوذ مالی خود در پلیس ترکیه توانست تا اواسط دهه ۸۰ افراد زیادی را از مسیر این کشور جذب فرقه نماید.

تصویری از علی تکلو معروف به علی آنکارایی در دوران سربازی

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
  • به دنبال فشارهای روز افزون پلیس و دولت آلبانی علیه فرقه رجوی، این فرقه به منظور انتقال اعضا از آلبانی، تلاش ها برای ساخت مقر جدید در کانادا را آغاز کرده است.

 

به گزارش فراق، ادمین سابق فرقه تروریستی رجوی در افشاگری جدید نوشت: «سال۹۰ زمینی پنج هکتاری در محدوده Uxbridge و Goodwood استان آنتاریو کانادا، به دستور ‎مسعود رجوی توسط حمید قراچه، شهناز فلاح و بهزاد متین بصورت محرمانه خریداری شد تا مقری برای انتقال حدود ۶۰۰عضو از عراق ساخته شود. پس از حمله آلبانی به اشرف۳ و فشارهای روز افزون پلیس و دولت این کشور، سازمان برای انتقال اعضا از آلبانی، دوباره تلاش ها برای ساخت این مقر را آغاز کرده است.»

حمید قراچه از مسئولین فرقه در کانادا برادر همسر رضا کیانیان است.

  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰

دادگاه رسیدگی به جنایت‌های فرقه رجوی، بازخوانی تاریخ رنج مردم ایران از تروریست‌هایی است که از تحریم و خون همین ملت کاسبی کردند.

 

به گزارش فراق، ابوالقاسم رضایی فرزند خلیل اله متهم ردیف ۲۴ این دادگاه، قبل از انقلاب، به سازمان ملحق شده و در همین راستا با سعیده شاهرخی، ازدواج تشکیلاتی می‌کند و مدتی بعد نیز همراه با همسرش، به صورت غیر قانونی از ایران خارج می‌شود.

از جمله فعالیت‌ها و مسئولیت‌های وی عبارت است از:

– عضو بخش به اصطلاح روابط خارجی و اطلاعات نظامی تشکیلات در سال ۱۳۵۸

– مسئول بخش ارتباط گیری با سایر گروه‌های معاند و ضد انقلاب در سال ۱۳۶۰

– فعالیت در خانه‌های تیمی به صورت مخفی تا سال ۱۳۶۳

– حضور در آمریکا با هدف فراهم نمودن شرایط نزدیکی نفاق به مقامات آمریکایی در سال ۱۳۶۳

– مسئول شاخه‌ نظامی فرقه تروریستی رجوی در عراق در سال ۱۳۶۵

– شرکت در عملیات تروریستی- نظامی فروغ جاویدان به عنوان مسئول تیم نظامی

نامبرده در حال حاضر از کادر‌های مهم فرقه در بخش تامین مالی تروریسم و همچنین قسمت به اصطلاح سیاسی نفاق در کشور آلبانی است.

وی تحت تعقیب اینترپل بوده و دارای اعلان قرمز به شماره A-۴۹۱/۶-۲۰۰۲ است.

  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰
 

 

دادگاه رسیدگی به جنایت‌های فرقه رجوی، بازخوانی تاریخ رنج مردم ایران از تروریست‌هایی است که از تحریم و خون همین ملت کاسبی کردند.

به گزارش فراق، محسن سیاه‌کلاه، متهم ردیف بیستم این دادگاه، متولد تهران از اعضای قدیمی سازمان و هم‌بند مسعود رجوی بوده که در سال ۱۳۵۳ پس از کنار زدن شریف واقفی از مرکزیت سازمان به‌جای او عضو کادر مرکزی می‌شود.

در ادامه وی زیر نظر مهدی ابریشم‌چی و موسی خیابانی مسئول نهاد فنی در بخش نظامی تشکیلات شده و از طراحان انفجار‌های ۷ تیر و ۸ شهریور سال ۱۳۶۰ به‌شمار می‌آید که متعاقباً به مقر نفاق در فرانسه و سپس به فرقه در عراق ملحق می‌شود.

شایان ذکر است نامبرده با یکی از اعضای فرقه به‌نام شیوا صادق ازدواج تشکیلاتی کرده است.

دیگر فعالیت‌ها و مسئولیت‌های او عبارت است از:

فعال در خانه‌های تیمی نفاق در سال ۱۳۶۰

از مسئولان عملیات‌های تروریستی موسوم به گردانی در سال ۱۳۶۶

عضو هیئت اجرایی مقر اشرف

عضویت در ستاد حفاظت رجوی

مسئول آتشباری و پشت‌جبهه نفاق درعملیات تروریستی – نظامی آفتاب

مسئول توپخانه در عملیات تروریستی – نظامی چلچراغ

طراح و سازنده اصلی رادیو‌های بیسیم‌دار

و مسئول بخش شنود فرقه برای جاسوسی و همکاری با رژیم بعث عراق

به گزارش فراق، محسن سیاه‌کلاه با نام جعلی حسین گلچیان از سرکردگان قدیمی و مزدوران قلم به دست فرقه رجوی می باشد که سالهاست در راستای اهداف این فرقه قلم فرسایی و فعالیت می کند.

البته برادر وی حسین سیاه‌کلاه نیز سالهاست کنار او برای رجوی مزدوری می کند ولی ما در اینجا نگاهی به کارنامه سیاه محسن وطن فروش داریم. وی فارغ التحصیل رشته مهندسی شیمی بوده و در زمینه انفجار تخصص ویژه‌ای داشت

این خائن یکی از سرکرده های تیم های خرابکاری سال ۱۳۶۰ و یکی از طراحان پشت صحنه ساخت بمب برای انفجار حزب جمهوری اسلامی در آن سال بود.

بر اساس گفته های افرادی که او را می شناختند وی بعدها به خارج از کشور گریخت و در طول دو سه دهه در کمپ اشرف از سران اطلاعاتی، محافظین اصلی و نامحسوس رجوی بود.

از خیانت های دیگر این خائن، مسئولیت بخش شنود در زمان جنگ تحمیلی است. شنود یکی از منابع جاسوسی و کسب اطلاعات برای رژیم صدام حسین بود. آنها شبکه های بی سیمی و مخابراتی ایران را در جبهه های جنگ مانیتور و شنود می کردند.

اعضای سازمان در این بخش، پیام های رمز فرماندهان ارتش و سپاه را به دلیل آشنایی به زبان فارسی و فرهنگ ایرانی، با رمز گشایی کشف می کردند سپس مسئول ستاد اطلاعات، پیام های کشف شده را به مهدی ابریشمچی و بعد در اختیار ارتش صدام حسین قرار می داد.

در سال ۱۳۶۶ مسئولیت این بخش با محسن سیاه‌کلاه از اعضای مرکزی این فرقه کثیف بود.

به گزارش فراق، وی از مؤثرترین عوامل نفوذی رجوی در فرقه بود و هر کس مورد سوء‎ظن یا شکاکیت رجوی قرار می‎گرفت (به هر دلیلی که یکی از آنها «زیر بار رجوی نرفتن» بود) بلافاصله محسن سیاه‎ کلاه را به سراغش می‎فرستاد تا اطلاعات لازم را منتقل کند.

محسن سیاه‌کلاه که برخی به او فرزانه منش هم می‌گویند و برادرش حسین از اعضای علنی فرقه در طول سال های ۵۳- ۵۰ بود.

محسن در تشکیلات رده بالاتری و تحت مسئولیت افرادی چون محسن فاضل، محمد یزدانیان، محمد طاهر رحیمی، ناصر جوهری، مجید شریف واقفی و وحید افراخته قرار داشت

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

 

تصاویری که مشاهده می‌کنید مربوط به محاکمه علنی سه عضو مجاهدین خلق به جرم قتل چند کشیش مسیحی و تلاش برای بمب‌گذاری در حرم حضرت معصومه(س) است.

به گزارش فراق، تاریخ این تصاویر ۲۴ اسفند ۱۳۷۳ و در محل دادگستری تهران می‌باشد که توسط عکاس ایرنا، حمید ادیب‌زاده ثبت شده است.

  • مصطفی آزاد