در سال ۱۳۶۸ بعد از انتصاب مهندسی شده مریم رجوی بعنوان مسئول اول سازمان، و یک شبه رهبر شدن مسعود رجوی در قالب آنچه که «انقلاب ایدئلوژیک» نامیده میشد، طلاق اجباری تحت عنوان «بند الف» به کلیه اعضای سازمان اعم از زن و مرد، متاهل و مجرد تحمیل گردید و نهایتا زوج های سازمان از همدیگر جدا شدند و افراد مجرد نیز تعهد گرفتند که مادام العمر همجنان در تجرد باقی بمانند.
بعد از طلاق های اجباری به مردان گفته شد، نه به زن خود و نه به هیچ زن دیگری حتی در ذهنشان هم فکر نکنند. از آن طرف هم به زنان سازمان هم گفتند همسر همه ی شما مسعود رجوی است. و شوهران سابق تان بر شمایان حرام است.
بدین ترتیب مریم رجوی شرایطی را فراهم کرد که زنان سازمان در اختیار مسعود رجوی قرار بگیرند.
بنابراین نتیجه انقلاب ایئولوژیک جدا کردن زنان از مردانشان به کام مسعود رجوی بود.
طبق افشاگری های متعددی که از طرف اعضای جدا شده از فرقه تروریستی مجاهدین ارائه شده مسعود رجوی با انقلاب ایدئولوژیک توانست برای خود حرمسرایی ایجاد کند که حتی نزدیکترین مردان سازمان به مسعود نیز از آن خبر نداشتند.
مسعود رجوی برای اینکه بتواند به زنان سازمان دسترسی راحت تری داشته باشد زنان را در قالبی تحت عنوان «شواری رهبری» جمع کرد. انتخاب زنان به عنوان «شواری رهبری» دو حُسن داشت؛ اول اینکه مسعود رجوی می توانست مستقیما با آنان در ارتباط باشد و افکار جنسی خود را به راحتی عملی کند.
دوم اینکه زنان نسبت به مردان در قبول فرامین مسعود رجوی انعطاف بیشتری داشتند. لذا با این کار رجوی از مخالفت های مردان سابقه دار راحت می شد.
در خاطرات خانم بتول سلطانی به خوبی ماجرای "حوض رهایی"!!! و برهنه شدن زنان برای هوس رانی های مسعود رجوی شرح داده شده است.
مسعود رجوی با این کار تمامیت هویت زنان را از آنان گرفته و آنان را از محتوای انسانی شان تهی می کرد. بدین ترتیب تنها کاربرد «زنان شورای رهبری» در قدم اول رفع نیازهای جنسی رجوی و سپس داشتن اختیارات وسیع در پیش بردن اهداف ضد ملی و ضد ایرانی این مردک بیمار با سوار شدن بر گُرده مردان در تشکیلات بود.
البته این تمامی جنایات رجوی در حق اعضای سازمان نبود. . . .