وزیران خارجه ایران و چین روز شنبه، هفتم فروردین برابر با ۲۷ مارس، سند همکاری جامع کشورمان با چین که برای ۲۵ سال تنظیم شده است را در محل وزارت خارجه ایران در تهران امضا کردند.
گفته می شود قرارداد ایران و چین یکی از فرصتهای مهم جمهوری اسلامی برای تبادل دانش و فناوری و همچنین توسعه بازار با اصلی ترین شریک تجاری خود در آسیا در قالب یک سند راهبردی ۲۵ ساله است.
بنابراین از این قرارداد می توان بعنوان یک توافق و اتحاد بزرگ بین ایران و چین یاد کرد که میخی بر تابوت تحریم های ایندو کشور توسط آمریکا محسوب می شود.
این قرارداد آنقدر مهم بوده است که رییس جمهوری آمریکا عصر یکشنبه هشتم فروردین ماه وقتی از سوی خبرنگاری مورد سوال قرار گرفت که از او پرسید «مشارکت جدید میان ایران و چین چقدر نگرانکننده است»، گفت: «یک سال است که نگران این مساله بودهام..»
اکثر رسانه های آمریکایی این قرارداد را به چالش کشیدن تحریم های آمریکا بر علیه ایران تفسیر نموده اند. در این رابطه در تاریخ ۱۴۰۰/۰۱/۰۸ شبکه خبری بلومبرگ در گزارشی با اشاره به «توافق جامع» چین و ایران تاکید کرد که این توافق با هدف ترسیم روند روابط اقتصادی، سیاسی و تجاری دو کشور طی ۲۵ سال آینده در چالش با دولت بایدن به امضا رسیده است.
دویچهوله آلمان نیز آن را «یک توافق راهبردی» توصیف کرد و فایننشال تایمز نیز نوشت: «پکن مهمترین شریک تجاری تهران در زمانه سختترین تحریمهای آمریکا بوده است.»
در این میان «دن شوفتان» رئیس برنامه امنیت بین المللی در دانشگاه حیفا نیز گفت: تهدید استراتژیک اسرائیل ممکن است به ابعادی وجودی تبدیل شود که در ائتلاف جدید ایران و چین نمایان است. خاورمیانه ممکن است بار دیگر خود را در یک جنگ سرد میان قدرت های بزرگ ببیند، به گونه ای که تهدیدی برای اسرائیل باشد. . . . .
از تهدید به تحریم تا پیشنهاد کاهش تحریم؛ بلافاصله بعد از امضای تفاهم ایران چین، آمریکا دو سیگنال کاملا متضاد با مواضع هفته قبل خود صادر کرد. اول رویکرد گامهای همزمان را پذیرفت و دوم از ارایه مشوقهای جدید برای آغاز مذاکره با ایران گفت. که حاکی از سردگمی و ضربه به حیثیت سیاسی آمریکا در سطح بین المللی محسوب می شود.
جن ساکی در تاریخ نهم فروردین در کاخ سفید در پاسخ به سوال خبرنگاران گفت: «ما بررسی میکنیم و هر تحریمی نیاز باشد در ارتباط با این بسته توافق (قرارداد ایران و چین) حتماً اعمال خواهد شد.»
به گزارش اسپوتنیک بتاریخ امروز به نقل از پولیتیکو، منابعی اعلام کردند که قرار است این هفته دولت ایالات متحده پیشنهادات جدیدی را برای باز شدن گره در برجام، که برای حل بحران هسته ای تهران طراحی شده بود، به دولت ایران ارائه دهد.
شوک قرارداد ۲۵ ساله ایران با چین برای آمریکا آنقدر وسیع است که امروز نشریه وال استریت ژورنال نوشت: هرکسی که فکر می کرد با کنار رفتن ترامپ از صحنه، جهان با روی باز از منافع ایالات متحده استقبال خواهد کرد، از خواب غفلت بیدار شده است. تازه ترین نشانه را باید در توافق چین و ایران سراغ گرفت؛ دو دشمن ایالات متحده که برای تقویت اهداف استراتژیک خود، با هم متحد می شوند.
اگر بایدن می خواهد نظم جهانی مبتنی بر قوانین را احیا کند باید این کار را با کنار گذاشتن توهمات درباره طرح های دشمنانشان آغاز کنند.
اما در این میان مواضع نازل مسئولین و رهبران بی سواد مجاهدین که از درک و تحلیل تحولات جهانی و ایران درمانده هستند صرفا در کادر عملیات روانی با هدف تاثیر گذاری بر افکار عمومی در ایران قابل بررسی است.
مجاهدین از فردای امضاء قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین در چندین مطلب بر علیه این قرارداد دست به عملیات روانی زد. ضمن اینکه این فرقه سعی کرده است مواضع ضد این قرارداد از رسانه های خارجی را نیز در سایت های رسمی و غیر رسمی خود انعکاس دهد.
مجاهدین در اولین مطلب خود بتاریخ ۱۴۰۰/۰۱/۰۹ که در سایت رسمی این گروه انتشار داده شد، این سوال را مطرح می کند که: «چرا این قرارداد را در راستای حراج و فروش ایران میدانیم؟»، سپس به پاسخ های نازل که حاکی از ضدیت هیستریک و شعور پائین رهبران بی سواد این فرقه است می پردازد.
از جمله اینکه؛ در ایران یک حکومت دمکراتیک و مردمی بر سر کار نیست. بنابراین تصمیمگیریها و امضاهای آن در پای قراردادها، تصمیمگیریها و امضای مردم ایران نیست!، مذاکره با طرف چینی بهصورت چراغ خاموش و در سکوت کامل پیش رفت. و آخر هم اینکه با توسل با حربه کهنه و مقایسه این قرارداد با قراردادهایی مانند «گلستان»، «ترکمنچای» و . . . مطلب خود را به پایان رسانده است.
البته این تمام کار نیست. واکنش های دردآلود مجاهدین بر علیه این قرارداد همچنان ادامه دارد.
سایت رسمی فرقه رجوی در مطلب دیگری به همان تاریخ، مجددا قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین را زیر علامت سوال برده است.
در این مقاله نیز سعی می کند چین را کشوری استعمار گر معرفی کند! لذا می نویسد: «در سال۲۰۱۳ چین طرح «راه ابریشم جدید» را ارائه کرد که اساس آن سرمایهگذاری در سایر کشورهاست. تجربه این طرح در کشورهای دیگر نشان میدهد این یک طرح استراتژیک استعماری برای دستیابی به منابع و بازار و اقتصاد آن کشورهاست.»
در ادامه نیز از بُعد اقتصادی وارد شده و این قرارداد را «برای مقابله با وضعیت خفگی اقتصاد ایران» تحلیل کرده و در علت این اقدام می نویسد: «چون ایران هیچ ذخیرهٔ استراتژیکی برای مقابله با تحریمها و فشارهای جهانی ندارد. این قرارداد را بسته است.»
در مطلب آخری هم که باز در همان تاریخ در سایت فرقه رجوی درج گردید، هدف اصلی رهبران مجاهدین از این همه آسمون و ریسمون بافتن را بخوبی به نمایش گذاشت و آن اینکه سپاه پاسداران ایران همچنان در هسته مرکزی عملیات روانی مجاهدین قرار دارد. و اینکه: «به موجب این بند از توافق سالانه ۱۱۰ افسر ارشد سپاه پاسداران برای تعلیمات نظامی به چین و روسیه میروند، و متقابلاً ۱۱۰ مستشار چینی و روسی برای آموزش افسران سپاه پاسداران در ایران مستقر خواهند شد!». قراردادی که هنوز هیچ بندی از آن منتشر نشده است.
البته در این میان سایر ضدانقلابیون نیز هم بیکار ننشسته و اقداماتی را در راستای تخریب این قرارداد در کادر عملیات روانی پیش برده اند. که رسانه های فارسی زبان بیگانه در نوک این عملیات روانی قرار داشته اند.
از امضای طومار آنلاین توسط تعدادی معلوم الحال جهت ارسال به وزیر امور خارجه چین تا تجمع در سیدنی در مقابل کنسولگری چین در اعتراض به قرارداد همکاری ایران و چین.
نتیجه اینکه:
۱ – قرارداد ۲۵ ساله همکاری ایران و چین که یک توافق راهبری محسوب میشود، مواضع ایران در مقابل آمریکا را چه در حوزه تحریم های این کشور و چه در سایر حوزه ها بویژه سیاسی بمراتب بیشتر از قبل تقویت نموده و کارآیی تحریم ها را بشدت زیر علامت سوال برده است. بنحویکه از دید رسانه های غربی این روند آغاز فروپاشی هژمونی جهانی آمریکاست.
۲- با توجه به اینکه سران مجاهدین هرگونه ملاحظه کاریهای سیاسی و دیپلمایتک خود را در یک تعادل قوای واقعی ایران با سایر کشورها پیش می برد، لذا این قرارداد با تمامی جوانب آن که بطور واقعی مواضع ایران در مقابل آمریکا را تقویت می کند، از تاثیرات منفی فعالیت های این گروه در ارتباط ایران با سایر کشورها در سطح بین المللی بشدت خواهد کاست.
۳ – بنظر می رسد قرارداد و همکاری راهبردی ایران و چین به تلاش غرب به ایجاد رابطه بهتر و پایدارتر با ایران در قالب برجام منتهی شود که از هم اکنون نشانه های آن آشکار و نمایان است.
۴ – از سویی دیگر هرچند این قرارداد در کوتاه مدت باعث افزایش عملیات روانی مجاهدین و سایر معاندین با رویکرد تاثیر گذاری بر افکار مردم ایران و با هدف فشار بر دولت ایران پیش برده می شود ولی در میان مدت فعالیت های باصطلاح بین المللی آنان را به حاشیه خواهد راند.
۵ – تفسیر مشترک سران مجاهدین و سایر معاندین از این قرارداد که شاید نتوانند آنرا به زبان آورده و علنی بیان کنند، تَرَک برداشتن تحریم ها و بهبودی وضع اقتصادی و معیشتی مردم و کاهش فشار از دوش دولت از یک سو و باز شدن عرصه فعالیت در حوزه های مختلف اقتصادی، صنعتی و . . . از سوی دیگر و در نتیجه از دست رفتن ابزارهای تبلیغی و عملیات روانی آنان در کادر آنچه که از سوی این وحوش «سرنگونی» نامیده می شود باشد.
۶ – نکته آخر اینکه به گزارش خبرگزاری ها در تاریخ ۱۴۰۰/۰۱/۰۹ بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا گفت: افرادی که مخالف دولت کشورشان هستند به آمریکا ورود پیدا نخواهند کرد. لذا این پیام بیش از پیش سران مجاهدین را سرخورده می کند که رابطه آمریکا با آنان همچنان در کادر مزدوران میدانی در حوزه ترور، جاسوسی و انجام عملیات روانی است. و هیچ جایگاه سیاسی در نزد دولت مردان آمریکایی، اسرائیلی و . . . ندارند.
- نویسنده : سعید پارسا
- ۰۰/۰۱/۱۱