پلیس آلبانی محدودیتهای جدیدی را برای کنترل اردوگاه قرنطینه شده مجاهدین در تیرانا اعمال کرده است که براساس آن هیچکس بدون اجازه پلیس حق ورود و خروج در این اردوگاه را ندارد.
به گزارش رسانه های ایران، در پی فشار بیشتر آلبانیبه مجاهدین مستقر در مقر اشرف۳ در تیرانا، پلیس این کشور محدودیتهای جدیدی را برای کنترل این مقر اعمال کرده است که بر اساس آن، هیچکس بدون اجازه پلیس حق ورود و خروج در این اردوگاه را ندارد.
این درحالی است که طی روزهای گذشته، دولت آلبانی، مریم رجوی رهبر فرقه تروریستی مجاهدین را که هماکنون در فرانسه حضور دارد، نیز به این کشور ممنوع الورود کرده است.
“ادی راما” نخستوزیر آلبانی نیز یک ماه قبل، در مصاحبهای با شبکه آلمانی “اشپیگل”گفته بود که مجاهدین نمیتوانند از آلبانی برای جنگ علیه ایران استفاده کنند.
وی تصریح کرده بود: «آلبانی قصد جنگ با ایران را ندارد و کسی را که از مهماننوازی ما سوءاستفاده کرده باشد، نمیپذیرد..»
فشارهای دولت آلبانی به فرقه رجوی خصوصاً پس از حمله پلیس ضدشورش این کشور به اشرف۳ در خردادماه سال جاری، موجی از اعتراض و انتقاد را از سوی اعضای این فرقه که تحقیر و فشار روانی زیادی را تحمل میکنند، برانگیخته است.
پلیس در خردادماه، به محل یگان سایبری مجاهدین در کمپ اشرف۳ رفت و بسیاری از کامپیوترها، هاردها و سرورهای آنها را با خود برد که گفته میشود این سرورها حاوی اطلاعات مهمی از رابطین این فرقه در داخل ایران است.
سران فاسد مجاهدین از جمله مریم رجوی و مسعود رجوی (که اخبار ضد و نقیضی از زنده بودن او وجود دارد)، درقبال اتفاقات اخیر سکوت کردهاند که همین مسئله فشارهای داخلی به اعضا را بیشتر کرده است و تعداد زیادی از آنها خواهان خروج از اشرف شدهاند.
عضو اجرایی مرکز سیاست امنیتی ژنو معتقد است حامیان مجاهدین خلق معمولا نومحافظه کاران سنگدل و سیاستمداران بازنشسته ای هستند که خرسند از دریافت چک هایی با مبالغ سنگین از مجاهدین هستند.
به گزارش فراق، در پی برگزاری گردهمایی سالانه مجاهدین خلق در پاریس و حضور بحث برانگیز سیاستمداران آمریکایی در آن، رسانه سی. ان. ان آمریکا در مطلبی از مجاهدین خلق با عنوان «عزیز نو محافظهکاران آمریکا» یاد کرد. نویسنده مقاله، «نادین ابراهیم» به بررسی سوابق این گروه، چند و چون رابطه آن با غرب و آینده مبهم آن پرداخت.
نادین ابراهیم از همان آغاز اذعان میکند که روزهای شکوه مجاهدین خلق رو به افول است چرا که علیرغم سازماندهی خوبش در دشمنی با جمهوری اسلامی، از حمایت بسیار کمی در میان ملت ایران برخوردارست که دلیل عمده آن گذشته پرخشونتش و حمایتش از صدام حسین در زمان جنگ هشت ساله ایران و عراق است.
بنابر تحلیلهایی که در مقاله سی. ان. ان آمده است، تعاملات دیپلماتیکی که اخیرا بین ایران و دشمنانش درگرفته است ممکن است برای مجاهدین خلق گران تمام شود. به ویژه که در یک ماه گذشته هم مقر مجاهدین در آلبانی مورد تجسس پلیس قرار گرفت و هم پلیس فرانسه به طور موقت برگزاری گردهماییشان را ممنوع کرد.
البته پاسخ همیشگی مجاهدین خلق به این تحولات این است که غرب در قبال ایران سیاست مماشات در پیش گرفته است و آلبانی تحت فشار ایران به قرارگاه اشرف ورود کرده است. این در حالی است که یک مقام وزارت امور خارجه آلبانی به سی. ان. ان گفته است که کشورش برای میزبانی مجاهدین بهای سنگینی پرداخت کرده است که نمونه آن حملات سایبری سال گذشته بود که پیامدهای بدی برای شهروندان آلبانیایی داشت و موجب شد دولت آلبانی روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کند. این مقام آلبانیایی گفت: «خیلی اهانت آمیز است که آلبانی متهم به مماشات شود در حالیکه از مجاهدین خلق در خاک خود استقبال کرد و آن ها را مورد حمایت انسان دوستانه قرار داد.»
همچنین نادین ابراهیم به موضوع از سرگیری روابط دیپلماتیک میان ایران و عربستان به عنوان یکی دیگر از عوامل تضعیف مجاهدین خلق اشاره میکند. در ادامه تریتا پارسی نایب رئیس موسسه کوینسی به سی. ان. ان میگوید که نوسانات تنشهای میان ایران و دیگر کشورها، مستقیما بر مجاهدین خلق اثر می گذارد و همزمان با بهبود روابط میان ایران و سعودی، مجاهدین خلق کارکرد خود را برای عربستان از دست میدهد.
علی احمدی دیگر کارشناسی است که در این گزارش مورد مصاحبه قرار گرفته است. او عضو اجرایی مرکز سیاست امنیتی ژنو است که معتقد است حامیان مجاهدین خلق معمولا نومحافظه کاران سنگدل و سیاستمداران بازنشسته ای هستند که خرسند از دریافت چک هایی با مبالغ سنگین از مجاهدین هستند.
الکس وطنخواه، مدیر برنامه ایران در موسسه خاورمیانه واشنگتن. دی. سی بر این بارو است که توافقهای تازه میان ایران با آمریکا و اروپا، آینده مجاهدین خلق را به مخاطرات تازهای وارد میکند و حذف مجاهدین از صحنه می تواند امتیازی باشد که غرب به ایران میدهد.
با این وجود، وطنخواه معتقد است که مجاهدین خلق به این زودیها ناپدید نمیشود، چندان که در شش دهه گذشته علیرغم تحولات ژئوپولیتیک بقا داشته است. او میگوید: فکر میکنم که آنها به مرور ضعیفتر میشوند. در حالیکه نزدیکی ایران و عربستان آن ها را ضعیفتر میکند، نمیتواند نشانی از مرگ آنها باشد.
لازم به ذکر است که در طول تاریخ فرقهها نمیمیرند. بلکه تضعیف یا تقویت میشوند چرا که این ایدئولوژی نیست که موجب بقای آنها شده است بلکه متدولوژی هاست که به طور سازمان یافته اعضا را در شرایط کنترل ذهن نگه میدارد.
صدیقه رجبی به علت مخالفت با انقلاب ایدئولوژی و طلاق از همسرش توسط جلادی چون مهوش سپهری (نسرین) کشته شد و علت مرگش را سکته مغزی اعلام نمودند. به گزار فراق، علی مرادی عضو جداشده از فرقه رجوی در یادداشتی نوشت: به کارگیری واژه فرقه برای سازمان رجوی و اشاره دقیق و مشاهدات عینی خیانت ها و جنایاتش توسط افراد جداشده ای که با گوشت و پوست خود در خلال سالها گذراندن عمرخویش مناسبات حکم بر این سازمان را به خوبی لمس نموده اند نه براساس اتفاق و تمایلات فردی بلکه محصول مطالعات دقیق و بحث و بررسی های طولانی مدت و تحقیقات در خصوص فرقه ها و ویژگی های آنها می باشد که با آنچه که ما در داخل تشکیلات رجوی دیده ایم و اکنون نیز بازتاب آنرا مشاهده میکنیم تطابق دقیق وجود دارد.
واکنش های هیستریک و عکس العمل های دیوانه وار این تشکیلات و سران آن به مطالب و مقالات افراد جداشده و خبرنگاران و روزنامه نگاران و سازمان های حقوق بشری که در خصوص آنها اظهار نظر میکنند، مصداق این واقعیت است که فرقه همیشه از انتقاد و پرسش و پاسخ حذر دارد.
عصبانیت و عکس العمل پرخاشگرانه آنها نسبت به موضعگیری های سخنگوی جمهوری اسلامی در ۱۹ تیرماه، که مشخص بود چنان عنان از کف داده اند که اخلاق سیاسی و رسانه ای و ادبیات نوشتاری را نیز کاملا فراموش کرده اند و صرفا از فحش و ناسزاهای چاروا داری استفاده کنند که البته همین ادبیات نیز برازنده رجوی می باشد.
همچنین در پاسخ به موضعگیری ها و مقالات افراد جداشده، ارتش سایبری سازمان بلافاصله با تمام توان به میدان می آیند و جداشده ها را مزدور خطاب کرده و علیه انها یقه درانی می کنند. در این مطلب به چند نمونه از مصادیق خصوصیات فرقه ای در تشکیلات رجوی و خیانت های رجوی اشاره کوتاهی می کنم.
فرقه شخصیتی چیست؟
فرقه شخصیتی یعنی ارادت و نگاه ویژه به یک رهبر کاریزماتیک داشتن. رجوی رهبر بلامنازع فرقه مجاهدین می باشد که همه افراد هویت و شخصیت خود را از او می گیرند وبرای وصل به آرمان ها و ایدئولوژی حتما بایستی از طریق او به معبود خویش وصل شوند.
یک مصداق عینی در فرقه رجوی
در یکی از نشست ها رجوی از ارتباط شمس و مولانا با همدیگر می خواست خودش را اثبات کند که نیروها و پیروان او حتما بایستی از طریق رجوی به امامان و پیامبر و خدا برسند و ارتباط مستقیم هر مجاهد با خدا و قرآن شرک است:
روزی مولوی با مراد خود شمس از مسیری می گذشتند که به رودخانه ای عریض و پر عمق می رسند. شمس به مولوی می گوید باید از عرض رودخانه بگذریم و به آن سوی رودخانه برویم. مولوی میگوید با چی، اینجا که وسیله ای نداریم. شمس در پاسخ می گوید، تو دست مرا بگیر و ذکر یا شمس بگو ما هر دو از روی آب عبور می کنیم. مولوی نیز دست استاد را می گیرد و ذکر گویان از آب عبور می کند. مقداری از مسافت که طی شد، مولوی دقت می کند و متوجه می شود که شمس در زیر زبان ذکر یا علی زمزمه می کند. مولوی نزد خودفکر کرد؛ حتما ذکر استاد قوی تر است و چرا خود نگوید. اما همینکه به تکرار آن ذکر مشغول شد، یکباره پایش در آب فرو رفت ، استاد دست او بگرفت و گفت، هر کسی با ذکر مخصوص خود پیشرفت می کند، تو همان یا شمس بگو. سپس هر دو از روی آب گذشتند.
متاسفانه برخی از پایگاه های خبری به غلط عذرا علوی طالقانی را از نزدیکان آیت الله محمود طالقانی نوشتند در صورتی که این ادعا واقعیت ندارد.
به گزارش فراق، عذرا علوی طالقانی با نام مستعار خواهر سوسن در فرقه رجوی، در سال ۱۳۵۵ به عضویت مجاهدین درآمد.
نامبرده همسر ابراهیم ذاکری (شکنجه گرمعروف و دق مرگ شده فرقه رجوی) بود. حاصل ازدواجشان هم پسری بنام زهیر ذاکری بود که در یکی از عملیات های خودزنی فرقه رجوی در عراق جان باخت .
عذرا درسال ۱۳۵۸ از جانب گروه رجوی به عنوان کاندیدای اولین دوره مجلس معرفی گردید که البته چند صد رای بیشتر نیاورد. بعد از ۳۰ خرداد (آغاز عملیات تروریستی) نامبرده و همسرش از ایران به فرانسه گریختند و در ادامه راهی عراق شدند.
متاسفانه برخی به غلط این زن را دختر آیت الله محمود طالقانی عنوان می کنند در صورتی که این ادعا واقعیت ندارد: اولا: آقای محمود علایی طالقانی (آیت الله طالقانی) تنها دو دختر بنام های بدری و اعظم بیشتر نداشت. دوما: فامیل ایشان علایی طالقانی می باشد و در صوتی که زنی که در گروهک تروریستی منافقین بود عذرا علوی طالقانی است و این زن هیچگونه ارتباطی با خانواده مرحوم آیت الله طالقانی ندارد.
پدرام میرپارسی، ساکن اروپا در یادداشتی با اشاره به زندگی وی نوشته است: مسعود رجوی در توجیه شکست از پیش مشخص عملیات فروغ درگردهمایی «تنگه و توحید» به گونه ای سریح و روشن ادعا کرد که علت شکست عملیات «فکر کردن نیروها به خانواده های خود» بود و چنین شد که دستور تشکیلاتی طلاق اجباری را صادر نمود. در راستای اجرای این حکم تعدادی از نزدیگان رهبر فرقه فورا از همسران خود جداشده و حلقه های خود را تحویل دادند. از جمله این زوج ها می توان به عذرا علوی و شوهرش ابراهیم ذاکری اشاره نمود. در ادامه این طرح عذرا علوی طالقانی جزو اولین زنانی بود که به عنوان شورای رهبری ارتقا یافت و به عقد مسعود رجوی در آمد.
نامبرده در طول چند دهه درون تشکیلات فرقه دارای بالاترین مناصب تشکیلاتی بود و به مدت یک دهه سرکرده ستاد عملیات فرقه بود. وی در این ستاد هدفهای عملیاتی را داخل ایران انتخاب و به تیم های اعزامی منتقل میکرد.
در حالی که دو خواهر دیگرش مریم و بتول جزو اعضای ناراضی بودند و سال ها برای جدایی از فرقه تلاش کردند، این زن سنگدل که عامل پیوستن آنها به تشکیلات نیز بود نه تنها کمکی جهت رهایی آنها نکرد بلکه در شکنجه و سربه نیست کردن آنان نیز سهیم بود.
بتول طالقانی بیش از پنج سال در کمپ اشرف در اتاقی زندانی بود و خواستار خروج بود. در این مدت سوسن طالقانی با بی رحمی به مشقات او اضافه کرد و ضمن تحقیر و سرکوب او مانع جدایی خواهرش شد.
با تمام خدماتی که افرادی چون عذرا طالقانی به رجوی ها نمودند و با وجود آن که نامبرده با سابقه بیشتر از رجوی در سازمان بود با انتصاب مریم قجر به عنوان مسئول اول، رجوی او را خلع رده نمود و در بخش های پایین تشکیلات قرار داد. اما حال پس از مرگ او با دروغ گویی مدیحه سرایی های مختلف نموده و لقب های عجیب و غریب روی وی می گذارند. این روش تنفر انگیز فرقه ای است که مال، جان و زندگی اعضایش را به گروگان گرفته است.
بعد از حمله پلیس آلبانی در ۳۰ خردادماه بهنظر میرسد دوباره کابوس آوارگی اعضای این فرقه به واقعیت پیوسته است.
به گزارش فراق، از ۳۰ خردادماه که پلیس آلبانی وارد کمپ اشرف شد تا روز ۷ تیر که پلیس برای بار دوم وارد مقر این فرقه شد گمانهزنیهایی درباره محتویات تجهیزات رایانهای و سایبری که پلیس آلبانی از فرقه رجوی کشف و ضبط کرده مطرح میشد. روز گذشته، اما سپهر خلجی، رئیس شورای اطلاعرسانی دولت خبر داد که بخشی از هارد و کیسها به ایران رسیده و اکنون مشغول بازیابی اطلاعات، شناسایی رابطان و هستههای تخریب و نقاط کور هستند. دولت آلبانی ۱۶ شهریور ۱۴۰۱ به بهانه حملات سایبری، روابطش را با ایران قطع کرد و دستور داد دیپلماتهای آلبانی ایران را ترک کنند.
حالا، اما بعد از گذر از ناآرامیهای پاییز ۱۴۰۱ به نظر میرسد که این کشور در کنار دیگر کشورهای اروپایی موضع خود در روابط با ایران را تغییر داده و قصد دارد که با رویکردی واقعگرایانه و منطقی در مسیر تعامل و ارتباط با ایران حرکت کند. حمله به مقر فرقه رجوی و کشف و ضبط تجهیزات سایبری و تحویل آنها به ایران و در آخرین مورد اظهارات نخستوزیر آلبانی خطاب به فرقه رجوی که گفت: «اگر مجاهدینخلق میخواهند با ایران بجنگند باید خاک ما را ترک کنند» این گزاره را پررنگ میکند که دولت آلبانی قصد دارد در راستای جلب اعتماد ایران همکاریها و اقداماتی داشته باشد. ایران هم البته نسبت به این اقدامات واکنش نشان داد و وزیر اطلاعات پس از حمله به مقر از اقدام مستقلانه دولت آلبانی در حمله به مقر فرقه رجوی استقبال کرد. در ادامه ضمن بررسی اثرات خبری که روز گذشته توسط رئیس شورای اطلاعرسانی دولت داده شد مروری خواهیم داشت بر گزارههایی که شکلگیری نگاه تاحدی واقعبینانه در ذهن سیاستمداران غربی در برقراری روابط دیپلماتیک با ایران را نشان میدهد.
چگونه سازمانی بدنام نوجوانان و جوانان را اغفال میکند؟
تصور این است که عناصر وابسته به فرقه رجوی، پیرمردها و پیرزنهایی هستند که سمپاتی این تشکیلات بودهاند و بهدلایل مختلف یا نتوانستهاند به تشکیلات ملحق شوند یا اینکه با هماهنگی تشکیلات، در ایران ماندهاند تا بهعنوان عناصر نفوذی منویات رجوی را دنبال کنند. با انتقال فرقه رجوی از عراق به آلبانی، دسترسی این تشکیلات به ایران محدود شد، اما توسعه اینترنت و شبکههای اجتماعی، مجددا ابزاری را برای فعالیت این گروه به شیوهای سادهتر فراهم کرد. اگر در گذشته افراد با شناخت و آگاهی به تشکیلات فرقه رجوی میپیوستند، در دوره فعلی، هیچکس تمایلی به عضویت در سازمانی دورهگرد و تروریستی ندارد. بر همین اساس نیز عناصر این سازمان در شبکههای اجتماعی، با اکانتهای فیک به فعالیت میپردازند و افراد را بدون اطلاع، به عنصر عملیاتی تشکیلاتشان تبدیل میکنند تا در ایران عملیات انجام دهند. ساختار جدیدی که فرقه رجوی برای جذب و آموزش نیرو استفاده میکنند، کاملا وابسته به شبکههای اجتماعی است. آمارهای رسمی و مشاهدات عینی نشان میدهد عمده مخاطبان این شبکهها نسل جوان ۱۳ تا ۳۰ ساله هستند. در این مقطع سنی، افراد عمدتا جسور، کمتجربه و ماجراجویند. این همان ویژگیهای یک عنصر مطلوب برای فرقه رجوی است.
برخی از خانوادههای اعضای گرفتار شده در گروهک منافقین از سراسر کشور در مقابل سفارت ترکیه در ایران تجمع و از اقدام مسئولانه دولت آلبانی در قبال کنترل آن گروهک تقدیر کردند.
به گزارش «تابناک» به نقل از ایرنا، برخی از خانوادههای اعضای گرفتار شده در گروهک منافقین از سراسر کشور، صبح امروز (جمعه) با تجمع در مقابل سفارت ترکیه در ایران به عنوان حافظ منافع کشور آلبانی در ایران، از اقدام مسؤولانه دستگاه قضایی و انتظامی آلبانی در کنترل مقر گروهک منافقین قدردانی کردند.
افراد حاضر در این مراسم با در دست داشتن پلاکاردهایی خواهان اجازه دولت آلبانی به آنها برای سفر به آن کشور و پیگیری وضعیت عزیزان خود شدند.
گفتنی است، چندی پیش صدها پلیس آلبانی با حمله به مقر گروهک منافقین (کمپ اشرف۳) در تیرانا، با نیروهای آن گروهک درگیر شدند.
علاوه بر این، پلیس فرانسه نیز با اعلام این مطلب که گروهک منافقین نمیتواند امسال "تجمع سالیانه ویلپنت" را در پاریس برگزار کند، ضربه دیگری را به این گروهک در هفتههای اخیر وارد آورد.
این تجمع از سال ۲۰۰۸، هر ساله در روز ۳۰ خرداد در پاریس برگزار میشد.
ابوالفضل محققی با انتشار این عکس نوشت: دیدن تصویر این زن چنان دردی در قلبم نشاند که بی اختیار بر سرنوشتشان گریستم. برسرنوشت بسیاری که می شناختم و همبشه نگرانشان بودم. هیچ هزارتوئی در جهان نیست که خوفانگیزتر وگمراه کنندهتر از هزارتوئی باشد که انسان را در پیچ وتاب دهلیز های بی انتها می چرخاند. در رشته های بافته شده از باور های ائیدولوژیک گرفتار می سازد. فردیت وآزادی راسلب می کند! از تو انسانی مصلوب الحقوق می سازد! با توهم انقلابی ورهائیبخش بودن از خود.
به گزارش فراق، در بخشی از نوشته طولانی محققی درباره این زن مفلوک آمده است: دختر بیست دوسال بیشتر نداشت که وارد این قلعه شد. هیچ امری سختتر از گرفتار شدن در تارهای یک تفکر ایدئولوژیک نیست! هیچ کس به هم اعتمادی نداشت؛ خبر چینی و گزارش نویسی پادش خود را می گرفت. قلعه ای بود که صدای کودکان در آن نمی پیچید و شب هنگام هیچ زوج زن و مردی در کنار هم نمی غنودند و در گوش هم نجوای عاشقانه نمی کردند. او غم سنگین مادرانی که در این قلعه بودند و به ناگزیر کودکان خود را به دست خانواده های خارج از قلعه سپرده بودند را با تمام وجودش حس می کرد، ومردان نیز، کم از زنان غم نداشتند. تلخ بود دیدن همسرانی که مانند غریبه در کنار هم رژه میرفتند، غذا می خوردند، و شب هنگام با دنیائی از تمنا در بستر تنهائی خود دراز می کشیدند. قلعه داشت آرام آرام آنها را از سیمای انسانی خود جدا می کرد.
یک بار در حال تمرینات نظامی به زمین افتاد. قادر به برخاستن نبود. مسئولاش دست اورا گرفت کمک کرد که برخیزد و چند قدمی او را با خود برد. حسی غریب! گرما و لرزشی که تا آن وقت تجربه نکرده بود، سرتا سر وجودش را گرفت واین نخستین باری بود که حسی از زنانگی و رسیدن به نوعی از لذت رادر آن فاصله کوتاه تجربه کرد. تجربه شیرینی که هیچ گاه فراموش ننمود. آرزو می کرد: ایکاش روال طبیعی یک زندگی را طی می کردم.
ورود پلیس آلبانی به مقر اشرف ۳ در آلبانی منجر به درگیری با ساکنین این مقر گردید و به دنبال آن یک نفر نیز کشته شد.
به گزارش فراق، پس از سال ها اعتراض به اینکه مقر اشرف ۳ در آلبانی مرکز اقدامات تروریستی است سرانجام پلیس آلبانی حاضر شد برای اولین بار از زمان استقرار فرقه رجوی در این کشور وارد این مکان شود و به بازرسی از این محل اقدام نماید.
به گزارش رسانه های آلبانیایی صبح امروز پلیس محلی با توجه به اخبار و گزارش های رسیده در مقر موسوم به اشرف۳ حاضر شد و ضمن محاصره و کنترل آن محل خواستار بررسی و بازرسی اماکن، اسناد و کامپیوترهای فرقه شد.
این اقدام پلیس با مقاومت، فحاشی و حمله افراد مستقر در کمپ در جهت ممانعت از بازرسی مواجه شد که البته واکنش پلیس را به همراه داشت.
در این درگیری یک نفر از اعضای فرقه کشته شد و ۷۰ نفر هم دستگیر شدند. همچنین تعداد زیادی از اسناد و کامپیوترها هم توسط پلیس ضبط و برای بررسی به اداره امنیت آلبانی منتقل شد.
شهرام کیا سخنگوی رسانه ای فرقه در مصاحبه ای با اشاره به این که امروز یک روز سیاه بود، کنترل اشرف سه توسط پلیس را محکوم کرد. وی افزود: این واکنش اشرف نشینان است نه واکنش اصلی.
گویا هیچ کدام از مسئولین اصلی در مقر نبودند و یا حاضر به اطلاع رسانی در خصوص این شوک آخرالزمانی برای فرقه نشدند.
به عنوان کسی که سالها در تشکیلات مجاهدین بودم و شاهد صحنه هایی از فشار بر نفرات برای تغییر مذهب خود، بوده ام به خودم گفتم که باید مشاهداتم از اجحافی که به برادران سنی مذهب در تشکیلات رجوی را دیده ام برای مردم ایران بازگو کنم.
به گزارش فراق، خلیل انصاریان، عضو نجات یافته از فرقه رجوی در ادامه افشاگری های خود از شعارهای مربوط به آزادی در این فرقه نوشت: در سال ۱۳۷۴ که نشست های حوض را برای مغز شویی افراد شروع کردند تعدادی از دوستان بلوچ که سنی مذهب بودند را نفر به نفر صدا می کردند. این نشستها توسط مسئولین بالا کنترل و هدایت می شد. ابتدا به فرد می گفتند که تو در انقلاب خواهر مریم خیلی ذوب شده ای و صلاحیت تو خیلی بالا رفته است. فقط یک تضاد خیلی کوچولو هست که باید آن را رفع کنی و آن اینست که تو باید مذهب شیعه را انتخاب کنی. این حرف برادر مسعود است و نمی توانی آن را رد کنی و با توجه به صلاحیت تو که در سطح فرمانده دسته است با توجه به اینکه سنی مذهب هستی نمی توانیم آن مسئولیت را به تو بدهیم. باید یک نامه به برادر مسعود بنویسی و بگویی من مذهبم را عوض کردم و از الان مذهب شیعه را انتخاب کردم به نحوی که از نفر سند دستی گرفته اند که در آن نوشته شده که هیچ فشاری روی من نبوده وخودم مذهبم را تغییر دادم و شیعه شده ام.
مورد دیگری که خودم شاهدش بودم بعد از سقوط دولت صدام حسین بود که سازماندهی نیروها تغییر کرد و نفرات جدید الورود را به یک مرکز یا «اف» گردآوری کردند. در این نیروها تعداد زیادی برادران بلوچ که همگی سنی مذهب بودند مشاهده می شد که هنوز بحث سنی و شیعه برای آنها نشده بود. در نشست های نیرویی که من هم در آن شرکت می کردم به مسئولین نیروها گفته می شد نفرات تحت مسئولیت خود را برای نماز جماعت بیاوردید که شرکت کنند و بدین شکل نیروهای جدید بدون اینکه خودشان متوجه شوند مذهبشان را عوض بکنند.
مسئولین نیروها شروع کردند و از نفرات خواستند که همه در نماز جماعت شرکت کنند. این نیروها قبول نکردند وگفتند ما می خواهیم نماز جماعت خودمان را برگزار کنیم چون ما سنی مذهب هستیم و دست بسته نماز می خوانیم و نمیتوانیم کنار هم باشیم.
بزرگترین صفحه سازمان تروریستی رجوی در اینستاگرام با ۳۲۰ هزار فالور مسدود شد.
به گزارش فراق، گروه هکری موسوم به «کمیته مقاومت نازعات» با مسدود کردن بزرگترین صفحه اینستاگرامی فرقه تروریستی رجوی نوشت: «میدانیم بر میگردانید ولی باز میزنیم، سلام به مریم جون برسانید!»
تیم سایبری فرقه خبیث رجوی با فعالیت شبانهروزی در فضای مجازی، فریب جوانان و نوجوانان و آموزش آنها برای ناامن کردن ایران را در دستور کار تشکیلاتی خود قرار داده است.