بهاره گلزاری، مجری شبکه بهایی من و تو که چند روز پیش مردم ایران را بی شرف خطاب کرد، دختر حسن گلزاری از مزدوران فرقه تروریستی رجوی است.
به گزارش فراق، حسن گلزاری در دهه شصت زندانی سیاسی بود که پس از سال ۶۷ توسط نظام جمهوری اسلامی عفو خورد و سپس به کانادا فرار کرد.
گلزاری چندی پیش با هزینه فرقه رجوی در دادگاه حمید نوری به عنوان شاهد و شاکی حضور یافت و گفت که در سلول انفرادی، صدای پرت کردن چیزی را میشنید. او در این دادگاه حدس زده بود صدایی که می شنید، صدای جنازه ها بود و جالب این که این اظهارات سند دادگاه نمایشی سوئد محسوب شد.
بهاره گلزارى مجری شبکه منوتو در آخرین اظهارات خود گفت، «آن هایی که از ما نیستند بیشرف هستند، واضح می گویم ایرانیها یا معترض هستند یا بیشرف.» حال معلوم شده بیشرف پدرش بوده است.
آگهی ابلاغیه قضایی به ۱۰۴ تن از سران فرقه رجوی، از سوی قوه قضائیه در روزنامه های کثیرالانتشار منتشر شد.
به گزارش فراق به نقل از مرکز رسانه قوه قضاییه، دادگاه کیفری یک استان تهران با انتشار یک آگهی عمومی که در روزنامههای کثیرالانتشار منتشر شده، از ۱۰۴ عضو متواری سازمان مجاهدین خلق معروف به منافقین خواست وکیل قانونی خود را به این دادگاه معرفی کنند تا در فرایند رسیدگی به پروندهای که برای آنها تشکیل شده از این افراد دفاع نمایند.
به گزارش فراق، در متن این آگهی آمده است: نظر به اینکه حسب کیفرخواست شماره ۱۴۰۲۶۸۴۳۰۰۰۰۳۷۳۶۰۷ مورخ ۱۸/۰۴/۱۴۰۲ صادره از سوی دادسرای عمومی و انقلاب تهران ارجاعی به شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران، نسبت به اشخاص مطابق فهرست پیوست تقاضای کیفر گردیده و با عنایت به عدم دسترسی و متواری بودن متهمان به لحاظ معلوم نبودن محل اقامت مشارالیهم و اینکه اقدامات دادسرای تعقیبکننده جرم، منتج به دستیابی به متهمان و همچنین ابلاغ به آنان به نحو دیگر نشده است و توجها به ضرورت معرفی وکیل از ناحیه نامبردگان برای دفاع از اتهامات انتسابی مستندا به ماده ۳۸۴ از قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ و با امعان نظر به ماده ۱۷۴ از قانون مارالذکر، به موجب این آگهی به اشخاص مذکور ابلاغ میگردد تا ظرف مهلت یک ماه از تاریخ نشر آگهی نسبت به معرفی وکیل قانونی به این شعبه اقدام نمایند. در غیر این صورت مطابق قانون، تصمیم مقتضی اتخاذ خواهد گردید.
شاید در شرایط حاضر نتوان تعداد زیادی را از درون اردوگاههای آنها نجات داد اما بیشک میتوان با آگاهسازی افراد را از گرفتاری در فرقه رجوی نجات داد.
روزنامه همشهری ۲۳ مرداد ۱۴۰۲ – بغض ۴۰سالهشان را کسی ندید. گریههای روز و شبشان را کسی نشنید. در تنهایی در خود شکستند و بیمهریها را به جان خریدند اما دلسرد نشدند. پای انتظار عزیزانشان نشستند و با هم عهد بستند تا نفس در سینه دارند برای افشای نفاق فرقه رجوی تلاش کنند. همینطور هم شد و صدایشان را به تمام دنیا رساندند. خانوادههایی که از زمان جنگ تا امروز عزیزانشان در اردوگاههای اشرف محبوس شدهاند قربانیان گمنام و فراموش شدهاند. اما پای کار آمدهاند تا جنایتها و ماهیتهای ضدانسانی سازمانی که امامخمینی(ره) به درستی آن را منافقین را نامید به همگان معرفی کنند؛ سازمانی که با فجیعترین روشها سعی دارد به آرمان دروغین خود برسد و از هرکجا و تحت هر شرایطی به فکر جذب نیروست. برای رهبران این فرقه فرقی نمیکند در اردوگاههای اسرای جنگی در عراق باشد یا در کمپ پناهجویان در یونان. حربهشان شست و شوی مغزی است و با این حربه توانستند اندک جوانانی را از خانوادههایشان بیزار کرده و کاری کنند که فرزند، مادرش را کنار بگذارد. تعدادی هم بدون اراده شخصی گرفتار این فرقه شدند. منافقین هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند. چرا که هم آن زمانی که در صف دشمن با فرزندان ایران زمین جنگیدند و هم آن زمان که فرزندان این مرز و بوم را به اسارت بعثیها بردند و هم آن زمان که بر طبل تحریم کوبیدند تا مردم را بیشتر متحمل فشار کنند، خود را از صف مردم ایران جدا کردند.
دورهگردهای آواره فرقه رجوی قرار است از آلبانی به کانادا پناه ببرند. این خبری است که «تسنیم» به نقل از «یک منبع آگاه امنیتی» منتشر کرد. این منبع به این خبرگزاری گفته که سران این فرقه «درپی عزم جدی دولت و دادگاه ویژه ضدتروریسم آلبانی بر محدود کردن این گروهک بهدلیل مستندات کشفشده در مقر اشرف۳» چنین تصمیمی را گرفتند و «سران آن در حال فراهم کردن مقدمات خروج تدریجی اعضای خود هستند.»
به گزارش فراق، جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا که بهتازگی زندگی شخصیاش دچار حاشیههایی شده، خود را آماده استقبال از یکی از خونخوارترین زنهایی میکند که تاریخ به خود دیده است. او با نمایش پرزرقوبرق از یک سیاستمدار بااصالت، اکنون میزبان تروریستهایی شده که آدمهای کمارزش و ناتوانی همچون نازنین بنیادی و رضا پهلوی فرزند شاه مخلوع ایران حاضر نبودند برای ثانیهای دربرابر دوربین درکنار آنها بایستند.
سیام خردادماه یعنی در سالروز تغییر فاز فرقه رجوی به نظامی، پلیس آلبانی با حکم دادگاه برای بازرسی وارد اردوگاه اشرف۳ شد. برخلاف دفعات پیشین، پلیس با هدف مشخصی وارد اردوگاه شده بود تا ضمن بازرسی، سرورهای مخصوص عملیات سایبری فرقه رجوی را جمعآوری کند. ممانعت فرقه رجوی برای بازرسی از ساختمان عملیات سایبری، منجر به درگیری شد و پلیس برای متفرق کردن اعضا از اسپری اشکآور استفاده کرد. کمتر از ۱۰ روز بعد پلیس آلبانی برای دومین بار وارد اردوگاه فرقه رجوی شد و تمامی خودروهای ورودی و خروجی از این اردوگاه را بازرسی کرد تا از ورود تجهیزات رایانهای به اردوگاه اشرف۳ و ادامه فعالیت سایبری فرقه رجوی جلوگیری کند.
پلیس آلبانی محدودیتهای جدیدی را برای کنترل اردوگاه قرنطینه شده مجاهدین در تیرانا اعمال کرده است که براساس آن هیچکس بدون اجازه پلیس حق ورود و خروج در این اردوگاه را ندارد.
به گزارش رسانه های ایران، در پی فشار بیشتر آلبانیبه مجاهدین مستقر در مقر اشرف۳ در تیرانا، پلیس این کشور محدودیتهای جدیدی را برای کنترل این مقر اعمال کرده است که بر اساس آن، هیچکس بدون اجازه پلیس حق ورود و خروج در این اردوگاه را ندارد.
این درحالی است که طی روزهای گذشته، دولت آلبانی، مریم رجوی رهبر فرقه تروریستی مجاهدین را که هماکنون در فرانسه حضور دارد، نیز به این کشور ممنوع الورود کرده است.
“ادی راما” نخستوزیر آلبانی نیز یک ماه قبل، در مصاحبهای با شبکه آلمانی “اشپیگل”گفته بود که مجاهدین نمیتوانند از آلبانی برای جنگ علیه ایران استفاده کنند.
وی تصریح کرده بود: «آلبانی قصد جنگ با ایران را ندارد و کسی را که از مهماننوازی ما سوءاستفاده کرده باشد، نمیپذیرد..»
فشارهای دولت آلبانی به فرقه رجوی خصوصاً پس از حمله پلیس ضدشورش این کشور به اشرف۳ در خردادماه سال جاری، موجی از اعتراض و انتقاد را از سوی اعضای این فرقه که تحقیر و فشار روانی زیادی را تحمل میکنند، برانگیخته است.
پلیس در خردادماه، به محل یگان سایبری مجاهدین در کمپ اشرف۳ رفت و بسیاری از کامپیوترها، هاردها و سرورهای آنها را با خود برد که گفته میشود این سرورها حاوی اطلاعات مهمی از رابطین این فرقه در داخل ایران است.
سران فاسد مجاهدین از جمله مریم رجوی و مسعود رجوی (که اخبار ضد و نقیضی از زنده بودن او وجود دارد)، درقبال اتفاقات اخیر سکوت کردهاند که همین مسئله فشارهای داخلی به اعضا را بیشتر کرده است و تعداد زیادی از آنها خواهان خروج از اشرف شدهاند.
هواپیما که بلند شد هیجان پرواز چنان در وجودم جیغ می زد که احساس میکردم هیچ چیز در این دنیا نمیتواند زیباتر از آن باشد، کنار پنجره بودم، تمام شهر، خانه ها، رود سن و برج ایفل هر لحظه در افق دیدم کوچکتر و شبیه اسباب بازی میشدند. مامان مشغول انگلیسی حرف زدن با دختر بچه ای در صندلی کناری بود….. سرم را روی پایش گذاشتم و خوابیدم. چشمم را که باز کرد، توده باد گرمی به صورتم خورد….. کجاییم؟ فرود را از دست داده بودم؟ با خود فکر کردم موتور هواپیماست.
قسمت اول از فصل «مرداد داغ ۶۷» در کتاب بی نام و نیمه تمام: ۹ تابستان معتدل را در این سیاره خاکی عجیب پشت سر گذاشته بودم… وارد دهمین تابستانی می شدم که نمی دانستم آیا معتدل می ماند؟
مثل هر روز در آرزوی لمس بال گنجشکک های باغ، از روی پلی که رودخانه زیر آن خشک شده بود، به طرف جنگل می دویدم، در انتهای باغ که به جنگلی بزرگ از جنگل های سنت لو لافورت، وصل می شد به خط قرمز رسیدم، مامان گفته بود نمی توانم از آن خط عبور کنم، به امتداد پرواز گنجشک هایی که حالا از دستم فرار کرده بودند خیره شدم….، تا وقتی که در لابه لای درختان تنومند از دیدم محو شدند. آیا آنها به انتهای جنگل می رفتند که در آن کلبه های مرموزی بود؟ نا امید به ساختمان برگشتم….
مامان روی پله ها می دوید، و می خواستم به زور به پای او برسم و برای صدمین بار از او اجازه بگیرم که به انتهای جنگل بروم.
جمعی از جداشده های فرقه رجوی با انتشار متنی به ذوق مرگی رجوی از فراخوان دادگاه ایران واکنش تند نشان دادند.
به گزارش فراق، در این متن که نسخه اصلی آن به دست این رسانه رسیده با اشاره به پاسخ مسعود رجوی به فراخوان محاکمه و انتخاب وکیل در ایران که از طریق تبلیغات گسترده در سایت های زنجیره ای و شبکه فیلترشکن ها در حال بازنشر است آمده است:
انتشار فراخوان قوه قضائیه ایران برای محاکمه عوامل درجه اول سازمان مجاهدین بار دیگر باعث یاوه سرایی سرکرده فرقه شده است.
مسعود و مریم رجوی، دو جانی هستند که خیلی نیاز نیست هیاهو کنند. در اولین قدم همان که رجوی بزدل خودش را نشان دهد و مریم قجر هم که از ترسش به فرانسه فرار کرده به آلبانی برگردد، خودش یک اقدام رو به جلو برایشان محسوب می شود. هارت و پورت را بگذارید برای بعد.
اگر راست می گویید و جرئت دارید در قدم بعدی فیش های پرداختی به همان ۳۶۰۰ نماینده حامی ادعایی را منتشر کنید.
استناد به حمایت ۱۲۴ رهبر اسبق و سابق بازنشسته، اجیرشده و از دور خارج که در سواحل مدیترانه و هاوایی در حال خوش گذرانی هستند هم بماند.
شماها حمایت کدام رهبر و کشور فعلی را دارید؟ به جز صدام حسین تکریتی، پمپئو و مایک پنس که دشمنان قسم خورده ملت ایران هستند و معلوم الحال.
مسعود رجوی که در خودشیفتگی گوی سبقت را از همه ربوده حالا که برای فراخوان به دادگاه، ذوق مرگ شده برای اثبات راستی آزمایی اگر راست می گوید در کنار تنی چند از همان ۸۰ میلیون ملت ایران وارد دادگاه شود و فقط پاسخ چند سوال از اعضای سابق خود را بدهد. چرا سال ها آنها را به گروگان گرفت و اجازه جدایی نمی داد؟ چرا اعضا را شکنجه و سال ها وادار به آموزش های اجباری مغزشویی کرد؟ دهها تن را به زندان ابوغریب فرستاد. صدها تن را به کشتن داد و سربه نیست کرد. چرا ۴۰ سال است افراد نمی توانند تماسی با خانواده خود داشته باشند و از حق ارتباط و داشتن تلفن و هویت مستقل محرومند. آیا می توانی از تشکیل حرمسرا در اشرف و سواستفاده از دختران جوان که اجازه زندگی از آنها را گرفتی دفاع کنی؟
بر اساس خبرهایی که از آلبانی منتشر شده، دادگاه ضدتروریسم این کشور، مریم رجوی را به آلبانی ممنوع الورود کرده است.
دادگاه پس از بررسی مستندات موجود مبنی بر هدایت اقدامات تروریستی توسط این گروهک در داخل ایران، حکم ممنوعیت ورود رجوی به آلبانی را صادر کرده است.
طبعاً اگر این خبر به اشرف۳ برسد افسردگی بیشتری به دنبال خواهد داشت و برخی را به فرار و جدایی تشویق می کند.
به گزارش فراق، مریم رجوی خردادماه سال جاری، همزمان با حمله پلیس آلبانی به مقر تروریستی اشرف۳، از این کشور فرار کرد و به فرانسه رفت.
روز سه شنبه ۳۰ خرداد ماه، پلیس آلبانی پس از ممانعت سران فرقه رجوی از بازرسی کامل مقر اشرف۳ در شهر دوروس این کشور توسط پلیس، به آنجا حمله کرد.
تا پیش از آن، در بازرسی های پلیس از اشرف۳، تنها اماکنی نظیر سالن غذاخوری، آشپزخانه، استودیو داخلی و… مورد بازرسی قرار می گرفت اما پس از دریافت اطلاعات از برخی امکان دیگر این مقر نظیر محل یگان سایبری فرقه رجوی، پلیس خواستار بازرسی بیشتر شد که از ورود پلیس ممانعت به عمل آمد.
در پی این ممانعت، پلیس ضد تروریسم آلبانی با حکم قضایی دادگاه، به این محل وارد شد و بسیاری از کامپیوترها، هاردها و سرورهای یگان سایبری فرقه رجوی را با خود برد.
پس از انتقال فرقه رجوی از عراق به آلبانی و دور شدن از مرزهای ایران و البته بالا رفتن میانگین سنی اعضای این گروهک، امکان اعزام تیم های ترور به داخل کشور برای آنها نزدیک به صفر شده و برای همین، بیشترین توان خود را برروی عملیات سایبری و حضور پررنگ در فضای مجازی گذاشتهاند.
عضو اجرایی مرکز سیاست امنیتی ژنو معتقد است حامیان مجاهدین خلق معمولا نومحافظه کاران سنگدل و سیاستمداران بازنشسته ای هستند که خرسند از دریافت چک هایی با مبالغ سنگین از مجاهدین هستند.
به گزارش فراق، در پی برگزاری گردهمایی سالانه مجاهدین خلق در پاریس و حضور بحث برانگیز سیاستمداران آمریکایی در آن، رسانه سی. ان. ان آمریکا در مطلبی از مجاهدین خلق با عنوان «عزیز نو محافظهکاران آمریکا» یاد کرد. نویسنده مقاله، «نادین ابراهیم» به بررسی سوابق این گروه، چند و چون رابطه آن با غرب و آینده مبهم آن پرداخت.
نادین ابراهیم از همان آغاز اذعان میکند که روزهای شکوه مجاهدین خلق رو به افول است چرا که علیرغم سازماندهی خوبش در دشمنی با جمهوری اسلامی، از حمایت بسیار کمی در میان ملت ایران برخوردارست که دلیل عمده آن گذشته پرخشونتش و حمایتش از صدام حسین در زمان جنگ هشت ساله ایران و عراق است.
بنابر تحلیلهایی که در مقاله سی. ان. ان آمده است، تعاملات دیپلماتیکی که اخیرا بین ایران و دشمنانش درگرفته است ممکن است برای مجاهدین خلق گران تمام شود. به ویژه که در یک ماه گذشته هم مقر مجاهدین در آلبانی مورد تجسس پلیس قرار گرفت و هم پلیس فرانسه به طور موقت برگزاری گردهماییشان را ممنوع کرد.
البته پاسخ همیشگی مجاهدین خلق به این تحولات این است که غرب در قبال ایران سیاست مماشات در پیش گرفته است و آلبانی تحت فشار ایران به قرارگاه اشرف ورود کرده است. این در حالی است که یک مقام وزارت امور خارجه آلبانی به سی. ان. ان گفته است که کشورش برای میزبانی مجاهدین بهای سنگینی پرداخت کرده است که نمونه آن حملات سایبری سال گذشته بود که پیامدهای بدی برای شهروندان آلبانیایی داشت و موجب شد دولت آلبانی روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کند. این مقام آلبانیایی گفت: «خیلی اهانت آمیز است که آلبانی متهم به مماشات شود در حالیکه از مجاهدین خلق در خاک خود استقبال کرد و آن ها را مورد حمایت انسان دوستانه قرار داد.»
همچنین نادین ابراهیم به موضوع از سرگیری روابط دیپلماتیک میان ایران و عربستان به عنوان یکی دیگر از عوامل تضعیف مجاهدین خلق اشاره میکند. در ادامه تریتا پارسی نایب رئیس موسسه کوینسی به سی. ان. ان میگوید که نوسانات تنشهای میان ایران و دیگر کشورها، مستقیما بر مجاهدین خلق اثر می گذارد و همزمان با بهبود روابط میان ایران و سعودی، مجاهدین خلق کارکرد خود را برای عربستان از دست میدهد.
علی احمدی دیگر کارشناسی است که در این گزارش مورد مصاحبه قرار گرفته است. او عضو اجرایی مرکز سیاست امنیتی ژنو است که معتقد است حامیان مجاهدین خلق معمولا نومحافظه کاران سنگدل و سیاستمداران بازنشسته ای هستند که خرسند از دریافت چک هایی با مبالغ سنگین از مجاهدین هستند.
الکس وطنخواه، مدیر برنامه ایران در موسسه خاورمیانه واشنگتن. دی. سی بر این بارو است که توافقهای تازه میان ایران با آمریکا و اروپا، آینده مجاهدین خلق را به مخاطرات تازهای وارد میکند و حذف مجاهدین از صحنه می تواند امتیازی باشد که غرب به ایران میدهد.
با این وجود، وطنخواه معتقد است که مجاهدین خلق به این زودیها ناپدید نمیشود، چندان که در شش دهه گذشته علیرغم تحولات ژئوپولیتیک بقا داشته است. او میگوید: فکر میکنم که آنها به مرور ضعیفتر میشوند. در حالیکه نزدیکی ایران و عربستان آن ها را ضعیفتر میکند، نمیتواند نشانی از مرگ آنها باشد.
لازم به ذکر است که در طول تاریخ فرقهها نمیمیرند. بلکه تضعیف یا تقویت میشوند چرا که این ایدئولوژی نیست که موجب بقای آنها شده است بلکه متدولوژی هاست که به طور سازمان یافته اعضا را در شرایط کنترل ذهن نگه میدارد.
حرملههای تحت امر رجوی در حمله به بیمارستان اسلام آباد غرب، با بیرحمی همه مادران و نوزادان را جلوی چشم یکدیگر به قتل رسانده و آتش زدند.
به گزارش فراق، تاریخ ایران پر از جنایتهای فرقه رجوی است. روح عمل این فرقه منفور که خیانت به وطن و هموطن است، بیش از خونهایی که به ناحق ریخته و میریزند، دل ایرانیان را به درد میآورد.
«دیگر وقت آن رسیده است که به ایران برویم. طرح عملیات بزرگی را کشیدهایم که در نهایت منجر به فتح تهران و سقوط … میشود.» این از اولین جملات سخنرانی مسعود رجوی برای اعضای سازمان مجاهدین خلق، قبل از آغاز عملیاتی موسوم به «فروغ جاویدان» است. عملیاتی که درست چند روز بعد از حمله دوباره عراق به ایران پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ آغاز شده و ۵ مرداد سال ۱۳۶۷ به شهر اسلامآباد در غرب کرمانشاه رفتند و تمام مجروحین و حاضران در بیمارستان امام خمینی را به وحشیانهترین روشها به قتل رسانده و سپس اجساد آنها را در حیاط و داخل ساختمان بیمارستان به آتش کشیدند.
آنها برنامه ریزی کرده بودند بعد از قتل عام بیمارستان امام خمینی اسلامآباد و تصرف این شهر، بلافاصله دولت موقت را در کرمانشاه پایهریزی کرده و به سمت تهران حرکت کنند تا پیش از اینکه ایران سر بگرداند و نیروهای نظامی را بر سر راه آنها بفرستد، کار را تمام کنند. اما نیروهای مردمی شهر اسلامآباد و حومه آن، محاسبات مسعود رجوی را با داس و تبر خود به هم ریخته و به سراغ آنها رفتند. همین باعث شد رجوی ها شکست خورده و به عقب برگردند.
بعد از انجام عملیات نیز نمایشگاهی بر پا کردند و تصاویر کشتارهای خود در این بیمارستان را با افتخار به عنوان دستاوردهای سازمان مجاهدین در این عملیات شکستخورده به نمایش گذاشتند. مسعود رجوی اعلام کرد در این عملیات به نظامیهای بیمارستان یورش برده و سرداران و فرماندهان جنگی ایران را به قتل رساندیم. اما حقیقت چه بود؟