رجوی در آستانه چهل و سومین سالگرد انقلاب مردم ایران بر علیه شاه در پیامی در تاریخ ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ که بر روی سایت خبری این گروه قرار گرفت یکبار دیگر حقد و کین خود بر علیه کسانی که او را هرگز به بعنوان یک انقلابی و مبارز به رسمیت نشناخته و نمی شناسند خالی کرد.رجوی گفت «نمیتوان بر خیانتها و جنایتهای شاه و پدرش در ۵۷سال «سلطنت مطلقهٔ شاهنشاهی» سرپوش گذاشت. مجاهدین و چریکهای فدایی هنوز هم آثار شکنجههای شاه را بر بدن دارند!» . تا همین جا باید از رجوی پرسید شخصا چند بار و چگونه شکنجه شده و چرا تاکنون در طول بیش از چهل سال گذشته هیچ مطلبی از شکنجه های خودش ننوشته و یا هم بندانش آنرا به زبان نیاورده اند؟ و سوال بی پاسخ از سوی مجاهدین اینکه چرا رجوی توسط ساواک شاه اعدام نشد؟
می توان گفت مهمترین مرز سیاسی ایران امروز، مرز بین وطن فروشی و وطن پرستی است. بنابراین می شود هر مدعی و اپوزیسیون نمایی را با این شاخص محک زد و شناخت.
حال اگر با این شاخص سراغ رجوی هم برویم خواهیم دید وی نه در زمان شاه و نه در زمان بعد از انقلاب هیچیک از شاخصه های انقلابی گری و وطن پرستی را نداشت. در زمان شاه با ساواک همکاری کرد و بعد از انقلاب هم به ارتش صدام پیوست.
بعبارت دقیق تر رجوی نه بر سیاست «نه شاه نه شیخ» که به دروغ مدعی آن است بلکه بر سیاست «نه شیخ، فقط شاه» پیش می رود.
اسناد تاریخی هم گواه این مدعاست. سندی تاریخی به امضای نصیری، رئیس ساواک وجود دارد که نشان میدهد مسعود رجوی همکار دیرین ساواک و رژیم پهلوی بوده و در سرکوب مخالفان شاه، حتی کسانی که در ظاهر، هم سازمانی رجوی بودهاند، نقش ویژهای داشته است. این سند و همچنین کشتار، ترور و بمبگذاری سازمان مجاهدین برای قتل عام بیش از ۱۷ هزار ایرانی و بیانیههای گوناگون هماهنگ با خاندان فراری پهلوی نشان میدهد که مسعود و مریم رجوی، ماشین ترور رضا و فرح پهلوی قبل و بعد از سقوط رژیم ستمشاهی بودهاند. مجاهدین برای مخفیکاری درباره همکاری خود با ساواک و پهلوی، سعی داشت سابقه خود را در مبارزه با رژیم پهلوی نشان دهد و رضا و فرح پهلوی هم برای تداعی نشدن سوابق رضاخان و محمدرضا پهلوی در کشتار مردم به خاطر شهرت مجاهدین به ترور، سعی داشتند همکاری بین خود و گروه تروریستی مجاهدین را مخفی نگه دارند تا این واقعیت که ویژگی مشترک پهلوی و رجوی در ترور و کشتار عمومی و مزدوری مشترک آنان به صدام حسین که باعث همافزایی آنها شده مخفی بماند.
همین پارسال بود که اسنادی توسط استخبارات عراق منتشر شد که طی آن همکاری فرح پهلوی و پسرش رضا پهلوی با صدام حسین و رژیم بعث عراق را برای تحمیل ۸ سال جنگ به ایران و کشتار مردم افشا میکرد!
شبکه خبری عراقی «الاتجاه» در اواخر شهریور ۱۳۹۹ گزارش داد، نزدیکان محمدرضا پهلوی، در زمان جنگ صدام حسین بر علیه ایران، از این رژیم حمایت کردند.
در این اسناد آمده است، خانواده محمدرضا پهلوی، پس از فرار از ایران، با کمک برخی از نزدیکان «تیمور بختیار» رئیس اسبق ساواک رژیم پهلوی و «شاپور بختیار» آخرین نخستوزیر این رژیم، تلاش کردند تا صدام دیکتاتور معدوم عراق، بتواند در جنگ علیه ایران پیروز شود.
بر اساس این اسناد، برخی از تجهیزات نظامی ایران در دوران محمدرضا پهلوی خریداری شده بود، با موافقت «فرح پهلوی» همسر شاه، برای بمباران شهرهای ایران به رژیم بعث عراق تحویل داده شد.
بنا بر این گزارش، پس از پیروزی انقلاب ، برخی از نزدیکان تیمور بختیار، واسطه خانواده پهلوی برای کمک به صدام در جریان جنگ با ایران بودند.
رجوی هم در سال ۱۳۶۱ با پشت کردن به مردم ایران با طارق عزیز وزیر خارجه وقت صدام در پاریس ملاقات کرد. او هم به امید رسیدن به سلطنت در ایران به ارتش صدام پیوست و قدم در مسیر خیانتی گذاشت که تاهم اکنون ادامه دارد. بنابراین مجاهدین و پهلوی ها دو جریان همسو هستند که در مقاطع حساس تاریخی کشورمان در کشتن و همکاری با دشمن مردم ایران یعنی صدام حسین از هیچ اقدامی فروگذار نکردند.
- ۰۰/۱۱/۲۰