قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید .

پیوندها

۱۷۹ مطلب با موضوع «فرقه رجوی و امریکا» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰
مسجد ضرار مجاهدین؛ از خاک عراق تا خاک آلبانی
منبع: سایت راه نو - روابط و مناسبات درون سازمان هرگز آن چیزی نبود که در بیرون از تشکیلات تبلیغ میشد. از اینکه گروهک تروریستی مجاهدین برای برگزاری نماز جماعت و انجام سایر امورات دینی و مذهبی نه مسجدی داشتند و نه روحانی، بشدت مایه تعجب اهالی منطقه بود و وقتی سازمان فهمید که نداشتن روحانی و مسجد در برخورد با اهالی و بویژه با سرعشیره های آنها در حل و فصل امورات دیگر به مشکل بر می خورد بلافاصله دستور داد ۳ نفر از مسئولین سازمان ریش گذاشته و لباس روحانی بپوشند!
مجاهدین تقریبا یکسال بعد از اخراج از عراق و تبعید به خاک آلبانی و استقرار در پادگانی در حومه شهر تیرانا در استان مانز، دست به ساخت مسجدی تحت نام «مسجد فاطمه زهرا» زدند. اخیرا نیز با آب و تاب ساخت آنرا در رسانه های معلوم الحال این فرقه تبلیغ نموده و اعلام کردند که مریم رجوی در این مسجد سخنرانی کرده است. زنی که هرگز روی مسجدی را ندیده است.
تا بدین ترتیب وجود مسجد در اردوگاه این فرقه از نظر مخاطبان خارجی، بویژه مردم آلبانی دلیلی بر مسلمان بودن رهبران فاسد و بدنام مجاهدین تلقی گردد!
سازمانی که از بدو تاسیس بدین سو با اینگونه مسائل بیگانه بوده و وجود مسجد را یک نماد ارتجاعی تلقی می کرد، حال نه تنها به فکر ساختن مسجد در اردوگاه این فرقه در آلبانی افتاده بلکه آنرا نیز در رسانه هایش هم تبلیغ می کند.
اگر قرار بود مسلمانی و پیرو اسلام بودن مجاهدین با ساخت چنین مسجدی سنجیده شود «منافقین» صدر اسلام هم با ساخت مسجد ضرار، باید مسلمانان راستین از سوی خدا و پیامبر شناخته می شدند در حالیکه مسجد ضِرار، بنایی که «منافقان» در مدینه ساختند به دستور پیامبر(ص) ویران شد.
چرا که این بنا با هدف تفرقه بین مؤمنان، ترویج کفر و پایگاهی برای منافقان ساخته شده بود؛ اما سازندگان آن ادعا می‌کردند که آن را برای بیماران و گرفتارانی ساخته‌اند که امکان حضور در مسجد قبا را ندارند . آیات ۱۰۷ و ۱۰۸ سوره توبه درباره ساخت این مسجد نازل شده و نام ضرار نیز از این آیات گرفته شده است.
«و آن‌هایی که مسجدی اختیار کردند که مایه زیان و کفر و پراکندگی میان مؤمنان است، و [نیز] کمینگاهی است برای کسی که قبلاً با خدا و پیامبر او به جنگ برخاسته بود، و سخت سوگند یاد می‌کنند که جز نیکی قصدی نداشتیم. و[لی] خدا گواهی می‌دهد که آنان قطعاً دروغگو هستند.»
پس از نزول آیه ۱۰۷ سوره توبه، پیامبر امر فرمود تا این مسجد را ویران کنند و آتش بزنند و آنان نیز این بنا را با خاک یکسان کردند. مکان آن نیز، به دستور پیامبر، محل ریختن زباله و مردار شد.
گفته می شود ابولُبابه بن عبدالمُنذر، براساس‌ روایتی منسوب به امام عسکری (علیه‌السلام) ، که پس از هجرت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به مدینه، در پی ردّ و انکار حضرت برآمد، با چوب‌های بر جای مانده از مسجد ضرار در کنار آن، خانه‌ای ساخت. گفته شده است که در آن خانه نه کسی به دنیا آمد، نه کبوتری نشست و نه مرغی آشیان کرد.
البته چنین فریبی در قرارگاه اشرف در خاک عراق زمانیکه صدام حسین سقوط کرد نیز اتفاق افتاد. سوال اصلی مردمی که مجاهدین برای حضور در قرارگاه اشرف دعوت می کردند از مسئولین این فرقه این بود که چرا شماها که ادعای مسلمانی می کنید نه مسجدی دارید و نه پیش نمازی؟!
در اینجا می خواهم پاسخ و اقدام فرقه رجوی به این سوالات را از کتاب «خداوند اشرف از ظهور تا سقوط» چاپ دوم، سال ۱۳۹۶ به قلم سیدحجت سیداسماعیلی، عضو پیشین مجاهدین بدهم.
در صفحات ۲۹۶ و ۲۹۷ این کتاب آمده است: « . . . بعد از سقوط صدام و با باز شدن پای اهالی منطقه به قرارگاه اشرف در صحبت هایی که آنها با مسئولین سازمان داشتند از اینکه مجاهدین ادعای مسلمانی می کردند ولی در قرارگاه‌شان هیچ مسجدی وجود نداشت تعجب می کردند که تشکیلات بلافاصله تعداد بیشماری از اعضای فرقه را برای ساختن یک مسجد در خیابان ۱۰۰ قرارگاه اشرف بسیج کرد که فکر کنم در کمتر از یک ماه مسجدی با مناره های بلند و در کنار جاده ساخته شد. تا از ذهن اهالی چهره ای که از مجاهدین (در نامسلمانی) نقش بسته بود پاک شود.
الحق اسم این مسجد را باید مسجد ضرار گذاشت. چرا که آنچه که به محتوای فهم ایدئولوژیکی مجاهدین بر می گردد آنها زیاد در قید و بند نماز و واجبات دینی نبودند. بلکه صرفا با عوام فریبی می خواستند اهداف ضد ایرانی و ضد ملی خود را پیش ببرند.
  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

روز قدس

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

تجمع اعتراضی علیه حمایت کشور سوئد از گروهک تروریستی منافقین با عنوان «سوئد مامن امن برای تروریست‌ها»، صبح امروز چهارشنبه (۷ اردیبهشت) با حضور تعدادی از خانواده شهدای ترور و اقشار مردمی در مقابل سفارت سوئد برگزار شد.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

آویزان شدن رجوی از داستان «ماهی سیاه کوچولو» در سال جدید و «هدیه» آن به آنچه که «شورشگران و نسل جوان» از جانب این مردک مزدور صدام خوانده می شود! اوج درماندگی و ورشکستگی تاریخی این فرقه در تمامی ابعاد ایدئولوژیک  و سیاسی – اجتماعی آن است.

پر واضح است داستان «ماهی سیاه کوچولو» اثر بیاد ماندنی صمد بهرنگی قبل از اینکه بر جامعه خروشان ایران زمین مصداق داشته باشد بر برکه بوگندوی مجاهدین در اردوگاه این فرقه در آلبانی مصداق دارد که باید همچون ماهی سیاه کوچولو حصارهای آن را از هم درید و پای در دنیای آزاد و بیرون گذاشت.

راستی چرا رجوی تاکنون بعد از گذشت چندین دهه هنوز به اعضای خود مجاهدین توصیه نکرده است که قصه ماهی سیاه کوچولو را بخوانند؟! و چرا اثری از این قصه در اردوگاه این فرقه وجود ندارد؟

واقعیت این است داستان زندگی اعضای نگونبخت در درون فرقه خیلی شبیه به زندگی «ماهی سیاه کوچولو» در قصه صمد بهرنگی در داخل جویبار است.  اعضای نگونبخت هم  مستمر از خود می پرسند پدران و مادرانشان کو ، فرزندان شان کو؟ خواهران و برادران شان کو؟

رجوی برای اعضای نگونبخت جا آنداخته است که آنها از هیچ پدر و مادری زاده نشده اند. آنها نه فرزندی دارند که انتظارشان را بکشد، نه خواهری و نه برادری. دنیا همین برکه بوگندویی است که رجوی برای آنان در قلعه «اشرف» چه در عراق و اکنون در آلبانی ساخته است. دنیایی به تاریکی زندان که نه آفتابی در آن طلوع کرده و نه ماهی در آن درخشیده است.

اردوگاهی که در آن بجای گل و درخت تا دلت بخواهد کیوسک های نگهبانی، برج های دیدبانی و سیم های خاردار رویده است و دخمه هایی که باید قبل از تاریک شدن هوا در آن تمرگید و در دید نگهبانان بی رحم  شب را به صبح رساند.

در سالهای گذشته خیلی ها تلاش کردند مثل ماهی سیاه کوچولو که می خواست آخر جویبار را ببیند آنها هم بیرون از حصارهای قرارگاه اشرف را ببینند. خیلی ها موفق شدند و آنهایی هم که موفق نشدند نهایتا دشنه زهرآگین رجوی و ایادی مزدورش بر سینه هایشان نشست.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

ضیافت افطاری انجمن «آسیلا» در نزدیکی زندان «اشرف۳» در منطقه مانز آلبانی برگزار شد.

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، حسن حیرانی، مدیر انجمن حمایت از ایرانیان مقیم در آلبانی در این ضیافت که روز گذشته همزمان با سال‌روز شهادت حضرت علی (ع) برگزار شد، اظهار داشت: ما از طرف خانواده های عضو انجمن نجات در نزدیکی زندان رجوی آمدیم تا با حضور معتمدین محلی منطقه مانز، دین خود را به خانواده‌ها انجام دهیم.

وی ضمن تشکر از حمایت و پشتیبانی خانواده ها از جداشده های فرقه رجوی تصریح کرد: امیدوارم در این شب های قدر به یاری خداوند بتوانیم اسیران بیشتری را از زندان رجوی آزاد کنیم و در رمضان و عید فطر آینده عزیزان بیشتری را در جمع خودمان داشته باشیم.

در این مراسم از تازه ترین انتشارات انجمن آسیلا که ترجمه جزء۳۰ قرآن کریم به زبان آلبانیایی بوده، رونمایی شد .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

موسی‌جابری‌فر، عضوِ جوان فرقه رجوی با انتشار یک بیانیه رسمی از این فرقه اعلام جدایی نمود و به دنیای آزاد سلام کرد.

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، در متن بیانیه رسمی «موسی جابری‌فر» آمده است: ضمن تبریک به مناسبت سال جدید اینجانب موسی جابری فر متولد ۱۳۵۹ از تهران اعلام جدایی رسمی و همیشگی خود را از سازمان مجاهدین (فرقه رجوی) اعلام می نمایم. علت جدایی من از فرقه رجوی به دلیل عدم صداقت و اعتماد و فریب کاری آنها می باشد که به خروج کامل و بدون بازگشت از آنها مصمم شده ام.

جهت اطلاع شما هموطنان عزیز مدتی پیش از طرف دفتر فرقه به من گفته شد که شما مرز سرخ رد کرده اید چون با ایرانیان مقیم در تیرانا و اعضای انجمن «آسیلا» ارتباط دوستانه دارید. اما قبول نکردم که ارتباط با هموطنان و دوستان سابق و قدیمی مرز سرخ محسوب می شود و …. . این موضوع مورد قبول دیدگاه خصمانه آنها واقع نشد و به من ابلاغ شد که یک تعهد نامه باید امضا کنم و رابطه ام را با تمام افراد ایرانی در کشورآلبانی را قطع نمایم. من به طور شفاها قبول کردم، علت هم این بود که شدیدا تضاد مالی داشتم و چاره ای نداشتم ولی نوشتن این تعهد نامه و اعلام موضع گیری علیه انجمن قانونی «آسیلا» که متشکل از دوستان سابق من در تیرانا بود به زمان دیگری موکول شد. این ملاقات در دفتر فرقه تمام شد و گذشت ولی بعد هر چه به این موضوع فکر کردم که چرا باید بپذیرم و زیر بار زورگویی و فشارآنها بمانم و اجازه بدهم که فرقه از این مستمری که طبق قرارداد خودش با دولت آلبانی دارد من را برای مطامع رذیلانه خودش مورد سوءاستفاده قرار بدهد و بیایم علیه انجمن «آسیلا» به دروغ حرف های آنها را بنویسم و امضاء کنم وجدانم قانع نشد. بالاخره تصمیم قطعی خود را گرفتم که از انجمن آسیلا که حامی ایرانیان مقیم در آلبانی است کمک بگیرم و به آنها و سایر دوستان قدیمی خودم بپیوندم تا از بند و اسارت این فرقه به طور کامل  خلاص شوم و آزادانه بتوانم برای زندگی شخصی خودم تصمیم بگیرم و نه اینکه در این کشور زیر سایه آنها با ترس و نگرانی مثل یک برده زندگی کنم و آنها به جای من وبرای من تصمیم بگیرند و بیش از این من را مورد سوءاستفاده قرار بدهند.

  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰

همه به یاد داریم در آستانه چهارشنبه سوری سال ۱۳۹۹ بود که ستاد اجتماعی مجاهدین فراخوان داد و اعلام کرد آنان به «استقبال از سال تعیین‌کنندهٔ ۱۴۰۰» خواهند رفت!

همچنین نباید از یاد برد که دل بستن سران فاسد و بدنام مجاهدین به دیوانه ای مثل ترامپ و  همسویی و همکاری کامل با تحریم آمریکا بر علیه مردم ایران در چند سال اخیر و امید به پیروزی وی در دور بعدی، موجبات تاخت و تاز این فرقه در فضای مجازی را سبب گردید. اما با پیروزی نامزد حزب دموکرات، جو بایدن ، شاخ مجاهدین هم شکست.

بدین ترتیب وضعیت پیش آمده یک بلاتکلیفی استراتژیکی را بر فرقه رجوی که در حال رسوب شدن در کشور آلبانی و کوتاه آمدن از شعار «سال سرنگونی» در سالهای متوالی بود، تحمیل کرد.

سواستفاده از برخی اعتراضات صنفی و گاها اجتماعی محدود ، همانند اعتراضات دامداران یا مالباختگان موسسات ملی، فرهنگیان ،  بازنشستگان، کشاورزان بابت حق آبه و کارگران تعدادی از کارخانجات ، بزرگنمایی مشکلات اقتصادی ، بزرگنمایی گاها صف خرید مایحتاج عمومی ، ایجاد تهدید و ترس علیه مردم کشورمان ، لابی گری در مجالس برخی از کشورهای اروپایی و  امریکا و استفاده از هیجانات نمایندگان آمریکایی در انتشار هربیانیه ضدایرانی توسط آنان ، برخورد پلیسی با جداشدگان حاضر در کشور آلبانی و تهدید جدی و حضوری جداشدگان ساکن در اروپا ، برنامه ریزی های لازم برای استفاده بیشتر از فضای مجازی جهت یارگیری و سواستفاده از افراد غیرمطلع داخلی،  شمه ای از عملکرد مجاهدین در سال ۱۴۰۰ بوده است.

اما اگر بخواهیم مروری بر برخی از شکست های فرقه رجوی در سال ۱۴۰۰ داشته باشیم می توان به موارد زیر اشاره کرد.

۱ –  بسته شدن صدها حساب کاربری جعلی مجاهدین در فیسبوک

خبرگزاری بی بی سی فارسی در ۱۸ فروردین ۱۴۰۰ به نقل از مدیر فیسبوک اعلام کرد: صدها حساب جعلی مرتبط با یک گروه تبعیدی ایرانی و یک مزرعه ترول (اوباش اینترنتی) در آلبانی را حذف کرده است. به گفته این شرکت در بسیاری موارد برای این حساب ها در فیسبوک و اینستاگرام از اسامی و عکس های جعلی استفاده می شد.

به گفته این شرکت در مجموع بیش از ۳۰۰ حساب، صفحه و گروه در فیسبوک و اینستاگرام حذف شد.

بنابر اعلام فیسبوک این حساب‌ها پست‌هایی در انتقاد از حکومت ایران و در حمایت از سازمان مجاهدین خلق از گروه های عمده مخالف جمهوری اسلامی منتشر می کردند.

فیسبوک در نتیجه گیری خود اعلام کرده این حساب‌ها از مکانی واحد اداره و از سوی افرادی به نمایندگی از سازمان مجاهدین خلق اداره و کنترل شدند.

۲ –  شکایت تعدادی از اعضای جداشده از رهبران مجاهدین به دادگاه بین المللی لاهه.

در روزهای ۱۷ و ۱۸ اسفند ماه و طی دو روز پرثمر جلسات رسیدگی به دادخواست و شکایت بیش از ۴۲ نفر از اعضای سابق گروه تروریستی مجاهدین خلق در شعبه ۵۵ دادگاه حقوقی و عمومی بین‌الملل تهران برگزار گردید.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

جناب آقای پوراحمد لطفا در ابتدا بفرمایید که چگونه شد با فرقه رجوی آشنا و جذب شدید؟

ضمن عرض سلام و ادب و احترام و تقدیر و تشکر صمیمانه از دست اندرکاران سایت فعال و روشنگر فراق به عرض می رسانم بنده به عنوان هوادار و هواخواه سرسخت امام(ره) و همگام با انقلابیون وقت در عرصه فعالیت های ضدشاه فعال بودم و در عزیمت امام به کشور سر از پا نمی شناختم. در یکی از روزهای فعالیت انقلابی ضد شاه در صفوف تظاهرکنندگان، پلاکاردی دیدم که روی آن نوشته شده بود: «خمینی- شریعتی- مجاهدین» که به واسطه جدید بودن اسامی شریعتی و مجاهدین خیلی نظرم را جلب کرد وکنجکاو شدم. درصدد برآمدم که بیشتر با آنان آشنایی پیدا کنم.

بعد از پیروزی قیام ضد سلطنتی و عزیمت امام به کشورکماکان از شور و حال وصف ناپذیر برخوردار بودم و شبانه روز به اتفاق سایردوستانم در پاسداری از شهر و ارزش‌های نوپای انقلاب به گشت می پرداختم. با ورود به هنرستان و تحصیل در رشته راه و ساختمان و مطالعه تیمی حول کتب و آثار دکتر شریعتی، مجاهدین و خاصه زندگی نامه و دفاعیات مهدی رضایی، صرفا حسی و عاطفی و نه عقلی و شعوری تاثیر فوق العاده ای پذیرفتم که در من مبنای چرخش فکری و بینش سیاسی به سمت مجاهدین خلق را موجب شد.

کم کم با ورود به جنبش ملی مجاهدین وقت (واحد دانش آموزی لاهیجان) سطح هواداری نوع دوستانه و صادقانه بنده از این گروه درحوزه نشریه فروشی و دیگر فعالیت های تبلیغی در مقاطع انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری و مجلس در سال ۱۳۵۸شدت بیشتری به خود گرفت و متاسفانه مسیر زندگی ام به واسطه شعارهای دروغین به ظاهر انقلابی و نوع دوستانه مجاهدین به سمتی که آگاهانه نبود هدایت شد.

بعد از دو سال فعالیت های به اصطلاح سیاسی در راستای تصاحب قدرت توسط رجوی، موج خشونت و تروریسم افسارگسیخته جریان انحرافی و ستیزه جوی گروه رجوی، بسیاری از هواداران خود و نیروهای انقلاب را به کام مرگ و قربانگاه مطامع قدرت پرستانه هیستریک رجوی فرستاد که بنده نیزدر آن وانفسا که ازخانه وکاشانه به دور و ناگزیر به ترک تحصیل شده و در خانه های تیمی به سر می بردم  دستگیرشدم.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

از دیرباز برگزاری جشن نوروز در فرهنگ سرزمین ایران جایگاه والایی داشته است که اکنون پیشینه و تاریخچه ای سه هزار ساله به خود اختصاص داده و یکی از کهن سالترین عیدهای ملی در جهان محسوب می شود.

طبق بعضی از افسانه ها سه هزار سال قبل در چنین روزی جمشید پس از بیرون آمدن از کاخ خود در جنوب دریاچه ارومیه که امروزه منطقه حسنلو نام گرفته است تحت تاثیر آفتاب سوزان و درخشان و طراوت تازه قرار می گیرد و آن روز را نوروز می نامد و بر آن می شود که همه ساله در چنین روزی آیین و مراسم های خاصی تدارک دیده و برگزار کند.

همچنین ریشه نوروز در شاهنامه این چنین عنوان شده است که جمشید در حال گذشتن از آذربایجان بوده است که دستور می دهد برایش تختی قرار داده و خود باد تاجی پر زرق و برق روی آن تخت بنشیند بنابراین با تابش نور خورشید به آن تاج زرین و پر زرق دنیا نورانی می شود و به خاطر شادمانی مردم آن روز را نوروز نامیده اند.

نخستین پادشاهی که موجب رسمیت پیدا کردن نوروز شد کوروش کبیر بود. وی قبل از میلاد و در سال ۵۳۸ دستور پاکسازی محیط زیست، ترفیع نظامیان، عفو مجرمان را به این روزها موکول کرد.

همچنین در این دوران رایج بود که مردم در بامداد نوروز به سمت یکدیگر آب پاشی کنند و نیز آتش روشن کردن در شب نوروز از زمان هرمز اول مرسوم شد و از دوره هرمز دوم دادن سکه به عنوان هدیه و عیدی در نوروز رایج شد.

در اسلام هم نگاهی خجسته به نوروز شده و تاکید بسیاری به گرامی داشتن آن شده است به طوری که از دیدگاه آن روز ظهور امام زمان روز نوروز است. امام صادق(ع) در حدیثی فرموده است:

«روز نوروز همان روزی است که خداوند در آن از بندگانش پیمان گرفت که او را پرستش کنند و هیچ چیزی را شریک او ندانند و این که به پیامبران و اولیایش ایمان بیاورند و آن نخستین روزی است که خورشید در آن طلوع کرده، و باد های باردار کننده در آن وزیده است و گل ها و شکوفه های زمین آفریده شده است.

آن روزیست که کشتی نوح (ع) به کوه جودی قرار گرفت و آن روزی است که در آن قومی که از ترس مرگ از خانه های خود بیرون آمدند و آن ها هزار ها نفر بودند پس خداوند آن ها را بمیراند و سپس آن ها را در این روز زنده کرد؛

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

نویسنده: سیدحجت سیداسماعیلی، عضو پیشین شورای مرکزی «مجاهدین»، فارغ التحصیل رشته علوم سیاسی در مقطع کارشناسی ارشد.

سرطان داعش نماد بربریت و توحش در دنیای به ظاهر متمدن و مترقی امروزی (بویژه در نحوه رفتار با زنان) است. شکی نیست که داعش بیش و پیش از آنکه یک گروه شبه نظامی باشد یک فرقه ایدئولوژیک با برداشت‌های خاص و بشدت رادیکال، انحرافی و متحجرانه از دین مبین اسلام است.

در این میان تنها گروهی را ، علیرغم برخی تفاوت های ایدئولوژیک ، می توان شبیه به داعش تلقی کرد «سازمان مجاهدین خلق» است که در رفتارهای انحرافی، برداشت های شخصی و منفعت طلبانه از قرآن و اسلام همانند داعش عمل می کند. 

رویکرد فرقه رجوی به زنان را می توان در قالب یکی از مهم ترین و شاید جالب توجه ترین اجزای فکری – عقیدتی این گروه مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. 

بدیهی است در جهان بینی فرقه رجوی، نگاه به زن نیز هرگز نگاهی انسانی و اخلاقی نخواهد بود.

وفاداری و عدم خروج از فرقه و پیروی از قوانین سختگیرانه به ظاهر مذهبی و سیاسی تشکیلات، اصل اساسی در درون «مجاهدین» است. در عین حال کسانی هم هستند که به شدت مراقبند زنان در تشکیلات به رهبران فرقه وفادار بمانند در غیر اینصورت تنها مرگ می تواند آنان را از دست این فرقه رها سازد.

اگر مفتی های داعش  معاویه بن ابی سفیان را مؤسس سنت جهاد نکاح می دانند، فتوای غیر انسانی و غیر اخلاقی بهره کشی جنسی از زنان تحت لوای آنچه که «آموزه های پیامبر» نامیده می شود نیز توسط شخص رجوی رهبر این فرقه در دستور کار قرار گرفته است.

همچنانکه در بهمن ماه ۱۳۶۳ مسعود رجوی طی اطلاعیه ای اعلام کرد؛ مریم رجوی را به مثابه همردیف مسئول اول منصوب کرده است. اما گستاخانه ترین قسمت این اطلاعیه بخش پایانی آن بود که رجوی خواست با مقایسه خود با حضرت محمد (ص) قضیه را اسلامی و دینی جلوه دهد و نوشت: «محمد پیامبر خدا نیز با زن پسر خوانده خود که به تازگی از او طلاق گرفته بود، ازدواج کرد!!!»

خشونت و تعرض جنسی رهبر فرقه رجوی به زنان در واقع بخشی از استراتژی رجوی است که با برداشت های غلط از اسلام و برای رسیدن به اهداف سیاسی خود صورت می گیرد.
وجود اطلاعات تاسف آور از موارد بی شمار تجاوز و بردگی جنسی در گروه های مسلح تندرو و گروه های فرقه ای یکی از معضلات قرن حاضر است.

بر اساس گزارش منتشره توسط سازمان ملل متحد، گروه های تندرو مانند «داعش» در دو کشور عراق و سوریه و «بوکو حرام» در کشور آفریقایی نیجریه از «خشونت جنسی» به عنوان تاکتیکی در راستای رسیدن به اهداف خود بهره می گیرند که فرقه رجوی هم از این قائده مستثنی نیست و باید نام «مجاهدین» را هم به این لیست اضافه کرد.

دادن نقش محوری به زنان در شبکه های اجتماعی، استراتژی است که رجوی  عمدا برای جذب نیرو به کار می برد.

حضور زنان در به اصطلاح کانون های شورشی نیز نگاه ابزاری رهبران «مجاهدین» به زنان و دختران جوان به عنوان یک طعمه را نشان می دهد تا بتوانند مردان بیشتری را جذب کنند.

برخی از زنان و دخترانی که موفق به فرار از چنگال رجوی شده اند در مصاحبه های خود از وجود نظام خاص در  عضویت زنان در حرمسرای رجوی و عقیم سازی آنان در این زمینه سخن به میان آورده اند و حتی برخی از آنان پس از جدایی از این گروه وحشت آفرین سکوت پیشه کرده اند.

اغلب زنان در این تشکیلات دچار افسردگی های شدید روحی  هستند به نحوی که آنان حتی خندیدن را به دلیل جرم انگاری آن توسط رهبران فرقه سالهاست فراموش کرده اند.

در بسیاری از این موارد دخترانی که خانه خود را با هدف پیوستن به این سازمان در سال های دهه ۶۰ و ۷۰ ترک کردند دیدی رمانتیک نسبت به این موضوع داشته و رجوی را با عنوان «برادر»  خطاب می کردند، ولی نمی دانستند روزی فرا خواهد رسید «برادر مسعود» به همین زنان در قالب «وظیفه اسلامی و انقلابی» خود تجاوز کند.

اجرای احکام اجباری پوشش کامل، ختنه اجباری و منع عبور و مرور آزادانه زنان بخشی از تفکر داعش در خصوص زنان را شامل می شود در فرقه رجوی نیز بنوعی دیگر همین احکام ساری و جاری است. جدا سازی جنسیتی، پوشش کامل، عقیم سازی زنان با درآوردن رحم آنان، منع عبور و مرور آزادانه در قرارگاههای این گروه، بروز ندادن هیچ یک از خصوصیات زنانه، عدم رسیدگی های فردی، تن دادن به نیازهای جنسی رجوی و سایر محدودیت ها بخشی از اجبارات زنان در این فرقه محسوب می شود.  

اما سوال اینجاست این زنان بر اساس کدامین جذابیت ها راه پیوستن داوطلبانه به آنها را در دهه های گذشته پیش گرفتند؟

مجموع بررسی ها نشان می دهد اصلی ترین عوامل موثر در این فرآیند، موارد زیر هستند:

۱- وعده آرمانشهری و جامعه بی طبقه توحیدی

هرچند در شرایط فعلی پیوستن زنان به تشکیلات «مجاهدین» به شکل حرفه ای به ندرت اتفاق می افتد، ولی زنانی که در دهه های ۶۰ و ۷۰ به این گروه پیوستند به این دلیل بود که «مجاهدین» خبر از تشکیلِ جامعه‌ای فراملیتی که در آن عدالت اجتماعی به خوبی رعایت شده و مهمتر از همه جامعه ای مطابق با هنجارهای آنچه که  «اسلام انقلابی» خوانده می شد را خبر می داد.

  • مصطفی آزاد