قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید .

پیوندها

۵۵۸ مطلب با موضوع «افشاگری» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

گفت‌و‌گوی های اخیر مریم رجوی با برخی از نمایندگان آمریکایی که به رژیم غاصب نزدیک هستند، به وضوح نشان‌دهنده یک هم‌پوشانی استراتژیک میان منافع مجاهدین خلق و صهیونیست‌ها است.

به گزارش فراق، جو ویلسون، نماینده مجلس آمریکا از کارولینای جنوبی یکی از این افراد می‌باشد که بارها، در گردهمایی‌های این فرقه تروریستی شرکت کرده و به ادعاهای دروغ حقوق بشری در مورد ایران، پرداخته است.

در کنار این فعالیت‌ها، سفرهای مکرر جو ویلسون به اسرائیل و دیدارهای او با مقامات صهیونیست، از جمله بنیامین نتانیاهو، نشان‌دهنده روابط نزدیک و همکاری‌های صمیمانه او با رژیم صهیونیستی است. این ارتباطات به وضوح نشان‌دهنده یک هم‌پوشانی استراتژیک میان منافع مجاهدین خلق و دولت غاصب اسرائیل در راستای اقدامات خرابکارانه در ایران می‌باشد.

تصویر : برنامه ارتباط مجازی جو ویلسون با مریم رجوی

20240236 2

 

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

مجاهدین در هر رویدادی اثبات می‌کنند، منافع حرف اول را می‌زند و مردم، وطن و اصول انسانیت در مقابل به دست آوردن حمایت چنین سناتور وقیحی ارزش ندارد.

به گزارش فراق، لیندسی گراهام، یکی از سناتورهای تندرو جمهوری خواه آمریکایی است که از لابی های دو آتشه صهیونیست هاست.

وی در تازه ترین یاوه گویی ها پس از کشته شدن شش اسیر صهیونیست گفت اگر زندانیان اسرائیل زنده بازنگشتند بایستی پالایشگاه های ایران را بمباران کنید.

اکثر سناتورهای آمریکایی که فرقه رجوی برایشان سر و دست می شکند و پابوس آنهاست، درصف اول حامیان رژیم صهیونیستی هستند.

در این میان داستان لیندسی گراهام جالب تر است. او اعتنای چندانی به فرقه رجوی ندارد. نامبرده که در مواضع ایران ستیزی، گوی سبقت را از همگان ربوده باوجود همسویی فرقه رجوی با او، احتمالا برای بازارگرمی بیشتر، اغلب دست رد به سینه مجاهدین زده و آنها را تحقیر هم می کند.

گراهام چندی پیش طی مصاحبه ای با شبکه فاکس نیوزآمریکا گفته بود، اگر روزی جواب آزمایشش در بیاید که ریشه و تبارش به ایران می رسد وحشتناک خواهد بود.

اظهارات جنجالی و نژاد پرستانه او با بازتاب منفی گسترده ای در بین آمریکایی – ایرانی تبارها و فضای سیاسی داشت. تا حدی که در همان مصاحبه مجری برنامه سعی بر تعدیل سخنان او و رفع و رجوع برآمد و از ایرانیان به عنوان ملتی بزرگ نام برد.

شماری از ایرانیان ساکن آمریکا خواهان عذرخواهی و استعفای این سناتور شدند. با این حال در سال های اخیر با وجود همه گونه توهین و دشمنی سناتور مزبور با ایرانیان، حتی بی اعتنایی و توهین به خود فرقه رجوی، اما آن ها با خواری و ذلتی وصف نشدنی به دنبال او رفتند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

در سال‌های اخیر، خانم نایکه گروپیونی، نماینده پارلمان ایتالیا، در چندین گردهمایی فرقه مجاهدین خلق شرکت کرده است.

maryam rajavi

به گزارش فراق، این گردهمایی‌ها با تبلیغات گسترده‌ای از سوی سایت‌های این فرقه همراه بوده و به طور مکرر از خانم گروپیونی به عنوان یک حامی حقوق بشر یاد شده است.

مجاهدین خلق، با حضور این نماینده، به شدت ابراز خوشحالی کرده و خود را به عنوان مدافعان حقوق بشر و حقوق زنان معرفی می‌کنند. اما آیا واقعاً این چنین است؟

اسلایدهای اولیه از حضور خانم گروپیونی در مراسم‌های فرقه مجاهدین، نشان‌دهنده عکس‌های او با مریم رجوی و دیگر اعضای این فرقه است که به طور علنی به حمایت از حقوق بشر و حقوق زنان در ایران می‌پردازند.

وی در سفری به سرزمین اسراییل در اکانت اینستاگرامی خود می نویسد : «دیروز من در کنست در کنفرانس بین المللی ماموریت زنان اروپا در اسرائیل دراورشلیم (ائتلاف جهانی زنان علیه جنسیت خشونت مبتنی بر سلاح به عنوان سلاح جنگ…) سخنرانی کردم من در اینجا به نمایندگی از کشورم در حمایت از همه زنان قربانی جنگ هستیم. خشونت از سراسر جهان ما نمی توانیم اجازه دهیم که جهان انچه را که در ۷اکتبر رخ داد حمله وحشتناک حماس به اسرائیل را فراموش کند. به همین دلیل است که اصرار بر جمع اوری شهادت از انچه اتفاق افتاده و مستند سازی جنایات وحشیانه که علیه زنان و کودکان اسرائیلی انجام شده! ضروری است. حتی با وجود شواهد بسیار زیاد سردرگمی وجود دارد چگونه از کسانی که به سلاح تجاوز متوسل می شوند. حمایت می کنید. ما باید فورا این مضوع را روشن کنیم. ما نباید جنایات مرتکب شده علیه زنان و کودکان اسرائیلی را نادیده بگیریم به خصوص در دانشگاه ها یهود ستیزی ذهن و قلب برخی جوانان رآلوده کرده است. نفرتی که همچنان تمام نسل ها را کور کرده است. من دوست دارم دختران در دانشگاه اموزش ببینند تا دشمن واقعی راشناسایی کنند. دشمن واقعی به ویژه برای دختران جوان کسانی هستند که انها را فریب می دهند و موجودیت ازاد انها را تهدید می کنند »

شاید نتوان در رابطه با این گونه افراد که دیپلماسی روشن و مشخصی در هماهنگی با صهیونیست‌ها دارند و به خاطر مقام و ثروت، ابایی از دفاع از کشتار و جنایت مردم غزه ندارند، سخنی گفت. آنها به صراحت با اسم و رسم از جنایات رژیم صهیونیستی دفاع می‌کنند، با وقاحت به آن مشروعیت می‌دهند و تصاویر ملاقات‌های خویش با صهیونیست‌ها را در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کنند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 
گزارش شانزدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات مجاهدین خلق

 

شانزدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، روز سه‌شنبه (۲۳ مردادماه) در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجت‌الاسلام والمسلمین دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری در مجتمع قضایی امام خمینی به‌صورت علنی برگزار شد.

شانزدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، روز سه‌شنبه (۲۳ مردادماه) در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجت‌الاسلام والمسلمین دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری در مجتمع قضایی امام خمینی به‌صورت علنی برگزار شد.

در ابتدای شروع دادگاه  با تسلیت شهادت شهید اسماعیل هنیه و تبریک روز خبرنگار، اظهار کرد: امروز ۲۳ مرداد ماه سال ۱۴۰۳ ادامه رسیدگی به کیفرخواست واصله از دادسرای عمومی و انقلاب تهران به اتهامات سازمان مجاهدین خلق ایران و ۱۰۴ متهم آن انجام می‌شود. این دادگاه با رعایت کامل تشریفات آیین دادرسی کیفری و بعد از وصول کیفرخواست و مطالعه دقیق آن از سوی دادگاه به استناد مواد ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۱۰، ۱۲ و ۱۳ قانون مجازات اسلامی و با تاکید بر رعایت اصل ۳۵ قانون اساسی و با نظر به ضرورت مواد ۳۸۶، ۳۴۶ و ۳۴۸ قانون آیین دادرسی با تعیین وکلای تسخیری برای متهمان به دلیل عدم معرفی وکیل، تشکیل شده است. این دادگاه با حضور وکلای شکات، خانواده شهدا و وکلای متهم، نماینده دادستان و وصول لایحه از یکی از وکلای متهم که به دلیل عذر موجه قانونی در دادگاه حاضر نشده و از قبل به دادگاه اطلاع داده است و یکی دیگر از وکلای حاضر در جلسه وکالت متهمان را بر عهده دارد، تشکیل شده است.

وی از وکیل شکات درخواست کرد در جایگاه وکیل قرار گرفته و اظهارات خود را مطرح کند.

امیر ملایی، وکیل شکات در جایگاه قرار گرفت و گفت: در جهت تشریح شکایت مطروحه و با تاکید بر عناوین اتهامی مندرج در کیفرخواست لایحه‌ای تنظیم و تقدیم دادگاه شده است.

در ادامه قاضی از منشی دادگاه درخواست کرد تا لایحه تنظیمی وکیل شکات را ثبت کند.

ملایی، وکیل شکات در ادامه با قرائت لایحه گفت: عناوین اتهامی مندرج در کیفرخواست متعدد بوده و توسط نماینده دادستان توضیحات کامل داده شده لذا درخواست دارم به اقدام تروریستی انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در تاریخ ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ بپردازیم. حادثه‌ای که در آن نهایت سنگدلی و نهایت وطن فروشی گروه مجاهدین خلق در آن مشخص شده است؛ لذا درخواست دارم در ابتدای دادگاه مجروحی از حادثه تروریستی ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ که در دادگاه حاضر است، در جایگاه قرار گیرد و توضیحات لازم را ارائه کند و به عنوان شاکی شکایت خود را ثبت کند.

در ادامه سید محمد سجادی، مجروح حادثه تروریستی ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ با اجازه قاضی در جایگاه قرار گرفت.

سید محمد سجادی، مجروح حادثه تروریستی ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ با حضور در جایگاه، اظهار کرد: آسیب‌های زیادی از سازمان مخوف مجاهدین خلق به کشور وارد شده است از جمله خود بنده که آسیب به من وارد شد و از دادگاه احقاق حق را خواستارم. در آن زمان تمام دارایی خود را برای درمان هزینه کردم و هنوز هم درمان ادامه دارد. وجود شهید بهشتی نعمت بود و ما نعمت بزرگی را از دست دادیم. امیدواریم هرچه زودتر این دادگاه نتیجه دهد و تسلای خاطر مردم و خانواده باشد. از دادگاه درخواست دارم علاوه بر بررسی بعد معنوی حوادث به بعد مادی این حوادث رسیدگی کند.

قاضی از این مجروح حادثه ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ سوال کرد که آیا از سازمان مجاهدین خلق شکایت دارد؟

سجادی پاسخ داد: بله حتما تقاضای اشد مجازات مادی و معنوی را دارم.

در ادامه قاضی از این مجروح خواست حادثه انفجار ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ را توصیف کند.

سجادی بیان کرد: جلسه شورای مرکزی حزب قبل از اذان مغرب شروع شد بعد از جلسه نماز اقامه می‌شد. چند دقیقه بعد از شروع جلسه انفجار رخ داد.

قاضی پرسید: شما در آن زمان در حزب چه سمتی داشتید؟

سجادی پاسخ داد: در آن زمان رابط تشکیلاتی حزب در گیلان بودم. در جلسه حزب حضور داشتم. سازمان مجاهدین خلق بعد از حادثه انفجار بنده را ترور کرد.

قاضی از این شاهد حادثه سوال کرد که آیا کلاهی را می‌شناسید؟

سجادی پاسخ داد: کلاهی در تشکیلات حزب در استان تهران کار می‌کرد و خیلی کم با این فرد ارتباط داشتم و کلاهی را در روز حادثه در جلسه حزب دیدم، اما چند دقیقه قبل از حادثه از جلسه خارج شده بود. بنده در اثر این حادثه سمت چپ بدنم، چشمم و ریه‌ام آسیب دید و ضربه به سرم وارد شده است و همچنان ترکش در بندم وجود دارد و با درد و رنج محسوب می‌شود و دوبار بعد از آن نیز توسط سازمان ترور شدم.

قاضی از این شاهد درخواست کرد در مورد ترور‌های دیگر سازمان مجاهدین در مورد خودش توضیح دهد.

سجادی پاسخ داد: در شهریور سال ۶۱ ضربه چوب به پشت سر بنده زدند.

قاضی از این شاهد پرسید شما از میزان تخریب حادثه انفجار ساختمان جزب جمهوری اسلامی چیزی به یاد دارید؟

سجادی پاسخ داد: کل سقف ساختمان تخریب شده بود حسب اطلاع سازمان نوع بمب و انفجار را در جای دیگر امتحان کرده بودند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 
خوی حیوانی «مسعود رجوی» چطور در دادگاه افشا شد؟

 

مسعود رجوی به افرادی که سال ۱۳۶۸ از زندان آزاد شده و به فاصله چند روز در عراق به این فرقه پیوسته بودند، گفت که چرا شما بهانه دادید که شما را عفو کنند؟

دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، از اردیبهشت ماه امسال در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجت‌الاسلام دهقانی در مجتمع قضایی امام خمینی(ره) به صورت علنی برگزار شد.

در این دادگاه که به‌صورت علنی و با حضور خبرنگاران برگزار می‌شود، برخی شاهدان عینی حوادث و اعضای سابق سازمان مجاهدین مشاهدات خود از جنایات و رفتارهای سرگردگان این گروه تروریستی را تشریح کردند که ماهیت ضدانسانی این گروه بیش از پیش آشنا شد.

برای نمونه ابراهیم خدابنده؛ عضو جداشده فرقه تروریستی مجاهدین در شانزدهمین جلسه این دادگاه که ۲۳ مرداد برگزار شد، در جایگاه شاهدین قرار گرفت و گفت: “مسعود رجوی می‌گفت که ما در زندان تشکیلات داریم و از طریق خانواده‌ها نامه‌ها می‌‌رود و می‌آید و خط و خطوط می‌دهیم و سلسله مراتب داریم در زندان. مثلاً حتی با هسته خرما تسبیح درست کرده بودن و رجوی می‌گفت؛ این را از زندان برای من هدیه فرستاده‌اند. خود رجوی کسانی که در اواخر دهه ۱۳۶۰ از زندان آزاد شده بودند که به فاصله یک دو روز تا سه روز بعد از آزادی به عراق آمدند و به مجاهدین پیوستند را در جلسه‌ای در ردیف جلو نشاند و با اسم بردن از هیئت‌های دادرسی سه نفره گفت که ما از طریق تشکیلات به داخل زندان دستور داده بودیم که خط برخورد در مقابل این هیئت‌ها این هست و وقتی مقابل آن‌ها قرار می‌گیرید بگویید که اگر من الان مسلسل داشتم همه را به رگبار می‌بستم.

بعد رو به این افراد گفت؛ همه شما خیانت کردید چون می‌دانستید که خط برخورد چیست و خط به شما رسیده بود و شما علی‌رغم آن این کار را کردید و حتی رجوی گفت که چرا شما بهانه دادید که شما را عفو کنند.

این دادگاه و اظهارات شاهدان عینی نشان داده که برای رهبران سازمان مجاهدین تنها چیزی که اهمیت ندارد جان انسان‌ها و حتی اعضای خود است تا بتواند با مظلوم‌نمایی روی افکار عمومی دنیا تأثیر بگذارد که البته در این راه ناموفق بوده‌اند.

  •  
  • منبع خبر : رسانه های ایران
  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
اردوگاه فراموش شده مجاهدین در مانز آلبانی
شرایط در اردوگاه مانز بسیار پیچیده و یک معمای چند وجهی است. بنحویکه در سایه سیاست های دوگانه دولت های غربی موضوع نقض حقوق بشر و رفتار های ضد انسانی رهبران مجاهدین با اعضای آن براحتی رنگ می بازد. و کسانی که تلاش دارند صدای اعضای دربند این فرقه در آلبانی باشند شنیده نمی شود.

اکنون بیش از ۱۰ سال از شکل گیری اردوگاه مانز در حومه تیرانا پایتخت آلبانی بعنوان محل اسکان اعضای باقیمانده از فرقه تروریستی مجاهدین بعد از سقوط صدام حسین در خاک عراق می گذرد.

مجاهدین بعد از سقوط صدام حسین و  تحت فشار دولت تازه تاسیس عراق از خاک این کشور اخراج و بواسطه فشار آمریکا ، تنها دولت آلبانی بود که حضور مجاهدین در خاک کشورش را با کمک های مالی از سوی آمریکا  پذیرفت.

طی همین ۱۰ سال هم تعداد زیادی از اعضای این فرقه علیرغم فشارهای حقوقی و مالی و عملیات روانی از سوی مجاهدین  از این فرقه جدا و به زندگی آزاد روی آورده اند. که به جرات می توان گفت هم اکنون اعضای جدا شده بیش از اعضای فعلی ساکن در اردوگاه مانز است.

با وجود فشارهای رسانه یی و بین المللی خانواده های اعضای ساکن در اروگاه مانز ، گزارشات قابل توجه برخی از رسانه های بین المللی از وضعیت این اردوگاه و محدودیت های غیر انسانی حاکم بر مناسبات آنان در خاک آلبانی،  همچنین فشارهای مقطعی دولت آلبانی بر علیه فعالیت های غیر قانونی این فرقه در خاک این کشور  و دهها گزارش از رفتارهای تحقیرآمیز از سوی سران مجاهدین بر علیه اعضای آن ، همچنین گزارشات تکان دهنده از وضعیت کودک سربازان در مجاهدین و دهها اقدامات دیگر ، عملا به آزادی و انتخاب مسیر زندگی آینده ی برای اعضای در بند این فرقه منتهی نشده است.

فرقه تروریستی مجاهدین هرچند کارآیی نظامی خود را بعد از سقوط صدام حسین از دست داد، اما همچنان توسط سرویس های اطلاعاتی غربی و اسرائیل بعنوان یکی از  عامل میدانی در پیشبرد سیاست های ضد ایرانی آنان در فضای مجازی و همچنین در حوزه جمعآوری اطلاعات و فعالیت های جاسوسی بشمار می رود.

بنابراین بنظر می رسد فعالیت های ضد ایرانی مجاهدین، بزرگترین عامل در چشم پوشی دولت های غربی از مناسبات بغایت فرقه ای و ضد انسانی حاکم در اردوگاه مانز در کشور آلبانی محسوب می شود. بنحویکه هیچ ارگان حقوق بشری بعد از انتقال مجاهدین به خاک آلبانی از مناسبات نفرت انگیز این  فرقه انتقادی نکرده است.

خدمات دهی اطلاعاتی و فعالیت های جاسوسی و عملیات روانی این فرقه در راستای سیاست های ضد ایرانی توانسته است از یک سو منابع مالی قابل توجهی را به جیب سران این  فرقه سرازیر کند  و از سوی دیگر   دست مجاهدین را در سرکوب اعضای ناراضی بدون هرگونه نظارتی  باز بگذارد.

شرایط در اردوگاه مانز بسیار پیچیده و یک معمای چند وجهی است. بنحویکه در سایه سیاست های دوگانه دولت های غربی موضوع نقض حقوق بشر و رفتار های ضد انسانی رهبران مجاهدین با اعضای آن براحتی رنگ می بازد. و کسانی که تلاش دارند صدای اعضای دربند این فرقه در آلبانی باشند شنیده نمی شود.

سران فاسد و بدنام مجاهدین بخوبی می دانند، علیرغم اینکه اعضایی که هم اکنون در اردوگاه مانز آلبانی نگهداری می شوند با توجه به سن بالا و ابتلای آنان به انواع بیماریها عملا هر نوع کارآیی را از آنان ساقط کرده است، اما آنان همچنان با صرف هزینه های گزاف از اعضای نگونبخت بعنوان گروگان در این اردوگاه نگهداری می کنند. چرا که بخوبی می دانند آزادی هر یک از آنان یعنی افشای گوشه های دیگری  از خیانت ها و جنایت های این فرقه و آبروریزی بیشتر برای سران آن است و اینکه تا کجا در منجلاب وطن فروشی فرو رفته اند.

اما علیرغم آنچه که فوقا گفته شد و وجود انواع موانع و شرایط پیچیده حاکم بر اردوگاه مانز بنظر می رسد روزنه های امیدوار کننده ای از برچیده شدن حاکمیت رهبران مجاهدین بر این اردوگاه وجود داشته و قدم های خوبی برداشته شده است.

تلاش شبانه روزی خانواده ها و مطالبه به حق و قانونی ملاقات با عزیزان شان در اردوگاه این فرقه در مانز آلبانی ، تشکیل «انجمن نجات آلبانی» توسط جداشدگان در این کشور  و همکاری خوب تعدادی از شخصیت های حقوق بشری آلبانی با این تشکل و فعالیت های رسانه یی در حوزه  افشای ماهیت فرقه ای و ضد بشری فرقه تروریستی مجاهدین در سطح بین المللی ، و در ورای همه اینها تشکیل دادگاه تهران برای محاکمه ۱۰۴ تن از اعضای مجاهدین همراه با رهبران آن که از یکسال پیش آغاز و اخیرا هم  شانزدهمین جلسه آن برگزار گردید نشانه های خوبی از تشکیل پرونده بین المللی برای پاسخگو کردن مجاهدین به انبوه جنایات شان در طول دهه های گذشته از جمله اقداماتی است که آینده روشنی را علیرغم مشکلات پیش رو  نوید می دهد.

حرف آخر اینکه بنظر می رسد غرب در حال درک این واقعیت است که مجاهدین صرفا گروهی تروریستی نیست که فقط به ترور، جاسوسی و خیانت و حتی از بین بردن اعضای خود در صورت عدم پیروی از قوانین فرقه  بسنده کند بلکه فرقه ای است که هر جا پا می نهد منافع ملی میزبانانش را نیز بخطر می اندازد.  مسلما فرقه ای که ۴۵ سال به سرزمین مادری اش خنجر زده و انسانهای بیگناه زیادی را از دم تیغ گذراند است به دیگران وفادار نخواهد ماند.

  • نویسنده : علی صدر
  • منبع خبر : سایت راه نو

 

 

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

به دنبال انتشار اخبار جدید از مرگ بوزینه اشرف (مسعود رجوی)، گردانندگان فرقه رجوی یک تیم از واحد خواهران اشرف ۳ را وادار به تولید تصاویر روتوش شده از مسعود رجوی کردند تا در مناسبت‌های مختلف به افراد به منظور حفظ روحیه، هدیه داده شود.

rajavi 1 2

 

به گزاش فراق، موضوع جالبی که همیشه ذهن مرا را مشغول می‌کند این است که هرگاه در مناسبت‌هایی که در سازمان رایج است، به‌خصوص سالگرد تأسیس سازمان یا عید نوروز و امثالهم، عکسی از جوانی‌های مسعود رجوی به اعضا هدیه داده می‌شد! منظور من از جوانی، حوالی ۴۰ تا ۵۰ سالگی مسعود رجوی است.

وی اکنون حدود ۷۶ سال سن دارد. خب، کسی که ۷۶ سال سن دارد باید به نظر یک پیرمرد باشد، ولی چرا عکس‌های حال او را هدیه نمی‌دهند و عکس‌های ۳۰ یا ۴۰ سال قبل او را هدیه می‌دهند؟

این رویکرد به ظاهر عجیب ولی در عین حال احمقانه به خاطر این است که افراد را از لحاظ روحی و روانی در همان ۴۰ سال قبل خود نگه دارند و افراد با همان ذهن‌های چهار دهه قبل به زندگی ادامه دهند. دقیقاً همین رویکرد به شکل دیگری نیز ارائه می‌شود؛ از افراد در تشکیلات عکس گرفته نمی‌شود و یا اگر هم گرفته شود، به کسی عکسی داده نمی‌شود. این به این خاطر است که فرد عکسی از خود نگه ندارد، زیرا می‌دانند که هر کسی که عکس چند سال قبل خود را داشته باشد، خواهد فهمید که چقدر تفاوت کرده و سنی را گذرانده است. ترس از این است که افراد در نزد خود به یک نتیجه‌گیری برسد که عمرم را تلف کردم و به جایی نرسیدیم!

حتی در نشست‌های موسوم به عملیات جاری و یا نشست‌های موسوم به دیگ، کاری می‌کنند که افراد اگر از قبل هم عکسی زیرا این عکس‌ها یادآور دنیای عادی‌گری و ضد انقلابی است!

این گونه اعمال دقیقاً جنبه روحی و روانی دارد و فقط در یک تشکیلات بسته و درون‌گرا انجام می‌گردد تا افراد همیشه فکر کنند همانی هستند که سابقاً بودند. فردی که هر روز در جلوی آینه خودش را نگاه کند، متوجه تغییرات خود نخواهد شد و لذا همیشه فکر می‌کند که همانی است که قبلاً بوده و هیچ تغییری صورت نگرفته است، مگر اینکه از گذشته‌های خود عکس‌هایی داشته باشد تا متوجه شود که چقدر فرق کرده است. عیناً همین کار را در رابطه با مسعود رجوی می‌کنند و می‌خواهند القا کنند که مسعود رجوی همانی است که قبلاً بوده و برای اثبات آن، عکس‌هایش که مربوط به چند دهه قبل است را نشان داده و هدیه می‌دهند.

حتی عکس‌های مراسم صبحگاهی که دارند نیز مربوط به سال ۱۳۶۴ است، زمانی که مسعود و مریم به عقد یکدیگر درآمدند. به آنها اجازه داده نمی‌شود که از عکس‌های به‌روز مسعود رجوی استفاده شود تا با دیدن عکس جدید، از نظر نیفتد! همچنین عکس‌هایی که در سالن‌های غذاخوری و یا مکان‌های تجمع نصب شده است نیز مربوط به چند دهه قبل است. اعضا هم آن قدر درگیر مسائل درونی خودشان هستند که اصلاً این چیزها ذهنشان را مشغول نمی‌کند و برایشان امری عادی و طبیعی جلوه می‌دهد.

به دنبال انتشار اخبار جدید از مرگ بوزینه اشرف، گردانندگان فرقه رجوی در فرمانی، یک تیم از واحد خواهران اشرف ۳ که متخصص برنامه های گرافیکی هستند را وادار به تولید تصاویر روتوش شده از مسعود رجوی کردند تا در مناسبت‌های مختلف به افراد برای حفظ روحیه، هدیه داده شود.

  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰

اطلاعات جدیدی از ماجرای آتش سوزی سال گذشته دفتر مجاهدین خلق در برلین، به دست رسیده که نشان می‌دهد این اقدام به دستور مریخی برای کاهش فشارهای سیاسی انجام شده است.

Monafegin Berlin

 

به گزارش اختصاصی فراق، بامداد دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، خبری روی خروجی سایت اصلی فرقه رجوی قرار گرفت که از همان ابتدا مشکوک جلوه می نمود.

بر اساس بیانیه ای که فرقه تروریستی رجوی همان روز منتشر کرد، آمده بود: «ساعت ۲ و ۱۵ دقیقه (۴دسامبر ۲۰۲۳) دفتر نمایندگی این فرقه در برلین با پرتاب مواد آتش‌زا به طرف ساختمان مورد حمله قرار گرفته است.»

ماجرا جایی بیشتر مشکوک نشان می‌داد که فرقه رجوی با وجود گزارش پلیس محلی مبنی بر اینکه که شواهد و قرائنی از وقوع حمله در دست نیست، بلافاصله جمهوری اسلامی ایران را عامل این حمله معرفی کرد.

چند روز پس از این ماجرا، پلیس آلمان به پشت پرده این ماجرا پی برد و یکی از مسئولان دفتر اطلاعات فرقه در برلین را به عنوان متهم اصلی دستگیر کرد اما دیگر خبری از جزئیات آن منتشر نشد.

حال پس از گذشت حدود ۹ ماه، بر اساس اطلاعات موثق جدیدی که به دست رسیده، گفته می شود این آتش سوزی یک پروژه عملیات روانی  به دستور زهرا مریخی آهنگر کلایی؛ جانشین مریم قجر بوده است.

بنا بر این اطلاعات، مریخی به دنبال این هدف بوده که با برجسته سازی موضوع دفتر آلمان، فشارهای سیاسی و کشنده موجود روی فرقه در آلبانی و فرانسه را کاهش دهد.

 آلبانی مریم رجوی را ممنوع الورود کرد

لغو پناهندگی مریم رجوی و همه‌ مسئولین سازمان مجاهدین در فرانسه

مریخی در سناریوی خود دستور داده بود تا با تعدادی کوکتل مولوتوف عملیات شروع شود و کارکنان این دفتر بلافاصله آتش را خاموش کنند و در ادامه با اطلاع رسانی به پلیس محلی، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان عامل اصلی این اقدام، در رسانه‌های خود معرفی کرده و جریان سازی کنند.

به گزارش فراق،  زهرا مریخی متهم ردیف دهم دادگاه محاکمه سرکردگان فرقه رجوی در تهران، فرزند محمدعلی، متولد قائم‌شهر از طرف پدری اصالتاً اهل شوروی است.

مریخی فعلا نفر دوم فرقه پس از مریم رجوی است و نرگس عضدانلو، مهناز میمنت و ربیعه مفیدی به ‌عنوان همردیفان مسئول اول و اشرف ابریشمچی، ملیکا رضایی، سپیده پورتقی، آذر اکبرزادگان، شیوا ممقانی و وحیده نبوی به‌ عنوان معاونان مسئول اول هستند.

 

نکته جالب اینجاست دفتر مجاهدین خلق در برلین در چهار صد متری سفارت رژیم صهیونیستی در آلمان است که مهمترین مرکز جاسوسی این فرقه محسوب می‌شود.

انتهای پیام

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 
لولیدن رهبران فاسد و بدنام مجاهدین در فضای سیاسی این روزهای ایران

 

رهبران  فرقه کثیف و وطن فروش مجاهدین سعی می کنند با ورود به مسائل سیاسی روز ایران خود در قالب «آلترناتیو» بین طیف ضد انقلاب خارجه نشین به نمایش گذاشته  و  اعتبار کاذبی را با نشخوار کردن کلماتی مانند  آزادی و دموکراسی  کسب کنند.

سردمداران فاسد و بدنام مجاهدین الان مدتهاست مثل سگ های ولگرد در لالوی رسانه های ایران پرسه زده و سعی می کنند از یک سو در مسیر استقرار دولت چهاردهم سنگ اندازی کرده و از سوی دیگر با جعل ، اخبار فیک و بزرگنمایی برخی تحولات، جامعه را به سوی تنش و چند دستگی سوق دهند.

از زمانیکه دکتر مسعود پزشکیان سکان دولت چهاردهم را بدست گرفتند و اکنون که  مجلس شورای اسلامی در حال بررسی صلاحیت وزاری معرفی شده توسط رئیس جمهور منتخب است، رهبران مجاهدین  بر شدت و حدت حملات خود افزوده اند.

رهبران  فرقه کثیف و وطن فروش مجاهدین سعی می کنند با ورود به مسائل سیاسی روز ایران خود را در قالب «آلترناتیو» بین طیف ضد انقلاب خارجه نشین به نمایش گذاشته  و  اعتبار کاذبی را با نشخوار کردن کلماتی مانند  آزادی و دموکراسی  کسب کنند.

این روزها که  صلاحیت وزرای معرفی شده برای کابینه دکتر  پزشکیان در مجلس شورای اسلامی در حال بررسی است  و  نمایندگان،  از هر طیفی در حال بیان  نظرات و انتقادات خود در چارچوب قانون بر له و یا علیه  وزاری پیشنهادی هستند سران فرقه مجاهدین در حالی  این تحولات را  تحت عنوان «دعوا» ، «شکاف» و «اختلاف» و . . . تحلیل و تفسیر می کنند که تاکنون و طی چندین دهه گذشته هیچ گونه آزادی بیان حتی به اندازه یک ابسیلون در درون این فرقه وجود نداشته است.

بنابراین طبیعی است وقتی آقای عباس عراقچی وزیر پیشنهادی دولت چهاردهم برای تصدی وزارت امور خارجه در دفاع از برنامه خود می گوید «اگر به‌عنوان وزیر امور خارجه به اینجانب اعتماد کردید، من عباس عراقچی سرباز ولایت خواهم بود» رجوی فاسد واکنش نشان داده و اعتراض کند که چرا ایشان به نظام جمهوری اسلامی ایران و کشورش وفادار است  چرا که این مردک بیشتر حیات ذلیلانه خود را در جنایت و آدم کشی  و وطن فروشی و مزدوی به کشورهای بیگانه سپری کرده است و از اینکه چنین تعهداتی از ایرانیان به کشور و وطنشان می بیند تاب نیاورده و دهان به فحاشی می گشاید.

اما بشنوید از توصیه های خنده دار و ظنز گونه رجوی به دولت پزشکیان و فرمان ۱۰ ماده ای  او برای آزادی و دموکراسی در کشور! بنظر می رسد این زوج نگونبخت بیماری صدور ۱۰ فرمان گرفته اند. و در حالی زبان گشادشان را به اینگونه جملات از جمله برداشتن فیلترینگ از اینترنت در ایران باز می کنند که در درون تشکیلاتشان کوچکترین اعتراضی  را با مشت آهنی پاسخ میدهند و داشتن گوشی و یا گوش کردن به رادیو  و رسانه های آزاد ممنوع بوده و هرگونه تردد به بیرون از اردگاه این  فرقه نیز در حومه تیرانا بصورت دسته جمعی و تحت نظارت عوامل سرکوب رجوی صورت می گیرد.

بنابراین توصیه ما به رهبر دائم العمر مجاهدین این است که از خر شیطان پایین آمده و بجای لولیدن در فضای سیاسی ایران – که تنها خود گفته و خود می شنوند و هیچ رسانه ای این ارجیف را انعکاس نمی دهد و صرفا در رسانه های این فرقه سرهم بندی می شود –  به فکر نتایج دادگاه تهران باشد که دیر یا زود گربیانش را گرفته و با پس گردنی به پای میز محاکمه کشیده خواهد شد.

  • نویسنده : علی صدر
  • منبع خبر : سایت راه نو
  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

در اندرونی رجوی اصلا جرم است که فردی بخواهد کسی را انتخاب کند و فقط رهبری حق انتخاب و عزل و نصب را دارد.

به گزارش فراق، خاستگاه نظام‌های سیاسی، نقش مردم در سیاست و حکومت، فرایند و میزان اثرگذاری شهروندان در تصمیمات سیاسی و در نهایت نظام‌های انتخاباتی در کشورها عناصری است که مختصات «انتخابات» را مشخص می‌کند. با این حال، معنای انتخابات در همه جای دنیا یکسان است، ولی درون فرقه رجوی این موضوع بسیار با ماهیت انتخابات فرق دارد.

برای بررسی دمکراسی و انتخابات در فرقه رجوی معتبرترین و ساده‌ترین روش، رجوع به اظهارات اعضای جدا شده این فرقه است. عبداله افغان عضو سابق تشکیلات مجاهدین خلق درباره سیستم انتخابات در فرقه مجاهدین خلق می‌گوید: «در سیستم فرقه‌ای رجوی هیچ کس نمی‌توانست کاندیدا باشد. همیشه این سیستم انتخابش از طرف بالا بود. جالب اینکه صندوقی در کار نبود.یک بار هم این کار بصورت مسخره انجام گرفت که فردی نام دیگری روی کاغذ نوشت که وقتی متوجه شدند با فرد مورد نظر برخورد بدی کردند.

معمولا رأی گیری به این صورت انجام می‌شد که پیش از رأی‌گیری، ساعت‌ها رجوی و زنش اندر باب آن زن به روده درازی مشغول می‌شدند. مسئولین مرد فرقه برای خودنمایی به تعریف و تمجید از فرد انتخاب شده می‌پرداختند و بعد هم خود رجوی فریبکار وارد شده و عنوان می‌کرد هر کسی موافق فرد مورد نظر است دست خود را بلند کند و بعد از چند دقیقه همه دست‌های خود را پائین آورده و بعد رجوی فریبکار عنوان می‌کرد که اگر کسی مخالف است دست خود را بلند کند، با توجه به فضایی که از قبل در سالن ایجاد کرده بود کسی جرأت نداشت که مخالفتی از خود نشان دهد و به صورت صوری و شکلی رأی‌گیری انجام می‌گرفت و همه چیز تمام می‌شد و این یک پیروزی برای رجوی شیاد محسوب می‌شد.»

ashraf 52

 

نظام‌های سیاسی برآمده از اراده مردم، برای حفظ همراهی آنان و به عبارت بهتر ابقای مشروعیت، انتخابات را معیار تعیین سمت و سوی تصمیمات حاکمیت، بستر انتقال قدرت و ابزار احقاق حق تعیین حق سرنوشت شهروندان قرار داده ‌اند، اما در انتخابات مناسبات فرقه‌ای رجوی هیچ کس جرأت نداشت رأی ندهد و همه ملزم به مشارکت بودند.

  • مصطفی آزاد