قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید .

پیوندها
  • ۱
  • ۰

شاید در میان شما باشد کسی که در این عکس حداقل یک نفر را بشناسد. همه کسانی که در این عکس می بینید ، از اسیران اردوگاه اشرف در کشور آلبانی و قلعه ی اسارت مانز هستند.
اگر یک نفر را پیدا کردید که لبخندی بر لب داشته یا حداقل چهره ای شاد و بشاش داشته باشد ، جایزه تان نزد نگارنده محفوظ است.

یادم می آید در زندان های انفرادی مجاهدین در پادگان مخوف اشرف در عراق ، ماهها بود که توان خندیدن را نداشتم ، در نقطه مقابل با بهانه های کوچک مثل آب خوردن اشک می ریختم. چندین ماه زندان انفرادی داغونم کرده بود. به شدت دپرس و افسرده شده بودم. من نزدیک به 5 نفر از زنان و مردان را در این عکس شناختم که از هم بندان سابق من در فرقه رجوی بودند. هرگز خنده بر لبان کسی در فرقه رجوی نقش نمی بندد. عاقبت از زندان های انفرادی طویل المدت سازمان در اشرف و عراق ، آزاد شده و به مناسبات برگشتم. تا روزی که از سازمان جدا شدم ، من هرگز از ته دل نخندیدم. امروز پس از گذشت 16 سال از جدائی ام از فرقه مخوف رجوی ، هنوز هم توان خندیدن از ته دل را ندارم. گهگاهی فقط پسرهایم و همسرم این توان را دارند که چند ثانیه خنده را با شوخی های خودشان بر لبم بیاورند. رجوی شادمانی و شادی را در درون من سرنگون کرد و این تنها دستاورد سالیان رجوی ها بود که می توانند در کارنامه شان بیاورند.

آیا شما در این عکس یک چهره شاد را می بینید ؟

65

تنها چیزی که دیده می شود چهره ی زنان و مردان افسرده ای است که گرد پیری بر چهره شان نقش بسته است! زنان و مردانی را می بینید که سالیان است اجازه ملاقات با اعضای درجه یک خانواده شان را نداشتند.
هر کس به فرقه رجوی پیوست ، تا ابد ممنوع الملاقات است. آنجا زنان و مردان باید مجرد زندگی کنند. اگر لیست ممنوعیت ها را بازبینی کنیم ، با یک لیست بلند بالا مواجه می شویم :
محفل ممنوع ، ازدواج ممنوع ، حاملگی و بچه دار شدن ممنوع ، فکر کردن ممنوع ، زندگی فردی ممنوع ، جدا شدن از جمع ممنوع ، خندیدن با صدای بلند ممنوع ، آرایش کردن و رسیدن به چهره و قیافه ممنوع ، انتخاب نوع پوشش ممنوع

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

ماجرای دستگیری اشرف ربیعی همسر مسعود رجوی در انتخابات اولین دوره مجلس

نان

در شماره 5 «روایت امروز» روایتی ناقص از ماجرای دستگیری اشرف ربیعی، همسر مسعود رجوی در روز انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی توسط کمیته انقلابی اسلامی منطقه 10 منتشر شده که بخش‌هایی از آن تناسبی با واقعیت نداشت. در حاشیه گفت‌و‌گو با آیت‌الله سیداحمد علم‌الهدی از ایشان خواستیم که اصل ماجرا را تعریف کند. این روایت کوتاه را در ادامه می خوانید:

اسفند ماه 1358 بود و قرار بود اولین دوره انتخابات مجلس برگزار شود. منافقین هم در این انتخابات لیست داده بودند و بسیار فعال بودند. آن زمان با نیروهای متمرکز منطقه خودمان ـ که یک‌سری جوانان و نیروهای فرهنگی‌مان بودند ـ فعالیت‌های فرهنگی پراکنده در سیاهکل، ترکمن‌صحرا و خلق مسلمان در آذربایجان انجام می‌دادیم. در واقع نوعی مبارزه با گروه‌هایی بود که آنجا به‌وجود آمده بودند. آن موقع آقای عمید رئیس کمیته منطقه 10 بود. بنده دیدم الان وقتی است که می‌توانیم از منافقین در مقابله با خودشان شواهدی به‌دست آوریم، در واقع یک جهاد سیاسی. بنده به آقای عمید گفتم: «شما فردا یعنی روز انتخابات مسئولیت کمیته را برای یک روز به ما واگذار کنید.» خودش دنبال چنین پیشنهادی بود و ناراحت بود که چطور می‌شود مسأله انتخابات را در منطقه جمع کرد، چون همه‌کاره کمیته بود و کمیته باید امنیت صندوق‌ها را برقرار کند و جلوی تقلب‌ها را بگیرد. پاسدارهایی که به کمیته آمده بودند اهل برخورد فیزیکی بودند و این‌جور نبودند که فعالیت‌های سیاسی و منطقی انجام بدهند. برای مقابله گروهی داشتیم که وقتی به آقای عمید پیشنهاد دادیم، ایشان از خداخواسته پذیرفت و گفت: «خیلی خوب شد. شما فردا مسئول کمیته بشو و در منطقه انتخابات را جمع کن که لااقل در این منطقه در انتخابات خرابکاری نشود.» ........ ادامه

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

انتشار و پخش گسترده اعلامیه و برشور و نصب تراکت در پاریس و حومه پیرامون آدم ربایی فرقه تروریستی  رجوی

 مدیران انجمن های یاران ایران،نجات از فرقه ها،بیان حقایق،علیرضا نصرالهی،هفدهم مارس ۲۰۲۱

انجمن های بیان حقایق،نجات از فرقه ها، و یاران ایران،طی یک کار انسان دوستانه  در رابطه با ربایش آقای هادی ثانی خوانی توسط فرقة  رحوی در آلبانی با تنظیم و تکثیر اطلاعیه و عکس های شخص مذکور و افشا دروغ پردازی های فرقه مافیایی رجوی  بصورت گسترده  در بخش های مختلف پاریس  و حومه توزیع نمودند  هم چنین در اطلاعیه های جداگانه  بیوگرافی  آقای ثانی خوانی و همچنین  اعزام  وی از ترکیه به عراق توسط قاچاقچی های  مافیای رحوی تهیه چاپ و منتشر شد ه است.

در بخش هایی از اطلاعیه های به داد خواهی پدر  ایشان از دولت آلبانی و محامع حقوق بشری مفصلا آمده  است.

انجمن  های  یاران ایران نجات از فرقه ها و بیان حقایق مصمم هستند که تلاش های بی وقفه شان برای نجات آقای هادی ثانی خوانی ادامه داده و در رابطه باقاچاق احتمالی وی به فرانسه مقامات ذیربط را مطلع نمودند در چند سال اخیر فرقه با پاسپورت های جعلی و پاسپورت دزدی تعدادی از افراد وابسته اش که سابقه هواپیما  ربایی و بمب گذاری داشته اند به فرانسه آلمان و کشورهای  اسکاندیناوی قاچاقی  وارد کرده است که متعاقبا اسامی تزوریست های وابسته به فرقه رجوی  اعلام میشود.

با افشاگری گسترده  انجمن های شرکت کننده در این کمپینگ  امیدواریم که توطئه شوم فرقه رجوی خنثی  شود که این باند تبهکار دیگر نتواند افراد جدا شده در کشور آلبانی مورد تعرض تروریستی قرار دهد و برای منتقدین و جداشدگان در اروپا خط و نشان بکشد  و یا تهدید به ترور نماید.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
در آستانه تحویل سال نو با خواندن دعای «یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ» از خدای متعال می خواهیم فرزندان اسیرمان در فرقه رجوی را هرچه زودتر رهایی داده و بعد از سالیان فراق و دوری به نزد خانواده هایمان بازگرداند.

نخستین روز بهار گویی نخستین روز آفرینش است. اگر روزی خدا جهان را آغاز کرده است مسلما آن روز نوروز بوده است. بهار نخستین فصل و فروردین نخستین ماه و نوروز نخستین روز آفرینش است . خدا هرگز جهان را و طبیعت را ، با پاییز یا زمستان یا تابستان آغاز نکرده است. مسلما اولین روز بهار سبزه ها روییدن آعاز کرده اند و رود ها رفتن و شکوفه ها سر زدن و جوانه ها شکفتن و این همه یعنی نوروز.

12

سالی که در حال سپری کردن واپسین روزهای آن و در آستانه ورود به سال ۱۴۰۰ هستیم تلاش های زیادی از سوی خانواده های دردمند اعضای گرفتار در فرقه رجوی انجام گرفت تا بتوانند به هر طریق ممکن با فرزندان اسیرشان ارتباط برقرار کنند.

طی اینمدت لحظات تلخ و شیرین زیادی داشتیم. تلخ، بخاطر از دست دادن پدران و یا مادرانی که در انتظار دیدار فرزندانشان دار فانی را وداع گفتند و شیرین بخاطر رهایی تعدادی از عزیزان مان از بند فرقه رجوی و حتی رساندن خودشان به خاک پاک میهن و به نزد خانواده هایشان.

هرچند تلاش تعدادی از خانواده ها نیز در رهانیدن عزیزانشان از بند فرقه به بار ننشست. ولی آنها توانستند با فعالیت های شبانه روزی شان ماهیت بشدت فرقه ای و خشونت آمیز تشکیلات ضد خلقی و بدنام رجوی را چه در سطح داخلی و چه در سطح بین المللی افشا کرده و پیام خود را به گوش جهانیان و ارگانهای بین المللی و حقوق بشری برسانند.

سال ۱۳۹۹ را باید سال مرگ در اردوگاه این گروه در آلبانی و شکست های پی در پی سران فرقه ضد خلقی مجاهدین نامید. مرگ های غم انگیزی که در اثر ابتلا به انواع بیماریهای قلبی و سرطان و یا ابتلا به ویروس کرونا، و بدور از نظارت های بهداشتی کشور آلبانی رقم خورد، و بار دیگر سنگدلی و شقاوت بی حد و حصر رهبران فاسد و بدنام این فرقه را به نمایش گذاشت.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

فرمان عملیات انتحاری

سازماندهی من در این دوران تغییر کرد و به بخش مخابرات ستاد فرماندهی ارتش هفتم منتقل شدم. این یگان با مسئولیت «خورشید فرجی» تحت فرماندهی مستقیم فاطمه طهوری (زرین) قرار داشت. خورشید، در سال 1369 افسر مخابرات لشگر 61 و مربی درس «ارتباطات» بود و از نزدیک می شناختم چون دوره آموزشی را زیر نظر او طی کردم. وی زنی جوان و خجالتی بود و حین صحبت کمتر به چشم مخاطب خود نگاه می کرد به شکلی که انسان تصور می کرد در یک خانواده روحانی بزرگ شده باشد، با اینحال کمی مغرور بود هرچند به چشم نمی زد. یگان مخابرات ستاد، همانند یک کمیته بر مخابرات مراکز نظارت داشت و از سوی دیگر اپراتوری فرمانده قرارگاه در شرایط جنگی محسوب می شد. این رسته کم نفره، از بخش های «بیسیم، باسیم، کامپیوتر» تشکیل شده بود و خسرو افشون، مهدی و داوود.ب هرکدام مسئول یکی این بخش ها بودند. خسرو مسن تر و شخصیتی آرام و صبور داشت و در آنجا نقش معاون رسته هم داشت. در این سازماندهی، مسئولیت اپراتوری فرمانده قرارگاه (افسانه) با من بود، یعنی در صورت بروز جنگ، من اپراتور وی در نفربر فرماندهی بودم. لذا در شرایط غیرجنگی عملاً مسئولیت خاصی جز رسیدگی به نفربر فرماندهی و همکاری با بقیه در امور جاری نداشتم. البته بدلیل شرایط جسمی، رسیدگی و سرویس هفتگی MTLB فرماندهی کار سنگینی بود و بلند کردن درب 70 کیلویی آن مدام به من آسیب بیشتری وارد می کرد. این موضوع را همان روز اول مطرح کردم اما توجهی به آن نشد. . . .نام12

فضای ستادی به نسبت مراکز کاملاً آزادتر و آرام تر بود و خیلی زود شرایط روحی من تغییر کرد بخصوص که در بخش ستاد تقریباً همگی مرا می شناختند و برخوردها محترمانه بود. در این دوران رایانه های بیشتری وارد کار شده بود و فرماندهان ستادی عمدتاً گزارش های خود را از این طریق به بالا منتقل می کردند. دستگاه ها در این زمان مدل اپل با سیستم عامل مکینتاش بودند. داوود یک کلاس آموزشی برگزار کرد که من و دو نفر دیگر در آن شرکت داشتیم و آموزش های اولیه کامپیوتر مثل تایپ و برنامه های کاربردی «اکسل و وُرد» را نزد او فراگرفتیم. دستگاه ها اساساً شبکه های داخلی داشتند و هیچکس به اینترنت متصل نبود و پیام های خارج شبکه نیز تنها توسط «خواهر خورشید» به مقرهای دیگر ارسال می گردید و تنها سرور موجود در قرارگاه حبیب تحت کنترل کامل وی قرار داشت. ارسال پیام به بیرون قرارگاه نیز به صورت ماهواره ای و از طریق یک بشقاب مشبک مخصوص که در بالای ساختمان نصب و در یک محفظه چوبی قفل شده نگهداری می شد، صورت می گرفت.

ارتباط باسیم داخل قرارگاه نیز کاملاً داخلی بود و توسط 2 دستگاه اپراتوری نظامی (آمریکایی و روسی 40 خطه) برقرار می شد که در اتاق اپراتوری قرار داشت و به صورت شیفت بندی بین 4 نفر از ما انجام می گرفت. اپراتور شنود کاملی روی مکالمات داخلی داشت، به همین خاطر هرکسی مجاز نبود به داخل اتاق اپراتوری وارد شود. طبعاً ارتباط خارجی باسیم نیز تنها در اختیار فرمانده قرارگاه و دفتر وی بود و دیگران مجاز به داشتن تلفن ارتباط بیرونی نبودند. . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

ترس رجوی از محاکمه  ........

دیدی آن قهقهه کبک خرامان حافظ            که ز سرپنجه شاهین قضا غافل بود

ترس و لرز آقای رجوی از محاکمه

درخبرها خوندم که تعداد زیادی از اعضای سابق سازمان مجاهدین که درایران زندگی میکنند دردادگاه شرکت وبرعلیه اقای رجوی شکایت وخواستارحقوق پایمال شده خود درطی سالیان درون مناسبات ضد انسانی رجوی شده اند طبق خبرها قراراست انها صحبت ومدارک خود را ارائه ودادگاه شکایت انها را به مجامع بین المللی ودادگاه ها برده اقا وخانم رجوی را به محاکمه بکشانند دراین رابطه اقای رجوی پیامی داد وعلاوه براینکه سران حاکمیت رابدادگاه دعوت کرد کلی هم به شکایت کنندگان وبقیه حمله وطبق معمول یاوه های صد من یک غازراتکراروخط ونشان محاکمه کشیده بود البته بنده موافقم ازدست من شکایت وبه دادگاه بکشاند بشرطی که تمام مخارج مراهم بپردازد واقا وخانم شخصا دردادگاه شرکت کنند  نگاه کنند ببینند چگونه انها راسکه یک پول خواهم کرد بعد ادعای غرامت چند صد میلیونی روی میزش خواهم گذاشت (همه گزینه ها روی میز است ) بگذریم از اینکه اگرپول داشتم خودم درطی چند سال گذشته صدبارانها رابه دادگاه کشانده بودم ولی متاسفانه پولی ندارم

اما نگاهی به پیام وشرایط دادن ان نشان ازترس ولرز انهاست بدجوری ترسیده وبه تکاپو افتاده اند اگردستش پربود ویا قلوه سنگی درکفش نداشت اینگونه سراسیمه وبا عجله چنین لاطاعلاتی رابهم نمی بافت اقا بیست سال است درسوراخ راسوپنهان شده که ازسوراخ بوی گند وکثافت به مشام میرسد سران حاکمیت را دعوت به دادگاه کرده است واقعا خنده دارنیست وازانجا خط و نشان برای امثال بنده میکشد حداقل بیا بیرون بعد حرف بزن اقای مدعی حقوق نمیداند اگرشکایت کند باید ازسوراخ بیرون وبعنوان شاکی دردادگاه حضورداشته باشد چگونه میخواهد حضورپیدا کند الله واعلم ما چیزی بنام سازمان مجاهدین وشورا برسمیت نمی شناسیم اقا وخانم رجوی را سرمنشا تمامی جنایتها وخیانتها ونامردی ها میدانیم که باید جواب شکنجه های روحی وروانی وتف باران ها وکتک زدنها وزندانی کردن وکشتن وسیانورخورکردنها را بدهند هرکس دستش میرسد ومیتواند باید برعلیه انها شکایت نامه تنظیم وبه دادگاه بکشاند نباید گذاشت هیچ خائن به ملت چه رجوی ویارانش وچه اعضا ی شورا دربروند همان اعضای شورایی که درطی سالیان پول خون ماراخوردند و برعلیه ما از رجوی ها دفاع کردند شنیدم چند تا ازاین حقوقدانهای شورا قبلا به رجوی گفته بودند درون مناسبات بزن بکش ما مسایل حقوقی ان را حل میکنیم به انها باید گفت جانیان جنایتکارسالها ازخون ما تغذیه مالی وسیاسی کردید خواهان کشتارماشده اید ؟ حرام لقمگان تاریخ ؛ بی شرفهای سیاسی وحقوقی ، جنایتکاران اموزش دیده دردستگاه رجوی ، رجوی ها درپناه چنین ضد بشرهایی دراشرف ودرون مناسبات جنایت میکردند ، وانها درینگه دنیا ازخون ما تغذیه وقهقهه جنایتکارانه میزدند خلاصه کلام شکایت بد جوری رجوی ها را ترسانده وبه تکاپو انداخته که قطعا برای رهایی ازاین شکایت خود را به هرکس وناکسی مثل گذشته خواهند فروخت ولی بدانند ازدست مظلومین درون مناسبات ودادخواهی انها درامان نخواهد بود

آن قصرکه جمشید دراو جام گرفت       آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت
بهرام که گور میگرفتی همه عمر          دیدی که چگونه گور بهرام گرفت 

 

  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰

ننگ است برای گروه ضد ایرانی مجاهدین که بشدت از تحریم های آمریکا بر علیه مردم ایران حمایت کنند. اما در مقابل یک موسسه حقوق بشری آمریکایی با طوماری با بیش از 30 هزار امضاء از دولت بایدن بخواهند تا تحریم های واشینگتن علیه ایران را رفع کند.

به گزارش خبرگزاری ها، به نقل از سایت موسسه کد پینک، در اول فوریه ۲۰۲۱ برابر با سیزدهم بهمن ۹۹، گروه صلح کدپینک طوماری را برای پایان تحریم های آمریکا علیه کشورهایی همچون ایران آماده کرده اند که تا شب گذشته بیش از ۳۰ هزار نفر این طومار را امضا کرده بودند.

بر اساس این گزارش، بدلیل آنکه تحریم های آمریکا موجب تشدید تاثیر کرونا بر برخی کشورها شده بیش از سی هزار نفر با امضای این طومار، خطاب به رئیس جمهوری آمریکا خواستار لغو تحریم کشورهایی همچون ایران شدند.

در این طومار خطاب به جو بایدن رئیس جمهور آمریکا و وزیران خارجه، بازرگانی و خزانه‌داری این کشور، آمده است: ما از نقد و بررسی شما در رابطه با تاثیر تحریم‌های مالی و اقتصادی بر واکنش جهانی به همه‌گیری کرونا استقبال می‌کنیم. تصمیم دولت قبلی آمریکا در مورد اعمال تحریم‌ها در دوره همه‌گیری سراسری، بی‌رحمانه بود که با محکومیت گسترده جهانی هم روبرو شد.

طی سال گذشته، آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد، میشل باچلت کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل و پاپ فرانسیس به همراه تعداد بی‌شماری از نمایندگان پارلمان‌ها، اقتصاددانان و کارشناسان خواستار کاهش تحریم‌ها شده‌اند.

امضاکنندگان این طومار اظهار کرده‌اند: به طور گسترده‌ای گزارش شده است که تحریم‌ها به طور مستقیم مانع دستیابی به دارو و تجهیزات پزشکی از جمله واکسن کووید-۱۹ در ایران، ونزوئلا و سایر کشورها شده است. بنابراین پیشاپیش مشهود است که تحریم‌ها “مانع ناروایی” در پاسخ به همه‌گیری هستند.

در این طومار تاکید شده است: معافیت‌های بشردوستانه مندرج در قانون تحریم در عمل بی‌نتیجه است. یک روند دست و پا گیر برای اخذ مجوزها وجود دارد که معلوم نیست کدام یک مشمول معافیت است و کدام نیست. علاوه بر آن، بانک‌ها و شرکت‌ها برای انجام معاملات یا فروش کالا به کشورهای تحریم شده، بش از حد مردد هستند.

بیش از سی هزار امضاکننده این طومار تصریح کرده‌اند: تحریم‌های گسترده پیامدهای اقتصادی شدیدی دارد که به طور مستقیم بر زندگی روزمره افراد تاثیر می‌گذارد. این پیامدها در نتیجه بحران جهانی بهداشت وخیم‌تر شده است و غیرنظامیان بی گناه بی‌شماری را مجازات می‌کند.

در این طومار از دولت بایدن خواسته شده است به سرعت طیف گسترده‌ای از تحریم‌ها را لغو کنند که به طور بی‌حساب، انسان‌ها را می‌کشد.

شایان توجه اینکه دوران ریاست جمهوری ترامپ که در سال ۱۳۹۵ آغاز شد، فرصت مناسبی را برای فرقه رجوی فراهم آورد تا فعالیت های ضد ایرانی خود را افزایش دهد.

شاید هیچ گروهی به اندازه مجاهدین از پیروزی ترامپ در انتخابات سال ۲۰۱۶ (سال ۱۳۹۵) خوشحال نشد،

چرا که اکثر سناتورها و سیاستمداران آمریکایی که پای ثابت همایش های این سازمان بودند، در دولت ترامپ نقش موثری داشتند.

مجاهدین تنها گروهی هستند که با تمامی تحریم های ضد انسانی ترامپ علیه مردم ایران همسویی داشته و آنرا علنا حمایت می کنند. رهبران مجاهدین تلاش می کنند با عملیات روانی در قالب رسانه و شبکه های اجتماعی با شیوه‌هایی مانند: اعتمادزدایی، اعتبار زدایی، مشروعیت زدایی، ناامیدسازی و . . امید به آینده را در آن‌ها از بین ببرند.

مسلما این عمل ضد انسانی و ضد ایرانی این گروه مفلوک در یاد و خاطره تاریخ و مردم ایران باقی خواهد ماند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

چند همسری و تجاوز جنسی به زنان؛ از ویژگی رهبران گروههای تروریستی و فرقه ای

فرقه‌ها با ایدئولوژی های التقاطی در اشکال مختلف در سرتاسر جهان پراکنده اند؛ از آفریقا تا آمریکای مرکزی و خاورمیانه. تمامی این فرقه ها علیرغم خاستگاه عقیدتی مختلف، با دو ویژگی خشونت طلبی و تبدیل زنان به بردگان جنسی توسط رهبرانشان شناخته میشوند که همواره تلخ ترین صحنه‌ها را در حیات بشریت آفریده و اکثرا مایه ننگ تاریخ یک کشور و حتی جهان بوده اند.

مریم رجوی:همه ما زنها یک شوهر داریم و او مسعود رجوی است

موضوع چند همسری و سؤاستفاده جنسی از زنان یکی از ویژگیهای بارز رهبران گروههای تروریستی و فرقه‌گرا در عصر حاضر است. در گروههای تروریستی و فرقه ای مثل داعش و مجاهدین با استفاده از ابزار دین و پوشش حجاب و در گروههای لائیک مانند پژاک و پ ک  ک با شعارهایی همچون فمنیسم، زنان را مورد بهره برداری های جنسی قرار می دهند.

به ‌عبارت دقیق تر می‌توان گفت که بهره‌کشی جنسی از زنان، جزء لاینفک گروه‌های فرقه ای و تروریستی ضد اجتماعی که نیروهایشان را به زندگی مخفی، زیر زمینی و ضدخانوادگی ترغیب می‌کنند می‌باشد.

البته مردها نیز در این ساختار برده‌اند، اما به دلیل بینش منحط و شخصیت بیمار رهبران این گروه ها، زنان بردگان جنسی محسوب می شوند.

این گروه ها در سرتاسر جهان پراکنده اند؛ از آفریقا تا آمریکای مرکزی و خاورمیانه ؛ ولی همه شان با دو ویژگی مشخص یعنی خشونت طلبی و تبدیل زنان به بردگان جنسی شناخته میشوند و هرکدامشان انبوه فاکت از این موارد را در پرونده خود دارند.

حال اگر تنها نگاهی گذار به وضعیت زندگی شخصی برخی از رهبران معروف این گروهها با شاخص چند همسری بیندازیم اوج این فاجعه را بهتر خواهیم فهمید.

ذکر این نکته هم مهم است که شیوه کار در گروههای مختلف متفاوت است و رهبران فرقه ها هرکدام با ترفند های خاصی اهداف خود را پیش می برند.  مثلا  در مناسبات پائین مجاهدین، زنان و مردان بشدت به دور از هم نگه داشته میشدند  ولی سواستفاده های جنسی در  راس رهبری سازمان جریان داشته و بشدت موضوع آن مخفی نگه داشته میشد. بنحویکه کمتر کسی حتی از مردان مسئول در تشکیلات مجاهدین میتوانستند از این جریان بویی ببرند.

چرا که با انقلاب ایدئولوژیک و تغییر ساختاری در مناسبات مجاهدین و با بالا آمدن زنان در تشکیلات،  تمام سیستم های فرماندهی و بویژه هر قسمت و سیستمی که با خود  مسعود در ارتباط بود تماما با مسئولیت زنان اداره میشد. «شورای رهبری» (بخوانید فسادخانه مجاهدین) اولین لایه نزدیک به رجوی بود که مردان در آن جایی نداشتند.

برای ورود زنان جدید به حرمسرای مسعود نیز مراسم خاصی توسط مریم رجوی برگزار میشد  و تعدادی از زنان که شایستگی همسری مسعود را داشتند طی مراسم خاصی که به آن مراسم «رقص رهایی» گفته میشد در لیست زنان رسمی مسعود قرار میگرفتند.

در انتهای این مطلب برخی از  ویژگیهای مشترک گروههای تروریستی و فرقه ای آورده شده است. . . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

برگ هایی از تاریخ سیاه فرقه تروریستی مجاهدین در عراق؛ رجوی چگونه اعضای ناراضی سازمان را شخصا محاکمه می کرد.

 
مسعود رجوی: مِن بعد هر کس حلقه ضعیف (بخوانید منتقد و یا خواهان خروج از سازمان) باشد، جای وی بعد از دوسال خروجی، لب مرز (ایران و عراق) یا زندان ابوغریب است. هرکس در هر سطح و رده می خواهد باشد، زن یا مرد فرقی نمی کند.

فرارها از کمپ اشرف زیاد شده بود. با هر فرار به دستور رجوی به سرعت عکس و مشخصات فرد فراری را در اختیار استخبارات عراق قرار می دادند و به آنها می گفتند فرد مورد نظر نفوذی ایران بوده که مدتی به داخل تشکیلات آمده و ما را هم گول زده است. هر فراری که انجام می گرفت یک ضربه به سازمان محسوب می شد و رجوی نمی خواست بیش از این آبرویش نزد رژیم صدام برود.

توضیحات: حیات فرقه تروریستی مجاهدین با رهبر فاسدی بنام رجوی تاریخی پر از شقاوت و سنگدلی و پر از جنایت و خیانت را طی چندین سال حضور این فرقه در خاک عراق بهمراه داشته است. تاریخی که یادآوری هر واقعه و صحنه آن دردناک بوده و دل هر شونده ای را بشدت می آزارد. محاکمات اعضای ناراضی بخشی از تاریخ سیاه مجاهدین در سال ۱۳۸۰ در قرارگاه باقر زاده (*)  است. محاکماتی که رجوی شخصا اداره آنها را بعهده داشت و بر صغیر و کبیر رحم نمی کرد. قطع نیروهای پیوستی به سازمان از یک سو و فرار نیروها از قرارگاه اشرف و افزوده شدن بر تعداد اعضای ناراضی در سطوح مختلف تشکیلات از سوی دیگر، رجوی را بر آن داشت تا بزرگترین جلسات محاکمه اعضای ناراضی تاریخ مجاهدین را در قرارگاه باقرزاده به نمایش بگذارد. جایی که صدای فریاد هیچ عضو ناراضی و شکنجه شده ای از دیوارهای قطور و بلند آن بیرون نرفت.

خانم مریم سنجابی عضو پیشین مجاهدین در کتاب «سراب ازادی»  به بخش هایی از این دادگاه فرمایشی رجوی در قرارگاه باقرزاده اشاره کرده اند که عینا آورده می شود.

«واقعه مهم دیگری که در سال ۸۰ رخ داد جلسات سهمگین چند هزار نفری بود که شخصا توسط مسعود رجوی و مریم اداره می شد. این جلسات برای نسق کشیدن از کلیه اعضا و تسویه حساب با تعدادی از نفراتی بود که جلوی تشکیلات ایستاده و قصد خروج از سازمان را داشتند. یکی دیگر از دلایل برگزاری این جلسات مخوف و سراسری، معطوف کردن ذهن ها به درون تشکیلات و فراموش کردن دوران جدید و تغییرات ایران بود. تا بدین وسیله مسائل پیش آمده سیاسی را هم از یاد ببریم.

در آغاز نشست ها که به نشست های “طعمه” معروف شد، ابتدا مسعود رجوی با لایه های مسئول، سه روز نشست گذاشت و ضمن اعلام تشکیل “هیئت تشکیلات” در هر ستاد و مرکز از ریزش نیروهای مسئله دار و عواقب سیاسی، روابطی (با عراق) و تشکیلاتی آن به شدت انتقاد و اظهار نگرانی کرد و گفت که مِن بعد هر کس حلقه ضعیف (بخوانید منتقد و یا خواهان خروج از سازمان) باشد، جای وی بعد از دوسال! خروجی، لب مرز (ایران و عراق) یا زندان ابوغریب است. هرکس در هر سطح و رده می خواهد باشد، زن یا مرد فرقی نمی کند. او سپس ریشه همه مشکلات را با همان فرهنگ لوده خودش، مسائل جنسی و خواستگاه ازدواج توصیف کرد و گفت که با این موارد به شدت برخورد خواهد نمود و از حاضرین خواست تا در ستادها با مراکز خود، اسامی این قبیل نفرات را برای برخورد در نشست های آتی تهیه کنند. . . . . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
مارکسیست شدن سازمان طبیعی بود/توصیه شهرام به انقلابیون چه بود؟

بخش دوم نشست بررسی کتاب «تقی شهرام به روایت اسناد» به بیان ناگفته هایی درباره شیوه دستگیری و اعدام تقی شهرام اختصاص داشت.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب «تقی شهرام به روایت اسناد» نوشته احمدرضا کریمی، با حضور نویسنده و همچنین مرتضی جودی در خبرگزاری مهر برگزار شد. این کتاب که یکی از نخستین پژوهش‌های جامع و کامل درباره شخصیت پر رمز و راز تقی شهرام است در بهار امسال با شمارگان هزار نسخه، ۷۰۲ صفحه و بهای ۶۵ هزار تومان توسط موسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.

محمدتقی شهرام عامل و اعلام کننده تغییر استراتژی سازمان مجاهدین خلق ایران و همچنین صادر کننده دستور ترور مجید شریف واقفی است. شهرام پس از انقلاب شاخه انشعابی خود از سازمان مجاهدین خلق ایران را بدل به سازمان مجزایی با عنوان «پیکار در راه آزادی طبقه کارگر» نام نهاد و در دوم مرداد ۱۳۵۹ پس از چند جلسه محاکمه اعدام شد. پس از گذشت چند دهه از فعالیت و اعدام شهرام، هنوز هم ابهامات بسیاری حول این شخصیت وجود دارد و سوالات بسیاری پیرامون فعالیت‌های او مطرح است.

کتاب «تقی شهرام به روایت اسناد» شامل اسناد منتشر نشده درباره وی، با رویکردی نو، تمام ابعاد زندگی تقی شهرام از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق را بررسی می‌کند. این کتاب دربردارنده همه فصول زندگی سیاسی تقی شهرام از بدو عضوگیری به وسیله موسی خیابانی در سال ۱۳۴۸ تا اعدام وی در تابستان ۱۳۵۹ است. تشابه تاکتیک‌ها و ترفندهای شهرام در دهه ۵۰ و مسعود رجوی در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ از مباحث برجسته این کتاب است. نویسنده این کتاب خود از اعضای سازمان مجاهدین خلق (منافقان) بود و در زمان بازداشت خود پس از پیروزی انقلاب بیش از ۶ ماه را همبند تقی شهرام بود. بخش نخست گزارش این نشست را از اینجا مطالعه کنید و در ادامه با بخش دوم گزارش این نشست همراه شوید.

یکی از مباحثی که برای نخستین بار در این کتاب مطرح شده شرح کاملی از روند برگزاری دادگاه تقی شهرام است. آقای کریمی شما نحوه برگزاری دادگاه را مورد نقد قرار دادید، اما مساله اینجاست که خود تقی شهرام چون صلاحیت دادگاه را برای محاکمه‌اش رد کرد –  البته دادگاه نیز به نظرم بی‌وجه و بدون منطق وکلای او را نمی‌پذیرفت – تصمیم گرفت در دادگاه حضور پیدا نکند. شاید اگر می‌ماند و صحبت می‌کرد، جریان در مسیر دیگری جلو می‌رفت.

کریمی: دادگاه بدون حضور تقی شهرام برگزار شد و کسانی که بر علیه او بودند فرصت کافی پیدا کردند تا در جلسات متعددی آمده و علیه‌اش حرف بزنند. حتی اصغر میرزا جعفر علاف که خودش پیش از انقلاب به ترور برادرش یعنی علی میرزا جعفر علاف رای داده بود، پس از پیروزی انقلاب تغییر چهره داد و به دادگاه آمد و بر علیه تقی شهرام حرف زد.

ببینید برخوردهای جمهوری اسلامی و انقلابیون پس از پیروزی انقلاب در مواردی جای بحث دارد. در همین روال دادگاه شهرام، اعدام محمدرضا سعادتی و برخی دیگر  از شخصیت‌های درجه اول رژیم گذشته. فراموش نکنیم که مشاوره‌های حسین فردوست به درد نظام خورد. . . . .  ادامه

  • مصطفی آزاد