قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید .

پیوندها
  • ۱
  • ۰

مدیر اجرایی انجمن آسیلا (حمایت از ایرانیان مقیم در آلبانی ، جداشدگان از گروهک تروریستی منافقین))  گفت:  در جر و بحثی که با بازجوی مربوطه پیش آمد، وی کنترل کلامش را از دست داد و ناخواسته بند را آب داد و به من گفت با سازمان مجاهدین قرارداد داریم هر کسی که از سازمان خارج شود را به عنوان پناهنده به رسمیت نمی‌شناسیم و در کشور آلبانی نمی تواند باشد.

به گزارش فراق، حسن حیرانی که مدتی است بدون هیچ دلیل و مجوزی به دلیل القائات رجوی به دولت آلبانی و سواستفاده از هژمونی آمریکا در یک کمپ بازداشت شده، امروز شنبه با ارسال گزارشی تفصیلی به فراق در توضیح این ماجرا نوشت:

با توجه به شرایط جدید و برخورد هایی که در کشور آلبانی با ما می شود و خیلی از شما دوستان و خانواده های عزیز متعجب و نگران شده اید لازم دانستم به عنوان کسی که در چند سال گذشته به دلیل حضور در جمع ایرانیان چه قبل از انجمن آسیلا و چه در این کمتر از دو سالی که انجمن آسیلا به همت و یاری دوستان آلبانیایی تاسیس شد آگاه و مشرف به همه قضایا بوده ام را در حد توان با شما در میان بگذارم.

با توجه به شرایطی که در آن هستم، در رساندن این موضوعات و آگاه سازی شما با توجه به محدودیت هایی که وجود دارد از هیچ تلاش و کوششی دریغ نخواهم کرد و همه تبعات آن را پیشاپیش می پذیرم.

 

الان بیش از ۲۰ روز است که ما را بدون دلیل و هیچ توضیحی به شبه آلکاتراسی که نام کمپ و پرچم UNHCR را هم با خود یدک می کشد آورده‌اند.  هر گونه سوالی کردیم و وکیل هم گرفته ایم تا کنون پاسخی داده نشده است. امروز تنها یک اعتراض کلامی کردیم که ما را از هم جدا کرده اند و دو نفر را به طبقه بالا و ما دو نفر دیگر را به اتاق دیگر منتقل کرده اند و البته تدابیر شدید امنیتی هم ایجاد شده است. از بد و بیراه ها بگذریم که شنیدیم و همچنین تحقیر هایی که شدیم.

اعتراف زهرا مریخی به توافق فرقه با دولت آلبانی

چند هفته قبل از اینکه ما را به اینجا بیاورند یکی از نفراتی که از زندان رجوی فرار کرده بود و در مرز کشور مونته نگرو دستگیر شده بود با هماهنگی با اداره مهاجرت من شخصا به همراه رئیس انجمن آسیلا به مرز رفتیم و وی را تحویل گرفتیم و به تیرانا آوردیم. وی که دو روز بود از کمپ فرقه رجوی فرار کرده بود در میان راه به ما گفت که چند روز قبل از اینکه از آنجا فرار کند در سازمان یک نشست گذاشته بودند و زهرا مریخی به ما گفت ما با دولت توافق کردیم و به زودی نفرات انجمن آسیلا دستگیر و از کشور آلبانی اخراج می شوند و اگر کسی از این به بعد از سازمان فرار کند پلیس آلبانی او را دستگیر می کند و به سازمان تحویل خواهد داد و … . و اگر کسی قصد خروج از سازمان را دارد. باید تشکیلاتاً بگوید و ما او را در نوبت می گذاریم و بعد یکسال یکسال ونیم می تواند برود. به موازات این موضوع و نقل قول این دوستی که از فرقه رجوی فرار کرده بود ما از نفرات مستمری بگیر سازمان در همین ایام شنیده بودیم که به آنها گفته شده بود باید آلبانی را ترک کنید. چون ما دیگر مستمری نمی دهیم و حقوق قطع می شود؟

سرمستی های بی‌دوام رجوی

کمی به گذشته که نگاه کنیم و دورانی که فرقه رجوی در دوران صدام حسین در عراق بود کسی جرات فرار از فرقه را نداشت چون عین همین قرار داد را فرقه رجوی با صدام حسین داشت. فقط بعد از سقوط صدام حسین بود که فرجه ای پیش آمد و افراد ناراضی توانستند خود را به ساحل نجاتی برسانند که البته برای فرقه رجوی خیلی گران تمام شد و سایر افراد در سازمان که همچنان در زندان فکری و عقیدتی فرقه بودند فرصت را از دست دادند چون به دلیل خوش خدمتی هایی که فرقه رجوی با ارتش امریکا در راستای هرچه بیشتر قتل عام کردن مردم عراق کرده بود در نهایت فرقه مورد التفات پنتاگون قرار گرفت و این قراردادی که با صدام حسین داشت را با ارتش آمریکا بست و از آن موقع بود که اگر کسی از داخل اشرف به سمت جیا تیف محل پادگان آمریکایی ها فرار می کرد آنها وی را با ضرب و شتم به سازمان برمی گرداندند و می گفتند ما با سازمان قرارداد داریم و تنها از طریق سازمان تو را به ما تحویل بدهند.

این گذشت تا اینکه در دوران نخست وزیر عراق که آمریکایی ها کمپ اشرف را ترک کردند و باز فرصتی پیش آمد و بعد هم کمپ لیبرتی و خروج از عراق تا آلبانی که باز به دلیل وجود سازمان ملل امکان جدایی بدون درد سر از سازمان وجود داشت تا اینکه به دلیل نیرنگ های فرقه و زد و بندهایی که با فشار آمریکا بر دولت آلبانی همراه بود افراد را از آپارتمانهای سازمان ملل به کمپ مانز بردند و اشرف سازی کردند. با همان ضوابط اشرف در عراق و بعد هم با زد و بندهای خبیثانه ای که همان زمان افشا شد باعث بستن سازمان رمسا که زیر مجموعه UNHCR بود شد که رجوی سرمست از این پیروزی که دیگر پنجره امیدی وجود ندارد و افراد ناراضی را بتواند با اهرم یاس و نا امیدی از اینکه در بیرون سازمان هیچ چیزی وجود ندارد بیشتر در محبس تشکیلاتی خود نگه دارد. تا اینکه به همت و پشتوانه شما خانواده های عزیز انجمن آسیلا تأسیس شد و بدنبال آن کینه و عناد روز افزون فرقه خبیث رجوی که در ابتدای مطلب اشاره کردم که چگونه بدنبال ایرانی زدایی از خاک آلبانی است، حتی مستمری بگیران خودش تا برای افراد در داخل تشکیلات رجز بخواند که دیگر احدی در خارج از تشکیلات در کشور آلبانی وجود ندارد.

 با سازمان مجاهدین قرار داد داریم!

 و اما بر گردیم به اوضاع و احوال این روزایی که در آن به سر می بریم یکی از ماها به دلیل زندان مخفی که متاسفانه اسم کمپ و پرچم UNHCR را یدک می کشد را دو روز پیش صدا زدند از طرف امنیت در همینجا برای بازجویی و صحبت با وی و افسر مربوطه بیشرمانه به او می گوید تو پسر خوبی هستی بیا تو را ببریم الان کمپ مجاهدین پیش آنها باش که او به زمین تف می کند و می گوید محال است که من قبول کنم که در ادامه افسر مربوطه بیشرمانه تر از قبل به او می گوید خوب نه اگر هم نخواستی پیش آنها بمانی با آنها توافق کن و آنها مسایل تورا حل می کنند تا به کشور دیگری بروی.

 

البته خود من را هم که برای بازجویی برده بودند در جر و بحثی که با بازجوی مربوطه پیش آمد وی کنترل کلامش را از دست داد و ناخواسته بند را آب داد و به من گفت با سازمان مجاهدین قرار داد داریم و هر کسی که از سازمان خارج شود را به عنوان پناهنده به رسمیت نمیشناسیم و در کشور آلبانی نمی تواند باشد. در حالی که ما توسط سازمان ملل به اینجا آمده ایم و در UNHCR پرونده داریم ولی متاسفانه بعد از ۶ یا ۷ و برخی از نفرات ما نه سالی است که در اینجا هستند این حرف را می زنند. حقیقتا که اندک اندک بوی صدام می‌رسد و روند صدامیزه کردن دولت اینجا در رابطه با ما را دارند رقم می زنند.

ستاد تشکیلاتی رجوی و اهدافش که همانا عراقیزه کردن آلبانی است تا کجا نفوذ پیداکرده که امنیت یک کشور مثلا اروپایی اینطور در خدمت فرقه رجوی و نقش یک استخبارات اروپایی را برای رجوی بازی کند و به موازات فشارهایی که به افراد می آورند چنین پیشنهادات رذیلانه ای مطرح می کنند و برای رجوی خائن و وطن فروش صید می کنند. همه نفرات در اینجا با تمام فشارهای روحی و روانی و صنفی که وجود دارد می گویند حتی اگر این شرایط منجر به مرگ شود صد شرف به وطن فروشی در خدمت رجوی دارد (الموت اولی من رکب العار) و این چهار صباح عمر ارزش آن را ندارد که ناخواسته و فریب خورده سالیان متمادی در تشکیلات رجوی بوده ایم. حتی اگر در جنایتی مستقیما شرکت نداشته ایم ولی به دلیل حضور در تشکیلات سازمان خواسته یا ناخواسته شریک جنایت های فرقه رجوی هستیم و البته که از توبه که شرط آن اقرار با لسان و جبران مافات می باشد ابایی نداریم و ادامه خواهیم داد.

 و اما در مورد خود من به عنوان یک مرد متاهل که همسرم طفلی چند ماهه در شکم دارد و به عنوان یک پدر لحظات سختی را در اینجا می گذرانم ولی با این وجود هیهات منا الذلّه امثال رجوی پلید بتوانند با هزار نیرنگ و فریب و در باغ سبز و فشار و تهدید به اهداف خائنانه و پلید خود و صید خائن وطن فروش برسند.

حسن حیرانی – تیرانا

 

  • ۰۱/۱۰/۰۱
  • مصطفی آزاد

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی