قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید .

پیوندها

۱۸۰ مطلب با موضوع «فرقه رجوی و کشور آلبانی» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

پارلامنتر کانادایی برای حضور در اجلاس آلبانی ۳۰ هزار دلار گرفتند / رجوی‌ها تمام نیروی خود را برای دعوت از سیاست‌مداران غربی به‌کار می‌گیرند

 

 

یک روزنامه‌نگار کانادایی با انتقاد از رفتار برخی پارلامنترهای این کشور نوشت: پارلمانترهایی از چند حزب برای شرکت در یکی از مراسم‌های فرقه رجوی با عنوان «اجلاس جهانی ایران آزاد ۲۰۲۲» در مجموع نزدیک به ۳۰ ‌هزار دلار، از این فرقه دریافت کرده‌اند.

به گزارش فراق، کمپبل کلارک، نویسنده روزنامه گلاب‌اندمیل کانادا در یادداشتی که در تاریخ ۳ آوریل (۱۴ فروردین) در این روزنامه منتشر شده است، به سفر سال گذشته هفت پارلمانتر کانادایی به آلبانی به‌دعوت یکی از سازمان‌های زیرمجموعه فرقه رجوی در کانادا موسوم به «انجمن دموکراتیک ایران» واکنش نشان داده است.

در این یادداشت آمده است که پارلمانترهای مذکور که از سه حزب مختلف بوده‌اند، برای شرکت در یکی از مراسم‌های فرقه رجوی با عنوان «اجلاس جهانی ایران آزاد ۲۰۲۲» در مجموع نزدیک به ۳۰ ‌هزار دلار از این فرقه دریافت کرده‌اند؛ هرچند این مراسم به‌دلیل نگرانی‌های امنیتی برگزار نشد.

به نوشته هابیلیان، نویسنده این یادداشت، هدف فرقه رجوی از قبول هزینه دعوت از سیاستمداران کانادایی به آلبانی را ارائه چهره‌ای دروغین از خود به‌عنوان مهره‌ای قابل اعتنا جهت نیل به ایران دموکراتیک ارزیابی می‌کند.

کمپبل کلارک می‌نویسد رجوی ها تمام نیروی خود را برای دعوت از سیاست‌مداران غربی به‌کار می‌گیرند و در صورت موفقیت، حضور آن‌ها را در بوق‌وکرنا می‌کنند. به‌اعتقاد وی، میهمانانِ نشست‌های موسوم به ایران آزاد، کمکی به آزادی ایران نمی‌کنند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

نقش فرقه تروریستی رجوی براساس شواهد و مدارک مستند در همکاری با صدام در طول سال های دفاع مقدس و همچنین در سرکوب قیام مردم در انتفاضه شعبانیه غیرقابل انکار است.

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، فرقه رجوی مدعی است در فرودین ماه سال ۱۳۷۱ مصادف با شکست دولت عراق در جنگ علیه کویت برای دفاع از خویش با اکراد عراقی در هنگام برگشت به کمپ اشرف درگیر شده و نام آن جنگ وحشیانه و قتل عام را «عملیات مروارید» گذاشتند.

اما واقعیت چیست. پس از شکست رژیم بعثی در جنگ خیلج فارس مردم عراق از ظلم و ستم  دیکتاتوری صدام حسین به ستوه آمده بودند علیه دولت بعثی قیام کردند.

قیام از استان های جنوبی عراق آغاز شد و سپس کل عراق را در برگرفت و می رفت تا حکومت صدام را سرنگون کند. نکته مهم آنکه  قیام تحت حمایت مراجع شیعی قرار گرفت و برای رهبری آن کمیته نه نفره ای تشکیل شد که باعث نگرانی دول غربی و برخی همسایگان عراق شد. آنها نمی‌خواستند یک دولت مستقل و اسلامی دیگر را در منطقه شاهد باشند. 

قیام مردم مسلمان عراق یا همان انتفاضه شعبانیه در کربلا و نجف و برخی مناطق دیگر علیه دولت  شکل گرفت. بخش اصلی کشور به دست نیروهای مردمی افتاده بود. از ۱۸ استان عراق چهارده استان دیالی واسط میسان، البصره،  ذی قار، المثنی، القادسیه، بابل، کربلا، نجف، دهوک، اربیل، کرکوک و سلیمانیه به دست انقلابیون افتاد و تنها استان های مرکزی شامل صلاح الدین، بغداد، نینوا و الانبار در اختیار حکومت بود. امریکا که انتظار چنین قیام بزرگی را نداشت  از ترس افتادن کشور به دست کردها و شیعیان به دولت عراق برای سرکوب مردم چراغ سبز داد. پس از حمله صدام به کویت، عراق منطقه پروازممنوع  اعلام و حرکت کلیه هواپیما ها و بالگرد های ارتش عراق تحریم بود ولی دولت امریکا در  شرایط قیام مردم برای سرکوب منطقه پرواز ممنوع در مناطق شیعی و کرد نشین را لغو نمود.

آن ها به جنگنده های عراق اجازه دادند بار دیگر پرواز کنند. نادیده گرفتن شرایط منطقه پرواز ممنوع برای ارتش عراق به صدام این فرصت را داد که با حملات هوایی و استفاده از سلاح های غیر متعارف و تسلیحات شیمیایی بمب های فسفری و با کمک مزدورانی چون فرقه رجوب، انتفاضه مردمی عراق را سرکوب کنند.

آنها به اماکن مقدس اسلامی نیز رحم نکردند و با توپ و تانک به شهرهای کربلا و نجف حمله کردند.  گارد جمهوری عراق به رهبری داماد صدام «حسین کمال»  قیام شعبانیه را سرکوب و کشتاری عظیم به راه انداخت. یکی از مهمترین شهرهایی که در برابر صدام مقاومت می کرد شهر کربلا بود. گفته می شود حسین کمال هنگامی که با تردید نیروهای ارتش برای حمله به کربلا مواجه می شد با تانک به گنبد حرم امام حسین شلیک کرد و گفت من حسین هستم و آن هم حسین است انتخاب کنید با کدام حسین هستید.

فرقه رجوی هم در این ماجرا ساکت ننشستند و به کمک نیروهای عراقی شتافتند و همراه با نیروهای صدام در کشتار شیعیان و اکراد سهیم شدند.

از زمان حضور فرقه تروریستی رجوی در خاک عراق و تشکیل ارتش، سران فرقه بدون اجازه و هماهنگی با صدام و تشکیلات امنیتی عراق (استخبارات) اجازه کوچکترین اقدام نظامی را نداشتند. در واقع ارتش تشکیل یافته رجوی به عنوان یکی از واحد های ارتش عراق و زیرمجموعه یکی از لشکرهای نظامی رژیم بعثی شمرده می شد.

در مدارکی که پس از سقوط دولت صدام به دست آمد رجوی در یکی از ملاقات هایش با صدام گفته بود: «درباره موضع خودمان فقط این جمله را می گویم من در ذهن خودم و همانطور در قلب خودم نمی توانم حساب مصالح و منافع خودمان را از شما جدا کنم این ها دقیقا در هم آمیخته است. واقعیت این است منافع ما چنگ در چنگ و تنگاتنگ است.»

لذا در زمان به خطر افتادن حکومت صدام که می رفت طومارش در سال ۱۳۷۰ بسته شود فرقه بیش از هر گروه کشور و همسایه های دیگر عراق منافع و هستی خود را در خطر می دید. ثبات و یا باقی ماندن دولت صدام برای رجوی امری حیاتی بود.

این موضوع باعث شد او به اربابش ثابت کند تا کجا حامی و مزدور است. به دلیل پیوندها و همکاری های گسترده سازمان منافقین در زمان جنگ  با عراق، به خاطر از دست نرفتن موقعیت و امکاناتش به تلاطم افتاد و به صدام قول داد در کنار ارتش عراق با نیروهای بپا خاسته عراق بجنگند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

سرپل های فرقه رجوی به منظور جذب عامل میدانی برای اهداف خود، از دستورالعمل های خاصی استفاده کنند.

به گزارش فراق، با وجود شکست های گسترده فرقه تروریستی در جریان‌های اخیر، تیم سایبری نفاق از سوله های «اشرف ۳» در آلبانی با انواع شیوه ها، همچنان فریب جوانان و کاربران کم تجربه در فضای مجازی را در دستور کار قرار داده است.

 

در این خصوص طبق اطلاعات موجود تیم سایبری با داشتن اعضایی آموزش دیده و با شیوه ای رباتیک و همچنین استفاده از ربات های کمکی برای این مهم، محتوای لازم را انتشار  نموده و بازخورد می گیرند.

مهم ترین مواردی که سازمان از این طریق آن را دنبال می کند را می توان در موارد ذیل اشاره کرد؛

  • تصویر سازی از طرفداران مردمی سازمان در داخل کشور (محبوبیت مدنی)
  • آمار و بیلان کاری در جهت جذب و فعال نمودن مخاطبان
  • مختل کردن امنیت و به نوعی سرگرم سازی نیروهای امنیتی
  • مشغول سازی مخاطب در فضای مجازی برای ذهن شویی مثبت در جهت اهداف سازمان
  • ذهن شویی تخریبی و تحریک کننده برای مخاطبان علیه نظام حاکم
  • آمار داده های میدانی به سر تیم های رده بالای سازمان در جهت پیشرفت جایگاه (سرپل) و مرحله بعد جلب حمایت ها و بودجه مالی برای ادامه فعالیت سازمان
  • تبلیغات سازمانی در جهت معرفی رجوی و پروژه آلترناتیو سازی
  • پوشش برای جنایات گذشته و کارنامه ای جدید با سبک دلسوزانه برای مردم ایران
  • استفاده از مشکلات داخلی و مسائل خاص برای جلب مخاطب و تحریک افکار عمومی
  • سوار شدن بر موج اعتراضات و اعتصابات و تحصن ها با القای حس رهبری و مدیریت
  • بد نام سازی مسئولان نظام، عملکرد انقلاب در حوزه داخلی و خارجی
  • تلاش برای پروژه بنام اعدام های ۶۷ و بحث حقوق بشر و …

با این تفاسیر سرپل ها در تیم سایبری نفاق وظیفه دارند در فضای مجازی و در چهار گروه آن یعنی اپلیکیشن های تلگرام،  توئیتر،  فیسبوک و اینستاگرام رصد و شناسایی و افراد مختلف را چک نموده و چنانچه بر اساس خطوط تعریف شده سازمان بود، با آن ها ارتباط گیری و آنها را جذب خود نمایند. این در حالی است که در گذشته چنین بود که سرپل ها فعال بوده و دیگران  (سایبر – هوادار – خاکستری) به سراغ آنها رفته و ارتباط گیری رخ می دهد.

پروتکل تعریف شده برای سرپل در جهت جذب مخاطب به شرح ذیل است که موارد مهم آن تیت و در ذیل آورده شده است؛ این مشخصات چند حالت دارد:

  • سرپل می داند طرف سایبر است و ادامه می دهد
  • سرپل نمی داند طرف سایبر است و ادامه می دهد
  • سرپل فرد را خاکستری تشخیص می دهد
  • سرپل فرد را زخمی از نظام دانسته و ارتباط گیرید

لازم به ذکر است در قاعده کلی آن، برای تیم سایبر هر یک از موارد بالا مهم نبوده و تنها چیزی که برای آن ها اهمیت فراوانی دارد این است که موضوعی که مد نظر است به صورت عکس، فیلم، پوستر و … انجام و ارسال شود.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 
<strong>اکران نوروزی فیلم «اتاقک گلی»، داستان مقاومت مردم اسلام آباد در برابر جنایات مجاهدین</strong>

 

این فیلم که در روستای برده رش شهرستان جوانرود فیلمبرداری شده، با محوریت دفاع مقدس و عملیات مرصاد بوده و هدف آن نشان دادن مقاومت مردم مظلوم کرمانشاه به ویژه مردم روستاهای شیان و دلو اسلام آباد غرب در برابر جنایات سازمان مجاهدین در عملیات در عملیات مرصاد است.

فیلم اتاقک گلی به کارگردانی محمد عسکری و تهیه کنندگی داود صبوری موفق به کسب سه سیمرغ بلورین جایزه ویژه هیات داوران، بهترین کارگردانی فیلم اول و بخش مقاومت جشنواره بین‌المللی فیلم فجر و نیز جایزه آرمان ویژه شهردار تهران شده است.

این فیلم که در روستای برده رش شهرستان جوانرود فیلمبرداری شده، با محوریت دفاع مقدس و عملیات مرصاد بوده و هدف آن نشان دادن مقاومت مردم مظلوم کرمانشاه به ویژه مردم روستاهای شیان و دلو اسلام آباد غرب در برابر جنایات سازمان مجاهدین در عملیات در عملیات مرصاد است.

خلاصه داستان فیلم اتاقک گلی

اتاق گلی روایتی از عملیات مرصاد در سال ۶۷ و حمله مجاهدین به کشور و حضور لشگر ۲۷ محمد رسول‌الله در سه‌راه اسلام‌آباد و منهدم کردن ادوات جنگی است، که در عملیات مرصاد یک دسته از رزمندگان لشگر ۲۷ برای حفاظت از ساکنان روستای شیان عازم این منطقه می‌شوند که درنهایت تعدادی از رزمندگان لشگر در حفاظت از این روستا به شهادت می‌رسند و اهالی سالم می‌مانند. نکته جالب توجه فیلم این است که تهیه‌کننده این فیلم یکی از همان رزمنده‌هایی است که برای نجات این دخترک گرفتار شده، همراه دیگر همرزمانش وارد عملیات می‌شود.

لازم به ذکر است که فیلم «سرهنگ ثریا» نیز از تازه ترین محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج است که سال گذشته در جشنواره فجر از آن رونمایی شد. این فیلم نیز از زاویه‌ای دیگر به حضور سازمان مجاهدین خلق در پادگان اشرف می‌پردازد.

ملاحظه: سازمان مجاهدین در مرداد سال ۱۳۶۷ با حمایت هوایی و توپخانه ای ارتش صدام از مرز قصرشیرین وارد خاک ایران شد و جنایات زیادی را در مسیر حرکت خود بر علیه مردم مظلوم این منطقه انجام داد که نهایتا در تنگه چهار زبر توسط نیروهای ایران متوقف و پس از شکست سخت و با انبوهی کشته و اسیر با باقیمانده نیروهای خود مجددا به خاک عراق بازگشت. مجاهدین نام این عملیات را «فروغ جاویدان» گذاشت.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

 راز‌هایی از پادگان «اشرف» که مخاطبان را جذب می‌کند

 

کتاب «تهران تا تیرانا» شامل خاطرات مسعود خدابنده از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق و سرتیم حفاظت از مسعود و مریم رجوی، با تدوین محمد جعفربگلو توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ دوم رسید.

به گزارش فراق، چاپ دوم کتاب «تهران تا تیرانا» شامل خاطرات مسعود خدابنده از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق و سرتیم حفاظت از مسعود و مریم رجوی، با تدوین محمد جعفربگلو، به تازگی در شمارگان هزار نسخه، ۱۶۰ صفحه و بهای ۴۰ هزار تومان توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است. چاپ نخست این کتاب پاییز امسال با شمارگان ۱۲۵۰ نسخه و بهای ۵۰ هزار تومان منتشر شده بود.

سازمان مجاهدین خلق ایران که امروزه با عنوان «فرقه رجوی» شناخته می‌شود، در حافظه تاریخی ایرانیان یادآور جنایت، ترور، خیانت و وطن‌فروشی است. البته تاریخچه مجاهدین حاوی ابعاد گسترده‌تری است. این سازمان از بدو تأسیس در میانه دهه ۴۰ تا به امروز که در گوشه‌ای از خاک آلبانی و تحت حمایت آمریکا ادامه حیات می‌دهد، منشأ تحولاتی بوده است؛ ترور مستشاران آمریکایی در سال ۵۴، تغییر ایدئولوژی سازمان از اسلام به مارکسیست، تکاپو‌های سازمان در سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب، فعالیت‌های مجاهدین خلق بعد از سقوط شاه، اعلان جنگ مسلحانه علیه نظام، روی آوردن به ترور مسئولین نظام، ترور‌های کور و جنایت علیه مردم ایران، همراهی با صدام و دشمن متجاوز بعثی، راه‌اندازی عملیات فروغ جاویدان علیه جمهوری اسلامی، خیانت‌های متعدد سیاسی، جاسوسی و… تنها بخشی از کارنامه سازمان مجاهدین خلق است که هنوز بعد از گذشت شش دهه از تأسیس، ناگفته‌های بسیاری پیرامون آن وجود دارد.

بدون تردید، روایت و واگویه‌های تاریخی از سوی اعضای سازمان می‌تواند گره‌های تاریخی متعددی را بگشاید. مسعود خدابنده یکی از همین شخصیت‌هاست. او که از پیش از پیروزی انقلاب، سمپات مجاهدین خلق بود، تا سال ۱۳۷۵ که از سازمان برید، تمام رده‌های سازمانی را طی کرد و به نزدیک‌ترین عنصر به مسعود و مریم رجوی تبدیل شد. وی دو دهه سابقه عضویت در سازمان را در کارنامه دارد.

مسعود خدابنده که با نام مستعار «رسول» در سازمان فعالیت می‌کرد، در تابستان ۱۳۶۰ مسئول مستقیم انتقال محمدرضا کلاهی و مسعود کشمیری (عاملین انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری و دفتر نخست‌وزیری) بود. وی در بخشی از این کتاب، درباره انتقال کلاهی و کشمیری از ایران می‌گوید: «هم‌زمان با ورود مسعود رجوی و ابوالحسن بنی‌صدر به فرانسه (مرداد ۱۳۶۰)، من از لندن به پاریس اعزام شدم و سپس همراه سعید شاهسوندی برای انتقال یک فرستنده رادیویی ده کیلوواتی و سایر وسایل ارتباطی از مونیخ به بغداد و ازآنجا به مرز کردستان ایران و از طریق کوهستان به دره زیر سردشت منتقل شدم. مدتی از حضور در کردستان نگذشته بود که این مقر تبدیل به محل وصل نفرات داخل کشور به فرانسه شد. بسیاری از اعضا در آن سال‌ها به‌ویژه بعد از شکست سی خرداد ۶۰ از طریق مقر ما که آن زمان هم‌جوار مقر حزب دموکرات بود، به دفتر بغداد و از طریق اردن به فرانسه منتقل شدند. ازجمله این‌ها مهدی ابریشمچی و جلال گنجه‌ای بودند که همه آن‌ها را خودم از مرز تحویل گرفتم. محمدرضا کلاهی (عامل انفجار دفتر حزب جمهوری) و مسعود کشمیری (عمل انفجار ۸ شهریور) هم در همین زمان و البته با فاصله زمانی کمی به مقر ما منتقل شدند. مشخص بود که هیچ‌کدام را به خاطر سابقه نمی‌توانستیم به اروپا بفرستیم و دستور، نگه‌داشتن و مراقبت از آن‌ها بود. کلاهی (با نام سازمانی کریم رادیو) را که به لحاظ فنی در ایستگاه رادیو قابل‌استفاده بود در کردستان نگه داشتیم و مسعود کشمیری (با نام سازمانی باقر روابط) را که عربی بلد بود به دفتر بغداد فرستادیم…» خدابنده اطلاعات و تحلیل‌های جالبی درباره حیات یا ممات کشمیری و کلاهی دارد.

وی در جای دیگری از خاطراتش می‌گوید: «در مورد انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی (۷ تیر ۱۳۶۰) و دفتر نخست‌وزیری (۸ شهریور ۱۳۶۰)، فکر نمی‌کنم کسی در اعضا، هواداران، اعضای شورا و یا جداشدگان باشد که نداند این دو عملیات کار سازمان بوده است. رجوی بار‌ها در جلسات خصوصی، این مسئولیت را گردن گرفت. او علناً مسئولیت این دو عملیات را می‌پذیرفت و می‌گفت: این خشم خلق قهرمان بود! عامل اصلی دو عملیات ۷ تیر و ۸ شهریور ۱۳۶۰، دو نفر به نام‌های محمدرضا کلاهی و مسعود کشمیری بودند؛ کسانی که وظیفه انتقال آن‌ها از ایران، بر عهده من گذاشته شد.»

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

توافق ایران و عربستان سعودی برای ایجاد روابط دیپلماتیک و سرگردانی فرقه رجوی

 
 
<strong>توافق ایران و عربستان سعودی برای ایجاد روابط دیپلماتیک و سرگردانی فرقه رجوی</strong>
 
در اینجا این سوال هم مطرح است که توافق بین ایران و عربستان سعودی چقدر می تواند بر سیاسیت های ضد ایرانی دولت آلبانی تاثیر گذار بوده و فعالیت های فرقه رجوی را محدود کند. آیا این توافق می تواند به گشوده شدن درب اردوگاه مجاهدین در این کشور نیز بینجامد؟

پس از انجام چند روز مذاکرات فشرده میان دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران با همتای سعودی خود در شهر پکن، در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۴۰۱  توافق حاصل شده برای از سرگیری روابط میان دو کشور، طی مراسمی با امضاء بیانیه‌ مشترک میان ایران، عربستان و چین به صورت رسمی اعلام شد.‌

در نتیجه‌ گفتگوهای انجام شده، ایران و عربستان توافق کردند ظرف حداکثر دو ماه، روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفته و سفارت‌خانه‌ها و نمایندگی‌ها را بازگشایی کنند. وزرای امور خارجه دو کشور جهت اجرای این تصمیم و انجام تمهیدات لازم برای تبادل سفرا با یکدیگر ملاقات می‌‌کنند. دو کشور با تاکید بر احترام به حاکمیت و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر در زمینه اجرای موافقت‌نامه همکاری‌های امنیتی امضا شده در تاریخ ۱۳۸۰.۱.۲۸ خورشیدی برابر با  ۲۰۰۱.۴.۱۷ میلادی و نیز موافقت‌نامه عمومی همکاری‌های اقتصادی، بازرگانی، سرمایه‌گذاری، فنی، علمی، فرهنگی، ورزشی و جوانان، امضا شده در تاریخ ۱۳۷۷.۳.۶ خورشیدی برابر با ۱۹۹۸.۵.۲۷ میلادی توافق کردند. سه کشور اراده قاطع خود را جهت به‌کارگیری تمامی تلاش‌ها برای تقویت صلح و امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی اعلام می‌نمایند.

البته توافق ایران و عربستان سعودی برای عادی‌سازی رابطه با توجه به زنجیره دیدارهای برگزارشده میان دو طرف در دو سال اخیر امر دور از ذهن نبود، سیگنال‌های این توافق را مدتی پیش محمد بن سلمان ارسال کرده بود، شاهزاده سعودی گفته بود که دیگر به دنبال جنگ تمدنی با ایران نیست! این جمله را باید در کنار رجزخوانی او در ابتدای تجاوز عربستان به یمن قرارداد، جایی که او ادعا می‌کرد آتش جنگ را به داخل مرزهای ایران می‌کشاند.

این توافق با اعلام نظر مثبت کشورهای عربی و منطقه‌یی و البته با خشم اسرائیل مواجه گردید.

جالبه که بدونید علی رغم اطلاع آمریکا از روند مذاکرات اما دولت نتانیوهو از آن بی اطلاع بود.

مسلما با آغاز روابط دیپلماتیک بین ایران و عربستان سعودی، شاهد تحولات جدیدی در منطقه خواهیم بود.

در این میان سکوت معنادار گروه تروریستی مجاهدین و دیگر ارازل و اوباش اپوزیسیون نما نیز که حاکی از رقم خوردن سرنوشت نامعلومی برای آنهاست قابل فهم است. چرا که جریان برانداز ضدانقلاب که پس از اغتشاشات، دلباخته به کمک‌های خارجی بود با این توافق میان ایران و عربستان در افق محو شده است.

باید اولین نشان های این توافق را در گِل گرفته شدن درب رسانه ترویستی ایران اینترنشنال در لندن دید.

چرا که از اواخر بهمن‌ماه این شبکه نه تنها دفتر خود را از لندن به واشنگتن منتقل کرده است بلکه گفته می شود شرکت ولنت مدیان (وابسته به عربستان سعودی) مالک ایران اینترنشنال دو هفته قبل از بسته شدن دفاتر و استودیوهای این شبکه در لندن، مجوز فعالیت آن را به نهاد ناظر رسانه ها در انگلستان (آفکام) پس داد و عملا از خود سلب مشروعیت کرد. احتمالا این یکی از شروط ایران برای توافق اخیر با عربستان بوده است.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

گزافه‌گویی مایک پنس علیه ایران در جمع اعضای فرقه رجوی در واشینگتن

  سال
 
 
گزافه‌گویی مایک پنس علیه ایران در جمع اعضای فرقه رجوی در واشینگتن
نیاز مبرم مریم رجوی برای روحیه دادن به اعضای نگونبخت این فرقه در اردوگاه آلبانی و دیگر کشورهای اروپایی که در سایه شکست اغتشاشات براندازانه  اخیر در ایران افسرده و سرخورده شده و از حرکت های زیگراگی و طن فروشانه رهبران مجاهدین به ستوده آمده اند، وی را بر آن داشت  تا با هزینه های گزاف مایک پنس معاون ترامپ را در اجلاسی تحت عنوان کنفرانس واشینگتن به میدان آورد

«مایک پنس» معاون ترامپ روز شنبه مدعی شد که احیای توافق هسته‌ای ایران، مسیر دستیابی به سلاح اتمی را برای تهران هموار می‌کند. باید یک رژیم سکولار و بدون دانش هسته‌ای در این کشور مستقر شود.

نیاز مبرم مریم رجوی برای روحیه دادن به اعضای نگونبخت این فرقه در اردوگاه آلبانی و دیگر کشورهای اروپایی که در سایه شکست اغتشاشات براندازانه  اخیر در ایران افسرده و سرخورده شده و از حرکت های زیگراگی و طن فروشانه رهبران مجاهدین به ستوده آمده اند، وی را بر آن داشت  تا با هزینه های گزاف مایک پنس معاون ترامپ را در اجلاسی تحت عنوان کنفرانس واشینگتن به میدان آورد تا هم مشکل درونی این فرقه را تا حدودی حل و فصل کند و هم پاسخی به طیف سلطنت طلبان که با حضور در کنفرانس امنیتی مونیخ توانستند با برخی از سیاسون مطرح از جمله رئیس جمهور فرانسه دیدار کنند ، داده باشد.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 
عاج: ایدئولوژی منحرف مجاهدین ابتدایی‌ترین عواطف انسانی را از بین‌ می‌برد
 
لیلی عاج کارگردان سرهنگ ثریا می‌گوید که حرف فیلم این است که چگونه ایدئولوژی منحرف فرقه مجاهدین می‌تواند ابتدایی‌ترین عواطف انسانی را از بین ببرد، این خیلی هولناک است.

منبع: خبرگزاری تسنیم،  لیلی عاج در گفت‌وگویی کوتاه درباره فیلم مطرح خود (سرهنگ ثریا) در جشنواره فیلم فجر، به سؤالات ما پاسخ داد. این گفتگو در حاشیه ضیافت وزیر فرهنگ با مهمانان جشنواره فیلم فجر انجام شد.

این کارگردان تئاتر و سینما که این داستان را قبلاً در قالب تئاتر اجرا کرده و حالا آن را در قالب فیلم سینمایی ساخته است، در پاسخ به این سؤال که آیا انتقال تجربه صورت گرفته یا یک فرم و اثر هنری دیگری خلق شده است، گفت: قطعاً انتقال تجربه صورت گرفته است، اما در هر حال یک داستان با تفاوت‌هایی در یک فضا و قالب هنری دیگر قرار گرفته که تبدیل به فیلم شد.

او در مورد تفاوت‌های میان این فیلم با نسخه تئاتری آن گفت: در تئاتر قصه، داستان مردانه‌ای است اما فیلم داستان مادرانه‌ای دارد که به روایت مهر مادری و اثر و نقش عاطفی آن می‌پردازد.

وی بیان کرد: در تئاتر تماشاگر شما محدود است و در ۳۰ شب با یک ظرفیت محدود اجرا می کنید اما سینما و فیلم برد و مخاطب متفاوتی دارد و فکر می‌کنم که این قصه یعنی داستان خانواده‌های منتظر پست در اشرف این ظرفیت را دارد که به یک فیلم سینمایی تبدیل شود.

عاج درباره مفهوم کانونی و اصلی فیلمش یعنی مادرانگی و مدت زمانی که این عنصر اثرش را نشان می‌دهد گفت: مادر یک کلمه کامل است که هیچ توضیح، پسوند و پیشوندی لازم ندارد. تاریخ انقضا و مصرفی ندارد و حتی زمان و مکان هم ندارد بلکه همه جا جواب می‌دهد به نظر می‌رسد که کلمه و کلید واژه کاملی برای فیلم است و ربطی به زمان خاص ندارد.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

 

 
<strong>چرا حامیان مجاهدین خلق نمی‌توانند مجوز امنیتی بگیرند؟</strong>
 
ایالات متحده برای تسهیل انتقال گروه از کمپ اشرف عراق به آلبانی برچسب تروریستی این گروه را برداشت. در حالی که این موضوع یک نوع ترفند دیپلماتیک است، معیار واقعی ارزیابی‌های آمریکا از مجاهدین این است که آیا عوامل این گروه در پست‌های مسئولیتی درون حکومت آمریکا قابل اعتماد هستند یا خیر. اینجا عدم دارا بودن مجوز امنیتی اعضای مجاهدین خلق نشان می‌دهد که پاسخ یک نه بلند است.

ایرانی – آمریکایی‌ها با افتخار در پست‌های مختلف حکومت آمریکا شاغل هستند. هنگامی‌ که من دو دهه پیش در پنتاگون کار می‌کردم، با ایرانی آمریکایی‌هایی سر و کار داشتم که از مجوز‌های امنیتی سطح بالایی برخوردار بودند و در وزارت دفاع، وزارت امور خارجه، کاخ سفید و آژانس امنیت ملی خدمت می‌کردند. در زمانی که در نیروی دریایی تدریس می‌کردم، با خلبان‌ها و افسران رده بالای ایرانی-آمریکایی ملاقات کردم. آن‌ها همه در وهله اول خود را آمریکایی می‌دانستند، اما ارتباط خود را با هویت ایرانی خود نیز قطع نکرده بودند. فارسی صحبت می‌کردند و تلویزیون‌های ایرانیان خارج از کشور را تماشا می‌کردند. بسیاری از آن‌ها خویشاوندانی داشتند که با گروه‌ها و سازمان‌های ایرانی در ارتباط بودند و برخی هنوز خویشاوندی در ایران داشتند.

در حالی که تنها بخش کوچکی از این افراد رسما در حیطه امور ایران کار می‌کردند، بسیاری دیگر از آن‌ها که در پست‌های دیگری شاغل بودند، همچنان علاقه نشان می‌دادند. بحث از سیاست‌های ایران که می‌شد، طیف وسیعی از نظرات و دیدگاه‌های مختلف را از آن‌ها می‌شنیدی. برخی معتقد بودند که اصلاح طلبان ایران صادق هستند. برخی دیگر به ضعف بنیادین اصلاح طلبان در برابر سپاه پاسداران و ایدئولوژی رهبر جمهوری اسلامی قائل بودند. عده‌ای هم بودند که هنوز باور داشتند رضا پهلوی، پسر شاه سابق می‌تواند چهره‌ای متحد کننده باشد. دیگرانی هم بودند که به آینده‌ای مبتنی بر نظام جمهوری یا پارلمانی چشم داشتند. هیچ کدام از فعالیت‌های این افراد، زنگ خطری برای اف بی آی و نهادهای امنیتی حکومت آمریکا محسوب نمی‌شدند و نباید هم می‌شدند. آمریکا جامعه‌ای نامتجانس و حکومت ایالات متحده یک نهاد به شدت متنوع است. مادامی که کارکنان حکومت شفاف باشند، خانواده و دیگر ارتباطات غیر مستقیم با ایران به ندرت مانع از کسب مجوزهای امنیتی لازم می‌شود.

چیزی که هم کنایه آمیز و هم آشکارکننده است این است که در میان بیش از سه میلیون کارمند حکومت فدرال، به نظر می‌رسد حتی یک عدد هوادار مجاهدین خلق وجود نداشته باشد. کنایه آمیز است چون مجاهدین خلق ادعا می‌کنند که بزرگترین، مردمی‌ترین و دمکراتیک‌ترین گروه اپوزیسیون ایرانی هستند. عدم وجود حتی یک عضو مرتبط با مجاهدین در کل سیستم خدمات فدرال نمی‌تواند به سادگی یک ناهنجاری آماری باشد، بلکه نشان می‌دهد که این گروه خیلی کمتر از آنچه ادعا می‌کند، هوادار دارد و یا موانع دیگری برای ورود اعضایش به خدمات فدرال وجود دارد.

اینجا، عدم شفافیت مجاهدین خلق پرچم‌های قرمز را برای اف بی آی و دیگر نهادهای امنیتی که باید به نامزدهای پست‌های رده بالای امنیتی مجوز بدهد، بالا می‌برد. این گروه نه تنها در سال‌های دهه ۷۰ علیه آمریکایی‌ها از تروریسم استفاده کرده است بلکه همواره آن را توجیه کرده است. با دیکتاتور سابق عراق، صدام حسین، پس از آن که به ایران حمله کرد و از سلاح شیمیای علیه کردها استفاده کرد، متحد شد. این گروه بیش از آن که یک سازمان اجتماعی مدنی عادی باشد، مانند یک فرقه عمل می‌کند. تا به امروز، نماینده ا‌ش در آمریکا علی صفوی قادر نبوده است یا مایل نبوده است، یک مورد را ذکر کند که او یا دیگر مقامات مجاهدین خلق با رهبر گروه مریم رجوی مخالفت کرده باشند. دفاع صفوی از تئوری‌های توطئه لیندون لاروش، که سردبیر سابق مجله‌اش می‌نوشت، نیز پرچم‌های قرمز را درباره این گروه بالا می‌برد. به نظر می‌رسد که رفتارهای مالی این گروه نیز موجب کاهش توانایی عواملش برای گرفتن مجوز‌های امنیتی می‌شود. در حالی که مجاهدین خلق ادعا می‌کنند که با سازمان‌های فرهنگی پرشماری ارتباط دارند، بازگشت مالیاتی این گروه‌ها، با مبالغی که به سیاستمداران و دیپلمات‌های سابق در قبال حمایت از مریم رجوی در رویدادهای عمومی شان می‌دهند، نمی‌خواند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
  •  
  •  

     

    کنفرانس به اصطلاح امنیتی مونیخ برای هر کس پیامی نداشته باشد برای دولت آلبانی یک ابهام بزرگ به وجود آورد و فهمیدند فرقه‌ای که دولت آلبانی خودش را فدای آن کرده حتی در بین اربابان خودشان که مثلا ً دنیا را اداره می کنند نیز ارزشی نداشته تا به این کنفرانس دعوت شوند.

    به گزارش فراق، حسن حیرانی با ارسال یادداشتی برای این رسانه نوشت: در چند روز گذشته بیشتر خبرگزاری ها روی کنفرانس امنیتی مونیخ متمرکز بودند و هرکدام هم از روی منفعت خود آن را تحلیل و بررسی میکرد و آنطور که در خبرها خیلی به آن میپرداختند این بود که در اقدامی بی سابقه چند چهره از اپوزوسیون حکومت ایران هم دعوت شده اند و … آنهم در حالیکه برخی از رهبران کشورهای غربی در این کنفرانس حضور یافته بودند.

    البته برای هر آدم با شمه سیاسی خیلی قابل فهم است در شرایطی که مذاکرات برجام جریان دارد طرفین هر برگی داشته باشند رو می کنند تا در میز مذاکره امتیاز کمتری بدهند و امتیاز بیشتری بگیرند که البته موضوع بحث ما نیست و ربطی به ما ندارد. ولی آنچه که باعث شد این سطور را بنویسم موضع گیری های فرقه رجوی در چند روز گذشته  علیه مثلا ً چهره های اپوزوسیون حکومت ایران به این کنفرانس است و تقریباً فحش و فضیحتی نبوده مستقیم و غیر مستقیم نثار این افراد نکنند که اینها فلان هستند و چنان هستند.

  • مصطفی آزاد