دستگاه قضایی سوئد در رویهای غیرمتعارف و ناعادلانه با برگزاری دادگاه نمایشی آقای حمید نوری با بیش از ۹۰ جلسه و بدون ارائه هرگونه مدرکی و صرفا با استناد به اظهارات تعدادی از اعضای گروه ترویستی مجاهدین بعنوان شاهد ایشان را محکوم کردند.
قابل توجه اینکه محکومیت آقای نوری بنابر اظهارات کسانی صورت گرفت که دست هرکدام شان در ایران به خون انسان های بی گناه زیادی آغشته است.
بنابراین اقدام سیاسی دولت سوئد و حمایت تلویحی از تروریسم ، خانواده قربانیان ترور کشور را بر آن داشت تا در قالب بنیاد هابیلیان طی روزهای نوزدهم و بیستم خرداد نمایشگاهی از اسناد جنایات این فرقه در ایران را با کسب مجوز های قانونی لازم در مقابل دادگاه استکهلم سوئد برگزار کنند. تا بدین ترتیب صدایشان را به گوش مقامات دولتی و شهروندان این کشور و افکار عمومی جهان برسانند..
این افشاگری آنهم طی دور روز که تنها می نوانست بخش کوچکی از جنایتات این فرقه در ایران را به نمایش بگذارد با واکنش هیستریک و جنون آمیز رهبران فاسد و بدنام مجاهدین مواجه گردید و از ساعات منتهی به آغاز نمایشگاه، در فراخوان هایی دیوانه وار و وحشت زده، که بر روی سایت ها و شبکه های اجتماعی وابسته به این گروه قرار می گرفت خواستار لغو برگزاری آن توسط مقامات سوئدی شدند. اما از آنجا که به دلیل صدور مجوز، امکان لغو آن نبود، مجاهدین تلاش کردند تا از طریق اعضای خود به هر شکلی مانع از برگزاری آن شوند.
تا بدین ترتیب ماهیت واقعی خود را از زیر نقاب مدعی آزادی و دموکراسی با ظاهری آراسته و کت و شلواری بیرون دهند.
از ساعات منتهی به برگزاری این نمایشگاه، عناصر پیر و آلت دست شده مجاهدین ضمن تجمع در مقابل محل برگزاری آن، مشغول سردادن شعارهای تند با محتوای تحریکآمیز و خشن شدند. با شروع برپایی نمایشگاه نیز ضمن حمله به برگزارکنندگان با سلاح سرد که منجر به دخالت پلیس و حفاظت از برپاکنندگان نمایشگاه شد، بنرهای افشاکننده نمایشگاه را با چاقو پاره کرده و به خبرنگار شبکه پرستیوی و فیلمبردار این شبکه حمله کردند و آنان را مورد ضرب و شتم قراردادند. پلیس سوئد نیز هرچند با تعلل و بهصورت دیرهنگام، اما در نهایت به منظور جلوگیری از اقدامات خشونتبار دیگر توسط عناصر فرقه رجوی، ۱۱نفر از این عناصر را بازداشت کرد.
این وقایع نشان داد؛
اولا، برخورد دوگانه با تروریسم، و تقسیم آن به تروریست های خوب و تروریست های بد همان نخ زرد و دم خروس دموکراسی خواهی غربی است که مسلما روزی دامن خود آنان را هم خواهد گرفت.
ثانیا، ماهیت خشونت طلبی و تروریستی مجاهدین علیرغم ادعاهای آنان هیچگونه تغییری نکرده و سلاح و تولید خشونت با حیات سیاسی و فیزیکی این گروه درهم تنیده و گره خورده است.
ثالثا، مجاهدین با کنارگذاشتن تمام ژست حقوقبشری و اپوزیسیوننمایی سیاسی که تلاش داشت به مدت ۲دهه در اروپا و آمریکا از خود نشان دهد، ضمن صدور بیانیهای سراسر نفرت و خشم، عناصر خود را برای انجام اعمال خشونتبار به محل برگزاری این نمایشگاه گسیل داشت. و نشان داد که تاب تحمل هیچ حرف منطقی و حقی را بر علیه خودش ندارد.
رابعا، مجاهدین در ۲دهه گذشته تلاش کردند تا با صرف پولهای هنگفتی که از سرویسهای اطلاعاتی غربی، عربی و عبری دریافت میکنند، با ایجاد پروپاگاندا و اشباع فضای رسانهای اروپا، خوانش یکسویه خود از آنچه اقدامات ضدحقوق بشری در ایران میخوانند را تثبیت کنند.
خامسا، این نمایشگاه هرچند کوچک و موقت، که در حقیقت پردهبرداری از واقعیت ماجراست و فضای انحصاری و یکسویه به نفع مجاهدین را میشکند و بازی درازمدت آنان با افکار عمومی دنیا را برهم میزند، و نهایتا، کلافگی، سردرگمی و عصبانیت را در رهبران فاسد و بدنام مجاهدین را بهمراه داشته و ماهیت واقعی آنان را بروز می دهد.
- نویسنده : سعید پارسا
- ۰۱/۰۳/۲۳