قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق ، مصطفی آزاد

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق ، مصطفی آزاد

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید . ضمن اینکه با آدرس دوم ghased1393.blogsky .com هم در این مسیر پیش می رویم ...

پیوندها

۷۷۷ مطلب با موضوع «افشاگری» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

یکی از زنان جداشدهِ منافقین در گفت‌و‌گویی از ماجرای تن دادن خود به ازدواج تشکیلاتی تحت فشارهای شدید روانی، روایت کرد.

m 65

 

به گزارش فراق، در این ویدئو آذر وطن‌وپرست اعتراف می‌کند که چگونه به دلیل رها شدن خواهر کوچکش از آزارهای سرکردگان منافقین، حاضر به ازدواج با فردی شد که هیچ شناخت و درکی از او نداشت.

این زن همچنین در بخش دیگری از سخنان خود می‌گوید که چگونه به علت نامه نوشتن به رجوی و افشای فسادهای اخلاقی مهدی برائی مورد غضب قرار گرفت.

عصمت وطن‌پرست مادر آذر به جهت حماقت‌هایش، سال‌ها زندگی خود و خانواده‌اش را در مناسبات تشکیلات منفور منافقین تباه کرد و او نیز پس از سال‌ها از جنایات درونی این تشکیلات سخن گفت.

 

انتهای پیام

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

یکی از زنان درنده منافقین که ۱۵۰ زنِ عضو این تشکیلات به دستور مستقیم وی عقیم شدند، باگندابی که از جانش می بارید به هلاکت رسید.

jamali

 

به گزارش فراق، زهره بنی‌جمالی متولد ۱۳۳۶ از اعضای قدیمی تشکیلات منفور منافقین بود که نسخه مرگ وی در سن ۶۸ سالگی در آخرین سیاه چال منافقین در آلبانی پیچیده شد.

او که در میان جداشدگان از تشکیلات به عنوان یکی از زنان درنده و مجریان سیاست‌های سرکوبگرانه مسعود رجوی شهرت داشت، سال‌ها در کمپ تروریستی منافقین در عراق مستقر بود و پس از انتقال اجباری منافقین به آلبانی در سال‌های اخیر، همچنان در کالبد پوسیده این جنبش شوم تلاش می‌کرد.

بر اساس گزارش‌های متعدد از جداشدگان منافقین، بنی‌جمالی مستقیم در اجرای برنامه‌ای شوم برای عقیم‌سازی زنان جوان تشکیلات نقش داشت. این برنامه، تحت نظارت مستقیم مریم قجر عضدانلو اجرا می‌شد و سرپرستی آن بر عهده کبری طهماسبی و زهره بنی‌جمالی قرار داشت. بتول سلطانی، یکی از اعضای سابق شورای منافقین که پس از فرار از پایگاه این تشکیلات در عراق، جنایات این تشکیلات را افشا کرد، وی در شهادت‌های خود تأکید کرده است: «مسعود رجوی در جلسات شورای رهبری زنان، صریحاً اعلام کرد که اولین و مهم‌ترین وظیفه نفیسه بادامچی، عقیم کردن زنان جوان اشرف است. این برنامه ضدانسانی سال‌ها ادامه داشت و تا زمان حضور من در اسارتگاه، حداقل ۱۵۰ زن جوان تحت عمل جراحی قرار گرفته و برای همیشه از مادر شدن محروم شدند.»

بنا بر افشاگری‌های مستند، اغلب این زنان در برنامه‌ریزی‌هایی که توسط مریم قجر و زهره بنی‌جمالی مدیریت شد با مسعود رجوی هم خوابه شدند.

این خبر در حالی منتشر می‌شود که مقامات آلبانیایی اخیراً فشارهای بیشتری بر منافقین وارد کرده‌اند و گزارش‌هایی از احتمال اخراج منافقین از این کشور به گوش می‌رسد.

انتهای پیام

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

نمایندگان اقوام و ادیان مختلف ایران در نشستی به ابتکار نمایندگی دائم جمهوری اسلامی ایران در ژنو، با تشریح تجربه زیسته خود از جایگاه حقوقی، سیاسی و فرهنگی اقلیت‌ها در کشور، بر چندقومیتی و چندفرهنگی بودن هویت ملی ایران، تضمین حقوق برابر در قانون اساسی و فراهم بودن فرصت‌های مشارکت برای اقوام، زنان و اهل‌سنّت تأکید کردند.

172521407

 

به گزارش فراق، در ابتدای این نشست که جمعه شب برگزار شد، سارا فلاحی رئیس کمیته حقوق بشر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، ضمن مروری کوتاه بر تاریخ تنوع قومی و فرهنگی ایران و نقش آن در شکل‌گیری هویت ملی، گفت که ایران از دوران باستان تا امروز همواره سرزمینی چندقومیتی بوده و امپراتوری‌ها و دولت‌های مختلف، تنوع زبانی و فرهنگی را پذیرفته‌اند. پس از انقلاب اسلامی نیز قانون اساسی، حقوق اقوام و اقلیت‌ها را به رسمیت شناخته است.

وی همچنین تاکید کرد که شهرنشینی، آموزش، رسانه و توسعه منطقه‌ای به تقویت اعتماد و کاهش احساس حاشیه‌نشینی کمک کرده و امروز هویت ایرانی یک هویت چندفرهنگی است، به نحوی که تنوع در ایران تهدید نیست، بلکه منبع غنا، انسجام و آینده‌ای فراگیر برای همه شهروندان است.

بهشید برخوردار نماینده زرتشتیان ایران در مجلس شورای اسلامی، بر میراث کهن ایران و نقش آن در ترویج صلح، عدالت و همزیستی فرهنگی تأکید کرد.

وی با اشاره به منشور حقوق بشر کوروش و ثبت آن در یونسکو، یادآور شد که احترام به تنوع دینی و فرهنگی ریشه‌ای تاریخی در تمدن ایرانی دارد.

برخوردار در ادامه افزود: در ایران، ادیان توحیدی از حقوق کامل شهروندی برخوردارند؛ به طوری که انجام مناسک، احوال شخصیه، مدارس و انجمن‌های دینی آزاد و فعال هستند و جشن‌های باستانی مانند نوروز و مهرگان نیز از سوی معتقدان آن، اجرا می‌شود.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

دبیرکل بنیاد هابیلیان با اشاره به شرکت سیاستمداران غربی به‌ویژه آمریکایی در رویداد‌های منافقین تصریح کرد که چسبندگی آمریکا و منافقین واقعیت‌های مهمی را در مورد هدف‌های آن‌ها آشکار می‌کند.

hashemi

 

به گزارش فراق، سیدمحمدجواد هاشمی‌نژاد، دبیرکل بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور) در گفت‌و‌گو با خبرگزاری میزان به بده و بستان سراسر ضرر و خسارت میان گروهک تروریستی منافقین و سیاستمداران غربی پرداخت و اظهار داشت: در حالی که گزارش‌های متعدد موثقی از تشدید بحران‌های داخلی گروهک تروریستی منافقین و تسریع حرکت این گروهک در مسیر فروپاشی حکایت دارند، مدعیان غربی دموکراسی و آزادی تلاش می‌کنند این گروهک را سرپا نگه دارند. اهداف پیشتر پشت پرده کشور‌های غربی از حمایت از گروهک تروریستی منافقین که سال‌هاست علنی شده است، همچنان آن‌ها را به میزبانی و حمایت از این گروهک سوق می‌دهد.

وی با اشاره به حضور معدود سیاستمداران سابق غربی به‌ویژه آمریکایی در رویداد اخیر گروهک تروریستی منافقین در واشنگتن، گفت: البته تحرکات این‌چنینی ازسوی گروهک تروریستی منافقین چیز جدیدی نیست؛ بخش مهمی از تحرکی که منافقین به‌تازگی انجام دادند، هدف عرضه کردن خود در مقابل آمریکایی‌ها را دنبال می‌کرد.

هاشمی‌نژاد با اشاره به سخنرانی مایک پمپئو و سرکرده منافقین در نشست اخیر این گروهک، گفت: آنچه توسط منافقین و سیاستمداران قبلی آمریکایی در این نشست چند نفره‌ای که در واشنگتن آمریکا برگزارشد، بیان شد، حرف‌هایی تکراری است؛ منافقین با تکرار حرف‌های پیشین و ادعا‌های بدون پشتوانه تلاش کردند خود را در مقابل گروه‌هایی که به نظرشان رقیب می‌آید، به آمریکا عرضه کرده و جایگاه خود را در مقابل آمریکایی‌ها تحکیم کند و در این نمایش از سیاستمدار قبلی آمریکا نیز استفاده شد.

به گفته دبیرکل بنیاد هابیلیان، این اظهارات بی‌اساس هدف دیگری را دنبال نمی‌کرد و نمایشی برای جلب توجه آمریکا، فارغ از بحران‌های داخلی گروهک بود.

هاشمی‌نژاد در ادامه هدف‌های آمریکایی‌ها از میزبانی از این نشست و حضور و سخنرانی در آن را تشریح و اظهار کرد: عملکرد آمریکایی‌ها نشان می‌دهد که این‌ها معمولا در کشور‌های مختلف به‌ویژه در کشور‌های غرب آسیا که تروریسم در آن‌ها بسیار فعال هستند، حمایت صریح و دامنه‌داری از چنین گروهک‌های تروریستی دارند؛ گروهک‌های تروریستی در این کشور‌ها معمولا حمایت آمریکا را پشت سر خود دارند.

دبیرکل بنیاد هابیلیان با بیان اینکه ما به‌صورت واضح در منطقه می‌بینیم که آنچه رشد گروه‌های تکفیری، داعش و مانند این‌ها را سبب شده است، چنین حمایت‌هایی است، گفت: این موضوع قبلا به تجربه ثابت شده است؛ جمهوری اسلامی ایران پیشتر بار‌ها این موضوع را اعلام کرد و دیگر کشور‌های منطقه هم می‌دانستند که پشتوانه چنین گروهک‌هایی آمریکا است.

وی ادامه داد: آمریکایی‌ها همواره به شکل‌های مختلف نشان می‌دهند که گروه‌های دهشت‌افکن و تروریست نظیر منافقین را مورد حمایت قرار می‌دهند؛ نه‌تنها آمریکا و سیاستمداران این کشور بلکه کشور‌های غربی به‌صورت مستمر این اقدام را انجام می‌دهند؛ ما شاهد بوده‌ایم که سیاستمداران غربی در رویداد‌های منافقین شرکت کرده و از آن‌ها حمایت می‌کنند.

هاشمی‌نژاد در بخشی دیگر گفت که سیاست آمریکا در قبال منافقین نشان‌دهنده این است که آنچه آمریکایی‌ها برای حکمرانی‌های منطقه غرب آسیا در نظر دارند و در ذهن می‌پرورانند، بیشتر بر این اصل استوار است که گروه‌های تندرو و گروه‌های تروریستی با زور سلاح بر مردم غرب آسیا حاکم باشند.

وی با بیان اینکه این امر در مشی آمریکا در قبال کشور‌های مختلف منطقه غرب آسیا قابل مشاهده است، اظهار کرد: ما شاهدیم که آمریکا با همراهی رژیم صهیونیستی چگونه علیه مردم لبنان و فلسطین مرتکب جنایت می‌شود؛ آمریکایی‌ها همواره در منطقه نوک تیز سلاح خود را نشان می‌دهند.

دبیرکل بنیاد هابیلیان تصریح کرد: مجموعه این‌ها نشان می‌دهند که آمریکا در مواجهه با کشور‌های مستقل و کشور‌هایی که برای دست یافتن به استقلال تلاش می‌کنند، بیش از اینکه منطق و عقلانیت را به‌کار ببندد، با زور سلاح و کشتار و … پیش می‌رود؛ چنین رویکردی با گروهک‌های با سابقه‌های سیاه مانند منافقین و داعش بهتر جور در می‌آید.

هاشمی‌نژاد گفت: از این روست که آمریکا با حفظ مراودات خود با چنین گروهک‌های تروریستی همواره تلاش می‌کند که آن‌ها را سرپا نگه دارد؛ در همین چارچوب، به آن‌ها امکانات می‌دهند و سیاستمداران خود را برای حضور و سخنرانی در رویداد‌های آن‌ها می‌فرستند.

وی با اشاره به اینکه برای نسل جوان ما خوب است که بدانند آمریکا در پس شعارهایش چه نوع حکمرانی را مدنظر دارد، گفت: وقتی آمریکا از دموکراسی و آزادی سخن می‌گوید، منظورش حکمرانی گروه‌های دهشت افکن و تروریست است که تنها چیزی که از آن‌ها بهره نبرده‌اند، دموکراسی و آزادی‌خواهی است و این موضوع در عملکرد درون‌گروهی آن‌ها به‌خوبی مشخص است.

دبیرکل بنیاد هابیلیان تاکید کرد: این چسبندگی آمریکایی‌ها و سیاستمداران غربی با گروهک‌های تروریستی نظیر منافقین که پیشینه سیاهی در بین ملت ایران دارند، اهدافشان را کاملا برای مردم و نسل جوان ما مشخص می‌کند.

انتهای پیام

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

با فعال شدن قابلیت جدید شبکه اجتماعی ایکس که موقعیت مکانی واقعی حساب‌ها را نمایش می‌دهد، پشت پرده برخی از پروژه‌های فریب باند مزدور منافقین نیز آشکار شد.

به گزارش فراق، بررسی‌ها در این حوزه نشان داد صفحه‌هایی که سال‌هاست با ادعای دفاع از حقوق بشر در ایران، علیه جمهوری اسلامی ایران فعالیت می‌کنند، مستقیم از سیاه‌چال‌های مقر منافقین در کشور آلبانی و حومه تیرانا هدایت می‌شوند.

همچنین بررسی خبرنگار فراق به این نتیجه رسید بسیاری از سرکردگان منافقین که با هویت اصلی در این شبکه اجتماعی فعالیت دارند ساکن آلمان، فرانسه، کانادا، سوئد و برخی کشورهای اروپایی هستند اما هیچ یک از اعضای مقر اصلی منافقین در آلبانی اجازه فعالیت با هویت اصلی خود را ندارند. تمام کانال‌های پوششی منافقین نیز توسط فسیل‌های پوسیده این تشکیلات و از داخل آخرین اقامتگاهشان در تیرانا راهبری می‌شوند.

3 6

 

البته پس از فعال شدن این قابلیت، منافقین سراسیمه دست به کار شدند تا با برخی کارهای رباتیک موقعیت را به «قاره» یا «منطقه» تغییر دهند تا هویت دقیق مکانی آن‌ها لو نرود که از کار گذشته بود.

همچنین همزمان مشخص شد بخش قابل‌توجهی از حساب‌های به‌ظاهر هوادار صهیونیست‌ها که روزانه محتوای ضدایرانی تولید می‌کنند نیز نه از تل‌آویو، بلکه عمدتاً از هند، بنگلادش و نیجریه با ربات‌های پولی اداره می‌شوند؛ موضوعی که با اظهارات اخیر نتانیاهو، سرکرده رژیم غاصب درباره «برون‌سپاری جنگ روایت‌ها» و پرداخت دستمزدهای کلان به اینفلوئنسرها همخوانی کامل دارد.

این قابلیت ناخواسته شبکه اجتماعی ایکس، نشان داد تمام ادعاهای مطرح شده در فضای مجازی مبنی بر زیست مشترک با مردم ایران و مدافع حقوق بشری، صرفاً یک دروغ سازمان‌یافته است که از دل فاضلاب تروریست‌ها سرچشمه می‌گیرد.

انتهای پیام

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

عضو جداشده از مجاهدین خلق در دادگاه ایران گفت: «رجوی مدعی بود ایران جنگ‌طلب است و ما خواهان صلح، در حالی که ایران دنبال آتش‌بس بود؛ رجوی با صدام همکاری می‌کرد تا جنگ ادامه پیدا کند، زیرا او بدون جنگ از بین می‌رفت.»

court2025 44 3

 

به گزارش فراق، ایرج صالحی، عضو جداشده از تشکیلات مجاهدین خلق در جلسه ۴۴ دادگاه محاکمه منافقین در در جایگاه حاضر شد و پس از ادای سوگند اظهار کرد: بعد از انقلاب جذب سازمان مجاهدین خلق شدم و در سال ۱۳۶۴ از کشور خارج و به عراق رفتم؛ در عراق در بخش‌های مختلف این تشکیلات بودم و پس از آن که واقعیت‌های آن را فهمیدم؛ شرایط طوری بود که امکان خروج نبود تا اینکه در سال ۱۳۸۳، بعد از سقوط صدام، همراه با چند صد نفر دیگر توانستیم از این تشکیلات جدا شویم؛ از سال ۱۳۸۴ هم به کشور بازگشتم.

وی ادامه داد: در عملیات فروغ جاویدان، در قسمت پشتیبانی یکی از گردان‌های تیپ احمد شکرانی با نام مستعار فرشید حاضر بودیم؛ بعد از اینکه ایران اعلام کرد قطعنامه را قبول کرده است، سیستم رجوی از هم پاشید؛ به نظر من ایران با این حرکت هم از لحاظ استراتژی و هم از لحاظ سیاسی برتری پیدا کرد؛ رجوی مدعی بود ایران جنگ‌طلب است و ما خواهان صلح، در حالی که ایران دنبال آتش‌بس بود؛ رجوی با صدام همکاری می‌کرد تا جنگ ادامه پیدا کند، زیرا ارتش آزادیبخش تحت نظر او بدون جنگ از بین می‌رفت.

صالحی گفت: رجوی قصد داشت عملیاتی انجام دهد که بدون توجه به کشته شدن اعضا، مانع برقراری صلح شود؛ او گفته بود پیش صدام رفته و پیشنهاد رسمی داده است؛ سازمان ملل و عراق تعطیل بودند و حدود یک هفته فرصت داشتند؛ در این مدت، سلاح و مهمات از عراق وارد قرارگاه اشرف می‌شد، ماشین‌ها و تجهیزات آماده می‌شد و نیرو‌ها آموزش می‌دیدند؛ بسیاری از افراد حتی تجربه نظامی نداشتند و برخی دچار آسیب شده بودند، مانند سوختگی دست‌ها هنگام شلیک.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

رسانه آلبانیایی در یادداشتی به اقدامات ضدانسانی و تبهکارانه تشکیلات تروریستی منافقین در این کشور واکنش نشان داد.

gazeta1

 

به گزارش خبرنگار فراق، رسانه «گازتا ایمپکت» آلبانی در یادداشتی با عنوان: «تشکیلات تروریستی مجاهدین خلق؛ از انکار تا شانه خالی کردن از مسئولیت» به فعالیت‌های تبهکارانه منافقین در کشور آلبانی پرداخت و به افتراهای این تشکیلات تروریستی علیه روزنامه‌نگاران پاسخ داد.

به گزارش فراق در بخش‌هایی از این یادداشت آمده است: سال‌هاست که تشکیلات تروریستی مجاهدین خلق، مانند یک سازمان مافیایی، میان بحران درونی و نابودی سیاسی در نوسان است. این شبکه‌ای است که امروز با پول‌شویی، قاچاق انسان، انتقال غیرقانونی وجوه و بازار سیاه در تلاش برای سرپا نگه داشتن خود است و با هزینه‌های سرسام‌آور تلاش می‌کند خود را مهم جلوه کند؛ در حالی که حتی در ساختار داخلی خود نیز دیگر از مشروعیت برخوردار نیست.

در چنین وضعیتی، طبیعی است که حتی یک روزنه کوچک به سوی حقیقت، پایه‌های پوسیده این تشکیلات را بلرزاند. دقیقاً همین ترس است که باعث شده تشکیلات، بازی قدیمی برچسب‌زنی را از سر بگیرد و یک روزنامه‌نگار مستقل را مزدور بنامد.

اما این بار، دیوار پوسیده تبلیغات تشکیلات در برابر یک حقیقت روشن فرو ریخت: روزنامه‌نگاری که تنها گناه او این است که صدای خانواده‌هایی شده است که دهه‌هاست، پشت دیوار کمپ های اشرف، لیبرتی و تیرانا، از دیدن عزیزان خود محروم شده‌اند. روزنامه‌نگار مقصر نیست؛ مقصر خود تشکیلاتی است که ۴۰ سال مادران را از فرزندانشان جدا کرده است.

او یک حقیقت ساده را ثبت کرد: اشک‌های مادران، انتظار پدران و درد خانواده‌هایی که تنها چند دقیقه ملاقات می‌خواهند. و همین کافی بود تا ساختار شکننده تشکیلات به لرزه درآید.

سؤال اصلی اینجاست: اگر تشکیلات تروریستی مجاهدین خلق چیزی برای پنهان کردن ندارد، چرا از یک روزنامه‌نگار می‌ترسد؟ چرا ملاقات یک مادر و فرزند، تهدیدی برای امنیت تلقی می‌شود؟ پاسخ روشن است: زیرا حقیقت بزرگترین دشمن تشکیلات است.

سال‌هاست که تشکیلات تروریستی مجاهدین خلق توسط شبکه‌ای از فعالیت‌های زیرزمینی و جنایی حمایت می‌شود؛ شبکه‌ای که حتی در گزارش‌های بین‌المللی نیز به آن اشاره شده است.

از تشکیلاتی که: قاچاق انسان کرده، افراد را با هویت‌های جعلی جابه‌جا کرده، پول‌های مشکوک را از اروپا به خاورمیانه پول‌شویی کرده، اعضای ناراضی را تهدید، زندانی و شکنجه کرده و می‌کند، حتی حق یک تماس تلفنی با خانواده را به آن‌ها نمی‌دهد، کاملاً قابل درک است که از یک دوربین، یک قلم و یک روزنامه‌نگار مستقل بترسد.

تشکیلات تروریستی مجاهدین خلق از فرو ریختن دیوار دروغ‌ها می‌ترسد. از دوربین یک روزنامه‌نگار می‌ترسد؛ از آزادی می‌ترسد. می‌داند که اگر حقیقت بدون سانسور منتشر شود، پایان آن ناگزیر است.

تشکیلات مجاهدین خلق، شبکه‌ای مافیایی،  ورشکسته و با ماسک بزک کرده سیاسی، روز به روز در حال عریان شدن است.

انتهای پیام

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

افشای تناقضات در تشکیلات تروریستی مجاهدین خلق پس از دستگیری مریم رجوی درفرانسه در سال 82

رویدادهای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ (۲۷ خرداد ۱۳۸۲)، زمانی که مریم قجر عضدانلو، زن غیرشرعی مسعود رجوی در فرانسه دستگیر شد، نقطه عطفی در تاریخ تشکیلات مجاهدین خلق بود که موجی از نارضایتی را در میان اعضای آن به دنبال داشت.

maryam rajavi

به گزارش فراق، این دستگیری، که به اتهام فعالیت‌های تروریستی و پولشویی توسط پلیس فرانسه انجام شد، شکاف عمیقی میان سرکرده تشکیلات و بدنه ایجاد کرد.

بر اساس روایت‌های اعضای سابق سازمان، خبر دستگیری مریم رجوی در قرارگاه اشرف با شگفتی و ناباوری همراه بود. بسیاری از اعضا، که در شرایط دشوار و تحت فشار روانی در عراق به سر می‌بردند، حتی از حضور رجوی در فرانسه بی‌اطلاع بودند. یکی از اعضای سابق در خاطرات خود می‌نویسد: «وقتی خبر دستگیری اعلام شد، سؤالم این بود که مریم رجوی کی به فرانسه رفته؟ این سؤال در ذهن همه بود، نه خود دستگیری.» این ابهام، به‌سرعت به احساس «خنجر از پشت» در میان اعضا تبدیل شد، زیرا رهبری سازمان پیش‌تر شعارهایی از «فداکاری» و «مقاومت تا پای جان» سر داده بود.

این رویداد، به‌ویژه پس از آن رخ داد که مسعود رجوی، در پیام‌های خود ادعا کرده بود که او و مریم رجوی در «شدیدترین بمباران‌ها» حضور دارند. اما با دستگیری مریم در فرانسه، اعضای سازمان متوجه شدند که این ادعاها نادرست بوده و او مدت‌ها پیش از قرارگاه اشرف خارج شده بود. این تناقض، به بی‌اعتمادی نسبت به مسعود رجوی نیز دامن زد، تا جایی که برخی اعضا گمان کردند او نیز ممکن است از عراق گریخته باشد. تا امروز، عدم حضور علنی مسعود رجوی این تردیدها را تقویت کرده است.

دستگیری مریم رجوی، جرقه‌ای برای موج گسترده‌ای از نارضایتی در قرارگاه اشرف بود. اعضای سازمان، که خود را در شرایطی «جهنمی» توصیف می‌کردند، احساس کردند که رجوی به جای فداکاری، به دنبال حفظ جان خود بوده است. در نشست‌های داخلی، معروف به «عملیات جاری»، اعضا علناً از این اقدام انتقاد کردند. یکی از اعضای جدا شده می‌گوید: «همه می‌گفتند اگر قرار بر حفظ جان بود، ما هم جانمان را دوست داشتیم. چرا ما باید در اشرف بمانیم و رهبران در امان باشند؟»

این نارضایتی، به ریزش گسترده نیروها منجر شد. بسیاری از اعضا در اولین فرصت، جدایی خود را اعلام کردند. مریم رجوی، پس از آزادی از بازداشت در فرانسه، در نشستی آنلاین با اعضا تلاش کرد این بی‌اعتمادی را خنثی کند. او ادعا کرد که به دستور مسعود رجوی و برای «انتقال صدای مقاومت» به اروپا رفته بود. اما این توضیحات، خشم اعضا را فرو ننشاند و جدایی‌ها ادامه یافت.

دستگیری مریم رجوی در ۲۰۰۳، که به اتهاماتی نظیر حمایت از فعالیت‌های تروریستی و پولشویی انجام شد، نه‌تنها به توقیف اسناد و اموال سازمان در فرانسه منجر شد، بلکه چهره‌ای از سرکردگان را به نمایش گذاشت که به گفته اعضای سابق، «بیشتر به فکر منافع شخصی بود تا آرمان‌های ادعایی.»  

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

سوء استفاده‌های جنسی مسعود در تشکیلات به شدت مخفی نگه داشته می‌شد تا اینکه اخیراً خانم بتول سلطانی، نسرین ابراهیمی و زهرا سادات میرباقری، از اعضای سابق شورای رهبری مجاهدین با افشاگری‌های شجاعانه‌ی خود از وضعیت بیماری جنسی مسعود رجوی و حرمسرای وی که همان شورای رهبری بود، پرده برداشتند و مخوف‌ترین و پیچیده‌ترین نوع استثمار و ستم در حق زنان این مرز و بوم را افشا کردند.

 

مریم رجوی وآزادی زنان در تمامی زمینه‌ها به ویژه مسائل جنسی

 

 در خصوص مسائل جنسی، رجوی تلاش می‌کرد در پایین و بدنه‌ی تشکیلات کاملاً این حریم را حفظ کرده و مردان و زنان را از هم جدا کند و این دقیقاً باعث می‌شد وی به راحتی و در سایه‌ی اعتمادی که از سوی اعضای فرقه نثار او می‌شد، برای خودش حرمسرا داشته باشد و اعضای شورای رهبری در واقع زنان حرمسرای رجوی بودند. برای ورود زنان جدید به حرمسرای مسعود مراسم خاصی توسط مریم رجوی برگزار می‌شد و تعدادی از زنان که شایستگی همسری مسعود را داشتند، طی مراسم خاصی که به آن رقص رهایی گفته می‌شد در لیست زنان رسمی مسعود قرار می‌گرفتند.

خانم بتول سلطانی ۴۳ ساله، در سال ١٣۶۵، از خارج به عراق آمد. وی سابقه‌ی ۲۰ سال همکاری و عضویت در سازمان مجاهدین را داشت و به صورت حرفه‌ای در عراق، انگلستان و فرانسه فعالیت می‌کرد و توانسته بود تا رده‌ی تشکیلاتی شورای رهبری در مناسبات مجاهدین ارتقاء یابد. وی بعد از سقوط صدام، از اشرف خارج شد و خود را به اروپا رسانید. او در سطح گسترده‌ای دست به افشاگری در رابطه با مناسبات فرقه‌ای مجاهدین و سوء استفاده‌های هولناک جنسی مسعود رجوی زد.

رقص رهایی با مسعود
  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

طی بیش از یک دهه، آلبانی به پناهگاهی برای اعضای تبعیدی مجاهدین خلق تبدیل شده است. آنچه با نیت انسان‌دوستانه آغاز شد، اکنون به تهدیدی جدی برای امنیت ملی این کشور بدل شده و از کنترل دولت تیرانا خارج است.

 

Camp Ashraf 201309 L

 

اردوگاه اشرف ۳، پایگاه مستحکم شده گروه مجاهدین خلق (MEK) در منطقه مانزه آلبانی، نوعی «شهر پناهندگان تبعیدی» است: محدوده‌ای به وسعت حدود ۴۰ هکتار با بیش از صد ساختمان، محصور در میان دیوارهای بلند و ایست‌های بازرسی متعدد. در این اردوگاه حدود ۲۵۰۰ نفر از اعضای گروه، تحت قوانین داخلی بسیار سخت‌گیرانه زندگی می‌کنند؛ فرقه‌ای که اعضایش از داشتن زندگی خانوادگی عادی محروم‌اند و تنها باید از خط‌مشی خشک و ایدئولوژیک سازمان پیروی کنند.
برای درک مصیبتی که پذیرش این پناهندگان بر سر آلبانی آورد، باید یادآور شد که گروه مجاهدین خلق در دهه ۱۹۶۰ میلادی در ایران به‌عنوان یک گروه دانشجویی رادیکال شکل گرفت (که به آن‌ها «مارکسیست‌های بمب‌گذار» نیز گفته می‌شد)، اما پس از انقلاب اسلامی به جریان شبه‌نظامی و فرقه‌گرای افراطی ضدایرانی تبدیل شد. شمار قربانیان اقدامات تروریستی این گروه، دست‌کم ۱۷ هزار نفر برآورد می‌شود – شامل دانشمندان، سیاستمداران، استادان دانشگاه و شهروندان عادی ایرانی. اعضای این گروه که در جنگ ایران و عراق (۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸) در کنار صدام حسین علیه ایران جنگیدند، پیروان متعصب مسعود رجوی (که گمان می‌رود در سال ۲۰۰۳ درگذشته باشد) و همسرش مریم رجوی هستند.

این سازمان تا چندی پیش در فهرست «گروه‌های تروریستی خارجی» در ایالات متحده و نیز در ایران قرار داشت.
پس از سال ۲۰۰۳، رهبران مجاهدین خلق ادعا کردند که از خشونت دست کشیده‌اند و به «مدافعان حقوق بشر» بدل شده‌اند. در سال ۲۰۱۳، این گروه پناهندگی رسمی در آلبانی دریافت کرد. اما نکته جالب‌تر، دوگانگی آشکار رهبران آن است: در حالی‌که مریم و مسعود رجوی اعضای عادی را به زندگی زاهدانه و انقلابی فرا می‌خوانند، خود در لوکس‌ترین شرایط در پاریس زندگی می‌کنند. هفته‌نامه فرانسوی Le Canard enchaîné  فاش کرد که مریم رجوی و همراهانش اقامت کامل در یک مرکز آب‌درمانی در شهر ویشی را اجاره کرده و ۲۹ هزار یورو نقد برای ماساژ، گِل‌درمانی و هیدروتراپی پرداخت کرده‌اند؛ سال قبل نیز هزینه‌ای مشابه برای سفرهایشان خرج کرده بودند. در مقابل، اعضای ساکن اشرف ۳ در شرایطی کاملاً پادگانی و بدون تلفن، رسانه یا ارتباط با جهان بیرون روزگار می‌گذرانند؛ با برنامه ریزی های زمانی سخت، بی‌خوابی‌های اجباری و وضعیت جسمی وخیم.


طی بیش از یک دهه، آلبانی به پناهگاهی برای اعضای تبعیدی مجاهدین خلق تبدیل شده است. آنچه با نیت انسان‌دوستانه آغاز شد، اکنون به تهدیدی جدی برای امنیت ملی این کشور بدل شده و از کنترل دولت تیرانا خارج است. دولت آلبانی از متحدان غربی خود خواسته درباره جرائم احتمالی اعضای این گروه در اشرف ۳ تحقیق کنند و شواهدی از حملات سایبری که از درون اردوگاه انجام شده است، به دست آورند. میزبانی از مجاهدین خلق، آلبانی را در خط مقدم دشمنی با ایران قرار داده است. در ژوئیه ۲۰۲۲، هکرها سامانه دیجیتال e-Albania را از کار انداختند و روند ثبت‌نام‌های مدرسه‌ای و معاملات ملکی را مختل کردند؛ رویدادی که آلبانی آن را «جنگ سایبری» خواند و بلافاصله روابط دیپلماتیک خود با تهران را قطع کرد.

  • مصطفی آزاد