قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید .

پیوندها

۱۱۴ مطلب با موضوع «تحلیل اقدامات رهبری فرقه رجوی» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

من در سال ۱۳۸۱با یک فرد قاچاقچی آشنا شدم او به من گفت میتواند من را از طریق پاکستان به کشور سوئد ببرد. من هم بخاطر مشکلات مالی که داشتم گفتم اگربه سوئد بروم  خوب است. قاچاقچی من را در پاکستان به فردی بنام فرید معرفی کرد و گفت این فرید شما را به سوئد میبرد  و من را تحویل این فرد داد. فرید ما را به یک خانه آپارتمانی برد، در آنجا به ما گفت: شما ابتدا به کشور عراق می روید و از آنجا شما به سوئد خواهید رفت! به عراق آمدیم و ما را به کمپی بردند که اسم آن کمپ اشرف بود. درقسمتی که  به آن پذیرش می گفتند، فهمیدم که خبری از اروپا و کشور سوئد نیست بلکه فریبی است از طرف سازمان که نفرات را به بهانه اروپا بدام می اندازدواسیر خود ش و عقاید ش می کند. که این اتفاق درست برای من افتاد. ...

و در حقیقت در این کار بسیار ماهر بودند و آرام و اندک اندک بما تلقین کردند و ما راانگار مسخ کرده بودند و وادارمان می کردند که قید خانه و خانواده خود را بزنیم و  اینطوری زیر پرچم آنها رفتم.

بعدا اما کم کم ماهیت سازمان برایم روز به روز روشن تر میشد به طوری که دیدم  این گروه فقط دنبال منافع خودش و حفظ خودش که همان حفظ مسعود و مریم رجوی است، بوده و هدفش فقط حفظ موجودیت خودش بهر قیمت است و نه هدف برایش مهم است ونه نیروهایش!

قرار دادن نفرات در برابر گلوله – به ناحق-  فقط بخاطرحفظ و مطرح کردن بیشتر مریم  و مسعود بود.

سنگ دلی مسعود رهبر باصطلاح عقیدتی بود که بنام  فروش اجناس اشرف نفرات را طعمه کرد و در معرض کشتار قرار داد تابا مظلوم نمایی از خون آنها بهره سیاسی ببرد. آیا ارزش این اجناس از جان نفراتش با ارزش تر بود؟ . ..  ..

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
در این میان مسئله اصلی فرقه رجوی با نفرات محدود هواداری شان در اروپا و فضاسازی با اکانت های جعلی در فضای مجازی انتظار حرام حمله ی اسرائیل به ایران بود ولی واقعیت این است که آمریکا و اسرائیل بشدت در منطقه خاورمیانه تحت فشار قرار دارند.
 

روز پنجشنبه ۱۴ مرداد با تحلیف آقای رئیسی در مجلس شورای اسلامی، دیدگاههای ایشان، علی الخصوص برای موضوعات آمریکا ، اسرائیل و کشورهای همسایه مشخص گردید. البته از چند روز پیش مسعود رجوی در ادامه پندارهای غلط و هیستریک ناشی از برخی اعتراضات معیشتی مردم خوزستان دست و پای خود را گم کرده و برای برخورد و حمله  نظامی اسرائیل به ایران  در قبال مورد هدف قرار گرفته شدن کشتی تجاری متعلق به آنها،  ته دلش را به عبث، بخوشی خالی کرده بود !!!

در این میان مسئله اصلی فرقه رجوی با نفرات محدود هواداری شان در اروپا و فضاسازی با اکانت های جعلی در فضای مجازی انتظار حرام حمله ی اسرائیل به ایران بود ولی واقعیت این است که آمریکا و اسرائیل بشدت در منطقه خاورمیانه تحت فشار قرار دارند.

برخلاف گذشته که هر بار بدون اینکه پاسخی از سوی ایران دریافت کنند محل خاصی را مورد اصابت قرار می دادند ولی اکنون به ازای حمله به فلان محل تجمع نیروهای مستشاری ایران در سوریه در دریای عمان و یا خلیج فارس پاسخ اش را دریافت می کنند.

بعبارتی وقتی به ایران سنگ اندازی می کنند با موشک های حماس از فلسطین مورد اصابت قرار می گیرند و اگر به گروههای فلسطینی فشار وارد کنند از سوی مقاومت حزب الله لبنان مورد تهدید واقع می شوند. در همان لحظه خودروهای نظامیان آمریکایی در جاده های بین شهری عراق روی مین می روند.

براستی زمان و موقع بزن و در رو گذشته است. جبهه مقاومت آرایش دفاعی را برچیده و تغییر داده است و سیستم تهاجمی را جایگزین نموده است . بطوریکه کلیه تجهیزات سامانه های دفاع هوایی آمریکا و اسرائیل با موشک ها و راکت های پرتاب شده  خیلی ناتوان ظاهر شده اند .

هزینه های بسیار گزاف تحقق یافته نمره قبولی برایشان نیاورده است. آرایش جدید هجومی جبهه مقاومت در کنار بقدرت رسیدن آقای رئیسی بشدت اردوگاه دشمنان کشور را برآشفته نموده است. واقعیت این است اگر الزام حمایت آمریکا از تهدیدهای اسرائیل نبود شاید ایالات متحده آمریکا از مدتها پیش منطقه را ترک نموده بود . ..  .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 سازمان تروریستی مجاهدین از سوی ارتش صدام ماموریت یافتند که مانع از تهاجم گسترده نیروهای کُردی از منطقه شمال به سمت بغداد و سقوط آن شوند. چرا که این منطقه خالی از نیروهای ارتش صدام بود. بدین ترتیب نیروهای مجاهدین مستقر در منطقه کفری با تجهیزات کامل و در اوج غافلگیری، محورهای منتهی به بغداد از مسیر شهر خالص را به تصرف خود درآورده و با مردم و نیروهای کردی درگیر شدند. . . . . .

قسمت بیستم: حمله صدام به کویت، فرار از سقوط  و  ادامه بند های «انقلاب ایدئولوژیک» – رجوی با موفقیت توانسته بود که اعضای سازمان از بالا تا پائین را به طلاق همسرانشان وادار کند. خیلی ها فکر می کردند شاید این کار موقتی باشد و پس از گذشت مدت زمان کوتاه دوباره خواهند توانست به زندگی مشترک با همسرانشان هرچند محدود باز گردند. ولی همه اینها خیال باطلی بود که ناشی از عدم شناخت کافی از تفکرات و ذهن بیمار رجوی بود.

جنگ کویت وقفه کوتاهی در اجرای طرح و نقشه رجوی برای ساختن حرمسرای رویایی اش ایجاد کرد.

صدام در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۶۹ به کویت حمله کرد و خاک آن را به عراق ضمیمه کرد. صدام با حمله به کویت بزرگ ترین اشتباه تاریخی و استراتژیکی خود را مرتکب شد.

نهایتا آمریکا در نهم اسفند ۱۳۷۰ با ائتلافی از کشورهای دیگر به نیروهای ارتش صدام در کویت و سپس در خاک عراق حمله کرد و آنان را از این کشور کوچک نفت خیر بیرون راند. ولی این حمله به سقوط صدم نینجامید.

جنگ کویت زمانی آغاز شد که مجاهدین سرمایه گذاری عظیمی به واسطه پول های کثیف دریافتی از صدام در منطقه ی کفری (قرارگاه حنیف) برای آموزش و تمرینات نظامی کرده بودند. زره پوش ها و سلاح های سنگین که بعد از پایان جنگ از عراق گرفته شده بود در این منطقه برای آموزش های زرهی مستقر بودند. و ارتش رجوی در حال عبور از یک نیروی پیاده به یک نیروی زرهی بود.

تضعیف دولت مرکزی و خالی بودن مناطق شمالی از نیروهای ارتش صدام که برای جنگ در جبهه کویت بسیج شده بودند فرصتی را برای نیروهای مخالف دولت صدام پیش آورد. . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰

-مایکل روبین تحلیلگر مسائل خاورمیانه در مقاله‌ای می‌نویسد مثل مگس دور شیرینی هر سال شماری از سیاستمداران ارشد دو حزب آمریکا و تعدادی از مقامات سابق ایالات متحده در کنفرانس سازمان تروریستی مجاهدین خلق صحبت کنند و متنی را که آنها برایشان نوشته‌اند روخوانی می‌کنند.

– «برای مقاماتی که اغلب‌شان بازنشسته یا ازکارافتاده‌اند در شرایط کرونا سخنرانی سه یا چهار دقیقه‌ای از طریق آنلاین کار و کاسبی بدی نیست. دریافت دستمزدهای پنج شش رقمی معامله‌ی پر سودی است.»

– «مردم ایران از فرقه تروریستی رجوی نفرت دارند… برای شهروندان عادی ایران در بهترین حالت، جنگ بین رژیم ایران و سازمان مجاهدین خلق شبیه جنگ بین القاعده و داعش است.»

– «احتمالاُ آنها [مریم و مسعود رجوی] مانند بسیاری از رهبران گروه‌های فرقه‌‌ای، در دنیای تخیلی زندگی می‌کنند، یا شاید معتقدند موقعیت و مشروعیتی که از ایستادن در کنار مقامات ارشد [خارجی] به دست می‌آید ارزش بریز و بپاش را دارد.»

شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۰ برابر با ۱۷ ژوئیه ۲۰۲۱

حضور شماری از مقامات پیشین آمریکایی در گردهمایی سالانه فرقه تروریستی  مجاهدین خلق با عنوان «ایران آزاد ۲۰۲۱» با انتقادهای زیادی همراه شده است. مایک پمپئو وزیر خارجه دولت دونالد ترامپ یکی از سیاستمدارانی است که در روز نخست این نشست آنلاین سخنرانی کرد.

مایکل روبین پژوهشگر و تحلیلگر مسائل خاورمیانه در مؤسسه «آمریکن اینترپرایز» در مقاله‌ای که ۱۵ ژوئیه (۲۴ تیرماه) در «واشنگتن اگزمینر» منتشر شد در مورد حضور مقامات ارشد آمریکایی در نشست مجاهدین نوشته است:

«مثل پرواز مگس‌ها به دور شیرینی، هر سال شماری سیاستمداران ارشد از هر دو حزب آمریکا و تعدادی از مقامات سابق آمریکا به فرانسه و آلبانی می‌روند تا در کنفرانس سازمان مجاهدین خلق صحبت کنند.»

https://iran-interlink.org/wordpressfa/%d8%a8%d8%a7%db%8c%d8%af%d9%86-%d8%a8%d8%b1-%d8%b3%d8%b1-%d8%af%d9%88%d8%b1%d8%a7%d9%87%db%8c-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c%d8%a7%d9%86-%d8%a2%d9%85%d8%b1%db%8c%da%a9%d8%a7-%d8%b1%d8%a7/

  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰
#محمدرضا_کلاهی عامل انفجار #هفت_تیر در #هلند کشته شد، 37سال پیش با بمب گذاری در سالن مرکزی #حزب_جمهوری_اسلامی عامل شهادت بیش از هفتاد انسان شده بود، #اصالت_زور در #روابط_بین_الملل یعنی همین ، کسی با جنایت چهل سال پیش کاری ندارد ولی به دنبال دلیل کشته شدن یک #بمب_گذار می گردند.

حقوق دادن ایرانی امیر حسین نوربخش اعلام داشت که دولت هلند باید به پرونده پناهندگی عامل ترور حادثه هفتم تیر سال ۱۳۶۰ با گذشت ۴۰ سال از این حادثه هچنین پاسخ دهد.

به گزارش اسپوتنیک، انجمن دفاع از قربانیان تروریسم در حاشیه چهل و هفتمین دوره شواری حقوق بشر سازمان ملل متحد، نشستی با عنوان “ظرفیت های حقوقی و مواهب حقوق بشر” همزمان با چهلمین سالگرد حادثه هفتم تیر سال ۱۳۶۰ با حضور وکلا، قضات، حقوقدانان، اصحاب رسانه و خانواده‌های این افراد برگزار کرد. . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

انتخابات سیزدهمین دروه ریاست جمهوری در ایران در حالی برگزار شد که از چند ماه قبل فرقه تروریستی مجاهدین و بسیاری از رسانه های فارسی زبان معلوم الحال، بدستور اربابان غربی و عربی شان خط «تحریم انتخابات» را پیش می بردند.

جالب است بدانیم بسیاری از کشورهای پیرامونی و یا گروههای ایرانی نما،  خط «تحریم انتخابات» ایران را پیش می بردند و آنرا «نمایشی» تفسیر می کردند که خود با موضوع انتخابات بیگانه بوده و در ساختار آنان «انتخابات» هیچ جایگاهی ندارد.

حضور باشکوه مردم ایران در انتخابات روز جمعه نشان داد که گروه فاسد و تروریستی مجاهدین همچنان در بین مردم ایران منفور بوده و یاوه گویی های سران آنان هیچ تاثیری بر تصمیم و اراده مردم ایران ندارد.

ادعای مضحک و چالش برانگیز مجاهدین در مورد شرکت اندک مردم در انتخابات روز جمعه! بیش از پیش حاکی از بی آبرویی و ورشکستگی سیاسی – اجتماعی این گروه مفسد و تروریست در بین مردم ایران است.

البته در این میان حضور پر رنگ ایرانیان مقیم خارج از کشور نیز در انتخابات روز جمعه قابل توجه بود. بنحویکه وقتی مجاهدین و سلطنت طلبان نتوانستند در بیرمنگام انگلیس با فحش و ناسزا مانع از حضور ایرانیان در پای صندوق های رای شوند به ضرت و شتم روی آورده و به رای دهندگان حمله ور شدند.

همین وضع در مقابل دفتر حفاظت منافع ایران در واشینگتن  و همچنین نیوزلند هم اتفاق افتاد و اعضای مجاهدین ایرانیانی را که برای رای دادن به این محل مراجعه می کردند را مورد توهین و اهانت قرار می دادند.

این اتفاقات نشان می دهد مردم ایران چه مقیم کشورهای خارجی و چه ساکن ایران علیرغم تبلیغات کَر کننده گروه فاسد و تروریست مجاهدین بخوبی مرز خود را با وطن فروشان و خائنین را حفظ کرده اند. . . .

 

از سوی دیگر  مجاهدین در حالی ادعای بی رونق بودن انتخابات ایران را سر می دهد که بیش از ۵۰۰ خبرنگار از ۲۲۶ رسانه خارجی، از ۳۹ کشور جهان از جمله؛ امریکا، انگلستان، ایتالیا، بحرین، بلژیک، ترکیه، نروژ، سوئد و دانمارک، چین، روسیه، ژاپن، سوئیس، فرانسه، آلمان، اتریش، اسپانیا، استرالیا،، هلند،  قطر، کره جنوبی، کره شمالی، کانادا، کلمبیا، کویت، لبنان، لوکرامبورگیمن، پاکستان، نیجریه، آذربایجان، افغانستان، ارمنستان، قرقیزستان، عراق، عمان، امارات فلسطین،سوریه، و . . . انتخابات ریاست جمهوی ایران را پوشش دادند.

درج گوشه هایی از انعکاسات انتخابات روز جمعه ایران در رسانه های خارجی، به روشنی دروغگویی و ادعاهای مضحک سران مجاهدین را بر ملا می کند و نشان می دهد که این گروه فاسد و تروریست هیچ مشروعیتی در بین مردم کشورمان نداشته و بلحاظ سیاسی – اجتماعی در جامعه ایران ورشکسته محسوب می شوند.

حتی رسانه های اسرائیلی هم مجبور شدند به مشارکت قابل توجه مردم در انتخابات روز جمعه ایران اقرار کرده و از آن بعنوان یک نمونه دموکراسی یاد کنند. . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰

برگ هایی از تاریخ سیاه فرقه تروریستی مجاهدین در عراق: وحشت رجوی از انتخاب آقای خاتمی به ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۷۶ تا وعده های پوچ «سرنگونی»!

وعده های دروغ با انواع و اقسام حیله و نیرنگ جزو عادات ترک نشدنی رهبر جنایتکار مجاهدین در خاک عراق بحساب می آمد. محیط بشدت بسته و قرنطینه شده اردوگاه اشرف شرایطی را فراهم می کرد که اذهان اعضای گرفتار بطور یک طرفه محل انباشت انبوه مزخرفات شخص رجوی در قالب آنچه که «استراتژی سرنگونی» نامیده می شد باشد. بدون اینکه کسی جرات کند تنافضات چنین اراجیفی را به وی گوشزد کند.

آنچه که ذیلا آورده می شود بخش هایی از کتاب « سراب آزادی » نوشته خانم مریم سنجابی عضو پیشین شورای رهبری مجاهدین است که در خاک عراق از قرارگاه اشرف فرار کرد و خود را به دنیا آزاد رساند.

انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۷۶

 . . . در سال ۱۳۷۶ آقای خاتمی در ایران به ریاست جمهوری رسید. که بیش از هر موضوع سیاسی دیگر به رجوی گران آمد. وی تا قبل از انتخاب آقای خاتمی به ریاست جمهوری، هرگز پیش بینی نمی کرد که او رئیس جمهور شود و علاوه بر این با شروع یکسری اصلاحات در ایران بیش از پیش مستاصل شده و به دنبال ضربه زدن به دولت خاتمی بود.

رجوی در نشست های سیاسی می گفت که امکان فضای باز سیاسی و پیشرفت در ایران وجود ندارد و هرگز چنین دولتی سرکار نخواهد آمد الا اینکه ما برویم و دولت ایران را سرنگون کنیم!

رجوی با چشم پوشی بر روی تمام پیشرفت های ایران و آگاهی نسل جوان و تغییرات زیادی که در ایران شده بود از جمله بالا رفتن سطح زندگی و فرهنگ و تحصیل مردم؛ حتی نمی خواست ذره ای این تغییرات ایران و جهان به گوش اعضای اشرف و حتی نیروهای هوادار خارج کشور برسد و لذا تا آنجا که می توانست علاوه بر ممنوع کردن رسیدن اخبار ایران به کمپ اشرف حقایق را ۱۸۰ درجه برعکس به نمایش در می آورد.

او تا قبل از اعلام نتایج انتخابات پیش بینی می کرد آقای ناطق نوری در انتخابات برنده می شود و پس از برنده شدن آقای خاتمی در یک موضع گیری اعلام کرد؛ این انتخاب به نفع ماست و اگر ما یک می خواستیم، ده و اگر ده می خواستیم، صد نصیب ما شد و باعث می شود که تضاد های جناح های مختلف درون نظام به سرعت تشدید شده و زمینه سرنگونی فراهم و طلسم اختناق شکسته شود! . . .

 

رجوی آنقدر در توهمات خودش اسیر بود که هنوز فکر می کرد، سازمان وی یک سازمان انقلابی و دارای پشتوانه مردمی است و دریغ از اینکه نزدیک به دو دهه از انقلاب ۵۷ گذشته و هم ماهیت سازمان افشا شده و با شتابی روزافزون به فرقه ای مخوف تبدیل می شد و هم تغییراتی اساسی در ایران و نسل جوان پدید آمده بود و دیگر آن فضای سیاسی قدیم بر مردم حاکم نبود. عصر نویی ایجاد شده بود که دیگر کسی به مبارزه مسلحانه و … نمی اندیشید و سازمان های فرقه ای و سکتاریستی جایی در بین نسل جوان و مردم نداشتند …

با انتخاب شدن خاتمی، رجوی موقعیت سازمان و «آلترناتیو» شورا و ریاست جمهوری مریم عضدانلو را به شدت در خطر دید. از این رو هدفش این بود که با حملات نظامی در داخل کشور باعث افزایش جو نظامی و امنیتی شود و مانع شکل گیری روند حاکمیتی ریاست جمهوری جدید ایران شود. در سمت عراق نیز، خاتمی در صدد نشان دادن شاخه زیتون بود و رجوی بیم آن را داشت که صدام حسین هر چه بیشتر او را محدود نماید. لذا انجام عملیات در داخل کشور با قصد کشاندن ایران و عراق به نقطه «جرقه و جنگ» را در دستور قرار داد. تئوری ایجاد «جنگ و جرقه» برای سالیان و تا به امروز جزو توهمات و رویای رجوی بوده است.

مرحله آمادگی برای سرنگونی، «آ ۷۷»

سال ۱۳۷۷ شروع شد و آن را هم رجوی «آ۷۷» یعنی آمادگی برای سرنگونی اعلام نمود. وی هر بار بهانه هایی پیدا می کرد که به واسطه آن قدرت نمایی کند. طبق یک تحلیل جدید گفت با انتخاب خاتمی به ریاست جمهوری در درون دولت ایران جناح بندی ها تشدید شده و بایستی برای هر شرایطی آماده باشیم!

لذا اعلام آماده باش داد و گفت که یگان ها برای عملیات آماده شوند! دوباره کلاس های آموزشی نظامی فشرده برپا شد و همه راهی آموزش نظامی شدند، افراد برای یک دوران و با فریب سال سرنگونی، سر می کردند و هر روز رجوی مغرورتر و از انسانیت دورتر می شد. ..  .. .  .

  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰
رجوی از هر طرف که بچرخد و به هر ترفندی هم که دست بزند، همچنان در مسیر پر شتابان نابودی خویش پیش می رود. تحلیل شرایط فعلی و چشم انداز آینده نشان می دهد که او هرگز فرصت تشکیل «موسسان ششم»! را نخواهد یافت.

رجوی در پیامی بتاریخ چهارم خرداد ۱۴۰۰ بار دیگر به ترفند کهنه و قدیمی اینبار در قالب تشکیل «موسسان پنجم ارتش آزادیبخش» !!! روی آورد تا با سرکوب اعضای سالمند و بیمار، آنان را به تمکین از سران فرقه و ماندن در اردوگاه این گروه در آلبانی مجاب کند.

این مردک فاسد و بدنام سالهاست تلاش می کند با ترفندی بنام «موسسان ارتش آزادیبخش» که اکنون شماره آن به عدد ۵ رسیده است در قالب ارزش های فرقه ای، اعضای نگونبخت را وادار به ماندن در  تشکیلات مجاهدین کند.

در این میان دو سوال مطرح است:

سوال اول:  رجوی با چه ترفندی به میدان آمد تا «موسسان پنجم» را اعلام کند؟

سوال دوم : ضرورت اعلام  «موسسان پنجم» از سوی رجوی چیست؟ 

در پاسخ سوال اول باید گفت رجوی انتخابات ریاست جمهوری ایران را بعنوان یک سرفصل مهم با این ترفند که «جنگ افروزی در غزه آتش تهیه مهندسی انتخابات» بود و جمهوری اسلامی ایران به سوی «انقباض و سرکوب» پیش می رود، و مجاهدین تنها نیرویی است که در مقابل جمهوری اسلامی ایستاده است، را بهانه قرار داد تا مرحله جدیدی از سرکوب اعضای ناراضی، منتقدین و خواهان جدایی در اردوگاه این گروه در آلبانی را با تشکیل «موسسان پنجم ارتش آزادیبخش» !!! پیش ببرد.

اما پاسخ سوال دوم:

برای اینکه به سوال دوم پاسخ دهیم باید اول به ریشه و سابقه تشکیل چنین موسسانی در تشکیلات رجوی پی ببریم و اینکه رجوی چگونه در هر بحران تشکیلاتی و سیاسی چوب سرکوب خود را بالای سر اعضای گرفتار در بند این فرقه بلند کرده  و آنان را با ارزش سازی های مضحک فرقه ای وادار به تمکین می کرد.

یعنی هر گند و کثافتی که رجوی در پیشبرد استراتژی های خود ساخته اش در عرصه های سیاسی – اجتماعی و نظامی بالا می آورد فشارش مستقیم بر روی اعضای سازمان چه ناراضی و چه غیر ناراضی آورده می شد.

شاخص موسسان اول همان محمد حنیف نژاد است که مسعود رجوی بخوبی و با دقت کروکی خانه اش را کشید و به ساواک داد تا حکم اعدامش به حبس ابد تبدیل شود. لذا وی ترفند های خود را از «موسسان دوم» شروع کرد.

در سال ۱۳۷۴ رجوی برای کسانی که نمی خواستند خود را با شاخص بند های «انقلاب ایدئولوژیک»  تغییر دهند و خواهان جدایی بودند ، اقدام به برگزاری جلسات و نشست های متعدد در بغداد نمود تا آنان را به ماندن در تشکیلات مجاب کند. رجوی بعد از این نشست ها که فکر می کرد تهدیدهایش کارساز شده است «موسسین دوم ارتش آزایبخش» را اعلام کرد تا اعضای ناراضی و خواهان جدایی را در مقابل عمل انجام شده قرار داده  و مانع از خروج آنان شود.

رجوی بعد از این نشست ها بود که یک روش سخت برای مجاب کردن چنین اعضایی که «حلقه ضعیف» نامیده میشدند، در پیش گرفت که به «دیگ و دیگچه» معروف شد. این دوران برای تک تک اعضای سازمان یادآور دوران شکنجه های روحی و روانی و جسمی محسوب می شود. . . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
تحلیل های ارائه شده از سوی فرقه تروریستی رجوی که بیشتر به رویاپردازی شبیه است تا تطبیق با واقعیت های میدانی ، و نشر آنها در سایت های رسمی، غیر رسمی و شبکه های اجتماعی این گروه، هدفی جز دوقطبی سازی کاذب و ایجاد تردید در عزم مردم برای شرکت در انتخابات ندارد.

این روزها در حالیکه ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری به مرحله پایانی خود رسیده و بررسی صلاحیت ها آغاز شده است، گروهک تروریستی مجاهدین همچنان رویاهای رهبر مفلوک خویش – دوقطبی در انتخابات ریاست جمهوری ایران – را در رسانه های این گروه تروریستی فریاد می زنند.

روزی نیست که رسانه های این گروه تروریستی مطلبی در خصوص انتخابات ریاست جمهوری ایران درج نکرده و شعار تحریم آن را سر ندهند.

جالب اینکه گروهی که هیچ پایگاه اجتماعی و مشروعیتی در ایران ندارد و مردم آنان را بدلیل وطن فروشی، جاسوسی و اعمال تروریستی از کشور رانده اند معلوم نیست مخاطب این تحریم چه کسانی است.

تحلیل های ارائه شده از سوی مجاهدین که بیشتر به رویاپردازی شبیه است تا تطبیق با واقعیت های میدانی ، و نشر آنها در سایت های رسمی، غیر رسمی و شبکه های اجتماعی این گروه،  هدفی جز دوقطبی سازی کاذب و ایجاد تردید در عزم مردم برای شرکت در انتخابات ندارد. . . . . . .

پرت و پلاگویی های مجاهدین آنقدر زیاد است که خودشان نیز دچار سردرگمی و تناقض در گفتارهایشان شده اند. اگر مجاهدین تا دیروز از «مهندسی انتخابات» در ایران نام برده و آنرا تبلیغ می کردند اکنون اما آنرا منتفی دانسته با بیان اینکه : « با ورود آقای لاریجانی . . . مهندسی (انتخابات) به‌هم‌خورد و انتخابات به‌شدت دوقطبی گردیده است» بطور مضحکی سعی در جااندازی  واژه « دوقطبی» در  انتخابات را دارند. . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
علیرغم تمامی تقلاهای غرب پسند فرقه رجوی ، دم خروس دروغین دموکرات مآبی این گروه همچنان نمایان است. چرا که در واقعیت، سران جنایتکار مجاهدین همچنان کوچک ترین جزئیات زندگی اعضاء را به آنان دیکته کرده و در بدترین شکل ممکن در نشست های موسوم به «عملیات جاری» اجرای دستورات را حسابرسی و افراد خاطی را محاکمه می کنند.

زمانیکه فرقه تروریستی مجاهدین به ارتش صدام پیوستند «سکولار» شده و به بعثی هایی بدون هویت عربی تبدیل شدند. وقتی پایشان به فرانسه رسید خود را با ارزش های دموکراسی در کشورهای اروپایی بویژه فرانسه تطبق دادند. لذا آنها هم «دموکرات» شدند. و وقتی هم به آلبانی اخراج شدند تابلوی «جمهوری دموکراتیک» را بالای سر خود بردند.

546

ببش از ۴۲ سال از انقلاب ایران می گذرد. اگر طی این سالها به مواضع و آنچه که رهبران این گروه در توصیف خود نقل کرده اند بنگریم مطمئا به این نتیجه خواهیم رسید که مجاهدین آفتاب پرستان سیاسی هستند. که با تغییر شرایط، به رنگهای مختلف درمی آیند بدون اینکه تغییر در ماهیت فرقه ای این گروه حاصل شود.

وقتی در ایران بودند، ایدئولوژی آنان ترکیبی از اسلام گرایی و فلسفه سیاسی – اجتماعی کارل مارکس با روکش «اسلام انقلابی» با شعار «جامعه بی طبقه توحیدی» بشمار می رفت.

مجاهدین معتقد بودند ارزش های اسلام  واقعی با اندیشه مارکسیسم و با تئوری های تکامل اجتماعی، جبر تاریخی و مبارزه ی طبقاتی سازگار و مطابق است، و می توان علم را بجای دین مبنا قرار داد.

بعد از گذشت سه سال از انقلاب ۱۳۵۷ وقتی مجاهدین دیدند با ابزارهای قانونی نمی توانند در ایران به قدرت برسند برای تصاحب آن به جنگ مسلحانه روی آوردند. . . . . . .

  • مصطفی آزاد