به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مراسم رونمایی از مستند «از تیرانا تا تهران» عصر روز، پنجشنبه ۲۶ آبان ماه با حضور جمعی از جداشدهها و خانوادههای قربانیان دربند سازمان مجاهدین خلق برگزار شد.
این مراسم به همت انجمن نجات (انجمن نجاتیافتگان از فرقه مجاهدین خلق) برگزار شد و ضمن رونمایی از مستند «از تیرانا تا تهران» و نمایش آن، جمعی از خانوادهها صحبت کردند.
مستند «از تیرانا تا تهران» به بررسی تلاشهای چندساله خانواده قربانیان برای ارتباط با اعضای خانوادهشان که در پایگاه سازمان مجاهدین خلق در تیرانای آلبانی اسیر هستند، میپردازد. در این مستند، ضمن نمایش تصاویری که بیانگر ایدئولوژی و افکار سازمان مجاهدین است، جمعی از اعضای این سازمان که از آن جدا شدهاند، در برابر دوربین حاضر شده و درباره اتفاقاتی که بر آنها گذشته است، سخن میگویند. تلاشهای انجمن نجات و خانوادهها برای آزادی اعضایشان بخش دیگری از این مستند را تشکیل میدهد.
ابراهیم خدابنده مدیرعامل انجمن نجات نخستین سخنران این جلسه بود؛ او گفت: در مستند «از تیرانا تا تهران» صحبتهای نجات یافتگان را میبینیم و از این نظر، نمایش این مستند در فضای امروز ضروری است، چرا که سازمان مجاهدین خلق در ناآرامیهای امروز کشور نقش دارد. اعضای این فرقه با ایجاد ۱۰ ها اکانت فیک و نشر مطالب دروغ، امنیت روانی مردم را مورد هدف قرار دادهاند.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود درباره اتفاقات و سختیهایی صحبت کرد که بر این افراد در اردوگاه مجاهدین میگذرد.
سخنران بعدی این مراسم، خانم عبداللهی، مادر یکی از اعضایی بود که دربند مجاهدین در تیرانای آلبانی است؛ او گفت: ما خانوادههای دردمند هستیم، چرا که ۴۰ سال است که فرزندانمان در حصار این فرقه ظالم هستند. ما مادران تنها برای لحظهای دیدار با فرزند عزیزمان، نزدیک به ۴ سال تحصن کردیم، اما به ما چنین اجازه دیدار ندادند. البته خوشحالم که برخی از این بچهها از آن سازمان فرار کردند، ولی پسر خودم، امیر اصلان، نزدیک به ۲۰ سال است که در این فرقه اسیر است. در این مدت من و دیگر خانوادهها تلاشهای زیادی کردیم و حتی نامههایی به نهادهای حقوق بشری نوشتیم اما هیچ جوابی به ما داده نشد. با این حال، باز هم برای آزادی تکتک اسیران مقاومت میکنیم تا آنها به دنیای آزاد برگردند.
عبدالهی با اشاره به راهاندازی «تشکل مادران» گفت: گروهی را به نام «تشکل مادران» تشکیل دادهایم. در این گروه تمامی مادران افرادی که در این فرقه اسیر هستند، از سراسر ایران حضور پیدا کرده، برای نهادهای بینالمللی نامه مینویسند و طلب کمک میکنند.
او در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: من مادرم و این مادران درد ویژهای در دل خود دارد. بچههای ما جایی گرفتار هستند که نمیتوانیم بگوییم آنها کجا هستند و این درد بیدرمان ماست. خیلی از مادران چشم انتظار از دنیا رفتند. مثلاً میتوانم از مادر «آتابای» نام ببرم که فرزندش بعد از ۳۵ سال بازگشت، اما آن مادر دیگر نبود. این درد بزرگی است که هیچ وقت نتوانستیم آشکار کنیم؛ شاید هم آشکار شده اما گوش شنوایی نبوده است. سوال من این است که چرا نهادهای حقوق بشری از این دردها عبور میکنند؟ این دردها ما را پیر کرده است.