قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق ، مصطفی آزاد

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق ، مصطفی آزاد

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید . ضمن اینکه با آدرس دوم ghased1393.blogsky .com هم در این مسیر پیش می رویم ...

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

محمد ضابطی مسئول بخش اجتماعی سازمان در ضربه اردیبهشت ماه اطلاعات سپاه کشته شد. او پس از کشته شدن موسی خیابانی مسئول اجرای انفجارهای گسترده و عملیات‌های تروریستی در ایران بود.

zabeti 1

 

به گزارش فراق،  به بهانه آغاز پخش سریال «عملیات مهندسی» از شبکه سه سیما، به ماجرای ضربه بزرگ به بخش اجتماعی سازمان در دهه ۶۰ پرداختیم.

پس از ضربه نیروهای امنیتی و اطلاعاتی به مرکزیت سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در ۱۹ بهمن ۶۰ که طی آن عملیات موسی خیابانی و اشرف ربیعی کشته شدند، در اردیبهشت ماه سال ۶۱ طی دو مرحله به بخش اجتماعی این سازمان به رهبری محمد ضابطی ضربه وارد شد.

منافقین از ابتدای سال ۶۱ و همزمان با اجرای عملیات‌های فتح‌المبین و بیت‌المقدس در جبهه‌های جنگ تحمیلی که همراه با پیروزی برای رزمندگان ایرانی بود، حملات تروریستی در شهرهای مختلف ایران انجام می‌دادند. از این رو نیروهای امنیتی و سپاه در شهرها و استان‌هایی همچون مشهد، شیراز، رشت، بابل و سمنان اقدام به شناسایی خانه‌های تیمی این سازمان و دستگیری اعضای آن کردند. به گونه‌ای که هر روز یک یا چند خانه تیمی در این شهرها شناسایی و پاکسازی می‌شد.

سازمان مجاهدین خلق علاوه بر مرکزیت، دارای ۵ بخش بود که “اجتماعی”، “روابط”، “شهرستان‌ها” و “ویژه نظامی” از جمله این بخش‌ها بودند. بخش اجتماعی شامل واحدهای کارگری، کارمندی، دانشجویی، دانش‌آموزی و محلات بود.

مسئولیت این بخش با محمد ضابطی بود. محمد ضابطی هدایت‌کننده‌ تظاهرات ۳۰ خرداد و ۵ مهر ۱۳۶۰ و مجموعه عملیات‌های ترور و تخریب بود. در واقع بخش اجتماعی ستون فقرات ترورهای سازمان بود.

پس از پاشیده شدن مرکزیت سازمان، ستاد عملیات به سطح پایین‌تر و بخش اجتماعی منتقل شده بود. بخش اجتماعی سازمان، عملیات‌های تروریستی گسترده‌ای را طراحی کرده و در پی اجرای آن بود. برخی از اعضای منافقین در بازجویی‌ها اعتراف کردند که قرار بود پس از ضربه‌ای که بعد از کشته‌شدن موسی خیابانی بر آنان وارد آمد، برای اینکه اعلام موجودیت بکنند، دست به یک سری انفجارات سراسری بزنند.

محسن رضایی فرمانده وقت سپاه که پیش از آن مسئول واحد اطلاعات سپاه بود، گفته است: «قبل از اینکه سازمان بتواند کاری انجام دهد، ما آماده شدیم که ضربه بعدی را بزنیم. آن‌ها عملیات گسترده‌ای را شروع کردند، ولی قبل از اینکه بتوانند آن را به نقطه مدنظر برسانند، ما از طریق سرنخی که از دادستانی پیدا کردیم، هفت هشت‌تا خانه‌ تیمی را شناسایی کردیم که یکی از این خانه‌ها برای ما خیلی مهم بود، زیرا در آن خانه شورای اجتماعی سازمان که [محمد] ضابطی هم در میان آنها بود، حضور داشت.»

از این رو دستگاه‌های امنیتی، بخش اجتماعی سازمان را که اصلی‌ترین بخش هدایت و مدیریت عملیات‌های ترور و تخریب را برعهده داشت، نشانه رفتند و موفق شدند مرکزیت این بخش را در ضربه دومرحله‌ای در اردیبهشت ۶۱ منهدم و زمین‌گیر کنند.

 

در روز ۱۲ اردیبهشت نیروهای سپاه و دادستانی انقلاب اسلامی چند خانه تیمی سازمان مجاهدین خلق را در سطح شهر تهران کشف و تعدادی از عناصر اصلی آن را دستگیر کردند.

سپاه در جبهه‌های جنگ مشغول آماده‌سازی مقدمات عملیات بیت‌المقدس (عملیات آزادسازی خرمشهر) بود؛ از این رو برای‌شان بسیار مهم بود که عملیات علیه سازمان مجاهدین خلق با موفقیت انجام شود، بخش اجتماعی سازمان و محمد ضابطی مهندم شوند تا عملیات گسترده منافقین خنثی شود.

مسئولان اطلاعات سپاه از کسب موفقیت تردید داشتند. ابتدا نزد آیت‌الله محمدی گیلانی رفتند تا برایشان استخاره بگیرد. آیت‌الله محمدی گیلانی برایشان استخاره زد و گفت “اکنون عجله نکنید.” سپس از امام خمینی خواستند تا برایشان استخاره‌ای بگیرد. پاسخ استخاره‌ای که امام یا اعضای بیت ایشان زده بودند این بود که در آن کار خیر و برکت است و نتیجه آن هم مثبت است. در فاصله زمانی که آیت‌الله محمدی گیلانی گفته بود عجله نکنید تا هنگامی که پاسخ استخاره از بیت امام دریافت شده بود (۲۴ ساعت)، ضابطی و اعضای شورای اجتماعی سازمان به آن خانه تیمی مورد نظر سپاه رفته بودند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

خوانش تاریخچه عملکرد ننگین نشان می‌دهد این گروهک اکنون به شکلی رقت‌انگیز در نهایت سقوط اخلاقی به مزدوران ضدایرانی تبدیل شده و عبرت‌گیری از آن برای محققان سیاسی و امنیتی همیشه حائز اهمیت است. منافقین در دوران جنگ تحمیلی، ضربات زیادی به کشور وارد کردند. آنها به‌عنوان جاسوس‌های حرفه‌ای در صفوف رزمندگان اسلام نفوذ کردند و اطلاعات نظامی را در اختیار ارتش عراق قرار می‌دادند. درواقع بخشی از بزرگ‌ترین خسارت‌های اطلاعاتی آن دوران، ناشی از خیانت این گروه بود. در تحولات اخیر نیز شاهد نقش‌آفرینی مشابهی هستیم. در جنگ ۱۲روزه اخیر، منافقین در داخل کشور نقش ستون پنجم دشمن را ایفا کردند؛ چه در جمع‌آوری اطلاعات و چه در همکاری با رژیم متجاوز صهیونیستی از طریق پهپادها و ابزارهای جاسوسی. این عملکرد، تلاش آشکار برای اثبات وفاداری به دشمنان جمهوری اسلامی به‌ویژه آمریکا و اسرائیل است. با این حال، آنچه عملکرد منافقین را فراتر از جاسوسی صرف قرار می‌دهد، تئوریزه‌ کردن این خیانت و عادی‌نمایی وطن‌فروشی است.

sarvari

 

این گروه که روزگاری خود را انقلابی، ضدشاه و ضدآمریکا معرفی می‌کرد، توانست با همین شعارها، اعتماد برخی را جلب کند اما بعدها همان نیروها را به جاسوسان حرفه‌ای دشمنان ایران بدل ساخت. درواقع آنها با تئوریزه‌کردن خیانت، وطن‌فروشی را به‌عنوان امری موجه و حتی افتخارآمیز جلوه دادند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

مبارزه دائمی و خدشه‌ناپذیر ایران با تروریسم همواره برای آمریکا به‌عنوان اصلی‌ترین بازیگر عرصه تروریسم سازمان‌یافته و اسپانسر تروریست‌های سراسر جهان، چالشی بزرگ و کابوسی پایان‌ناپذیر بوده است.

trump 23

 

به گزارش فراق، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا به‌تازگی اظهارات گستاخانه‌ای درباره سردار شهید قاسم سلیمانی مطرح کرد؛ این نخستین بار نیست که رئیس‌جمهور آمریکا چنین گزافه‌گویی‌هایی را مطرح می‌کند.

واقعیت امر در هراس نهادینه ترامپ از سردار سلیمانی به‌عنوان بازیگر اصلی مبارزه با تروریسم سازمان‌یافته آمریکا در منطقه نهفته است؛ به نظر می‌رسد با گذشت ۵ سال از اقدام تروریستی آمریکا در به شهادت رساندن سردار سلیمانی و همراهانش در عراق، کابوس شجاعت‌های ضدتروریستی وی، همچنان سودا‌های مرگ‌بار ترامپ برای منطقه را آشفته می‌کند.

البته باید توجه داشت که این هراس ریشه در ایستادگی و عزم جزم ایران برای نقش بر آب کردن همه نقشه‌های واشنگتن در استفاده ابزاری از تروریسم به‌ویژه در منطقه غرب آسیا دارد و سردار سلیمانی مردی بود که در چارچوب این مبارزه پایان‌ناپذیر، عمرش را وقف مبارزه با تروریسم سازمان‌یافته آمریکا و رژیم صهیونیستی به‌عنوان بازوی مستقر در منطقه و البته گروه‌ها و گروهک‌های مزدور کرده و پروژه تروریستی بزرگ واشنگتن یعنی داعش را عقیم کرد.

سنگینی این ضربه‌ها برای کشوری که هزینه، وقت و اعتبار هنگفتی را صرف سودا‌های تروریستی خود در منطقه غرب آسیا کرده بود، به حدی شدید بوده است که هذیان‌گویی‌های آمریکایی‌ها همچنان ادامه دارد.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

کشور‌های اروپایی در حالی به مامن و میزبان گروهک‌های تروریستی ازجمله منافقین تبدیل شده‌اند که این گروهک تروریستی آخرین نفس‌های حیات ننگین خود را به حمایت‌های این به‌اصطلاح مدعیان حقوق بشر گره زده است.

maryam rajavi

 

به گزارش فراق، کشور ایتالیا به‌تازگی میزبان سرکرده گروهک تروریستی منافقین بود؛ گروهکی که ۲۳ هزار شهروند ایرانی را به شهادت رسانده، در جریان جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق با ایستادن در کنار صدام در قامت یک خیانت‌کار دست به اقدام‌های جنایت کارانه علیه کشور و مردم ایران زده است.

سفارت ایران در ایتالیا در واکنش به این اقدام رُم، اعلام کرد: تکلیف دولت‌ها به منظور پیشگیری و مقابله با تروریسم و تامین مالی تروریسم، ازجمله ممانعت از استفاده گروه‌های تروریستی از قلمرو آن‌ها برای سازمان‌دهی، برنامه‌ریزی و تامین مالی فعالیت‌های تروریستی علیه دیگر دولت‌ها، تکلیفی روشن و بدون ابهام است.

در این بیانیه تاکید شده است: میزبانی از یک گروهک تروریستی مصداق بارز مشارکت در ترغیب خشونت، نفرت‌پراکنی و مداخله در امور داخلی ایران است.

در عین حال، خانواده شهدای ترور به نمایندگی از ۲۳ هزار قربانی تروریسم در ایران در واکنش به سفر سرکرده گروهک تروریستی منافقین به ایتالیا و استقبال تعدادی از سیاستمداران و نمایندگان ایتالیایی از او، در نامه‌ای سرگشاده به به مقام‌های قضایی و مجالس نمایندگان و سنای ایتالیا، به موضوع دادگاه در جریان منافقین در ایران اشاره و بازخوانی کوتاهی از جنایت‌های این گروهک تروریستی ارائه کرد.

در این نامه سرگشاده آمده است: در سال‌های اخیر گزارش‌های متعدد از آژانس‌ها و نهاد‌های امنیتی اروپا و آمریکا از اقدام‌های جنایی، پولشویی و رفتار‌های خارج از عرف این گروه در قبال اعضای خود و سوابق آن در کشتار مردم ایران منتشر شده است؛ با وجود این، به‌طور تاسف‌بار، برخی سیاستمداران ایتالیایی به دلایل مشکوک و نامعلوم از این گروه حمایت می‌کنند و حتی برنامه‌هایی برای تبلیغ آن در ایتالیا ترتیب می‌دهند.

خانواده شهدای ترور ضمن تقبیح اقدام سیاستمداران ایتالیایی در استقبال از سرکرده و اعضای گروهک تروریستی منافقین، تاکید کرد: این حمایت‌ها نه‌تنها با قوانین ضدتروریسم ایتالیا و اتحادیه اروپا مغایرت دارد، بلکه تهدیدی برای امنیت عمومی و تعهدات بین‌المللی ایتالیا محسوب می‌شود.

حمایت‌های ایتالیا از مجاهدین خلق با قوانین ضدتروریسم مغایرت دارد

در عین حال، میزبانی ایتالیا از سرکرده گروهک تروریستی منافقین با واکنش‌های جدی درون این کشور هم مواجه شد.

سایت خبری ایتالیایی «کومه دون کیشته» در مطلبی با عنوان «رجوی در رُم: در قلب اروپا، از تروریسم استقبال می‌شود؟» نوشت: این سفر در حالی انجام می‌شود که گروه‌های حقوق بشری، این گروه را فرقه‌ای مخرب و خشونت‌طلب می‌دانند.

انتقاد رسانه‌های ایتالیایی از حمایت سیاستمداران این کشور از منافقین / کوه تشکیلات در ایتالیا موش زایید

به نوشته این رسانه منتقدان این سفر را نه‌تنها اقدامی در حمایت از خشونت و تروریسم، بلکه نقض آشکار قوانین و مقررات بین‌المللی و همچنین اصول اتحادیه اروپا در مبارزه با تروریسم می‌دانند؛ این سفر در حالی انجام شده که گروه‌های حقوق بشری و بسیاری از تحلیل‌گران سیاسی، این سازمان را فرقه‌ای مخرب و خشونت‌طلب می‌دانند که شکل‌گیری و بقای آن بر پایه اقدام‌های تروریستی بوده است؛ آنان بر این باورند که حذف نام این سازمان از فهرست گروه‌های تروریستی، تصمیمی صرفا سیاسی بوده و نشانه‌ای از تغییر واقعی در ماهیت آن نیست.

به نوشته میزان، پایگاه ایتالیایی الصداقه نیز با انتشار نظر یکی از منتقدان این سفر نوشت: پذیرش فردی مانند رجوی در رم، نه‌تنها توهینی به قربانیان تروریسم است، بلکه پیامی خطرناک به جهان ارسال می‌کند؛ این اقدام نشان می‌دهد که اصول مبارزه با تروریسم به‌آسانی می‌توانند قربانی منافع کوتاه‌مدت سیاسی شوند.

این پایگاه همچنین حضور یک گروهک تروریستی در ایتالیا به معنای کمک به دامن زدن به خشونت و گسترش نفرت است؛ این رسانه ایتالیایی در پایان گزارش خود این پرسش را مطرح کرد که این سفر پرسش‌های جدی‌ را درباره سیاست خارجی اروپا و به‌ویژه ایتالیا مطرح می‌کند: آیا اروپا واقعا به مبارزه با تروریسم متعهد است، یا تنها با گروه‌هایی مقابله می‌کند که در تضاد با منافع سیاسی‌اش قرار دارند؟ چگونه ممکن است ایتالیا در حالی که نقش یک «پل دیپلماتیک» را بازی می‌کند، در عین حال میزبان سرکرده یک سازمان تروریستی باشد؟ سفر رجوی به رُم پاسخی نگران‌کننده به این پرسش‌هاست و سایه‌ای سنگین بر اصول انسانی و اخلاقی اروپا می‌افکند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

رسانه‌ آلبانیایی در گزارشی به بهانه پول‌‎پاشی گسترده تشکیلات مجاهدین جهت انتشار اخبار دوره گردی‌های اخیر مریم قجر در رسانه‌های این کشور، وی را شرور و منافق خواند.

GAZETA

 

به گزارش فراق، رسانه آلبانیایی «گازتا ایمپکت» در گزارشی به قلم یکی از خبرنگاران زن خود به سابقه تشکیلات تروریستی مجاهدین خلق پرداخت و تعابیر جالبی در مورد مریم قجر به کار برد که بخش‌هایی از این گزارش را در ادامه می‌خوانید:

«مریم (با نام خانوادگی قبلی قجر عضدانلو) که با ظاهری متواضع و روسری بسته خود را نشان می‌دهد، بیوه مسعود رجوی، رهبر تاریخی سازمان شبه‌فرقه‌ای MEK است که از سال ۲۰۰۳ از رسانه‌ها ناپدید شد. مریم به صورت لوکس زندگی می‌کند، از پولشویی و قاچاق میلیون‌ها دلار به دست می‌آورد، و حتی به عنوان رئیس‌جمهور احتمالی آینده ایران تبلیغ می‌شود….»

«برای توضیح احساس سردرگمی کسانی که از تاریخ ایران آگاه‌اند وقتی از حضور مریم رجوی در نهادهای رسمی مطلع می‌شوند، باید به تاریخچه گروه بدنام MEK پرداخت و ریشه‌ها و مسیر آن را روشن کرد. سازمان مجاهدین خلق ایران، که در سال ۱۹۶۳ تأسیس شد، ارتباطاتی با فرقه‌های نظامی کلیسای ساینتولوژی دارد و در حملات و خرابکاری‌های متعدد دست داشته و به کشتن هزاران ایرانی متهم شده است. با این حال، قربانیان اصلی این سازمان به نظر خود اعضای آن هستند- زندانی‌شده‌ها، شکنجه‌شدگان و ناپدیدشدگان- همان‌طور که مصاحبه‌های با افراد فرار کرده از این فرقه نشان می‌دهد. علاوه بر این، بسیاری از زنان مجبور به برقراری رابطه جنسی با مسعود رجوی شدند و برخی تحت عقیم‌سازی اجباری قرار گرفتند تا وفاداری مطلقشان به سازمان تضمین شود.»

«در سال ۱۹۸۵، مسعود رجوی «انقلاب ایدئولوژیک» را اعلام کرد که به معنای تبدیل مجاهدین از یک سازمان به یک فرقه بود. این تغییر شامل مخالفت با تشکیل خانواده برای اعضا، سلسله‌مراتب درونی سختگیرانه، و پذیرش روش‌های کنترل فکری و اطاعت کورکورانه بود. در طول جنگ ایران و عراق (۱۹۸۸-۱۹۸۰)، به عنوان متحدان صدام حسین و با حمایت ایالات متحده و رژیم بعث عراق، MEK  از پایگاه اشرف در عراق عملیات می‌کرد و حملات و قتل‌های بی‌رحمانه‌ای را علیه چهره‌های عمومی و دانشمندان ایرانی انجام می‌داد. عملیات مرصاد در ژوئیه ۱۹۸۸ به‌طور مؤثری شکست آن‌ها توسط نیروهای ایرانی را رقم زد. در دوران پس از ۱۹۹۰، رجوی دستور داد همه اعضای متأهل طلاق بگیرند؛ فرزندانشان، حدود ۸۰۰ نفر، از خانواده‌هایشان جدا شدند و از پایگاه اشرف به آلبانی و اروپا منتقل شدند.»

«MEK  توسط مریم «چتر سیاسی» خود را در پاریس با عنوان شورای ملی مقاومت ایران (NCRI) تحکیم کرد، که مورد حمایت برخی احزاب سیاسی و چهره‌های آشکارا ضدایرانی قرار دارد. پایتخت فرانسه بارها میزبان نشست‌ها و تظاهرات MEK با هدف اعتراض علیه دولت ایران و درخواست ریاکارانه برای رعایت حقوق بشر بوده است، در حالی که خود آن‌ها آشکارا این حقوق را در مورد شهروندان ایرانی زیر پا گذاشته‌اند. اولین گزارش‌ها درباره MEK توسط سازمان‌های دیده‌بان حقوق بشر و مؤسسه رند پس از اشغال عراق توسط آمریکا منتشر شد. مصاحبه‌ها تصویری دقیق از زندگی در داخل اردوگاه ارائه می‌دهند: انزوا در سلول‌های انفرادی، کتک‌زدن، عدم تماس با خانواده‌ها، حتی نزدیکان، بردگی فیزیکی و روانی، و آموزش‌های نظامی اجباری و تحمیلی.»

در این گزارش آمده است: یکی از زنان مخالف سازمان که در دهه ۱۹۸۰ به مجاهدین پیوسته بود، گفت: «آن‌ها فرزندان شش‌ماهه و پنج‌ساله‌ام را گرفتند و مرا مانند دیگر اعضا به حال خود رها کردند؛ مریم رجوی ما را وادار به برقراری رابطه با مسعود رجوی کرد.»

«علاوه بر این، برخی منابع گزارش داده‌اند که مجاهدین کودکان یتیم عراقی را به عنوان اعضای جدید جذب کرده‌اند. گزارش‌های رند همچنین حمایت اسرائیل و ده‌ها سیاستمدار آمریکایی، از جمله جان بولتون و رودی جولیانی، از سازمان MEK را تأیید می‌کنند. در دو سال اخیر، فعالیت‌های تروریستی و جنایی گروه MEK بارها در تیرانا و پاریس گزارش شده است. برای مثال، در ژوئن ۲۰۲۴، «آلبانیا دیلی نیوز» گزارش داد که پلیس پایگاه گروه MEK در شهر دورس را مورد حمله قرار داد و کامپیوترها و تجهیزات الکترونیکی را توقیف کرد، ظاهراً برای مقابله با حملات سایبری و فعالیت‌های تروریستی. در فرانسه، همچنین در ژوئن ۲۰۲۴، پلیس فرانسه مقر مجاهدین در پاریس را مورد حمله قرار داد و اسنادی مربوط به پولشویی، تجهیزات جاسوسی و سلاح‌ها را کشف کرد. در آن حادثه، سه عضو سازمان دستگیر شدند و مریم رجوی، که ظاهراً در وضعیت سلامتی وخیمی به سر می‌برد، تحت ممنوعیت سفر و ورود از سوی مقامات آلبانیایی قرار گرفت.»

«در همین رابطه روزنامه گاردین، در گزارشی درباره کمپین چندمیلیونی برای حذف MEK از لیست تروریستی ایالات متحده، نوشته است: «کمپین برای دفن تاریخ خونین بمب‌گذاری‌ها و ترورهای مجاهدین که هزاران ایرانی را کشته و برای نشان دادن ایالات متحده به عنوان متحدی قوی، از طریق اعضای کنگره، گروه‌های لابی در واشنگتن و مقامات تأثیرگذار داخلی پیش برده شده است.» این گزارش همچنین به موضوع حساس دریافت پول توسط سیاستمداران آمریکایی پرداخته که در نهایت، ثابت شده است گروه‌ MEK حداقل به مدت چهار سال توسط واشنگتن و بروکسل با هدف تغییر رژیم تأمین مالی شده‌اند، اما همچنین از سال ۲۰۱۲ توسط دولت ایتالیا حمایت شده‌اند، طبق طرحی که توسط وزارت امور خارجه (در آن زمان وزیر جولیو ترزی) ارائه شد، که برخی اعضای این سازمان بدنام را پذیرفته و اعلام کرده بود آماده استقبال از دیگران است.»

نویسنده در پایان این گزارش آورده است: «ما تأیید می‌کنیم که محکومیت‌های شدید ایران به عنوان حامی «محور مقاومت» که از سوی ایالات متحده و اسرائیل منتشر می‌شود، نتیجه یک استراتژی جنگ ترکیبی است، به‌ویژه زمانی که از ابزارها و افراد پست مانند مریم رجوی برای فساد اخلاقی‌شان استفاده می‌کنند.»

انتهای پیام

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 
گزارش سی‌ و ششمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات سران فرقه مجاهدین

 

قاضی دادگاه: مهمترین سرمایه برای تحول در کشور‌ها نیروی انسانی است از این رو مهمترین راهبرد برای مقابله با تحول و دگرگونی و حرکت به سوی پیشرفت و تعالی و جلوگیری از تجزیه، استضعاف و محرومیت مقابله با تروریسم است.

سی‌وششمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای فرقه تروریستی مجاهدین موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به‌عنوان یک شخصیت حقوقی، روز سه‌شنبه (۱۴ مرداد ماه) در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجت‌الاسلام والمسلمین امیررضا دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری، با حضور وزیری نماینده دادستان، خانواده شهدا و وکلای آنها و همچنین وکلای متهمان در مجتمع قضایی امام خمینی به‌صورت علنی در حال برگزاری است.

قاضی دهقانی در ابتدای این جلسه گفت: این دادگاه جنایات رژیم صهیونیستی را محکوم می‌کند، نیرو‌های مسلح کشور به درستی از تمامیت ارضی، استقلال و آزادی کشور در مقابل تروریسم دولتی دفاع کرده است.

وی با تبریک و تسلیت به خانواده شهدای جنگ ۱۲ روزه گفت: امروز شکل نوینی از اقدامات کشور‌های زورگو برای تضعیف و عقب نگه داشتن ملت‌های پیشرو برای تحول و دگرگونی نظم نامنظم و ظالمانه تحت رهبری مستکبرین جهانی با ترور افراد برجسته در کشور‌هایی که در حال پیشرفت هستند؛ در حال انجام است.

قاضی دهقانی گفت: امروز مانند گذشته استعمار و عقب نگه داشتن کشور‌ها صرفا با حضور داشتن نظامی در آن کشورها، رخ نمی‌دهد. شاید سراسر قرن نوزدهم و اوایل قرن ۲۰ خشونت نظامی و لشکرکشی وجه عریان دولت‌های زورگو برای عقب نگه داشتن ملت‌ها و دولت‌های مستقل بود، امروز این مدل برای استضعاف و عقب نگه داشتن ملت ها، در شکل خشونتی بسیار خشن با ایجاد هراس، رعب و ترور افراد و نیرو‌های انسانی در کشور‌ها رخ می‌دهد.

وی افزود: مهمترین سرمایه برای تحول در کشور‌ها نیروی انسانی است از این رو مهمترین راهبرد برای مقابله با تحول و دگرگونی و حرکت به سوی پیشرفت و تعالی و جلوگیری از تجزیه، استضعاف و محرومیت مقابله با تروریسم است.

قاضی دهقانی تاکید کرد: شاید در سه دهه قبل تروریسم در قالب سازمان‌ها و گروه‌ها به ترور افراد، دانشمندان و نیرو‌های انسانی مولد تحول و دگرگونی در کشور‌ها اقدام می‌کردند؛ امروزه علاوه بر سازمان‌ها، ما با دولت تروریست‌ها مواجه هستیم. آنها تلاش خود را با حذف نیرو‌های انسانی برای ایجاد رعب و وحشت و ترساندن مردم تحول خواه و آزادی خواه در کشور‌های جهان سوم و ممالک بویژه اسلامی دنبال می‌کنند.

وی تأکید کرد: آنچه کشور ما در طول ۱۲ روز تجربه کرد در طول ۴ دهه قبل نیز تجربه کرده است. شکل نوینی از تروریسم در جهان است، حمله دولت یا رژیمی در قالب هر عنوانی به یک کشور دیگر و حذف افراد نظامی و غیر نظامی در حالی که هیچ مخاصمه‌ای بین آن‌ها وجود ندارد، مصداق بارزی برای اقدامات تروریستی محسوب می‌شود.

حجت‌الاسلام والمسلمین دهقانی عنوان کرد: امروز قدرت‌های بزرگ برای خودسری‌های خود علاوه بر به کار گرفتن سازمان‌های تروریستی، از رژیم‌هایی با رویکرد‌های تروریستی برای کم کردن هزینه خود و محرومیت کشور‌های دیگر حمایت می‌کنند. رویکردی که ریاست قوه قضاییه در تحول داشته، برگزاری دادگاه‌های مستقل برای رسیدگی و شکایات خانواده‌ها و افراد آسیب‌دیده و متضرر از تروریسم، ضرورت ایجاد یک جبهه مشترک قضایی بین کشور‌های اسلامی و حفظ رویکرد مبارزه با تروریسم، استماع شکایت شکات، تبادل تجربیات بین جوامع قضایی، مبارزه با جرایم سازمان یافته و مقابله با عواقب و پیامد‌های وحشتناک دولت تروریستی است.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 
بررسی ابعاد و پیامدهای فعالیت‌های فاجعه بار جاسوسی مجاهدین

فعالیت های سازمان جاسوسی و تروریستی مجاهدین بخش مهمی از راهبرد این فرقه تروریستی ضد ایرانی را تشکیل می‌دهد. این فعالیت‌ها نه‌تنها تهدیدی برای امنیت ملی ایران محسوب می‌شوند، بلکه موجب تشدید تنش‌ها در منطقه و افزایش فشارهای خارجی بر کشور شده‌اند. از این رو، مقابله با نفوذ اطلاعاتی این سازمان و ارتقای امنیت داخلی باید در اولویت سیاست‌های دفاعی و امنیتی ایران قرار گیرد.

مقدمه: سازمان مجاهدین یکی از گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی ایران است که از زمان تأسیس خود در دهه ۱۳۴۰ شمسی، نقش‌های متعددی در تحولات سیاسی و امنیتی ایران ایفا کرده است. این سازمان پس از انقلاب ۱۳۵۷ به دلیل ناکامی های سیاسی ، با تکیه بر سرویس های اطلاعاتی بیگانه به تروریسم روی آورد تا شاید به زور سلاح و با کمک کشورهای بیگانه قدرت سیاسی در ایران را بدست گیرد.  با شکست در این عرصه ، پیوستن به ارتش صدام در جنگ تحمیلی، به تنها راه برای  حفظ حیات فیزیکی این فرقه تبدیل گردید.

در دهه‌های بعد، مجاهدین فعالیت‌های جاسوسی و اطلاعاتی متعددی علیه ایران و به نفع سرویس های اطلاعاتی بیگانگان انجام داد. در این مقاله به بررسی ابعاد مختلف فعالیت‌های جاسوسی این سازمان، ارتباطات آن با سرویس‌های اطلاعاتی خارجی و پیامدهای آن برای امنیت ملی ایران پرداخته خواهد شد.

یکی از مهم‌ترین ابعاد فعالیت‌های جاسوسی مجاهدین ، همکاری با سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای مختلف از جمله ایالات متحده، اسرائیل و برخی کشورهای اروپایی است. بر اساس گزارش‌های منتشرشده، سازمان مجاهدین اطلاعات حساسی درباره برنامه‌های هسته‌ای ایران به موساد، سازمان جاسوسی اسرائیل، منتقل کرده است. این اطلاعات شامل محل تأسیسات هسته‌ای، اسامی دانشمندان هسته‌ای و نحوه پیشرفت برنامه‌های غنی‌سازی اورانیوم بوده است. برخی از این اطلاعات بعداً بهانه‌ای برای اعمال تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران شد.

یکی از جنجالی‌ترین ابعاد همکاری سازمان مجاهدین با سرویس‌های اطلاعاتی خارجی، مشارکت در ترور دانشمندان هسته‌ای ایران است. طبق گزارش‌های منتشرشده توسط منابع اطلاعاتی غربی و برخی اعترافات دستگیرشدگان، مجاهدین نقش کلیدی در اجرای این ترورها با حمایت موساد ایفا کرده‌اند. این ترورها شامل موارد زیر بوده‌اند:

  • ترور مسعود علی‌محمدی (۱۳۸۸): او یکی از برجسته‌ترین فیزیکدانان هسته‌ای ایران بود که در انفجار بمب کنترل‌شده در نزدیکی منزلش کشته شد.
  • ترور مجید شهریاری (۱۳۸۹): این دانشمند هسته‌ای که نقش مهمی در توسعه فناوری غنی‌سازی اورانیوم داشت، با انفجار بمب مغناطیسی متصل به خودروی شخصی‌اش در تهران به قتل رسید.
  • ترور داریوش رضایی‌نژاد (۱۳۹۰): او که بر روی پروژه‌های حساس هسته‌ای فعالیت می‌کرد، توسط افراد مسلح موتورسوار در تهران ترور شد.
  • ترور مصطفی احمدی روشن (۱۳۹۰): این دانشمند که در تأسیسات نطنز فعالیت داشت، هدف حمله‌ای مشابه با بمب مغناطیسی قرار گرفت و جان باخت.
  • ….

تحقیقات نشان داده‌اند که مجاهدین در آموزش و تأمین لجستیکی این عملیات‌ها با موساد همکاری داشته‌اند. اسرائیل از این طریق تلاش کرده است تا پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران را متوقف کند و فشارهای بیشتری را بر جمهوری اسلامی وارد نماید.

یکی دیگر از روش‌های جاسوسی سازمان مجاهدین، تلاش برای نفوذ در نهادهای دولتی و نظامی ایران بوده است. این سازمان با استفاده از شبکه‌های مخفی و عوامل نفوذی خود سعی در جمع‌آوری اطلاعات طبقه‌بندی‌شده و انتقال آن به کشورهای خارجی داشته است. همچنین، استفاده از فضای مجازی و ارتباطات اینترنتی برای نفوذ در ساختارهای امنیتی و فریب نیروهای داخلی یکی دیگر از ابزارهای مورد استفاده این گروه بوده است.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

سیمیاری، کارشناس مسائل غرب آسیا: بر اساس تبادلاتی که منافقین با رژیم صهیونیستی داشت، این گروهک موظف بود ۵ اقدام را برای صهیونیست‌ها انجام دهد و در مقابل، صهیونیست‌ها ۲ خواسته منافقین را تضمین کردند.

court2025 36 10

 

در اولین جلسه که در سال ۲۰۰۳ در بغداد برگزار شد، از گروهک منافقین خواسته شد پروژه‌های فتح، موشکی، هسته‌ای، محور مقاومت و تب‌سنجی داخلی را برای صهیونیست‌ها اجرا کنند.

منظور از تب‌سنجی داخلی، بررسی وضعیت و اوضاع داخلی ایران بود. به همین منظور، آنها از روش‌های تخلیه تلفنی و فعالیت‌های سایبری استفاده می‌کردند.

منافقین پیش از انقلاب با گروه فتح ارتباطاتی داشتند و صهیونیست‌ها از این روابط آگاه بودند، آن‌ها از منافقین خواستند درباره گروه فتح اطلاعات جمع‌آوری کنند، ارتباطات ایران با این گروه را بررسی کرده و بر تصمیم‌گیری‌های فتح تأثیر بگذارند.

این اقدامات خود سندی بر منافق بودن این گروهک است، زیرا به دوست و هم‌پیمان خود خیانت کردند. در ازای این اقدامات، منافقین از صهیونیست‌ها پول دریافت کردند و موساد نیز لابی‌ای برای آن‌ها در آمریکا ایجاد کرد. در این راستا، فردی به نام جعفرزاده با نام مستعار بهنام این لابی‌گری‌ها را در آمریکا مدیریت می‌کند؛ نتیجه این لابی‌گری‌ها، حذف برچسب تروریستی از سازمان منافقین بود.

در سال ۲۰۰۸ مسئول میز ایران در موساد جلسه‌ای برگزار کرد و از این زمان، ارتباط آن‌ها با منافقین به‌صورت کامل برقرار شد. در این جلسه، بیژن رحیمی (با نام مستعار خسرو) و هادی روشن‌روان (با نام سازمانی محمود) حضور داشتند و جلسه پنج ساعت به طول انجامید.

پس از پایان جلسه، منافقین با یکدیگر صحبت کردند و ما صدا و متن این گفت‌و‌گو‌ها را در اختیار داریم. آن‌ها اظهار داشتند که اسرائیلی‌ها به‌شدت متوهم هستند، زیرا به ما می‌گویند با کمک شما به‌عنوان مهم‌ترین عنصر تا سال ۲۰۰۹ کار ایران را تمام خواهیم کرد. مگر چنین چیزی ممکن است؟ دقیقاً در همان سال ۲۰۰۹، فتنهٔ سال ۱۳۸۸ در ایران رخ داد.

منافقین خودشان نمی‌دانستند صهیونیست‌ها دقیقاً از آن‌ها چه می‌خواهند، اما در آن جلسه مشخص شد که رژیم صهیونیستی به‌دنبال سرنگونی نظام ایران است و قصد دارد از عامل نفاق استفاده کند، در جلسه بعدی، به آن‌ها گفته شد اطلاعاتی جمع‌آوری کنند تا مشخص شود چگونه می‌توان تغییر حاکمیت ایجاد کرد.

بر اساس سندی، یک هفته قبل از شهادت شهید فخری‌زاده، یک کنفرانس خبری در آمریکا برگزار شد که در آن جعفرزاده، مامور منافقین با انتشار تصویر شهید فخری‌زاده، او را به‌عنوان مامور ساخت بمب اتمی در ایران معرفی می‌کنند و یک هفته پس از آن شهید فخری‌زاده به شهادت رسیدند.

انتهای پیام

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

در پی سفر سرکرده تشکیلات تروریستی منافقین (مجاهدین خلق) به ایتالیا و استقبال تعدادی از سیاستمداران و نمایندگان مجلس این کشور از وی، خانواده شهدای ترور ایران، به نمایندگی از ۲۳۰۰۰ قربانی تروریسم ایران، نامه سرگشاده اعتراضی به مقامات قضایی و رؤسای مجالس نمایندگان و سنای این کشور ارسال کرد.

IMG 20250807 161554 515

متن کامل این نامه به شرح ذیل است:

خانواده ۲۳۰۰۰ قربانی ترور در ایران، با تأسف، از سفر سرکرده گروه تروریستی و بدنام منافقین در تاریخ ۸مرداد۱۴۰۴ به دعوت تعدادی از سیاستمداران ایتالیایی به رم مطلع شدند. آن هم در شرایطی که ماه‌هاست که دادگاه محاکمه این گروه در تهران ادامه دارد و تاکنون ده ها تن از ما که بخشی از خانواده خود را به‌دلیل عملیات‌های تروریستی این گروه در ایران از دست داده‌ایم.

منافقین گروهی با سابقه طولانی در اقدامات تروریستی است که سال‌ها به‌دلیل فعالیت‌های خشونت‌بار و جنایی خود در فهرست گروه‌های تروریستی کشورهای مختلف از جمله اتحادیه اروپا، ایالات متحده، و انگلستان قرار داشت. این گروه  که در طول جنگ ایران و عراق در کنار رژیم صدام حسین در این کشور مستقر شد و علیه مردم ایران و سپس شهروندان عراقی فعالیت می‌کرد، مسئول ترور هزاران شهروند ایرانی است و آنگونه که گفته شد هم‌اکنون نیز در دادگاهی در تهران با حضور خانواده‌های قربانیان تحت محاکمه قرار دارد. در سال‌های اخیر گزارش‌های متعدد از آژانس‌ها و نهادهای امنیتی اروپا و ایالات متحده از اقدامات جنایی، پولشویی، و رفتارهای خارج از عرف این گروه در قبال اعضای خود و سوابق آن در کشتار مردم ایران منتشر شده است.

با این حال، به‌طور تأسف‌بار، برخی سیاستمداران ایتالیایی به دلایل مشکوک و نامعلوم از این گروه حمایت می‌کنند و حتی برنامه‌هایی برای تبلیغ آن در ایتالیا ترتیب می‌دهند، اقدام نایب‌رئیس پارلمان ایتالیا که اخیراً به یکی از اعضای این گروه جایزه اهدا کرده بود و همچنین، دعوت جدید برخی سیساتمداران ایتالیایی از سرکرده این گروه در ۸ مرداد به رم و سخنرانی این فرد در مجلس ایتالیا و استقبال از او و اجازه برگزاری فعالیت ‌های تبلیغاتی مانند برگزاری نمایشگاه و برگزاری یک نشست سیاسی و تبلیغی با حضور سیاستمداران از جمله اقدامات ناپذیرفتنی سیاستمداران ایتالیایی در حمایت از گروهی است که هزاران ایرانی را قتل عام کرده است.

این حمایت‌ها نه‌تنها با قوانین ضدتروریسم ایتالیا و اتحادیه اروپا مغایرت دارد، بلکه تهدیدی برای امنیت عمومی و تعهدات بین‌المللی ایتالیا محسوب می‌شود.

نقض قوانین ضدتروریسم ایتالیا

در چارچوب قوانین کیفری ایتالیا، هرگونه اقدام با هدف بی‌ثبات کردن نظم عمومی یا ایجاد ترس در میان مردم به‌عنوان جرم تروریستی تعریف می‌شود. حمایت مالی، لجستیکی، یا تبلیغاتی از گروه‌های تروریستی جرم بوده و مجازات‌های سنگینی از جمله حبس طولانی‌مدت برای آن تعیین شده است. حمایت علنی برخی سیاستمداران ایتالیایی از گروهک منافقین، از جمله دعوت از اعضای این گروه و تبلیغ برای آن‌ها در رسانه‌ها و مجامع عمومی، به‌طور بالقوه مصداق نقض این قوانین است، زیرا این اقدامات می‌تواند به‌عنوان ترویج فعالیت‌های گروهی شناخته شود که سابقه‌ای طولانی در خشونت و خرابکاری دارد.

علاوه بر این، تبلیغ یا ترویج فعالیت‌های تروریستی از طریق رسانه‌ها یا هر ابزار عمومی دیگر جرم بوده و برای آن مجازات زندان در نظر گرفته شده است. دفاع علنی نمایندگان پارلمان و سناتورهای ایتالیایی از منافقین در مطبوعات و برگزاری رویدادهای حمایتی می‌تواند به‌عنوان نقض این قوانین تلقی شود، به‌ویژه با توجه به اینکه این گروه همچنان از طریق هسته‌های موسوم به «کانون‌های شورشی» به اقدامات خرابکارانه در ایران ادامه می‌دهد و سرکرده‌ی این گروهک، هسته‌های تروریستی خود را به ارتکاب خشونت مسلحانه علیه نیروهای نظامی و غیرنظامی ایران دعوت می‌کند.

عالیجنابان

اطلاع دارید که اتحادیه اروپا نیز چارچوب قانونی جامعی برای مبارزه با تروریسم دارد که کشورهای عضو را ملزم می‌کند تا هرگونه حمایت از گروه‌های تروریستی، از جمله تبلیغ، استخدام، یا ارائه امکانات به آن‌ها را جرم‌انگاری کنند. اگرچه گروهک منافقین در سال ۲۰۰۹ از فهرست گروه‌های تروریستی اتحادیه اروپا خارج شد، اما این تصمیم به دلیل احکام قضایی بود و نه به معنای تأیید فعالیت‌های این گروه. همان زمان نیز برخی مقامات در اروپا با توجه به تهدیدات این گروه و ماهیت آن نسبت به صدور این حکم قضایی هشدار داده بودند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 
فرقه مجاهدین؛ رنگ و لعاب دموکراتیک بر ماهیت تروریستی
باوجود تمامی لابی‌گری‌ها و فعالیت‌های سیاسی مجاهدین در خارج از کشور، آنها در داخل ایران هیچ‌گاه نتواسته‌اند مشروعیت مردمی به‌دست آورند. این گروه هنوز هم در ذهن مردم ایران به‌عنوان یک گروه وابسته به سرویس های اطلاعاتی بیگانگان شناخته می‌شود. حتی اگر مجاهدین در سطح بین‌المللی توانسته‌اند توجه برخی مقامات سیاسی را جلب کنند، اما این جلب توجه هیچ‌گاه منجر به تغییر نگاه مردم ایران نسبت به این گروه نخواهد شد.

اکنون سالهاست فرقه رجوی برای تطهیر و قالب کردن یک فرقه تروریستی به افکار عمومی جهان در تلاش است تا خود را به‌عنوان یک نیروی سیاسی «دموکراتیک» معرفی کند.

در حقیقت تلاش‌های مجاهدین برای «دموکراتیک» نشان دادن خود، تنها یک بازی سیاسی است که هدف آن فریب افکار عمومی جهانی است.

بسیاری از مقامات سیاسی در کشورهای اروپایی و آمریکا به‌ویژه پس از سقوط رژیم صدام حسین و در پی اختلافات با جمهوری اسلامی ایران، به‌طور ضمنی یا علنی از این فرقه حمایت کرده‌اند. این حمایت‌ها اغلب به دلیل مسائل ژئوپلیتیکی و رقابت‌های منطقه‌ای است که مجاهدین از آن بهره‌برداری کرده‌اند. اما این نوع حمایت‌ها هرگز نمی‌تواند مشروعیت واقعی در داخل ایران ایجاد کند.

دیدارهای مجاهدین با نمایندگان سیاسی در سالن‌های مجلل و برگزاری کنفرانس‌ها و همایش‌های سیاسی با حضور مقامات غربی، تنها یک نمایش برای فریب افکار عمومی و توجیه فعالیت‌های تروریستی و خشونت‌آمیز آنها است. این سخنرانی‌ها و همایش‌ها در واقع هیچ‌گونه تاثیر واقعی بر وضعیت داخلی ایران نداشته و این گروه همچنان در داخل کشور به‌عنوان یک فرقه تروریستی شناخته می‌شود.

یکی از نکات بسیار مهم در تحلیل مجاهدین این است که آنها تلاش دارند با دادن ظاهر دموکراتیک و متعارف به خود، ماهیت واقعی و افراطی خود را پنهان کنند. در واقع، این گروه همانند یک «گرگ در لباس میش»  است که در تلاش است تا چهره‌ای انسانی و مسالمت‌جو از خود نشان دهد، اما تاریخچه‌ آن نشان‌دهنده یک گروه تروریستی با روش‌های خشونت‌آمیز است.

عملیات تروریستی این گروه که در دهه‌های گذشته بر ضد مقامات ایرانی صورت گرفته است، به‌ویژه در دوران جنگ ایران و عراق که آنها همکاری نزدیکی با رژیم صدام حسین داشتند، از جمله نمونه‌های بارز این رفتارها است.

باید گفت فعالیت‌های فرقه مجاهدین در عرصه بین‌المللی نتوانسته است باعث کاهش تنفر مردم ایران از این گروه شود؛ بلکه این نفرت همچنان ادامه دارد.

در واقع، باوجود تمامی لابی‌گری‌ها و فعالیت‌های سیاسی مجاهدین در خارج از کشور، آنها در داخل ایران هیچ‌گاه نتواسته‌اند مشروعیت مردمی به‌دست آورند. این گروه هنوز هم در ذهن مردم ایران به‌عنوان یک گروه وابسته به سرویس های اطلاعاتی  بیگانگان شناخته می‌شود. حتی اگر مجاهدین در سطح بین‌المللی توانسته‌اند توجه برخی مقامات سیاسی را جلب کنند، اما این جلب توجه هیچ‌گاه منجر به تغییر نگاه مردم ایران نسبت به این گروه نخواهد شد.

مجاهدین در سال‌های اخیر به‌ویژه پس از سقوط صدام حسین و در پی بحران‌های منطقه‌ای، روابط نزدیکی با کشورهای خاصی پیدا کرده‌اند که اغلب با منافع ژئوپلیتیکی در تضاد با جمهوری اسلامی ایران هستند. این گروه به‌ویژه از حمایت‌هایی از جانب اسرائیل و برخی کشورهای عربی همچون عربستان سعودی بهره‌مند شده است.

این همکاری‌ها به‌ویژه در زمینه اطلاعاتی و امنیتی قابل توجه بوده است. علیرغم تمامی تلاش‌های سیاسی و رسانه‌ای فرقه مجاهدین در سطح جهانی، هنوز هم در داخل ایران مردم به‌ویژه به دلیل تاریخچه‌ خیانت‌بار و همکاری‌های این گروه با رژیم صدام حسین، نسبت به آن‌ها نگرش منفی دارند. همین مسئله به‌ویژه پس از تشدید بحران‌ها در منطقه و افزایش تهدیدات نظامی علیه ایران، همچنان منجر به افزایش تنفر از مجاهدین شده است.

یکی از جنبه‌های حساس و تنش‌زا در فعالیت‌های اخیر مجاهدین، حمایت علنی آنان از حمله خارجی بویژه حمله اخیر اسرائیل و آمریکا بر علیه ایران است که بشدت مورد تنفر مردم ایران قرار گرفتند.

نتیجه اینکه؛ باید گفت که مجاهدین در حالی که در سطح بین‌المللی از حمایت‌هایی برخوردارند، اما به‌هیچ‌وجه نمی‌توانند در داخل ایران مشروعیت پیدا کنند. تلاش‌های آنها برای پاک‌سازی چهره و تطهیر گذشته‌ تروریستی خود از طریق لابی‌گری و استفاده از روابط سیاسی در کشورهای غربی، تنها یک نمایش است که هیچ‌گاه نخواهد توانست ماهیت واقعی آنها را که همچنان به‌عنوان یک فرقه تروریستی شناخته می‌شود، تغییر دهد. در ایران، مردم همچنان این گروه را با تاریخچه‌ خیانت‌ها و خشونت‌هایش می‌شناسند و هیچ‌گونه اقدام یا نمایش در سطح جهانی نمی‌تواند این تصویر را تغییر دهد.

در نهایت اینکه، فعالیت‌های اخیر مجاهدین در عرصه بین‌المللی ، با وجود تلاش‌های گسترده برای تطهیر و تغییر چهره خود، همچنان در سطح داخلی ایران بی‌اعتبار و غیرمقبول است. این گروه علیرغم لابی‌گری‌ها و حمایت‌های مالی، سیاسی، و رسانه‌ای در کشورهای غربی، نه تنها  نتوانسته است به‌عنوان یک نیروی مشروع در داخل ایران شناخته شود. بلکه هم اکنون رهبران و تعدادی از اعضای جنایتکار آنها نیز در دادگاهی در تهران در حال محاکمه غیابی اند.

  • نویسنده : علی صدر
  • منبع خبر : سایت راه نو
  • مصطفی آزاد