قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید .

پیوندها

۱۱۴ مطلب با موضوع «تحلیل اقدامات رهبری فرقه رجوی» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

نایب رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: در جریان بازداشت حمید نوری متاسفانه دولت سوئد، نه به مسئولیت بین المللی خود برای اطلاع این بازداشت به سفارت جمهوری اسلامی ایران در استکهلم عمل کرد و نه مراتب را به اطلاع خانواده اش رساند.

به گزارش فراق، علی نیک زاد ثمرین در نشست علنی چهارشنبه، ۲۲ تیرماه مجلس شورای اسلامی در نطق پیش از دستور اظهار داشت: پیش از رسیدگی به دستور جلسه سه نکته را به اختصار مطرح می‌کنم؛ مجلس شورای اسلامی نگرانی عمیق خود را از نقض حقوق بشر نسبت به آقای حمید نوری تبعه جمهوری اسلامی ایران توسط دولت پادشاهی سوئد اعلام می‌کند.

وی ادامه داد: دادستان سوئد بدون انجام تحقیقات جامع حکم دستگیری و بازداشت نوری را صادر کرد و مبنای این درخواست صرفاً اظهارات و خاطرات واهی چند تن از اعضای فرقه تروریستی رجوی بود. از این رو اصل برائت و حق آزادی رفت و آمد این تبعه ایرانی از سوی مقامات سوئدی نقض شده است.

نایب رئیس مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: متاسفانه دولت سوئد، نه به مسئولیت خود تحت کنوانسیون ۱۹۶۳ وین ناظر بر روابط کنسولی برای اطلاع این بازداشت به سفارت جمهوری اسلامی ایران در استکهلم عمل کرد و نه مراتب را به اطلاع خانواده اش رساند. در طول مدت حدود ۲ سال پس از بازداشت علیرغم اینکه خانواده این تبعه ایرانی دو بار به آن کشور سفر کرده بودند اما مقامات آن کشور اجازه ملاقات به آنها را ندادند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

دستگاه قضایی سوئد در رویه‌ای غیرمتعارف و ناعادلانه با برگزاری دادگاه نمایشی آقای حمید نوری با بیش از ۹۰ جلسه و بدون ارائه هرگونه مدرکی و صرفا با استناد به اظهارات تعدادی از اعضای گروه ترویستی مجاهدین بعنوان شاهد ایشان را محکوم کردند.

قابل توجه اینکه محکومیت آقای نوری بنابر اظهارات کسانی صورت گرفت که دست هرکدام شان در ایران به خون انسان های بی گناه زیادی آغشته است.

بنابراین اقدام سیاسی دولت سوئد و حمایت تلویحی از تروریسم ، خانواده قربانیان ترور کشور را بر آن داشت تا در قالب بنیاد هابیلیان طی روزهای نوزدهم و بیستم خرداد نمایشگاهی از اسناد جنایات این فرقه در ایران را با کسب مجوز های قانونی لازم در مقابل دادگاه استکهلم سوئد برگزار کنند. تا بدین ترتیب صدایشان را به گوش مقامات دولتی و شهروندان این کشور و افکار عمومی جهان برسانند..

این افشاگری آنهم طی دور روز که تنها می نوانست بخش کوچکی از جنایتات این فرقه در ایران را به نمایش بگذارد با واکنش هیستریک و جنون آمیز رهبران فاسد و بدنام مجاهدین مواجه گردید و از ساعات منتهی به آغاز نمایشگاه، در فراخوان هایی دیوانه وار و وحشت زده، که بر روی سایت ها و شبکه های اجتماعی وابسته به این گروه قرار می گرفت خواستار لغو برگزاری آن توسط مقامات سوئدی شدند. اما از آنجا که به دلیل صدور مجوز، امکان لغو آن نبود، مجاهدین  تلاش کردند تا از طریق اعضای خود به هر شکلی مانع از برگزاری آن شوند.

تا بدین ترتیب ماهیت واقعی خود را از زیر نقاب مدعی آزادی و دموکراسی با ظاهری آراسته و کت و شلواری بیرون دهند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

عصمت وطن‌پرست زنی که سال‌ها زندگی خود و خانواده‌اش را در مناسبات فرقه رجوی تباه کرده، لب به اعتراف گشوده است.

به گزارش فراق، امروز در حالی اعتراف‌های او از مناسبات درونی فرقه رجوی افشا می‌شود که وی تا همین چند هفته پیش سعی می کرد در مقابل دادگاه استکهلم در نمایشنامه ساختگی فرقه ایفای نقش کند.

«وطن پرست» در مصاحبه‌ای که به تازگی سیامک نادری، عضو قدیمی جداشده از فرقه رجوی از وی منتشر کرده از شکنجه‌های سیستماتیک این فرقه جنایتکار در حق کودکان سربازان اسیر سخن گفته است.

وی در این ویدیو از روزی سخن می گوید که هفت تن از کودکان گرفتار در فرقه را روزی به منزلش در سوئد دعوت کرده بود و بعد از گریه های تلخ این کودکان متوجه شکنجه هایی که سرشان آمده شده است.

وطن پرست در این گفت و گو دو تن از شکنجه گران معروف فرقه که وظیفه تعلیم و تربیت کودکان فرقه را بر عهده داشتند معرفی کرد و افزود: علی فیضی شبگاهی با نام مستعار «رشید» و گیتی گیوه چیان با نام مستعار «سهیلا» در دهه ۶۰ با روش های کثیف مغزشویی کودکان را مورد انواع شکنجه های روحی و جسمی قرار می دادند.

او ادامه داد: موی دم اسبی دختر ۸ ساله ام (جنیفر) را همراه روسری اش بریدند و او را تهدید کردند که به من نگوید چرا که مادرت پیر بوده و ممکن است بمیرد در حالی که من آن زمان تنها ۴۲ سال داشتم.

عصمت وطن‌پرست همچنین اظهار داشت: گیتی گیوه چیان وقتی دخترم حاضر نشد به دروغ بگوید که خواب حضرت علی را دیده است به دهان او فلفل ریخت.

علی فیضی و گیتی گیوه چیان که زن و شوهر و از فرماندهان رده بالای فرقه بودند سال ۱۳۹۲ در حمله جوانان انتفاضه عراق به مقر اشرف به هلاکت رسیدند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

آنچه که اجتماع روز پنجشنبه ورزشگاه آزادی را برجسته کرد این بود که بازیگران اصلی آن مردم بودند. همین مردمی که همه اضداد بویژه گروه تروریستی مجاهدین شعارش را می دهند ولی در عمل همین مردم را یا ترور می کنند و یا هنگام دفاع از خاک وطن شان در جبهه های جنگ در همراهی با نیروهای عراقی می کشند و یا با آمریکا در تحریم های ظالمانه شان بر علیه مردم ایران همسویی می کنند!

سرود «سلام فرمانده» که این روزها در بسیاری از نقاط کشور توسط کودکان و نوجوانان همخوانی می‌شود، و حتی بُعد بین‌المللی هم پیدا کرده و در پاکستان و لبنان هم همخوانی شده، سردرگمی جبهه ضد انقلاب از جمله مجاهدین و واکنش هایی از سوی آنان را در پی داشته است.

تولید پرحجم برنامه های مختلف از سوی ضد انقلاب و واکنش هیستریک فرقه تروریستی مجاهدین به سرود سلام فرمانده و  اینکه این سرود  «حرکتی تبلیغی و هدف قرار دادن کودکان» است، «هیچ حماسه ای در آن نیست و مجموعه ای ملودی های آخرالزمانی است»، « می خواهد کودکان را مغزشویی کند» یا «سرودی است جنگ طلبانه»! تنها بخشی از دست دستپاچگی رسانه های ضد انقلاب و مجاهدین بعد از استقبال مردمی از سرود سلام فرمانده است،که تلاش می شود اقبال عمومی از یک سرود انقلابی را به حاشیه برانند.

 

نکته جالب توجه اینکه بنابر اخبار موثق دریافتی از داخل اشرف ۳ در آلبانی،  برخی از اعضای مجاهدین که به اینترنت دسترسی دارند هم بهنگام کار با خود سرود سلام فرمانده را زمزمه می کنند که موجب ترس و وحشت سران این فرقه شده و این افراد بشدت تنبه تشکیلاتی شده اند. مسئولین سازمان به آنها گفته اند شما  با این کارتان «کارت رژیم» را بازی می کنید!

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
مسجد ضرار مجاهدین؛ از خاک عراق تا خاک آلبانی
منبع: سایت راه نو - روابط و مناسبات درون سازمان هرگز آن چیزی نبود که در بیرون از تشکیلات تبلیغ میشد. از اینکه گروهک تروریستی مجاهدین برای برگزاری نماز جماعت و انجام سایر امورات دینی و مذهبی نه مسجدی داشتند و نه روحانی، بشدت مایه تعجب اهالی منطقه بود و وقتی سازمان فهمید که نداشتن روحانی و مسجد در برخورد با اهالی و بویژه با سرعشیره های آنها در حل و فصل امورات دیگر به مشکل بر می خورد بلافاصله دستور داد ۳ نفر از مسئولین سازمان ریش گذاشته و لباس روحانی بپوشند!
مجاهدین تقریبا یکسال بعد از اخراج از عراق و تبعید به خاک آلبانی و استقرار در پادگانی در حومه شهر تیرانا در استان مانز، دست به ساخت مسجدی تحت نام «مسجد فاطمه زهرا» زدند. اخیرا نیز با آب و تاب ساخت آنرا در رسانه های معلوم الحال این فرقه تبلیغ نموده و اعلام کردند که مریم رجوی در این مسجد سخنرانی کرده است. زنی که هرگز روی مسجدی را ندیده است.
تا بدین ترتیب وجود مسجد در اردوگاه این فرقه از نظر مخاطبان خارجی، بویژه مردم آلبانی دلیلی بر مسلمان بودن رهبران فاسد و بدنام مجاهدین تلقی گردد!
سازمانی که از بدو تاسیس بدین سو با اینگونه مسائل بیگانه بوده و وجود مسجد را یک نماد ارتجاعی تلقی می کرد، حال نه تنها به فکر ساختن مسجد در اردوگاه این فرقه در آلبانی افتاده بلکه آنرا نیز در رسانه هایش هم تبلیغ می کند.
اگر قرار بود مسلمانی و پیرو اسلام بودن مجاهدین با ساخت چنین مسجدی سنجیده شود «منافقین» صدر اسلام هم با ساخت مسجد ضرار، باید مسلمانان راستین از سوی خدا و پیامبر شناخته می شدند در حالیکه مسجد ضِرار، بنایی که «منافقان» در مدینه ساختند به دستور پیامبر(ص) ویران شد.
چرا که این بنا با هدف تفرقه بین مؤمنان، ترویج کفر و پایگاهی برای منافقان ساخته شده بود؛ اما سازندگان آن ادعا می‌کردند که آن را برای بیماران و گرفتارانی ساخته‌اند که امکان حضور در مسجد قبا را ندارند . آیات ۱۰۷ و ۱۰۸ سوره توبه درباره ساخت این مسجد نازل شده و نام ضرار نیز از این آیات گرفته شده است.
«و آن‌هایی که مسجدی اختیار کردند که مایه زیان و کفر و پراکندگی میان مؤمنان است، و [نیز] کمینگاهی است برای کسی که قبلاً با خدا و پیامبر او به جنگ برخاسته بود، و سخت سوگند یاد می‌کنند که جز نیکی قصدی نداشتیم. و[لی] خدا گواهی می‌دهد که آنان قطعاً دروغگو هستند.»
پس از نزول آیه ۱۰۷ سوره توبه، پیامبر امر فرمود تا این مسجد را ویران کنند و آتش بزنند و آنان نیز این بنا را با خاک یکسان کردند. مکان آن نیز، به دستور پیامبر، محل ریختن زباله و مردار شد.
گفته می شود ابولُبابه بن عبدالمُنذر، براساس‌ روایتی منسوب به امام عسکری (علیه‌السلام) ، که پس از هجرت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به مدینه، در پی ردّ و انکار حضرت برآمد، با چوب‌های بر جای مانده از مسجد ضرار در کنار آن، خانه‌ای ساخت. گفته شده است که در آن خانه نه کسی به دنیا آمد، نه کبوتری نشست و نه مرغی آشیان کرد.
البته چنین فریبی در قرارگاه اشرف در خاک عراق زمانیکه صدام حسین سقوط کرد نیز اتفاق افتاد. سوال اصلی مردمی که مجاهدین برای حضور در قرارگاه اشرف دعوت می کردند از مسئولین این فرقه این بود که چرا شماها که ادعای مسلمانی می کنید نه مسجدی دارید و نه پیش نمازی؟!
در اینجا می خواهم پاسخ و اقدام فرقه رجوی به این سوالات را از کتاب «خداوند اشرف از ظهور تا سقوط» چاپ دوم، سال ۱۳۹۶ به قلم سیدحجت سیداسماعیلی، عضو پیشین مجاهدین بدهم.
در صفحات ۲۹۶ و ۲۹۷ این کتاب آمده است: « . . . بعد از سقوط صدام و با باز شدن پای اهالی منطقه به قرارگاه اشرف در صحبت هایی که آنها با مسئولین سازمان داشتند از اینکه مجاهدین ادعای مسلمانی می کردند ولی در قرارگاه‌شان هیچ مسجدی وجود نداشت تعجب می کردند که تشکیلات بلافاصله تعداد بیشماری از اعضای فرقه را برای ساختن یک مسجد در خیابان ۱۰۰ قرارگاه اشرف بسیج کرد که فکر کنم در کمتر از یک ماه مسجدی با مناره های بلند و در کنار جاده ساخته شد. تا از ذهن اهالی چهره ای که از مجاهدین (در نامسلمانی) نقش بسته بود پاک شود.
الحق اسم این مسجد را باید مسجد ضرار گذاشت. چرا که آنچه که به محتوای فهم ایدئولوژیکی مجاهدین بر می گردد آنها زیاد در قید و بند نماز و واجبات دینی نبودند. بلکه صرفا با عوام فریبی می خواستند اهداف ضد ایرانی و ضد ملی خود را پیش ببرند.
  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

آویزان شدن رجوی از داستان «ماهی سیاه کوچولو» در سال جدید و «هدیه» آن به آنچه که «شورشگران و نسل جوان» از جانب این مردک مزدور صدام خوانده می شود! اوج درماندگی و ورشکستگی تاریخی این فرقه در تمامی ابعاد ایدئولوژیک  و سیاسی – اجتماعی آن است.

پر واضح است داستان «ماهی سیاه کوچولو» اثر بیاد ماندنی صمد بهرنگی قبل از اینکه بر جامعه خروشان ایران زمین مصداق داشته باشد بر برکه بوگندوی مجاهدین در اردوگاه این فرقه در آلبانی مصداق دارد که باید همچون ماهی سیاه کوچولو حصارهای آن را از هم درید و پای در دنیای آزاد و بیرون گذاشت.

راستی چرا رجوی تاکنون بعد از گذشت چندین دهه هنوز به اعضای خود مجاهدین توصیه نکرده است که قصه ماهی سیاه کوچولو را بخوانند؟! و چرا اثری از این قصه در اردوگاه این فرقه وجود ندارد؟

واقعیت این است داستان زندگی اعضای نگونبخت در درون فرقه خیلی شبیه به زندگی «ماهی سیاه کوچولو» در قصه صمد بهرنگی در داخل جویبار است.  اعضای نگونبخت هم  مستمر از خود می پرسند پدران و مادرانشان کو ، فرزندان شان کو؟ خواهران و برادران شان کو؟

رجوی برای اعضای نگونبخت جا آنداخته است که آنها از هیچ پدر و مادری زاده نشده اند. آنها نه فرزندی دارند که انتظارشان را بکشد، نه خواهری و نه برادری. دنیا همین برکه بوگندویی است که رجوی برای آنان در قلعه «اشرف» چه در عراق و اکنون در آلبانی ساخته است. دنیایی به تاریکی زندان که نه آفتابی در آن طلوع کرده و نه ماهی در آن درخشیده است.

اردوگاهی که در آن بجای گل و درخت تا دلت بخواهد کیوسک های نگهبانی، برج های دیدبانی و سیم های خاردار رویده است و دخمه هایی که باید قبل از تاریک شدن هوا در آن تمرگید و در دید نگهبانان بی رحم  شب را به صبح رساند.

در سالهای گذشته خیلی ها تلاش کردند مثل ماهی سیاه کوچولو که می خواست آخر جویبار را ببیند آنها هم بیرون از حصارهای قرارگاه اشرف را ببینند. خیلی ها موفق شدند و آنهایی هم که موفق نشدند نهایتا دشنه زهرآگین رجوی و ایادی مزدورش بر سینه هایشان نشست.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

نویسنده کتاب «تلخی رهایی» می‌گوید: این اثر خاطرات فردی است که به‌مدت ۱۴سال در اردوگاه اشرف زندگی کرد و تا مرز خودکشی پیش رفته است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «تلخی رهایی» که در روزهای پایانی سال گذشته منتشر و روانه کتابفروشی‌ها شد، از زاویه‌ای جدید به جنگ و آدم‌هایی که در این بازه تاریخی حضور دارند، می‌پردازد. جواد کامور بخشایش که از نویسندگان شناخته‌شده در حوزه ادبیات پایداری است، در آخرین کتاب خود پای صحبت یک راوی متفاوت نشسته است. علی بیگلری، نوجوانی بود که با لطایف الحیلی که در دهه ۶۰ برای ورود به جبهه باب بود، وارد جنگ شد، همین تصمیم، مسیر زندگی او را تغییر داد.

بیگلری پس از حضور در جبهه در عملیاتی به اسارت نیروهای عراقی درآمد و پس از آن، سه سال و نیم از روزهای نوجوانی‌اش را پشت دیوارهای سر به فلک کشیده اردوگاه‌های الرمادی و اطفال گذراند، اما پایان جنگ، پایان دوران اسارت او نبود. بیگلری پس از گذراندن یک سال در بلاتکلیفی و خوف و رجای آزادی یا حبس، با تبلیغات اعضای سازمان مجاهدین در اردوگاه‌ها، به‌سودای رهایی از عراق و بازگشتن به ایران، وارد اردوگاه اشرف می‌شود؛ اینجاست که سخت‌ترین بخش زندگی او رقم می‌خورد… .

کتاب «تلخی رهایی» هرچند به‌تازگی منتشر شده، اما توانسته است نظر بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کند. روایت بیگلری به‌عنوان یک عضو جدا‌شده از سازمان از آنچه درون اردوگاه اشرف و ساکنان آن گذشته است، روایتی جذاب و خواندنی از بخشی از تاریخ معاصر ایران است. او به‌واسطه حضور ۱۴ساله‌اش در اردوگاه اشرف، با وقایع مختلفی مواجه می‌شود؛ از انقلاب‌های پی‌درپی رجوی و تناقضاتی که بر ذهن برخی از اعضا چنبره می‌زند تا عملیات‌های مختلف سازمان علیه مردم عراق، ایران و… .

کتاب «تلخی رهایی» روایتی است از یک شاهد عینی از زیست ۱۴ساله در سازمانی که از آن با عنوان «داعشی‌های دهه ۶۰» یاد می‌شود.

خبرگزاری تسنیم به‌مناسبت انتشار این اثر به نویسنده آن به گفت‌وگو پرداخت که می‌توانید مشروح آن را در ادامه بخوانید:

*تسنیم: آقای بخشایش، برای شروع بفرمایید که با آقای بیگلری از چه‌طریقی آشنا شدید و چطور نگارش کتاب «تلخی رهایی» رقم خورد.

من اسم آقای بیگلری را در برخی از مدارک و اسناد مربوط به آزادگان دیده بودم. در مؤسسه پیام آزادگان که به‌صورت تخصصی روی آزادگان کار می‌کند نیز بارها به اسم ایشان برخورد کرده بودم، اما آنچه باعث شد که به‌صورت رسمی با ایشان آشنا شوم و تصمیم بگیرم که خاطرات ایشان را بنویسم، زحمات آقای سرهنگی بود.

ظاهراً آقای بیگلری چندین‌بار برای ثبت خاطراتش به حوزه هنری و آقای مرتضی سرهنگی مراجعه کرده بود، آقای سرهنگی هم پذیرفت و او را برای انجام این کار تشویق کرده بود و همین باعث آشنایی من با راوی کتاب «تلخی رهایی» شد. از آن ملاقات، پنج سال زمان صرف شد تا خاطرات کتاب «تلخی رهایی» ثبت و نوشته شود.

 با توجه به روحیه خاص آقای بیگلری کار ما بارها متوقف شد؛ به‌طوری که گاه فاصله ۱۰ـ۹ماهه می‌افتاد و او از روایت خاطراتش پشیمان می‌شد.

*تسنیم: چرا؟

چون به هر حال شرایط زیست او شرایط خاصی است. برخی از آدم‌ها به‌واسطه پیوستن به سازمان مجاهدین، دوست ندارند دیده یا مطرح شوند، آقای بیگلری جزو این دسته از آدم‌ها بود، حمایت آقای سرهنگی در این مسیر خیلی مؤثر بود.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

در سال ۱۴۰۰  سرمایه گذاری عظیمی توسط فرقه تروریستی مجاهدین برای پیشبرد عملیات روانی بر علیه مردم ایران در راستای اهداف آمریکا تعریف و تبیین گردید. بنحویکه وقاحت و دریدگی بیش از حد رهبران فاسد و بدنام مجاهدین در حمایت آشکار از تحریم های آمریکا و فشار حداکثری این کشور بر علیه مردم ایران نیز ناشی از توهم آنان از حضور مجددا ترامپ در کاخ سفید بود تا شاید خواب ها و آرزوهای چند دهساله خود را تحقق بخشند.

اما شکست طرح فشار حداکثری تحریم آمریکا بر علیه ایران در طول ۱۰ سال گذشته که با مقاومت بی نظیر و ستودنی مردم مواجه گردید و بارها توسط مسئولین دولت بایدن به زبان آورده شد شرایطی را فراهم کرد که جست و خیزهای فریبکارانه خبری مجاهدین در فضای مجازی تاثیرات خودش را از دست داد تا پیش از گذشته منفوریت این گروه را به رخ سران گروهک بکشد.  

بدین ترتیب فرقه رجوی نه تنها در عرصه تشکیلاتی و با آزمودن انواع و اقسام استراتژی های تولیدی که هم اکنون آویزان شدن رجوی  از «ماهی سیاه کوچولو» صمد بهرنگی  جدیدترین ورژن آن است، بلکه در کادر عملیات روانی در داخل کشور نیز با اکانت های آلبانی نشین پاسخ خود را از مردم شریف ایران گرفتند.

حال اگر بخواهیم نگاهی گذرا بر عملیات روانی عمده مجاهدین در فضای مجازی بیندازیم می توان از موارد زیر نام برد.

۱ –   سیزدهم دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران

سیزدهم دوره انتخابات ریاست جمهوری در ۲۸ خرداد ماه ۱۴۰۰ برگزار گردید که یکی از سرفصل های جدی در تحولات داخل کشور محسوب می شد. از سوی دیگر  فرصتی برای مجاهدین بود تا بتوانند با تبلیغات دروغین دودستگی در داخل کشور ایجاد کنند.

دوقطبی‌سازی کاذب، مثلا طرفدران و مخالفان مذاکره و یا موافقان آزادی و موافقان محدودیت، جزو روش‌های تخریب انتخابات توسط مجاهدین در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری ایران محسوب می شود. تا بدینوسیله تردید در مورد صحت نظارت بر انتخابات در ذهن مردم راه یافته و آنان را به هدف غایی شان یعنی تحریم انتخابات از یک سو و ایجاد بحرانی همانند انتخابات سال ۱۳۸۸ از سوی دیگر به بهانه تقلب بر جامعه ایران تحمیل کنند. که عملا هیچ موفقیتی بدست نیاوردند.

۲ –   امضای سند همکاری جامع بین ایران و چین

وزیران خارجه ایران و چین روز شنبه، هفتم فروردین برابر با ۲۷ مارس، سند همکاری جامع کشورمان با چین که برای ۲۵ سال تنظیم شده است را در محل وزارت خارجه ایران در تهران امضا کردند.

مجاهدین از فردای امضاء قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین در چندین مطلب بر علیه این قرارداد دست به عملیات روانی زدند. ضمن اینکه این فرقه سعی کرد مواضع ضد این قرارداد از سایر رسانه ها را  نیز در سایت های رسمی و غیر رسمی خود  انعکاس دهد. مجاهدین در عملیات روانی خود به حربه کهنه و مقایسه این قرارداد با قراردادهایی مانند «گلستان»، «ترکمن‌چای» وارد شده بود.

۳ –  قطعی برق در تابستان ۱۴۰۰

قطعی های مستمر و طولانی برق در تابستان امسال هم یکی از مواردی بود که فرقه رجوی بلافاصله آنرا برای جنگ روانی خود بر علیه مردم بکار گرفت. در ایام قطعی برق فرقه رجوی نزدیک به ۲۰ مرتبه در سایت رسمی خود به قطعی برق در ایران اشاره داشته و آن را به بحران تشبیه کرده است!

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

از دیرباز برگزاری جشن نوروز در فرهنگ سرزمین ایران جایگاه والایی داشته است که اکنون پیشینه و تاریخچه ای سه هزار ساله به خود اختصاص داده و یکی از کهن سالترین عیدهای ملی در جهان محسوب می شود.

طبق بعضی از افسانه ها سه هزار سال قبل در چنین روزی جمشید پس از بیرون آمدن از کاخ خود در جنوب دریاچه ارومیه که امروزه منطقه حسنلو نام گرفته است تحت تاثیر آفتاب سوزان و درخشان و طراوت تازه قرار می گیرد و آن روز را نوروز می نامد و بر آن می شود که همه ساله در چنین روزی آیین و مراسم های خاصی تدارک دیده و برگزار کند.

همچنین ریشه نوروز در شاهنامه این چنین عنوان شده است که جمشید در حال گذشتن از آذربایجان بوده است که دستور می دهد برایش تختی قرار داده و خود باد تاجی پر زرق و برق روی آن تخت بنشیند بنابراین با تابش نور خورشید به آن تاج زرین و پر زرق دنیا نورانی می شود و به خاطر شادمانی مردم آن روز را نوروز نامیده اند.

نخستین پادشاهی که موجب رسمیت پیدا کردن نوروز شد کوروش کبیر بود. وی قبل از میلاد و در سال ۵۳۸ دستور پاکسازی محیط زیست، ترفیع نظامیان، عفو مجرمان را به این روزها موکول کرد.

همچنین در این دوران رایج بود که مردم در بامداد نوروز به سمت یکدیگر آب پاشی کنند و نیز آتش روشن کردن در شب نوروز از زمان هرمز اول مرسوم شد و از دوره هرمز دوم دادن سکه به عنوان هدیه و عیدی در نوروز رایج شد.

در اسلام هم نگاهی خجسته به نوروز شده و تاکید بسیاری به گرامی داشتن آن شده است به طوری که از دیدگاه آن روز ظهور امام زمان روز نوروز است. امام صادق(ع) در حدیثی فرموده است:

«روز نوروز همان روزی است که خداوند در آن از بندگانش پیمان گرفت که او را پرستش کنند و هیچ چیزی را شریک او ندانند و این که به پیامبران و اولیایش ایمان بیاورند و آن نخستین روزی است که خورشید در آن طلوع کرده، و باد های باردار کننده در آن وزیده است و گل ها و شکوفه های زمین آفریده شده است.

آن روزیست که کشتی نوح (ع) به کوه جودی قرار گرفت و آن روزی است که در آن قومی که از ترس مرگ از خانه های خود بیرون آمدند و آن ها هزار ها نفر بودند پس خداوند آن ها را بمیراند و سپس آن ها را در این روز زنده کرد؛

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

نویسنده: سیدحجت سیداسماعیلی، عضو پیشین شورای مرکزی «مجاهدین»، فارغ التحصیل رشته علوم سیاسی در مقطع کارشناسی ارشد.

سرطان داعش نماد بربریت و توحش در دنیای به ظاهر متمدن و مترقی امروزی (بویژه در نحوه رفتار با زنان) است. شکی نیست که داعش بیش و پیش از آنکه یک گروه شبه نظامی باشد یک فرقه ایدئولوژیک با برداشت‌های خاص و بشدت رادیکال، انحرافی و متحجرانه از دین مبین اسلام است.

در این میان تنها گروهی را ، علیرغم برخی تفاوت های ایدئولوژیک ، می توان شبیه به داعش تلقی کرد «سازمان مجاهدین خلق» است که در رفتارهای انحرافی، برداشت های شخصی و منفعت طلبانه از قرآن و اسلام همانند داعش عمل می کند. 

رویکرد فرقه رجوی به زنان را می توان در قالب یکی از مهم ترین و شاید جالب توجه ترین اجزای فکری – عقیدتی این گروه مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. 

بدیهی است در جهان بینی فرقه رجوی، نگاه به زن نیز هرگز نگاهی انسانی و اخلاقی نخواهد بود.

وفاداری و عدم خروج از فرقه و پیروی از قوانین سختگیرانه به ظاهر مذهبی و سیاسی تشکیلات، اصل اساسی در درون «مجاهدین» است. در عین حال کسانی هم هستند که به شدت مراقبند زنان در تشکیلات به رهبران فرقه وفادار بمانند در غیر اینصورت تنها مرگ می تواند آنان را از دست این فرقه رها سازد.

اگر مفتی های داعش  معاویه بن ابی سفیان را مؤسس سنت جهاد نکاح می دانند، فتوای غیر انسانی و غیر اخلاقی بهره کشی جنسی از زنان تحت لوای آنچه که «آموزه های پیامبر» نامیده می شود نیز توسط شخص رجوی رهبر این فرقه در دستور کار قرار گرفته است.

همچنانکه در بهمن ماه ۱۳۶۳ مسعود رجوی طی اطلاعیه ای اعلام کرد؛ مریم رجوی را به مثابه همردیف مسئول اول منصوب کرده است. اما گستاخانه ترین قسمت این اطلاعیه بخش پایانی آن بود که رجوی خواست با مقایسه خود با حضرت محمد (ص) قضیه را اسلامی و دینی جلوه دهد و نوشت: «محمد پیامبر خدا نیز با زن پسر خوانده خود که به تازگی از او طلاق گرفته بود، ازدواج کرد!!!»

خشونت و تعرض جنسی رهبر فرقه رجوی به زنان در واقع بخشی از استراتژی رجوی است که با برداشت های غلط از اسلام و برای رسیدن به اهداف سیاسی خود صورت می گیرد.
وجود اطلاعات تاسف آور از موارد بی شمار تجاوز و بردگی جنسی در گروه های مسلح تندرو و گروه های فرقه ای یکی از معضلات قرن حاضر است.

بر اساس گزارش منتشره توسط سازمان ملل متحد، گروه های تندرو مانند «داعش» در دو کشور عراق و سوریه و «بوکو حرام» در کشور آفریقایی نیجریه از «خشونت جنسی» به عنوان تاکتیکی در راستای رسیدن به اهداف خود بهره می گیرند که فرقه رجوی هم از این قائده مستثنی نیست و باید نام «مجاهدین» را هم به این لیست اضافه کرد.

دادن نقش محوری به زنان در شبکه های اجتماعی، استراتژی است که رجوی  عمدا برای جذب نیرو به کار می برد.

حضور زنان در به اصطلاح کانون های شورشی نیز نگاه ابزاری رهبران «مجاهدین» به زنان و دختران جوان به عنوان یک طعمه را نشان می دهد تا بتوانند مردان بیشتری را جذب کنند.

برخی از زنان و دخترانی که موفق به فرار از چنگال رجوی شده اند در مصاحبه های خود از وجود نظام خاص در  عضویت زنان در حرمسرای رجوی و عقیم سازی آنان در این زمینه سخن به میان آورده اند و حتی برخی از آنان پس از جدایی از این گروه وحشت آفرین سکوت پیشه کرده اند.

اغلب زنان در این تشکیلات دچار افسردگی های شدید روحی  هستند به نحوی که آنان حتی خندیدن را به دلیل جرم انگاری آن توسط رهبران فرقه سالهاست فراموش کرده اند.

در بسیاری از این موارد دخترانی که خانه خود را با هدف پیوستن به این سازمان در سال های دهه ۶۰ و ۷۰ ترک کردند دیدی رمانتیک نسبت به این موضوع داشته و رجوی را با عنوان «برادر»  خطاب می کردند، ولی نمی دانستند روزی فرا خواهد رسید «برادر مسعود» به همین زنان در قالب «وظیفه اسلامی و انقلابی» خود تجاوز کند.

اجرای احکام اجباری پوشش کامل، ختنه اجباری و منع عبور و مرور آزادانه زنان بخشی از تفکر داعش در خصوص زنان را شامل می شود در فرقه رجوی نیز بنوعی دیگر همین احکام ساری و جاری است. جدا سازی جنسیتی، پوشش کامل، عقیم سازی زنان با درآوردن رحم آنان، منع عبور و مرور آزادانه در قرارگاههای این گروه، بروز ندادن هیچ یک از خصوصیات زنانه، عدم رسیدگی های فردی، تن دادن به نیازهای جنسی رجوی و سایر محدودیت ها بخشی از اجبارات زنان در این فرقه محسوب می شود.  

اما سوال اینجاست این زنان بر اساس کدامین جذابیت ها راه پیوستن داوطلبانه به آنها را در دهه های گذشته پیش گرفتند؟

مجموع بررسی ها نشان می دهد اصلی ترین عوامل موثر در این فرآیند، موارد زیر هستند:

۱- وعده آرمانشهری و جامعه بی طبقه توحیدی

هرچند در شرایط فعلی پیوستن زنان به تشکیلات «مجاهدین» به شکل حرفه ای به ندرت اتفاق می افتد، ولی زنانی که در دهه های ۶۰ و ۷۰ به این گروه پیوستند به این دلیل بود که «مجاهدین» خبر از تشکیلِ جامعه‌ای فراملیتی که در آن عدالت اجتماعی به خوبی رعایت شده و مهمتر از همه جامعه ای مطابق با هنجارهای آنچه که  «اسلام انقلابی» خوانده می شد را خبر می داد.

  • مصطفی آزاد