قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید .

پیوندها

۵۶۳ مطلب با موضوع «افشاگری» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

درپی سخنرانی مجازی آقای ریئسی ریئس جمهور ایران در اجلاس سالانه سازمان ملل متحد ، تجمع 200 نفره از عوامل فرقه رجوی در جلوی این ساختمان تجمع نموده و همزمان با توسل به سخنران های اجاره ای از بازنشستگان ورشکسته سیاسی اقدام کردند . قضیه جالب سخنرانی 10 دقیقه ای مایک پمپئو وزیر اسبق خارجه امریکا و قبل از آن ریئس سازمان سیا بود ...!!؟؟ .. بحمدالله چنان خفت و شرمساری و ذلت دنیوی و اخروی دامن مسعود رجوی رهبر مخفی و فراری این گروهک را در برگرفته که در کیسه خالی و نداشته حامیان خود نهایتا ریئس سابق سیا را برای تمجید فرقه خود به نمایش درآورده است ... 

 

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

سران فرقه رجوی اخیرا بحثی با عنوان «دادگاه آبان» پیش کشیدند که این نوع فرافکنی و فرار به جلو دقیقا ناشی از ترس و وحشت مجاهدین از روند دادگاه بین المللی لاهه است. به گزارش فراق، جداشدگان و حمایت وسیع خانواده‌های دردمند اعضای گرفتار در فرقه رجوی از این شکایت، نقطه عطفی در تاریخ فرقه ها برای سپردن سران جنایتکار آن به دست عدالت است. راستی مجاهدین که به هر خبری در خصوص فعالیت جداشدگان، منتقدین و خانواده های دردمند اعضای گرفتار در این فرقه واکنش نشان می دهد و با دروغ و فحش و ناسزا اقدام به پاسخگویی می کند، راستی چرا اکنون مدت هاست در رابطه با ارجاع پرونده جنایات رجوی به دادگاه بین المللی لاهه سکوت پیشه کرده است؟ سران مجاهدین مسلما به دلیل حساسیت ها و عواقب ناشی از این اقدام قانونی خفقان گرفته و دهان ناپاکشان را فعلا بسته نگه داشته اند. . . .

البته آنان بیکار هم ننشسته و به طرق غیر مستقیم و با راه اندازی کارناوال های تبلیغاتی و دروغین حقوق بشری سعی در فراموشی این اتفاق نادر حقوقی را دارند.

تفاوت این است که اگر جداشدگان از فرقه رجوی به خاطر بهره کشی ظالمانه از سالیان عمرشان و جنایات این گروه شکایت شان را از دست رجوی به دادگاه لاهه برده اند، اکنون این مجاهدین هستند که از ترس محاکمه و فرو نشاندن آثار حقوقی و رسانه ای آن به ادعاهایی جدید در حوزه حقوق بشر با عنوان «دادگاه آبان»! که هیچ واقعیت میدانی ندارد روی آورده اند.

مجاهدین از این دادگاه به عنوان «دادگاه بین‌المللی مردمی» نام می برند که «به ابتکار سازمانهای «عدالت برای ایران»، «حقوق بشر ایران» و «با هم علیه اعدام»! که همگی دستپخت خود مجاهدین است تشکیل می شود، تا در آن مسئولین نظام جمهوری اسلامی ایران محاکمه شوند.

این نوع فرافکنی و فرار به جلو دقیقا ناشی از ترس و وحشت مجاهدین از روند دادگاه بین المللی لاهه و بی آبرویی که ممکن است دامن مجاهدین را بگیرد تدارک دیده شده است تا در پسِ گرد و خاک ایجاد شده موضوع دادگاه بین المللی لاهه حداقل برای مدتی هم که شده به فراموش سپرده شود.

گفتنی است نخستین جلسه دادگاه رسیدگی به دادخواست ۴۲ نفر از اعضای سابق مجاهدین از سران این فرقه و جمعی از اعضای کادر ارشد آن در شعبه ۵۵ دادگاه حقوقی و عمومی بین‌الملل تهران در تاریخ هفدهم اسفند ۱۳۹۹ برگزار گردید. . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

مسئول تشکل «مادران، قربانیان فراموش شده فرقه رجوی» خواستار پاسخگویی دولت آلبانی به ندای خانواده‌های دردمند شد.

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، ثریا عبداللهی در گفت و گو با خبرنگار فراق اظهار داشت: ما خانواده‌های چشم انتظار با گذر از سال‌های بسیار تلخ انتظار خواستار حمایت و همکاری فوری دولت آلبانی در راستای دیدار و ارتباط با عزیزانمان هستیم.

وی با اشاره به اینکه خانواده‌های اسیران فرقه رجوی سالهاست از دیدار با فرزندانشان محروم شدند، افزود: این خانواده‌ها فقط خواستار دیدار با عزیزانشان بوده و با وحدت و همدلی از هیچ کوششی برای رسیدن به این منظور فروگذار نیستند.

عبداللهی با اشاره به اینکه سران فرقه پلید رجوی هر گونه ارتباط اعضا با خانواده را ممنوع و مرز سرخ اعلام کردند، گفت: تلاش برای دیدار و ارتباط خانواده ها به خصوص مادران با فرزندان اسیر خود در آلبانی جزو اولویت های اصلی این تشکل است.

او تصریح کرد: برای این منظور نامه نگاری های متعددی با کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان، دبیر کل سازمان ملل و صلیب سرخ انجام شده و از آنها خواستیم که در برابر مسئولیت جهانی خود متعهد باشند.

این مادر پرتلاش در بخش دیگری از سخنان خود حمایت تشکل مادران از افراد جداشده را یادآور شد و افزود: مادران رنج دیده، افراد جداشده را چون فرزندان خود می دانند و به غیرت و شهامت این افراد درود می فرستند.   

مسئول تشکل مادران، قربانیان فراموش شده فرقه رجوی در پایان اظهار امیدواری کرد تا دولت آلبانی هر چه سریعتر مقدمات ارتباط خانواده‌ها با اسیران در بند فرقه جنایتکار رجوی را فراهم سازد.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
رجوی با این بند، علاوه بر جلسات تفتیش عقیده در حیطه کار و مسئولیت و سیاست و نظامت که «عملیات جاری» خوانده میشد، نشست های «غسل هفتگی» یعنی اعتراف به گناهان جنسی که تنها در حیطه تفکر و نه عمل وجود داشته راه اندای کرد.

تحمیل انزوا طلبی با دست اندازی به خصوصی ترین غرایض اعضاء و بردن آبروی آنها در جمع تحت عنوان اعتراف به افکار جنسی، در حالی از سوی رجوی در تشکیلات پیش برده می شد که شخص وی با راه اندازی حرمسرا و تجاوز به زنان نگونبخت عضو فرقه یک ام الفساد واقعی بود.

قسمت بیست و دوم : بند ج – تناقضات و اندیشه های  جنسی – ضد انسانی ترین نوع تحقیر و اسارت  انسان در فرقه رجوی – رجوی که در پیشبرد جدایی کامل زنان از شوهرانشان با بند الف، با توضیح خودساخته «محرمیت ایدئولوژیکی» موفق عمل کرده بود حال می خواست خاطرات و تمامی علایق باقیمانده در زنان و مردان عضو سازمان را هم تحت عنوان تناقضات جنسی مصاده کند. تا اعضای نگونبخت شکل جدیدی از اسارت و بردگی و تحقیر را تجربه کنند.

استدلال رجوی در این بود که ذهن آدمی همیشه دنبال یک سوژه برای ارضای تمایلات جنسی خود می گردد و از آنجائی که هر کسی همسری را که طلاق داده در محرمیت رهبری می داند لذا ذهنش سراغ او نمی رود  و ناچار ذهن خود را به سوی زنان  دیگر سوق داده و در تصوراتش خود را ارضا میکند. حال چه مرد باشد و چه زن.

از آنجایی که در چارچوب بند محرمیت ایدئولوژیکی ، مرد مجاهد هم نمی تواند خواهران مجاهد خود را خارج از حریم رهبری خود بداند و لاجرم ذهن خود را به سوی زنان دیگر  و  در خارج از مناسبات می کشاند.

بنابراین مجاهد خلق نبایستی هیچ زنی را در ذهن خود داشته باشد و بایستی تمامی زنان عالم را در حیطۀ رهبری خود ببیند. بدین وسیله است که می تواند ذهن سرکش خود را مهار کرده و دیگر به مسائل جنسی فکر نکند.  البته این بحث برای زنان نیز بود. یعنی زن «مجاهد» نیز باید جز به مسعود رجوی به کسی دیگر  فکر نکند و بدین ترتیب رجوی بحث طلاق علی الدوام را برای هر عضو سازمان معیار قرار داد که تا ابد کسی نباید در فکر ازدواج باشد. . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
درد جانکاه این است که مظفر عباسی گرفتار در فرقه رجوی هنوز نمی داند همسرش طیبه نوری در آلبانی در سال 1393 از این فرقه جدا شده و هم اکنون در کشور سوئیس با یک جداشده دیگر به نام علی اکبر اویسی اهل ارومیه ازدواج کرده و زندگی می کند و دارای دو فرزند است.

مظفر عباسی همسر اول طیبه نوری همچنان گرفتار در فرقه رجوی – نگار عباسی فرزند بجای مانده از مظفر عباسی و طیبه نوری در ایران،  19 سال در انتظار دیدن پدر و مادر – علی اکبر اویسی شوهر دوم طیبه نوری در سوئیس با دو فرزند

این است پیام  ایدئولوژی فرقه رجوی به خانواده های فریب خورده

سالهاست که سرگذشت تلخ و دردناک خانواده های ایرانی فریب خورده عضو مجاهدین به یکی از تراژدیهای عصر کنونی در تاریخ فرقه ها تبدیل شده است.

خانواده هایی که پس از ورود به فرقه رجوی نه تنها هرگز زندگی مشترکی را تجربه نکردند بلکه مطابق قوانین تشکیلات، باید از همدیگر جدا شده و دست از فرزندانشان هم می شستند. سازمان کاری می کرد که جای روابط عاطفی بین زنان و مردان متاهل را با کینه و نفرت پر کرده و نهایتا باعث جدایی آنان از همدیگر را فراهم کند.

اساساً دیدگاه مجاهدین به  موضوع خانواده به عنوان اصلی­ترین و مهمترین واحد جامعه، یک دیدگاه فرقه ­گرایانه و عقب­مانده است که صرفا با منافع شحصی رهبر فرقه همسویی دارد.

یکی از نفرت انگیز ترین کارها در فرقه رجوی، شوراندن زنان علیه شوهران بود که باعث ایجاد تنفر در میان آنها می­شدند و با این عمل در ابتدا از وابستگی زوجین نسبت به هم کاسته و به تدریج بر وابستگی آنها به رهبران سازمان می‎افزودند. تا نهایتا راه برای پیوستن آنان به حرمسرای رجوی، این روح پلید و مجسم شیطان باز شود.

در  درباره رفتارها و تفکرات ضد انسانی رهبران مجاهدین با اعضای سازمان همین کافی است که گفته شود زنان را مجبور می کردند تا به صورت شوهرانشان سیلی بزنند

در اینجا می خواهیم داستان تلخ تکه پاره شدن خانواده ای به نام  مظفر عباسی و بلایی که فرقه رجوی بر سر آنان آورد را بعنوان یک نمونه از هزاران نمونه از متلاشی شدن خانواده ها در مجاهدین را نام ببریم. . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

خسرو قنبری تهرانی برای آنانی که اندکی با تاریخ امنیت در ایران آشنا هستند نامی آشنا و شاید پر رمز و راز است. او پیش از انقلاب در ارتباط با سازمان مجاهدین خلق به حبس محکوم شد و در زندان از فرقه تروریستی مجاهدین دست شست و با پیروزی انقلاب در کنار آیت‌الله مهدوی کنی در کمیته مرکزی خدمت کرد. او که از دوستان صمیمی شهید رجایی بود مسئول اطلاعات نخست‌وزیری شد. در بخشی از گفت و گوی این مجله با خسرو تهرانی آمده است:  

* همه بدبختی‌های سازمان از آنجا شروع شد که مدعی شدند ما آوانگارد (پیشتاز) هستیم و این آوانگاردی حق ویژه‌ای را برای سازمان پدید می‌آورد. این احساس در آن‌ها تقویت شد و پیوسته برای خودشان حق تعیین سرنوشت نیروها را قائل بودند.

* اعضای این سازمان هنوز نمرده‌اند و همچنان در آلبانی نشسته‌اند پای کامپیوتر و همین‌طور پیام می‌دهند و ول‌کن هم نیستند. گاهی انسان متحیر می‌شود که این‌ها اصلاً چه انگیزه‌ای دارند. من بارها و بارها گفته‌ام که دیگر واقعاً مجاهدین خلق، سازمان محسوب نمی‌شود و به یک فرقه تبدیل‌شده است.

* من تمام عملیات مرصاد را آنجا بودم، می‌دیدم چطور دختری که فقط دو دفعه تیراندازی کرده و نهایتاً ۱۰ تا تیر انداخته بود، می‌خواست بیاید تهران را بگیرد. این‌ها خیلی باید اعتماد به ‌نفسشان بالا باشد یا خیلی از اساس تعطیل باشند که مثلاً فکر کنند می‌شود تهران را  این‌گونه تسخیر کرد.

* مشکل از آنجا آغاز شد که ابتدا زور تشکیلات و بعد زور گلوله و ترور پیش آمد. افرادی ساخته شده بودند که نه مسلمان بودند نه مارکسیست، آن وقت رهبران این افراد را به عملیات نظامی ماجراجویانه می‌فرستادند. آن هم بدون کمترین توجیه ایدئولوژیک، استراتژیک و تئوریک. به نظرم ترکیبی از مارکسیسم عامیانه به علاوه تروریسم و ماجراجویی درون افراد سبب بی‌ریشه و بنیان شدن افراد می‌شد و طبیعی است اینچنین افرادی تحت شکنجه می‌بُرند و فروپاشی فکری و عملی در آن‌ها صورت می‌گیرد که خاموشی و وحید افراخته مصداق این مسئله‌اند.

* در سال ۵۷ ما در زندان به ملاقات می‌رفتیم. در ملاقات می‌گفتند تظاهرات شروع شده است. اعضای سازمان با افتخار می‌گفتند مثلاً ۱۰۰ تا عکس حنیف‌نژاد در راهپیمایی بوده است. ما می‌گفتیم بله خب ۱۰۰ تا عکس حنیف‌نژاد بود، ولی آن‌ها نمی‌دیدند مثلاً ده‌ها هزار عکس امام هم سرِ دست بوده است یا هزار عکس آیت‌الله طالقانی و ۵ هزار عکس آیت‌الله منتظری در دست خلق‌الله است. وقتی آدم کانالیزه بشود، همین است؛ می‌گوید ببین نگاه کن جمعیت میلیونی همه‌اش برای من بوده است و فقط همان ۱۰۰ عکس حنیف‌نژاد را می‌بیند.

می‌گفتند آن‌که می‌تواند بار مبارزه را تحمل کند تنها مجاهدین خلق هستند و اصلاً سایرین را قبول نداشتند. می‌گفتند سایرین به‌ویژه روحانیت ایدئولوژی و سازمان‌دهی ندارند و هرکسی را که مخالف مبارزه مسلحانه بود مرتجع می‌خواندند.

* خود امام به‌نوعی تا قبل از این‌که سازمان دست به سلاح ببرد ملاحظه می‌کرد. امام معمولاً در خصوص بنی‌صدر هم بسیار با تأنی و آرامش بود و درباره او خیلی‌ها به امام فشار می‌آوردند که تکلیفش را روشن کنیم و کسی که می‌ایستاد و با حوصله برخورد می‌کند امام بود.

سازمان از همان روزهای ابتدایی پیروزی انقلاب پیوسته خود را در زمینه‌های سیاسی، تبلیغاتی، جذب نیرو و امکانات نظامی و نفوذ آماده‌تر می‌کرد تا بتواند ضربات بیشتری به جمهوری اسلامی بزند و به قول خودشان نظام و رهبریِ انقلابِ غصب شده توسط روحانیون را پس بگیرند که بحمدالله موفق نشدند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

کسانی که با تشکیلات فرقه رجوی آشنایی دارند می دانند که هر دو سال یکبار در ۱۵ شهریور برای تعیین مسئول اول سازمان مجاهدین اقداماتی صورت می گیرد تا به قول خوشان سازمان را نو کنند.

اما گویا چند سالی است که کهنگی تار و پود این سازمان را فرا گرفته و با انتخاب تکراری فردی مثل زهرا مریخی رکود و نخوت به چشم می‌خورد.

افرادی که با تشکیلات این سازمان آشنایی دارند خوب می دانند که داستان انتخاب مسئول اولی از اهمیت خاصی  برخوردار است. مثلا هر دو سال وقتی فردی را که عموما از زنان بود جایگزین فرد قبلی می کردند می گفتند که این فرد از ارزش های خاصی برخوردار است، گوشش به حرف های رهبری باز بوده و هر کاری که رهبری سازمان بگوید بدون فوت وقت و بی چون و چرا انجام می دهد! همگان می‌دانند چند سالی است از انتخاب خانم زهرا مریخی به این سمت می گذرد ولی هیچ خبری از انتخاب فرد جدید نیست در حالی که ضوابط و اساسنامه تشکیلات رجوی فقط دو دوره فرد را می پذیرد که مسئول اول باشد.

از آخرین انتخابات مسئول اولی سازمان که در ۱۵ شهریور سال ۱۳۹۶ انجام گردید دیگر انتخاباتی در کار نبوده و به همین زهرا مریخی بسنده کرده اند و هر دو سال این شخص در مقام مسئول اولی باقی نگه داشته می شود.

باید این سازمان و سردمدارانش به صحنه آمده و به افکار عمومی جواب بدهند که به چه دلیل در چند سال گذشته فرد ثابتی بر سرکار مانده است؟ مگر به جز زهرا مریخی هیچ فرد دیگری در راس این سازمان نمی تواند قرار بگیرد؟ مگر ذی صلاح تراز او کس دیگری نیست؟ به نظر بنده ظن قوی به این سمت است که عدم برگزاری انتخابات جدید در این سازمان به دلیل ترس از یک کودتای درون تشکیلاتی است. بله، کودتایی که ممکن است تمامیت این سازمان را تغییر داده و همه چیز را به هم ریخته و واژگون نماید.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

گروهک تروریستی و تجزیه طلب موسوم به خبات کردستان به دستور مریم رجوی سرکرده فرقه رجوی، تلاش می کند تا از گروهکهای کردی، برای آنها، یارگیری کند.

به گزارش فراق گروهک تروریستی خبات کردستان که متحد فرقه رجوی در کردستان محسوب می شود، اخیرا نامه ای از باباشیخ حسینی سرکرده این گروهک منتشر کرد که در آن، سرکرده خبات از دیگر گروهک های کردی خواست تا در تجمعات استکهلم سوئد در مقابل دادگاه شهروند ایرانی حمید نوری شرکت کنند و دادگاه را مجاب به محکومیت نامبرده کنند.

به گزارش بولتن نیوز، باباشیخ حسینی در ادامه از سکوت گروهکهای کردی در این ارتباط انتقاد کرد و خواستار آن شد تا با حضور پرشمار در تجمعات مزدوران رجوی، قاضی را مجاب کنند تا این شهروند ایرانی را محکوم کنند.

اتهاماتی که علیه شهروند ایرانی وارد شده نقض حقوق بشر محسوب می شود.

فروردین ماه سالجاری، علی باقری‌کنی، رئیس ستاد حقوق بشر در نامه‌ای خطاب به جف ترنهلم میکلسن، دبیرکل شورای اتحادیه اروپا، ضمن برشمردن مصادیق تلخی از نقض حقوق شهروندان ایرانی در اروپا، شدیداً از عدم مسئولیت‌پذیری این کشورها در موضوعات حقوق بشری انتقاد کرده از آنها خواست با گزارشگر ویژه ایران برای بررسی وضعیت زندانیان ایرانی در اروپا همکاری کنند.

وی همچنین به نقض حقوق شهروندان ایرانی در کشورهای عضو اتحادیه اروپا از جمله مهدی کیاستی (در هلند)، موسی باشتنی (در ورشوی لهستان)، سجاد شهیدیان(در انگلستان)، بهزاد پورقناد (در آلمان)، داوودزاده لولویی (در دانمارک)، جلال‌الدین روح‌الله‌نژاد (در فرانسه)، محمد بروجردی (در دانمارک)، حمید نوری (در سوئد) و بهنام بهرامی طاقانکی (در سوئیس) اشاره کرد که با موارد تلخی همچون سوزاندن جسد، دستگیری غیرقانونی و همراه با خشونت، بازداشت خودسرانه، ناپدیدسازی و اقدامات ضدانسانی مشابه دیگری روبه‌رو بوده‌اند. . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

اخیرا سندی به دست فراق رسیده که نشان می دهد سران فرقه جنایتکار رجوی برای افرادی که از آن‌ها جدا می شدند پرونده بی‌هویتی تشکیل داده و به مراکز خاص قانونی در آلبانی ارسال می کردند.

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، آنچه در جریان این پرونده سازی تصریح می‌شد این بود که فرد مورد نظر از «مجاهدین» و «اشرف ۳» اخراج شده و فرقه در قبال وی هیچ مسئولیتی ندارد.

سران پلید سرشت فرقه رجوی با این شیوه می خواستند افرادی که به دنبال زندگی آزاد می روند را به نوعی بی هویت نمایند تا آنها نتوانند به راحتی در بیرون از «اشرف ۳» دنبال کار یا یک زندگی معمولی باشند.

اما به یاری خداوند این دسیسه آن ها عقیم ماند و دولت آلبانی با صدور کارت شهروندی برای جداشده‌های فرقه رجوی آنها را همانند سایر شهروندان جامعه از حقوق شهروندی برخوردار نمود.

 

  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰
آنچه که در اطلاعیه «اجتماع بزرگ»! مجاهدین برجسته شده تماما تلاش برای پوشاندن گند و کثافت رهبر فرقه گرای مجاهدین و دادن امید واهی به اعضای گرفتار در فرقه رجوی و سایر مخاطبان مجاهدین برای آنچه که از سوی این فرقه «سرنگونی» نامیده می شود، است.
 

چهاردهم شهریور سایت رسمی مجاهدین اعلام کرد «سازمان مجاهدین خلق ایران در اجتماع بزرگی در پنجاه و هفتمین سال تأسیس خود که همزمان با اشرف۳ در پاریس، برلین، استکهلم، لندن، لاهه و زوریخ برگزار شد، مسئول اولی خواهر مجاهد زهرا مریخی را در یک انتخاب (بخوانید انتصاب) مجدد برای دو سال دیگر تمدید کرد.»!

چینش اینگونه ی کلمات پشت سرهم حاکی از نوعی خود بزرگ بینی رهبران فاسد و بدنام مجاهدین از یک سو و توهین به شعور اعضای گرفتار در بند فرقه رجوی در آلبانی و فریب مخاطبانشان از سوی دیگر است.

آنچه که در اطلاعیه «اجتماع بزرگ»! مجاهدین برجسته شده تماما  تلاش برای پوشاندن گند و کثافت رهبر فرقه گرای مجاهدین و دادن امید واهی به اعضای گرفتار در فرقه رجوی و سایر مخاطبان مجاهدین برای آنچه که از سوی این فرقه «سرنگونی» نامیده می شود، است.

«گردهمایی امروز به مسئولیت خواهر مجاهد زهره اخیانی رئیس شورای مرکزی سازمان برگزار گردید. وی ابتدا اجلاس ۱۲شهریور شورای مرکزی سازمان برای انتخاب مسئول اول را به اجتماع مجاهدین گزارش کرد. شورای مرکزی انتخاب مجدد و تمدید مسئول اولی خواهر مجاهد زهرا مریخی را در شور اول تصویب و به اجتماع مجاهدین پیشنهاد کرده بود.»

حال اگر این متن را به محتوای واقعی و آنچه که در درون مجاهدین می گذرد ترجمه کنیم می شود این:  رئیس شورای مرکزی یعنی همان رئیس شورای رهبری. شورای رهبری یعنی همان حرمسرای رجوی . یعنی رده شورای رهبری به کسانی داده می شود که تن به همبستری با رجوی داده باشند و لاغیر.

اینکه رجوی چند سال پیش «شورای رهبری» را به «شورای مرکزی» تغییر نام داد، ناشی از همین کثافت کاری های وی بود . «بلوغ ایدئولوژیک» هم که رجوی سالها از آن نامبرده صرفا در مورد زنان بکار برده می شود.  یعنی هر زنی که به همبستری با رجوی تن می دهد ضمن اینکه رده شورای رهبری بوی داده می شود بطور اتوماتیک به بلوغ ایدئولوژیک هم می رسد! این همان گند و کثافتی است که بارها در رابطه با آن در درون مجاهدین صحبت شده است. یعنی تمام ایدئولوژی رجوی در همان حرمسرای وی خلاصه می شود. . .. .

  • مصطفی آزاد