قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید .

پیوندها

۱۱۰ مطلب با موضوع «تحلیل اقدامات رهبری فرقه رجوی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰
#محمدرضا_کلاهی عامل انفجار #هفت_تیر در #هلند کشته شد، 37سال پیش با بمب گذاری در سالن مرکزی #حزب_جمهوری_اسلامی عامل شهادت بیش از هفتاد انسان شده بود، #اصالت_زور در #روابط_بین_الملل یعنی همین ، کسی با جنایت چهل سال پیش کاری ندارد ولی به دنبال دلیل کشته شدن یک #بمب_گذار می گردند.

حقوق دادن ایرانی امیر حسین نوربخش اعلام داشت که دولت هلند باید به پرونده پناهندگی عامل ترور حادثه هفتم تیر سال ۱۳۶۰ با گذشت ۴۰ سال از این حادثه هچنین پاسخ دهد.

به گزارش اسپوتنیک، انجمن دفاع از قربانیان تروریسم در حاشیه چهل و هفتمین دوره شواری حقوق بشر سازمان ملل متحد، نشستی با عنوان “ظرفیت های حقوقی و مواهب حقوق بشر” همزمان با چهلمین سالگرد حادثه هفتم تیر سال ۱۳۶۰ با حضور وکلا، قضات، حقوقدانان، اصحاب رسانه و خانواده‌های این افراد برگزار کرد. . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

انتخابات سیزدهمین دروه ریاست جمهوری در ایران در حالی برگزار شد که از چند ماه قبل فرقه تروریستی مجاهدین و بسیاری از رسانه های فارسی زبان معلوم الحال، بدستور اربابان غربی و عربی شان خط «تحریم انتخابات» را پیش می بردند.

جالب است بدانیم بسیاری از کشورهای پیرامونی و یا گروههای ایرانی نما،  خط «تحریم انتخابات» ایران را پیش می بردند و آنرا «نمایشی» تفسیر می کردند که خود با موضوع انتخابات بیگانه بوده و در ساختار آنان «انتخابات» هیچ جایگاهی ندارد.

حضور باشکوه مردم ایران در انتخابات روز جمعه نشان داد که گروه فاسد و تروریستی مجاهدین همچنان در بین مردم ایران منفور بوده و یاوه گویی های سران آنان هیچ تاثیری بر تصمیم و اراده مردم ایران ندارد.

ادعای مضحک و چالش برانگیز مجاهدین در مورد شرکت اندک مردم در انتخابات روز جمعه! بیش از پیش حاکی از بی آبرویی و ورشکستگی سیاسی – اجتماعی این گروه مفسد و تروریست در بین مردم ایران است.

البته در این میان حضور پر رنگ ایرانیان مقیم خارج از کشور نیز در انتخابات روز جمعه قابل توجه بود. بنحویکه وقتی مجاهدین و سلطنت طلبان نتوانستند در بیرمنگام انگلیس با فحش و ناسزا مانع از حضور ایرانیان در پای صندوق های رای شوند به ضرت و شتم روی آورده و به رای دهندگان حمله ور شدند.

همین وضع در مقابل دفتر حفاظت منافع ایران در واشینگتن  و همچنین نیوزلند هم اتفاق افتاد و اعضای مجاهدین ایرانیانی را که برای رای دادن به این محل مراجعه می کردند را مورد توهین و اهانت قرار می دادند.

این اتفاقات نشان می دهد مردم ایران چه مقیم کشورهای خارجی و چه ساکن ایران علیرغم تبلیغات کَر کننده گروه فاسد و تروریست مجاهدین بخوبی مرز خود را با وطن فروشان و خائنین را حفظ کرده اند. . . .

 

از سوی دیگر  مجاهدین در حالی ادعای بی رونق بودن انتخابات ایران را سر می دهد که بیش از ۵۰۰ خبرنگار از ۲۲۶ رسانه خارجی، از ۳۹ کشور جهان از جمله؛ امریکا، انگلستان، ایتالیا، بحرین، بلژیک، ترکیه، نروژ، سوئد و دانمارک، چین، روسیه، ژاپن، سوئیس، فرانسه، آلمان، اتریش، اسپانیا، استرالیا،، هلند،  قطر، کره جنوبی، کره شمالی، کانادا، کلمبیا، کویت، لبنان، لوکرامبورگیمن، پاکستان، نیجریه، آذربایجان، افغانستان، ارمنستان، قرقیزستان، عراق، عمان، امارات فلسطین،سوریه، و . . . انتخابات ریاست جمهوی ایران را پوشش دادند.

درج گوشه هایی از انعکاسات انتخابات روز جمعه ایران در رسانه های خارجی، به روشنی دروغگویی و ادعاهای مضحک سران مجاهدین را بر ملا می کند و نشان می دهد که این گروه فاسد و تروریست هیچ مشروعیتی در بین مردم کشورمان نداشته و بلحاظ سیاسی – اجتماعی در جامعه ایران ورشکسته محسوب می شوند.

حتی رسانه های اسرائیلی هم مجبور شدند به مشارکت قابل توجه مردم در انتخابات روز جمعه ایران اقرار کرده و از آن بعنوان یک نمونه دموکراسی یاد کنند. . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰

برگ هایی از تاریخ سیاه فرقه تروریستی مجاهدین در عراق: وحشت رجوی از انتخاب آقای خاتمی به ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۷۶ تا وعده های پوچ «سرنگونی»!

وعده های دروغ با انواع و اقسام حیله و نیرنگ جزو عادات ترک نشدنی رهبر جنایتکار مجاهدین در خاک عراق بحساب می آمد. محیط بشدت بسته و قرنطینه شده اردوگاه اشرف شرایطی را فراهم می کرد که اذهان اعضای گرفتار بطور یک طرفه محل انباشت انبوه مزخرفات شخص رجوی در قالب آنچه که «استراتژی سرنگونی» نامیده می شد باشد. بدون اینکه کسی جرات کند تنافضات چنین اراجیفی را به وی گوشزد کند.

آنچه که ذیلا آورده می شود بخش هایی از کتاب « سراب آزادی » نوشته خانم مریم سنجابی عضو پیشین شورای رهبری مجاهدین است که در خاک عراق از قرارگاه اشرف فرار کرد و خود را به دنیا آزاد رساند.

انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۷۶

 . . . در سال ۱۳۷۶ آقای خاتمی در ایران به ریاست جمهوری رسید. که بیش از هر موضوع سیاسی دیگر به رجوی گران آمد. وی تا قبل از انتخاب آقای خاتمی به ریاست جمهوری، هرگز پیش بینی نمی کرد که او رئیس جمهور شود و علاوه بر این با شروع یکسری اصلاحات در ایران بیش از پیش مستاصل شده و به دنبال ضربه زدن به دولت خاتمی بود.

رجوی در نشست های سیاسی می گفت که امکان فضای باز سیاسی و پیشرفت در ایران وجود ندارد و هرگز چنین دولتی سرکار نخواهد آمد الا اینکه ما برویم و دولت ایران را سرنگون کنیم!

رجوی با چشم پوشی بر روی تمام پیشرفت های ایران و آگاهی نسل جوان و تغییرات زیادی که در ایران شده بود از جمله بالا رفتن سطح زندگی و فرهنگ و تحصیل مردم؛ حتی نمی خواست ذره ای این تغییرات ایران و جهان به گوش اعضای اشرف و حتی نیروهای هوادار خارج کشور برسد و لذا تا آنجا که می توانست علاوه بر ممنوع کردن رسیدن اخبار ایران به کمپ اشرف حقایق را ۱۸۰ درجه برعکس به نمایش در می آورد.

او تا قبل از اعلام نتایج انتخابات پیش بینی می کرد آقای ناطق نوری در انتخابات برنده می شود و پس از برنده شدن آقای خاتمی در یک موضع گیری اعلام کرد؛ این انتخاب به نفع ماست و اگر ما یک می خواستیم، ده و اگر ده می خواستیم، صد نصیب ما شد و باعث می شود که تضاد های جناح های مختلف درون نظام به سرعت تشدید شده و زمینه سرنگونی فراهم و طلسم اختناق شکسته شود! . . .

 

رجوی آنقدر در توهمات خودش اسیر بود که هنوز فکر می کرد، سازمان وی یک سازمان انقلابی و دارای پشتوانه مردمی است و دریغ از اینکه نزدیک به دو دهه از انقلاب ۵۷ گذشته و هم ماهیت سازمان افشا شده و با شتابی روزافزون به فرقه ای مخوف تبدیل می شد و هم تغییراتی اساسی در ایران و نسل جوان پدید آمده بود و دیگر آن فضای سیاسی قدیم بر مردم حاکم نبود. عصر نویی ایجاد شده بود که دیگر کسی به مبارزه مسلحانه و … نمی اندیشید و سازمان های فرقه ای و سکتاریستی جایی در بین نسل جوان و مردم نداشتند …

با انتخاب شدن خاتمی، رجوی موقعیت سازمان و «آلترناتیو» شورا و ریاست جمهوری مریم عضدانلو را به شدت در خطر دید. از این رو هدفش این بود که با حملات نظامی در داخل کشور باعث افزایش جو نظامی و امنیتی شود و مانع شکل گیری روند حاکمیتی ریاست جمهوری جدید ایران شود. در سمت عراق نیز، خاتمی در صدد نشان دادن شاخه زیتون بود و رجوی بیم آن را داشت که صدام حسین هر چه بیشتر او را محدود نماید. لذا انجام عملیات در داخل کشور با قصد کشاندن ایران و عراق به نقطه «جرقه و جنگ» را در دستور قرار داد. تئوری ایجاد «جنگ و جرقه» برای سالیان و تا به امروز جزو توهمات و رویای رجوی بوده است.

مرحله آمادگی برای سرنگونی، «آ ۷۷»

سال ۱۳۷۷ شروع شد و آن را هم رجوی «آ۷۷» یعنی آمادگی برای سرنگونی اعلام نمود. وی هر بار بهانه هایی پیدا می کرد که به واسطه آن قدرت نمایی کند. طبق یک تحلیل جدید گفت با انتخاب خاتمی به ریاست جمهوری در درون دولت ایران جناح بندی ها تشدید شده و بایستی برای هر شرایطی آماده باشیم!

لذا اعلام آماده باش داد و گفت که یگان ها برای عملیات آماده شوند! دوباره کلاس های آموزشی نظامی فشرده برپا شد و همه راهی آموزش نظامی شدند، افراد برای یک دوران و با فریب سال سرنگونی، سر می کردند و هر روز رجوی مغرورتر و از انسانیت دورتر می شد. ..  .. .  .

  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰
رجوی از هر طرف که بچرخد و به هر ترفندی هم که دست بزند، همچنان در مسیر پر شتابان نابودی خویش پیش می رود. تحلیل شرایط فعلی و چشم انداز آینده نشان می دهد که او هرگز فرصت تشکیل «موسسان ششم»! را نخواهد یافت.

رجوی در پیامی بتاریخ چهارم خرداد ۱۴۰۰ بار دیگر به ترفند کهنه و قدیمی اینبار در قالب تشکیل «موسسان پنجم ارتش آزادیبخش» !!! روی آورد تا با سرکوب اعضای سالمند و بیمار، آنان را به تمکین از سران فرقه و ماندن در اردوگاه این گروه در آلبانی مجاب کند.

این مردک فاسد و بدنام سالهاست تلاش می کند با ترفندی بنام «موسسان ارتش آزادیبخش» که اکنون شماره آن به عدد ۵ رسیده است در قالب ارزش های فرقه ای، اعضای نگونبخت را وادار به ماندن در  تشکیلات مجاهدین کند.

در این میان دو سوال مطرح است:

سوال اول:  رجوی با چه ترفندی به میدان آمد تا «موسسان پنجم» را اعلام کند؟

سوال دوم : ضرورت اعلام  «موسسان پنجم» از سوی رجوی چیست؟ 

در پاسخ سوال اول باید گفت رجوی انتخابات ریاست جمهوری ایران را بعنوان یک سرفصل مهم با این ترفند که «جنگ افروزی در غزه آتش تهیه مهندسی انتخابات» بود و جمهوری اسلامی ایران به سوی «انقباض و سرکوب» پیش می رود، و مجاهدین تنها نیرویی است که در مقابل جمهوری اسلامی ایستاده است، را بهانه قرار داد تا مرحله جدیدی از سرکوب اعضای ناراضی، منتقدین و خواهان جدایی در اردوگاه این گروه در آلبانی را با تشکیل «موسسان پنجم ارتش آزادیبخش» !!! پیش ببرد.

اما پاسخ سوال دوم:

برای اینکه به سوال دوم پاسخ دهیم باید اول به ریشه و سابقه تشکیل چنین موسسانی در تشکیلات رجوی پی ببریم و اینکه رجوی چگونه در هر بحران تشکیلاتی و سیاسی چوب سرکوب خود را بالای سر اعضای گرفتار در بند این فرقه بلند کرده  و آنان را با ارزش سازی های مضحک فرقه ای وادار به تمکین می کرد.

یعنی هر گند و کثافتی که رجوی در پیشبرد استراتژی های خود ساخته اش در عرصه های سیاسی – اجتماعی و نظامی بالا می آورد فشارش مستقیم بر روی اعضای سازمان چه ناراضی و چه غیر ناراضی آورده می شد.

شاخص موسسان اول همان محمد حنیف نژاد است که مسعود رجوی بخوبی و با دقت کروکی خانه اش را کشید و به ساواک داد تا حکم اعدامش به حبس ابد تبدیل شود. لذا وی ترفند های خود را از «موسسان دوم» شروع کرد.

در سال ۱۳۷۴ رجوی برای کسانی که نمی خواستند خود را با شاخص بند های «انقلاب ایدئولوژیک»  تغییر دهند و خواهان جدایی بودند ، اقدام به برگزاری جلسات و نشست های متعدد در بغداد نمود تا آنان را به ماندن در تشکیلات مجاب کند. رجوی بعد از این نشست ها که فکر می کرد تهدیدهایش کارساز شده است «موسسین دوم ارتش آزایبخش» را اعلام کرد تا اعضای ناراضی و خواهان جدایی را در مقابل عمل انجام شده قرار داده  و مانع از خروج آنان شود.

رجوی بعد از این نشست ها بود که یک روش سخت برای مجاب کردن چنین اعضایی که «حلقه ضعیف» نامیده میشدند، در پیش گرفت که به «دیگ و دیگچه» معروف شد. این دوران برای تک تک اعضای سازمان یادآور دوران شکنجه های روحی و روانی و جسمی محسوب می شود. . . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
تحلیل های ارائه شده از سوی فرقه تروریستی رجوی که بیشتر به رویاپردازی شبیه است تا تطبیق با واقعیت های میدانی ، و نشر آنها در سایت های رسمی، غیر رسمی و شبکه های اجتماعی این گروه، هدفی جز دوقطبی سازی کاذب و ایجاد تردید در عزم مردم برای شرکت در انتخابات ندارد.

این روزها در حالیکه ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری به مرحله پایانی خود رسیده و بررسی صلاحیت ها آغاز شده است، گروهک تروریستی مجاهدین همچنان رویاهای رهبر مفلوک خویش – دوقطبی در انتخابات ریاست جمهوری ایران – را در رسانه های این گروه تروریستی فریاد می زنند.

روزی نیست که رسانه های این گروه تروریستی مطلبی در خصوص انتخابات ریاست جمهوری ایران درج نکرده و شعار تحریم آن را سر ندهند.

جالب اینکه گروهی که هیچ پایگاه اجتماعی و مشروعیتی در ایران ندارد و مردم آنان را بدلیل وطن فروشی، جاسوسی و اعمال تروریستی از کشور رانده اند معلوم نیست مخاطب این تحریم چه کسانی است.

تحلیل های ارائه شده از سوی مجاهدین که بیشتر به رویاپردازی شبیه است تا تطبیق با واقعیت های میدانی ، و نشر آنها در سایت های رسمی، غیر رسمی و شبکه های اجتماعی این گروه،  هدفی جز دوقطبی سازی کاذب و ایجاد تردید در عزم مردم برای شرکت در انتخابات ندارد. . . . . . .

پرت و پلاگویی های مجاهدین آنقدر زیاد است که خودشان نیز دچار سردرگمی و تناقض در گفتارهایشان شده اند. اگر مجاهدین تا دیروز از «مهندسی انتخابات» در ایران نام برده و آنرا تبلیغ می کردند اکنون اما آنرا منتفی دانسته با بیان اینکه : « با ورود آقای لاریجانی . . . مهندسی (انتخابات) به‌هم‌خورد و انتخابات به‌شدت دوقطبی گردیده است» بطور مضحکی سعی در جااندازی  واژه « دوقطبی» در  انتخابات را دارند. . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
علیرغم تمامی تقلاهای غرب پسند فرقه رجوی ، دم خروس دروغین دموکرات مآبی این گروه همچنان نمایان است. چرا که در واقعیت، سران جنایتکار مجاهدین همچنان کوچک ترین جزئیات زندگی اعضاء را به آنان دیکته کرده و در بدترین شکل ممکن در نشست های موسوم به «عملیات جاری» اجرای دستورات را حسابرسی و افراد خاطی را محاکمه می کنند.

زمانیکه فرقه تروریستی مجاهدین به ارتش صدام پیوستند «سکولار» شده و به بعثی هایی بدون هویت عربی تبدیل شدند. وقتی پایشان به فرانسه رسید خود را با ارزش های دموکراسی در کشورهای اروپایی بویژه فرانسه تطبق دادند. لذا آنها هم «دموکرات» شدند. و وقتی هم به آلبانی اخراج شدند تابلوی «جمهوری دموکراتیک» را بالای سر خود بردند.

546

ببش از ۴۲ سال از انقلاب ایران می گذرد. اگر طی این سالها به مواضع و آنچه که رهبران این گروه در توصیف خود نقل کرده اند بنگریم مطمئا به این نتیجه خواهیم رسید که مجاهدین آفتاب پرستان سیاسی هستند. که با تغییر شرایط، به رنگهای مختلف درمی آیند بدون اینکه تغییر در ماهیت فرقه ای این گروه حاصل شود.

وقتی در ایران بودند، ایدئولوژی آنان ترکیبی از اسلام گرایی و فلسفه سیاسی – اجتماعی کارل مارکس با روکش «اسلام انقلابی» با شعار «جامعه بی طبقه توحیدی» بشمار می رفت.

مجاهدین معتقد بودند ارزش های اسلام  واقعی با اندیشه مارکسیسم و با تئوری های تکامل اجتماعی، جبر تاریخی و مبارزه ی طبقاتی سازگار و مطابق است، و می توان علم را بجای دین مبنا قرار داد.

بعد از گذشت سه سال از انقلاب ۱۳۵۷ وقتی مجاهدین دیدند با ابزارهای قانونی نمی توانند در ایران به قدرت برسند برای تصاحب آن به جنگ مسلحانه روی آوردند. . . . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

اگر تصمیم گرفته می شد در اجلاس میاندوره‌یی شورای فرقه تروریستی مجاهدین برای اولین بار واقعیت ها گفته شود متن اطلاعیه چگونه می بود؟ ،  سایت راه نو ، سعید پارسا

اگر به فرض محال قرار بود رهبران فرقه گرای مجاهدین و کسانی که به اسم اعضای شورا در «اجلاس میاندوره‌یی» این شورا دور هم جمع شدند، برای یکبار هم شده واقعیت های این فرقه طی چندین سال گذشته را در متن اطلاعیه قرار دهند چه موضوعاتی را شامل می شد؟

سایت رسمی سازمان تروریستی مجاهدین در تاریخ ۱۲ فروردین به سیاق گذشته خبر «اجلاس میاندوره‌یی » شورای دست ساز این فرقه را اعلام کرد و طبق معمول مطالب کلیشه ای و بی محتوا زینت بخش این اطلاعیه بود.

آنچه که در متن این اطلاعیه به چشم می خورد بازهم پیروزی های موهوم این فرقه است که از جنس زمینی نیست چرا که کسی آنها را در دنیای واقعیت هنوز به چشم ندیده است.

استفاده از برخی جملات مبهم  با هدف ایجاد کنجکاوی در شونده از جدیدترین شگردهای رهبران مجاهدین است تا شاید مخاطبین به جدیت اینگونه ترفند های فرقه رجوی که گویا در این شورا مسائل جدی مطرح می شود و جنبه های محرمانه دارد به باور برسند.

در ابتدای این اطلاعیه آمده است: «نظر به حساسیّت شرایط سیاسی و اهمیّت بحثهای شورا!!! گزارش مشروح اجلاس با رعایت آیین‌نامهٔ داخلی از طریق سیمای آزادی برای اطّلاع هم میهنان و نیروهای شورشگر و انقلابی پخش خواهد شد.»

اما اگر به فرض محال قرار بود رهبران فرقه گرای مجاهدین و کسانی که به اسم اعضای شورا  در «اجلاس میاندوره‌یی»  این شورا دور هم جمع شدند، برای یکبار هم شده واقعیت های این فرقه طی چندین سال گذشته را در متن اطلاعیه قرار دهند، چه موضوعاتی را شامل می شد؟ شاید مهمترین آنها به قرار زیر باشد.

۱ – واقعیت این است که ما از فردای انقلاب ۲۲ بهمن صرفا بدنبال بدست آوردن قدرت سیاسی در ایران بودیم. و برای رسیدن به آن به هر کثافت کاری و دروغ و فریب دست زدیم. ولی هرگز موفق نشدیم.

۲ – ما فکر می کردیم با مخالفت آمریکا و کلا غرب با انقلاب ایران اگر در جبهه آنان قرار بگیریم آنان از ما حمایت کرده و خیلی زود در ایران به قدرت می رسیم. ولی آنها از ما صرفا در کادر مزدور و جاسوس و تروریست حمایت کردند و نه بعنوان یک آلترناتیو سیاسی.

۳ – بدون هیچ دلیل منطقی بر علیه انقلاب نوپای انقلاب دست به سلاح بردیم و به بهانه های مختلف ترور کردیم و آدم کشتیم. و اسمشو گذاشتیم جنگ مسلحانه. هرچند آمریکا و کشورهای غربی از عمل ما خوشحال شدند، ولی هیچگاه از ما حمایت نکردند. . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
تفسیر مشترک سران گروه تروریستی مجاهدین و سایر ضدانقلابیون از این قرارداد که شاید نتوانند آنرا به زبان آورده و علنی بیان کنند، تَرَک برداشتن تحریم ها و بهبودی وضع اقتصادی و معیشتی مردم و کاهش فشار از دوش دولت از یک سو و باز شدن عرصه فعالیت در حوزه های مختلف اقتصادی، صنعتی و . . . از سوی دیگر و در نتیجه از دست رفتن ابزارهای تبلیغی و عملیات روانی آنان در کادر آنچه که از سوی این وحوش «سرنگونی» نامیده می شود باشد.
نم1

وزیران خارجه ایران و چین روز شنبه، هفتم فروردین برابر با ۲۷ مارس، سند همکاری جامع کشورمان با چین که برای ۲۵ سال تنظیم شده است را در محل وزارت خارجه ایران در تهران امضا کردند.

گفته می شود قرارداد ایران و چین یکی از فرصت‌های مهم جمهوری اسلامی برای تبادل دانش و فناوری و همچنین توسعه بازار با اصلی ترین شریک تجاری خود در آسیا در قالب یک سند راهبردی ۲۵ ساله است.

بنابراین از این قرارداد می توان بعنوان یک توافق و اتحاد بزرگ بین ایران و چین یاد کرد که  میخی بر تابوت تحریم های ایندو کشور توسط آمریکا محسوب می شود.

این قرارداد آنقدر مهم بوده است که رییس جمهوری آمریکا عصر یک‌شنبه هشتم فروردین ماه وقتی از سوی خبرنگاری مورد سوال قرار گرفت که از او پرسید «مشارکت جدید میان ایران و چین چقدر نگران‌کننده است»، گفت: «یک سال است که نگران این مساله بوده‌ام..»

اکثر رسانه های آمریکایی این قرارداد را به چالش کشیدن تحریم های آمریکا بر علیه ایران تفسیر نموده اند. در این رابطه در تاریخ ۱۴۰۰/۰۱/۰۸ شبکه خبری بلومبرگ در گزارشی با اشاره به «توافق جامع» چین و ایران تاکید کرد که این توافق با هدف ترسیم روند روابط اقتصادی، سیاسی و تجاری دو کشور طی ۲۵ سال آینده در چالش با دولت بایدن به امضا رسیده است.

دویچه‌وله آلمان نیز  آن را «یک توافق راهبردی» توصیف کرد و فایننشال تایمز نیز نوشت: «پکن مهم‌ترین شریک تجاری تهران در زمانه سخت‌ترین تحریم‌های آمریکا بوده است.»

در این میان «دن شوفتان» رئیس برنامه امنیت بین المللی در دانشگاه حیفا نیز گفت: تهدید استراتژیک اسرائیل ممکن است به ابعادی وجودی تبدیل شود که در ائتلاف جدید ایران و چین نمایان است. خاورمیانه ممکن است بار دیگر خود را در یک جنگ سرد میان قدرت های بزرگ ببیند، به گونه ای که تهدیدی برای اسرائیل باشد. . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

سازمان تروریستی مجاهدین خلق

 

1 ‍ـ 6) زنان قربانی اهداف تروریستی

من

سازمان مجاهدین خلق از 14 ارگان نظامی و 17 سازمان سیاسی تشکیل شده که مسئولیت هر17 سازمان سیاسی به عهده بانوان می­باشد (ر.ک. راستگو، 1382: ج2، صص226 ‍ـ 223).

 

البته شمار کل این ارتش که قصد آزادی ایران را دارند، از 2000 نفر تجاوز نمی­کند! (همان، ص434).

 

این فرقه  در عملیات نظامی موسوم به فروغ جاویدان از زنانی که آموزش نظامی بر علیه ایران از مرز عراق لازم را ندیده بودند، مستقیما در عملیات نظامی بر علیه ایران از مرز عراق در قالب یک تیپ زرهی استفاده کرد. یکی از زنانی که در این عملیات شرکت داشت به نام <ایران پرورش> مشاهدات خود را در آبان 1381 در مطلـبی با عنـوان <عکس واره­ای از فـروغ جاویدان مجاهدین خلق> این­گونه مینویسد: <گروه را حدود 3 ‍ـ 2 ساعت برای تمرین تیراندازی بردند. بی­اغراق زمانی که برای تمرین تیراندازی به هر کس می­رسید بیش از 15 ‍ـ 10 دقیقه نبود و آن هم طبعاً فقط صرف تمرین تیراندازی می­شد....یکی از زنان مجاهد که ایستاده بمباران را تماشا می­کرد، ترکش بمب نیمی از مغز او را متلاشی کرد، زیرا او نمیدانسته که باید هنگام بمباران بر زمین بخوابد و سر خود را میان دست­ها مخفی کند> (همان، صص 408 ‍ـ 406).

 

در ابتدای امر این مسأله نوعی بها دادن به زنان در فرقه رجوی تلقی می­شود، اما با توجه به ماهیت سری و تروریستی این فرقه و نظر به اینکه حتی شاخه سیاسی این فرقه هم در واقع به فعالیت­های سخت نظامی و لجستیکی مشغول است و با توجه به مطالب پیشین مبنی بر آماده­سازی اعضای سازمان برای تقدیم همسران خود به رهبری فرقه؛ می­توان پی برد به میزان ظلمی که به زنان در این فرقه تحمیل می­شود.

 

<ابراهیم خدابنده> یکی دیگر از اعضای جـداشده از این فرقه در این مورد اظهار می­دارد: <یکی از دلایل اعطای مسئولیت بیشتر به زنان در این سازمان عدم ایجاد خطر برای تنها رهبر مرد این گروه می­باشد، یک زن در این سازمان حتی اگر مسئولیتی همطراز مریم رجوی داشته باشد، نیز به عنوان رقیبی برای رهبر تلقی نمیشود، چرا که زنان در مقایسه با مردان روحیه استقلال طلبی کمتر و حس مسئولیت پذیری بیشتری دارند. در ساختار سازمانی این سازمان یک مرد برای رهبری بر تمامی معاونین که همگی زن هستند، در نظر گرفته شده تا هیچ کدام از زنان خود را هم رده این رهبر به حساب نیاورند> (خبر گزاری فارس 12/12/85).

 

<هادی شمس حائری> در این باره می­نویسد: <یکی از شگردهای دیگر رجوی این بود که بدبینی و دشمنی شدیدی در ذهن زنان نسبت به مردان بوجود آورد. دایماً در سازمـان تبلـیغ می­کـردند که مردها به زنان طمع دارند. آنها را برای غـریزه جنـسی می­خواهند. مردها به چشم عروسک و کالا به زن نگاه می­کنند. مردها خودخواه هستند و زنان را استثمار می­کنند و دید جنسی دارند. مرد عنصر نرینه وحشی است و باید در این انقلاب این تضاد حل شود. این تبلیغات در فضای خانوادگی تاثیر سوء به جای گذاشته بود و زن نسبت به شوهرش بدبین شده و فضای خانواده پر از سوء ظن گردیده بود. رجوی خود را ناجی و آزاد­کننده زنان معرفی می­کرد و بقیه مردان را دشمن زنان معرفی مـی­نمود. به همین جهت زنان بیشتر از مردان در تشکیلات حل می­شدند و مورد سوء استـفاده قرار می­گرفتند؛ لذا مسئولیت­های بالاتری به آنها داده می­شد. زنان بیشتر از مردان باور داشتند که رجوی یک فرد بی­مانند و افسانه­ای است> (شمس حائری، 1375: ج2، ص102). . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
در ورای همه جوسازی های مضحک فرقه ای، باید گفت رهبران مجاهدین یکسال دیگر پیرتر و بیمارتر شدند. و آنچه که در سال جدید انتظار می رود طوفان جدایی ها و ریزش های هرچه بیشتر اعضای گرفتار در فرقه رجوی از یک سو و مرگ و میر های باز هم بیشتر در اثر کهولت سن و بیماری های مزمن در اردوگاه این فرقه در آلبانی از سوی دیگر است.

صدای لرزان و بیمارگونه مسعود رجوی در پیام نوروزی اش که همچنان بر روی طناب تحریم های آمریکا بر علیه ایران راه می رود، ناقوس مرگ او را به صدا درآورده است و چه بسا سال جدید، سال مرگ این مزدور وطن فروش نیز باشد.

25

 

ایام پایانی در سال ۱۳۹۹ مصادف با شکایت قضایی تعداد زیادی از جداشدگان از اقدامات فریبکارانه رهبران گروه  تروریستی مجاهدین برای انتقال شان از کشورهای همسایه به کشور عراق در زمان صدام حسین ، اسکان اجباری توام با بدرفتاری ، شکنجه های جسمی و روحی ، حبس در واحد خروجی یا همان زندان نفرات ناراضی و تهدید به اعدام و . . . بود .

شاید رهبر فرقه مجاهدین عمرا باور نمی کرد علاوه بر اعتراضات محدود جداشدگان در کشورهای اروپایی ، صدایی واحد و جوشکن دیگری برعلیه او شکل بگیرد. این اعتراض بسرعت و با شدت تمام استخوان های سازمان را لرزاند . 

شب اولین جلسه دادگاه رسمی،  مسعود رجوی از مخفیگاه خود بر علیه کشور ایران ، مسئولین نظام و سپس جداشدگان سرکوب شده موضعگیری نموده و وعده کذایی و همیشگی سرنگونی را دوباره نشخوار نمود.

حال براستی رهبران فرقه مجاهدین در سال ۱۴۰۰ چه خواهند کرد ؟

بنظر میرسد دنبال کردن؛ اعتراضات صنفی و گاها اجتماعی و محدود ، همانند اعتراضات دامداران یا مالباختگان موسسات ملی و یا کشاورزان بابت حق آبه ها و سواستفاده از آنها ، بزرگنمایی مشکلات اقتصادی ، بزرگنمایی گاها صف خرید مایحتاج عمومی ، ایجاد تهدید و ترس علیه مردم کشورمان ، لابی گری بسیار محدود در مجالس انگلستان و امریکا و استفاده از هیجانات نمایندگان نئوکان جمهوریخواه در انتشار هربیانیه ضدایرانی توسط آنان ، دامن زدن به اختلافات سیاسی در داخل کشور و هجمه و توطئه علیه رهبری کشور ، استمرار دیدار با مسئولین سرویس های امنیتی کشورهای دشمن ایران همانند اسرائیل ، عربستان سعودی ، امارات و . . . و افزایش سطح همکاری های وطن فروشانه با آنان ، برخورد پلیسی با جداشدگان حاضر در کشور آلبانی و تهدید جدی و حضوری جداشدگان ساکن در اروپا ، برنامه ریزی های لازم برای استفاده بیشتر از فضای مجازی جهت یارگیری و سواستفاده از افراد غیرمطلع داخلی و گسترش تخلیه تلفنی از داخل کشور ،  شمه ای از عملکرد دستگاه رهبران مجاهدین درسال پیش رو باشند .

حوزه بسیار عظیم انرژی نفتی کشورمان و منطقه استراتژیک خلیج فارس، نفوذ معنوی و شدید ایران در بین شیعیان بحرین ، امارات ، عربستان سعودی، یمن ، عراق و ترکیه و افغانستان و پاکستان و نقش بالادستی بسیار اثرگذار ایران در سوریه و تارومار داعشیان در آنجا  در سنجش کارشناسان منطقه نقش بسزایی دارد . . . . .

  • مصطفی آزاد