تحمیل انزوا طلبی با دست اندازی به خصوصی ترین غرایض اعضاء و بردن آبروی آنها در جمع تحت عنوان اعتراف به افکار جنسی، در حالی از سوی رجوی در تشکیلات پیش برده می شد که شخص وی با راه اندازی حرمسرا و تجاوز به زنان نگونبخت عضو فرقه یک ام الفساد واقعی بود.
قسمت بیست و دوم : بند ج – تناقضات و اندیشه های جنسی – ضد انسانی ترین نوع تحقیر و اسارت انسان در فرقه رجوی – رجوی که در پیشبرد جدایی کامل زنان از شوهرانشان با بند الف، با توضیح خودساخته «محرمیت ایدئولوژیکی» موفق عمل کرده بود حال می خواست خاطرات و تمامی علایق باقیمانده در زنان و مردان عضو سازمان را هم تحت عنوان تناقضات جنسی مصاده کند. تا اعضای نگونبخت شکل جدیدی از اسارت و بردگی و تحقیر را تجربه کنند.
استدلال رجوی در این بود که ذهن آدمی همیشه دنبال یک سوژه برای ارضای تمایلات جنسی خود می گردد و از آنجائی که هر کسی همسری را که طلاق داده در محرمیت رهبری می داند لذا ذهنش سراغ او نمی رود و ناچار ذهن خود را به سوی زنان دیگر سوق داده و در تصوراتش خود را ارضا میکند. حال چه مرد باشد و چه زن.
از آنجایی که در چارچوب بند محرمیت ایدئولوژیکی ، مرد مجاهد هم نمی تواند خواهران مجاهد خود را خارج از حریم رهبری خود بداند و لاجرم ذهن خود را به سوی زنان دیگر و در خارج از مناسبات می کشاند.
بنابراین مجاهد خلق نبایستی هیچ زنی را در ذهن خود داشته باشد و بایستی تمامی زنان عالم را در حیطۀ رهبری خود ببیند. بدین وسیله است که می تواند ذهن سرکش خود را مهار کرده و دیگر به مسائل جنسی فکر نکند. البته این بحث برای زنان نیز بود. یعنی زن «مجاهد» نیز باید جز به مسعود رجوی به کسی دیگر فکر نکند و بدین ترتیب رجوی بحث طلاق علی الدوام را برای هر عضو سازمان معیار قرار داد که تا ابد کسی نباید در فکر ازدواج باشد. . . .
بدنبال این بحث ها بود که رجوی علاوه بر جلسات تفتیش عقیده در حیطه کار و مسئولیت و سیاست و نظامت که «عملیات جاری» خوانده میشد، نشست های «غسل هفتگی» یعنی اعتراف به گناهان جنسی که تنها در حیطه تفکر و نه عمل وجود داشته راه اندای کرد.
رجوی حتی پا را فراتر از رسم معمول اعتراف به گناه در دین مسیحیت که بصورت شخصی و در خفا صورت می گیرد، گذاشت. او جلسات اعتراف به گناهان جنسی را در رده های تشکیلاتی مختلف و بصورت جمعی راه اندازی کرد که تا قبل از آن در هیچ فرقه ای سابقه نداشته است.
تحمیل انزوا طلبی با دست اندازی به خصوصی ترین غرایض اعضاء و بردن آبروی آنها در جمع تحت عنوان اعتراف به افکار جنسی، در حالی از سوی رجوی در تشکیلات پیش برده می شد که شخص وی با راه اندازی حرمسرا و تجاوز به زنان نگونبخت عضو فرقه یک ام الفساد واقعی بود.
حضور در چنین نشست هایی برای همه رده های تشکیلاتی اعم از مرد و زن اجباری بود.
اعضای سازمان باید فاکت های تفکرات جنسی خود را بصورت مکتوب نوشته و با صدای بلند در چنین جمع هایی خوانده و نوشته هایشان را در حالیکه اسم شان در بالای آن نوشته درج شده بود نحویل مسئول قسمت شان می دادند. که فجیع ترین نوع انسان آزاری و تعدی به حقوق ذاتی هر انسانی محسوب می شد.
ادامه دارد.
- ۰۰/۰۶/۲۷