بر اساس اخبار منتشر شده از داخل فرقه رجوی، امسال برای پر کردن سالن نمایش نامه «ویلپنت»، آوارگان اوکراینی به عنوان سیاهی لشکر انتخاب شدند.
به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، به همین منظور اعضای وامانده در فرقه رجوی از هم اکنون وادار به انجام کارهای سخت برای برگزاری این مراسم شدند که بر اساس آخرین شنیدهها مقرر است ۱۸ تیر ماه برگزار شود.
«ویلپنت» مراسمی است که مریم رجوی همه ساله به مناسبت سال روز رهایی خود از زندان فرانسه در سال ۱۳۸۲ و سال روز اعلام جنگ مسلحانه رجوی علیه ملت ایران، برگزار میکند.
مریم قجر عضدانلو مشهور به مریم رجوی در ۲۷ خرداد ۱۳۸۲ در فرانسه به جرم فعالیت های تروریستی و پولشویی دستگیر شد و تا لحظه آزادی خودش که دو هفته به طول کشید، ده ها نفر از اعضای کادر مرکزی فرقه را وادار به خودسوزی و یا اعتصاب غذا کرد.
این سرفصل تاریخی برای مریم رجوی از این جهت اهمیت دارد که وی می تواند به این بهانه برای نیروهای داخلی مظلوم نمایی کرده و در نهایت وامانده های «اشرف۳» را برای سرفصل های دیگر مغزشویی کند. البته هدف بیرونی این پخت و پز نیز هیاهوی رسانه ای بوده که فرقه با تکنولوژی های جدید و موش های هکری که اخیرا وارد آلبانی کرده است سعی خواهد نمود در بلند شدن بوی آن حسابی تلاش کند.
یکی از مشکلات اصلی فرقه برای پرزرق نشان دادن این گونه مراسمها از گذشته اجاره و کرایه مهمانان بوده است. در سال های گذشته این افراد از میان بازنشستگان اروپایی، گرسنههای آفریقایی، مهاجران غیرقانونی، دانشجویان و برخی ورشکستگان سیاسی انتخاب و دعوت می شدند اما امسال انگار به مغزهای پوسیده اشرف معاشان رسیده با توجه به این که سال گذشته مراسم را بدون رونق و به صورت مجازی برگزار کردند، روی آوارگان اوکراینی خراب شوند.
گزارش های رسیده از درون فرقه نشان می دهد تجربه مشارکت مهمانان کرایه ای از طریق فضای مجازی اصلا مطلوب مریم رجوی نبوده و وی آن را پول حرام کردن دانسته است. به همین جهت هم آوارگان اوکراینی به عنوان آخرین شانس رجوی برای حضور در نمایش نامه امسال انتخاب شدند که باید منتظر ماند و برای این نمایشِ عجوزه فرقه رجوی نیز خندید.
از حدود چهار سال پیش که فرانسه آب پاکی را روی دست فرقه ریخت و با اخراج مریم رجوی او و فرقه اش را از هرگونه فعالیت سیاسی در این کشور ممنوع کرد، مریم رجوی در به در دنبال سیاهی لشکر برای پر کردن صندلیهای نمایش نامه «ویلپنت» میگردد.
یادداشت از: محمدجواد نوعپرور – فراق