قسمت بیست و پنجم – «بند ر» ، رئیس جمهور شدن مریم رجوی – ششمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ایران، انتخاباتی بود که برای تعیین رئیسجمهوری ایران پس از یک دوره ریاست جمهوری علی اکبر هاشمی رفسنجانی در ۲۱ خرداد ۱۳۷۲ برگزار شد.
اکبر هاشمی رفسنجانی با کسب ۱۰ میلیون و ۵۶۶ هزار و ۴۹۹ رای از مجموع ۱۶ میلیون و ۳۲۸ هزار و ۶۸۹ رای ماخوذه برای دومین بار به ریاست جمهوری انتخاب شد.
انتخاب مجدد آقای هاشمی رفسنجانی به ریاست جمهوری ایران، بعنوان یک فرد مدره رجوی را به این فکر فرو برد که او هم باید در مقابل این اقدام ایران، برای اینکه بتواند تا حدودی چهره تروریستی و خشونت طلبی سازمان را که با قتل و کشتار و عملیات نظامی در ایران و عراق در اتحاد با نیروهای صدام گره خورده است، با فعالیت های سیاسی در عرصه بین المللی ترمیم کند.
در ششم شهریور سال ۱۳۷۲ اجلاس سالانه شورای ملی مقاومت مجاهدین در بغداد و در سالنی در مجموعه پارسیان که بهارستان نامیده میشد برگزار گردید.
سازمان این محل را با هزینه زیاد و مشخصا برای برگزاری اجلاس شورای ملی مقاومت ساخته بود و حتی دو مجسمه شیر هم که در جلو درب ورودی آن گذاشته بود که نمادی از مجلس شورای ملی در ایران باشد.
در این نشست اساس کار رجوی معرفی مریم رجوی بعنوان رئیس جمهور آینده ایران بود. طرحی که او پیشاپیش و ماهها روی آن برای خروج از بن بست عراق کار کرده بود.
رجوی با انتخاب مریم به ریاست جمهوری دو هدف را دنبال میکرد. او هم در پهنه تشکیلات نیاز به موتور جدیدی داشت و هم در پهنه سیاست، و بویژه در صحنه بین المللی نیاز داشت که فعالیت جدیدی را آغاز کند. تا هم از تحولاتی که در ایران رخ می داد (با انتخاب مجدد آقای رفسنجانی به ریاست جمهوری ایران) عقب نماند و هم از بن بن بستی که در عراق گیر کرده بود ، خود را برهاند.
البته مخالفت هایی هم در شورا با این انتخاب شده بود که اصلی ترین مخالف آن آقا و خانم متین دفتری بودند و البته آقای هزارخانی هم گفته بود که این انتخاب میتواند یک خودکشی سیاسی باشد . همچنین مشابه این جمله را قبلا هم بنوع دیگری شنیده بودم و آن زمانی بود که رجوی در سال ۱۳۶۵ و از فرانسه وارد عراق شد که در همین رابطه مهدی ابریشمچی گفته بود که اگر ما نتوانیم تا یکسال رژیم را سرنگون کنیم خواهیم سوخت.
البته تا جایی هم که در ظاهر امر به نظر می رسید خود مریم هم به هیچوجه راضی به قرار گرفتن در این پست نبود. بعدها خودش می گفت دوست دارد در میان مجاهدین باشد و اینکار او را در موضعی قرار می دهد که ناچار است عضویت خود در سازمان را به حالت تعلیق در آورد! البته گفتن این جملات صرفا برای فریب دادن اعضای شورا و غیر مجاهدین بود. .. . .