قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید .

پیوندها

۲۴ مطلب در مهر ۱۴۰۳ ثبت شده است

  • ۱
  • ۰
parsayi monafeg

 

دادگاه رسیدگی به جنایت‌های فرقه رجوی، بازخوانی تاریخ رنج مردم ایران از تروریست‌هایی است که از تحریم و خون همین ملت کاسبی کردند.

به گزارش فراق، مژگان پارسایی، متهم ردیف هشتم این دادگاه، یکی از عوامل اصلی تشکیل طراحی سازماندهی و هدایت تیم ترور امیر سپهبد علی صیاد شیرازی است.

وی فرزند محمد و متولد شهر مسجدسلیمان پس از اینکه برای ادامه تحصیل به کشور آمریکا می‌رود، تحت تأثیر برادرش که هوادار مجاهدین بوده جذب فرقه شده و درس را رها می‌کند.

متعاقباً نامبرده با یکی از اعضای این تشکیلات به‌نام جلال شریفی ازدواج کرده و در زمان حمله رژیم بعث به ایران به‌اتفاق همسرش عازم عراق می‌شود.

او در فرقه تروریستی رجوی مسئولیت‌های متعددی از جمله مسئول اول مقر اشرف محافظ مریم رجوی، جانشین مریم و… داشته است.

همچنین مشارالیها در عملیات‌های نظامی تروریستی فروغ جاویدان و نسل‌کشی اکراد عراق موسوم به مروارید نیز شرکت می‌کند.

پارسایی در سال ۱۳۷۲ به‌همراه مریم رجوی از کشور عراق خارج شده و در کشور‌های اروپایی، اقدام به جمع‌آوری کمک‌های مالی برای اهداف تروریستی تشکیلات می‌کند.

نامبرده در ادامه مجدداً در سال ۱۳۷۵ به عراق بازگشته و مسئول یکی از مقر‌های شاخه نظامی گروهک تروریستی منافقین می‌شود.

این مقر چندین عملیات مرزی در منطقه قصرشیرین نفت‌شهر و حمله به مرزبانان جمهوری اسلامی را سازماندهی کرده است.

همچنین طی سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۰ که تیم‌های عملیاتی تشکیلات پس از آموزش‌های لازم به‌منظور ارتکاب اقدامات تروریستی به داخل کشور اعزام می‌شدند، پارسایی در نشست‌های جمعی اعضای تیم را توجیه، تشویق و ترغیب به انجام این اقدامات می‌کند، به همین دلیل نیز اقدامات و فعالیت‌های مشارالیها موجب می‌شود مسعود رجوی در نشست جمعی اعلام نماید بیشترین راندمان عملیاتی توسط قرارگاه تحت فرماندهی مژگان صورت گرفته و مژگان سازمان را نجات داده است.

وی مدتی نیز مسئولیت تشکیلات فرقه در فرانسه را به‌عهده گرفته و پس از آن به مقر اشرف۳ در آلبانی منتقل و در قسمت مالی تأمین مالی تروریسم تشکیلات مشغول به کار می‌شود.

مژگان پارسایی یکی از زنان بسیار بددهن در فرقه رجوی بوده و معتقد است باید تا حد امکان از نفرات بیگاری کشید که فرصتی برای فکر کردن و اندیشیدن نداشته باشند.

سابقه پارسایی در سر سپردگی و بی‌رحمی برای قربانیان فرقه رجوی آشناست و اغلب جلسات مغزشویی و شکنجه روحی افراد از سال ۱۳۸۲ به بعد توسط او انجام می‌شد. این زنیکه با فریب و بی رحمی تمام، زنان و مردان مقر اشرف را مورد تهاجم، توهین و تمسخر قرار می‌داد تا در پست خود باقی بماند.

در کارنامه جنایت این زن پلید ۱۰۰ کشته و خودکشی از جمله مهری موسوی، مینو فتحعلی، یاسر اکبری نسب، شمس اله گل محمدی، احمد رازانی، آلان محمدی، فائزه اکبریان و زهرا فیض بخش در مقرهای اشرف ۱ و لیبرتی وجود دارد.

نامبرده تحت تعقیب اینترپل بوده و دارای اعلان قرمز به‌شماره ۲۰۰۲-۴۲۶/۶-A است.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

بعد از عملیات فروغ جاویدان، سازمان مجاهدین پی برد که ایجاد لیست‌های ساختگی، بازدهی بالایی – به ویژه در مجامع بین‌المللی – برای مجاهدین خلق دارد؛ از این رو از آن زمان، این روند تشدید شد و این کار سیستماتیک ادامه پیدا کرد تا جایی که «کشته‌سازی» جایگاه بالاتری از «تروریسم» گرفت.

court khodabande

 

به گزارش فراق، مسعود خدابنده، عضو جداشده از فرقه رجوی و سرتیم اسبق حفاظت از مسعود رجوی در کتاب تهران تا تیرانا نوشته است: درباره اعدام‌های سال ۱۳۶۷، مسعود رجوی در آغاز مدعی شد که تعداد آن، ۶۴۰۰ نفر است اما کم کم این آمار را تغییر داد. از این رو در مرحله بعد ادعا کرد این تعداد ۱۲۰۰۰ نفر بوده و بعد مدعی شد که ۲۰ الی ۳۰ هزار نفر از اعضای سازمان توسط جمهوری اسلامی اعدام شده‌اند. او حتی در این راستا کتابی هم منتشر کرد تا عدد ۳۰ هزار نفر اعدامی را ثبت کند. رجوی تلاش می‌کرد با استفاده از این لیست، در مجامع جهانی علیه جمهوری اسلامی اقامه دعوی کند.

از این رو لیست ارسالی به سازمان ملل همراه با انبوهی از اسامی تنظیم شد و گروهی نیز به عنوان شهود ادعا کردند که آن لیست صحت دارد. اما چندی بعد، تعدادی از افراد که بعدها از سازمان جدا شدند شهادت دادند که حرف‌هایشان در مورد اعدام‌ها دروغ بوده است.

 درباره لیست تنظیم شده از سوی سازمان امروز می‌توان ادعا کرد بسیاری از اسامی مندرج در آن اصلا وجود خارجی نداشتند؛ برخی از اسامی کسانی بودند که در سال‌های قبل بخاطر جرم‌هایی مانند قتل و یا قاچاق مواد مخدر اعدام شده بودند و هیچ ارتباطی با سازمان نداشتند؛ تعدادی نیز در این لیست بودند که گواهی فوت آنها نشان می‌داد بر اثر تصادف مرده‌اند و تعدادی نیز در درگیری‌های مسلحانه سازمان کشته شده بودند. حتی سازمان تعداد بالایی از کشته‌شدگانِ عملیات موسوم به فروغ جاویدان (مرصاد) را هم به این لیست اضافه کرد.

این لیست‌سازی اولا: بخاطر پشتیبانی سازمان‌های اطلاعاتی ضد ایران از مجاهدین خلق (مشخصا سازمان سیا که رابط آن زمانش سیدمحمد سیدالمحدثین بود) موفق بود. سندسازی‌ها، شهادت‌های دروغین و ارقام و اعداد با روش‌های اطلاعات شویی در نشریات به اصطلاح معتبر و مراکزی که تحت تاثیر بودند – مثلا کتابخانه کنگره امریکا که این روزها دیگر هر چیزی را تحت نام سند منتشر می‌کند و استقلالی برایش باقی نمانده – توانست به این شکل مورد استفاده دوائر ضد ایرانی قرار گیرد و ثانیا: نه اولین مورد کشته‌سازی بود و نه آخرین آن.

به خاطر دارم اولین نمونه کشته‌سازی در همان سال نخستی بود که مجاهدین به عراق رفته بودند؛ حسن جزایری از دوستان آن زمان و محصل در لندن بود که بیماری قلبی داشت. وی برای تعلیمات به همراه عده‌ای به عراق اعزام شد (سازمان این افراد را تحت عنوان عضو به عراق می‌برد و سپس شروع به لیست‌سازی می‌کرد چون به ازای تعداد اعضا از صدام سرانه می‌گرفت) و چندی بعد در زمین مانور «کفری» بخاطر آفتاب زدگی و اهمال در رسیدگی و تشدید بیماری قلبی فوت کرد. (بعد از اینکه جزایری در آن گرما غش کرد، او را در خودرو رهایش کردند و بعد از مانور متوجه شدند که مرده است) جالب است که همسرش لیلا جزایری (نام اصلی‌اش اعظم ملاحسنی کهنه است که بخاطر خلاف‌های متعدد مالی مجبور شد نامش را عوض کند) و پسرش (محمد حنیف جزایری) از آن زمان تابه حال در نشریات و مقالات مدعی شده‌اند که حسن در ایران اعدام شده است.

از این قبیل موارد بسیار زیاد است. مثلا تا زمان عملیات فروغ جاویدان، سازمان خیلی از کسانی که در درگیری‌های مسلحانه کشته می‌شدند را لیست می‌کرد و از آن بهره‌برداری تبلیغاتی می‌نمود. مسعود رجوی نام این کار را «بانک خون» گذاشته بود و اسمی را که بعدا به لیست اضافه می‌شد «بهره بانک خون» می‌نامید.

بعد از عملیات فروغ جاویدان، سازمان پی برد که ایجاد لیست‌های ساختگی، بازدهی بالایی – به ویژه در مجامع بین‌المللی – برای مجاهدین خلق دارد؛ از این رو از آن زمان، این روند تشدید شد و این کار سیستماتیک ادامه پیدا کرد تا جایی که «کشته‌سازی» جایگاه بالاتری از «تروریسم» گرفت.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

مریم سنجابی، از زنان نجات یافته از فرقه رجوی، در نامه‌ای سرگشاده به دادگاه رسیدگی کننده به جرایم سازمان مجاهدین خلق، از جنایت‌های درونی این سازمان پرده برداشت.

sanjabi74

 

به گزارش فراق، در نامه سرگشاده مسئول اسبق پرونده‌های پرسنلی فرقه تروریستی رجوی خطاب به دادگاه محاکمه سران سازمان مجاهدین آمده است:

اینجانب یکی از شاهدان جنایات و خیانت‌های فرقه رجوی، موسوم به سازمان مجاهدین، هستم که به مدت دو دهه در تشکیلات این فرقه بوده و چندین سال در بخش پرسنلی آن فعالیت داشتم. تا اینکه به لطف خداوند، در سال ۱۳۸۹ توانستم از کمپ‌های فرقه بگریزم.

با تقدیر و تشکر از ریاست دادگاه، دادستان و برگزارکنندگان، به اطلاع می‌رسانم که با توجه به اینکه اینجانب نیز یکی از قربانیان فرقه رجوی هستم، به عنوان شاهد و شاکی از این فرقه ضاله، مطالب ذیل را ارائه می‌دهم.

سازمان مجاهدین از سال ۱۳۷۲ تا کنون، یعنی به مدت ۳۲ سال، با اعلام دستور خروج ممنوع، اجازه خروج به هیچ‌یک از ناراضیان را نمی‌دهد. می‌توان گفت افراد خواهان جدایی به نوعی در کمپ‌های فرقه زندانی هستند. لذا من و تعداد زیادی از برگشتگان از مرام فرقه، با سختی‌های فراوان اقدام به فرار نمودیم تا بتوانیم جان خود را نجات دهیم.

در سال ۱۳۷۳، به دستور رجوی، حدود ۸۰۰ تن از اعضای ناراضی بازداشت و از چند ماه تا دو سال به زندان‌های فرقه منتقل شدند. حدود ۷ تن در آن پروسه به قتل رسیدند و ده‌ها تن، از جمله اینجانب، خانم مریم ترابی، طوبی بزرگمهر و بسیاری دیگر، مورد شکنجه‌های وحشیانه سران فرقه قرار گرفتیم.

اسامی برخی افرادی که به شدت شکنجه شده و در زندان‌های فرقه به قتل رسیدند، به شرح زیر است:

-قربانعلی ترابی، اهل شمال، که در اثر شکنجه و فشارهای طاقت‌فرسا در میان دستان بقیه دوستانش جان سپرد. همسرش زهرا سراج و دو خواهرش نیز زندانی بودند. یکی از خواهرانش به نام مریم ترابی، در اثر شکنجه‌های طاقت‌فرسا و شوک کشته شدن برادرش، دچار جنون شد. محمدرضا ترابی نیز پسر قربانعلی از کودک سربازان بود که چندین سال است از تشکیلات مجاهدین جدا شده است.

-پرویز احمدی

-فرهاد طهماسبی، اهل تهران، که از اردوگاه حله به سازمان پیوسته بود و در نشریه مجاهد شماره ۳۸۰ در سال ۱۳۷۵، سازمان به دروغ اعلام کرد این فرد هنگام رفتن به عملیات در منطقه مرزی توسط یک نفوذی کشته شده است.

-جلیل بزرگمهر، اهل کرمانشاه، که پس از زندان، سربه‌نیست شد (برادرش خلیل و خواهرش طوبی بزرگمهر نیز به شدت در آن دوران تحت شکنجه و آزار و اذیت بودند).

-الیاس کرمی، اهل ایلام

-حمزه حیدری، که خلبان نیروی هوایی ایران بوده و در سال ۱۳۶۸ به عراق آمده بود. وی هم اکنون ناپدید شده و از وضعیت وی اطلاع دقیقی در دست نیست؛ خبرهایی بعدها شنیده شد که وی توانسته بگریزد و به خارج کشور برود.

اسامی برخی از اعضای فرقه که زندانبان و شکنجه‌گر سایرین در طی پروسه‌ای که زندانی بودیم، به شرح زیر است:

زنان: محبوبه جمشیدی، پری بخشایی، فریبا خداپرستی، سعیده شاهرخی (معدوم)، شهین حائری، انسیه نوید، ناهید حاج صادقی، فاطمه خردمند، لیلا سعادت‌نژاد، سپیده ابراهیمی، حشمت تیفتکچی، فخری امیرعلی‌پور، کبری حسن‌وند و…

مردان: میرحسین موسوی‌نیا (فاضل)، حسن حسن‌زاده محصل، مجید عالمیان، مختار جنت‌صادقی، نریمان عزتی، سید محمد سادات دربندی (عادل)، محسن امینی، حمید یوسفی، حجت بنی‌عامری (حکمت)، حسن رودباری، حسین اصفهانی، نادر رفیعی‌نژاد (معدوم شده)، محمدرضا محدث، محمد شعبانی (باقر)، فریدون سلیمی، حسین فرزانه‌سا، حسین ابریشمچی (معدوم)، حسن نظام‌الملکی، اکبر معینی، اسماعیل مرتضایی معروف به جواد خراسان،

علاوه بر تاریخ فوق، در دهه ۶۰ و در مقاطع مختلف نیز اعضای ناراضی را به صورت انفرادی یا دسته‌جمعی به زندان افکنده و مورد شکنجه و انواع ناملایمات قرار می‌دادند.

در پروسه‌های بعدی، به دلیل خروج ممنوع، تعداد بسیار زیادی از اعضای ناراضی به قتل رسیدند یا در اثر فشارهای بسیار تشکیلات، اقدام به خودکشی یا خودسوزی نمودند.

اسامی برخی افراد به قتل رسیده: مینو فتحعلی، مهری موسوی، زهرا فیض‌بخش، نسرین احمدی، پروین سریر، نغمه حکمی، مدینه بویری، معصومه غیبی‌پور، همابشردوست جعفرکهزاد منش و…

اسامی بخشی دیگر از زنان و مردانی که به طرز مشکوکی در زمان حضور فرقه در عراق سربه‌نیست شده یا در اثر فشار و ممانعت از خروج، اقدام به خودکشی نمودند، به شرح زیر است: مرجان اکبریان، مونا نوروزی، صدیقه رجبیان، مرضیه رضایی (آذر)، رویا درودی، شهین قاسمی، هایده همتی، بهناز مجلل، نزهت ارزبگی، آلان محمدی، مالک شراعی، سهیل ختار، فردین فتحی، حجت عزیزی، احمد رازانی، شمس‌الله گل‌محمدی و… ندا حسنی و صدیقه مجاوری با فرمان تشکیلات در پاریس و انگلستان اقدام به خودسوزی نمودند.

مسعود کشمیری با نام مستعار باقر امینی‌راد به همراه همسرش مینو و فرزندانش تا سال ۱۳۷۰ در کمپ اشرف بودند و سپس به خارج کشور فرستاده شدند. همسر محمدرضا کلاهی به نام خورشید فرجی، در کمپ اشرف و جزو اعضای شورای رهبری فرقه است. مطالب فوق شواهدی انکارناپذیر مبنی بر اقدام جنایت‌کارانه فرقه در انفجار دفتر حزب جمهوری در ۷ تیر و دفتر ریاست جمهوری در ۸ شهریور ۱۳۶۰ است.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
court 2024 20 1 2

 

قاضی دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از سران سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین گفت: نظام مقدس ایران برای دستیابی به صلح و امنیت واقعی در جهان عزم جدی خود را برای مبارزه با تروریسم با سازوکار‌های قانونی شروع کرده است به گزارش فراق، بیستمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، روز سه‌شنبه (۱۰ مهرماه) در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجت‌الاسلام والمسلمین دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری، وزیری نماینده دادستان، خانواده شهدا و وکلای آنها و وکلای متهمان در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) به‌صورت علنی برگزار شد.

قاضی دهقانی در ابتدای جلسه با تسلیت شهادت سیدحسن نصرالله، رهبر جبهه مقاومت و فرماندهان همراه و شهدای محور مقاومت، گفت: امروز دل تمام آزادگان عالم برای جنایات تروریسم دولتی شکل گرفته در زمین‌ها و سرزمین‌های اشغالی فلسطین به درد آمده است. به عنوان رئیس دادگاه از نتانیاهو به عنوان یک فرد تروریست، که از هیچ جنایتی فروگذاری نکرده است نام می‌برم. دنیا این جنایات را فراموش نکرده و برای تحقق صلح، عدالت و امنیت حرکت خواهد کرد. امروز تاریخ بشر و صفحات تمدنی آن به خون پاک‌ترین انسان‌ها رنگین می‌شود.

قاضی در ادامه خطاب به دبیر کل سازمان ملل، گفت: همزمان با برگزاری مجمع عمومی تصاویری از این ساختمان به دنیا مخابره شد که پلیدترین انسان به نام بنیامین نتانیاهو، داعیه‌دار مبارزه با تروریسم فرماندهی عملیات تروریستی را در خاک کشور دیگری انجام داده و رهبران قدرتمند محور مقاومت را ترور می‌کند.

وی ضمن بیان اینکه پیامی که دوره شما به دنیا می‌دهد این است که‌ ای آزادگان عالم و‌ ای کسانی که با ظلم و ستم مبارزه می‌کنید تروریست‌های عالم و دولت‌های تروریسم برای جنایت خود از هیچ فریب، خدعه و نقابی فروگذار نمی‌کنند و همزمان با مجمع عمومی سازمان ملل شنیع‌ترین و وحشتناک‌ترین اقدامات تروریستی در عالم را انجام می‌دهند، اظهار کرد: این تجربه تلخ و بسیار عبرت آموز به تمام مردم جهان این درس را می‌دهد که برای مقابله با تروریست‌ها دیگر هیمنه سازمان ملل به هیچ عنوان قابل اعتماد نیست. فرماندهی عملیات تروریستی از دل سازمان ملل و ترور رهبران قدرتمند محور مقاومت لکه ننگی است که هرگز از تارک این تمدن مدعی صلح و مبارزه با تروریسم پاک نخواهد شد.

قاضی دادگاه سرکردگان فرقه رجوی خطاب به دبیرکل سازمان ملل متحد، گفت: آقای دبیرکل در نهم دسامبر ۱۹۹۴ مجمع عمومی سازمان ملل با توافق عام داعیه تصویب جامع‌ترین سند خود در نبرد علیه تروریسم بین المللی را فریاد زد که از آن پس تحت هیچ ملاحظه سیاسی، فلسفی، ایدئولوژیکی، نژادی، قومی یا هر انگیزه دیگری ترور در عالم قابل توجیه نیست؛ اما امروز در کنار اتاق‌های شما در ساختمان مدعیان مبارزه با تروریسم تروریست‌ترین دولت‌ها شنیع‌ترین ترور‌ها را در عالم انجام می‌دهند.

وی افزود:‌ ای مردم جهان، جمهوری اسلامی ایران و ملت بزرگ آن به عنوان بزرگترین قربانی ترور، حال و اوضاع مردم دردمند لبنان و محور مقاومت را بیش از هر ملت دیگری درک می‌کند؛ نظام مقدس ایران برای دستیابی به صلح و امنیت واقعی در جهان عزم جدی خود را برای مبارزه با تروریسم با سازوکار‌های قانونی شروع کرده است و به نتیجه خواهد رسید.

حجت‌الاسلام والمسلمین دهقانی خطاب به بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم جعلی صهیونیستی، گفت: مردم معترض سرزمین‌های اشغالی که هم کیش تو هستند با دستان خود گلویت را می‌فشارند و در این بحر خونی که راه انداخته‌ای غرقت خواهند کرد و برای فروپاشی این رژیم غاصب اشغالگر دیگر نیازی نیست تا چند جبهه متحد شوند و آن را ساقط کنند. امروز صدای مخالفین این اشغال، از گلوی هم‌کیشان تو در سرزمین‌های اشغالی به گوش می‌رسد و این تاوان این ظلم عیان در عالم است.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

در« وعده صادق ۲»، بار دیگر دشمنان و همچنین کشورهای منطقه دریافتند که کمر چه کسانی شکسته و چه به ظاهر قدرت‌هایی، دچار اشتباه محاسباتی شده بودند و به طبع آن، کدام پادوهایشان جرئت لغزخوانی پیدا کردند.

sadeg2

 

به گزارش فراق، مرضیه رئیس الساداتی با ارسال یادداشتی اختصاصی برای فراق، به بهانه عملیات باشکوه وعده صادق ۲، ضمن اشاره به پیام اخیر فرقه رجوی به مناسبت شهادت سیدحسن نصرالله نوشت:

«وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» / آل عمران ۱۶۹

هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده‌اند، مرده مپندارید. بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.

تکرار یاوه‌های صهیونیست‌ها و حامیان غربی تحت عنوان تحلیل و به‌خاطر نشئگی موقت، اوج استیصال و خباثت سرکرده در گور فرقه رجوی را عیان کرد. این مردک ابله که از ترس اربابش مشاعرش را هم از دست داده، در پیامی مضحک مدعی شد که با ترور سید حسن نصرالله، کمر جبهه مقاومت و ایران شکسته شده است و طبق معمول، لاطلائلات اربابانش را با آرزوهایش درهم آمیخت.

اگر شهادت سید حسن نصرالله ضایعه‌ای بزرگ برای جبهه مقاومت بوده، پس اثبات می‌کند که آن شهید بزرگوار طی سال‌های گذشته خدمات بزرگ، شایان و غیرقابل وصفی در جبهه مقاومت انجام داده است. بدیهی است که ترور، آدم‌کشی و جاسوسی هیچ‌گاه پیروزی محسوب نخواهد شد. نه افتخار است و نه مورد پسند انسان‌های شریف. رجوی پست و دون‌مایه به‌خوبی می‌داند که این، رویه سلف و پدرخوانده‌اش نتانیاهو و صهیونیست‌هاست که با کمال بی‌شرمی، وقاحت و رذالت از آن حمایت می‌کند.

چگونه می‌توان آدم‌کشی، کودک‌کشی، قطع دست و پای کودکان در اثر انفجار، بمباران وحشیانه مناطق مسکونی و نسل‌کشی را پیروزی دانست؟ چگونه می‌توان در مقابل این همه فجایع سکوت کرد و سخنی در مذمت آن نگفت و آنگاه نام خود را بشر نهاد؟

به دنیای حیوانات توجه کنید؛ به‌راحتی شباهت رفتار آنان را با صهیونیست‌ها و اتاق جنگ نتانیاهوی قاتل درک خواهیم کرد. حیوانات درنده و وحشی برای گسترش قلمرو، به‌دست آوردن جفت و غذا به سایر حیوانات و هم‌نوعان خود حمله کرده و آن‌ها را پاره‌پاره می‌کنند و به قلمرو آنان تجاوز می‌کنند. آیا رژیم وحشی اسرائیل کار دیگری جز این می‌کند؟

چگونه می‌توان حمله‌های غیرانسانی و کشتن زن و بچه و غصب سرزمین‌های مردم دیگر را توجیه کرد؟ این پیروزی نیست، این عین جنایت و وحشی‌گری است. اگر به دین و حقوق انسانی معتقد و دارای شرف انسانی هستیم، هیچ‌گاه در مقابل این ناجوانمردی و جنایات ساکت نخواهیم نشست. آیا دنیای انسانیت می‌تواند سکوت کند و راه‌حل‌های ذلت‌بار را بپذیرد؟

ترورهای کور فرماندهان مقاومت، از جمله حماس و حزب‌الله، هیچ‌گاه سبب توقف اهداف و حرکت مقاومت و تضعیف آن نخواهد شد. زیرا جبهه مقاومت بر اساس تعالیم انسانی و دینی خود تا کنون اثبات کرده که دارای امکان تکثیر، رشد و ظهور فرماندهان و دلاورانی است که معتقد به انسانیت و شرف انسانی هستند و پیوسته جای شهدا با فرماندهان و دلاوران جدید پر خواهد شد.

برخلاف جنبش‌های دروغین سیاسی که تنها به‌خاطر قدرت و منافع خود می‌جنگند، آن‌ها خود را به‌خاطر حفظ موقعیت و دلارهای آغشته به خون کودکان و زنان بی‌گناه به ثمن بخس نمی‌فروشند و در مسیر خود از روش‌های ناجوانمردانه، دغل و حقه‌بازی استفاده نمی‌کنند. دشمنان مطمئن باشند این تنش‌ها سبب از بین رفتن این جنبش نخواهد شد و بالعکس، روز به روز بارورتر خواهد شد.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
 
اشک تمساح فرقه تروریستی مجاهدین برای کارگران معدن طبس

 

فرقه تروریستی مجاهدین که دست‌شان به خون ملت ایران آغشته است، حالا در ماجرای معدن طبس به‌صورت نمایشی با کارگران اظهار همدردی می‌کنند و فکر می‌کنند که می‌توانند نقابی بر جنایات خود بزنند.

حادثه تلخ معدن طبس با ابراز ناراحتی عموم مردم کشورمان همراه شده و موجی از همدردی و حمایت از کارگران در فضای مجازی شکل گرفته است. دولت نیز کمیته‌ی ویژه‌ای برای بررسی این حادثه تشکیل داده و از سوی دیگر رئیس قوه قضاییه دستور داده ابعاد این اتفاق بررسی و با مقصرین و خاطیان احتمالی برخورد شود.

نه‌فقط در این حادثه (که هنوز علت و ابعاد آن دقیق مشخص نیست)  بلکه به‌طور کلی در کشور معادن مشکلات مختلفی دارند که متأسفانه تاکنون رفع نشده و انتظار می‌رود دولت این مسئله را جز اولویت‌های خود قرار داده و تدابیری برای حل مشکل کارگران معدن و وضعیت معادن کشور اتخاذ کنند.

اما بعد از این حادثه‌ی تلخ، رسانه‌های ضدانقلاب بخصوص اکانت‌های وابسته به فرقه تروریستی مجاهدین، این اتفاق را به فرصتی برای عقده‌گشایی و تخریب انقلاب و کشور تبدیل کردند.

فرقه ای که طی سال‌های گذشته در حوادث تروریستی گوناگون در نقاط مختلف کشور هم‌چون سالگرد حاج قاسم در کرمان، رژه نیروهای مسلح در اهواز، حملات تروریستی در سیستان و بلوچستان و … هلهله کرده و از تروریست‌ها حمایت داشتند و یا تمام قد به دفاع از قاتلان مردم و شهدای حافظ امنیت در اغتشاشات سال ۱۴۰۱ پرداختند، حالا برای کارگران مظلوم، اشک تمساح ریخته و به حمایت از آنها صدا بلند کرده‌اند.

این ماجرای همدردی ضدانقلاب وقتی مضحک‌تر می‌شود که مریم رجوی سرکرده فرقه تروریستی مجاهدین هم طی پیامی با ابزار ناراحتی نمایشی برای کارگران معدن طبس، خود را  حامی و مدافع حقوق کارگران معرفی می‌کند.

به‌یاد داریم در پرونده جنایات فرقه تروریستی مجاهدین، ترور کوردلانه‌ی بیش از ۱۲۰۰ کارگر ایرانی بی‌گناه به ثبت رسیده و کارگران مظلوم و نجیبی که بعد از پیروزی انقلاب در گوشه و کنار برای خدمت‌رسانی به کشور و مردم مشغول فعالیت بودند و حتی بسیاری با آغاز دفاع مقدس برای دفاع از اسلام، خاک کشور و مردم به‌صورت داوطلبانه عازم مناطق جنگی شدند اما فرقه تروریستی برای نیل به اهداف خود اقدام به ترور بیش از ۱۲۰۰ نفر از این قشر زحمت‌کش کشور کرد.

حرف آخر اینکه حمایت مجاهدین از کارگران معدن طبس که دست‌شان به خون صدها کارگر آغشته بوده و یا دیگر رسانه‌های ضدانقلاب که همواره حامی گروهک‌های تروریستی و قاتلان مردم بوده‌اند بسیار مضحک و در حقیقت یک بازی روانی برای تحریک کارگران و عموم مردم، ایجاد موج نارضایتی و هم‌چنین تخریب انقلاب و کشور است.

  •  
  • منبع خبر : رسانه های ایران
  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
حمایت کثافتی به نام مسعود رجوی از ترور شهید سیدحسن نصرالله

 

بدیهی است رهبران فاسد و بدنام مجاهدین که در ترور دانشمندان هسته ای کشورمان با اسرائیل همکاری کامل اطلاعاتی داشته و از شهادت آنان ابراز خوشحالی می کردند دیگر هیچ مرزی در ابراز خوشحالی از ترور رهبران نیروهای محور مقاومت و همکاری با جنایتکاران اسرائیلی نداشته باشند.

عجله کثافتی به نام مسعود رجوی در حمایت از جنایات اسرائیل در کشتن رهبران مجاهد حزب الله لبنان و در راس آن شهید سید حسن نصرالله قابل فهم است. این عجله و تلاش تنها و تنها ناشی از رابطه مزدوری تمام عیار و محض رهبران فاسد و بدنام مجاهدین برای جنایتکاران اسرائیلی است که باید هم در حرف و هم در عمل وابستگی تمام عیار خود به ارباب اسرائلی کودک کش را ثابت کنند.

پیام ۷ مهر رجوی و تعبیر شهادت سیدحسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان به «ضربه کیفی و کمرشکن» حاکی از فرو رفتن این مردک پست در لجن زاری است که نعل به نعل در راستای اهداف ضد فلسطینی کودک کشان اسرائیلی پیش می رود.

رجوی چنان سرش را در برف فرو برده است که فکر می کند با حمایت از محمود عباس شاید کسی متوجه تائید اقدامات ضد انسانی و ضد فلسطینی اسرائیل توسط این مردک پست فطرت  نشود.  

اما هرچی هست این کثافت متعفن، ملزم به همکاری با خط عملیات روانی ضد فلسطینی و ضد ایرانی اسرائیل است. بنحویکه حتی رسانه های اسرائیلی هم رضایت خود از اقدامات تبلیغی این فرقه منحوس به نفع اسرائیل در  سطح بین المللی را علنا تائید می کنند.

در همین رابطه سایت عبری «بیرشوا» و «نقب» اسرائیل اخیرا در مطلبی پیرامون همراهی فرقه تروریستی مجاهدین با نخست وزیر رژیم صهیونیستی نوشته است: «سازمان مجاهدین خلق به یک گروه فعال در عرصه رسانه ای و لابی گری بین المللی ، نقش مهمی در حمایت از مواضع نتانیاهو در برابر ایران و متحدان منطقه ای آن ایفا کرده است و به نوعی در تلاش است برای جلب حمایت بین المللی از مواضع تهاجمی نتانیاهو در قبال ایران و همچنین مشروعیت بخشی به مجاهدین خلق به عنوان یک نیروی اپوزیسیون اقدام کند.»

بدیهی است رهبران فاسد و بدنام مجاهدین که در ترور دانشمندان هسته ای کشورمان با اسرائیل همکاری کامل اطلاعاتی داشته و از شهادت آنان ابراز خوشحالی می کردند دیگر هیچ مرزی در ابراز خوشحالی از ترور رهبران نیروهای محور مقاومت و همکاری با جنایتکاران اسرائیلی نداشته باشند.

اما حرف مردم ایران با کثافتی به نام مسعود رجوی یک جمله بیش نیست: اگر پیوستن این مردک پلید همراه با سازمانش به صدام حسین به مدت بیش از دو دهه و انجام انبوه جنایت در حق مردم ایران توانست جایگاه سیاسی برای آنان فراهم  کند حتما مزدوری به اسرائیل و شراکت در جنایتات آنان نیز خواهد تواست این جنایتکاران  را از منجلابی که در آن فرو رفته اند نجات دهد.

اما واقعیت صحنه این است که تمامی جنایت ها و مزدوری رهبران فاسد و بدنام مجاهدین به صدام معدوم، اسرائیل کودک کش و تروریست ، و تمامی دشمنان مردم ایران صرفا برای ادامه حیات کثیف و ننگین شان است چه رسد به جایگاه سیاسی.

البته اگر مرگ زودتر از دادگاه تهران سراغ رهبران فاسد و بدنام مجاهدین نرود باید خیلی زود منتظر یک محاکمه از زوج جنایتکاری بود که  در تاریخ نظیر نخواهد داشت و برای همیشه در یادها باقی خواهد ماند.

  • نویسنده : سعید پارسا
  • منبع خبر : سایت راه نو
  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

حزب الله لبنان تصویری از تابوت شهید سیدحسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان را منتشر کرد که بر روی آن صلوات حضرت فاطمه (س) نوشته شده است.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

«مریم (رجوی) گفت، یکی یکی بیایید روی این مبل. مسعود خطبه‌ عقد را می‌خواند و شما بله بگویید. وقتی همه عقد شدند بین همگی نفرات یک برگ کاغذ سفید پخش شد و مسعود گفت تناقضاتتان را هر چه هست به مریم بدهید.»

soltani

 

به گزارش فراق، پیوستن زنان به سازمان مجاهدین خلق از سال ۱۳۴۸ آغاز شد. سازمان فعالیت زیرزمینی و پنهانی خود را تا پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ادامه داده و با پیروزی انقلاب اسلامی نیروهای بی‌شمار تشکیلاتی سازمان که عمدتاً زندانیان آزادشده بودند به‌طور فعال وارد صحنه‌ی سیاسی کشور شدند. در این میان، علاوه بر مردان، بعضی از زنان برای ادامه‌ی فعالیت‌های سیاسی خود به تشکیلات مجاهدین پیوستند.

پایگاه اطلاع‌رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی خبری منتشر کرده که براساس آن کنترل شدید زنان در تشکیلات و فشار مضاعف بر آن‌ها باعث می‌شد مسائلشان پوشیده بماند. مریم رجوی در تبلیغات بیرونی خود به زنان مجاهد می‌بالید و در جلسات زیادی که در فرانسه با تشکل‌ها و شخصیت‌های خارجی حضور پیدا می‌کرد، از رهایی زن سخن می‌گفت و وقتی ما و اکثر پرسنل تشکیلات در قرارگاه اشرف این سخنرانی‌ها را از تلویزیون نگاه می‌کردیم و وقتی جواب مریم رجوی را در قبال سؤال‌های مختلف شخصیت‌های خارجی درباره‌ی آزادی زنان در تمامی زمینه‌ها، به ویژه مسائل جنسی می‌شنیدیم، یک علامت سؤال در ذهن اعضاء شکل می‌گرفت و آن اینکه او چگونه در این رابطه دروغ می‌گوید؟ چراکه تشکیلات تحمل یک رابطه‌ی ساده بین اعضای مرد سازمان با اعضای زن سازمان را ندارد و اگر این شخصیت‌ها بدانند و ببینند که چگونه زنان در تشکیلات تحت ظلم و ستم تشکیلات قرار می‌گیرند، هرگز به مریم رجوی اجازه‌ی این افاضه‌ی کلام را نمی‌دهند.

سوء استفاده‌های جنسی مسعود در تشکیلات به شدت مخفی نگه داشته می‌شد تا اینکه اخیراً خانم بتول سلطانی، نسرین ابراهیمی و زهرا سادات میرباقری، از اعضای سابق شورای رهبری مجاهدین با افشاگری‌های شجاعانه‌ی خود از وضعیت بیماری جنسی مسعود رجوی و حرمسرای وی که همان شورای رهبری بود، پرده برداشتند و مخوف‌ترین و پیچیده‌ترین نوع استثمار و ستم در حق زنان این مرز و بوم را افشا کردند.

 در خصوص مسائل جنسی، رجوی تلاش می‌کرد در پایین و بدنه‌ تشکیلات کاملاً این حریم را حفظ کرده و مردان و زنان را از هم جدا کند و این دقیقاً باعث می‌شد وی به راحتی و در سایه‌ی اعتمادی که از سوی اعضای فرقه نثار او می‌شد، برای خودش حرمسرا داشته باشد و اعضای شورای رهبری در واقع زنان حرمسرای رجوی بودند. برای ورود زنان جدید به حرمسرای مسعود مراسم خاصی توسط مریم رجوی برگزار می‌شد و تعدادی از زنان که شایستگی همسری مسعود را داشتند، طی مراسم خاصی که به آن رقص رهایی گفته می‌شد در لیست زنان رسمی مسعود قرار می‌گرفتند.

خانم بتول سلطانی ۴۳ ساله، در سال ١٣۶۵، از خارج به عراق آمد. وی سابقه‌ی ۲۰ سال همکاری و عضویت در سازمان مجاهدین را داشت و به صورت حرفه‌ای در عراق، انگلستان و فرانسه فعالیت می‌کرد و توانسته بود تا رده‌ی تشکیلاتی شورای رهبری در مناسبات مجاهدین ارتقاء یابد. وی بعد از سقوط صدام، از اشرف خارج شد و خود را به اروپا رسانید. او در سطح گسترده‌ای دست به افشاگری در رابطه با مناسبات فرقه‌ای مجاهدین و سوء استفاده‌های هولناک جنسی مسعود رجوی زد.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

روایت‌ها درباره کودکان مجاهدین خلق هر روز ابعاد تازه‌تری پیدا می‌کند و حقایق بیشتری از نقض حقوق کودکان در این تشکیلات فرقه‌ای را نمایان می‌کند.

kodak ashraf

 

به گزارش فراق، حدود ۶ دهه از تولد سازمانی می‌گذرد که در ابتدای تولدش افرادی متعهد و مبارز جذب آن شدند و به تدریج مرام و مسلک اعضای این گروهک افول کرد تا آنجا که قاچاق کودک، نفوذ و ترور، دستور کار آنان شد و برای حذف منتقدان و مخالفان خود کارنامه‌ای سیاه‌تر از داعش برای خود ایجاد کردند.

روز ۱۵ شهریور ۱۳۴۴ محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن، علی اصغر بدیع‌زادگان که ضمن اعتقاد عمیق به اسلام، در جبهه ملی و نهضت آزادی نیز فعالیت داشتند، با جمع‌بندی ضعف‌ها و کمبود‌های احزاب لیبرال و چپ موجود در ایران و جهان، «جنبش ملی مجاهدین» را پایه‌ریزی کردند.

 اندکی بعد، علی باکری، عبدالرسول مشکین‌فام، ناصر صادق، علی میهن‌دوست، حسین احمدی روحانی و شمار دیگری نیز به این جمع پیوستند. جنبشی که پس از ۶ سال کار ایدئولوژیک-تشکیلاتی به صورت مخفیانه، توانست تعداد زیادی از جوانان دانشجو و گاه کارگر را جذب نماید و دستگاه خود را در نقاط مختلف ایران گسترش دهد.

برخی کودک سربازان مجاهدین خلق هنوز عضو فرقه هستند یا برخی دیگر تمام دوران عمر خود را در خانواده‌های هوادار دست به دست می‌شدند و هنوز هم اسیر حصار‌های ذهنی فرقه هستند.

  • مصطفی آزاد