مریم سنجابی، از زنان نجات یافته از فرقه رجوی، در نامهای سرگشاده به دادگاه رسیدگی کننده به جرایم سازمان مجاهدین خلق، از جنایتهای درونی این سازمان پرده برداشت.
به گزارش فراق، در نامه سرگشاده مسئول اسبق پروندههای پرسنلی فرقه تروریستی رجوی خطاب به دادگاه محاکمه سران سازمان مجاهدین آمده است:
اینجانب یکی از شاهدان جنایات و خیانتهای فرقه رجوی، موسوم به سازمان مجاهدین، هستم که به مدت دو دهه در تشکیلات این فرقه بوده و چندین سال در بخش پرسنلی آن فعالیت داشتم. تا اینکه به لطف خداوند، در سال ۱۳۸۹ توانستم از کمپهای فرقه بگریزم.
با تقدیر و تشکر از ریاست دادگاه، دادستان و برگزارکنندگان، به اطلاع میرسانم که با توجه به اینکه اینجانب نیز یکی از قربانیان فرقه رجوی هستم، به عنوان شاهد و شاکی از این فرقه ضاله، مطالب ذیل را ارائه میدهم.
سازمان مجاهدین از سال ۱۳۷۲ تا کنون، یعنی به مدت ۳۲ سال، با اعلام دستور خروج ممنوع، اجازه خروج به هیچیک از ناراضیان را نمیدهد. میتوان گفت افراد خواهان جدایی به نوعی در کمپهای فرقه زندانی هستند. لذا من و تعداد زیادی از برگشتگان از مرام فرقه، با سختیهای فراوان اقدام به فرار نمودیم تا بتوانیم جان خود را نجات دهیم.
برخورد با اعضای ناراضی و زندانسازیها
در سال ۱۳۷۳، به دستور رجوی، حدود ۸۰۰ تن از اعضای ناراضی بازداشت و از چند ماه تا دو سال به زندانهای فرقه منتقل شدند. حدود ۷ تن در آن پروسه به قتل رسیدند و دهها تن، از جمله اینجانب، خانم مریم ترابی، طوبی بزرگمهر و بسیاری دیگر، مورد شکنجههای وحشیانه سران فرقه قرار گرفتیم.
اسامی برخی افرادی که به شدت شکنجه شده و در زندانهای فرقه به قتل رسیدند، به شرح زیر است:
-قربانعلی ترابی، اهل شمال، که در اثر شکنجه و فشارهای طاقتفرسا در میان دستان بقیه دوستانش جان سپرد. همسرش زهرا سراج و دو خواهرش نیز زندانی بودند. یکی از خواهرانش به نام مریم ترابی، در اثر شکنجههای طاقتفرسا و شوک کشته شدن برادرش، دچار جنون شد. محمدرضا ترابی نیز پسر قربانعلی از کودک سربازان بود که چندین سال است از تشکیلات مجاهدین جدا شده است.
-پرویز احمدی
-فرهاد طهماسبی، اهل تهران، که از اردوگاه حله به سازمان پیوسته بود و در نشریه مجاهد شماره ۳۸۰ در سال ۱۳۷۵، سازمان به دروغ اعلام کرد این فرد هنگام رفتن به عملیات در منطقه مرزی توسط یک نفوذی کشته شده است.
-جلیل بزرگمهر، اهل کرمانشاه، که پس از زندان، سربهنیست شد (برادرش خلیل و خواهرش طوبی بزرگمهر نیز به شدت در آن دوران تحت شکنجه و آزار و اذیت بودند).
-الیاس کرمی، اهل ایلام
-حمزه حیدری، که خلبان نیروی هوایی ایران بوده و در سال ۱۳۶۸ به عراق آمده بود. وی هم اکنون ناپدید شده و از وضعیت وی اطلاع دقیقی در دست نیست؛ خبرهایی بعدها شنیده شد که وی توانسته بگریزد و به خارج کشور برود.
اسامی برخی از اعضای فرقه که زندانبان و شکنجهگر سایرین در طی پروسهای که زندانی بودیم، به شرح زیر است:
زنان: محبوبه جمشیدی، پری بخشایی، فریبا خداپرستی، سعیده شاهرخی (معدوم)، شهین حائری، انسیه نوید، ناهید حاج صادقی، فاطمه خردمند، لیلا سعادتنژاد، سپیده ابراهیمی، حشمت تیفتکچی، فخری امیرعلیپور، کبری حسنوند و…
مردان: میرحسین موسوینیا (فاضل)، حسن حسنزاده محصل، مجید عالمیان، مختار جنتصادقی، نریمان عزتی، سید محمد سادات دربندی (عادل)، محسن امینی، حمید یوسفی، حجت بنیعامری (حکمت)، حسن رودباری، حسین اصفهانی، نادر رفیعینژاد (معدوم شده)، محمدرضا محدث، محمد شعبانی (باقر)، فریدون سلیمی، حسین فرزانهسا، حسین ابریشمچی (معدوم)، حسن نظامالملکی، اکبر معینی، اسماعیل مرتضایی معروف به جواد خراسان،
قتلهای عمد رجوی
علاوه بر تاریخ فوق، در دهه ۶۰ و در مقاطع مختلف نیز اعضای ناراضی را به صورت انفرادی یا دستهجمعی به زندان افکنده و مورد شکنجه و انواع ناملایمات قرار میدادند.
در پروسههای بعدی، به دلیل خروج ممنوع، تعداد بسیار زیادی از اعضای ناراضی به قتل رسیدند یا در اثر فشارهای بسیار تشکیلات، اقدام به خودکشی یا خودسوزی نمودند.
اسامی برخی افراد به قتل رسیده: مینو فتحعلی، مهری موسوی، زهرا فیضبخش، نسرین احمدی، پروین سریر، نغمه حکمی، مدینه بویری، معصومه غیبیپور، همابشردوست جعفرکهزاد منش و…
اسامی بخشی دیگر از زنان و مردانی که به طرز مشکوکی در زمان حضور فرقه در عراق سربهنیست شده یا در اثر فشار و ممانعت از خروج، اقدام به خودکشی نمودند، به شرح زیر است: مرجان اکبریان، مونا نوروزی، صدیقه رجبیان، مرضیه رضایی (آذر)، رویا درودی، شهین قاسمی، هایده همتی، بهناز مجلل، نزهت ارزبگی، آلان محمدی، مالک شراعی، سهیل ختار، فردین فتحی، حجت عزیزی، احمد رازانی، شمسالله گلمحمدی و… ندا حسنی و صدیقه مجاوری با فرمان تشکیلات در پاریس و انگلستان اقدام به خودسوزی نمودند.
مسعود کشمیری با نام مستعار باقر امینیراد به همراه همسرش مینو و فرزندانش تا سال ۱۳۷۰ در کمپ اشرف بودند و سپس به خارج کشور فرستاده شدند. همسر محمدرضا کلاهی به نام خورشید فرجی، در کمپ اشرف و جزو اعضای شورای رهبری فرقه است. مطالب فوق شواهدی انکارناپذیر مبنی بر اقدام جنایتکارانه فرقه در انفجار دفتر حزب جمهوری در ۷ تیر و دفتر ریاست جمهوری در ۸ شهریور ۱۳۶۰ است.