قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید .

پیوندها

۱۰۶ مطلب با موضوع «پیرامون پیام های رهبری فرقه رجوی» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

مهدی خوشحال، عضو قدیمی جداشده از فرقه رجوی در پیامی به اسیران «اشرف۳» نوشت: در بیرون از مناسبات فرقه، مملو از نعمت ها، زندگی سالم و شرافتمندانه است اما قبل از همه باید به باورهای مخرب فرقه ای پشت کرد و توکل به خدا و راه را هم چنان به پیش ادامه داد.

به گزارش فراق، در یادداشت خواندنی این نجات یافته قدیمی آمده است: با دیدن فیلم کوتاه پرویز حیدرزاده که از کشور آلبانی غربت تلخ، به وطنش ایران پرواز می کرد، در دل دعا کردم چه خوب می شد این موهبت و آزادی نصیب سایر اسیران در قرارگاه اشرف ۳ نیز می شد. بعد از انتشار فیلم پرواز پرویز حیدرزاده بود که مشاهده کردم مجاهدین سراسیمه به داد و بیداد و توهین و ناسزا، مشغولند و رو به نیروهای داخل که چه نشسته اید، کسی که ما می گفتیم مزدور و جاسوس است با رفتن به ایران همه حرف و حدیث مان ثابت شده است.

به همین خاطر، خواستم این یادداشت کوتاه را به همه دوستانی که از فرقه مجاهدین آزاد شده و در خط مقدم نبرد، مشغولند بنویسم.

واقعیت این است که آزاد شدن از مناسبات بی رحم فرقه آن هم با شست و شوی مغزی شبانه روزی و طی سالیان دراز، کار سختی است اما سخت تر ادامه راه و گسستن همه قیود و بندهای به جا مانده از مناسبات جهل و جنون، است و النهایه رسیدن به نقطه ای مطمئن یعنی رسیدن به اصل و نسب خویش و رسیدن به خود و خانه و خانواده و جامعه، همان جاهایی که فرقه آن بندها را گسسته بود تا نیرو را هم چنان در انقیاد خود باقی بدارد.

این کار نیز در قدم اول با اراده و باور ممکن است. در این رابطه آلمانی ها می گویند، هر جا اراده ای باشد راهی آن جا باز خواهد شد. به نظرم و با تجربه ای که طی ۳۰ سال اخیر اندوختم، بزرگترین ضربه و انتقام از رهبران فرقه همان ادامه دادن مسیر راه و رسیدن به موفقیت است. موفقیت، رمز و راز پیروزی ما بر مناسبات فرقه است. اگر به اصل و نسب و خانه و خانواده و وطن و سلامتی و کار و تولید و ثروت و خوشبختی رسیدیم که فبهالمراد وگرنه چیزی جز زنجیرهای دست و پای مان را از دست ندادیم. موفقیت نیرویی که فرقه همه تلاشش مبنی بر این بود تا نیرو را از هر حیث لخت و ویران و محتاج خود نگهدارد و النهایه وقتی به زمین ذلت می خورد به ریشش بخندد، خود پیکار جدیدی است که دشمن را که دیوانه بود دیوانه تر می کند.

فرقه نه این بار بلکه همیشه ثابت کرده که در تضاد با ارزش های خانواده است، در تضاد با ارزش های انسان و انسانیت است، همان گونه که در عمل نیز ثابت کرد در تضاد با ایران و ایرانیت است و او شعر و شعارش مبنی بر آزادی و پیروزی، جز توهمی بیش نیست. نمی توان به بهانه و فرض آزادی بزرگ تر آزادی های کوچک تر را قربانی کرد، نمی توان به بهانه عدالت بزرگ ترعدالت های کوچک تر را قربانی کرد و نمی توان به بهانه ابرآگاهی خیالی، دانش و علم و تخصص و آگاهی های نیروها را قربانی و آنان را هم چنان در ید قدرت مخرب خود باقی داشت. این‌ها توهمی بیش نیست همان گونه که آرمان و عقاید و اهداف شان از دین و اسلام و بردبار و مارکسیسم و سایر ادیان و آرمان ها، دروغ و فریبی بیش نیست و فرقه به جز ارزش های مخرب و بیمارگونه فرقه ای، به هیچ چیز و هیچ کس ارزش و اعتباری قائل نیست و همه چیز و همه کس را ابزار و وسیله و سوخت مسیر و قربانی قدرت خود می خواهد. . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

هر ساله فرقه رذیل رجوی برنامه ای تحت عنوان همیاری ملی در سیمای نفاق خود ترتیب می دهد.

به گزارش فراق، آنها برای اهداف کثیف و منافقانه خود برنامه ای با نام گلریزان به راه می اندازند غافل از اینکه برای همگان هویدا و آشکار شده است که منابع مالی این برنامه ها از سوی چه منابعی تامین می شود و این برنامه ای که در سیمای نفاق به راه می اندازد خیمه شب بازی بیش نبوده و نیست.

مهمتر از آن، ملت ایران به این موضوع آگاهند که در دوران هشت سال دفاع مقدس، بخشی از فروش نفت عراق به این فرقه اختصاص داده می شد تا بتوانند دوشا دوش نیروی های بعثی صدام علیه کشورمان، در قالب ستون پنجم و جاسوسی، عملیات های خراب کارانه انجام دهند.

حال که دست منافقین از سر کشورمان کوتاه شده و پایگاهی در بین ملت ایران ندارد و نمی توانند در فاز عملیات های تروریستی و خراب کارانه وارد شوند، از این رو دست به دامن ارباب خود آمریکای جنایت پیشه شده اند و به هر ترفندی شده است می خواهند کشور عزیزمان ایران را در درگیر جنگ سرد و روانی کنند و به هر طریق ممکن که شده می خواهند از روند مذاکرات برجام، خللی وارد کنند.

بنابراین منابع مالی آنان تماما خرج سناتور ها، ژنرال های زوار در رفته و بازنشسته های از دور خارج شده آمریکایی می شود و با پرداخت رشوه و مقرری به آنان، می خواهند جنگ روانی و جنگ سرد علیه کشورمان به راه بیاندازند.

بی شک ملت عزیزمان ایران از نیات واقعی و اهداف پشت پرده این توطئه ها و خیمه شب بازی های تکراری آگاه است و نمی توانند با این ترفند ها پیش بروند.

یادداشت از: نادر محمدی

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

بازگشت پرویز حیدرزاده به خاک وطن موجی از شادمانی میان خانواده های عضو انجمن نجات ایحاد کرده است.

به گزارش فراق، پرویز حیدرزاده اهل مازندران، ۳۰ سال از دوران جوانی خود را در اسارت فرقه رجوی گذراند و پس از انتقال این گروه به آلبانی در پاییز سال ۱۳۹۶ فرقه را ترک کرد. وی در زمستان سال ۱۳۹۷ جدایی خود از فرقه رجوی را رسما اعلام کرد.

اعضای جدا شده از فرقه رجوی در تیرانا پایتخت آلبانی روز جمعه برای بدرقه پرویز حیدرزاده گرد هم آمدند و او را تا فرودگاه تیرانا همراهی کردند.

پایگاه خبری-تحلیلی فراق بازگشت آقای پرویز حیدرزاده به آغوش خانواده و میهن را به تمام خانواده های چشم انتظار تبریک عرض نموده و امیدوار است به زودی شاهد نجات همه اسیران گرفتار در این فرقه باشیم. 

انتهای پیام / فراق

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

سایر رقبای رجوی از جمله ابراهیم ذاکری، محمدعلی جابرزاده انصاری، محمدعلی توحیدی و محمود عطایی با وجود اینکه اختلافی با مسعود رجوی  نداشتند ولی در مراحل مختلف از همه آنها نسق کشیده شد.

به گزارش فراق، هدف مسعود رجوی دجال این بود که مبادا کسی در اطرافش باقی بماند و روزی ادعای تاج و تخت نمایند.

 هشتمین قربانی محمود عطایی معروف به «حمید»

در سال ۱۳۶۵با کشاندن باقیمانده هواداران از ایران به عراق، کمپ اشرف، مقر اصلی از نظر گسترش نیرویی و مکانی بود.

محمود عطایی در سال ۱۳۶۶ به عنوان رئیس ستاد و فرمانده قرارگاه اشرف منصوب گشت. اما چندی نگذشت او را هم به اتهام وا دادن در انقلاب مریم برکنار کرد و به جای وی ثریا شهری را فرمانده اشرف کرد.

قربانیان بعدی یکی پس از دیگری از میان مردان رده بالای باقیمانده انتخاب می شدند. محمدعلی جابرزاده انصاری که روزگاری برو بیایی داشت و مسئولیت ستاد عریض و طویل تبلیغات به عهده او بود پس از ماه ها برکنار شد.

محمدعلی توحیدی معاون او و مسئول بخش رادیو برکنار شد. عباس داوری که روزگاری فرد شماره چهار سازمان بود برکنار شد. برای تحقیر بیشترش او را ماه ها تحت مسئولیت یک زن تازه وارد به سازمان به نام فاطمه. م قرار دادند.

مسعود رجوی و مریم قجر تازه به دوران رسیده به بهانه انقلاب خود ساخته، تمام مردان رده اول سازمان را خلع رده کردند. تشکیلاتی به عنوان مرکزیت و دفتر سیاسی منحل شد و نظام جدید رده‌بندی در سازمان شکل گرفت. ابتدا شورای رهبری متشکل از صدها زن و پس از آنان رده‌ای با عنوان معاون بخش ایجاد شد که اغلب مردان با سابقه بیش از بیست سال را در رده معاون قرار ‌دادند. 

 البته نامبردگان بالا مانند محمد حیاتی، جابرزاده، محمودعطایی و مهدی افتخاری تا سال ها عضو سازمان هم محسوب نمی شدند و دچار غضب رجوی بودند و در پایین ترین رده های تشکیلات به کارهای اجرایی ساده اشتغال داشتند.

این افراد علاوه بر اینکه مناصب قبلی و مقام های خود را از دست دادند هر هفته و هر ماه در جلسات انتقادی جمعی و سراسری مورد اهانت و تمسخرهای رجوی قرار می گرفتند تا جرئت هیچگونه عرض اندامی نداشته باشند.

بدیهی است برخی از آنان تحمل این همه شکنجه و اهانت را نداشتند و به مانند مهدی افتخاری دیوانه و روانی شدند یا مانند هادی افشار یا آقای شاهسوندی این شانس را پیدا کردند که از سازمان خارج شوند. . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

«دزموند توتو» چهره شاخص ضد نژادپرستی در آفریقای جنوبی پنجم دی ماه در گذشت و باز سوژه‌ای جدید برای مریم رجوی تروریست پیدا شد.

«توتو» از یاران مورد اعتماد نلسون ماندلا و برنده جایزه صلاح نوبل بود.

این چهره مبارز و انسان دوست که سال‌ها از عمرش را صرف آزادی و انسانیت نمود متاسفانه بعضا هم مورد سوء استفاده قرار می‌گرفت.

از جمله بهره برداری های ضد اخلاقی که از این چهره سرشناس جهانی به عمل آمد توسط مریم رجوی بود. برخی افراد که از رجوی دلارهای آمریکایی دریافت کرده بودند، با مراجعه به «دزموند توتو» تحریف واقعیت کرده و او را وادار به ملاقات با مریم رجوی کرده بودند.

البته این گونه دیدارها از سابقه تروریستی رجوی و فرقه ضد انسانی او چیزی کم نکرد و بعدها «توتو» متوجه ذات بد این فرقه شد و دست رد به سینه رجوی زد.

حال مریم رجوی که از هر فرصتی برای دیده شدن بهره می‌گیرد، مکارانه برای او ماتم گرفته و سعی دارد از عکس های قدیمی که با وی دارد، نمایشی بر پا کند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
فرقه رجوی تشکیلاتی جمع‌گریز با قوانین خاص است که فاقد توانایی‌ها و مهارت‌های لازم برای زندگی با اجتماعی بزرگتر از فرقه به وسعت ایران است. آنها نه تنها نمی توانند الگو باشند بلکه خود نیاز به سالها درمان در بُعد جسمی، روحی و روانی و نحوه یادگیری اصول حضور در جامعه و اجتماع را دارند.

فرانسیس بیکن، فیلسوف شهیر انگلیسی، می‌گفت فقط دو نفر از تنهایی لذت می‌برند: یکی خدا و دیگری موجودات ددمنش که مصداق آن در این مطلب می تواند رهبران فرقه گرای مجاهدین تصور شود.

هر انسانی که بعد از سالها زندگی به کهولت می رسد، نیم نگاهی به گذشته ی خود دارد و همیشه در این فکر است که زندگی خود را چگونه گذارنده است. آیا در این مسیر توانسته آنطور که دوست داشته  زندگی کند یا نه؟

این سوالی است که اعضای مجاهدین هر روز و هر لحظه باید از خود بپرسند که سرانجام مسیری که رفته اند چه خواهد شد و در این سالها آیا توانسته اند آنطور که خواسته اند زندگی کنند؟

آنچه که از مجاهدین توسط سران این فرقه نمایش داده می شود صرفا گندابی در یک زرورق طلایی و خوشرنگ است.

اعضایی که هم اکنون سن متوسط آنان بین ۶۰ تا ۷۰ ساله است در سوله های جمعی شب را به صبح می رسانند. زندگی شخصی هرگز برای آنان معنا و مفهومی ندارد و هیچ کس آنرا در درون فرقه تجربه نکرده است.

آنان با آرزوی فردای بهتر به خواب می روند و با صدای شیپور، از خواب بیدار می شوند تا کارهای برنامه ریزی شده را طبق دستورات اجرا کنند تا روزی دیگر را به پایان ببرند.

تاکنون صدای هیچ کودکی از قرارگاه های مجاهدین چه در خاک عراق و چه در خاک آلبانی به گوش نرسیده است. هیچ زنی و هیچ مردی در کنار هم نبوده اند. انسانهای تنها و اخته شده تنها رهاورد فرقه رجوی است.

طبق اسناد و گفته های زنان جداشده از مجاهدین بسیاری از زنان داخل سازمان بدلیل عقیم شدن دیگر امکان فرزند آوری ندارند و البته شایان ذکر است که آنان نیز مانند مردان در سنین پیری خود به سر می برند و علاوه بر مشکلات کهولت سن، با بیماری های مختلف نیز دست و پنجه گرم می کنند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
باید از پروژه اعزام کودکان اعضای گروهک تروریستی مجاهدین به اروپا و آمریکا از عراق در سال‌های ۱۹۹۱ – ۱۹۹۰ ( ۱۳۶۹) بعنوان یک تراژدی تمام عیار و بعنوان سالی برای همدردی با کودکان اعضای مجاهدین در تاریخ یاد کرد. که رهبران مجاهدین با سنگدلی تمام این کودکان را از آغوش مادرانشان دزدیده و به بهانه حمله آمریکا به این کشور به اروپا و آمریکا منتقل کردند.

افشاگریهای اخیر تعدادی از اعضای سابق گروهک تروریستی مجاهدین (کودکان سالهای ۱۹۹۰ – ۱۹۹۱ و مردان امروز) در شبکه اجتماعی «کلاب هاوس» ، بار دیگر کوس رسوایی سران مجاهدین و ایدئولوژی متعفن آنان را در سطح جهانی به چالش کشید.

دورهمی اخیر تعدادی از همین مردانی که دوران نوجوانی خود را در تشکیلات مجاهدین گذرانده بودند حقایق هولناکی از نحوه رفتار مسئولین مجاهدین با آنها که حتی به تجاوزات جنسی هم ختم گردیده روح و رواح هر انسان شرافتمند و آزاده را  می آزارد.

پیشتر نیز مصاحبه تعدادی از مجلات و هفته نامه های اروپایی با تعدادی از همین نوجوانان دیروز و مردان امروز  و حتی انتشار کتاب توسط همین افراد و بازگو کردن سرگذشت تلخی که بواسطه حضور در مجاهدین در خاک عراق به آن دچار شدند ، سران این گروه فاسد و بدنام را به تکاپو انداخت تا طبق روال و سیاق همیشگی با فحاشی و شخم زدن تاریخ، حقیقت را وارونه جلوه دهد. 

در همین رابطه مجاهدین سعی کردند برای ترمیم چهره زشت و کریه خود و پوشاندن بخشی از تاریخ سیاه این فرقه در خاک عراق در سالهای  1990 و ۱۹۹۱ که سرگذشت تلخ کودکان را روایت می کند بازهم به فریب و دروغگویی و پروپاگاندای رسانه متوسل شوند.

لذا در اقدامی سخیف مطلبی تحت عنوان «کودکان چهل ساله» به قلم فردی به نام محمد حسن فخیم که او هم از کودکان سابق مجاهدین است کردند.

تمام تلاش مجاهدین در این مطلب این است که بگوید انتقال کودکان مجاهدین از خاک عراق به اروپا و آمریکا عملی انسانی و درست بوده است. نویسنده سعی کرده است در مطلب خود با آوردن نمونه های تاریخی عمل کثیف رجوی را موجه و انسانی جلوه دهد. و این موضوع را برجسته کرده و بگوید: «در طول عملیات به‌غایت پیچیده و خطرناک انتقال کودکان مجاهدین از عراق به اروپا و آمریکا حتی یک کودک آسیب ندید.» . . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
گروهک تروریستی مجاهدین در تعدادی از کانال های تلگرامی وابسته به این گروه که بدلیل بدنامی با نام های جعلی به خورد مخاطبان داده می شود، سعی کردند با آریه گرفتن عکس یکی از معدومین داعشی وی را با عنوان جعلی احمد رحمت‌آبادی، از کشته‌شدگان اعتراضات اخیر اصفهان، تحت عنوان «شهید آب» معرفی کنند. در حالی‌که او ابوایمان الکردی عضو داعش است که سه سال پیش در سوریه به درک واصل شده است!

مسلما بعد از آمریکا و اسرائیل، سازمان مجاهدین بزرگترین بازنده تجمع مردم و کشاورزان در بستر زاینده رود اصفهان بودند.

داعش

بعبارتی دقیق تر تجمع مردم اصفهان آئینه تمام نمای زوال پایگاه اجتماعی گروه تروریستی و فرقه ای مجاهدین را به نمایش گذاشت و آنان را با حقیقتی تلخ در جغرافیای ایران مواجه ساخت که حاصل بیش از ۴ دهه مزدوری و جنایت و وطن فروشی این گروه بوده است.

اکنون نیز سران این گروه چنان سرسام گرفته اند که سعی می کنند به هر نحوی شده احساسات مردم و جوانان این خطه را با خبرهای جعلی تحریک و آنان را به ایجاد آشوب و اغتشاش به کف خیابان ها بکشانند.

بعد از شکست فراخوان جعلی به تجمع کشاورزان در روز جمعه پنجم آذر در بستر زاینده روز و شکست های  این گروه برای جمع آوری حمایت های جعلی بین المللی، النهایه به ترفند کثیف شهید سازی دست زده و دست به دامن داعش شدند.

در همین رابطه مجاهدین در تعدادی از کانال های تلگرامی وابسته به این گروه که بدلیل بدنامی با نام های جعلی به خورد مخاطبان داده می شود، سعی کردند با آریه گرفتن عکس یکی از معدومین داعشی وی را با عنوان جعلی احمد رحمت‌آبادی، از کشته‌شدگان اعتراضات اخیر اصفهان، تحت عنوان «شهید آب» معرفی کنند. در حالی‌که او ابوایمان الکردی عضو داعش است که سه سال پیش در سوریه به درک واصل شده است! .. . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

همزمان با برگزاری مذاکرات هسته ای میان ایران و گروه 4+1 در روزها و هفته های گذشته، رژیم اسرائیل که همواره مخالف هرگونه مذاکره با ایران پیرامون پرونده هسته ای بوده، بار دیگر تلاش گسترده ای برای اخلال در روند مذاکرات هسته ای انجام داده است.

اسراییل

اگر چه کارشکنی‌های رژیم صهیونیستی در خصوص پرونده هسته‌ای ایران و در مذاکرات چندین ساله "برجام" و پس از آن "نجات برجام" امری جدید نیست و مسبوق به سابقه‌ای طولانی است اما همزمانی سفر گانتس به اسرائیل با آغاز دور جدید مذاکرات هسته‌ای، هم نشانگر افزایش حساسیت صهیونیست‍‌ها به نشست‌های جدید وین است و هم حکایت از آن دارد که رژیم نسبت به پذیرش پیشنهادهای جدید جمهوری اسلامی ایران از ناحیه آمریکایی‌ها به‌شدت هراسناک شده است.

این پرسشی است که  روزنامه اسرائیلی جروزالم پست بدان پاسخ داده است. جروزالم پست در این رابطه نوشته است: هراس واقعی اسراییل از توافق آمریکا با ایران به این دلیل است که در آنصورت، آمریکا از خاورمیانه کنار می کشد. دلیلش هم این است که از زمان باراک اوباما تا کنون، آمریکا به روشنی در مسیر کنار کشیدن از خاورمیانه بوده است. 

اسرائیل مدتی است درک کرده است که نمی توان از مذاکرات انتظار زیادی داشت، اما مخالفت با توافق احتمالی نه تنها به دلیل معنای آن برای ایران، بلکه به دلیل معنایی که توافق جدید برای آمریکا نیز دارد باید مورد بررسی قرار گیرد.

 سوال این است که آیا بایدن واقعاً به آن اهمیت می دهد؟ این چیزی است که اسرائیل هنوز در مورد آن مطمئن نیست. از یک سو، بایدن قول داده که ایران «هرگز» اجازه دستیابی به سلاح هسته‌ای را نخواهد داشت. از سوی دیگر، امتناع او از برداشتن گام‌های تهاجمی‌تر، برای بالا بردن تهدیدات آمریکا علیه ایران، این نگرانی را در اسرائیل ایجاد می‌کند که رئیس‌جمهور آمریکا می‌خواهد همان کاری را که با افغانستان انجام داد با ایران انجام دهد. یعنی «معامله کنید، خارج شوید و عواقب آن را فراموش کنید».

 از همان ابتدا، واضح بود که بایدن برای بازگشت به توافق تلاش کند. او این را در جریان مبارزات انتخاباتی به صراحت بیان کرد. هدف اسرائیل این بود که او را وادار به تلاش برای یک توافق سخت‌تر کند، توافقی که تضمین کند ایران از بمب دورتر از قبل باقی می‌ماند. یکی از مشکلاتی که در نگاه اسرائیل و ایالات متحده به برنامه هسته ای ایران وجود دارد این است که هرکدام اغلب دیدگاه متفاوتی نسبت به آن دارند. اسرائیل نمی‌خواهد ایران حتی به یک کشور در آستانه هسته‌ای تبدیل شود؛ کشوری که اورانیوم غنی‌شده کافی جمع‌آوری کرده، بر تمام فرآیندهای ساخت بمب تسلط داشته باشد و اکنون فقط منتظر تصمیم برای انجام این کار است. در مقابل، ایالات متحده به مسائل متفاوت نگاه می کند. همانطور که بایدن گفته است، هدف اصلی آمریکا عدم دستیابی ایران به بمب اتم است. بنابراین، هنگامی که هدف فقط جلوگیری از بمب است، متوقف کردن آن در آستانه ساخت بمب آنقدر هم مهم نیست. .. . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
هنوز دیر نشده است که مقامات آلبانیایی دست از همکاری جنایتکارانه خود با مریم رجوی تروریست سابق بردارند و جلوی نقض حقوق بشر افراد بیچاره را، که در اردوگاه اشرف 3 محبوس هستند، بگیرند. مشکلات تمام نشده است. برای تروریست سابق مریم رجوی ریختن خون اعضای اردوگاه اشرف 3 ادامه دارد.

پنجم دسامبر ۲۰۲۱ : گازتا ایمپکت Gazeta Impact، تیرانا، آلبانی (ترجمه سایت ایران اینترلینک): بین سال‌های ۲۰۱۳ (در آخرین روزهای دولت دوم بریشا Berisha) تا سال ۲۰۱۶، چندین هزار ایرانی بر اساس توافق‌نامه‌ای بین دولت‌های آلبانی و جامعه بین‌المللی، که هرگز علنی نشد، وارد آلبانی گردیدند.

این ایرانیان بخشی از یک سازمان سابقا تروریستی بودند (تا سال ۲۰۱۲ در فهرست سازمان های تروریستی وزارت خارجه ایالات متحده قرار داشت). این سازمان با نام های متعدد یا به عنوان بخشی از سازمان های پوششی مانند شورای ملی مقاومت نیز شناخته می شود. این ایرانیان پناهنده در آلبانی، به عنوان اعضای فرقه رجوی نیز معروف هستند. با ورود این سازمان از عراق به آلبانی، یک سری فرار از صفوف آنها صورت گرفت. اعضای زن و مرد، چه زمانی که ایرانیان در حومه تیرانا مستقر شده بودند و چه زمانی که به شهر مانزManez  در به اصطلاح اردوگاه اشرف ۳ منتقل شدند، گروه را ترک کردند و از آن خارج شدند.

پس از اینکه آلبانی تحت تاثیر همه گیری ویروس کووید-۱۹ قرار گرفت، فرار از اردوگاه اشرف ۳ نیز افزایش یافت، زیرا این ویروس به طور قابل توجهی در اردوگاه گسترش یافت و تعداد را زیادی کشته و بسیاری را مبتلا نمود.

در روزهای اخیر، علاوه بر تداوم فرار از سازمان، حتی به صورت گروه‌های خانوادگی، نقض جدی حقوق بشر اعضای سابق فرقه رجوی صورت گرفته است. چنین نقض حقوق بشری در عین حال جزو جرائم جنایی محسوب می شود که طبق مواد قانون جزای جمهوری آلبانی، مجازات زندان را در پی دارد. فاجعه خانواده دانافر در اواخر ماه نوامبر (آبان ماه)، زمانی رخ داد که خانواده دانافر تصمیم به ترک فرقه رجوی گرفتند. پدر خانواده و دو پسرش نوید دانافر و شاهپور دانافر از مسئول خود در فرقه رجوی خواستند تا به آنها اجازه دهند که اردوگاه مانز را ترک کرده و مانند بسیاری دیگر از اعضای سابق فرقه در شهر تیرانا زندگی کنند. فرماندهان اردوگاه به دستور مستقیم مریم رجوی، رهبر فرقه، به خانواده مورد نظر اجازه خروج از اردوگاه مانز و اقامت در تیرانا را ندادند.

اقدام به خودکشی

یکی از مردان، یعنی شاهپور دانافر، با بریدن رگ های مچ دست خود اقدام به خودکشی کرد. شاهپور در بیمارستان QSUT (مرکز بیمارستان دانشگاهی “مادر ترزا Teresa”) بستری شد. ارگان های دولتی آلبانی سکوت کثیفی را در قبال این پرونده اقدام به خودکشی اختیار کرده اند.

پلیس دورسDurrës  و پلیس تیرانا در بیانیه های مطبوعاتی خود به هیچ وجه به چنین موردی اشاره نکرده اند. ریاست QSUT نیز که در این دردسر گرفتار شده است، سکوت کاملی را اختیار کرده است. به پلیس، پزشکان و رهبران فرقه رجوی یادآوری می کنیم که تحریک به خودکشی یک جرم کیفری است و مجازات آن حبس است. به رهبران پلیس در دورس و تیرانا و همچنین مدیر گلدیس نانو Gledis Nano ، آنچه را که در ماده ۹۹ قانون شماره ۷۸۹۵ dt به تاریخ ۲۷/۱/۱۹۹۵ نوشته شده است را یادآوری می کنیم: «باعث خودکشی یا اقدام به خودکشی یک فرد شدن، در نتیجه بدرفتاری سیستماتیک یا دیگر رفتارهای سیستماتیک که به شدت به حیثیت وی لطمه می زند، توسط شخصی که به او وابسته هستند یا توسط شخصی که دارای رابطه خانوادگی یا زندگی مشترک می باشند، مجازات حبس از سه تا هفت سال را در پی دارد.» . . . .

  • مصطفی آزاد