قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید .

پیوندها

۶۲۸ مطلب با موضوع «افشاگری» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰
هدفی که گروهک تروریستی مجاهدین دنبال می کردند این بود که با درج مقالاتی به نام علی اکبر اویسی در سایت راه نو اعتماد جداشدگان و ایرانیان ساکن در کشورهای اروپایی را نسبت به این فرد جلب کنند، تا وی بهتر بتواند مسئولیت جاسوسی و خبرچینی از ملاء ایرانیان بویژه جداشدگان از فرقه رجوی را دنبال کرده و به این کار کثیف ادامه دهد.

علی اکبر اویسی متولد اول دیماه و اهل ارومیه است. وی از هواداران فرقه رجوی در داخل کشور بود که بدلیل ارتکاب جرایمی مدتی را در زندان بسر برد.  وی در سال ۱۳۶۸ به ترکیه رفت و در دانشگاهی در استانبول به تحصیل مشغول گردید. وی  مجددا جذب گروهک رجوی شد و به قرارگاه اشرف در عراق انتقال یافت.

علی اکبر اویسی خیلی زود در تشکیلات مجاهدین رشد کرد و مورد اعتماد تشکیلات قرار گرفت. وی مدتها در «ستاد اطلاعات» فرقه رجوی بکار گرفته شد. علی اکبر با توجه به سطح تشکیلاتی اش مستمر در ارتباط با مخابرات و استخبارات عراق قرار داشت. وی اطلاعات کسب شده از نیروهای نظامی و مرزبانان ایران را در اختیار آنان قرار میداد.

علی اکبر در عملیات متعدد به همراه یگانهای رزمی مجاهدین و نیروهای عراقی در مناطق مرزی شرکت داشت که باعث شهادت مرزبانان زیادی شده است.

بعد از اخراج مجاهدین از کشور عراق به آلبانی در سال ۱۳۹۲ ، علی اکبر اویسی در مرداد ۱۳۹۵ به ظاهر درخواست جدایی از مجاهدین را می کند که مورد موافقت تشکیلات قرار گرفته و از این فرقه خارج می شود.

وی در آلبانی با فردی به نام طیبه نوری اهل اراک که او هم از مجاهدین جدا شده بود آشنا می شود که این آشنایی نهایتا به ازدواج بین ایندو منجر می گردد. آنها بمدت دوسال در آلبانی زندگی می کنند.

علی اکبر اویسی در اوایل اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ همراه همسرش (طیبه نوری اهل اراک) بعلاوه سه نفر دیگر  با کمک مجاهدین مخفیانه از تیرانا به سارایوو – مرکز بوسنی و هرزه گوین  قاچاق می شوند تا بتوانند در یکی از کشورهای اروپایی پناهندگی بگیرند. نهایتا موفق می شوند  از کشور سوئیس پناهندگی بگیرند علی اکبر اویسی هم اکنون همراه همسرش طیبه نوری که دارای یک فرزند دختر می باشند در شهر «اوبه برنبرگ (Oberembrach)» کشور سوئیس زندگی می کنند.

در اوایل سال ۱۳۹۹ علی اکبر اویسی طی تماس با سایت راه نو و ضمن گزارش کوتاهی از نحوه جدایی خود از مجاهدین و تنفرش از این فرقه درخواست کرد مقالاتی را بر علیه این گروه بنویسد تا ما  آنها را  در سایت راه نو درج کنیم. هرچند هنوز اعتماد کافی به این شخص وجود نداشت ولی پذیرفته شد.

بنابراین مقاله ای با عنوان «نقش نشست های موسوم به «کمیته های انقلاب» در لیبرتی چه بود؟» بتاریخ دوم اسفند ۱۳۹۹ و مقاله دیگری با عنوان «گروه تروریستی مجاهدین هیچ جایگاهی در نزد مردم کشور آلبانی ندارد» بتاریخ ۲۱ فروردین ۱۴۰۰ به درخواست ایشان و به نام ایشان در سایت راه نو درج گردید.

پس از این اقدام اخبار دریافتی از جداشدگان خارج از کشور حاکی از برخی فعالیت های مشکوک ایشان در حوزه خبرچینی به نفع مجاهدین در ملاء ایرانیان و جداشدگان بود.

طی تماس با ایشان از طریق شماره تلفنی که در اختیار سایت راه قرار داده بود که  قابل ارائه میباشد به ایشان در رابطه با عمل زشتی که انجام می دهد تذکرات لازم داده شد. هرچند وی سعی می کرد آنرا کتمان کند.

بنابراین علی اکبر اویسی از ترس افشاگری از سوی سایت راه نو دست پیش را گرفت تا پس نیفتند و در صفحه فیسوک همسرش بتاریخ ۱۱ اسفند سال ۱۳۹۹ (اول مارس ۲۰۲۱) یعنی ۹ روز بعد از درج مقاله دوم ایشان در سایت راه نو شروع به لجن پراکنی بر علیه انجمن نجات استان آذربایجان غربی و . . . نمود.

بدین ترتیب مشخص شد هدفی که مجاهدین دنبال می کردند این بود که با درج مقالاتی به نام علی اکبر اویسی در سایت راه نو اعتماد جداشدگان و ایرانیان ساکن در کشورهای اروپایی را نسبت به این فرد جلب کنند، تا وی بهتر بتواند مسئولیت جاسوسی و خبرچینی از ملاء ایرانیان بویژه جداشدگان از فرقه رجوی را دنبال کرده و به این کار کثیف ادامه دهد.

بنابراین از تمامی جداشدگان و ایرانیان مخالف فرقه رجوی در کشورهای اروپایی می خواهیم از این مزدور و خبرچین فرقه رجوی دوری کنند و ایشان را  به جمع و محفل های خود راه ندهند.

چرا که یکی از کارهای کثیف فرقه رجوی  برای انتقام گیری از جداشدگان و مخالفین خود،  توطئه و  انداختن آنها در تور پلیس در کشورهای اروپایی است تا بدین ترتیب آنان را تحت فشار گذاشته و وادار به سکوت کنند.

  • نویسنده : سردبیر
  • منبع خبر : سایت راه نو
 
  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
با افول آمریکا و تحولات شتابان در مولفه های جدید سیاسی در ایران، منطقه و جهان ، دنیای جدیدی در حال ظهور است که دیگر با سازهای ناهمگون گروه تروریستی مجاهدین همنوا نیست. عوامفریبی با «موسسان پنجم» ، شعار «کس نخارد پشت من . . . » و «گردهمایی» با انواع شکلک های دموکراسی غربی نیز بازاری نداشته و اینچنین آفتاب عمرشان بر لب بام است.
 

تحولات کشور افغانستان ، فرار رئیس جمهور آن کشور به امارات و بی آبرویی برای دولت آمریکا  بابت بها ندادن به کارمندان و مترجمان افغانی جهت تسهیل برای خروج فوری آنها از کابل ، بشدت اعتبار بزک شده آمریکا را هم به گِل مالید.

جو بایدن و سه رئیس جمهور قبل از آن هم همگی مسئول گام های اشتباه و ضدانسانی آمریکا در قبال مردم افغانستان بودند . وقتی جوبایدن در نطق تلویزیونی ۲۶ مرداد در واشینگتن به صراحت اعلام می کند که “ماموریت ما هیچگاه ایجاد دموکراسی در افغانستان نبوده است”، باید مسعود رجوی از روی شرمساری بابت گدایی سیاسی و فریب و دغلکاری و لابی گری در راهروهای ساختمان کنگره جهت معامله و پرداخت حق الزحمه جهت کشاندن یک یا چند نماینده آن مجلس به همایش های ۳۰۰ یا ۴۰۰ نفره شان ، در مخفیگاه خودش بدنبال سوراخ موش بگردد.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

در ادامه نتایج خیره کننده دادگاه شکایت ۴۲ تن از اعضای جداشده ساکن در ایران از سازمان تروریستی مجاهدین خلق و متعاقبا ارائه طرح دعوای جدید بابت این موضوع به دادگاه بین المللی در لاهه هلند ، تبعات شتابنده و سیاسی آن، چه در صحنه افکار عمومی کشور ، و چه در عرصه اخبار اروپا بتدریج در حال نشر می باشد.

در این بین از ۱۶ لغایت ۲۰ مرداد همایش سراسری انجمن نجات با موضوعیت اجتماعی تر نمودن طرح و برنامه و هجمه سیاسی و حق طلبانه اعضای جداشده فرقه تروریستی رجوی و خانواده های معترض و قربانیان این فرقه با رویکردی نوین ولی بمراتب با محتوایی رسانه ای تر و زنده برگزار شد.

پیام های جانبخش و بانشاط اعضای سابق این جریان وابسته، خطاب به مسئولین حقوق بشری و اثرگذار در اروپا و نهاد ملل متحد ، در کنار فریادهای بیشمار خیلی از افراد خانواده قربانیان ساکن در کشور آلبانی و در مناسبات فرقه ای مسعود رجوی در این برنامه زنده چهارروزه ، شرایط رو به جلو و مطلوبی را برای تمرکز بیشتر در جهت تعیین تکلیف و پایان دادن به اقدامات ضد انسانی فرقه رجوی بوجود آوردند.

تشبثات تصنعی و این روزهای رهبران خودکامه و دور از مردم این سازمان تروریستی برای هر اظهار نظر بی ربط در خصوص اتفاقات داخلی، شاید بتواند شلوغ کاری و پوششی برای کم رنگ نمودن فعالیت ۵ روزه سیاسی اعضای جدا شده تلقی شود.

این گام کیفی و ستودنی، براستی جلوه ای از مقاومتی تهاجمی را علیه دغلکاری های مسعود رجوی بنمایش گذاشت. همبستگی ایجاد شده برای شکستن کمر تصمیمات وطن فروشانه این فرقه سیاسی با استمرار پیگیری های قضایی بین المللی اعضای جداشده بار دیگر جدی تر بنظر می رسد.

مظلومیت پدران و مادران دردمند عیان تر شده و صدای ناشنیده ولی رسای آنها قوت گرفته است . اتخاذ اراده ای قوی از سوی جمع اداره کننده این همایش آنلاین مبنی بر پیگیری قضایی رهبران و فرماندهان سرکوبگر فرقه مجاهدین خلق موضوع دیگری بود که در میان مطالبات طرح شده می درخشید . . . ..

 

با ارجاع پرونده جنایات رهبران مجاهدین به دادگاه بین المللی لاهه طوفانی بوجود آمد و ارکان نظام عنکبوتی مریم رجوی را درهم نوردید . سکوت معنی دار فرقه رجوی را می توان ناشی از ترس بزرگ ترشدن این اتفاق در رسانه های خارجی و دستپاچگی از اجرای همزمان آن در تمام نقاط کشور دانست که مهلتی برای ارزیابی از آن را برای مجاهدین خلق تروریست مهیا نکرد.

در هرحال فراخوان های متقلبانه و غیراجتماعی مریم رجوی و سازمان تروریستی اش دیگر خریداری ندارد. اوج گرفتن جدایی اعضای ناراضی در این روزها در آلبانی و حتی پیوستن تعدادی از هواداران اروپایی به جمع سلطنت طلبان به جهت خودخواهی های مسعود رجوی ، میرود تا تعادل قوایی شکننده و معکوسی را برای مسعود رجوی رقم زده و آینده نگران کننده ای را پیش روی رهبران این فرقه قرار دهد.

  • نویسنده : سیامک جم
  • منبع خبر : سایت راه نو
  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
در این همایش مریم رجوی بارها و بارها توسط مادران و خواهران اعضای گرفتار در فرقه رجوی مورد لعن و نفرین قرار گرفت. آنها آرزو کردند تمامی بلایایی که این فرقه بر سر فرزندانشان آورده بر سر سران فرقه رجوی بویژه مریم رجوی هم بیاید.
25
خانواده هایی که تاریخ را ساختند. نفرین مادرانی که نصیب مریم رجوی شد. خلق من هستم که هنوز صدای پدرم را نشنیدم

از روز شنبه شانزدهم مرداد ۱۴۰۰ تا روز چهارشنبه بیستم مرداد، به مدت ۵ روز شاهد برگزاری آنلاین همایش سراسری انجمن های نجات کشور با شرکت اعضای جدا شده و خانواده های دردمند اعضای گرفتار در فرقه رجوی در اکثر استانهای کشور بودیم. همایشی که بار دیگر کُوس رسوایی سران فرقه رجوی را بر بام عالم زد تا  ماهیت پلید ، ضد انسانی و ضد ایرانی این گروه مفلوک با رهبرانی فاسد و بدنام را در معرض دید جهانیان قرار دهد.

طی این چند روز برگزاری همایش، شاهد بغض هایی بودیم که از درد جانکاه دوری از فرزندانشان ترکید. شاهد  اشک ها و آه و ناله مادران و پدران و کسانی بودیم که سالهای سال است که عزیزانشان را نه، دیده و نه حتی صدایشان را شنیده اند.

هفته ای که گذشت همیشه در یاد و خاطره تاریخ باقی خواهد ماند تا نسل های بعدی بدانند که در چهار دهه اخیر چه بر سر خانواده ها و فرزندان اسیرشان در فرقه رجوی آمده است.

اگر پرونده جنایات رجوی توسط جداشدگان به دادگاه بین المللی لاهه برده شد، اینبار خانواده ها بودند که در همایش سراسری انجمن های نجات کشور رجوی را در دادگاه تاریخ به محاکمه کشیدند. تا ددمنشی ها، خوی وحشی و حیوانی و ضد انسانی این کوتوله بیمار را در معرض دید جهانیان قرار دهند.

اینک رجوی چگونه می خواهد پاسخ مادری را بدهد که تنها کارش بغل کردن هر روزه عکس فرزندش است، پاسخ پدری را بدهد که چشم به در دوخته تا روزی شاهد به آغوش کشیدن فرزندش باشد. پاسخ فرزندی را بدهد که سالهاست در انتظار دیدن پدرش است  و پاسخ زنانی را بدهند که سالهاست در انتظار شوی شان چشم به راه مانده اند.

همین هیجدهم اسفند ۱۳۹۹ بود که دومین روز از رسیدگی به دادخواست ۴۲ تن از اعضای جداشده از مجاهدین در شکایت از سران فرقه رجوی در دادگاه حقوقی و عمومی بین الملل تهران برگزار گردید. . . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

من در سال ۱۳۸۱با یک فرد قاچاقچی آشنا شدم او به من گفت میتواند من را از طریق پاکستان به کشور سوئد ببرد. من هم بخاطر مشکلات مالی که داشتم گفتم اگربه سوئد بروم  خوب است. قاچاقچی من را در پاکستان به فردی بنام فرید معرفی کرد و گفت این فرید شما را به سوئد میبرد  و من را تحویل این فرد داد. فرید ما را به یک خانه آپارتمانی برد، در آنجا به ما گفت: شما ابتدا به کشور عراق می روید و از آنجا شما به سوئد خواهید رفت! به عراق آمدیم و ما را به کمپی بردند که اسم آن کمپ اشرف بود. درقسمتی که  به آن پذیرش می گفتند، فهمیدم که خبری از اروپا و کشور سوئد نیست بلکه فریبی است از طرف سازمان که نفرات را به بهانه اروپا بدام می اندازدواسیر خود ش و عقاید ش می کند. که این اتفاق درست برای من افتاد. ...

و در حقیقت در این کار بسیار ماهر بودند و آرام و اندک اندک بما تلقین کردند و ما راانگار مسخ کرده بودند و وادارمان می کردند که قید خانه و خانواده خود را بزنیم و  اینطوری زیر پرچم آنها رفتم.

بعدا اما کم کم ماهیت سازمان برایم روز به روز روشن تر میشد به طوری که دیدم  این گروه فقط دنبال منافع خودش و حفظ خودش که همان حفظ مسعود و مریم رجوی است، بوده و هدفش فقط حفظ موجودیت خودش بهر قیمت است و نه هدف برایش مهم است ونه نیروهایش!

قرار دادن نفرات در برابر گلوله – به ناحق-  فقط بخاطرحفظ و مطرح کردن بیشتر مریم  و مسعود بود.

سنگ دلی مسعود رهبر باصطلاح عقیدتی بود که بنام  فروش اجناس اشرف نفرات را طعمه کرد و در معرض کشتار قرار داد تابا مظلوم نمایی از خون آنها بهره سیاسی ببرد. آیا ارزش این اجناس از جان نفراتش با ارزش تر بود؟ . ..  ..

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 سازمان تروریستی مجاهدین از سوی ارتش صدام ماموریت یافتند که مانع از تهاجم گسترده نیروهای کُردی از منطقه شمال به سمت بغداد و سقوط آن شوند. چرا که این منطقه خالی از نیروهای ارتش صدام بود. بدین ترتیب نیروهای مجاهدین مستقر در منطقه کفری با تجهیزات کامل و در اوج غافلگیری، محورهای منتهی به بغداد از مسیر شهر خالص را به تصرف خود درآورده و با مردم و نیروهای کردی درگیر شدند. . . . . .

قسمت بیستم: حمله صدام به کویت، فرار از سقوط  و  ادامه بند های «انقلاب ایدئولوژیک» – رجوی با موفقیت توانسته بود که اعضای سازمان از بالا تا پائین را به طلاق همسرانشان وادار کند. خیلی ها فکر می کردند شاید این کار موقتی باشد و پس از گذشت مدت زمان کوتاه دوباره خواهند توانست به زندگی مشترک با همسرانشان هرچند محدود باز گردند. ولی همه اینها خیال باطلی بود که ناشی از عدم شناخت کافی از تفکرات و ذهن بیمار رجوی بود.

جنگ کویت وقفه کوتاهی در اجرای طرح و نقشه رجوی برای ساختن حرمسرای رویایی اش ایجاد کرد.

صدام در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۶۹ به کویت حمله کرد و خاک آن را به عراق ضمیمه کرد. صدام با حمله به کویت بزرگ ترین اشتباه تاریخی و استراتژیکی خود را مرتکب شد.

نهایتا آمریکا در نهم اسفند ۱۳۷۰ با ائتلافی از کشورهای دیگر به نیروهای ارتش صدام در کویت و سپس در خاک عراق حمله کرد و آنان را از این کشور کوچک نفت خیر بیرون راند. ولی این حمله به سقوط صدم نینجامید.

جنگ کویت زمانی آغاز شد که مجاهدین سرمایه گذاری عظیمی به واسطه پول های کثیف دریافتی از صدام در منطقه ی کفری (قرارگاه حنیف) برای آموزش و تمرینات نظامی کرده بودند. زره پوش ها و سلاح های سنگین که بعد از پایان جنگ از عراق گرفته شده بود در این منطقه برای آموزش های زرهی مستقر بودند. و ارتش رجوی در حال عبور از یک نیروی پیاده به یک نیروی زرهی بود.

تضعیف دولت مرکزی و خالی بودن مناطق شمالی از نیروهای ارتش صدام که برای جنگ در جبهه کویت بسیج شده بودند فرصتی را برای نیروهای مخالف دولت صدام پیش آورد. . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

عضو اسبق سازمان تروریستی مجاهدین خلق در نشست « نفاق نقابدار » مطرح کرد:

اسناد همکاری مسعود رجوی با ساواک موجود است/ اولین کسی که طرح ترور شهید بهشتی را داد تقی شهرام بود/ رجوی گفت جمهوری اسلامی جزء معدود کشورهای مستقل جهان است

عضو اسبق فرقه تروریستی مجاهدین خلق گفت: در دی ماه 1357 شاپور بختیار به شاه پیشنهاد داد که سران سازمان مجاهدین خلق را از زندان آزاد کند. تحلیلش این بود که چون اینها آشکارا مخالف جریان امام و انقلاب هستند می‌توانند جلوی جریان انقلاب را ‌بگیرند. به همین دلیل همه مسئولین سازمان اعم از موسی خیابانی و مسعود رجوی در دی ماه 1357 از زندان آزاد شدند.

تاریخ انتشار: ۱۰:۵۷ – ۱۵ تیر ۱۴۰۰ – 2021July 06

به گزارش پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی، نشست « نفاق نقابدار » با محوریت بررسی علل وقوع فاجعه هفت تیر 1360 با حضور ابراهیم خدابنده از اعضای جدا شده سازمان مجاهدین خلقدر محل سالن اجتماعات پژوهشکده مطالعات انقلاب اسلامی برگزار شد.

ابراهیم خدابنده که از سال 59 تا 82 عضو سازمان بود، سیر تاریخی تاسیس و فعالیت‌های این سازمان را بررسی کرد. وی در ابتدای این نشست درباره اهداف تاسیس سازمان مجاهدین خلق گفت: هدف از تاسیس سازمان به دست گرفتن انقلاب ضد شاه بود و بنیانگذاران قصد به دست گرفتن رهبری انقلاب ضد سلطنتی را داشتند.

رجوی می‌گفت: «خمینی» حال نظام و «بهشتی» آینده نظام است؛ ما بین حال و آینده نظام، آینده نظام را مورد هدف قرار دادیم.

عضو اسبق فرقه رجوی با اشاره به شکست‌های این سازمان یادآور شد: قبل از سال 1350 دوبار این سازمان با شکست مواجه شد. در آن زمان برای جلب نظر امام نماینده‌ای را به نجف نزد امام فرستادند که امام به دقت به صحبت‌های آنها گوش دادند و کتاب‌های آنها را مطالعه کردند و نهایتاً تحلیل امام این بود که این سازمان قبل از اینکه در خصوص اسلام تعقل داشته باشد، تمسک دارد و مشی مسلحانه این سازمان را هم رد کردند.

خدابنده ادامه داد: شرایط آن زمان حکم می‌کرد که امام از سازمان به دلیل اینکه دشمن رژیم بود حمایت کند ولی چون امام متکی به اصول بودند این کار را نکردند.

وی با اشاره به اعدام بنیانگذاران سازمان در دهه 50 که ضربه‌ای مهلک به این تشکیلات بود افزود: در سال 1350 سازمان با شکست مواجه شد و بسیاری از سران آن اعدام شدند.. . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
ممکن است به این جمله من بخندید اگر بگویم بعد از چند دهه عمر ، فقط دنبال آزادی در حد یک کودک پنج ساله بودم. آنان حصارهایی در ذهن من ساختند که عبور از آنها سخت از هر حصار فیزیکی بود.

توضیحات:  دل نوشته ای که ذیلا آورده می شود مربوط به زنی است که به دلایل شخصی نخواسته نامش در اینجا آورده شود.  وی چندین سال از عمر و جوانی خود را همچون سایر اعضای جدای شده در فرقه رجوی سپری کرد. او می گوید: در طول اسارت در فرقه رجوی ، همسرش را از دست داد. باورهایش به تاراج رفت. کسی که خدایش می پنداشت و «برادر » خطابش می کرد در واقع همان ابلیس بود که نه به جانش رحم کرد و نه به روح و روانش.

ایشان می نویسند: می خواهم این دل نوشته را تقدیم کنم به کسانی که هنوز از فرقه رجوی جدا نشده و باورهایشان تخریب و در دنیای کوتوله ها در سرگردانی بسر می برند. به کسانی که نیاز به امید دارند تا بتوانند تصمیم خود را عملی کرده و از فرقه خارج شوند.

و به همه بگوییم برای فرار از مشکلات شان، به هیچ فرقه ای پناه نبرند. و اینکه چطور قدرت های  جهانی بواسطه فرقه ها و با فریب و سواستفاده از باورهای دینی شان آنان را در راستای اهداف خود هزینه می کنند.

ممکن است به این جمله من بخندید اگر بگویم بعد از چند دهه عمر ، فقط دنبال آزادی در حد یک کودک پنج ساله بودم. آنان حصارهایی در ذهن من ساختند که عبور از آنها سخت از هر حصار فیزیکی بود.

در فرقه رجوی بود که هویت انسانیم به تاراج رفت تا بدین وسیله ابزاری برای رسیدن به اهداف شوم و شیطانی آنها باشم.

در آنجا انسان های مختلفی به دلایل مختلف گرفتار این فرقه شیطانی بودند. فرقه ای که به ظاهر به دنبال آزادی، اخلاق و هویت اسلامی با نام خدا و خلق بود، کارهای شیطانی انجام می داد.

آن کسانی که دم از آزادی ملت می زدند، اعضای خود را در حصارهای مختلف روحی، ذهنی و حتی جسمی گرفتار می کردند  تا فرد را مطیع خود سازند. فردی که خود جزوی از ملت بود.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
اکنون تنها سرگرمی اعضای سالخورده فرقه تروریستی مجاهدین در آلبانی بارگزاری انبوه پست با سوار شدن بر مشکلات مردم با اکانت های جعلی در شبکه های اجتماعی است که صرفا می تواند ضعف های آنان را پوشش دهد و مخفی کند اما اصل موضوع که نفرت مردم از این فرقه است را هرگز نمی تواند پنهان کند.

چرا فرقه رجوی همیشه منتظر یک اتفاق در ایران است تا از آن به نفع خود استفاده کند ولی خود نمی تواند زمینه ساز یک اتفاق باشد؟ اگر این سازمان یک اپوزیسیون است چرا هیچ کدام از بیانیه های آنان در ایران بازتاب ندارد و فقط مصرف داخلی این فرقه می باشد؟

با توجه به خشکسالی چندین ساله و بخصوص کاهش بارندگی در سال ۱۴۰۰ میزان آب کشور به طور محسوسی کاهش یافته و دسترسی به آب با مشکل شده است.

استان خوزستان نیز از این وضعیت مستثنی نیست و از نظر بارندگی در رتبه ۲۴ کشوری از ۳۲ استان را دارد.

کم آبی از یک سو و برخی سومدیریت ها از سوی دیگر شرایط بی آبی طاقت فرسایی برای مردم این خطه از کشورمان را فراهم آورده است.

بنحویکه تحت تاثیر چنین وضعیتی کشاورزان و دامداران خوزستانی به ویژه آن‌هایی که در مسیر رودخانه کرخه قرار دارند،‌ با بی‌آبی مواجهند و محصولات و دامهایشان تلف می‌شود.

بدین ترتیب اینبار مشکل آب در خوزستان است که دست آویز جدید فرقه رجوی می شود تا بعد از ماه ها بیکاری، و شکست های پیاپی، بتوانند با این موضوع خود را به دورغ به مردم نزدیک و خود را حامی آنان جلوه دهند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
استیصال ایالات متحده در بزانو درآوردن عزت و شرف ملی مردم ایران چنان جنگ طلبان امریکایی را دل خسته و ناامید ساخته بود تا بتوانند به ازای دریافت مواجب و پول متداول این کار بر توهین به مردم شریف ایران آنهم در شرایط سخت کرونایی و تحریمات گسترده آمریکا از بلندگوی قلعه مسعود رجوی به زعم خود بر سر مردم فهیم ایران فقط داد بزنند.

نوزده تیر امسال طی سه روز متوالی مراسم به اصطلاح گردهمایی رسواکننده فرقه تروریستی مجاهدین در ارتباطی بزرگنمایی شده و اینترنتی ، و با حضور مریم رجوی در اشرف ۳ در آلبانی برگزار شد.

خوشحالی احمقانه و سخیف سخنگوی این (بخوانید مسعود رجوی) از پیام ضد ایرانی مایک پمپئو وزیر خارجه پیشین امریکا در دولت ترامپ،  درکنار ارتباط ۵ تا ۱۰ دقیقه ای سایر دعوت شدگان وامانده سیاسی و قبلا برکنار و عزل شده بسیار جالب بود .  اصلا باورکردن موضوع  سرسپاری و تسلیم صددرصد فرقه رجوی برای امریکا و بنوعی موازی کاری آن با اسراییل تمام محتوای برنامه های منتشر یافته را تحت تاثیر قرارداده بود.

استیصال ایالات متحده در بزانو درآوردن عزت و شرف ملی مردم ایران چنان جنگ طلبان امریکایی را دل خسته و ناامید ساخته بود تا بتوانند به ازای دریافت مواجب و پول متداول این کار بر توهین به مردم شریف ایران آنهم در شرایط سخت کرونایی و تحریمات گسترده آمریکا از بلندگوی قلعه مسعود رجوی به زعم خود بر سر مردم فهیم ایران فقط داد بزنند.

کاری بس بیهوده که چنان عایداتی هم نتوانست برایشان فراهم نماید. ضمن اینکه حضور این شخصیت های امریکایی دروغین ایجاد تعاملات سازنده از سوی بایدن را بوضوح آشکار نمود و بر اقدام بی اعتمادی مردم ایران نسبت به امریکا صحه گذاشت و معرفی نمودن فرقه رجوی را بعنوان نماینده ملت ایران به سخره گرفت.

یادمان نرفته که مسعود و مریم رجوی کارنامه جنایت و ترور ۱۷۰۰۰ نفر از شهروندان ایران را بردوش دارند و سفید سازی آنها از سوی دشمنان ایران بی نتیجه خواهد بود. بنحویکه حتی شبکه های تلویزیونی بی بی سی و ایران اینترنشنال  نیز برای چند ثانیه هم به پیرامون این موضوع و انعکاس خبری آن نپرداختند.

ناگفته نماند فقط ۷ نفر چند روز قبل از اجرای این نمایش پوچ ،از مناسبات فرقه رجوی در اشرف ۳ در کشور آلبانی جدا شده بودند و قبل از آن هم طی ۲.۵ ماه گذشته کارزار قضایی نفرات جداشده از سازمان با پیروزی در صدور رای دادگاهی در دادگستری تهران ، به فرآیند کیفی بزرگی تبدیل و موضوع فوق را با ارجاع رسمی و ثبت شده آن در دادگاه لاهه به ایجاد جبهه ای جدید در شکل گیری همه نوع فروپاشی برای تشکیلات رجوی تغییر داده بود.

شنیده ها حاکیست علیرغم صداسازی برای طبل های پاره رجوی در خصوص کانون های شورشی ، نتایج میکروسکوپی  حاصله موضوع فوق برای سران سازمان راضی کننده نبوده است . مخ زنی  معدود افراد غیرمطلع از سوابق این نفرات این فرقه در شبکه مجازی و در شهری به وسعت تهران یا شهرهای بزرگ ایران و آماده سازی چنین افرادی فقط برای نگهداشتن متن یک برگ A4 در جلوی دوربین هم این بار در نمایشات این گردهمایی  به درد مریم رجوی نخورد.

ضمن اینکه ۹۰ درصد چنین افرادی حتی برای بار دوم تن به ادامه چنین کاری نداده و مابقی نیز بعد از پی بردن به ماهیت نفرات تماس گرفته شده از ستاد داخله فرقه رجوی ارتباط خود را قطع و گاها دستگیرنیز شده اند.

در هرحال سازمان تروریستی مجاهدین این بار هم نتوانست در این گردهمایی از شرکت کننده های طیف های مختلف خارج کشوری بر علیه جمهوری اسلامی ایران بهره ببرد. انحصارطلبی و گنده گویی های مسعود و مریم رجوی و سوابق همکاری های این فرقه با صدام حسین در کشور عراق از علل عدم ارسال هر پیامی به این همایش بودند. 

  • نویسنده : سیامک جم
  • مصطفی آزاد