قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید .

پیوندها

۱۸۰ مطلب با موضوع «فرقه رجوی و کشور آلبانی» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

جمعی از خانواده‌های اسیران و جداشده‌های فرقه رجوی در نامه‌ای به کمیساریای عالی حقوق بشر در سازمان ملل متحد خواستار ورود قاطعانه و فوری این نهاد به کشور آلبانی شدند.

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، اعضای انجمن نجات استان اردبیل که جمعی از خانواده های اسیران سازمان مجاهدین خلق و افراد جداشده از آن هستند، خطاب به «وولکر تورک» کمیسرعالی حقوق بشر در سازمان ملل متحد نوشتند: بر چه اساسی هم اکنون افرادی که پس از سال ها با رنج و مشقت توانسته اند از سازمان مجاهدین خلق نجات یابند و تشکیل خانواده بدهند باید دوباره دولت آلبانی بی‌رحمانه آنها را زندانی کرده و در وضعیت بلاتکلیفی و بی هویتی قرار دهد.

این افراد همچنین خواستار این موضوع شدند که کمیساریای عالی حقوق بشر در سازمان ملل متحد هر چه سریعتر به موضوع نقض حقوق بشر این افراد در آلبانی رسیدگی کرده و اقدامات لازم جهت آزادی آن ها را انجام دهد.

به گزارش فراق، متن کامل نامه به شرح زیر است:

جناب آقای «وولکر تورک»

کمیسر عالی حقوق بشر در سازمان ملل متحد

ما جمعی از خانواده های اسیران سازمان مجاهدین خلق و افراد جداشده آن از کشور ایران، استان اردبیل هستیم که لازم دانستیم یک موضوع مهم با عنوان نقض و سلاخی حقوق بشر در کشور آلبانی را به اطلاع شما برسانیم.

بیش از دو ماه از زندانی شدن غیرقانونی شش تن از جداشده های سازمان مجاهدین خلق (فرقه تروریستی رجوی) به نام های آقایان حسن حیرانی، احسان بیدی، غلامرضا شکری، علی هاجری، مهدی سلیمانی و حسن شهباز توسط دولت آلبانی گذشته است.

بر اساس منشور سازمان ملل متحد ماده ۲ تا ۹، هر انسانی مختار به تعیین حق سرنوشت خویش، حق انتخاب محل سکونت، نوع ارتباطات، مسافرت و زندگی آزاد است و نباید مورد توقیف، حبس یا تبعید خود سرانه قرار گیرد اما متاسفانه سازمان مجاهدین خلق (فرقه تروریستی رجوی) در همدستی با برخی مقامات آلبانی و دولت های غربی مانع زندگی آزاد و دستیابی حقوق اولیه برای اعضای جداشده خود می‌شود.

از شما کمیسر عالی حقوق بشر در سازمان ملل متحد می‌خواهیم یاریگر ما باشید تا این افراد بی گناه نزد همسران، فرزندان و زندگی خویش برگردند.

ما خانواده ها بیش از ۴۰ سال است بر اثر دوری و بی اطلاعی از فرزندان خود در رنج و عذاب به سر می بریم. سران سازمان مجاهدین خلق در آلبانی اجازه هیچ گونه ملاقات، تماس و حتی ارسال نامه به ما نمی دهند و ما از هر گونه ارتباط و کسب خبر از عزیزان خود محروم هستیم.

۴۰ سال بی خبری رنج و عذابی است که بسیاری از مادران و پدران را از پا درآورده. بسیاری از این افراد در حسرت دیدار با عزیزانشان از دنیا رفتند.

شما مجریان قانون و حامیان حقوق بشر هستید، حالا ما می خواهیم بدانیم بر چه اساسی هم اکنون افرادی که پس از سال ها با رنج و مشقت توانسته اند از سازمان مجاهدین خلق جدا شده و تشکیل خانواده دهند باید دوباره با همدستی دولت آلبانی زندانی شده و در وضعیت بلاتکلیفی و بی هویتی به سر ببرند.

از شما درخواست داریم بدون در نظر گرفتن ملاحظات سیاسی، در اقدامی انسان دوستانه به ندای وجدان خود گوش فرا دهید و به دردهای مادران و پدران سالخورده فکر کنید، به همسران و فرزندان بی گناه آنها بیندیشید و تنها خداوند را در نظر بگیرید.

ما منتظر هستیم تا درباره این پرونده با اقدام سریع و فوری به غم ها و آلام ما پایان دهید و برای آزادی این انسان های بی گناه که همگی مانند فرزندان ما هستند، تلاش کنید.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

بنا به گزارش سایت انجمن نجات کشور روز دوشنبه ۱۹ دی ماه ۱۴۰۱ داشامیر مرصولی، رئیس انجمن حمایت از ایرانیان مقیم آلبانی، با انتشار اطلاعیه ای از آزادی حسن حیرانی و همراهان وی پس از دو ما بازداشت خبر داد.

در متن اطلاعیه که در صفحه رسمی انجمن آسیلا در فیس بوک منتشر شد، آمده است:

«خطاب به تمامی اعضای آسیلا و همه حامیان انجمن و خانواده ها

خوشحالم به اطلاع برسانم که آقای حسن حیرانی الان در محل انجمن آسیلا با ما حضور دارد

برای ایشان شفای عاجل آرزومندم. التماس دعا»

لازم بذکر است که آقای حسن حیرانی به همراه ۵ تن دیگر از اعضای آسیلا، روز سه شنبه ۱۷ آبان ماه توسط پلیس مهاجرت و مرزی آلبانی بازداشت شدند و به اردوگاه پناهجویان غیرقانونی سازمان ملل موسوم به کارچ منتقل گردیدند. در این مدت با وجود پیگیری های وکلای انجمن آسیلا، خانواده ها و اعضای انجمن پاسخی روشن در خصوص علت بازداشت این افراد عنوان نشد.

این جریان و بلاتکلیفی که دو ماه به طول انجامید افراد بازداشت شده را بر آن داشت تا برای احقاق حق خود در چند نوبت دست به اعتصاب غذا بزنند و هر بار با وعده و وعیدهایی که محقق نشد به اعتصاب خود پایان دادند.

حسن حیرانی در روز ۱۷ دی ۱۴۰۱ یعنی بعد از گذشت دقیقاً دو ماه از بازداشت غیر قانونی او و ۵ نفر دیگر بدون تفهیم هیچ گونه اتهامی یک پیام ویدئویی فرستاد که ابتدا در صفحه فیس بوک مادر ایشان خانم فاطمه حسینی منتشر گردید. او در این پیام ویدئویی بر ادامه اعتصاب غذا تا زمانی که پاسخ روشنی بگیرد که به چه علت در این اردوگاه با شرایط فوق العاده سخت محبوس گردیده است تأکید کرد.

طی این دوماه فعالیت های رسانه ای بی شماری هم از سوی نزدیکان اعضای دستگیر شده انجمن آسیلا و هم از سوی خانواده ها صورت گرفت که نهایتا برگ دیگری به  شکست های  فرقه رجوی در حذف  انجمن آسیلا از صحنه فعالیت های اجتماعی آلبانی افزوده شد.

  • نویسنده : سردبیر
  • منبع خبر : سایت راه نو
  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

«ند پرایس»، سخنگوی رسمی دولت آمریکا روی رجوی سیفون کشید.

به گزارش فراق، پس از آن همه دلاری که فرقه رجوی به دهان ۲۵۰ تن از مقامات تاریخ در رفته و سابق آمریکایی ریخت که جمع بشوند و بگویند مریم قجر رئیس جمهور است و برایش کف بزنند، سخنگوی رسمی دولت آمریکا در یک اظهار نظر درباره اپوزوسیون های ایران بدون هیچ اشاره به نام مجاهدین گفت: « اعتراضات ایران خودجوش بوده و از مرزهای قومی و جغرافیایی فراتر رفته و به نوعی رهبر ندارد…»

مریم قجر اگر کمی غیرت داشت باید کوهی پیدا می کرد، از آن بالا می رفت و خود را پایین پرت می‌کرد تا از این خواری و تمسخر نجات یابد.

در رویدادی دیگر سرکرده‌های خودخوانده اپوزوسیون نما، گرد هم جمع شدند و بیانیه های مشترکی داندند و به زعم خویش خواستند بزرگترین نقطه ضعف کارشان یعنی نداشتن جبهه واحد و رهبری را جبران کنند. جالب اینکه ریز و درشت معاندین که دور هم جمع شدند از ربع پهلوی گرفته تا مصی جوجه تیغی و… آن ها هم به دلیل نفرت و تنفری که مردم ایران از فرقه رجوی دارند نامی از رجوی نبردند.

حالا این زنک شارلاتان هی توی سر خود و سایر اعضای شورایش بزند، آن ها را بفرستد در پارلمان های اروپایی و آمریکایی سگ دو بزنند، دوباره صدها هزار دلار پول مفت خرج کند، راه به جایی جز فاضلاب نخواهد برد.

رجوی ها تحویل بگیرند، این از «ند پرایس» آن از ربع پهلوی و بقیه خیانتکاران و این هم از ملت ایران که سالهاست این وطن فروش‌ها را از ایران بیرون کردند.

انتهای پیام / فراق

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

تابناک _ وزارت اطلاعات از شناسایی بزرگ‌ترین شبکه‌ تأمین مالی و تجهیزاتِ تیم‌های عملیاتی گروهک تروریستی منافقین، توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) و دستگیری عناصر اصلی شبکه خبر داد.

وزارت اطلاعات با صدور اطلاعیه‌ای در این باره اعلام کرد: بزرگترین شبکه‌ تأمین مالی و تجهیزاتِ تیم‌های عملیاتی گروهک تروریستی منافقین، توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) شناسایی و عناصر اصلی شبکه بازداشت شدند.

متن کامل اطلاعیه به شرح زیر است: 

باسمه تعالی

به استحضار ملّت شریف ایران می‌رساند: بزرگترین شبکه‌ی تأمین مالی و تجهیزاتِ تیم‌های عملیاتی گروهک تروریستی منافقین، توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) شناسایی و شش نفر از عناصر اصلی شبکه در سلسله عملیاتی همزمان و در چند استان کشور، بازداشت، ده نفر احضار و تعدادی دیگر از مرتبطین شبکه تحت تعقیب می‌باشند.

این شبکه‌ی گسترده، وظیفه‌ی انتقال پول از خارج با شیوه‌های پیچیده‌ی پولشویی و تأمین تجهیزات مختلف برای تیم‌های عملیاتی- تروریستی منافقین را عهده‌دار بود. سرکرده‌ی شبکه‌ی مزبور به‌ نام علی محمد دولتی فرزند غلامحسین از عناصر مهم منافقین و دارای دفاتر و مؤسساتی در کشورهای امارات و هلند است . نام‌رده در تعامل مثلث آلبانی، امارات و هلند، خطوط عملیاتی و پوشش لازم برای تأمین مالی و لجستیک تروریست‌ها را فراهم می‌کرد.

در داخل کشور نیز دفاتر، مؤسسات و مرتبطین متعددی توسط وابستگان گروهک منافقین، روند تحویل پول و امکانات از سرپل‌های مستقر در خارج و انجام فرآیندهای چندلایه‌ی پولشویی با هدف امحای ردها و آثار منافقین را اجرا کرده و نهایتاً پول، اسلحه، مواد منفجره و ابزارهای فنی و مخابراتی را به تیم‌های تروریستی تحویل داده و حتی به استخدام اراذل و اوباش برای صحنه‌های اغتشاشات اخیر می‌پرداختند.

از جمله عناصر دستگیر شده، پدر یکی از اعضای عملیاتی تیم‌های تروریستی است که نزدیک سه سال پیش بازداشت شد و به‌ دلیل انتسابش به یک دانشگاه صنعتی مهمّ کشور، موجب تهاجم وسیع رسانه‌های معاند علیه دستگاه‌های امنیتی و قضایی کشور شد.

شایان ذکر است، این فرد نیز سابقه‌ی وابستگی قدیمی به گروهک منافقین و محکومیت زندان به همین جرم را داراست.

تحقیقات پیرامون شبکه‌ی پیش‌گفته و مرتبطین آن‌ها ادامه داشته و عناصرِ مقیم خارج از کشور نیز از طریق پلیس بین‌الملل (اینترپل) و به جرم «تأمین مالی تروریسم» و «پولشویی سازمان‌یافته» تحت پی‌گرد قرار خواهند گرفت.

همچنین به کشورهای میزبان منافقین از جمله آلبانی، هلند و امارات یادآور می‌گردد که به‌ دلیل ماهیت بحران‌زیست و جنایت پیشه‌ی این گروهک، حضور آن‌ها در هر کشوری جز دامن‌ زدن به اقدامات غیرقانونی و تروریستی در آن کشورها، ثمری نداشته و نخواهد داشت.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

خانم سنجابی یکی از نجات یافته های از فرقه رجوی است. وی پس از فرار موفق از تشکیلات مخوف رجوی بیش از یک دهه است که در زمینه افشای ماهیت این فرقه تروریستی و آگاهی رسانی به جوانان و خانواده‌ها فعالیت دارد. پایگاه خبری-تحلیلی فراق به بهانه بررسی نقش فرقه رجوی در اغتشاشات اخیر و اطلاعات کامل خانم سنجابی از جنایت های این فرقه در حق زنان با وی مصاحبه ای انجام داده که مطالعه آن را به شما مخاطبان گرانقدر و همراهان همیشگی فراق پیشنهاد می کنیم.

خانم سنجابی لطفا کمی درباره ماهیت فرقه رجوی توضیح داده و از نقش فرقه رجوی در اغتشاشات اخیر برای ما شرح دهید

فرقه رجوی در طول دهه های گذشته هیچ وقت از فتنه گری و ایجاد بلوا دست برنداشته و در واقع آن ها حیات خودشان را در اختلاف افکنی و ایجاد بحران می بینند.

در قضایای اخیر نیز بانیان اصلی و پشت صحنه دولت های غربی بودند که به دنبال پیش بردن اهداف قدیمی خود هستند. هدف اصلی آنها براندازی جمهوری اسلامی و تجزیه طلبی است و اگر نشد حداقل به دنبال امتیازها و اهداف فرعی دیگری چون محدود کردن قدرت منطقه ای ایران در خاورمیانه، جلوگیری از پیشرفت های ملت ایران و انزوای بین المللی ما هستند.

سازمان تروریستی مجاهدین و سایر جریان های معاند نیز در صحنه های اغتشاشات ابزار دولت های غربی بودند. همانطور که تاکنون هم ثابت کردند یک پای اصلی رواج خشونت، تهییج جوانان به قتل و حمله به مردم و نیروهای دولتی، آتش زدن اماکن عمومی و هر اقدامی که راه به هرج و مرج، خشونت و بی ثباتی ببرد، باعث و بانی و آموزش دهنده همین ها هستند.

به تجربه من و با استناد به اکثر نظرات و سخنان کینه توزانه رجوی، او به دنبال قدرت و رسیدن به حکومت است و در این مسیر با قربانی کردن جوانان و مردم ایران به هر قساوت و جنایتی دست می زند؛ با اینکه می داند منفورتر هم می‌شوند، ولی تنها راه چاره را همین می بیند. مریم رجوی خودش بهتر از هر کسی می داند که به هدفش نمی رسد پس به دنبال ویرانی، خشم و نفرت پراکنی بیشتر است.

بنگاه رسانه‌ای فرقه این روزها تبلیغات زیادی به راه انداخته و مریم رجوی در رابطه با آزادی های زنان پیام های زیادی می دهد نظر شما در این رابطه چیست؟

 

به نظر من فرقه رجوی خصوصا مریم قجر هرچه سخن بگویند بیشتر خودشان را رسوا می کند. در زندان «مانز» حدود ۸۰۰ زن وجود دارد که بعضا از سایر ادیان نیز هستند اما به دستور شخص رجوی علاوه بر حجاب اجباری، مکان اجباری، ارتباطات اجباری، لباس، پوشاک، غذا، کار و حتی رفت و آمد آنها کنترل شده و از طرف فرقه تعیین می شود.

من بارها در مصاحبه ها و مقالات قبلی هم گفته ام زنان حاضر در فرقه رجوی بدبخت تر و شکست خورده تر و دارای وضعیت حادتری نسبت به مردان هستند. به علت اینکه بسیاری از مردان هنگامی که تصمیم می گرفتند از فرقه جدا شوند، علیرغم محدودیت و شرایط سختی که ایجاد و اجازه جدایی نمی دادند، بازهم با تلاش فرصت هایی پیش می آمد جدا شده و یا فرار می کردند اما زنان فرقه محکوم شده اند که برای همیشه در درون فرقه بمانند.

به خاطر دارم نسرین (مهوش سپهری) چگونه زنان را تهدید کرد و گفت، هرکس بخواهد به سرش بزند که برود سرش را کنار باغچه می گذاریم و می بُریم. او به دستور شخص مریم قجر مسئولیتش در له کردن و از بین بردن شخصیت زنان بود که مبادا فکر کنند قدرت تصمیم گیری و حتی قوه فکر کردن دارند.

او می گفت، زن بریده نداریم هر زنی که می خواهد برود به دنبال شوهر و بی ناموس است و ده ها مورد از این اراجیف بار زنان می کرد.

خود رجوی می‌گفت زن‌ها سیاسی نیستند، قوه تشخیص مسائل سیاسی را ندارند و مریم قجر هم می‌گفت، شماها هیچ چیزی نیستید، هویت تان را رجوی به شما داده، در هر پستی که شما را گذاشتیم عاریه ای است، همه باید مهره ها و پازلی در دستان من باشید تا با اطاعت کامل هر جایی خواستم از شما استفاده کنم.

 در کدام دین و شریعت زنان را به اجبار از همسرانشان جدا می کنند. به آنها اجازه فرزند آوری نمی دهند. در کدام قانون زنان را عقیم می کنند و با عمل های اجباری رحم آنها را به وحشیانه ترین شکل در حالی که سالم هستند از بدن آنها خارج می کنند. آنهایی که از قبل فرزند داشتند را ازمادرشان جدا می کنند به کشورهای دیگر می فرستند و بعد هم ارتباطشان را قطع می کنند.

اینها مگر زن نیستند؟ اصلا مگر انسان نیستند؟ مگر نه اینکه همین جامعه کوچک تشکیل شده در کمپ های فرقه رجوی الگو است. شاید در یک دهه اخیر با افشاگری طیف بسیاری از اعضای جدا شده بهتر مطلع شدید که چه دیکتاتوری بر آنجا حاکم بود. در اثر فشارهای وارده حداقل ماهی یک نفر خودکشی می کرد و صدها تن دیگر آرزوی مرگ داشتند و به اجبار تحمل می کردند تا فرصتی برای جدایی بیابند.

کدام دین و کدام اسلام گفته است رهبر یک فرقه می تواند بگوید تمام زنان بایستی در ملک طلق من باشند و مردان بطور مادام العمر به زن و زندگی فکر نکنند.

من حالا نمیدانم عجوزه فرقه با چه رویی دم از آزادی زنان و حقوق بشر می زند. او بهتر است اول رسوایی های خود را پاسخ بدهد بعد به زنان ایران بپردازد.

اگر زنان و دختران ایران می خواهند موجودات بیشرف را بشناسند، به تجربیات و افشاگری های جداشدگان از فرقه رجوع کنند. از نظر من بی شرف‌ترین، جانی‌ترین و بی هویت ترین زن مریم قجر و کینه توزترین، خائن ترین و خیانت کارترین سرکرده، مسعود رجوی است. او به خاطر رسیدن به قدرت به هر خیانت و جنایتی دست زد. اگر امکانش را داشت تمام ایران به آتش می کشید و همه جوانان را به سمت کشت و کشتار و سوق می داد کما اینکه هم اکنون نیز تنها پیام و آموزش هایی که از این فرقه ساطع می شود در راستای قاتل پروری، سبعیت، برادر کشی و ویرانی است.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

اخیرا کنفرانسی در واشینگتن  توسط فرقه رجوی برگزار گردید. در این کنفرانس تعدادی از حامیان آمریکایی مجاهدین از جمله مایک پمبئو شرکت داشتند.

«مایک پامپئو» وزیر خارجه دوران ریاست‌جمهوری «دونالد ترامپ» بار دیگر لفاظی علیه جمهوری اسلامی را تکرار کرد و ضمن حمایت از یک زن جنایتکار و روسپی گفت که «هیچ امیدی» برای همکاری دولت آمریکا با نظام جمهوری اسلامی وجود ندارد.

البته صحبت های مایک پمبئو و دیگر همپالکی های وی صرفا در راستای روحیه دادن به فرقه وطن فروش رجوی است که بعد از شکست اغتشاشات اخیر در کما بسر می برد.

بعد از شکست پروژه آشوب و اغتشاش در ایران و سیلی محکمی که گروه تروریستی مجاهدین و دیگر وحوش ضد انقلاب از مردم ایران خوردند، جایگاه تمامی این اوباش، بویژه فرقه رجوی بشدت در نزد سرویس های اطلاعاتی معلوم الحال غربی – عربی پایین آمد و یک نوع سردرگمی و بلاتکلیفی را بر جبهه دشمن حاکم ساخت.

در چنین وضعیتی که شبیه به برزخ است، رهبران هرکدام از آنها بدنبال بهانه ای برای توجیه شکست های خود برآمدند.

افشای سندی از اعتراف عبدالله مهتدی سرکرده گروهک تروریستی و تجزیه طلب کومله تا اعتراف به شکست توسط رهبر فاسد و بدنام مجاهدین و تلاش مشترک همه آنها برای توجیه شکست.

رجوی در آخرین پیام خود در توجیه این شکست گفته بود؛ « با یک درصد آنچه به اوکراین می‌دهند، ارتش آزادیبخش می‌توانست کار را تمام کند.»!!!

باید خطاب به رجوی ابله و بیمار گفت: این نوع اظهار نظر مرغ پخته را هم به خنده وا می دارد. چرا که با صد درصدی که صدام حسین به سفارش آمریکا در کنار مرزهای ایران و با حمایت ۳۰ کشور غربی در طول ۸ جنگ ایران و عراق به شما داد هیچ غلطی نکردی حال می خواهی با یک درصد داده شده به اوکراین که هم خودت و هم اعضای سالمندت در حال پوشک سواری هستید جمهوری اسلامی ایران را سرنگون کنی !؟

مسعود رجوی، این مردک پَست، بخوبی می داند که دیگر تاریخ مصرفش گذشته، راه پس که ندارد. راه پیش هم تنها به سوی قبرستان مانز منتهی می شود. پس تنها کار پارس کردن از هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای ایران و از قعر تاریخ است.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۱

مسعود خدابنده عضو سابق سازمان مجاهدین خلق و سرتیم حفاظت از مسعود رجوی می‌گوید: یادم است سازمان مجاهدین خلق تا مدت‌ها دنبال محمدرضا شجریان بود تا او را جذب کند. رجوی بارها دنبالش فرستاد و شجریان هر بار دست رد به سینه فرستاده‌ها زد. کلامش را هم یادم است که گفته بود: من ثمره موسیقی یک نسل هستم، نه می‌خواهم و نه می‌توانم صدایم را در خدمت کسی قرار دهم.

مسعود رجوی از آهنگ‌های شجریان لذت می‌برد و بقیه هم فهمیده بودند و حتی آهنگ‌های شجریان بیش از هر چیز دیگری در سالن های قرارگاه پخش می‌شد.

اما وقتی رجوی از شجریان قطع امید کرد و فهمید او در تله مجاهدین نخواهد افتاد، تمام نوارهای شجریان از بین رفت و صدایش هم دیگر در سالن‌ها پخش نشد.

وقتی آقای شجریان به مجاهدین پاسخ منفی داد به یک باره مورد غضب رجوی قرار گرفت و هر نشستی که برگزار می‌شد، باید حتما شجریان مورد ناسزا قرار می‌گرفت.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

رئیس اداره مرزی و مهاجرت آلبانی پس از یک ماه اعتراف کرد که دستور بازداشت اعضای انجمن «آسیلا» توسط «بلدی کوچی» وزیر کشور صادر شده است.

به گزارش فراق، به دنبال بازداشت غیرقانونی شش تن از اعضای انجمن حمایت از ایرانیان مقیم آلبانی (آسیلا) توسط اداره مهاجرت آلبانی، همسران این افراد و اعضای آلبانیایی انجمن با ارسال درخواست‌هایی به مقامات مختلف آلبانیایی پیگیر وضعیت نامناسب آن‌ها در کمپ پناهندگان «کارچ» شدند.

کمسیر «فردیناند گتا»، سرپرست اداره مرز و مهاجرت محلی در آلبانی در پاسخی که به نامه «مارگاریتا بالکو» همسر حسن حیرانی داد، ادعا کرد که حسن حیرانی پناهنده غیرقانونی است و دستگیری اون حسب الامر وزیر کشور آلبانی انجام شده است.

 

در همین رابطه، جرجی تاناسی روزنامه نگار و از اعضای آلبانیایی انجمن «آسیلا» برای اعتراض به پاسخ سرپرست اداره مرز و مهاجرت محلی نامه‌ای منتشر کردند.

به گزارش فراق در متن این نامه که به امضای چند تن دیگر از شهروندان آلبانیایی رسیده، آمده است:

«در پاسخی که کمیسر ارشد «فردیناند گتا» به نامه مارگاریتا بالکو، همسر حسن حیرانی داده است، وی مرتکب چندین اشتباه شده است. ابتدا حسن را شهروند خطاب می کند در حالی که حسن نیز مانند دیگر اعضای مجاهدین خلق جزو افراد بی تابعیت است. آنها پناهجوی سیاسی در آلبانی هستند. دوم این که حسن حیرانی شهروند ایرانی نیست. او یک پناهجوی بدون تابعیت است.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

حرکت سیاسی، اگر عقبه بومی، اجتماعی و مردمی داشته باشد، هرگز وارد فاز شرارت و تروریسم علیه همان مردم نمی شود.

سازمان تروریستی مجاهدین خلق، در ادعای “پیشرو، مردمی و مبارز بودن”، خدا را بنده نبود. دیگران را متهم می کرد و خود را خلقی ترین گروه می خواند.

مسعود رجوی شهریور ۱۳۵۰ از سوی رژیم پهلوی بازداشت شد، اما در زندان برید و به خدمت ساواک درآمد. بنابراین بر خلاف بسیاری از هم حزبی ها، از اعدام گریخت. با این وجود، ادعاهای خود ستایانه پس از انقلاب شدت گرفت.

“سازمان”، اعتبار مستقلی نداشت. ابتدا عکس امام خمینی را روی آرم خود گذاشت و سپس، پشت رئیس جمهور وقت (بنی صدر) پنهان شد. اما سرانجام که دستش رو شد، دست به آشوب و اسلحه و ترور شد؛ از ترور شخصیت ها تا کاسب بازار و کارمند و بقال و سبزی فروش محل.

بریدن از مردم و دشمن میهن شدن، تا آنجا پیش رفت که رجوی و اطرافیانش، سر از همکاری با استخبارات و ارتش متجاوز صدام در آوردند، و پیمانکاری و مزدوری (جاسوسی، خرابکاری، ترور و هر خیانت دیگر) برای سرویس های جاسوسی فرانسه، آمریکا و اسرائیل را پذیرفتند.

سازمان و فرقه تروریستی مجاهدین، با همه ادعاهایش، نماد وطن فروشی و خیانت و جنایت یک گروه در حق ملت خویش است. نمونه انکار ناپذیری از همه محافلی که چون عقبه بومی و مردمی ندارند، به نیابت از دشمنان تاریخی همان مردم، مرتکب ارعاب و ترور و شرارت و جنایت می شوند.

اغتشاشاتی که دو ماه قبل، در قالب جنگ ترکیبی آمریکا و انگلیس و اسرائیل و سعودی، و در پوشش نام اعتراض کلید خورد، به سرعت وارد فاز تهدید و ترور و خرابکاری شد.

شاید کسانی تصور کنند طراحان آشوب می خواستند “جنبش اجتماعی” را “تصویر سازی” کنند و از دست شان در رفت. این یک احتمال است. اما احتمال قوی تر، این است که هدف طراحان، از ابتدا “جنگ خیابانی” با همه نتایج و مراحل آن بود و می خواستند با شوکِ ترس و ارعاب و ایجاد انفعال، کار را یکسره کنند.

مسئله مهم تری که در رویکرد خشن و تروریستی شبکه آشوب حتما نقش داشت، بازگشت شوک جنبش سازی به خود آنها بود.

آرزوی طراحان -چنان که از سوی مجری شبکه اینترنشنال لو داده شد- این بود که بلکه سه درصد مردم همراهی کنند و با جادوی انبوه رسانه ها، تصویری -ولو کاریکاتوری- از “انقلاب” بسازند.

اما هنگامی که عقده همراه کردن حتی یک درصد مردم ناکام ماند و برخی همراهان روزهای اول نیز ریزش کردند، اتاق جنگ “ناتوی اطلاعاتی” (سیا، موساد، ام آی ۶)، چاره ای جز حذف بسیاری از فازهای نقشه، و رفتن سراغ فاز نهایی، (شرارت و جنایت و ترور، از مرزها تا کف خیابان) نیافت.

معنای این رویداد، افتادن نقاب از چهره کارگردان سناریویی بود که دم از زندگی و آزادی برای مردم ایران می زدند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

تهدید بازاریان به اعتصاب و عقب نشینی از فراخوان اغتشاشات در میادین اصلی شهر به محلات هم جواب نداد.

طی روزهای اخیر گروه تروریستی مجاهدین، همپای رسانه سعودی ایران اینترنشنال و بی بی سی فارسی و دیگر طیف های ضد انقلاب در یک هماهنگی سعی کردند مردم ایران بویژه قشر دانشجو، دانش آموز، و نهایتا کارگران، کامیونداران، بازاریان و دیگر طیف های مردم را در روزهای منتهی به روز دانشجو در ۱۶ آذر که تنها فرصت مناسب برای ضد انقلاب تلقی می شود به خیابان‌ها بکشانند.

در این رابطه مجاهدین با احتیاط کامل در رسانه های رسمی خود از اعلام تحصن و اعتصاب از سوی این فرقه خوداری کرد و صرفا با ارائه تحلیلی تحت عنوان « قیام در آستانه‌ ۱۶آذر » اعلام کرد:  «برگزاری روز دانشجو  خبر از رقم خوردن مرحله‌ٔ جدید از هماوردی با (جمهوری اسلامی ایران) می‌دهد؛ به‌خصوص که فراخوان‌های گرامی‌داشت روز دانشجو از چند روز قبل در شبکه‌های مجازی علنی شد و هر روز بر اهمیت ۳روز ۱۴، ۱۵ و ۱۶آذر تأکید می‌شود .»

بدین ترتیب باید گفت عدم فراخوان رسمی از سوی مجاهدین ناشی از بی اعتباری این فرقه نزد مردم ایران است و رهبران فاسد و بدنام این فرقه بخوبی می دانند که مردم ایران به یاوه سرایی های این اوباش اهمیتی نمی دهند. لذا نخواستند بیشتر از این مایه آبروریزی شود. روز دانشجو هم صرفا یک بهانه برای سواستفاده از این رخداد تاریخی است. که مسبوق به سابقه است.

اما برعکس در شبکه های اجتماعی و در صفات فیک متعلق به فرقه رجوی، بسیج تمام عیاری برای کشاندن پای مردم بویژه دانشجویان و دانش آموزان به خیابانها صورت گرفت.

همپای این فرقه تروریست، رسانه تروریستی فارسی زبان ایران اینترنشنال و بی بی سی فارسی هم پای کار بوده و  هرچه در چنته داشتند برای تحریک مردم برای حضور در خیابانها بیرون ریختند.

فراخوان برای تعطیلی و اعتصاب سه روزه اصناف در روزهای ۱۴، ۱۵ و ۱۶ و توقف فعالیت های اقتصادی در روزهای مذکور نیز هیچ کارآیی نداشت. و اصناف با بی‌توجهی کامل به فراخوان اوباش ضدانقلاب و تهدیدات آنها به فعالیت روزانه خود مشغول بودند.

در این میان اطلاعیه های دروغین مجاهدین و رسانه تروریستی ایران اینترنشنال مبنی بر اینکه در روز ۱۴ آذر بازایان در تهران و شهرهای مختلف کشور در اعتصاب بوند، دیگر هیچ آبرویی برای سران آنان باقی نگذاشت.

از ریختن چسب در قفل مغازه ها، تهدید برای آتش زدن مغازه ها، پنچر کردن لاستیک کامیون ها و پرتاب سنگ به کامیون های در حال حرکت در جاده ها و هر رذالتی که ممکن بود به کار بستند اما نشد که نشد.

از سوی دیگر فراخوان های این اوباش برای اغتشاش  هم یک تفاوت عمده با گذشته داشته است و آن اینکه تلاش کردند اغتشاشات را از میادین بزرگ شهر به محلات جابجا کند. اما چرا؟

باید گفت عدم همراهی مردم با اغتشاش باعث شد گروه تروریستی مجاهدین و دیگر طیف های ضدانقلاب نتواند تجمعات گسترده‌ای را تدارک ببینند. و فراخوان هایی که با تبلیغات رسانه های سعودی و انگلیسی و بسیج تمام عیار فرقه رجوی در شبکه های اجتماعی و با تمام توان تبلیغ می شدند هم نتوانست کاری از پیش ببرند و چنین شد که ضدانقلاب از ایجاد اغتشاشات گسترده ناامید شود  و به اغتشاشات «محله محور» و با ایجاد تشکل های واهی روی بیاورد!

طی دو و نیم ماه گذشته فیلم و تصویر میادین خالی در اوج فراخوان های ضدانقلاب حیثیتی برای این اوباش باقی نگذاشت و این جریان از اواخر آبان، چاره را تنها در این دید که با ژست خلاقانه بخواهد فراخوان های خود را از میادین بزرگ به محلات جابجا کند.

فرقه رجوی در برخی از کانال های تلگرامی این گروه در توجیه تغییر از تجمع و اغتشاشات در میادین اصلی شهر به اعتشاشات «محله محور» می نویسد: «تفاوت نگاه ما به تاکتیک ها و تکنیک های مبارزه باعث برخی موضع گیریها شده است». . . تجمعات محله محور همچنان ریل اصلی اعتراضات است و عدم تمرکز رژیم برای سرکوب را نیز در پی دارد. ما با اعتراض عظیم و پر تعداد در روز ۱۵ آذر به سبک ماههای گذشته با خسته کردن نیروهای سرکوب تا نیمه های شب به استقبال ۱۶ آذر می رویم.»!!!

نتیجه اینکه؛ بنظر میرسد این آخرین ترفند گروه ترویستی مجاهدین و ضدانقلاب برای پر کردن خلا عدم همراهی مردم باشد که با این تاکتیک هم کاری از پیش نبردند. و تناقضات مشخص در تاکتیک های اعلام شده نیز حاکی از سردرگمی سران مجاهدین و دیگر معاندان در پیشبرد خط اغتشاشات در کشور است.

  • مصطفی آزاد